اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد فرقه نقشبندیه

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد فرقه نقشبندیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

فرقه نقشبندیه

نقشبندیه‌ طریقتی‌ است‌ منسوب‌ به‌ خواجه‌ بهاءالدین‌ محمد نقشبند بخارایی‌(791-718 ه'.ق‌). ولی‌ بهاءالدین‌ را بنیانگذار و مؤسس‌ این‌ طریقت‌ نمی‌توان‌ شمرد. طریقه‌ او به‌ حقیقت‌ دنباله‌ طریقه‌ خواجگان‌ است‌. طریقه‌ و سلوکی‌ که‌ خواجه‌یوسف‌ همدانی‌ و خواجه‌ عبدالخالق‌ غجدوانی‌(متوفی‌ 575) بنیان‌نهاده‌ بودند. خواجه‌ بهاءالدین‌ که‌ خود از جانشینان‌ عبدالخالق‌ تعلیم‌ یافته‌ بودمحیی‌ و مصلح‌ طریقت‌ خواجگان‌ شد. و طریقت‌ نقشبندی‌ آمیخته‌ای‌ شد از تعاًلیم‌عبدالخالق‌ غجدوانی‌ و بهاءالدین‌ بخارایی‌.طریقه‌ نقشبندی‌ در اندک‌ مدتی‌ در ماوراءالنهر و خراسان‌ رواج‌ یافت‌. و پس‌ ازبهاءالدین‌ خلفای‌ او خواجه‌ علاءالدین‌ عطار(متوفی‌ 802) و محمد پارسا(متوفی‌822) و یعقوب‌ چرخی‌(متوفی‌ 851) بر مسند ارشاد نشستند که‌ در ترویج‌ این‌طریقت‌ سهمی‌ داشتند. و بعد از اینان‌ خواجه‌ عبیدالله‌ احرار(895-806) آمد که‌مشهورترین‌ و متنفذترین‌ مشایخ‌ عصر تیموری‌ است‌. و در عهد او این‌ طریقت‌ به‌ذروه‌ نفوذ و شهرت‌ و رواج‌ رسید

تصوف‌ نقشبندی‌، سنتی‌ معتدل‌ و میانه‌روست‌. پیروی‌ از سنت‌ و حفظ آداب‌شریعت‌ و دوری‌ از بدعت‌ اساس‌ این‌ طریقت‌ است‌. در آن‌ نه‌ خلوت‌ است‌ نه‌ عزلت‌ و نه‌ذکر جهر و نه‌ سماع‌(1). آنچه‌ در تعاًلیم‌ نقشبندی‌ بیش‌ از همه‌ تکرار شده‌ است‌ یکی‌اتباع‌ سنت‌ است‌ و حفظ شریعت‌ و دیگر توجه‌ به‌ حق‌ است‌ و نفی‌ خواطر. بنا به‌نوشته‌ نویسندگان‌ این‌ طایفه‌ طریقه‌ نقشبندیه‌ همان‌ طریقه‌ صحابه‌ کرام‌- رضی‌اعنهم‌- است‌ با رعاًیت‌ این‌ اصل‌ که‌ نه‌ چیزی‌ بر آن‌ شیوه‌ بیفزایند و نه‌ چیزی‌ از آن‌بکاهند. از جمله‌ جامی‌ در نفحات‌الانس‌ می‌نویسد:

«طریقه‌ ایشان‌ اعتقاد اهل‌ سنت‌ و جماعت‌ است‌ و اطاعت‌ احکام‌ شریعت‌ و اتباع‌سنن‌ سیدالمرسلین‌ و دوام‌ عبودیت‌ که‌ عبارت‌ است‌ از دوام‌ آگاهی‌ به‌ حق‌ سبحانه‌بی‌مزاحمت‌ شعور به‌ وجود غیری‌

مکتب‌ نقشبندی‌ چله‌نشینی‌ و خلوت‌گزینی‌ را با اصول‌ «خلوت‌ در انجمن‌، سفردر وطن‌» طرد کرد. صوفی‌ نقشبندی‌ باید به‌ ظاهر با خلق‌ باشد و به‌ باطن‌ با حق‌ بامردم‌ درآمیزد و از بیکارگی‌ و یاوگی‌ بپرهیزد. سخن‌ عبدالخالق‌ غجدوانی‌ است‌ که‌ «درخلوت‌ را در بند و در خدمت‌ را بگشای‌»(3) و از بهاءالدین‌ نقشبند پرسیدند: «درطریقه‌ شما ذکر جهر و خلوت‌ و سماع‌ می‌باشد؟ فرمودند که‌ نمی‌باشد. پس‌ گفتند که‌بنای‌ طریقت‌ شما بر چیست‌؟ فرمودند: خلوت‌ در انجمن‌ به‌ ظاهر با خلق‌ هستند وبه‌ باطن‌ با حق‌(4) و نیز همو گفته‌ است‌ که‌: «طریقه‌ ما صحبت‌ است‌ و در خلوت‌شهرت‌ آفت‌. خیریت‌ در جمعیت‌ است‌ و جمعیت‌ در صحبت‌ به‌ شرط نفی‌ بودن‌ دریکدیگر»(5).همین‌ آسانی‌ و سادگی‌ و اعتدال‌ سلوک‌ نقشبندی‌ یکی‌ از علل‌ رواج‌ آن‌ شد. آن‌چنان‌ که‌ این‌ طریقه‌ از ایالت‌ چینی‌ هانسوتاقازان‌ و قفقاز و قسطنطنیه‌ و از هندوستان‌تا مصر و شام‌ و از بلخ‌ و بخارا تا بصره‌ و بغداد و از توران‌ تا ایران‌ در همه‌ بلاد اسلامی‌انتشار یافت‌.و در طول‌ دو قرن‌ یکی‌ از بزرگترین‌ و پر نفوذترین‌ طرایق‌ صوفیه‌شد.میانه‌روی‌ نقشبندیان‌ و التزام‌ آنان‌ به‌ شریعت‌ سبب‌ شد که‌ بسیاری‌ از عاًلمان‌دین‌ بدین‌ طریقه‌ بگرایند و به‌ حلقه‌ نقشبندیان‌ در آیند. و فاصله‌ای‌ میان‌ طریقت‌ وشریعت‌ نبینند. آن‌ چنان‌ که‌ کسی‌ چون‌ ابن‌ حجر هیتمی‌(974-909) درباره‌ این‌طریقه‌ گفته‌ است‌.«الطریقه‌ العلیه‌ السالمه‌ من‌ کدورات‌ جهله‌ الصوفیه‌ هی‌ الطریقه‌النقشبندیه‌»(6).با این‌ همه‌ این‌ طریقت‌ در تاریخ‌ خود جریانی‌ واحد و همسان‌ نداشته‌ است‌. وباگذشت‌ زمان‌ مانند اکثر مکتبها و مذهبها بساطت‌ آن‌ از میان‌ رفت‌ و رنگهایی‌ گوناگون‌یافت‌.ابتدا طریقه‌ نقشبندی‌ در بخارا در میان‌ مردم‌ متوسطالحال‌ شهری‌ و نیزپاره‌ای‌ از روستاهای‌ اطراف‌ آن‌ راه‌ یافت‌. در دوره‌های‌ بعدی‌ طبقات‌ ممتاز جامعه‌ ازامیران‌ و محتشمان‌ و ملاکان‌ و روحانیون‌ مقتدر به‌ جرگه‌ نقشبندیان‌ در آمدند. وگرنه‌در آغاز صوفیان‌ نقشبندی‌ بیشتر از بازاریان‌ و پیشه‌وران‌ بودند چنانکه‌ خود بهاءالدین‌پیشه‌ نقشبندی‌ داشته‌ است‌. پدر سعدالدین‌ کاشغری‌ بازرگان‌ بود و به‌ سفرهای‌تجاری‌ می‌رفت‌(7). نیای‌ عبیدالله‌ احرار نیز «اکثر اوقات‌ به‌ زراعت‌ و گاهی‌ به‌ تجارت‌مشغول‌ بود»(8). در کتب‌ مناقب‌ و تراجم‌ نقشبندی‌ از جمله‌ رشحات‌ عین‌الحیات‌ وانیس‌الطالبین‌ می‌بینیم‌ که‌ صوفیان‌ نقشبندی‌ بیشتر از مردم‌ پیشه‌ور و بازاری‌بوده‌اند .بهاءالدین‌ نقشبندی‌ و مشایخ‌ پیش‌ از او- مشایخ‌ سلسله‌ خواجگان‌- به‌دور ازماجراهای‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌، ساده‌ و زاهدانه‌ می‌زیستند و برای‌ امرار معاًش‌ پیشه‌و کاری‌ داشتند. خواجه‌ محمود انجیر فغنوی‌ «به‌ کسب‌ گلکاری‌ می‌پرداخته‌ و از آن‌ممر وجه‌ معاًش‌ می‌ساخته‌»(9). و خواجه‌ علی‌ رامتینی‌ به‌ صنعت‌ بافندگی‌ اشتغال‌داشته‌ است‌(10). و سید امیر کلال‌، کوزه‌گری‌ می‌کرده‌(11) و فرزندش‌ امیر شاه‌ «ازصحرا نمک‌ می‌آورده‌ و می‌فروخته‌ و از آن‌ راه‌ معاًش‌ می‌گذرانیده‌»(12).

ولی‌ دیری‌ نگذشت‌ که‌ مشایخ‌ نقشبندی‌ بر خلاف‌ پیشینیان‌ صاًحب‌ نقشی‌شدند در کارهای‌ جهانی‌. عزت‌ و حرمت‌ یافتند و صاًحب‌ دستگاه‌ شدند. مانند خواجه‌ناصرالدین‌ عبیدالله‌ احرار که‌ متنفذترین‌ مشایخ‌ نقشبندی‌ در عصر تیموری‌ بود وبنابه‌ نوشته‌ جامی‌ «کوکبه‌ فقرش‌» «نوبت‌ شاهنشهی‌» می‌زد(13).

چنانچه‌ قبلا نیز اشاره‌ شد طریقه‌ بهاءالدین‌ نقشبند در آغاز در بخارا و اطرافش‌رواج‌ یافت‌. و بخارا نخستین‌ مرکز نقشبندیان‌ شد. جامی‌ در تحفه‌الاحرار ضمن‌منقبت‌ خواجه‌ بهاءالدین‌ گوید:

«سکه‌ که‌ در یثرب‌ و بطحا زدندنوبت‌ آخر به‌ بخارا زدند»(14)

ولی‌ به‌ توسط خلفا و جانشینان‌ بهاءالدین‌ این‌ طریقه‌ در شهرهای‌ دیگرخراسان‌ و ماوراءالنهر راه‌ یافت‌ و پس‌ از چندی‌ یک‌ دو شهر دیگر مرکز نقشبندیان‌شد.سعدالدین‌ کاشغری‌ و عبدالرحمان‌ جامی‌ طریقه‌ نقشبندی‌ را در عاًصمه‌ هرات‌بیش‌ از پیش‌ رواج‌ دادند و هرات‌ یکی‌ از مراکز تجمع‌ نقشبندیان‌ شد. در سمرقند اگرچه‌ در زمان‌ خواجه‌ نظام‌الدین‌ خاموش‌، نقشبندیان‌ اندک‌ نبودند ولی‌ پس‌ از مهاجرت‌خواجه‌ عبیدالله‌ احرار بدانجا نقشبندیان‌ سمرقندی‌ بسیار شدند و سمرقند در عهدسلطنت‌ سلطان‌ ابوسعید و سلطان‌ احمد تیموری‌ به‌ صورت‌ مجمع‌ و مرکز صوفیان‌نقشبندی‌ در آمد.وجه‌ تسمیه‌ کلمه‌ نقشبند:

کلمه‌ نقشبند صفت‌ مرکب‌ فاعلی‌ است‌ به‌ معنی‌ نقش‌بندنده‌، کسی‌ که‌ نقش‌می‌بندد، مصور، نقاش‌، رسام‌، صورتگر، نگارگر، زردوز، گلدوز و غیر آن‌. ترکیبات‌ آن‌ نیززیاد است‌: نقشبند ازل‌، نقشبند حوادث‌، نقشبند وجود(15)، نظامی‌ گوید:«همه‌ را در نگارخانه‌ جودقدرت‌ اوست‌ نقشبند وجود»(16)

موارد استعمال‌ این‌ کلمه‌ در ابیات‌ فارسی‌ بسیار است‌.

ولی‌ در وجه‌ تسمیه‌ کلمه‌ نقشبند اقوال‌ مختلف‌ است‌:

عده‌ای‌ قلیل‌ گفته‌اند که‌ نقشبند نام‌ دهی‌ است‌ در یک‌ فرسخی‌ بخارا و چون‌خواجه‌ بهاءالدین‌ محمد از آن‌ قریه‌ است‌ لذا به‌ نقشبندی‌ معروف‌ شده‌ مانند سلسله‌تصوف‌ چشتیه‌ که‌ مروج‌ آن‌ سلسله‌ خواجه‌ احمد بوده‌ و چون‌ از قراء چشت‌ که‌ ازقراء اطراف‌ هرات‌ است‌ برخاسته‌، از این‌ جهت‌ آن‌ طریقه‌ به‌ نام‌ وی‌ چشتیه‌ شهرت‌یافته‌ است‌(17). ولی‌ این‌ نظر درست‌ نیست‌ زیرا گذشته‌ از اینکه‌ مولد و مدفن‌خواجه‌ بهاءالدین‌ به‌ عقیده‌ اجماع‌ محققان‌ و صاًحبان‌ تذکره‌ها قریه‌ قصر عاًرفان‌ دریک‌ فرسخی‌ بخارا است‌، اصولا دهی‌ به‌نام‌ نقشبند در اطراف‌ بخارا وجود نداشته‌است‌.

قول‌ دیگر آن‌ است‌ که‌ می‌گویند خواجه‌ بهاءالدین‌ محمد از کثرت‌ ذکر به‌مرتبه‌ای‌ رسیده‌ که‌ ذکر تحلیل‌ در قلب‌ وی‌ نقش‌ بسته‌ بود لاجرم‌ مشهور به‌ نقشبندگردید چنانکه‌ یکی‌ از بزرگان‌ ایشان‌ به‌ این‌ موضوع‌ اشاره‌ کرده‌ است‌:

«ای‌ برادر در طریق‌ نقشبندذکر حق‌ را در دل‌ خود نقش‌ بند»(18)

و قول‌ خواجه‌ محمد پارسا در تأیید این‌ نظر است‌ که‌ فرموده‌: مداومت‌ بر ذکر به‌جایی‌ می‌رسد که‌ حقیقت‌ ذکر با جوهر دل‌ یکی‌ می‌شود و در آن‌ حال‌ ذاکر به‌ واسطه‌استیلای‌ مذکور میان‌ دل‌ و حقیقت‌ ذکر هیچ‌ تفرقه‌ و تمیز نتواند کرد، چه‌ دل‌ او را به‌مذکور وجهی‌ ارتباط شده‌ که‌ غیر مذکور در دل‌ و اندیشه‌ او گنجایی‌ ندارد.(19)و بعضی‌ گفته‌اند که‌ مدار طریقت‌ ایشان‌ به‌ ذکر خفی‌ و مراقبه‌ است‌. و در این‌ دوچیز جد و جهد تمام‌ به‌ ظهور رسانند و تمام‌ عمر خود را بر این‌ دو چیز مصروف‌گردانند تا به‌ قول‌ خواجه‌ اولیاء کبیر اشتغال‌ و استغراق‌ ذکر به‌ مرتبه‌ای‌ رسد که‌ اگربه‌ بازار در آید


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فرقه نقشبندیه