اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه : نقش صنعت نفت در روند توسعه فیزیکی شهر شازند

اختصاصی از اینو دیدی پایان نامه : نقش صنعت نفت در روند توسعه فیزیکی شهر شازند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه : نقش صنعت نفت در روند توسعه فیزیکی شهر شازند


پایان نامه : نقش صنعت نفت در روند توسعه فیزیکی شهر شازند

چکیده : عامل مهم در رشد و گسترش فیزیکی شهرهای ایران از برنامه پنجم قبل از انقلاب اسلامی شروع شد. چرا که با بالا رفتن قیمت نفت و سرریز شدن دلارهای نفتی، دولت وقت ایران تمایل شدیدی جهت رشد شهرنشینی نشان داد. با شروع این برنامه، ساخت و ساز با شدت هر چه بیشتر در شهرها شروع و فرصت های اشتغال در بخش ساختمان سازی برای مهاجرین روستایی بوجود آمد. در سال 1317 خورشیدی کارخانه قند شازند در این منطقه تاسیس شد. احداث این کارخانه نقش مهمی در توسعه کشاورزی و تبدیل روستای شازند به شهری کوچک داشته است. در همین دوره نیز قرار گرفتن این روستا در کنار یکی از ایستگاه های راه آهن باعث شد که این منطقه نسبت به روستاهای اطرافش رشد بیشتری پیدا کند. همچنین با توجه به اینکه شازند یکی از کانون های استقرار صنایع نفت در کشور می باشد (پالایشگاه ، پتروشیمی ، پخش و پالایش ، خطوط لوله ، نیروگاه حرارتی) ، چگونگی استقرار این صنعت در شهر شازند به دلیل اشتغال ، سبک درآمد ، جذب جمعیت و گسترش شهرنشینی و آلودگی های زیست محیطی حائز اهمیت فراوان می باشد، به هر حال استقرار این صنعت تاثیرات مثبتی در توسعه فیزیکی این شهر داشته که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. همچنین وضعیت مناسب اقلیمی، تیپ آب و هوایی، فضای سبز مناسب، منابع آب کافی و قابل دسترس ( سطحی و زیر زمینی ) در پیدایش و گسترش صنعت نفت در شهر شازند موثر بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که توسعه شهر درابتدا معلول دو عامل احداث کارخانه قند و عبور راه آهن سراسری بوده است. همچنین با احداث پالایشگاه نفت امام شازند و ایجاد مشاغل وابسته به این صنعت و افزایش میزان جمعیت و مهاجرتها به این شهرستان و مقایسه ارقام این شاخص ها با قبل از احداث پالایشگاه نفت و به تبع آن ساخت و ساز و ایجاد شهرک مسکونی مهاجران، می توان به نقش و اهمیت این صنعت در توسعه کالبدی شهر شازند پی برد.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه : نقش صنعت نفت در روند توسعه فیزیکی شهر شازند

دانلود مقاله تغییرات نقش زن در سینمای ایران

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله تغییرات نقش زن در سینمای ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تغییرات نقش زن در سینمای ایران


دانلود مقاله تغییرات نقش زن در سینمای ایران

چکیده

با بررسی و مقایسة فیلم‌های سینمایی قبل و بعد از خرداد 1376 درمی‌یابیم که مضامین و محتوای اصلی بیشتر فیلم‌های بعد از این تاریخ در ارتباط با موضوعات زنان است. سؤالی که این پژوهش درصدد پاسخ دادن به آن است این است که با توجه به تفاوت سیاست های فرهنگی در دو دوره قبل و بعد از خرداد 76، بازنمایی زنان در سینمای این دو دوره دارای چه تفاوت‌هایی در مضامین و محتوا می‌باشد؟ چهارچوب نظری مورد استفاده در این مقاله نظریه بازتاب در جامعه شناسی هنر است. این نظریه مبتنی بر این فرضیه است که هنر آیینة جامعه و منعکس کننده ویژگی های آن است. روش تحقیق اسنادی و تکنیک مورد استفاده تحلیل محتوای کمی است. فرضیه ما این است که "تفاوت معناداری بین بازنمایی زن در سینمای بعد از دوم خرداد و سینمای قبل از آن وجود دارد". یافته ها نشان داد که بازنمایی زن در دو دورة مورد بررسی تغییرات و تحولات چشمگیری کرده است. و این تغییرات در موارد مختلفی چون: میزان حضور زنان در فیلم‌ها، کیفیت مشاغل، نوع پوشش، طبقه اجتماعی، نوع بهره‌گیری از محصولات فرهنگی، نوع مهارت‌های فردی، مضامین دیالوگ‌ها، میزان تحصیلات، اعتقادات، زبان، مکانیسم حل مشکلات شخصی و خانوادگی و غیره بوده است. نتیجه کلی اینکه تغییر در سیاست گذاری های فرهنگی در سینمای ایران باعث شکل‌گیری گونة متفاوتی از بازنمایی زن در فیلم‌های بعد از سال 1376 شده است.

تعداد صفحات:54

فرمت فایل:WORD

فهرست این مقاله:

چکیده

مقدمه

ارزیابی نظری تغییرات نقش زن در سینما

پیشینة تجربی موضوع

کاربرد رویکرد روش شناسی تحلیل اسنادی

جامعة آماری

ژانرشناسی

بازنمایی زنان در فیلم ها

نتیجه گیری

منابع


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تغییرات نقش زن در سینمای ایران

مقاله ی نقش حجاب و پوشش در زنان در شکل گیری و پیروزی هشت سال دفاع مقدس

اختصاصی از اینو دیدی مقاله ی نقش حجاب و پوشش در زنان در شکل گیری و پیروزی هشت سال دفاع مقدس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ی نقش حجاب و پوشش در زنان در شکل گیری و پیروزی هشت سال دفاع مقدس


 مقاله ی نقش حجاب و پوشش در زنان در شکل گیری و پیروزی هشت سال دفاع مقدس

 دانلود  مقاله ی نقش حجاب و پوشش در زنان در شکل گیری و پیروزی هشت سال دفاع مقدس بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 17

چکیده

  اگر کارهایی که زنان، در جنگ‏ها و صحنه‏های سیاسیِ اسلام کردند، ده‏ها بار گفته می‏شد، به صورت فیلم تبلیغی درمی‏آمد و کتاب‏ها در این زمینه نوشته می‏شد، آنگاه مشخص می‏گشت که زن‏ها در پیشبرد دین چه در صدر اسلام و چه پس از آن همچون اباذر و مالک اشتر بودند. زن هم می‏تواند مسأله جهاد را به عهده بگیرد، چرا که جهاد، تنها در سنگر بودن و تیراندازی کردن نیست. کمک‏های تدارکاتی پشت جبهه و متن جبهه، امور مربوط به نقشه برداری، دیده بانی و ... بخش‏های مهمی از جهاد به شمار می‏رود، که زنان می‏توانند آن‏ها را به عهده بگیرند. زن از فیض جهاد محروم نیست. اگر کشوری در حال جنگ و دفاع است، و از طرف بیگانگان تهدید می‏شود، زن نیز باید دفاع کند و لازمه دفاع آموزش دیدن است. در هیچ یک از این مسائل، زن را محروم نکرده‏اند، بلکه در اکثر دشواری‏ها و امانت‏داری‏ها، در بسیاری مصائب و مشکلات، زن همتای مرد است.  حتی اگر شرایط ایجاب کند، واجب است که زن، فرمانده لشگر هم باشد.  چنانکه هنگام ظهور حضرت امام عصر (عج) طبق روایات، پنجاه تن از سیصد و سیزده نفر یاران امام، زن هستند و البته تنها اینان نیستند، بلکه این 50 نفر فرمانده دیگر زنانِ یاورِ حضرت هستند. مشارکت بانوان در دفاع مقدس، از اهمیت به سزایی برخوردار است، زیرا از جهت کمیّت، حدود نیمی از آحاد جامعه را زنان تشکیل می‏دهند و مشارکت زن، یعنی هماهنگی نیمی از نیروهای جامعه در راستای یک هدف. در مقاله  حاضر به بررسی نقش حجاب و پوشش در زنان در شکل گیری و پیروزی هشت سال دفاع مقدس پرداخته و ابعاد مختلف این موضوع را مورد بررسی قرار می دهیم. کلید واژه :  دفاع مقدس،حجاب و عفاف،پوشش زنان،جنگ تحمیلی مقدمه در متون‌ تاریخی، اغلب‌ از نقش‌ حرمسرایی‌ زنان‌ درباری‌ و از تأ ثیر زنان‌ غرب‌ و شرق‌ زده‌ یا به‌ اصطلاح‌ روشنفکر بر تحولات‌ اجتماعی‌ سخن‌ به‌ میان‌ آمده، ولی‌ زنانی‌ که‌ در حادثه‌ گریبایدف‌ ، جنبش‌ تنباکو ،نهضت‌ مشروطه‌ ، کشف‌ حجاب‌ ، قیام‌ 30 تیر 1331 و ... مشارکت‌ داشته‌ اند ،توده‌ زنان‌ مسلمانی‌ بوده‌ اند که‌ گوش‌ به‌ فرمان‌ مراجع‌ تقلید و به‌ منظور انجام‌ تکلیف‌ شرعی‌ و الهی‌ پا به‌ میدان‌ مبارزه‌ گذاشتند. از دهه‌ 1340 تا پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ،این‌ زنان‌ حضور گسترده‌ تر و مستمرتری‌ از خود نشان‌ دادند ، علت‌ آن‌ ، اولا : خودباوری‌ بیشتری‌ بوده‌ که‌ امام‌ خمینی‌ )ره( در زنان‌ پدید آورد.ثانیا: لبیک‌ آنان‌ به‌ دعوت‌ امام‌ برای‌ حضور سیاسی‌ اجتماعی‌ بوده‌ است. پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی، زنان‌ هنوز نیاسوده‌ و خستگی‌ یک‌ مبارزه‌ طولانی‌ علیه‌ رژیم‌ پهلوی‌ را از تن‌ بیرون‌ نکرده‌ بودند که‌ بار دیگر بر خود تکلیف‌ دیدند برای‌ دفاع‌ از انقلاب، به‌ ایفای‌ نقش‌های‌ تازه‌تر و مؤ‌ثرتر در عرصه‌های‌ جدیدتر بپردازند، از این‌ رو، شرکت‌ در بحران‌هایی‌ که‌ در گوشه‌ و کنار کشور،بویژه‌ در کردستان‌ و بر پا شد، را جزء وظیفه‌ خود دانستند، ولی‌ آنچه‌ بعد از حدود 1/ 5 سال‌ پس‌ از پیروزی، زنان‌ را به‌ کمک‌ و مساعدت‌ بیشتر طلبید، دفاع‌ مقدس‌ است‌ که‌ هشت‌ سال‌ نظاره‌گر رشادت‌های‌ زنان‌ و مردان‌ این‌ مرز و بوم‌ بود،بنابراین،و به‌ علت‌ گستردگی‌ فداکاری‌ زنان‌ در عرصه‌ دفاع‌ مقدس، احصأ همه‌ آن‌ ایثارگری‌ها ممکن‌ نیست، و در هر نوشته‌ای‌ و در این‌ نوشته‌ تنها می‌توان‌ به‌ بخش‌ کوچکی‌ از آن‌ اشاره‌ کرد پرداختن به مساله حجاب در عصر کنونی، از عمده ترین ضرورت های فکری و فرهنگی است، زیرا حجاب و حفظ پوشش اسلامی، مهم ترین نماد دینداری و پایبندی به ارزش های الهی در جامعه دینی ما به شمار می رود.  پوشش و لباس انسان در حکم پرچم تفکر و عقیده اوست، پرچمی که برافراشته داشته تا اعلام کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند و به کدام دین و آیین گرایش دارد. شهیدان نیز که در راه حفظ آرمان های ناب اسلام و انقلاب اسلامی جان خود را نثار کرده اند بر رعایت این قانون الهی توسط آحاد جامعه تأکید کرده اند. بیان مسئله اهمیت حجاب و پوشش اسلامی تا جایی است که خداوند متعال در بسیاری از سوره های قرآن از آن به عنوان یک ضرورت یاد می کند و آن را حافظ انسان در برابر بسیاری از بیماری های جسمی و روحی می داند.  هدف اسلام از حجاب آن است که زن مسلمان با فراغت کامل بتواند وظایف و رسالت اساسی خویش را انجام دهد که حفظ نسل انسان، پرداختن به شوون خانه و خانه داری، تربیت کودک و اهمیت دادن به آن است.  دین مبین اسلام حجاب را به عنوان عامل مهم حفظ و اعتلای شخصیت فردی و تحکیم بنیان خانواده، عفت و اخلاق اجتماعی بر زن واجب فرموده و اسوه های عفاف و پاکی را نیز معرفی کرده است،  رعایت حجاب از توصیه های همیشگی شهدای ما در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی است که از آن به عنوان سنگری برای حفظ ارزشها و ضامن بقای جامعه اسلامی یاد کرده اند. توده‌ زنان‌ مسلمان‌ در طول‌ تاریخ‌ یک‌ صد سال‌ گذشته، با حفظ‌ حجاب‌ و پوشش، حرکت‌های‌ عظیم‌ آفریدند، حتی‌ حوادث‌ سال‌های‌ پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و پس‌ از آن، شاهد حضور زنان‌ چادری‌ بوده‌ است. برای‌ امروز و فردا هم‌ این‌ پوشش‌ بر پایه‌ تعالیم‌ قرآن‌ و تجارب‌ انسان‌ یک‌ ضرورت‌ است. امام‌ خمینی‌ (ره) هم‌ بر این‌ حضور با پوشش‌ اسلامی‌ زنان‌ تأکید ورزیده‌ است: " امروز باید خانم‌ها وظایف‌ اجتماعی‌ خودشان‌ را، وظایف‌ دینی‌ خودشان‌ را باید عمل‌ بکنند و عفت‌ عمومی‌ را حفظ‌ بکنند ،و روی‌ آن‌ عفت‌ عمومی، کارهای‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ را انجام‌ دهند  زن‌ها هم‌ باید در فعالیت‌های‌ اجتماعی‌ و سیاسی، هم‌ دوش‌ مردها باشند، البته‌ با حفظ‌ آن‌ چیزی‌ که‌ اسلام‌ فرموده‌ است.   یکی‌ از چیزهایی‌ که‌ اسلام‌ در این‌ باره‌ بر آن‌ تأکید دارد رعایت‌ حجاب‌ و پوشش‌ اسلامی‌ است‌ لذا امام‌ خمینی‌ (ره)بر حضور زنان‌ در دفاع‌ مقدس‌ با حفظ‌ کامل‌ حجاب‌ اسلامی‌ اصرار ورزیده‌ اند و این‌ مسأله‌ در سیره‌ امام‌ و در استفتای‌ زیر مشهود است:  "سئوال: آیا امدادگری‌ خواهران‌ در جبهه‌ها از نظر شرع‌ اسلام‌ اشکال‌ دارد؟ جواب: با مراعات‌ کامل‌ حجاب‌ واجب‌ و )با)اجتناب‌ از محرمات‌ اشکال‌ ندارد."  اشتغال‌ در کارهای‌ متناسب: این‌ که‌ زنان‌ از نظر اسلام‌ مجاز به‌ فعالیت‌ مفید تولیدی، فرهنگی، خدماتی‌ و غیر آن‌ در بیرون‌ از محیط‌ خانه‌اند، تردیدی‌ وجود ندارد،با این‌ وصف، قرآن‌ بر متناسب‌ بودن‌ مشاغل‌ با توانایی‌های‌ روحی‌ و جسمی‌ زنان‌ تأکید می‌ورزد: امام‌ خمینی‌ )ره) در این‌ مورد فرمودند: " زنان‌ از نظر اسلام‌ نقش‌ حساسی‌ در بنای‌ جامعه‌ اسلامی‌ دارند و اسلام‌ زن‌ را تا حدی‌ ارتقأ می‌دهد که‌ او بتواند مقام‌ انسانی‌ خود را در جامعه‌ بازیابد و از حد شیء بودن‌ بیرون‌ بیاید و متناسب‌ با چنین‌ رشدی‌ می‌تواند در ساختمان‌ حکومت‌ اسلامی‌ مسئولیت‌هایی‌ را برعهده‌ بگیرد."  در این‌ سخن‌ امام، تأکید بر رشد معنوی‌ زنان‌ است، ولی‌ کسی‌ شک‌ ندارد که‌ امام‌خمینی‌ (ره) در طول‌ پس‌ از انقلاب‌ اسلامی،مسئولیت‌ سیاسی‌ اجتماعی‌ زنان‌راتنهابارعایت‌وحفظنقش‌مادری‌پذیرفته‌است: "شماهاموظف‌هستیدکه‌اولادخودتان‌ راخوب‌تربیت‌ کنید.  به‌ نظر می‌رسد امام‌ خمینی (ره)بر این‌ عقیده‌ بوده‌ اند که‌ باید مشاغل‌ و مأموریت‌های‌ متناسب‌ با وضعیت‌ روحی‌ و جسمی‌ زنان‌ به‌ آنان‌ در جبهه‌های‌ جنگ‌ واگذار شود، لذا زمانی‌ که‌ بانویی‌ از ایشان‌ می‌پرسند که‌ آیا رفتن‌ زنان‌ به‌ جبهه‌ برای‌ کارهای‌ امدادی‌ و فرهنگی‌ اشکال‌ دارد؟ معظم‌ له‌ پاسخ‌ داده‌ اند:شرکت‌ زنان‌ در خدمات‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌ با مراعات‌ کامل‌ حجاب‌ شرعی‌ مانع‌ ندارد  توجه‌ به‌ حقوق‌ همسر و فرزند: رهبری‌ انقلاب‌ به‌ تأثیر از اسلام‌ بر حضور سیاسی‌ و اجتماعی‌ زنان‌ با حفظ‌ و رعایت‌ حقوق‌ همسر صحه‌ گذاشته، و آن‌ را مقدم‌ بر کار بیرون‌ از خانه‌ خانم‌ها می‌داند:   " وقتی‌ راجع‌ به‌ مسئولیت‌ داخلی‌ زن‌ صحبت‌ می‌کنیم، منظورمان‌ این‌ نیست‌ که‌ باید مسئولیت‌ اجتماعی‌ از دوش‌ زن‌ برداشته‌ شود، بلکه‌ مسئولیت‌ اجتماعی‌ هم‌ بردوش‌ اوست، و آن‌ غیر این‌ است، ولی‌ اینجا تقدم‌ وجود دارد، هم‌چنان‌ که‌ در مورد مرد هم‌ تقدم‌ وجود دارد....)خانم‌ها( با حفظ‌ مسئولیت‌ (خانوادگی) هر مقدار که‌ توانایی‌ دارند،برای‌ مسئولیت‌ اجتماعی‌ سیاسی‌ صرف‌ کنند.   البته‌ معظم‌ له‌ بار دیگر بر این‌ نکته‌ تأکید ورزید که‌ رعایت‌ و حفظ‌ حقوق‌ همسر مشروط‌ است‌ به‌ این‌ که‌ عدم‌ حضور سیاسی‌ اجتماعی‌ زنان،لطمه‌ای‌ به‌ اساس‌ دین‌ وارد نکند، و زمانی‌ که‌ حاضر نبودن‌ زنان‌ بیم‌ لطمه‌ خوردن‌ به‌ اسلام‌ را درپی‌داشته‌باشد،اذن‌شوهربرای‌درخانه‌ماندن‌ زنان، ضرورت‌ شرعی‌ نخواهد داشت  درباره‌ تربیت‌ کودکان، هر یک‌ از والدین، نقش‌ اساسی‌ و تعیین‌ کننده‌ دارند، ولی‌ نقش‌ تربیتی‌ مادر با اهمیت‌تر است، زیرا، مادر به‌ لحاظ‌ احساسات‌ و عواطف‌ خود، روابط‌ نزدیک‌تر و عاطفی‌تر با فرزندان‌ دارد. امام‌ خمینی‌ )ره( در تأیید این‌ موضوع‌ فرمود: " عواطفی‌ که‌ در بانوان‌ هست‌ مخصوص‌ خودشان‌ است‌ و در مردهااین‌ عواطف‌ نیست‌  همین‌ عواطف‌ پاک‌ مادرانه، ابزار اصلی‌ در تربیت‌ اخلاقی‌ کودکان‌ است، مشروط‌ به‌ این‌ که‌ زن‌ از مسئولیت‌ کارهای‌ بیرون‌ منزل، فارغ‌ باشد، در غیر این‌ صورت، زن‌ هم‌ نمی‌تواند در انجام‌ چنین‌ مسئولیتی‌ بزرگ، موفق‌ شود. ویل‌ دورانت‌ در تأیید این‌ مسأله‌ نوشته‌ است: " اگر زن‌ امروز غرب‌ در حفظ‌ خانواده‌ و تربیت‌ کودک‌ ناتوان‌ به‌ نظر می‌رسد برای‌ آن‌ است‌ که‌ او مدتی‌ است‌ طبیعت‌ خود را که‌ همان‌ ایفای‌ نقش‌ همسری‌ و تربیت‌ کودک‌ در خانه‌ است‌ را از یاد برده‌ است‌ . مقام‌ معظم‌ رهبری‌ بر نقش‌ مهمی‌ که‌ زن‌ در این‌ راستا (تربیت‌ فرزندان)دارد، تأکید می‌ورزد و حضور سیاسی‌ اجتماعی‌ زن‌ را منوط‌ به‌ انجام‌ خوب‌ تربیت‌ فرزندان‌ و کودکان‌ می‌داند: " مادر به‌ لحاظ‌ رنج‌های‌ طاقت‌فرسا برای‌ پرورش‌ فرزندان‌ و مهر خالصانه، در مرتبه‌ای‌ بالاتر از پدر قرار دارد.کم‌رنگ‌ شدن‌ محبت‌ میان‌ مادران‌ و اطفال، ارتباط‌ عاطفی‌ آنان‌ را رو به‌ زوال‌ می‌برد، و این‌ وضع‌ در بروز ناهنجاری‌های‌ فردی‌ و اجتماعی‌ دخالت‌ مهمی‌ دارد،از آن‌جاکه‌ مادر نمونه‌ مهرورزی‌ و عواطف‌ سرشار است، مظهر رحمت‌ الهی‌ می‌باشد و رضایت‌ و دعای‌ او سبب‌ جلب‌ رضایت‌ پروردگار و غفران‌ الهی‌ خواهد بود.از دیدگاه‌ ارزشی‌ اسلام، مادر سهم‌ اصلی‌ و اساسی‌ را در تربیت‌ کودک‌ ایفأ می‌کند و افراد دیگر، حتی‌ پدر، معلم‌ و استاد در مقایسه‌ با نقش‌ مادر، جنبه‌ ثانوی‌ دارند.از این‌ رو، امام‌ خمینی‌ )ره( فرمود: دامن‌ مادر، بزرگ‌ترین‌ مدرسه‌ای‌ است‌ که‌ بچه‌ در آن‌جا تربیت‌ می‌شود...(31)این‌ نظر اسلام‌ است...در عین‌ حال‌ میدان...سیاسی‌ برروی‌ او باز شده‌ است. تنها در شرایط‌ عادی‌ رعایت‌ حقوق‌ همسر و فرزند بر زنان‌ لازم‌ و واجب‌ نیست‌ بلکه‌ در دوره‌ و زمان‌ جنگ‌ نیز این‌ وظیفه‌ بر دوش‌ بانوان‌ است. به‌ همین‌ دلیل‌ امام‌ خمینی‌ در پاسخ‌ به‌ یک‌ استفتأ فرمودند: "بزرگ‌ ترین‌ وظیفه‌ زن‌ کوشش‌ در انجام‌ وظایف‌ شوهرداری‌ و تربیت‌ صحیح‌ و اسلامی‌ فرزندان‌ است‌ و شرکت‌ در خدمات‌ اولیه‌ درمانی‌ )جبهه‌ها(با مراعات‌ کامل‌ حجاب‌ شرعی‌ و در صورتی‌ که‌ شوهر داشته‌ بلاشد با اجازه‌ شوهر،مانع‌ ندارد."  **نقش رزمی  اولین مسئولیتی که زنان در دفاع مقدس، به صورت خودجوش و همپای مردان بر عهده گرفتند، جنگیدن با دشمن بعثی در جنوب و مزدوران داخلی در کردستان بود. حتی آنان، کوکتل مولوتف ساختند تا به جنگ تانکهای عراقی بروند که قصد داشتند از مرز شلمچه بگذرند. البته تهیه و به کار بردن کوکتل مولوتف، ابتدایی‌ترین کار رزمی خواهران و زنان به شمار می‌آمد، بعدها آنها خود را به سلاح مجهز کردند تا مردانه با دشمن بجنگند. خانم فاطمه نواب صفوی، به همراه گروه چریکی شهید چمران و در ناحیه سوسنگرد، اسلحه به دست می‌گرفت و می‌جنگید. صحنه‌های رزم زنان، تا پایان دفاع مقدس ادامه یافت و تاثیر عمیقی بر روحیه رزمندگان داشت. به علاوه، زنان نقش‌های اطلاعات رزمی فراوانی را انجام دادند. خانم حورسی از مدافعان خرمشهر در این باره می‌گوید: ما از آن لحظه‌ای که به نیروهای شناسایی ملحق شدیم، کار شناسایی دشمن، خنثی کردن بمب، شناسایی ضد انقلاب و پیدا کردن رد پای آنها در شهر و روستاها را دنبال کردیم.  از این رو، دفاع مقدس، نمونه‌های بی شمار و در عین حال، کم نظیری از پشتیبانی‌های معنوی زنان ایرانی را به ثبت رسانده است.   در گیلان غرب، فرمانده یک گردان رزمی با دیدن رشادتهای یک زن روستایی، از عقب‌نشینی منصرف می‌شود و نیروهای خود را علی رغم فرمان بنی‌‌صدر، به شهر بازمی‌گرداند.  فهیمه باباییان پس از شهادت همسر اولش، چنان بر همسر دوم خود تاثیر روحی می‌گذارد که همسرش به جبهه می‌رود. یک مادر تهرانی، وقتی تزلزلی در فرزند رزمنده‌اش می بیند، به سومار می‌رود و به فرزندش می‌گوید: اگر از جبهه برگردی، شیرم را حلالت نمی‌کنم.  رزمنده‌ای می‌گفت: خواهرم به من آموخت که چگونه می‌توانم به تنهایی یک لشکر باشم. رزمنده دیگری می‌گفت: مادر همسرم به من خبر داد اگر تو به جبهه بروی، من بچه‌هایت را نگه می‌دارم و افتخار کن که در این زمان به سربازی می‌روی.  مادری خطاب به فرزندش می‌نویسد: علیجان! می‌دانی چه قدر دوستت دارم، اما صلاح میدانم پس از مراسم چهلم برادرت، به جبهه برگردی. جانبازی می‌گفت: خانمی وضع جانبازی مرا دید و پذیرفت به همسری من در آید و سختی‌های زندگی با یک جانباز را به جان و دل خرید. جانباز دیگری می‌گفت: تشویقها و طرز تفکر همسرم باعث شد فشارهایی را که به واسطه نبودن دست و پا، بر من وارد می‌شود را به خوبی تحمل کنم.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ی نقش حجاب و پوشش در زنان در شکل گیری و پیروزی هشت سال دفاع مقدس

دانلود مقاله بررسی نقش آهن به عنوان یک فلز کلیدی در فرآیند زندگی گیاهان

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله بررسی نقش آهن به عنوان یک فلز کلیدی در فرآیند زندگی گیاهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

-1 مقدمه
آهن یکی از عناصر فلزی معمول است که %6/4 از سنگهای آذرین و %4/4 از سنگهای رسوبی را تشکیل می‌دهد. محدوده غلظت آهن در خاکهای معمولاً از %2/0 تا %55 تغییر می‌کند ( 2000 تا 000/550) غلظتهای آهن می‌توانند در مناطق مختلف بسته به نوع خاک و حضور سایر منابع تغییر کنند.
خاکهای شنی کمترین و خاکهای رسی بیشترین میزان آهن را دارند. آهن می‌تواند در هر دو حالت دو ظرف (فروس یا ) یا سه ظرفیتی (فریک یا ) تحت شرایط محیطی بخصوص وجود داشته باشد. حالت ظرفیتی آهن توسط PH و پتانسیل redox سیستم تعیین می‌شود و ترکیبات آهن وجودشان وابسته به میزان دسترسی سایر ترکیبات شیمیایی هم هست (همانند سولفور که برای تشکیل شدن پیریت یا مورد نیاز است). آهن برای رشد گیاه الزامی بوده و عموماً به عنوان یک ریزمغذی محسوب می‌گردد. آهن به عنوان یک فلز کلیدی در نقل و انتقالات محسوب شده و برای سنتز و سایر فرآیندهای زندگی سلولها مورد احتیاج است . در نتیجه گیاهان سعی در تسریع جذب آهن دارند. آهن فروس بسیار حلال ‌تر بوده و قابلیت دسترسی گیاه به آهن از آن فریک بیشتر است. ( -FEDOH)Gothite شکل غالب کانی آهن در خاکهاست. حالت دو ظرفیتی یا فروس می‌تواند به حالت سه ظرفیتی یا فریک اکسید شده که در حالت اخیر می تواند تشکیل رسوبات هیدرواکسید یا اکسید را داده و برای گیاهان به عنوان یک ریز مغذی، غیر قبل دسترس گردد. عوامل عمومی که بر قابلیت تحرک و تثبیت آهن تأثیر گذارند. شرایط قلیایی و اکسیداسیونی هستند که تشکیل ر سوب اکسیدهای آهن محلول را تسریع می‌کنند یا شرایط اسیدی و احیاء که حلالیت ترکیبات فروس را تسریع می‌کنند. قابلیت در دسترس بودن آهن فروس و فریک همچنین به میزان آب خاک محیط نیز وابسته است. برای مثال محیطهای کاهیده که شامل زمینهای پست و خاکهای باتلاقی) هستند قابلیت در دسترس بودن آهن فروس را برای گیاهان تسریع می‌کنند. در حالی که محیطهای اکسیده (زمینهای مرتفع یا خاکهای بازهکشی خوب) تشکیل رسوب ترکیبات اکسید فریک را تسریع می کنند که برای گیاهان قابل جذب نیست. اگر آهن فروس زیادی وجود داشته باشد سمیت آهن ممکن است است برای گیاهان رخ دهد. ولی وقوع این حالت تا حد زیادی به گونه گیاهی بستگی دارد همینطور اگر آهن فروس بسته به رسوب ترکیبات آهن فریک در خاکها در دسترس نباشد کمبود آهن یا کلروز ممکن است رخ دهد. مدیریت خاک مناسب می‌تواند به کنترل PH و شرایط آب خاک کمک نموده و غلظتهای بهینه آهن فروس را در دسترس گیاهان قرار دهد. عموماً تعیین مقیاسی مشخص برای آهن خاکها به علت اینکه قابلیت در دسترس بوده آهن برای گیاهان و یا ایجاد مسمومیت به ویژگیهای خاک نظیر PH یا Eh و میزان رطوبت خاک بستگی دارد مشکل است.
برای تخمین این ویژگیها و پتانسیل به وجود آمدن کمبود و یا سمیت آهن برای گیاهان پیشنهاد گردیده که Eh و PH خاک هر دو در مزرعه باز هم اندازه‌گیری شوند.

0-2 ژئوشیمی آهن
آهن در اکثر کانیهای اولیه (فاز اکسید و فرو منگنز) در حالت اکسیده فروس ، وجود دارد که از حالت فریک آهن یا بسیار حلالتر است.
چندین نوع مختلف از اکسیدهای آهن که هرکدام دارای حلالیت متفاوتی هستند وجود دارند عکس 1-2 حلالیت چندین اکسید آهن گزارش شده معمول ر ا با هم مقایسه می‌کند. کانیهای آهن آزاد که در خاک وجود دارند به عنوان کلیدی برای شناخت خصوصیات خاک و برای افق‌های خاک مورد استفاده قرار می‌گیرند. کانیهای آهنی که به صورت پدوژنیکی تشکیل می‌شوند در جدول 1-2 آمده‌اند.

جدول 1-2 انواع کانیهای آهن
خصوصیات فرمول شیمیائی کانی
هماتیت دارای رنگ قرمز روشن بوده، در خاکهای به شدت هوازده مناطق خشک، نیمه خشک و مرطوب وجود داشته و اغلب به جای مانده‌ از مواد مادری است. فقط به میزان کمی از گئوتیت معمولتر بوده و همانند گئوتیت در محیطهای اکسیده پایدار است. اگر چه به علت اینکه می‌تواند به می‌تواند به تحت شرایط احیاء که در خاکهای ابداع اتفاق می‌افتد کاهیده شود در شرایط احیاء پایدار نیست.
Hematite
ماگمیت در خاکهای به شدت هوا زده مناطق مرطوب و اغلب همراه با هماتیت مگنتیت و یا گئوتیت یافت می‌شود.
Maghemite
مگنتیت یک اسید آهن مغناطیسه بوده که معمولاً در اندازه‌های شن یافت می‌شود و غلب به جای مانده از مواد مادری است. اکسیداسیون مگنتیت ماگمیت را حاصل می‌آورد که آن هم مغناطیسه است.
Mdgntite
فری هیدریت یک کانی معمول ولی غیر پایدار است و به راحتی در مناطق گرم به هماتیت و در مناطق معتدل مرطوب به گئوتیت تبدیل می گردد.
Ferrihydrite
معمولترین کانی آهن خاک تحت شرایط اقلیمی متفاوت از معتدل نامرطوب رنگ قهوه‌ای و زرد بسیاری از خاکهای به علت حضور همین کانی است حتی اگر مقدار آن کم باشد. تحت شریط اکسیده پایدار است اگر به چه علت احیاء و در خاکهای اشباع تحت این شرایط غیر پایدار است.
Goethite
در خاکهای بازهکشی کم مناطق معتدل و مرطوب یافت می‌شود . شرایط مساعد تشکیل این کانی PH کم، دمای کم و عدم حضور است.

Lepidocrocite
در خاک غیر معمول است به عنوان یک کانی مقاومت به هوازدگی از سنگهای آذرین مادری به جای می‌ماند.
Ilmenite
به طور گسترده‌ای در خاکهای در آب غوطه‌ور شده حاوی سولفور (خاکهای سولفاته اسید) توزیع گردیده‌اند.
Pyrite
به طور گسترده‌ای در خاکهای در آب غوطه ور شده حاوی سولفور (خاکهای سولفات اسیدی) توزیع گردیده‌اند.
Ferrous sulfide
به طور گسترده‌ای در خاکهای در آب غوطه ور شده حاوی سولفور (خاکهای سولفاته اسیدی) توزیع گردیده‌اند
Jdrosite

 

حلالیت معمولاً بوسیله حضور اکسیدهای محلول‌تر کنترل می‌شود، در نتیجه رسوبات تازه magnetite بی شکل یا محلولترین اکسیدهای بوده و عموماً فعالیت و حلالیت را بسته به میزان Redox کنترل می‌کنند. تحت شرایط اکسیده ، - soil ( که کریستاله قابلیت حل شدن و تبدیل شدن به هیدروکسیدهای بی شکل و اکسیدهای ترسیناله به حد واسط است) حلالیت را کننترل می نماید. اگر این مقدار از 5/11 کمتر باشد magnetite نا زمانی که (Feco3)sidrite شکل بگیرد. فاز پایدار است. سایر اکسیدهای بر طبق کاهش حلالت عبارتند از:





1-2 تأثیر فرآیندهای هوازدگی بر آهن
واکنش آهن و فرآیند هوازدگی تا حد زیادی به سیستم محیط و درجه اکسیداسیون ترکیبات شامل آهن دارد. پتانسیل الکترونی برای جفت برابر 77/0 است. قانون عمومی که بر تحریک و تثبیت آهن حاکمیت دارد این است که در شرایط اسیدی و قلیایی رسوب اکسیدهای آهن نامحلول را تسریع می‌کند ولی شرایط احیایی و اسید حلالیت ترکیبات فروس را تسریع می‌کنند. آهن آزاد شده به آسانی به صورت اکسیدها و هیدوراکسیدها رسوب می‌کند ولی با Mg و AL در سایر کانیها جابه جا شده و با لیگاندهای آلی تشکیل کمپلکس می‌دهد رفتار کلی آهن در منطقه هوازدگی می‌تواند در چهار عنوان زیر خلاصه گردد:
1- در محیط اکسیده با حاکمیت جو، آهن تشکیل goethite که کانی پایداری است را می‌دهد. در طی یک روند طبیعی در زیاد و کم (محیط سوفاته اسیدی) Jarosite ممکن است شکل بگیرد و در شرایط غنی از مواد آلی آهن به صورت کلاتها در محلول جابه جا می‌شود.
2- در محیط کاهیده که باکتریها کربن را برای کاهیدن به و به S استفاده می‌کنند زیاد بودن پیریت را بوجود می‌آورد کم بودن و زیاد بودن و ، در محلول باقی می‌ماند.
3- Glauconite تنها سیلیکات آهن اتوژنیک است که در رسوبات جدید شکل می‌گیرد. اگر جه اسمکتایتهای آهن در منطقه هوا زده وجود دارند. اینگونه تغییرات حاصل فیلوسیلیکاتهای فرو منیزیم هستند.
4- آهن اکثراً به شکل هیدوکسیدهای ذره‌ای و ریز یا بصورت پوشش به دانه‌های ریز جابه جا می‌شود تقسیم بندیها بوسیله سرعتهای ته نشین شدن گوناگون به انجام رسیده‌اند.
2-2 تأثیر شرایط خاک بر آهن
اکسید آهنی که در خاکها حضور دارد به شرایط زیادی همانند میزان رطوبت، PH و میزان اکسیژن خاک وابسته است در خاکهای مرطوب ولی با شرایط اکسیده اکسید آهن نوعاً باید در حالت اکسید آهن هیدراته یافت گردد.
در خاکهای مرطوب با شرایط hypoxic اکسید آهن به طور مشخص در حالت فروس یافت می‌گردد. تبدیل شدن به حالت فروس برای تشخیص مرز تیپیکال خاکهای هیدریک زمینهای پست بکار می‌رود.
حلالیت آهن معدنی در خاکهای بازهکشی خوب بوسیله عدم حلالیت و تشکیل رسوب اکسیدهای کنترل می‌گردد. همانند حالت قبل غلظت به PH ، افزایش غلظت از تا مول به ازای افزایش PH از 4 تا 8 بستگی دارد. غلظتهای زیاد قابلیت دسترسی آهن را در خاکهای آهکی کاهش می‌دهند. به غیر از شرایط ویژه تغییر شکل یک اکسید به حالت دیگر در خاکها به علت حلالیت کم این کانیها به آهستگی اتفاق می‌افتد. این کانیهای اکسید بخصوص، ممکن است در خاکها برای یک تناوب زمانی طولانی بدون تغییر شکل کلی به کانیهای غیرمحلول‌تر باقی بمانند. در خاکهای مختلف و بخصوص در خاکهای با PH کم، اکسیدهای آهن می‌توانند در سطوح رسها تشکیل رسوب بدهند.
اینگونه پوششها در PH های بالاتر پایدارند، همچنین در ظاهر ژل‌ مانند بوده ممکن است در حالت مرطوب جریان پیدا کنند و در هنگام گرم شدن منقبض شده و تشکیل حفره بدهند و برای چسبیدن ذرات اولیه و تشکیل خاکدانه‌ها همانند سیمان عمل می‌کنند. اینگونه پوششهای بی شکل در هنگام پیرشدن و گذشت زمان تشکیل فرمهای کریستاله را می‌دهند.
اکسیدهای آهن کریستاله و آمورف نقش اصلی را در استحکام یافتن ساختمان خاک بازی می کنند اکسیدهای آهن به کانیهای آهن از طریق کاهش غلظت بحرانی انعقاد، پراکندگی رس،‌ جذب آب و انقباض رس انبساط رسها و همچنین بوسیله افزایش Microdggregdtion پایداری می‌بخشند. آنها می‌توانند پایداری خاکدانه، قابلیت نفوذپذیری، تخلخل و هدایت هیدرولیکی خاکدانه ها را افزایش دهند. همچنین این اکسیدهای بی شکل می توانند انقباض و انبساط، پراکندگی رسها، چگالی حجمی و انقطاع را کاهش دهند. تشکیل اکسیدهای آهن همچنین بوسیله مواد آلی و باکتریها تحت تأثیر قرار می‌گیرد باکتریها ممکن است تبدیل بین حالتهای مخلتف ظرفیتی آهن را اکسیده کند این باکتریها برای تأمین انرژی برای متابولیسم خود را به اکسیده می‌کنند مکانیسم این عمل در زیر نشان داده‌شده است.

تعدادی از باکتریهای معمول آهن شامل Ferroba cillus ، crenothrix Lephthrix و Gallionella هستند که بصورت لعاب باکتریهایی در سیستمهای آبی مشاهده شده‌اند به علاوه بعضی گونه‌های باکتریایی همانند، Metallogenius sp. در چرخه آهن شرکت کرده و به عنوان تجمع دهنده آهن در سطح سلولهای زنده‌شان شناخته شده‌اند توزیع آهن قابل عصاره‌گیری در خاکها به حضور موادآلی وابسته است. آهن با مواد آلی تشکیل کلاتهای آهن را می‌دهد. اسید هومیک خاک در PH بیشتر از 3 با قدرت زیادی آهن را جذب کرده و یا تشکیل کمپلکس می‌دهد.
سایر تشکیلات خاک که را جذب می‌کنند شامل اکسیدهای کریستاله، کانیهای رسی و اکسیدهای هیدراته آهن و منگنز هستند جدول تعدادی از ثوابت جذب را برای آهن در سطح کانیهای رسی، سیلیکاد و مواد آلی نشان می‌دهد. حلالیت آهن مقدمتاً به حلالیت اکسیدهای هیدراته مربوط می‌شود. بعلاوه حلالیتهای آهن ممکن است بطور قابل توجهی تحت تأثیر سایر ترکیبات آهن شامل فسفاتها، سولفیدها و کربناتها قرار گیرد. تفاوتها در مقادیر پتانسیل redox خاک ممکن است دلائل دیگری برای افزایش حلالیت آهن در خاکهای باشند عموماً در خاکهائی با زهکشی خوب و مناسب، اکسیدهای حلالیت آهن را کنترل می کند. اگر چه فرایندهای احیاء در خاک، کنار ریشه‌های تنفس کننده و در تنفس کننده و در سایتهای میکرو جائی که مواد آلی قویاً degrade می‌شوند و عموماً در خاکهائی غرق شده در آب رخ می دهد. تغییر در خواص خاک همانند PH ، مقادیر پتانسیل redox می‌تواند آهن را جزئی از فراکسیونهای غیر محلول کرده و قابلیت دسترسی آنرا برای گیاهان کاهش دهد. در خاکهای آلی %50 آهن در فراکسیون سولفید و مواد آلی یافت شده ولی مقادیر کمتری از این شکل آهن در افقهای خاک در کانیها مشاهده گردیده است. اکثراً آهن در اکسیدهای آهن کریستاله و بی شکل و فراکسیونهای باقیمانده قرار گرفتند بودند.
شرایط احیاء قوی در خاک فراکسیون آهن و اکسیدها را با فراکسیونهای تبادل، آلی و منیزیوم- اکسید در اتباط است متحرک نموده و آنرا برای جذب توسط گیاهان آماده می‌نماید. افزایش در میزان PH یا Eh یعنی اینکه شرایط اکسیده آهن را از شکلهای آلی و تبادلی به فراکسیونهای غیر محلول در آب و اکسید- آهن جابه جا می‌نماید. PH و اضافه نمودن مواد آلی به خاک باعث ایجاد شرائط احیاء با تناوب خشک و مرطوب شدن می‌گردد در پاسخ به افزایش مواد آلی آهن از شکلهای کم محلول به شکلهای تبادلی و آلی تغییر می کند.
آهن در فراکسیونها می‌تواند تفاوت داشته باشد. از جمله محلهای مردانی که ظاهراً به میزان احیاء اکسیداسیون مربوط می‌گردد. شخم زدن می‌تواند PH و سایر خصوصیات خاک را تغییر داده ودر حلالیت آهن موثر باشد. شکل گونه های نمونه‌ آهن را تحت شرایط مختلف PH و En نشان می دهد. تشکیل ترکیبات بحرانی آهن همانند همچنین به قابلیت دسترسی سایر مواد شیمیائی مثلاً در مورد اخیر به گوگرد در سیستم بستگی دارد. فازهای جامدی که در شکل نشان داده شده‌اند (سیدریت)، (پیریت) و fes هستند احتمال وجود در شرایط محیط طبیعی وجود ندارد مگر اینکه محیط به شدت اکسیده باشد.
0-3 اثرات آهن و گیاهان
آهن یکی از عناصر ریز مغذی است که به شکل ( ) توسط گیاهان جذب می‌گردد آهن برای شکل گرفتن کلروفیل II و شرکت در آنزیمهایی که برای سیستمهای تنفسی لازم هستند وجودش ضروری است. اکثر آهن موجود در خاکهای با تهویه مناسب بصورت یون فریک یا ( ) است که برخلاف یون فرو ( ) برای گیاهان غیر قابل دسترس می‌باشد. کمبود آهن ممکن است هنگامی که کانیهای خاک بطور مرتب آهن فروس ( ) را جانشین اهن فروس قبلی که به آهن فریک اکسیده گردیده نکنند ایجاد گردد. و یا کمبود آهن می‌تواند در نتیجه وجود مس و منگنز زیادی باشد. منگنز و مس عواملی هستند که موجبات اکسید شدن فروس را به حالت فریک پدید می‌آورند. در خاکهای اسیدی که ما انتظار درایم آهن به اندازه نیاز گیاهان وجود داشته باشد. سمیت منگنز موجبات کمبود آهن را فراهم می‌آورد.
1-3 ضرورت آهن
آهن از سال 1845 به عنوان یک عنصر ضروری برای گیاهان شناخته شده است. آهن برای رشد گیاهان لازم بوده و عموماً به عنوان یکریز مغذی آن را می‌شناسیم. همچنین آهن برای شکل گرفتن کلروفیل II و شرکت در بعضی آنزیمهای که در سیستمهای تنفسی شرکت دارند ضروری است. آهن در خاکها و سنگها یک عنصر فراوان بوده ولی معمولاً به عنوان یک ریز مغذی در خاکها در کمبود است. این مشکل به طبیعت بسیار نامحلول ترکیبات آهن فریک بر می‌گردد. این ترکیبات در خاکهای با هوازدگی شدید تجمع پیدا کرده و عضو اصلی خاکهای سرخ مناطق تروپیک محسوب می‌شوند. بازمانده‌های فسیلی بعضی خاکهای قدیمی شامل آهن به اندازه کافی برای رفع نیاز آهن هستند. هر چند این ترکیبات بسیار نامحلول بوده و نمی‌توانند نیاز گیاهان به آهن را حتی به عنوان یک ریز مغذی رفع نمایند. مکانیسم جذب آهن انتقال آهن بوسیله گیاهان مطالعات زیادر را به خود مشغول داشته است چون این مکانیسم یک فرایند کلیدی در رفع نیاز آهنی گیاهان می‌باشد. در اکثر اوقات شدت‌های متفاوت کمبود آهن در گیاهان به علت فاکتورهای خاک که عدم حلالیت آهن را تشدید می‌کنند رخ می‌دهد. به نفش متابولیک آهن در گیاهان سبز نسبتاً پی برده شده است. و آهن را به عنوان یک عنصر فلزی کلیدی در انتقال انرژی که برای سنتز و سایر فرآیندهای زندگی سلول مورد نیاز است به حساب می‌آورند. نقش اساسی آهن در بیوشیمی گیاهان می‌تواند بصورت زیر خلاصه گردد.
- آهن در پروتئینهای هم غیر هم وجود داشته همچنین عضو مهم کلروپلاستهایی می‌باشد.
- کمپلکس ‌های آهن آلی در مکانیسم انتقال الکترون فتوسنتزی شرکت می‌کنند.
- پروتئینهای غیر هم در احیاء نیتراتها و سولفاتها نقش دارند.
- به نظـر می‌رسد که آهن نقش مستقیمی در متابولیسم اسیدهای نوکلئیک داشته باشد.
- همچنین نقشهای ساختمانی و کاتالیزوری برای و شناخته‌ شده‌اند.
2-3 کمبود آهن
هنگامی که کمبود آهن در گیاهان روی می‌دهد تفاوت صریح بین رگبرگهای سبز و سبز کمرنگ یا زرد بافت ما بین رگبرگها آشکار می‌گردد.
این کمبود کلروفیل در برگ گیاهان را کلروز گویند. برگهای جوان بیشتر از برگهای پیر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. به علت اینکه آهن درگیاه نسبتاً نامتحرک می‌باشد.
عاملی که در خاکهای با تهویه خوب باعث کلروز در گیاهان می‌گردد نامحلول بودن اکسیدهای است در شرایطی که پتانسیل اکسید و احیایی یا PH و یا هر دو افزایش پیدا کنند. قابلیت جذب آهن از محول خاک به گیاهان به شدت کاهش می‌یابد.
پتانسیل اکسید و احیایی بحرانی بری احیاء بین 100 میلی ولت و 300 میلی ولت در PH برابر 6 و 7، و 100 – میل ولت در PH برابر 8 است. کمبود آهن ممکن است در خاکهای غیرآهکی با بافت شنی هم رخ دهد ولی کمبودهای آهن بیشتر در خاکهای آهکی معمول هستند غلظت تعادلی آهن در فاز محلول سیستمهای آهکی خیلی کم است. در دسترس بودن آهن در خاکها برای جذب توسط گیاه تا اندازه زیادی بهPH خاک ، لیگاندهای کمپلکس شده و پتانسیل اکسید و احیاء بستگی دارد. رطوبت اضافی خاک آهن فروس را که محلول تر و متحرک‌تر است افزایش می‌دهد. یک محیط آبگرفته (باتلاقی) منتج به کاهش در پتانسل اکسید و احیایی می‌گردد. خاکهایی بازهکشی ناقص اغلب حاوی ماتل‌های زنگ زده هستند که در اثر جا به جا شدن آهن فروس متحرک به مکانهای که در آنجا اکسید شده و رسوب کرده‌اند بوجود می‌آیند. حلالیت آهن فریک و آهن فروس در PH پایین خیلی بیشتر از PH بالاست ترکیبات آهن شامل و حلالیت کمی دارند و می‌توانند در PH بالا رسوب تشکیل دهند بی علت اینکه هنگامی که PH افزایش پیدا می‌کند یونهای OH بسیار فراوانند.
آهک دادن به خاک باعث تشکیل رسوب آهنی که قبلاً متحرک بود و همچنین باعث بروز کلروز ناشی از آهک می‌گردد. تحقیقات نشاندهنده این مطلب است که گیاهان به بیشتر از مول آهن محلول برای برطرف کردن نیاز تغذیه‌ای خود نیاز دارند. کمبود آهن معمولاً با کاهش سرعت رشد همراه است اگر چه همیشه معلوم نیست که آیا این نتایج نتیجه‌ای از کمبود است یا شرایطی که باعث کمبود شده‌اند. کمبود آهن معمولاً در خاکهای آهکی در خاک‌هایی با شرایط زهکشی ضعیف و خاک های غنی از منگنز رخ می دهد اعمال مدیریت خاک و دیگر شرایطی که ممکن است باعث به وجود آوردن یا بدتر کردن کمبود آهن گردند شامل: تجمع زیاد رطوبت خاک،‌‌ غلظت زیاد فلزات سنگین (به خصوص مس، منگنز، روی ) در یک خاک اسیدی، دمای بیش از حد پایین یا بالای خاک، حضور ارگانیسمهای معین (نماتدها یا قارچها)، کمبود رطوبت خاک هستند. بازمانده گیاهان، کود، فاضلابها، گلها، پیتها، زغال چوب فرآورده‌های فرعی صنعتی تولیدات جنگلی (پلی فلائونوئیدها و لیگنوسولفاتها) حتی زغال می‌توانند در درمان کلروز ناشی از آهن موثر واقع گردند.
گونه‌های گیاهای مختلف که با آهن اسپری شده‌اند و همچنین اعمال بعدی بر روی خاکهای دارای مشکل کمبود در فراهم کردن آهن برای گیاهان موثر بوده‌اند. ترکیبات آلی آهن در کود در نگهداشتن آهن در شکل قابل دسترس تأثیر بسیار خوبی دارند.
3-3 سمیت آهن
عموماً سمیت آهن به افزایش جذب آهن و جابه جایی آن توسط اندامهای گیاه ارتباط دارد. برای مثال کشف شده که گیاه تنباکو به وسیله سمیت آهن صدمه دیده که در این سمیت استحکام برگ با افزایش غلظت آهن بین 450 تا 1126 پی پی ام کاهش پیدا کرد. اینگونه برگها همچنین دارای غلظت منگنز کمتر از معمول بودند. گزارش گردیده که بیماری برنزه شدن برنج با تجمع آهن در نقاط نکروز شده روی برگها ارتباط دارد. (Freckle leaf) در نیشکر نیز به متمرکز شدن تجمع آهن در برگها مربوط است.
علت بیماری Mdni leaf fraeckling در نیشکر نیز تجمع آهن، AL Mn و میزان کم در برگها گزارش گردیده است. ظاهراً گیاهان دچار غلظت بالای Ca و می‌توانند میزان آهن، منگنز و آلومینیم بالای داخل گیاه را تحمل کند. این عمل احتمال دارد که با ممانعت گیاه از تمرکز در نقاط سمی مرتبط باشد. در تحقیقی دیگر گزارش شده که در ابتدا یک نقش سمیت زدایی داشته ولی هنگامیکه عوامل سمی حضور ندارند وجودش ضروری به نظر نمی‌رسد (در گیاه نیشکر).
علائم سمیت آهن در گیاهان مختلف کاملاً متفاوتند. آهن اضافی در گیاه کتان شاخ و برگ سبز تیره حاصل کرده و اندامهای هوایی و همچنین ریشه از رشد باز می مانند. ریشه‌ها در هنگام تجمع زیاد فسفات ترکیب شده با ماده آلی محکم و ضخیم می‌شوند و بالعکس کمبود فسفات شرایط را برای به وجود آوردن رنگ سبز تیره مستعد می‌کند در حالیکه زیادی فسفات شدت رنگ سبز تیره را کاهش می‌دهد. این علائم بسیار شبیه علائمی است که در سمیت AL اتفاق می افتد. اگر چه نشان داده شده است که Fe و AL نسبتاً تأثیرشان روی ریشه باقلای مصری و لوبیا متفاوت است همچنین مشاهده گردیده است که نوک ریشه ها در هنگام زیادی Fe سست و شل شده و در هنگام زیادی AL ترد و شکننده می‌گردند. در برنج سمیت آهن به وسیله نقاط قهوه‌ای رنگی که از نوک برگهای پایینی آغاز می‌گردند شناخته شده است این نقاط ابتدا در سر تا سر برگ منتشر شده و بعد به برگهای بالاتر سرایت می‌کنند. حال آنکه برگهای پایینی گیاه عاقبت به رنگ سفید یا خاکستری در می‌آیند. علائم به طور گسترده‌ای با سن گیاه، شرایط تغذیه‌ای و کشت تغییر می‌کنند در نتیجه برای تشخیص سمیت آهن مشکل است که فقط از علائم گیاهان استفاد کنیم. در تنباکو محصول آهن اضافی برگهای ترد و شکننده،‌ حساس، قهوه‌ای تیره تا بنفش دارد که با سوختن نامرغوب محصول (هنگام مصرف) و همچنین گلهای نامرغوب همراه است. در لوبیای مرمری، (Navy bean) سمیت آهن با کمبود Zn در ارتباط می‌باشد که تولید نقاط سیاه بر روی شاخ و برگ گیاه می نماید.
سمیت آهن در تنباکوی لفاف سیگار بوسیلة آبیاری بارانی با آب حوضچه‌ای شامل بیشتر از 5/1 پی پی ام آهن ایجاد می‌گردد (Foliar injury) آهن فروس اضافی در آب حوضچه به شریط کاهنده‌ای که با رشد اضافی گیاهان آبزی تولید شده مربوط می‌گردد. گزارش گردیده که بعضی گیاهان در خاکهای اسیدی به علت جذب آهن زیادی رشد کمی دارند، مثلاً سمیت آهن باعث کمبود منگنز هلوی Elberta گردیده است. همچنین سمیت آهن رشد سویای Bragdg را محدود نموده در خاکهای اسیدی در 2/5=PH رشد کم گیاهان شاهدانه و خردل را در خاکهای اسیدی به سمیت آهن نسبت داده‌اند.
اعتقاد به این است که سمیت آهن در بیماریهای پیچیده اختصاصی تحت شرایط غرقابی در گیاه برنج نقش دارد. این بیماریها شامل برنزه شدن در سریلانکا و اطراف و همچنین اختلال (Alkagdr type) در ژاپن و Akiochi در کره است. برنزه شدن را تحت شریط غرقابی به کمبود عناصر اصلی ناشی از زیادی آهن شامل فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم نسبت داده‌اند. رشد ریشه گیاهان در خاکهای با Fe محلول در سطح بالا ممکن است با اکسیدهای آهن پوشیده شده که ممکن است باعث کاهش جذب سایر مغذی‌ها گردد. نشان داده شده است که سمیت آهن در گیاهان منجر به برنزه شدن می‌گردد هنگامیکه سطح پتاسیم خاک پایین است. همچنین در همین تحقیق پیشنهاد گردیده که اضافی می‌تواند گیاهان را برای برنزه شدن بوسیله کاهش یا متوقف کردن تنس ریشه مستعد کند.
در حضور غلظت زیاد آهن ریشه گیاه برنج آهن را اکسیده کرده و بر روی سطح ریشه رسوب می نماید، نوک ریشه‌ اندازه‌های قابل توجهی از آن را جمع نموده و آنرا به برگهای پایین‌تر منتقل می‌کند هنگامی که غلظت آهن بالا باشد. بریدن ریشه‌ها می‌تواند در کاهش درجه مسمومیت و جذب آهن موثر باشد. در PH برابر 7/3 غلظت پایین‌تر (PPm 100) آهن می‌تواند ایجاد مسمومیت کند. غلظتهای پایینتری برای صدمه زدن به جوانه‌های جوان نسبت به گیاهان پیرتر احتیاج است. صدمه دیدن ریشه توسط ممکن است بوسیله از بین بردن توانایی اکسیده کردن،

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 40   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی نقش آهن به عنوان یک فلز کلیدی در فرآیند زندگی گیاهان

دانلود مقاله نقش قرآن در هدایت گری در تشخیص حق و باطل

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله نقش قرآن در هدایت گری در تشخیص حق و باطل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

درجهان بینی توحیدی اصالت قائل شدن برای شر، ظلمت، باطل، عبث و این گونه امور امکان پذیر نیست یعنی اینها با جهان بینی توحیدی سازگار نیست. جهان بینی توحیدی اساس خلقت را برخیر و حسن و نیکی می داند که درآیه هایی از قبیل الذی احسن کل شی خلقه 1 یا: ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه 2 روشن است، و بعلاوه منطقاً هم چنین است. این مسئله یکی از مهمترین و عمیق ترین مسائل الهیات است و از یک نظر مشکله خیلی بزرگی است که بسیاری درهمین جا لغزیده و به مادیگری گرایش پیدا کرده اند یعنی گفته اند که اگر عالم چنان مبدئی داشته باشد که الهیون می گویند (مبدأ مستجمع جمیع صفات کمالیه) باید خلقت، خیر محض و حق محض و نور محض باشد و حال آنکه ما درخلقت این جور نمی بینیم. ما خلقت را لااقل مخلوطی از ایندو می بینیم 3 و جهان موجود جهان مطلوب نیست (تعبیری که بعضی به کار می برند). اگر جهان مطلوب می بود باید به گونه دیگری می بود. ما اینها را درعدل الهی تا حد زیادی مطرح کرده ایم.

 

تقریر مطلب به زبان حکمت الهی
جوابی که الهیون می دهند، نه فقط به عنوان یک جواب برای اینها، بلکه اصلاً حل مسئله فی حد ذاته به این صورت است که اصالت با خیر و حق و حسن کمال و زیبایی است؛ نقصها، باطلها، شرها ضرورتهایی هستند که لازمه هستی آن خیرها و حق ها هستند، به صورت یک سلسله لوازم ذاتی لاینفک، ولی نه لوازمی که اصالت دارند بلکه لوازمی که وقتی اینها را با مقایسه با حق و خیر بسنجیم به منزله نمودهایی هستند در مقابل بودها، اما این نمودها لازمه این بوده است که اگر آن بودها بخواهند باشند این نمودها هم قهراً هستند.
البته این مطلب به نحو عالی درمحل خودش بیان شده است. درآن مرحله خیلی دقیقش - که آن کمتر به ذهن عامه می رسد - نظیر پیدایش ماهیت است به تبع وجود. خیر محض، هستی است ولی درعین حال درمرتبه ذات هستی که مرتبه ذات حق است نه ماهیت است و نه نیستی، اما لازمه فعل بودن یک فعل و اینکه چیزی فعل یک فاعل (ذات باری) باشد تأخر از فاعل است یعنی یک نوع ضعف وجود درمقایسه با فاعل است والا آن فعل فعل نیست. و ازهمین جا ماهیت پیدا می شود که لازمه فعل بودن، ماهیت داشتن است. و همین طور باز فعل فعل قهراً یک درجه از آن نازلتر خواهد بود. و به این ترتیب نیستی در عین اینکه اصالت ندارد، در هستی راه پیدا می کند؛ تامی رسیم به عالم طبیعت که از نظر علم الهی و حکمت الهی ضعیفترین عوالم وجود و هستی است. در اینجا نشانه های ضعف وجود- که به یک اعتبار نشانه های ضعف وجود است و به یک اعتبار نشانه های ماهیت و نیستی- بیشتر پدیدار است.
پس شر و نیستی در عین اینکه اصالت ندارند و محال است اصالت داشته باشند و سنخ وجود باشند در عین حال از لوازم لاینفک درجات پایین هستی است. و به این ترتیب اگر ما نظام هستی را از آن جهت که هستی است و از بالا ببینیم اصلاً نیستی و حتی ماهیتی نمی توانیم ببینیم، باطل را نمی توانیم ببینیم چون از آن بالا که نگاه کنیم اصلاً چیزی نیست. ولی اگر از نظر دیگر ببینیم، آنچه که شر یا باطل است و چیزهایی که از شئون شر و باطل است مثل سایه ای که از یک شاخص نمودار می شود برای ذهن ما نمود پیدا می کند. این، طرز تقریر مطلب با زبان حکمت الهی بود.
ما اکنون به کل عالم هستی کار نداریم چون بحث ما بحث تاریخ و بحث جامعه انسانی است که ]مسئله شر و باطل[ در انسان و جامعه انسانی با قیاسهای انسانی چگونه است؟
بعضی طبیعت انسان و قهراً جامعه انسان را شر محض می دانند و هر تز اصلاحی را محکوم می کنند و بلکه هر تز اصلاحی را نیرنگ دیگر و شر دیگری برای بشر می شمارند و به هیچ مدینه فاضله وطرحی قائل نیستند و می گویند یک شری در عالم پدید آمده و هست تا وقتی که خودش خود به خودبه دست خودش یا باعامل دیگری از بین برود؛ و گفتیم از نظر اینها خودکشی یگانه خیر عالم است چون وقتی که هستی شر بود قهراً نیستی خیر می شود، وقتی که حیات بدترین پدیده ها بود قهراً قطع حیات خیر می شود. در عالم اگر یک خیر وجود داشته باشد همان بریدن این شر است که اسمش حیات است. و گفتیم که فلسفه مادی قهراً نمی تواند دیدش نسبت به عالم دید خوشبینانه باشد همچنان که فلسفه الهی هم از آن جهت که فلسفه الهی است نمی تواند دیدش نسبت به جهان دید بدبینانه باشد و چنین چیزی محال است مگر اینکه کسی اصلاً حکمت الهی را درک نکرده باشد.
حکمت الهی همه چیز عالم را در بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه می کند. می گوید ظهر الوجود ببسم الله الرحمن الرحیم. یعنی از یک دید خیلی عالی جز الله و رحمانیت الله و رحیمیت الله چیز دیگری نیست، که تصورش خیلی مشکل است ولی اگر انسان به این تصور برسد خیلی عالی و لطیف است. پس در این دید جز الله و رحمانیت الله و رحیمیت الله چیزی نیست؛ عالم دو وجهه و دو چهره دارد: چهره از اویی و چهره به سوی اویی. چهره از اویی رحمانیتش است و چهره به سوی اویی رحیمیتش، و سایر اسماءالهی اسمهای درجه دوم و سوم و درجات بعد یعنی اسم های تبعی هستند. مثلاً خداوند الجبار یا المنتقم هم هست اما اصالت مال رحمانیت و رحیمیتش است یعنی الجباریه و المنتقدمیه هم درواقع از همان رحمانیت و رحیمیت ناشی می شود، قهر هم از لطف ناشی می شود، یعنی آن اصالتی که لطف دارد قهر ندارد.
اصلاً دید توحیدی نمی تواند غیر از این باشد، و نه تنها دید توحیدی، بلکه دید واقعی فلسفی نسبت به هستی و اصلاً دیدهستی شناسی واقعی نمی تواند غیر از این باشد.

 

نگاه مارکسیسم به تاریخ
حالا می رویم سراغ جامعه انسانی. گفتیم این مکتب مادی معاصر ما برخلاف مکتب های مادی دیگر خواسته در عین مادی بودن، یک نوع نظر خوشبینانه ای را در جامعه انسانی وارد کند بدون آنکه هیچ اصالتی برای انسان قائل شده باشد، براساس ماتریالیسم تاریخی که مبتنی بر مسئله اصالت ابزار است و محل بحث ماست و آن این است که انسان نه خوب است و نه بد، چون غریزه ندارد، نه غریزه خوب نه غریزه بد، همه چیز را جامعه به او می دهد. انسان در ذات خودش نه خوب است و نه بد، جامعه است که خوبش می کند و جامعه است که بدش می کند. جامعه را چه خوب می کند و چه بد می کند؟ جامعه هم تابع وضع ابزار تولید است، تا ابزار تولید چگونه اقتضا کند. ابزار تولید در دو مرحله اقتضا می کند جامعه خوب باشد، انسان خوب می شود. یکی مرحله ابتدای ابتدا که ابزار تولید درنهایت درجه ضعف است و زندگی اشتراکی انسانها را ایجاب می کند.آن وقت در انسان های آن جامعه دیگر بدی و ظلم و حرص و طمع و افساد و قتل و آدم کشی نیست چون موجباتش نیست. یکی هم در آخرین مرحله ای که ابزار تولید آنقدر بزرگ می شود و رشد می کند که باز جز اینکه زندگی به صورت اشتراکی دربیاید راهی باقی نمی گذارد. باز ابزار تولید به جامعه شکل دیگر می دهد، انسان ها خوب می شوند (زیرا انسان اصالت ندارد). باز همه برادر و برابر و «ما» می شوند، همه حسدها می ریزد، همه طمع ها می رود، همه عقده ها خالی می شود و انسان ها انسان به معنی واقعی می شوند. اما در فاصله این دو، از اشتراک اولیه تا اشتراک نهایی که هنوز نرسیده ایم، یعنی فاصله ای که تاریخ را تشکیل می دهد، دوره ظلمانی تاریخ بشر است.
چون دوره مالکیت است. ابزار تولید درحالتی بوده که جبراً مالکیت اختصاصی و وضع طبقاتی و وجود دو طبقه و وضع ارباب و برده را به شکلهای مختلف خودش ایجاد کرده، و فساد و ظلم و ستم و شر و کبر و حسد و طمع و ظلم و خونریزی مولود همین نظام ارباب و بردگی است و آن هم مولود مالکیت است و مالکیت هم مولود درجه خاصی از رشد ابزار تولیدی است. این وضع هم با تز، اصلاح، آمدن یک پیغمبر یا مصلح اصلاح شدنی نیست. جبر ابزار تولید است، نمی تواند غیر از این باشد؛ هرچند که انسان در طول تاریخ طرح عدالت را ریخته است.
این طرح عدالتهایی که در طول تاریخ ریخته اند یا نهضتهای عملی که در طول تاریخ به نام عدالت و خیر و اخلاق عالیه شده است، اینها یا اصلاً ماهیتش خدعه و فریب بوده یعنی نیرنگ دیگری بوده باز برای همان استثمار کردن، خودش باطل دیگری بوده برای محکم کردن زنجیرهای استعمار و استثمار و بهره کشی، یا اگر این نهضتها احیاناً از میان طبقه استثمار شده نه برای استثمار کردن بلکه برای پاره کردن زنجیرهای استثمار پیدا شده، چون برخلاف جبر تاریخ بوده (حرکتی بوده برخلاف جریان آب، برخلاف اصل مالکیت) برای یک مدت موقت- مثل برقی که در یک بیابان ظلمانی می زند- یک کاری می توانسته بکند ولی مثل همان حرکت برخلاف جریان آب نمی توانسته ادامه داشته باشد. بعد این نهضتها نه تنها خاموش شده، بلکه همانی که آمده بود برای اینکه این زنجیرها را پاره کند خودش به صورت زنجیر جدیدی برروی آن زنجیرهای قدیم درآمد و نمی شد غیر از این باشد، زیرا جبر تاریخ بود. و بنابراین در این دوره ای که دوره پیغمبران و ظهور مذاهب و ظهور تمدنهاست، تا عصر ما، بر تاریخ بشریت جز ظلمت و شر و باطل چیزی حکومت نداشته. خیری نبوده یا اگر- احیاناً از طرف طبقه استثمار شده- بوده است نمی توانسته دوام داشته باشد، زیرا خلاف جبر تاریخ بوده. و قهراً این رشته ادامه دارد تا آن وقتی که مرحله اشتراک نهایی برسد. هر وقت مرحله اشتراک نهایی رسید- که آن هم تابع تکامل ابزار تولید است- آنوقت ]انسان خوب[ خواهد شد و الا فایده ای ندارد. ولهذا گفتیم کسانی که از این فلسفه پیروی می کنند، در تاریخ نگاری بزرگترین خیانتها را به بشریت مرتکب می شوند یعنی کوشش می کنند صفحات تاریخ را تاریک تاریک جلوه بدهند و تاریخ را مساوی «تاریک» قرار بدهند و همواره آن قسمتهای تاریک تاریخ را به رو بیاورند و روی قسمتهای روشنش را بپوشانند و یا حتی آنها را توجیه بد کنند که اشتباه می کنید، آنها هم خدعه و فریبی بوده و واقعیتی در کار نبوده است.
در سابق، من یک سخنرانی کردم تحت عنوان «حماسه حسینی»، انتقادی می کردم از برخی منبری ها و روضه خوانها؛ گفتم که حادثه عاشورا دوچهره و دو صفحه دارد. یک صفحه سیاه دارد و یک صفحه سفید. سکه ای است که دو رو دارد. آن صفحه سیاه را که نگاه می کنیم، در آنجا ظلم و قساوت و بی رحمی و نامردی و جنایت می بینیم، مظهر اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک 4 است. قهرمان این صحنه ابن زیاد و عمرسعد و یزید و شمربن ذی الجوشن و سنان بن انس و حرمله کوفی و امثال اینها هستند. و آن صفحه سفید را که نگاه می کنیم، همین طوری که این صفحه از سیاهترین صفحه های تاریخ است آن صفحه از درخشانترین صفحات تاریخ است. در آن صفحه ما ایمان و حقیقت و توکل و اعتماد به خدا و مجاهدت و صبر در مقابل سختیها و رضا و توکل می بینیم. در اینجا آن قسمت دوم آیه را که خدا گفت: انی اعلم ما لاتعلمون5 می بینیم. قهرمانهای این صحنه تیپهای دیگری هستند، خود امام حسین، برادرهای امام حسین، فرزندان امام حسین، برادرزادگان امام حسین و اصحاب امام حسین. اگر قسمتهای زیبای این صفحه را در مقابل قسمتهای زشت آن صفحه قرار بدهیم نه تنهاکمتر نیست بلکه بر آن می چربد. ولی برخی منبریها مثل اینکه عادت دارند که همیشه آن صفحه سیاه تاریخ را برای مردم بازگو کنند. گویی این تاریخ صفحه سفید ندارد و امام حسین و اصحاب و کسان او مردمی بودند که فقط نفله شدند، افرادی بودند که فقط مظلوم واقع شدند و هیچ «قهرمانی» در کار خودشان نداشتند، فقط یک مردم بیچاره مفلوک مظلومی بودند که ظلم زیاد به آنها شد. در صورتی که قضیه دو طرف دارد و این طرف بر آن طرف می چربد.

 

ایراد وارد بر مورخان ماتریالیست
حالا عین همین ایرادی که به برخی منبریها وارد است به تاریخ نویسهای ماتریالیست وارد است که اینها هم کوشش دارند صفحات تاریخ بشریت را سیاه سیاه جلوه بدهند، یعنی برخلاف فلسفه شان است که زیباییها را ارائه بدهند. اگر بخواهند زیباییها را نشان بدهند پس تکلیف فلسفه مادیت تاریخی چیست؟ آنها باید بگویند از آن زمانی که مالکیت پیدا شد انسان از انسانیت خودش خارج شد و به اصطلاح مارکس از خود بیگانه شد، استثمارگر به شکلی از انسانیت خارج شد، استثمارشده را به شکل دیگری از انسانیت خارج کردند. انسان آن وقت انسان بود که دوره اشتراک اولیه بود و آن وقت به انسانیت خودش بازگشت می کند که دوره اشتراک ثانوی برسد. این دوره وسط دوره انکار انسانیت است که انسان انسانیت خودش را انکار کرده است. دوره اول تز انسانیت بوده و انسان در این دوره انسانیت خودش را وضع کرده است. این دوره وسط دوره انکار انسانیت بوده. و دوره ای که انسان به انسانیت خودش - منتها در سطح بالاتر - بازگشت می کند فقط آن وقتی است که ابزار تولید جبراً انسان را به انسانیت خودش باز می گرداند (به انسان مربوط نیست.) این دوره دیگر دوره انسانیت نیست، دوره انسان از انسانیت بیرون رفته است. تاریخ انسان از انسانیت بیرون رفته که دیگر نمی تواند یک جنبه درخشانی داشته باشد.
اما آیا واقعاً این با منطق قرآن جور در می آید؟ قرآنی که نه می گوید طبیعت انسان شر محض است و نه می گوید انسان فاقد طبیعت است و فاقد هرگونه سرشت خیر و شر است و سرشت خیر و شر را جامعه به او می دهد، جامعه هم در این جهت تابع درجه تکامل ابزار تولید است، بلکه به «سرشت» برای انسان قائل است، سرشت علوی ملکوتی فطری از یک طرف و سرشت حیوانی از طرف دیگر، که سرشت حیوانی، هم شر و باطل است هم شر و باطل نیست. چرا؟ اگر انسان آن سرشت علوی را نمی داشت و می خواست حیوان باشد، ]سرشت حیوانی فقط خیر بود.[ در حد حیوانیت مگر انسان چه دارد؟ انسان شهوت دارد حیوان هم شهوت دارد. مگر شهوت در حیوان بد است؟ اتفاقاً کمال است. انواع شهوات. مثلاً میل به خوردن دارد، انسان هم میل به خوردن دارد. ولی انسان سرشت علوی ملکوتی نیز دارد، فطره الله دارد یعنی کمال لایتناهی را می خواهد، خدا را می خواهد که کمال لایتناهی است، یعنی حس قناعت ناپذیری. اگر حیوانیت انسان تابع فطرت و سرشت ملکوتی انسان باشد، خیر محض می شود و حیوانیت انسان باید باشد. انسان نباید حیوانیت را قطع کند؛ مثلا هرانسانی خودش کاری کند که دیگر میل به غذا نداشته باشد، میل جنسی هم نداشته باشد؛ دراین صورت حیات ادامه پیدا نمی کند.
] وجود آن[ براساس یک حکمتی است. کی باطل پدید می آید؟ زمانی که این دو حق به گونه ای به اصطلاح با یکدیگر پیچ بخورند که مسیر عوض بشود، یعنی به جای اینکه حیوانیت در استخدام انسانیت قرار بگیرد انسانیت در استخدام حیوانیت قرار بگیرد. آن میل به لایتناهی به صورت مثلاً شهوت لایتناهی درآید. پول لایتناهی می خواهد. بازهم لایتناهی می خواهد اما آن لایتناهی را در پول می خواهد، در جاه می خواهد، در مقام می خواهد، 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش قرآن در هدایت گری در تشخیص حق و باطل