داستان در مورد شخصی به نام مسعود شصت چی ( مهران مدیری) است که کارمند بایگانی ثبت احوال شیراز است . در آنجا عاشق دختری می شود و با او قصد ازدواج دارد پدردختردر خانه خود روز خواستگاری دفترچه حساب بانکی پسرش را که در نروژ پزشک است را می یابد و از مسعود می خواهد که آن حساب را با نام پسرش تخلیه کند اما او انسانی مقرراتی است و کار خلاف قانون انجام نمی دهد ولی با اصرار پدر در بانک مجبور به این کار می شود . او در همان بانک جایزه ویژه را برنده می شود و برای تحویل گرفتن ماشین با جعل عنوان راهی تهران می شود . او با دوست پسر پدرزنش آشنا می شود و به حرفه پزشکی به طور نا خواسته وارد می شود و طی اتفاقاتی در 13 قسمت وارد پست های دیگری همچون پلیس ، شاعر و گروه ما فیا می شود و عدم تخصص او در این شغل ها داستان های طنزی را رقم می زند
پزشک دلسوز
اولین جایی که شصت چی اشتباه گرفته شد با یک پزشک مغز و اعصاب بود .او در این سمت انسانی بسیار دلسوز و همدزد با بیمار و در عین حال بی خیال خود را جلوه داد . چون او جدی گرفته شدن را دوست داشت حاضر به گفتن اصل ما جرا نبود .
از جمله کار های طنز او در این سمت : شرکت در عمل جراحی و عدم دریافت وزیت از بیماران بود
پلیس خشن
او یعد از خروج از اتاق عمل در اتاقی تاریک لباس سرهنگ غفاری را به تن می کند و به کلانتری وارد می شود. او قصد دارد نظم را در منطقه حاکم کند اما روشش را نمی داند او با داد و فریاد کردن و بازجویی های سخت و زندانی کردن های بی مورد سعی در این کار دارد که بر عکس محله را بر هم می زند
شاعر پر طرفدار
بعد از خروج از کلانتری او برای فرار از دست پلیس وارد جمع شاعران می شود که برای بزرگداشت استاد تهران م آنجا جمع شده اند آن ها بعد از چند دقیقه شصت چی را با نام استاد طوفان می بینند و از او می خواهند که شعر بخواند او هم لیست خرید کلاتری را شعر وار برای آن ها می خواند و با تشویق جمع مواجه می شود . به خانه شاعران میرود و مهم می شود . شعرهایش چاپ می شود . صحبت های فلسفی می کند و...
پول دادند بکشم!
با آمدن استاد طوفان اصلی مسعود آرام از آن جمع بدون پول و گرسنه می گریزد . او در پارکی می نشیند . کسی در پارک به او پول و عکسی می دهد و از او می خواهد شخص صاحب عکس را بکشد باز هم نه نمی گوید و وارد جمع خوانواده قزاقه مندیان می شود ولی متوجه نیست که آن ها خلاف کار هستند . در کمال ناز و نعمت با دختر او از دواج می کند ولی یکی از مهمانان او را با قیافه پلیس دیده بود. خانواده قصد سربه نیست کردن او را می کنند ولی خود خانواده توسط پلیس دستگیر می شودند ومسعود هم شش ماه به خاطر جنبه عمومی جرایمش به حبس محکوم می شود.
شامل 15 اسلاید powerpoint
دانلود پاورپوینت سریال مرد هزار چهره