اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد زندیگینامه آیت الله شیخ فضل الله نوری 20 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد زندیگینامه آیت الله شیخ فضل الله نوری 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

شهادت آیت الله شیخ فضل الله نوری

رهبر نهضت مشروطه ی مشروعه

11 مرداد 1288

 

زند گی نامه

بررسی اعمال و گفتار شیخ شهید

از هجرت به قم تا فتح تهران

نحوه ی شهادت شیخ فضل الله نوری

انتقال مخفیانه جنازه شهید به قم

پس از شهادت شیخ

نظرات بزرگان درباره ی شیخ شهید

 

زندگی نامه

شیخ فضل الله نوری و سیّد عبدالله بهبهانی از رهبران مشروطه بودند که به دست روشنفکران، به ترتیب اعدام و ترور شدند.

قلم به دستان غرب زده و شرق زده ی روشنفکر برای تخطئه و بدنام کردن رهبران واقعی انقلاب مردمی ایرانیان مسلمان – که سعی در رهایی از سلطه ی زورگویان استبدادی و پرهیز از تجدد گرایی ضد دینی داشتند – از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. البته شیخ فضل الله، در این عرصه مورد حقد و کینه ی بیشتری قرار گرفت، زیرا او تنها شخصیت دوران خود بود که به چهره ی واقعی فرنگ برگشتگان به اصطلاح روشنفکر پی برده و آنان را رسوا می کرد، بنابراین خشم آنان هرگز از شیخ کاهش نیافت و هم اکنون نیز در کتب مختلف چهره ی این روشنفکر واقعی مسلمان را مورد هتاکی و بی احترامی قرار می دهند. روزی او را انگلیسی، دیگر روز روسی، گاهی ریاست طلب و گاه درباری، رشوه گیر، مخالف مشروطه و هوادار رژیم استبدادی معرفی می کنند.

شیخ فضل الله در سال 1259 هـ.ق در نور مازندران دیده به جهان گشود. پس از طی مراحل ابتدایی تحصیل، برای تکمیل دروس خود در اوایل جوانی به نجف اشرف رفت و در سال 1292 هـ.ق با مهاجرت به سامرا در زمره ی شاگردان درجه ی اول میرزای شیرازی، بزرگ مرد و قهرمان مبارزه با استعمار انگلستان در آمد و از محضر وی استفاده های فراوان برد. سرانجام نیز در سال 1300 هـ.ق جهت تبلیغ معارف اسلامی عازم ایران شد و در تهران اقامت گزید.

نیم نگاهی به اعترافات دشمنان شیخ، خالی از لطف نیست:

- «… حاجی شیخ فضل الله اگر چند ماهی در عتبات توقف کند. شخص اول علمای اسلام خواهد گردید، چه هم حسن سلوک دارد و هم مراتب علمیّه و هم نکات ریاست را بهتر از دیگران دارا است…»

«شیخ فضل الله مقام علمی اش بالاتر از سیّدین مسند نشین است، طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند…»(1)

«متفکر مشروطیت مشروعه شیخ فضل الله نوری از علمای طراز اول است که پایه اش را در اجتهاد اسلامی برتر از طباطبائی و بهبانی شناخته اند.»(2)

رهبری و پیشتازی شیخ در نهضت مشروطه زبانزد خاص و عام است چنان که دشمنان قسم خورده ی وی نیز به آن اذعان می کنند.

«… در اول ظهور مشروطیت حاج شیخ فضل الله با سایر روحانیون مشروطه خواه هم فکر و هم قدم بود و با این که با عین الدوله صدراعظم وقت دوست بود، در مهاجرت به حضرت عبدالعظیم و قم شرکت کرد و تا صدور فرمان مشروطیت و افتتاح مجلس شورای ملی، کوچک ترین مخالفتی از او مشاهده نشد…» و «… عین الدوله از حرکت حاج شیخ فضل الله (مهاجرت به قم) بی اندازه ضعیف شد… حرکت حاج شیخ فضل الله خیلی امر آقایان را قوت داد چه، مراتب علمیه ی او از دیگران بهتر و سلوکش نسبت به طلاب و اهل علم از دیگران خوش تر بود» و «… پس از پیشرفت مشروطه و باز شدن مجلس، دیگران هر یکی بهره ای جسته به کنار رفتند ولی دو سید و حاج شیخ فضل الله همچنان بازماندند و چون مشروطه را پدید آورده ی خود می شماردند، از نگهبانی باز نمی ایستادند. ولی حاج شیخ فضل الله رواج شریعت را می طلبید…»(3)

این حقیقتی است که با آغاز مخالفت شیخ شهید با مشروطه خواهان بسیاری از عالمان اسلامی نیز که تا دیروز در راه استواری «مشروطه» با همه ی نیرو و توان مبارزه می کردند راه خود را از عناصری که خود را آزادی خواه و مشروطه خواه می خواندند جدا کردند و به مخالفت با آنان برخاستند تا آنجا که بنا بر نوشته ی کسروی «از عالمان اسلامی» هیچ کس نماند در میان مشروطه خواهان، مگر آنان که به یکباره از پیشه ی ملائی و درآمد و شکوه آن چشم پوشیدند…»(4)

آری شیخ از نخستین عالمان اسلامی آن دوران بود که به نقشه ی استعمار در جهت اسلام زدایی و جایگزین ساختن حکومت لائیک تحت پوشش مشروطه و قانون اساسی پی برد و سعی کرد تا اجازه ندهد ملی گرایی به جای اسلام گرایی بنشیند و به نام آزادی و دموکراسی، بی بند و باری غربی در جامعه ی اسلامی ایران حاکم شود. چنانکه کسروی نیز به آن اشاره می کند «… چنانکه گفتیم چون پیشگامان جنبش، ملایان بودند  تا دیری سخن از «شریعت» و رواج آن می رفت و انبوهی از مردم می پنداشتند که آنچه خواسته می شود همین است. سپس کم کم گفتگو از کشور و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندیگینامه آیت الله شیخ فضل الله نوری 20 ص

رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب 20 ص

اختصاصی از اینو دیدی رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب

دوران جنگ های صلیبی یکی از زمان های تاریخ ساز در سرنوشت غرب بود که اثرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری در فرهنگ غرب داشت.مرتضی رهبانی در کتاب «فرهنگ غرب و چالش های آن» به بررسی عوامل شکل دهنده فرهنگ غرب و سیر تاریخی آن از یونان و رم تا خروج از قرون وسطی می پردازد تا از رهگذر آن،جامعه پیشرفته امروز مغرب را بشناسد. یکی از مقاطع مهم تاریخی که رهبانی به آن پرداخته است «جنگ های صلیبی و تاثیرات آن بر غرب» است که به عقیده او این نبردها برای غرب نقش آموزندگی فرهنگی و مدنی بسیار وسیعی داشته است که وی آنها را به هفت بخش تاثیرات هنری، فنی و حرفه ای، سیاسی، نظامی، علمی، اخلاقی و مدنی و اقتصادی تقسیم می کند.

از نگاه رهبانی در هنگامه جنگ های صلیبی غرب با مفاهیم عرفانی شرقی آشنا شد و آن را در شعر و ادبیات و معماری اروپا منعکس کرد و درک جدیدی

از جهان برای مغرب زمین پدید آمد که جلوه باشکوه این درک را باید در معماری گوتیک با آن سقف ها و پنجره های بلند و رنگارنگ دید. همچنین ساخت های جدید قلعه های مربع و مستطیل شکل به جای قلعه های مدور ژرمنی و ساختار جدید برج ها و باروها و پنجره ها به اضافه معماری مراکز تجاری به ویژه بندرها همه تحت تاثیر معماری در شرق است. صنعت پارچه بافی، فولادسازی، کاغذسازی و سلاح های انفجاری هم مهم ترین صنایعی بودند که غرب آنها را آموخت به اضافه آسیای بادی، گلیم بافی، تولید شیشه های رنگی، ساعت و قطب نما که در شرق در آن زمان وجود داشت و مرتباً توسعه می یافت. رهبانی برآمدن روح خلاقیت و ابتکار فردی و اجتماعی در غرب را محصول برخورد غرب با شرق و هوشیاری اروپا در آموزش پذیری از دستاوردهای تمدن شرقی می داند که یکی از این دستاوردها، تجارت پررونق شرق است.

با هم نگاهی داریم به فصل خواندنی «صلیبیون و جاذبه های اقتصادی شرق» که روابط اقتصادی شرق و غرب را در این ایام مورد بررسی و مطالعه قرار داده است.

در دوران جنگ های صلیبی مشرق زمین از نظر قدرت اقتصادی، کیفیت و کمیت اجناس، نسبت به اروپا برتری داشت. فقط دوران صنعتی جدید این رابطه را بر هم زد. نه تنها از نظر کالای اقتصادی بلکه از نظر فرهنگ، اخلاقیات، افکار و مذاهب، مشرق زمین صادرکننده بود و اروپا واردکننده کالاهای مبادلاتی اروپا محدود بودند. گران ترین آنها برده ها بودند، سپس پوست های زینتی حیوانات وحشی، کهربا نیز یکی از اقلام صادراتی اروپا را تشکیل می داد ولی از شرق پارچه ها و لباس های ابریشمی، پشمی و زربفت به رنگ های مختلف، ترمه با نقش های دقیق، زینت آلات، شمشیر و قمه آبداده، انواع ادویه به خصوص فلفل و زنجبیل، شکر و شراب و چای های مختلف، روغن های گیاهی برای چراغ های «پیه سوز» میوه های خشک یا کنسرو شده، شکر، مرباجات و ترشیجات که بعضی از اینها حتی از چین و هندوستان بودند و در کوزه های سفالی لعابدار یا چینی با نقش ها و طرح ها و منظره های زیبا که خود هنرمندانه می نمود وارد بازار جهان آن روز می شدند.

این رابطه تجاری با غرب قبل از سقوط رم به دست ژرمن ها از این جهت با پس از آن متفاوت شد که اصولاً قدرت جدید نه از نظر فرهنگی در سطحی بود که نیاز به اجناس مشرق زمین داشته باشد و نه از نظر اقتصادی توان خرید این اجناس را داشت. در این زمان ثروتمندان و اشراف رم غربی، بردگان و کارگزاران بربرها شده بودند یا به رم شرقی مهاجرت کرده و جای خالی آنان را غالبان جدید که به این گونه چیزهای لوکس عادت نداشتند پر کردند. بنابراین آنچه از تجارت شرق و غرب باقی ماند بیشتر با رم شرقی بود و این رابطه هم پس از ظهور قدرت اسلام در مدیترانه به دلایلی روبه ضعف گذاشت که مهم ترین دلیل آن همانا ترس مسیحیت از تاثیرات فرهنگی در برقراری ارتباط با مسلمانان بود. شایعاتی رواج می دادند و مانع روابط سالم بین شرق و غرب می شدند.

با وجود این، ارتباطات تجاری بسیار کمی از طریق شمال اروپا و روسیه با غرب اروپا وجود داشت و از قرن دهم روابط نسبتاً بیشتری در جنوب اروپا از طریق شهرهای ایتالیایی مانند بندقیه، آمالفی، پالرمو و مسینا با مسلمانان شمال آفریقا برقرار شد که «پرده های ابریشمی گران قیمت، پارچه هایی برای زینت کلیسا، پارچه های سیاهرنگ، جبه های بسیار زیبا به رنگ نیلی از شهر قیروان در تونس، از شوش واقع در خوزستان و جابس در تونس» به اروپا وارد می شدند ولی این اجناس از جنوب اروپا به شمال اروپا راه نمی یافتند.

مضافا اینکه در سال ۹۹۱م/۳۷۰ه.ش حاکم ونیز (بندقیه) به نام «دوک پتر دوم ارزئولو» با فرستادن سفرایی به کشورهای اسلامی خواستار رابطه بازرگانی با آنان شد. به این ترتیب رابطه تجاری با مصر و سوریه برقرار شد و کشتی های تجاری ونیز (بندقیه) و جنوا بین مصر و سوریه دررفت و آمد شدند. اجناس پارچه ای، شیشه ای، سرامیکی، کله قند، فلفل، دارچین،


دانلود با لینک مستقیم


رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب 20 ص

شهید حاج محمد ابراهیم همت 20 ص

اختصاصی از اینو دیدی شهید حاج محمد ابراهیم همت 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

  شهید حاج محمد ابراهیم همت

دوران کودکی

به روز 12 فروردین  سال 1334 هـ.ش در شهرضا در خانواده مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحم مادر بود که پدر و مادرش عازم کربلای معلی و زیارت قبر سالار شهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش کربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید.

محمد ابراهیم در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش استعداد فوق العاده ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت .

هنگام فراغت از تحصیل به ویژه در تعطیلات تابستانی با کار و تلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست می آورد و از این راه به خانواده زحمتکش خود کمک قابل توجهی می کرد. او با شور و نشاط و مهر و محبت و صمیمیتی که داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری می بخشید .

پدرش از دوران کودکی او چنین می گوید: ( هنگامی که خسته از کار روزانه به خانه  برمی گشتم، می دیدم فرزندم تمامی خستگی ها و مرارت ها را از وجودم پاک می کرد و اگر شبی او را نمی دیدیم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود ).

اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث می شد از مادرش با اصرار بخواهد که به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها کمک کند. این علاقه تا حدی بود که از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت کتاب آسمانی قرآن را کاملا فرا گیرد و برخی از سوره های کوچک را نیز حفظ کند.

 

دوران سربازی

در سال 1352 مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی در دانشسرای اصفهان به ادامه تحصیل پرداخت. پس از دریافت مدرک تحصیلی به سربازی رفت- به گفته خودش تلخترین دوران عمرش همان دو سالسربازی بود – در لشکر توپخانه اصفهان مسئولیت آشپزخانه را به عهده او گذاشته بودند .

ماه مبارک رمضان فرا رسید، ابراهیم در میان برخی از سربازان همفکر خود به دیگر سربازان پیام فرستاد که آنها هم اگر سعی کنند تمام روزهای رمضان را روزه بگیرند، می توانند به هنگام سحری به آشپزخانه بیایند. «ناجی» معدوم فرمانده لشکر، وقتی که از این توصیه ابراهیم و روزه گرفتن عده ای از سربازان مطلع شد، دستور داد همه سربازان به خط شوند و همگی بدون استثناء آب بنوشند و روزه خود را باطل کنند. پس از این جریان ابراهیم گفته بود: ( اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی می کردند برایم گواراتر از این بود که با چشمان خود ببینم که چگونه این از خدا بیخبران فرمان می دهند تا حرمت مقدسترین فریضه دینمان را بشکنیم و تکلیف الهی را زیر پا بگذاریم ).

اما این دوسال برای شخصی چون ابراهیم چندان خالی از لطف هم نبود؛ زیرا در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستمشاهی آشنا شود و به تعدادی از کتب ممنوعه (از نظر ساواک) دست یابد. مطالعه آن کتاب ها که مخفیانه و توسط برخی از دوستان، برایش فراهم می شد تاثیر عمیق و سازنده ای در روح و جان محمد ابراهیم گذاشت و به روشنایی اندیشه و انتخاب راهش کمک شایانی کرد. مطالعه همان کتاب ها و برخورد و آشنایی با بعضی از دوستان، باعث شد که ابراهیم فعالیت های خود را علیه رژیم ستمشاهی آغاز کند وبه روشنگری مردم و افشای چهره طاغوت بپردازد.

دوران معلمی

 

پس از پایان دوران سربازی و بازگشت به زادگاهش شغل معلمی را برگزید و در روستاها مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم در این دوران نیز با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی ارتباط پیدا کرد و در اثر مجالست با آنها با شخصیت حضرت امام (ره) بیشتر آشنا شد. به دنبال این آشنایی و شناخت، سعی می کرد تا در محیط مدرسه و کلاس درس، دانش  آموزان را با معارف اسلامی و اندیشه های انقلابی حضرت امام(ره) و یارانش آشنا کند.

 

او در تشویق و ترغیب دانش آموزان به مطالعه و کسب بینش و آگاهی سعی و افری داشت و همین امور سبب شد که چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار شود. لیکن روح بزرگ و بی باک او به همه آن اخطارها بی اعتنا بود و هدف و راهش را بدون اندک تزلزلی پی می گرفت و از تربیت شاگردان خود لحظه ای غفلت نمی ورزید. با گسترش تدریجی انقلاب اسلامی، ابراهیم پرچمداری جوانان مبارز شهرضا را برعهده گرفت. پس از انتقال وی به شهرضا برای تدریس در مدارس شهر، ارتباطش با حوزه علمیه قم برقرار شد و به طور مستمر برای گرفتن رهنمود، ملاقات با روحانیون و دریافت اعلامیه و نوار به قم رفت و آمد می کرد.

 

سخنرانی های پر شور و آتشین او علیه رژیم  که بدون مصلحت اندیشی انجام می شد، مأمورین رژیم را به تعقیب وی واداشته بود، به گونه ای که او شهر به شهر می گشت تا از دستگیری در امان باشد. نخست به شهر فیروز آباد رفت و مدتی در آنجا دست به تبلیغ و ارشاد مردم زد. پس از چندی به یاسوج رفت. موقعی که در صدد دستگیری وی برآمدند به دوگنبدان عزیمت کرد و سپس به اهواز رفت و در آنجا سکنی گزید. در این دوران اقشار مختلف در اعتراض به رژیم ستمشاهی و اعمال وحشیانه اش عکس العمل نشان می دادند و ابراهیم احساس کرد که برای سازماندهی تظاهرات باید به شهرضا برگردد.

بعد از بازگشت به شهر خود در کشاندن مردم به خیابان ها و انجام تظاهرات علیه رژیم، فعالیت و کوشش خود را افزایش داد تا اینکه در یکی از راهپیمایی های پرشور مردمی، قطعنامه مهمی که یکی از بندهای آن انحلال ساواک بود، توسط شهیدهمت قرائت شد. به دنبال آن فرمان ترور و اعدام ایشان توسط فرماندار نظامی اصفهان، سرلشکر معدوم «ناجی»، صادر گردید.

ماموران رژیم در هر فرصتی در پی آن بودند که این فرزند شجاع و رشید اسلام را از پای درآورند، ولی او با تغییر لباس وقیافه، مبارزات ضد دولتی خود را دنبال می کرد تا این که انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره)، به پیروزی رسید.

فعالیت های پس از پیروزی انقلاب

شهید همیت پس از پیروزی انقلاب در جهت ایجاد نظم و دفاع از شهر و راه اندازی کمیته انقلاب اسلامی شهرضا نقش

اساسی داشت. او از جمله کسانی بود که سپاه شهرضا را با کمک دوتن از برادران خود و سه تن از دوستانش  تشکیل داد.

آنها با تدبیر و درایت و نفوذ خانوادگی که در شهر داشتند مکانی را بعنوان مقر سپاه در اختیار گرفته و مقادیر قابل توجهی سلاح از شهربانی شهر به آنجا منتقل کردند و از طریق مردم، سایر مایحتاج و نیازمندیها را رفع کردند.

به تدریج عناصر حزب اللهی به عضویت سپاه در آمدند و هنگامی که مجموعه سپاه سازمان پیدا کرد، او مسئولیت روابط عمومی سپاه را به عهده داشت.

به همت شهید بزرگوار و فعالیت های شبانه روزی برادران پاسدار در سال 58، یاغیان و اشرار اطراف شهرضا که به آزار و اذیت مردم می پرداختند، دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی، تحویل داده شدند و شهر از لوث وجود افراد شرور و قاچاقچی پاکسازی گردید.

از کارهای اساسی ایشان در این مقطع، سامان بخشیدن به فعالیتهای فرهنگی، تبلیغی منطقه بود که درآگاه ساختن جوانان وایجاد شور انقلابی تاثیر بسزایی داشت.

اواخر سال 58 برحسب ضرورت و به دلیل تجربیات گرانبهای او در زمینه امور فرهنگی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت کرد و به فعالیت های گسترده فرهنگی پرداخت.

نقش شهید در کردستان و مقابله با ضد انقلاب

 

شهید همت در خرداد سال 1359 به منطقه کردستان که بخش هایی از آن در چنگال گروهکهای مزدور گرفتار شده بود، اعزام گردید. ایشان با توکل به خدا و عزمی راسخ مبازره بی امان و همه جانبه ای را علیه عوامل استکبار جهانی و گروهکهای خود فروخته در کردستان شروع کرد و هر روز عرصه را بر آنها تنگتر می نمود. از طرفی در جهت جذب مردم محروم کُرد و رفع مشکلات آنان به سهم خود تلاش داشت و برای مقابله با فقر فرهنگی منطقه اهتمام چشمگیری از خود نشان می داد تا جایی که هنگام ترک آنجا، مردم منطقه گریه می کردند و حتی تحصن نموده و نمی خواستند از این بزرگوار جدا شوند.

رشادت های او در برخورد با گروهک های یاغی قابل تحسین و ستایش است. براساس آماری که از یادداشت های آن شهید به دست آمده است، سپاه پاسداران پاوه از مهر 59 تا دیماه 60 (بافرماندهی مدبرانه او) عملیات موفق در خصوص پاکسازی روستاها از وجود اشرار، آزاد سازی ارتفاعات و درگیری با نیروهای ارتش بعث داشته است.


دانلود با لینک مستقیم


شهید حاج محمد ابراهیم همت 20 ص

نمادهای عرفانی درداستان رستم و سهراب 20 ص

اختصاصی از اینو دیدی نمادهای عرفانی درداستان رستم و سهراب 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

 نمادهای عرفانی درداستان رستم و سهراب

 

پیرامون اثر گرانسنگ حکیم توس ـ شاهنامه سترگ ـ سخن بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم و جای سخنهای بسیار دیگر نیز هنوز خالی‌ست، نگاه متفاوت آقای قائم‌پناه به یکی از داستانهای محوری شاهنامه که می‌تواند سرفصلی برای نگاههای عمیق‌تری از این منظر باشد ما را مجاب به درج این مقاله می‌کند.

شاید در میان ایرانیانی که سر و سودای مطالعه دارند و علی‌الخصوص در وادی ادبیات فارسی قدم‌زنان تفرجی کرده و می‌کنند کمتر کسی را بتوان یافت که بی‌خبر باشد از اظهارنظر حکیم طوس، فردوسی نسبت به سرودة ارزشمند خویش (شاهنامه) که فرمود:

پی افکندم از نظم کاخی بلند

که از باد و باران نیابد گزند

به راستی شاهنامه کاخی بس بلند و بزرگ است که در طول تاریخ هستی خویش، نظر بزرگان و معماران عرصة علم و خرد را همواره به خود معطوف داشته است اما هنوز هم کسی نتوانسته است همه زوایای آن را یک‌جا در حلقة عدسی دوربین دیدگان خویش به مشاهده بنشیند و به بیان دیگر کسی موفق نشده تمام زوایای آن را زیر سیطرة دید خویش درآورد، به تعبیر نگارنده، شاهنامه چون عروس حماسی است که تاکنون به حجلة زفاف هیچ دامادی درنیامده است. اما از آنجا که پری‌روی تاب مستوری ندارد، او نیز هرازگاهی از لابه‌لای حجاب محمل خویش سرک کشیده و گوشة چشمی به خواستگاران و

صفحه 2

طالبانش نشان داده است، لذا هر خواستگار و طالبی نیز فقط توانسته است از منظر و مقامی که خود بر آن واقف بوده شاهد کمان ابروی وی یا تیر مژگانش باشد و آن را تماشا و توصیف کند. بر این اساس تلاش نگارندة این سطور نیز بر آن است تا از منظر و خاستگاه عارفان نگاهی به داستان رستم و سهراب، همچنین مرگ رستم بیندازد. امیدا که به حول و قوة الهی از عهدة کار (حداقل در حد توان خویش) برآید.

ابتدا لازم می‌دانم این مهم را با طرح چند پرسش آغاز کنم:

اولا‌ً اینکه چطور می‌شود قبول کرد مردی که آزار موری را برنمی‌تابد، چنان‌که در مقام انذار فریاد می‌زند:

میازار موری که دانه‌کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است

راضی می‌شود که پدر را به مرگ فرزند خویش آن هم به صورتی که خود قاتل فرزند باشد بیازارد؟ آیا عذاب روحی این موضوع برای پدر چندین برابر‌ِ آزار مور نیست؟

و آیا عذاب وجدانی، که از خواندن چنین صحنه‌ای به خواننده دست می‌دهد بیش از عذاب وجدانی که از آزار موری به انسان دست می‌دهد نیست؟ یا آیا درد و رنجی که از مرگ برادر به دست برادر در دل و جان انسان می‌پیچد بسی سنگین‌تر و شدید‌تر از درد و رنجی که از آزار و مرگ یک مور به انسانی دست می‌دهد نیست؟

راستی چه شده است شاعری که انسان را از آزار مور برحذر می‌دارد و پرهیز می‌دهد، پدری را که قاتل فرزندش شده لعن و نفرین نمی‌کند و به دشنام برادری که برادرش را در چاهی پر از تیغ و سنان می‌اندازد نمی‌آغازد!؟ عجبا! تیغ نقد و انتقاد شاعر چرا کند شده است!؟ آیا علت، این بوده که شاعر داستان‌ِ رستم و سهراب و مرگ وی را صرفا‌ً داستان و افسانه تلقی می‌کرده؟ یا اینکه این داستان لباس رمزی است بر قامت‌ِ حقیقتی که شاعر لطفی در

صفحه 3

عریانی آن نمی‌دیده و یا بیان صریح آن را صلاح نمی‌دانسته، به علت اینکه معتقد بوده که در عصر وی:

هنر خوار شد، جادویی ارجمند

نهان راستی، آشکارا گزند

شده بر بدی دست دیوان دراز

ز نیکی نرفتی سخن جز به راز

به نظر نگارنده در این نکته جای بسی تأمل است. و از طرف دیگر چگونه می‌شود باور کرد که فرد جوانمرد و مؤمنی چون رستم که در هیچ کاری بدون ذکر نام خدا مشغول و فارغ نمی‌شود ناجوانمردانه قاتل فرزندش شود؟ و یا چطور می‌توان باور کرد رستمی که در هر امری ابتدا ستایش حق می‌‌گوید و بر او سجده می‌کند (که سجده خود نماد نماز در پیشگاه حق است.) با شکستن پیمان و به کار بستن خدعه، رقیبش را از میان بردارد؟ آیا در ستایش و نمازش اخلاصی نبوده است؟ آیا نماز او از آن نمازهایی نبوده که رسول حق فرمودند: «الصلوة معراج المؤمن» نماز نردبان عروج مؤمن است. و یا بالاتر که حضرت حق فرمودند: «إن‌َّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»? نماز بازدارندة از زشتیها و ناپسندیهاست. و یا اینکه رستم از آنهایی نبود که به قول شیخ محمود شبستری خودساخته و خودباخته باشد تا نمازش سرشار از عطر و بوی حضور شود چنان‌که فرمود:

تو تا خود را به کل‍ّی در نبازی

نمازت کی شود هرگز نمازی

البته باید اقرار نمود که رستم مثل کسانی نبوده که نماز را برای شانه خالی کردن از زیر بار تکلیف و مسئولیت بهانه ساخته و کارش را ترک کند، نه، رستم نیز چون سعدی شیرازی طاعت را به جز خدمت به خلق نمی‌دانست. همین نکته‌های ظریف و همین پرسشهای دقیق است که انسان را بر آن می‌دارد تا بپذیرد که قسمتهایی از شاهنامه نیز به سبک و سیاق گفته‌ها و باورهای عارفان بر سبیل رمز و کنایه سروده شده است و لذا باید گفت: اینکه

صفحه 4

جناب آقای دکتر محمودی بختیاری شاهنامه را آبشخور عارفان خوانده و بر این اساس کتابی تألیف نموده‌اند، سخنی به گزاف وناحق نگفته و به همین دلیل بنده معتقدم که اگر از منظر عرفان به داستان رستم نظر افکنیم، نتیجه می‌گیریم که با توجه به مطالب فوق‌الذکر می‌توان ادعا کرد که در داستان رستم و سهراب نیز سهراب، نماد نفس رستم است نه فرزند حقیقی وی و از آنجا که خداوند متعال فرموده‌اند: «ا‌ِن‌َّ النفس لا‌َم‍ّاره‌ٌ بالسوء»1 نفس اماره [هر لحظه] انسان را به کارهای زشت و ناروا وامی‌دارد. و از باب اینکه صادق اهل بیت(ع) فرمودند: «طوبی ل‍ِعبد‌ٍ جاهد لله نفسه‌ُ و هواه‌ُ و م‍َن هزم ج‍ُند نفسه‌ِ و هواه‌ُ ظ‍َف‍ِر‌َ برضا الله»2 یعنی خوشا به حال عبدی که برای خدا و تقر‌ّب به حضرتش همیشه در مقام جهاد و ستیز با نفس باشد و هرگز از او غافل نشود و عنان و سلسلة اختیار خویش را از کف نداده و نگذارد که نفس و خواسته‌هایش بر او چیره شوند. بلکه او غالب و نفس مغلوب او باشد و آنکه توفیق جهاد با نفس یا‌فت و سپاه نفس اماره را مغلوب خود ساخت رضای الهی را کسب کرده است چنان‌که پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودند: «طوبی لم‍َن کان عقل‍ُه‌ُ امیرا‌ً و نفسه‌ُ اسیرا‌ً»3 یعنی خوشا به حال آن که عقلش در مملکت جانش امیر است و نفسش اسیر.» گفتنی است با توجه به همین آیات و روایات موجود که نمونه‌هایی از آنها ذکر شد، عارفان علاوه بر اینکه سالکان و رهروان طریق حق را همواره به مبارزة با نفس فرا خوانده و تحریک کرده‌اند، در خارج از وجود خویش نیز برای نفس نمادهایی را بیان کرده‌اند که تعداد قابل توجهی از آنها را محقق بزرگ آلمانی خانم آن ماری شیمل در کتاب خود «ابعاد عرفانی اسلام» فراهم آورده که می‌توان به طور خلاصه از جملة آنها این موارد را برشمرد. 1- سگ سیاه 2-روباه جوان 3- موش 4- زن نافرمان وگول‌زن 5- اسب یا استر چموش 6- شتر سرکش و نافرمان 7- خوک 8- فرعون 9- ابرهه 10 مار 11- شیطان 12-اژدها، حال چه می‌شود اگر سیزدهمین آنها را هم سهراب بنامیم و بدانیم.

رستم نماد سالک است و سهراب نماد نفس


دانلود با لینک مستقیم


نمادهای عرفانی درداستان رستم و سهراب 20 ص

دانلود تحقیق تاریخچه و تعریف کارتهایDVB 20 ص

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق تاریخچه و تعریف کارتهایDVB 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

تاریخچه و تعریف کارتهایDVB

شاید تا به حال اصطلاح کارت ماهواره یا کارت Receiver به گوشتان نخورده باشد یا شاید هم شنیده باشید اما اطلاعات دقیقی از آن نداشته باشید. بله , تعجب نکنید کارت Receiver یک قطعه سخت افزاریست که روی کامپیوتر بسته می شود وبه وسیله آن میتوان کار Receiver ها را انجام داد(البته با وجود Dish و.( LNB اختراع جالبیست و اگر بدانید که الآن در ایران فروخته می شود ، حتما تعجب می کنید.البته این کارت در اروپا خیلی وقت است که ساخته شده، اما در ایران تقریبا تازگی دارد وبسیاری از وجود آن بی خبرند.

اصطلاح کارت ماهواره یا کارت Receiver هم در ایران جا اٿتاده است و اصطلاح صحیح آن DVB Card است که مخفف DVB کلمه Digital Video Broadcasting است و از این به بعد جهت تشخیص این کارت ها از Receiver های خانگی از این کارت ها با اسم کارت DVB و از Receiver های متداول با اسم دستگاه Receiver نام خواهیم برد.

... و اما ویژگی های این کارت ها:

-1 این کارت ها دو نوعند:

- یک نوع آن ها این قابلیت را دارد که خشاب (Cam) به آن بخورد و به خشاب آن هم کارتی وارد می شود که می توان با آن کانال های کارتی را (بسته به نوع خشاب و کارت ورودی) باز کرد.

یک نوع دیگر آن ها اصلا خشاب خور نیست.

-2نوع خشاب خور از نوع معمولی گران تراست و اینگونه که گٿته می شود خشاب هایشان مخصوص خودشان است وبا خشاب های دستگاه های Receiver ٿرق می کند و خشاب هایشان هنوز به ایران نیامده است (به گٿته ٿروشنده ها). البته شاید هم در آینده بیاید.

-3 این کارت ها به صورت Internal (داخلی) بسته می شوند و از نوع PCI هستند (مستقیما مثل مودم روی مادربورد بسته می شوند). گرچه در اروپا انواع مختلٿی دارند و به صورت USB هم به کامپیوتر متصل می شوند.

-4برای مشاهده تصاویر تنها به کارت گراٿیک (VGA) نیاز دارند و به کارت ویدئو یا کارت Capture و یا TV Tuner نیاز ندارند.

-5در هنگام پخش تصاویر، بدون هیچ زحمتی و فقط با فشردن یک دکمه، قادرند صدا و تصویر را بدون هیچ افتکیٿیتی ضبط کنند(ٿرمت ضبط تصاویر بستگی به نرم اٿزار پخش کننده دارد، ولی معمولا دو ٿرمت pva و mpg2 استٿاده می شوند(

-6 حتی نوع معمولی این کارت ها (که خشاب نمی خورد) با ترٿند های نرم اٿزاری بسیار بسیار ساده، قادرند تمام کانال های کارتی را که توسط دستگاه های Receiver در ایران باز می شوند، پخش کنند، که این ویژگی مزیت نوع معمولی را به نوع خشاب خور بیشتر می کند.

-7گر تا به حال از دستگاه های Receiver استٿاده کرده باشید و یا از طریق دوستانتان در جریان این دستگاه ها بوده باشید، احتمالا می دانید که کد کانال های کارتی، هر چند وقت یکبار عوض می شود و بطوریکه الآن در ایران رایج شده است، دستگاه Receiver را به کامپیوتر صل می کنند و کدهای جدید را به آن وارد می کنند و ضمنا کارت وارد شونده به خشاب راهم شارژ می کنند که بسته به نوع Receiver، کدهای مربوطه داخل فایلی با فرمت مخصوص آن Receiver قرار دارد و برای هر Receiver فرمت فایل مربوطه فرق می کند و هر کسی این ٿایل ها را در اختیار نداشته و به روز رسانی Receiver از عهده هر کسی بر نمی آید و این برای ٿروشندگان Receiver ها منبع درآمدی شده است.اما در مورد این کارت ها، چون ترٿند نرم اٿزاری به کار رٿته است، لازم نیست زحمتی بکشید و هزینه ای بپردازید، کاٿیست به اینترنت وصل شوید و کدهای جدید را دریاٿت کنید! (دوستان هکر قبلا زحمتشو کشیده اند(

. 8- به جز همه مزایای گٿته شده، یک مزیت مهم دیگر هم نسبت به دستگاه های Receiver وجود دارد و آن قیمت کارت های DVB است که تقریبا (بسته به انصاٿ ٿروشنده و مهارت شما در گرٿتن تخٿیٿ!) نصٿ قیمت دستگاه های Receiver است. البته برای مقایسه قیمتها، آن نوع کارت DVB را که خشاب نمی خورد با Receiver هایی که خشاب می خورند مقایسه کنید چون هر دوی آن ها یک کار انجام می دهند و ترجیحی برای دستگاه های Receiver نسبت به کارت های DVB وجود ندارد. اما قیمت کارت های خشاب خور تقریبا معادل قیمت Receiver هاییست که خشاب نمی خورند.

۹- و مورد آخر که واقعاً بی نظیر است: به وسیله برخی از این کارت ها می توان به اینترنت با سرعت ٿوق العاده بالا وصل شد. در واقع شما از اینترنت ماهواره ای برخوردار خواهید شد.

به طور خلاصه، کارت های DVB هیچ چیز از دستگاه های Receiver کم ندارد ومطابق آن ها (و حتی راحت تر و سریع تر از آن ها) پیش می روند و به روز می شوند.در مجموع به جز مزایای گٿته شده تنها ٿرقی که میان این دو وجود دارد اینست که کارت های DVB از طریق کامپیوتر کنترل می شوند و شاید برای استٿاده خانوادگی چندان مناسب نباشند و برای استٿاده شخصی ایده آل هستند و ضمنا کیٿیت و سرعت ضبط این کارت ها برای کسانی که به کیٿیت و آرشیو کردن اهمیت می دهند، به هیچ وجه با دستگاه های Receiver قابل مقایسه نیست.

نرم افزار های کارت های DVB :

این بار قصد دارم درباره نرم افزار های کارت های DVB بگویم. به جز نرم افزاری که به همراه کارت به شما خواهند داد، نرم افزار های بسیاری وجود دارند که همان کار را انجام می دهند، اما با یک مزیت بیشتر: کانال های کارتی را نیز باز می کنند.حکمت اینکه بعضی کانال ها کارتی هستند اینست که صاحبان آن ها بتوانند از طریق فروش خشاب ها و کارت های کانالشان، بخشی از هزینه های کانال را تامین کنند. به همین دلیل شرکت های تولید کننده کارت های DVB اجازه ندارند به همراه کارتشون نرم افزاری ارائه کنند که بتواند این کانال ها را باز کند. اما در عوض کسان دیگری زحمتش را کشیده اند، اما آن ها هم باز به صورت غیر مستقیم: آن ها نرم افزاری طراحی کرده اند که Plug-in می گیرد، همین و بس؛ و باز زحمت این کار را روی دوش Plug-in نویس ها انداخته اند.در این باره بعداً بیشتر خواهم گفت، اما فعلاً همین قدر بدانید که بدون داشتن این نرم افزار ها قادر به دیدن کانال های کارتی نیستید.نرم افزار های فراوانی برای این کار وجود دارد، اما نکته مهم برای استفاده از آن ها اینست که کدام نرم افزار، چه نوع کارت DVB را پشتیبانی می کند؟ به عبارت دیگر کارت های DVB تیپ ها و انواع مختلفی دارند که به کمپانی سازنده آن ها مربوط می شود. بعضی از آن ها که معروف ترین ها هستند، عبارتند از:

- Aver DVB-S- BroadLogic 2030/1030- Netcast DVB- Pinnacle PCTV Sat- Sky Star 1- Sky Star 2 USB or PCI- Telemann Skymedia 300 DVB- TwinHan compatible

برای این که هم با اسم نرم افزار ها آشنا بشوید و هم با انواع سخت افزار ها و هم بدانید که چه نرم افزاری، چه نوع کارتی را پشتیبانی می کند، می توانید از جدول زیر کمک بگیرید.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تاریخچه و تعریف کارتهایDVB 20 ص