دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
تعداد صفحات : 16 صفحه -
قالب بندی : word
مقدمه
اعتدال و میانه روی، همان گونه که از نامش پیداست، به معنای پیمودن و گزینش راه میانه و وسط و عدم تمایل به دو طرف افراط و تفریط می باشد . این واژه در منابع اسلامی، با الفاظی مانند «قصد» ،1 «اقتصاد» ،2 «وسط» 3 استعمال شده است.
با پژوهشی ژرف و عمیق می توان دریافت، همان گونه که اصل توحید در تار و پود احکام و مقررات اسلام و آیات و روایات و سیره ائمه ( علیهم السلام) پیچیده شده، اصل اعتدال نیز در تشریع احکام لحاظ گردیده است .
قرآن کریم، امت اسلام را امت میانه و وسط می نامد و می فرماید: «و کذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» ; 4 و این چنین شما را امتی میانه (معتدل) ساختیم تا بر مردمان گواه باشید و پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم بر شما گواه باشد .
معنای آیه بالا این است که در آیین اسلام، هیچ گونه افراط و تفریط وجود ندارد و مسلمانان برخلاف سایر فرقه ها، از مقرراتی پیروی می کنند که قانونگذار آن، به تمام نیازهای فطری بشر آگاه بوده و همه جهات زندگی جسمی و روحی او را در نظر گرفته است .
اصل اعتدال، که در قرآن کریم به آن عنایت فراوانی شده است، در زندگی پر برکت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه هدی ( علیهم السلام) و در کلیه اعمال و رفتارشان به روشنی دیده می شود . آنان هرگز در هیچ امری از اعتدال و میانه روی خارج نشدند . سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در همه وجوه، سیره ای معتدل بود . همان طوری که حضرت علی ( علیه السلام) در مورد آن حضرت فرموده است: «سیرته القصد» ; 5 رسول خدا، سیره و رفتارش میانه و معتدل بود .
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در رفتار فردی، در خانواده و اجتماع، در اداره امور و سیاست، در رویارویی با دشمنان و حتی در میدان نبرد، اعتدال را پاس می داشت و از افراط و تفریط در هر کاری پرهیز می کرد و تاکید فراوان داشت که امتش از او پیروی کنند و در زندگی میانه روی پیشه سازند . از این رو، می فرمود: «یا ایها الناس علیکم بالقصد، علیکم بالقصد، علیکم بالقصد» ; 6 ای مردم! بر شما باد به میانه روی، بر شما باد به میانه روی، بر شما باد به میانه روی .
متاسفانه، بیشتر افراد و بسیاری از جوامع، در حیات خود فاقد این اصل بوده و هستند . از این رو، یا به دامن افراط افتاده، و یا در تفریط غلتیده اند و از مسیر صحیح و طریق کمال و هدایت خارج شده اند . ریشه بسیاری از انحرافات فردی و اجتماعی را می توان در عدم رعایت اصل اعتدال جست .
اصولا شان عقل، اعتدال است و شان جهل، عدم اعتدال، یعنی انسان عاقل انسانی متعادل است و انسان جاهل غیر متعادل . علی ( علیه السلام) درباره انسان جاهل همین شان را بیان می فرماید: «لاتری الجاهل الا مفرطا او مفرطا» ; جاهل را نمی بینی، مگر این که یا افراط می کند و یا تفریط .
قلمرو اعتدال و میانه روی در اسلام
اعتدال و میانه روی از دیدگاه اسلام، قلمرو وسیعی دارد و در همه جا به عنوان یک اصل خلل ناپذیر اسلامی مطرح می گردد و ابعاد فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، عقیدتی را از جزئی ترین تا مهم ترین موضوعات در برمی گیرد . ابعاد گوناگون «میانه روی » در اسلام که به صورت اشاره بیان می شود، عبارت است از:
1 . اعتدال در امور فردی
اسلام اعتدال را در زمینه امور فردی و شخصی، اعم از عبادت، گفتار، رفتار و ... منظور داشته و بر آن تاکید می ورزد که امور ذیل به عنوان نمونه ذکر می شود:
الف) اعتدال در عبادت:
با این که عبادت از شریف ترین مقولات محسوب می شود، اسلام اعتدال و میانه روی در آن را امری مهم منظور داشته است .
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «ان هذا الدین متین فاوغلوا فیه برفیق و لاتکرهوا عبادة الله الی عباد الله فتکونوا کالراکب المنبت الذی لا سفرا قطع و لاظهرا ابقی » ; این دین محکم و متین است; پس با ملایمت در آن درآیید و عبادت خدا را به بندگان خدا با کراهت تحمیل نکنید تا مانند سوار درمانده ای باشید که نه مسافت پیموده و نه مرکبی به جا گذاشته است (به سبب زیادی سرعت، مرکبش در میان راه از رفتن بازمانده و خودش هم به مقصد نرسیده است)
آنان که اندازه نمی شناسند و در هر امری زیاده روی یا کوتاهی می کنند، به مقصد نمی رسند . دینداری نیز اعتدال می طلبد و برای سیردادن آدمیان به مقاصدی که دین مشخص کرده است، باید ملاحظه استعداد و مرتبه وجودی آنان را نمود و تدرج را در تربیت رعایت کرد .
بسیاری از والدین و مربیان، این اصل (اعتدال در عبادت) را رعایت نمی کنند و نه تنها از تلاش خود نتیجه ای نمی گیرند، بلکه گاهی رفتارشان سبب واکنش و نتایج منفی می شود . در آموزش تعالیم اسلامی به فرزندان، شرط اساسی رعایت اعتدال و ملایمت است; زیرا زیاده روی در عبادات و تحمیل آن بر دیگران، رویگردانی آنان را از عبادت و دین، در پی خواهد داشت .
این گونه افراطها، هم برای افراط کننده و هم برای کسانی که ناظر این گونه روش ها هستند، زیان آور است . برای افراط کننده مضر است، زیرا روش افراطی قابل دوام نیست و دیر یا زود خسته می شود و از زیر بار وظایف اصلی هم شانه خالی می کند . برای ناظران زیان بخش است، زیرا آن ها را از گرایش به مذهب و پذیرش تکالیف دینی باز می دارد و آن ها گمان می کنند که اگر کسی بخواهد بنده خدا باشد و به وظایف دینی قیام کند، باید از زندگی خود دست بکشد و خود را از هر نوع کار و لذت و آسایش محروم سازد تا بتواند مسلمان باشد و وظیفه شناس . ولی اگر مردم ببینند که مسلمانان، هم به امور زندگی خود می رسند و هم به عبادت و وظایف دینی، بدون تردید به سوی مذهب گرایش پیدا می کنند و به سعادت و نیک بختی دنیا و آخرت نائل می شوند .
ناگفته روشن است که تندروی در عبادت، کسانی را شامل می شود که غیر از انجام عبادات واجب، آن قدر به عبادات استحبابی می پردازند که زندگی آنان فلج می شود و از کار و زندگی و سایر وظایف باز می مانند و این طبقه در جامعه معاصر کمتر دیده می شوند و متاسفانه اکثریت مردم (خصوصا اقشار جوان با سرگرمی هاو حربه هایی که استعمار گران تدارک دیده اند)، در امر عبادات، گرفتار واماندگی هستند که حتی به انجام عبادات واجب نیز توجه نمی کنند .