ازجمله آثار فقر درکشورهای جهان سوم ، بیکاری است ؛ بگونه ای که شدت عقب ماندگی کشور را می توان رادرصد بیکاران آن تخمین زد. طبق برآورد سال 1976 کنفرانس بین المللی کار، حدود 283 میلیون بیکار در کشورهای جهان سوم وجود دارد. در بسیاری ازاین کشورها تعداد کسانی که وارد بازار کار می شوند به طورمعمول دوبرابررشد مشاغل است ، ازباب نمونه بیکاری شهری درالجزایز درسال 1966 حدود 26% ، درمراکش این رقم درسال 1963 ، 20% ودرجاماییکا درسال 1960، 19% بود. درسالهای بعداز 1970 رقم بیکاری درکشور فیلیپین به 30% رسد، وگوره زیادی از کارگران دراین کشور ، دارای دستمزدی می باشند که نیازهای ضروری آنهارا کفایت نمی کند.
درسال 1966 رقم بیکاران هند 2 میلیونو600 هزار نفر بود. این رقم درسال 1976 به 9میلیون و600 هزارنفر رسید. تعداد بیکاران کشورهای آمریکای لاتین از 5/2 میلیون نفردرسال 1950 به 8/8 میلیون نفر درسال 1965 رسید. سازمان بین المللی کاربرآورد کرده است که درسال 1970 حدود 25% کل نیروی کارممالک عقب مانده ، بیکارویا دارای اشتغال ناقص بوده اند. درسال 1980 این رقم به 5/29% رسید برطبق پیش بینیهای این سازمان بین سالهای 1970 تا 2000 نیروی کاراین ممالک 91% فزونی می یابد.
آمارهای سازمان بین المللی کار حاکی ازاین است که در سال 1977، درجوامع غیر سوسیالیست جهان سوم ، حدود 331 میلیون نفر بیکار یا بیکار پنهان وجود داشته است که 40 میلیون ازاین تعداد کاملاً بیکار بوده واغلب درشهرا زندگی می کرده اند.
حدود 300 میلیون نفر ازنیروی کاریک میلیارد نفری کشورهای جهان سوم، تقریباً 100 روز ازسال رابیکارند ؛ یعنی این که دراین کشورها 30 میلیارد روز کارسالانه به هدرمی رود. نیروی کار بهدر رفته درچین هرساله حدود 8/14 میلیارد روز تخمین زده می شود.
شامل 35 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله فقر وبیکاری