اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زلزله (2)

اختصاصی از اینو دیدی زلزله (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 89

 

چگونه زمین لرزه اتفاق می افتد ؟

وقایع لرزه :مردم سراسر دینا از زمین لرزه ها می ترسند .چگونه آن ها سبب تخریبات و مرگ زیادی می شوند وقایع پیش رو را در نظر بگیرید .زمین لرزه شمالی در ناحیه روستایی سند فراند و از جنوب کالیفرنیا در هفدهم ژانویه سال 1994اتفاق افتاد .این زمین لرزه سبب 57 مرگ و بیشتر از5هزار زخمی و خسارتهای ساختمانی زیادی شد.در حقیقت تعدادی مردم تخمین میزنند که زمین لرزه سبب میلیون ها دلار خسارت مالی شد. زمین لرزه شمالی به عنوان یکی از بدترین حوادث طبیعی در تاریخus درجه بندی می شود.

در هفدهم ژانویه 1995زمین لرزه کوب در جنوب مرکزی ژاپن اتفاق افناد . موجب بیشتر از پنج هزار و چهار صد کشته و هزاران زخمی شد .هزینه های خسارت صد و پنجاه میلیون دلارus تخمین زده شده بود.

اگر چه این زمین لرزه تنها به عنوان یک زمین لرزه متوسط درجه بندی شده بود باعث خسارتهای زیادی شد زیرا که یک شکست گسلی را مستقیما در امتداد ناحیه تجاری یک شهر تولید کرد.

این آمارها خیلی ترسناکند خیلی از مردم اگر تعداد زمین لرزه ها در حال افزایش باشند تعجب می کنند در حقیقت تعدادی زمین لرزه ها در چند سال اخیر کاهش پیدا کرده اند .در هر حال ،به سبب اینکه ارتباطات جهانی بهبود یافته مردم خبر ها و اطلا عات را تا گذشته بیشتر دریافت می کنند .

به عنوان مثال در 20 سال گذشته ما قادر به تعیین موقعیت بیشتر زلزه های سالیا نه شده ایم . زیرا ایستگا ه های زلزه سنج بیشتر است . این ایستگا ه های اضافی کمک می کنند که مراکز زلزله سنج زلزله های خیلی کوچک را که در نسل های گذشته غیر قابل شناسایی بودند تعیین موقعیت کنند. دانشمندان زیادی سعی می کنند زمین لرزه ها را پیش گونی کنند . اما این پیش گویی ها غیر قابل اطمینانند دانشمندان نمی توانند مکان و زمان دقیق یا شدت زمین لرزه را محاسبه کنند. به علاوه زمین لرزه پیش گویی شده شاید همیشه اتفاق نیافتد. به عنوان یک نتیجه دانشمندان فکر نمی کنند این ایده مفید می باشد که یک زلزله در یک روز مشخص اتفاق خواهد اتفاد.

درعوض بیشتر مردم سعی در طراحی سازه هایی مثل ساختمان ها ، سدها ، یا برج هایی دارند که بتوانند زلزله ها را مقاومت کند. مردم می توانند خسارتهای جانبی ،جراحات و خسارتهای مالی را به وسیله ی آماده کردن کافی خودشان خانه هایشان محل کارشان و ارتباط شان برای یک زلزله بزرگ کاهش بدهند در مجموع نجات از زلزله امکان دارد.

A .Fact Finding exercises

یکبار متن را بخوانید بعد جملات زیر را بخوانید چک کنید یا آن ها درست یا غلط هستند. اگر جمله غلط است جمله را تغییر بدهید به طوری که درست باشد سپس برگردید به متن و خطی که جوابتان را تایید می کند پیدا کنید .

خسارتهای زمین لرزه درکوب پرهزینه تر از خسارت زمین لرزه شمالی بود.


دانلود با لینک مستقیم


زلزله (2)

روانشناسی رنگها (2)

اختصاصی از اینو دیدی روانشناسی رنگها (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

در این مقاله به موضوع رنگ و انسان وتاثیر آن بر روحیه و روان و در کل شخصیت افراد می پردازیم.این موضوع توسط روانشناسان و نقاشان مورد بررسی قرار گرفت و آنها به نتایج جالبی رسیدند.رنگ‌های اصلی عبارت ازقرمز، آبی، زرد و رنگ‌های نور اصلی عبارت است از قزمز، آبی، سبز؛ تفاوت بین رنگ و نور رنگی در سبز و زرد است.در زمینه روانشناسان تست‌های متعددی طراحی کردن که با انجام آن می‌توان به روحیه خود پی برد.ترکیبات رنگی ای که افراد ایجاد می‌کنند نمودی از روحیه و روان آنهاست، در واقع افراد به رنگهایی علاقه بیشتری نشان می‌دهند که در چهره خود به کار رفته است، رنگ پوست، چشم ها، مو بر ترکیب رنگی ای که افراد ایجاد می‌کنند تاثیر بخصوصی دارد.در کنار این ترکیبات رنگ هایی به کار می‌رود که تضاد شدیدی با هم دارند و به نظر خود فرد هماهنگی بسیاری به دیگر رنگ‌ها دارد، در واقع این رنگ‌ها رنگ‌های ذهنی فرد است.اینجانب در این مقاله با مطالعه چندین کتاب مبحث رنگ و تاثیر آن بر انسان را مورد بررسی قرار داده ام و همچنین هماهنگی و هارمونی رنگ‌ها را بررسی کردم.رنگ‌ها در کنار هم نمایی جدید ایجاد می‌کنند و برخی باعث جذابیت بیشتر آن و برخی باعث خفگی رنگ می‌شود.در روانشناسی نوین"رنگ"و"رنگ ها"یکی از معیارهای سنجش شخصیت بشمار می‌آید؛ چرا که هر یک از آنها تاثیر خاص روحی وجسمی را در یک فرد باقی گذارده و رنگ نشانگر وضعیت روانی و جسمی وی می باشد.این موضوع با توجه به پیشرفت‌های دو دانش فیزیولوژی و روانشناسی به اثبات رسیده است.ناگفته پیداست که انسان از زوزگاران بسیار دور تاکنون تحت نفوذو تاثیر رنگ‌های پیرامون خود بوده استو درصد سال اخیر که صنعت رنگ سازی به نقطه اوج تحول خود رسیده است، تاثیر مزبور دو چندان شده و در همه ارکان زندگی روحی ما رخنه کرده است.پس ار آزمایش معروف دوشارخ در زمینه شناخت شخصیت انسان از طریق لکه‌های رنگین جوهر، آزمایش لوشر جدیدترین نظریه‌ای است که دراین مورد ارائه گردیده است.بار علمی آزمایش مزبور علاوه بر استفاده در موارد روانکاوی و روانشناسی، در سیستم‌های استخدامی نیز بکار گرفته می‌شود. دنیایی که ما ناظر آن هستیم، پوشیده رنگ است.رنگ برای فرد عالم، همانند هنرمند حائز اهمیت است.رنگ‌ها نقش مهمی در زندگی عاطفی ومعنوی ما بازی می‌کنند، ما به درخشش روزهای آفتابی و شادابی رنگ‌ها تمایل بیشتری داریم و از هوای ابری و خاکستری خسته می شویم. هنگامی که دربارهٔ هماهنگی رنگها صحبت می‌شود، معمولا قضاوت روی اثرو عملکرد متقابل دو یا تعداد بیشتری رنگ به عمل می‌آید.تجربیات و آزمایشات متفاوت در مورد مطابقت ذهنی رنگها، نقطه نظرهای متفاوتی دارند.اغلب درنظر مردم، رنگهای هماهنگ آنهائی هستند که از یک خانواده باشند ویا در عین تنوع،با جلوه یکسانی خودنمایی کنند، ویا رنگهایی که بدون کنتراست(تضاد)در مجاور هم قرار گیرند.به طور کلی عنوان هماهنگی(هارمونی)یا عدم هماهنگی فقط در رابطه بااحساس انسان است، که به صورت مطلوب بودن یانبودن وجذاب بودن یانبودن مطرح می‌گردد.تمام اینها عبارت از یک ارزیابی شخصی و بدون تکیه به ارزش‌های عینی ودقیق علمی است.هارمونی، یعنی تعادل وتوازن بین قدرتهای رنگی.در این باره می‌توانیم یک آزمایش جالب در رابطه با عکس العمل فیزیولوژیکی دستگاه دیدمان انجام دهیم.مثلا:اگر ما برای مدتی به یک مربع قرمز خیره شویم و سپس چشم را ببندیم، یک پس تصویر که به صورت مربع سبزرنگ است درنظرمان ظاهر می‌شود.(می توان یک صحفه کاغذ سفید راباسرعت روی مربع قرمز قرار دادتا مربع سبز در روی صفحهٔ سفیدظاهر شود).و بر عکس اگر به مربع سبز رنگ نگاه کنیم بعداز مدتی که چشم بسته می‌شود، مربع قرمزرنگ در چشم ظاهر می‌گردد.این آزمایش را می‌توان بابسیاری از رنگها انجام دادو در چشم انسان همیشه رنگها مکمل رنگ نخستین، ظاهر می‌شوند.این عکس العمل فیزیکی بدن نسبت به رنگ‌های جستجویی برای ایجاد تعادل وتوازن است واحساسی است که تضادهای پی در پی را به وجود می‌آورد.اگر مدتی به یک مربع سفید در روییک سطح سیاه نگاه کنیم، بعد از مدتی که چشم را برگردانیم، همان مربع سفید در نظر مجسم می‌شود.به همین ترتیب اگر به یک مربع سیاه در سطح سفید نگاهکنیم، و بعد چشم را برگردانیم،مربع سیاه به همان وضع در نظر ظاهر می‌گردد.این وضعیت موازنهٔ رنگ ها، به خودی خود در چشم بوجود می‌آید.امادر صورتی که به یک مربع خاکستری متوسط که در روی زمینهٔ خاکستری متوسط نگاه کنیم، دیگر آن حالت قبلی که در چشم باقی ماند بوجود نمی‌آید.این آزمایش نشان می‌دهدکه دستگاه بینایی به خاکستری معتدلی تمایل ونیاز دارد.تغییراتی که در ساختمان بینایی به ترتیب فوق به وجود می‌آید، مربوط به حالات مختلف ذهنی ودستگاه عصب بینایی است.هارمونی رنگها، اعصاب مارا آرامش می‌دهد، و این حالت پسیکو فیزیکی است که در مقابل رنگهای متضاد مکمل قرار داردو معمولاً رنگ خاکستری نیزچنین آرامشی را در ذهن به وجود می‌آورد، که هم از ترکیب سیاه وسفید به وجود می‌آید وهم از رنگ‌های مکمل؛ یعنی رنگ‌های اصلی (زرد، قرمز، آبی).هارمونی رنگ سه تایی است:یعنی(زرد-قرمز-آبی)، و هر کدام از این رنگ‌ها دارای هویتی مشخص وکاراکتری معلوم هستند.در این شکل(شکل 11و12)هریک از رنگها با درخشش وفدرتی تمام، به تنهایی جلوه وخودنمایی خود را دارند.زرد حد اعلایزردی را دارد، قرمز به طور وضوح وبه شدت قرمزی خود را می نمایاند، آبی به حد کافی مشخص و نمودار است.با توجه به هر دو شکل ملاحظه می کنیم که چشم قادر نیست یکی از رنگها را بیش از دیگری انتخاب کند و به آن اهمیت بیشتری بدهد.ترکیب هر سه رنگ در اینجا خاکستری را در ذهن به وجود می‌آورد که این خصوصیت رنگهای مکمل است. در پایان به این نتیجه میر رسیم که رنگ تاثیر بسیار زیادی در زندگی، شخصیت و روحیه افراد دارد و توجه به رنگ هایی که افراد ایجاد می‌کنند ما را به روحیه آنها راهنمایی می‌کند.در این زمینه تست‌های رنگ بسیاری است که از نظر روانشناسی صورت می‌گیرد که به نظر تست ترکیب رنگی نتیجهٔ دقیق تری را ایجاد می‌کند.در کل آدمی به رنگ‌ها علاقه نشان می‌دهد ور در محیط بی رنگ عکس العمل جالبی را نشان نمی‌دهدوبه طور کلی رنگها در تمام احوال و زمانها توجه انسان را جلب نموده ومی نماید.انسان می کوشد تا اسرار و رموز آن را بشناسد و در زندگی خود بکار ببردو منبع الهامات آن طبیعت است

قرمز: خوش قلب اما خودپرست

این رنگ مظهر شدت و زیاده روی است که گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز رنگ عشق و تنفر و فداکاری و خشونت و خون و آتش. کسی که به این رنگ علاقه دارد هرگز نمی تواند در زندگی بی تفاوت باشد.این گونه اشخاص تند و سرکش و در عین حال فعال و شجاع و کمی عجول هستند. احتمال شکست به خصوص در عشق برای آنها فراوان است.قضاوتهای عجولانه و ناگهانی در مورد دیگران اغلب سبب از بین رفتن دوستی هایشان می شود، با آن که در عشق کاملاً فداکارند اما اگر روزی حوادث بر وفق مراد نباشد بدون تفکر و جویا شدن علت می جنگند.دو عیب بزرگ خودپرستی و عدم کنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوش قلبی و حس بزرگ طلبی است. به طور کلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصیات متضادی هستند.

صورتی: مورد علاقه دیگران

رنگ صورتی درواقع همان قرمز است که کمرنگ شده باشد. اگر به این رنگ علاقه دارید تمام صفات رنگ قرمز را کمی ملایمتر دارا می باشید، با گذشت هستید و در عشق، تندی نشان نمی دهید.دیگران را خوب درک می کنید و با اطرافیان خود با ملایمت و لطف رفتار می کنید و به دلیل نشاط و شادابی تان مورد علاقه اطرافیان خود هستید. آنهایی که به این رنگ علاقه دارند اغلب شکستها، خشونتها و دشواری های زندگی را تحمل کرده اند و با مشکلات فراوان مواجه شده اند.

آبی: نظم، پشتکار، تنهایی

رنگ آبی از رنگهایی است که طرفداران زیادی دارد. اگر به این رنگ علاقه دارید، کاملاً می توانید هوس و احساسات و هیجانات خود را کنتر ل کنید.ظاهر آرام شما دیگران را وادار می کند که به شما احترام بگذارند و دوست دارید پیوسته مورد احترام و ستایش دیگران قرار بگیرید.در خرید و پوشش لباس قناعت می کنید و به علت شرم و حیا و گاه غروری که دارید میل دارید اغلب تنها باشید. حماقت و عدم فهم دیگران شما را کسل می کند و کسانی که از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت می کنند.کارهای خود را از روی نظم و ترتیب و بر پایه قواعد معینی انجام می دهید. یکی از صفات مشخص شما پشتکار شماست.

ارغوانی: رنگ عارفها و روانگران

رنگ اسرارآمیز و باشکوهی است. دوستداران این رنگ پیوسته مجذوب زیبایی ها و ظرافتها می شوند و مغرور و اجتماعی هستند. معاشرت با این دسته لذتبخش است که امور معنوی بیشتر می پردازند. ارغوانی رنگ مورد پسند عرفا نیز هست!

قهوه ای: قابل اعتماد

اگر رنگ قهوه ای را دوست دارید کاملاً می توان روی شما حساب باز کرد. باثبات و مقدس، شاعرپیشه وکمی فیلسوف مآب هستید.به ندرت تغییر عقیده می دهید و با آن که کمتر تصمیم می گیرید اما هر بار که تصمیمی بگیرید آن را به مورد عمل می گذارید.شما کاملاً در نگهداری پول و اسرار دیگران قابل اعتماد هستید. میل دارید پیوسته در عالم


دانلود با لینک مستقیم


روانشناسی رنگها (2)

تحقیق درباره ی موتور الکتریکی (2)

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره ی موتور الکتریکی (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

موتور الکتریکی

 

 

میدان مغناطیسی چرخنده به عنوان مجموعی از بردارهای مغناطیسی کوئل‌های سه‌فازه.

یک موتور الکتریکی، الکتریسیته را به حرکت مکانیکی تبدیل می‌کند. عمل عکس آن که تبدیل حرکت مکانیکی به الکتریسیته است، توسط ژنراتور انجام می‌شود. این دو وسیله بجز در عملکرد، مشابه یکدیگر هستند. اکثر موتورهای الکتریکی توسط الکترومغناطیس کار می‌کنند، اما موتورهایی که بر اساس پدیده‌های دیگری نظیر نیروی الکترواستاتیک و اثر پیزوالکتریک کار می‌کنند، هم وجود دارند.

ایده کلی این است که وقتی که یک ماده حامل جریان الکتریسیته تحت اثر یک میدان مغناطیسی قرار می‌گیرد، نیرویی بر روی آن ماده از سوی میدان اعمال می‌شود. در یک موتور استوانه‌ای، چرخانه (روتور) به علت گشتاوری که ناشی از نیرویی است که به فاصله‌ای معین از محور چرخانه به چرخانه اعمال می‌شود، می‌گردد.

اغلب موتورهای الکتریکی دوارند، اما موتور خطی هم وجود دارند. در یک موتور دوار بخش متحرک (که معمولاً درون موتور است) چرخانه و بخش ثابت ایستانه (استاتور) خوانده می‌شود. موتور شامل آهنرباهای الکتریکی است که روی یک قاب سیم پیچی شده است. گر چه این قاب اغلب آرمیچر خوانده می‌شود، اما این واژه عموماً به غلط بکار برده می‌شود. در واقع آرمیچر آن بخش از موتور است که به آن ولتاژ ورودی اعمال می‌شود یا آن بخش از ژنراتور است که در آن ولتاژ خروجی ایجاد می‌شود. با توجه به طراحی ماشین، هر کدام از بخش‌های چرخانه یا ایستانه می‌توانند به عنوان آرمیچر باشند. برای ساختن موتورهایی بسیار ساده کیت هایی را در مدارس استفاده می‌کنند.

فهرست مندرجات

۱ موتورهای دی‌سی

۱.۱ موتورهای میدان سیم پیچی شده

۲ موتورهای یونیورسال

۳ موتورهای AC

۳.۱ موتورهای AC تک فاز

۳.۲ موتورهای AC سه فاز

۴ موتورهای پله‌ای

۵ موتورهای خطی

۶ منابع

موتورهای دی‌سی

یکی از اولین موتورهای دوار، اگر نگوییم اولین، توسط مایکل فارادی در سال 1821م ساخته شده بود و شامل یک سیم آویخته شده آزاد که در یک ظرف جیوه غوطه‌ور بود، می‌شد. یک آهنربای دائم در وسط ظرف قرار داده شده بود. وقتی که جریانی از سیم عبور می‌کرد، سیم حول آهنربا به گردش در می‌آمد و نشان می‌داد که جریان منجر به افزایش یک میدان مغناطیسی دایره‌ای اطراف سیم می‌شود. این موتور اغلب در کلاسهای فیزیک مدارس نشان داده می‌شود، اما گاهاً بجای ماده سمی جیوه، از آب نمک استفاده می‌شود.

موتور کلاسیک DC دارای آرمیچری از آهنربای الکتریکی است. یک سوییچ گردشی به نام کموتاتور جهت جریان الکتریکی را در هر سیکل دو بار برعکس می کند تا در آرمیچر جریان یابد و آهنرباهای الکتریکی، آهنربای دائمی را در بیرون موتور جذب و دفع کنند. سرعت موتور DC به مجموعه‌ای از ولتاژ و جریان عبوری از سیم پیچهای موتور و بار موتور یا گشتاور ترمزی، بستگی دارد.

سرعت موتور DC وابسته به ولتاژ و گشتاور آن وابسته به جریان است. معمولاً سرعت توسط ولتاژ متغیر یا عبور جریان و با استفاده از تپها (نوعی کلید تغییر دهنده وضعیت سیم‌پیچ) در سیم‌پیچی موتور یا با داشتن یک منبع ولتاژ متغیر، کنترل می‌شود. بدلیل اینکه این نوع از موتور می‌تواند در سرعتهای پایین گشتاوری زیاد ایجاد کند، معمولاً از آن در کاربردهای کششی نظیر لوکوموتیوها استفاده می‌کنند. اما به هرحال در طراحی کلاسیک محدودیتهای متعددی وجود دارد که بسیاری از این محدودیتها ناشی از نیاز به جاروبکهایی برای اتصال به کموتاتور است. سایش جاروبک ها و کموتاتور، ایجاد اصطکاک می‌کند و هر چه که سرعت موتور بالاتر باشد، جاروبکها می‌بایست محکمتر فشار داده شوند تا اتصال خوبی را برقرار کنند. نه تنها این اصطکاک منجر به سر و صدای موتور می‌شود بلکه این امر یک محدودیت بالاتری را روی سرعت ایجاد می‌کند و به این معنی است که جاروبکها نهایتاً از بین رفته نیاز به تعویض پیدا می‌کنند. اتصال ناقص الکتریکی نیز تولید نوفه (نویز) الکتریکی در مدار متصل می‌کند. این مشکلات با جابجا کردن درون موتور با بیرون آن از بین می‌روند، با قرار دادن آهنرباهای دائم در داخل و سیم پیچها در بیرون به یک طراحی بدون جاروبک می‌رسیم.

موتورهای میدان سیم پیچی شده

آهنرباهای دائم در (ایستانه) بیرونی یک موتور DC را می‌توان با آهنرباهای الکتریکی تعویض کرد. با تغییر جریان میدان (سیم پیچی روی آهنربای الکتریکی) می‌توانیم نسبت سرعت/گشتاور موتور را تغییر دهیم. اگر سیم پیچی میدان به صورت سری با سیم پیچی آرمیچر قرار داده شود، یک موتور گشتاور بالای کم سرعت و اگر به صورت موازی قرار داده شود، یک موتور سرعت بالا با گشتاور کم خواهیم داشت. می‌توانیم برای بدست آوردن حتی سرعت بیشتر اما با گشتاور به همان میزان کمتر، جریان میدان را کمتر هم کنیم. این تکنیک برای کشش الکتریکی و بسیاری از کاربردهای مشابه آن ایده‌آل است و کاربرد این تکنیک می‌تواند منجر به حذف تجهیزات یک جعبه دنده متغیر مکانیکی شود.

موتورهای یونیورسال


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی موتور الکتریکی (2)

افلاطون (2)

اختصاصی از اینو دیدی افلاطون (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

افلاطون (Plato)

افلاطون در سال 427 قبل از در خانواده ای اشرافی به دنیا آمد. در 18 سالگی با سقراط آشنا شد و مدت 10 سال را به شاگردی سقراط به سر برد. بعد از اعدام سقراط یک سلسله سفر را آغاز کرد که در طی این سفرها از نقاط مختلفی از جهان نظیر مصر و سیسیل و فلسطین دیدن کرد که در این سفرها با اندیشه های متفاوتی آشنا شد که تاثیر آنها در افکار افلاطون هویدا است.هنگامی که افلاطون به آتن بازگشت 40 سال داشت. در این زمان بود که مدرسه معروفش را به نام آکادمی تاسیس کرد. این مدرسه را می توان اولین دانشگاه محسوب کرد که در آن دروسی نظیر فلسفه ریاضیات و نجوم تدریس می شد.

برای مطالعه افلاطون یقینا بهترین منبع همان آثار اوست که در قالبی ادبی نوشته شده اند. با مطالعه این آثار به راحتی می توان به قریحه ادبی افلاطون پی برد. مهمترین و در عین حال کاملترین اثر افلاطون کتاب جمهوریت است. که او در این کتاب در باره مسایل فلسفی مختلفی سخن رانده است از اخلاق گرفته تا ساسیت و هنرو تربیت و مابعد الطبیعه سخن رانده است.

با مطالعه نوشته های افلاطون می توان به سیر افکار او پی برد. کتب وی را می توانیم بر اساس دوره ای از زندگی که افلاطون اقدام به نگارش آن کرده است به سه دسته تقسیم بندی نماییم.

دسته اول کتب و رسالاتی هستند که در دوران جوانی او نگاشته شده اند. نوشته های این دوران اکثرا دیالوگهایی بدون نتیجه گیری هستند. سمت و سوی نوشته های این دوران مربوط به فعالیت های تربیتی است.

آثار دوره میانسالی بر خلاف دوره جوانی حاوی دیالوگهایی با نتیجه گیری است. درآثار این دوره است که مسایل اساسی فلسفه فلاطون نظیر ایده و مثل مطرح می گردد . اثر برجسته افلاطون در این دوره جمهوریت است.

و بالاخره آثار دوران کهولت افلاطون که می توان آنها را آثار دوران پختگی و اصلاح آثار قبلی دانست .برای مثال از آثار این دوره می توان به قانون و نوامیس اشاره کرد.

افلاطون در فلسفه راه استادش سقراط را دنبال کرد. بدین معنا که دغدغه اصلی او انسان بود و از فلاسفه طبیعی دور شد.اوقسمت زیادی از تلاش خود را معطوف به حل مسایلی نظیر اخلاق حق و عدالت کرد. او در جمهوریت مباحثه سقراط و شخص جدلی را به تصویر می کشد که سقراط و آن شخص در باره و معنا و مفهوم عدالت بحث می کنند. سقراط آن شخص به تعریف کردن مفهوم عدالت وامی دارد . که در نهایت آن شخص مجبور می شود که بگوید: حق در قدرت است و عدالت در نفع قویتر(نظیر بعضی از تعابیر نیچه). سپس وی از سقراط می خواهد که او نیز تعریفش را ارایه دهد که سقراط به نوعی از ارایه دادن تعریف طفره می رود و چنین پاسخ می دهد که عدالت نوعی رابطه سالم بین افراد در اجتماع است. بنابراین مطالعه آن به عنوان بخشی از جامعه و اجتماع راحت تر است. همانند اینکه بوسیله توصیف یک جامعه سالم توصیف یک فرد سالم راحتر می شود.

افلاطون به این شکل حل مسئله اخلاق و عدالت را به اجتماع و به تبع آن مسایل سیاسی آن اجتماع مربوط می کند. در اینجاست که کم کم با فلسفه سیاسی افلاطون که از نکات برجسته هنگام مطالعه افلاطون است مواجه می شویم. او پس طرح مسایلی مانند اینکه حرص و طمع و یا برتری جویی سبب می شود که افراد و جوامع انسانی مدام با هم در کشمکش باشند . به این نتیجه می رسد که ابتدا باید انسان را از لحاظ روانشناختی مورد بررسی قرار دهد تا بوسیله آن به پی ریزی جامعه ای ایده آل نایل گردد.

در روانشناسی افلاطون رفتار های انسان از سه منبع میل و اراده و عقل سرچشمه می گیرد .میل انسان شامل مواردی نظیر تملک شهوت غرایز می شود. مرکز امیال نیز در بدن شکم است.هیجان هم مواردی مانند شجاعت قدرت طلبی و جاه طلبی را در برمیگیرد. عقل نیز مسئول مواردی نظیر اندیشه و دانش و هوش است. منابع ذکر شده هم در افراد مختلف دارای درجات متفاوتی است. مثلا در بازاریان و کسبه عموم مردم میل است که نقش اصلی را در زندگی بازی می کند و در جنگجویان و لشگریان هیجان نقش اصلی را بر عهده دارد. و عقل نیز پایه رفتار حکما ست.

بعد از این مقدمات افلاطون شروع به ترسیم جامعه آرمانیش می کند و برای ایجاد آن راهکاری هم ارایه می دهد. آرمانشهر او جامعه ایست که درآن هر کس با توجه به ذاتش یعنی همان منابع رفتاری که در فوق ذکر شدند در جای خودش قرار گرفته باشد مثلا کسی که میل در او بالا باشد فقط مشغول کسب و کار خود شود و در کار سیاست دخالت نکند یا کسی شجاعت و هیجان او در درجه ای بالا قرار داشته باشد شغلش در جامعه نظامی باشد. در آرمانشهر افلاطون سزاوارترین گروه برای حکومت فلاسفه هستند که در آنها عنصر عقل در درجه بالایی قرار دارد(نوعی از نخبه گرایی). اینجاست که افلاطون نیز مانند سقراط تمایلش را به آریستوکراسی (حکومت اشراف)نشان داده و به عناد با دموکراسی بر می خیزد.البته باید توجه داشت که اشراف یا شریفترین مردم برای حکومت الزاما کسانی نیستند که دارای قدرت و ثروت اند. بلکه باید این افراد دارای حکمت باشند تا شایستگی لازم را برای حکومت داسته باشند. و اما راهکار افلاطون برای تشکیل آرمانشهرش:

ابتدا باید کودکان زیر 10 سال را جمع کرد و آموزش همگانی آنها را شروع کرد این آموزشها شامل مواردی مانند موسیقی ورزش و تعالیم مذهبی می شود.در این میان تعالیم مذهبی بر مبنای دین تک خدایی از اهمییت خاصی بر خوردارد است .افلاطون می خواهد از مذهب به عنوان عاملی برای کنترل توده های مردم استفاده کند به عقیده او اعتقاد به یک خدای قادر و مهربان و در عین حال قهار باعث می شود که کنترل رفتارهای مردم راحت تر شود و گرایش آنها به طرف جرم و جنایت خود به خود کم شود. این آموزشها تا سن 20 سالگی ادامه خواهند یافت. سپس در این سن از کلیه آموزش دیدگان امتحانی گرفته خواهد شد به شکلی که در این امتحان اکثریت شرکت کنندگان حذف شوند. این اکثریت به کسب و کار و بازار و کشاورزی و... مشغول خواهند شد. تربیت قبول شدگان این امتحان تا سن 30 که زمان بر گزاری امتحانی دوباره است ادامه خواهد داشت .

مردود شدگان این دوره به مشاغلی نظیر سپاهیان و لشگریان را اشغال خواهند نمود . کسانی که این امتحان را نیز با موفقیت پشت سر بگذرانند آموزش آنها 5 سال دیگر هم طول خواهد کشید که در این 5 سال با مسایلی نظیر ریاضیات و فلسفه و ایده و مُثل افلاطونی سر خواهند کرد. با ایده و مُثل افلاطونی به زودی آشنا خواهیم شد. بعد از این 5 سال افراد آموزش دیده باید 15 سال را بین بقیه مردم بدون هیچ پشتوانه ای و به تنهایی زندگی کنند. که این نیز برای آنها نوعی امتحان محسوب می شود. بعد از از این 15 سال کسانی که این امتحان هم را با موفقیت یگذارنند آماده حکومت هستند.برای اینکه این افراد دچار فساد نشوند باید زندگی در سطح پایین و مانند سربازان داشته باشند. آنها از داشتن زن و فرزند اختصاصی محروم می شوند و زن و فرزند آنها اشتراکی خواهد بود تا مبادا به عشق به همسر و فرزند مانع وظیفه خطیر آنها گردد.

بدین شکل حکومت تشکیل می شود که حاکمان آن بدون هیچ گونه رای گیری به قدرت میرسند و در عین حال مناسب ترین افراد هم برای حکومت هستند. در این شیوه هیچ چگونه نزاع و درگیریی هم برای تصاحب حکومت اتفاق نخواهد افتاد.

از نظر افلاطون در چنین سیستمی است که حق و عدالت تحقق می یابند. زیرا هر کس بر حسب استعدادها و تواناییهایش در موقعیت مناسب خود قرار گرفته است و فرصت های محیطی بر ای افراد از طبقات مختلف یکسان است در حالی که در دیگر اندیشه های حتی اندیشه های پیشرفته امروزی نظیر لیبرال دموکراسی نیز چنین امکانی وجود ندارد.

از این جهت افلاطون به کلی با دموکراسی یونان مخالف است. افلاطون جامعه را به شکل پیکره ای انسانی در نظر می گیرد. که حکام فیلسوف سر آن هستند . و سینه آن را سربازان و لشگریان تشیکل می دهد.مردم عادی نظیر بازرگانان پیشه وران و کشاورزان هم شکم آن هستند.

به نوعی می توان گفت که افلاطون در اواخر عمر متقاعد شده بود که تشکیل دولت آرمانیش ممکن نیست. از این رو در کتاب قانون به تشریح دولتهای ناکامل می پردازد.معیار او برای طبقه بندی دول ناکامل نزدیکی آن دول به حکومت آرمانی اوست. او حکومت های ناکامل را بر اساس نزدیکی به


دانلود با لینک مستقیم


افلاطون (2)

مدیریت تغییر (2)

اختصاصی از اینو دیدی مدیریت تغییر (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

Change management

There is considerable overlap and confusion between change management, change control and configuration management. The definition below does not yet integrate these.

Change management is an important process, because it can deliver vast benefits (by improving the system and thereby satisfying customer needs), but also enormous problems (by ruining the system and/or mixing up the change administration). Furthermore, at least for the Information Technology domain, more funds and work are put into system maintenance (which involves change management) than to the initial creation of a system. Typical investment by organizations during initial implementation of large ERP systems is 15-20% of overall budget.

In the same vein, Hinley describes two of Lehman’s laws of software evolution: the law of continuing change (i.e. systems that are used must change or automatically become less useful) and the law of increasing complexity (i.e. through changes the structure of a system becomes ever more complex and more resources are needed to simplify it).

The field of manufacturing is nowadays also confronted with many changes due to increasing and worldwide competition, technological advances and demanding customers Therefore, (efficient and effective) change management is also of great importance in this area.

It is not unthinkable that the above statements are true for other domains as well, because usually, systems tend to change and evolve as they are used. Below, a generic change management process and its deliverables are discussed, followed by some examples of instances of this process.

Notes: In the process below, it is arguable that the change committee should be responsible not only for accept/reject decisions, but also prioritisation, which influences how change requests are batched for processing.

مدیریت تغییر

جهان همواره در حال تغییر و تحول است و ادامه حیات ذرات هستی در گرو همین تغییرات است. تغییر در همه پدیده‌های جهان جریان دارد و این تنها به طیف خاصی محدود نیست. تغییر پیش از پیدایش بشر وجود داشته و همیشه نیز وجود خواهد داشت. چه در غیر این صورت، در هر موقعیت و لحظه از زمان، انتقال به زمان و شرایط بعدی ممکن نخواهد بود. بشر همیشه درصدد ایجاد تغییرات مثبت، مهار تغییرات منفی و مبارزه با آثار آن بوده است و سعی نموده است که تغییرات را مدیریت نماید تا از آثار زیان بار آن در امان بماند. سازمان‌ها و بنگاههای اقتصادی نیز در دنیای پرشتاب امروزی دائماً در حال تغییر و تحول هستند و سازمان هایی می‌توانند باقی بمانند که برای بقای خود مزیت رقابتی بوجود آورند. سئوالی که به ذهن متبادر می شود این است که آیا تغییر فرایندی مثبت است یا منفی؟

نگرش به تغییر در دنیای مدیریت، نگرشی سیستمی و مبتنی بر فرآیند است. فرآیند از جایی آغاز و در جایی پایان می‌پذیرد. بنابراین می‌توان گفت که فرآیند مدیریت تغییر، فرآیندی آگاهانه و مبتنی بر رویکردی تعریف شده می باشد. در یک نگرش کلی می‌توان گفت فرآیند مدیریت تغییر از هفت مرحله تشکیل می‌شود که عبارتند از:

1- مرحله تدوین راهبرد و طرح

2- تغییر مستندات و مدارک در هسته مرکزی سازمان

3-  تشخیص جدول‌بندی تغییرات

4- برپایی ساختار و ترکیب‌بندی

5-  آزمایش در محیط قابل کنترل

6-گسترش ترکیب‌بندی تغییر

7- نمایش پایداری و عملکرد

زیرساخت‌های این هفت مرحله، زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری هستند اما زیرساخت اصلی هر نوع تغییر در سازمان ها در حقیقت انسان ها هستند.

در مواجهه با تغییرات اگر سازمان آمادگی لازم را نداشته باشد که از درون خود، تغییرات را پذیرا باشد و در مقابل آن مقاومت نشان دهد، لاجرم به سمت اضمحلال خواهد رفت.

برای مدیریت در تغییر باید دانست که:

-  چرا تغییر ضروری است؟

-  چه کسی می‌خواهد تغییر رخ دهد؟

-  چه نتایجی مطلوب است؟

-  چگونه تغییر ایجاد می‌شود؟

-  چه کسانی حمایت و چه کسانی مشارکت می‌کنند؟

-  ما باید چه کنیم و در چه مسیری حرکت نمائیم؟

باید اذعان نمود که پیچیدگی پدیده تغییر از آن جهت است که فرآیندی دینامیک بوده و از تعامل متقابل عوامل مختلف بوجود می‌آید و تمامی این عوامل و متغیرهای آن در رابطه علت و معلولی با یکدیگر، ساز و کاری بوجود می‌آورند که درک و تحلیل آن را مشکل می‌سازد. از این رو تشخیص جهت مناسب تغییر دشوار می‌شود.

دو دلیل عمده وجود دارد که ضرورت تغییر در سازمانها را ایجاب می‌نماید:1-   نیاز به تغییرات درونی برای تطبیق با رخ دادهای ایجاد شده در خارج از سازمان.

2-   علاقه به پیش‌بینی توسعه در آینده و یافتن راه های تطبیق با آن.

به هنگام حادث شدن تغییر، عوامل انسانی در سازمان پاسخ‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند.مقاومت افراد در مقابل تغییر یکی از مهمترین مسائل سازمان ها و بنگاه های اقتصادی است زیرا آنها تغییر را نوعی تهدید برای خود می‌دانند و به سادگی پذیرای تحولات و تغییرات نمی‌شوند و غلبه بر این مقاومت و هدایت آن، یکی از مشکل‌ترین وظایف مدیران است. به هر حال تغییر هرچه باشد و مقاومت در مقابل آن به هر شدتی که باشد نیاز به مدیریت و راهبری دارد و مدیر باید افراد را توجیه کرده و آگاهی‌های لازم را به آن ها بدهد.

مقاومت در مقابل تغییرات دو منشاء دارد:

1-   مقاومت‌هایی که منشاء فردی دارند و به ویژگی‌های شخصیتی افراد مربوط می‌شود که عبارتند از: عادت، امنیت، ترس از ناشناخته‌ها، عوامل اقتصادی و بی‌اعتمادی به خود.

2-   مقاومت‌هایی که منشاء سازمانی دارند که عبارتند از: مکانیسم‌های ساختاری، احساس تهدید توسط متخصصان، هنجارهای گروه و سرمایه‌گذاری شغلی.

برای مدیریت تغییر و مقابله با مقاومت کارکنان در برابر تغییر، "رابینز" روش هایی را به شرح زیر پیشنهاد نموده است:


دانلود با لینک مستقیم


مدیریت تغییر (2)