فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:33
چکیده :
با شروع دنیای مدرن، ادبیات فارسی فضاهای تازهای را تجربه کرد که یکی از آنها نگاههای تازه به ماهیت، وجود، کارکرد و به ویژه نوع حضور و ظهور او به عنوان نیمی از پیکرۀ جامعه بود. نگاه به مسئلۀ زن هم در تمامی ابعاد وجودی ـ به ویژه نوع کنش و پوشش او ـ در ادب نوین فارسی مبتنی بر نگرهها و گرایههای متعدد، متفاوت و بعضا متخالف بود. هر چند ـ به هر حال ـ شاعران و نویسندگانی که درکی عمیقتر و روشنتر از سنت و حقیقت مرنیت داشتند، چندان همسو با طرد و نفی مراسم، شعائر و آداب و موازینی که همسو با سرشت فردی و اقتضائات جمعی و ملی ایرانی بود، نبودند و این مراسم و موازین را مانع و رادعی برای پیشرفت و تکامل زن و حضور و ظهور او در جمع نمیدانستند.به هر روی ادبیات معاصر که کمی پیشتر از مشروطه آغاز میشود و تا امروز ادامه مییابد؛ یکی از مهمترین ساحتها برای شناخت زن و ابعاد وجودی اوست که اوج آن ـ از نظر ظاهری ـ در انتخاب نوع حضور و پوشش زن هویدا میشود. با فهم این ادبیات ـ به ویژه اشعار و رمانهای معاصر ـ میتوان بسیاری از ابعاد شخصی و شخصیتی زن مسلمان ایرانی را شناخت و با طیف وسیعی از دیدگاههای صاحبنظران دوسوی این فرهنگ آشنا شد.
مسئلۀ پوشش و به طور خاص حجاب در جامعۀ ایران از دیرباز به عنوان مسئلهای حیاتی و هویتبخش مدنظر بوده است. بررسی تنوع لباسها در میان اقوام مختلف این سرزمین و در کنار آن، برجستهساختن وجوه اشتراکی که همگی آنها را به «لباس ایرانی» تبدیل میکند، در کنار واکاوی نقاط افتراقی که تفاوتها و تنوع در نگرشهای اجتماعی، فرهنگی، زیباشناختی و حتی اقتصادی و سیاسی را در مناطق مختلف کشور بازنمایی میکند، میتواند ما را به فهمی ژرفتر و دقیقتر از فرهنگ ایرانی رهنمون شود. با توجه به اینکه دبیر ادبیات می تواند نقش بسزایی در تربیت نسل آینده چه از لحاظ سطح علمی و چه از لحاظ اخلاقی داشته باشد، بنده تصمیم گرفتم بر روی نهادینه سازی حجاب اسلامی در یکی از دانش آموزانم به نام زهرا کوشیده و او را به این امر مهم و مقدس مقید نمایم.
مقدمه
با توجه به اینکه آموزش و پرورش جمعیت بالایی از فرزندان این سرزمین را در خود جای داده نقش مهمی در ترویج و توسعهی فرهنگ حجاب و عفاف دارد. در حقیقت اساسیترین و ماندگارترین راهکار برای تقویت فرهنگ حجاب و عفاف اقدام در دورهی تحصیلی دانش آموزان است. البته در این خصوص کارهای بسیاری صورت گرفته اما نتیجهای که ما در سطح جامعه میبینیم نشان میدهد که این اقدامات کافی نیست و باید برای انتقال ارزشها به دانش آموزان به دنبال راهکارهای ظریفی بود. امروز در جامعهی ما ریشهی حیا و عفاف وجود دارد، حتی افرادی که غافلاند یا تحت تأثیر فضای فرهنگی خانواده و فشار روانی و فرهنگی رسانههای بیگانه قرار دارند نیز ریشههای حیا و عفاف در درونشان کاملاً نخشکیده است و بارقههای امید وجود دارد.عامل مهم در این زمینه فضای حاکم بر رسانههای جمعی جهانی و فرهنگ سکولاری است که امروز بر جهان تحمیل میشود و در دو دههی اخیر شدت گرفته است. از طرف دیگر، متولیان فرهنگی و آموزشی نیز در عرصهی تبیین، توزیع و اشاعهی مبانی فکری و نظری حجاب و عفاف کمکاری کرده اند و گاهی تحلیلها و برخوردهای غلطی در این زمینه وجود داشته است.
بعضی از لایههای جامعهی ما، از جمله عرصهی تعلیم و تربیت، اساساً ممکن است به این مسئله معتقد نباشند. کسانی که اعتقادی ندارند یا اینکه اعتقادشان سطحی است و از پشتوانهی عمیق علمی و نظری برخوردار نیست، اگر هم بخواهند خدمت کنند، گاهی در عمل خدمتشان نتیجهی عکس میدهد. مواجههی با این مسئله به ژرفنگری، باور عمیق دینی و یک نگاه علمی و فرهنگی و بدون انفعال در برابر دو موج موجود نیاز دارد. منظور از این دو موج یکی تخریب مبانی فرهنگی جامعه و اشاعهدهندهی بدحجابی و بدپوششی و دیگری فشارهای غیرمنطقی موسمی و فصلی است که برخی انتظار کارهای عجولانه و شتابزده را دارند. کسانی که میخواهند واقعاً در این مورد کار کنند باید در مقابل هر دو موج بایستند و به گونهای معقول، با طراحی اثرگذار و ادبیاتی درست به این مسئله بپردازند.
در آموزش و پرورش قطعاً این جهتگیری میتواند بسیار مؤثر باشد، کمااینکه تا امروز هم میتوان گفت تا حد زیادی فضاهای آموزش و پرورش، نیروهای متدین، مربیان تربیتی و مدیران متعهد بسیار کمک کردند به اینکه جامعه در برابر موج پلشتی در پوشش و حجاب بتواند مقاومت کند. در واقع آنها بنیههای مقاومتی جامعهی ما را تقویت کردهاند، ولی اینها کافی نیست.
اقدام پژوهی چگونه توانستم زهرا را به داشتن حجاب اسلامی مقید کنم