اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق وبررسی درمورد ادامه مطلب قائم مقام فراهانی

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق وبررسی درمورد ادامه مطلب قائم مقام فراهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

عنوان:

بررسی و مقایسه ی اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس از شهادت وی

محققان:

علی مرادی (شمارة پرسنلی: 18568659)

و

زهرا نیک بین (شمارة پرسنلی: 12456263)

شغل:

دبیر آموزش و پرورش

سازمان:

آموزش و پرورش (همایش علمی و پژوهشی قائم مقام فراهانی)

سال:

88- 1387

چکیده:

میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند الوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان، از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت.

آغاز سلطنت محمدشاه مصادف بود با یک دوره بسیار بحرانی از روابط روس و انگلیس بر سر ایران. (نقل از تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، استاد سعید نفیسی، ص 43) اما ایران به ظاهر نگرانی نداشت چرا که مردی چون قائم مقام، مصدر قدرت سیاسی وحکومتی بود. تجارب و تسلط او بر اوضاع و احوال سیاسی در حدی بود که کسی قادر نبود از او باج بستاند.

قائم مقام همه ی اختیاراتی را که در نظام حکومتی به دست آورده بود، در راه خیر و صلاح کشور به کار برد. اما این شدت عمل و طرز حکومت نه در میان عوامل درباری و حکومتی هواخواه داشت و نه به سوی سیاست های دولتهای استعمارگر بود. توطئه ها، به ثمر نشست. هنوز دو سال از سلطنت محمدشاه نگذشته بود که به طرزی ناجوانمردانه، مرد بزرگ ادب و سیاست و میهن پرست بلند مرتبه را به قتل رساندند.

جای قائم مقام را به میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند. او با نیرنگ و زاهد نمایی شگفتی، سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.

دوره صدارت حاج میزرا آقاسی یکی دیگر ازدوره های دشوار اجتماعی برای مردم ایران بود که شکل خاص خودش را داشت. اوضاع فرهنگی و ادبی ایران پس از شهادت قائم مقام به دلیل رواج صنعت چاپ و تأسیس و گسترش روزنامه نویسی، گسترش سواد خواندن و نوشتن بین مردم و رفتن دانشجویان ایرانی به اروپا تأسیس مدرسه ی دارالفنون و رواج و گسترش ترجمه از زبان های اروپایی به تحول نثر فارسی و رواج ساده نویسی کمک کرد. در پی جنگ های ایران و روس آشنایی ایران با غرب بیشتر و بیشتر شد که البته این آشنایی با خود آگاهی همراه نبود و این خود زمینه ی ایجاد تحولاتی در زمینه ی موسیقی، داستان نامه نویسی، نمایش و نقاشی و خوشنویسی شد.

کلید واژه ها: قائم مقام فراهانی- محمدشاه- حاج میرزا آقاسی- تحولات فرهنگی و ادبی- روابط و آشنایی ایران و اروپا.

مقدمه:

همواره می خوانیم که علمای قدیم خود را متواضع و اهل عمل نشان می داده اند. و کوشیده اند که اصول اعتقادی ادیان را به عصر و زمان نزدیک کنند. و یا به تناسب روح زمانه و یا روح افکار معاصر آنرا از نوبسازند. تهاجمات فرهنگی غالباً با نحوی غفلت مردمانی که مورد هجوم قرار گرفته اند هم سو است.

در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بعضی از کشورهای غربی که به اصطلاح پیشرفته تر بودند مثل انگلیس و روسیه به طمع کشورگشایی چشم امید به تصرف قسمتهایی از خاک ایران بسته بودند. در این عصر مردان همچون قائم مقام فراهانی مانع رفته بیگانگان در ایران بودند. او از افرادی بود که می توانست ایران را به خوبی اداره کند. و با همه خدمت به صدارت محمد شاه دیری نپایید حسادت بعضی از درباریان و مخصوصاً فتنه انگیزیهای بیگانگان عاقبت شاه را بر وی بدگمان کرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ییلاق خانواده سلطنتی زندانی و پس از چند روز خفه کردند. بدین قرار به زندگی مردی از بزرگان در ایران پایان دادند. حال باید به پژوهش پرداخت.

اوضاع سیاسی- اجتماعی ایران پس از شهادت قائم مقام به کدام سمت و سوق گرایش پیدا کرد؟ (تجدد و دین زدایی در فرهنگ)

جای قائم مقام را میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند زندگی این مجسمه سالوس و ریا را داستانهایی خنده آور سرشار کرده است او نیرنگ و زاهدنمایی شگفتی سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.در تمام مدت سیزده سال صدارت حاجی، پادشاه ایران در حقیقت حاجی بود و محمد شاه علاوه بر آنکه به هیچ وجه در مقابل اعمال و اقوال و خواهش و فرمایش حاجی مخالفتی نشان نمی داد، با وجود همه خطاها و خرابکاریهای حاجی هر کسی هر چه در باب او می گفت، علاوه بر آنکه نمی شنیدند، به تبعید و آزار او می پرداخت و چنین عقیده داشت که حاجی هر چه بخواهد می شود. و هر چه بکند عین صدابت مسئله بی جواب چنانچه می گفت: این دربار مرا حاجی نمی خواهد خوب بشود. از برای اینکه این زخمها را در دنیا بکشم و در آخرت بهتر بروم. اگر حاجی بخواهد خوب خواهد شد. (تاریخ ایران در دوره سلطنت قاجار ص 130)

حاجی در مدت صدارت 13 ساله (1264- 1251) آن چنان ثروتی به دست آورده بود که برای اینکه پس از محد شاه در دام بازخواست نیفتد ثروت خود را به شاه جدید هبه کرد.

سال شمار زندگی:

1193 ه. ق: تولد در فراهان اراک.

1208 ه. ق: آغاز خدمت دیوانی با شغل نویسندگی.

1216 ه. ق: سفر به عتبات عالیات و دیدار با پدربزرگ.

1218 ه. ق: آغاز جنگ اول ایران و روس.

1219 ه. ق: اشتغال به شغل دیوانی در نزد میرزا شفیع صدراعظم.

1226 ه. ق: انتصاب به شغل وزارت در دستگاه «عباس میرزا نایب السلطنه».

1128 ه. ق: «معاهدة گلستان» بین ایران و روس.

1237 ه. ق: «مرگ میرزا بزرگ» (قائم مقام اول)، پدر قائم مقام.

1238 ه. ق: اعطای لقب «قائم مقامی» و واگذاری کلیة مشاغل میرزا بزرگ به میرزا ابوالقاسم.

1238 ه. ق: معاهدة صلح بین ایران و عثمانی (ترکیه امروزی) به تدبیر «قائم مقام».

1241 ه. ق: کناره گیری قائم مقام از سیاست.

1241 ه. ق: شروع جنگ دوم ایران و روس.

1242 ه. ق: بازگشت به خدمت در دستگاه عباس میرزا.

1243 ه. ق: «معاهده ی ترکمانچای» بین ایران و روس به تدبیر قائم مقام.

1244 ه. ق: قتل «گریبایدوف» سفیر روس در ایران.

1249 ه. ق: مرگ «عباس میرزا نایب السلطنه».

1250 ه. ق: مرگ «فتحعلی شاه» قاجار و جانشینی «محمدشاه»

1250 ه. ق: صدر اعظمی قائم مقام.

1251 ه. ق: قتل قائم مقام به دستور «محمدشاه قاجار».


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی درمورد ادامه مطلب قائم مقام فراهانی

تحقیق و بررسی در مورد قائم مقام فراهانی

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی در مورد قائم مقام فراهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

قائم مقام فراهانی

 

تبار

میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، معروف به میرزا بزرگ از سادات فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، از مردم هزاوه فراهان از توابع اراک بود.اجداد او صاحب نام بودند و چند نت از آنان به خدمات مهم دولتی اشتغال داشتند. او در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و در تهران کارهای پدر را انجام داد و در آغاز جوانی علوم متداوله را آموخت.

زندگی سیاسی

میرزا ابوالقاسم سپس به تبریز نزد پدرش، که وزیر آذربایجان بود، رفت. چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفر‌های جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزید، پیشکاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگهای ایران و روس شرکت داشت.

در سال ۱۲۳۷ هجری قمری پدرش میرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بین دو پسرش، میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی، بر سر جانشینی پدر نزاع افتاد و حاجی میرزا آقاسی به حمایت میرزا موسی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میرزا ابوالقاسم به امر فتحعلی شاه به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد و لقب «سیدالوزراء» و «قائم‌مقام» یافت و به وزارت نایب‌السلطنه ولیعهد ایران رسید و از همین تاریخ بود که اختلاف حاجی میرزا آقاسی و قائم مقام و همچنین اختلاف «بزیمکی (خودی)» و «اوزگه (بیگانه)» به وجود آمد. قائم مقام که ذاتا مردی بینا و مغرور بود با بعضی از کارهای ولیعهد مخالفت می‌کرد، پس از یکسال وزارت در اثر تـفقین بدخواهان به اتهام دوستی با روسها از کار برکنار شد و سه سال در تبریز به بیکاری گذراند.

اما پس از سه سال معزولی و خانه نشینی، در سال ۱۲۴۱ هجری قمری دوباره به پیشکاری آذربایجان و وزارت نایب‌السلطنه منصوب شد. در سال ۱۲۴۲ هجری قمری فتحعلی شاه به آذربایجان رفت و مجلسی از رجال و اعیان و روحانیون و سرداران و سران ایلات و عشایر ترتیب داد، تا درباره صلح یا ادامه جنگ با روسها، به مشورت پردازند. در این مجلس تـقریبا عقیده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام بر خلاف عقیده همه با مقایسه نیروی مالی و نظامی طرفین، اظهار داشت که ناچار باید با روسها از در صلح درآمد. این نظر، که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه‌ای در مجلس انداخت و جمعی بر وی تاختند و او را به داشتن روابط نهانی با روسها متهم کردند.

پس دوباره از کار برکنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه یافت و به شکست ایران انجامید؛ تا در ماه ربیع الثانی سال ۱۲۴۳ هجری قمری برابر با نوامبر ۱۸۲۷ میلادی قوای روس به فرماندهی گراف پاسکوویچ تا تبریز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجویی کرد و با دستورهای لازم و اختیار نامه عقد صلح به نام ولیعهد، به تبریز روانه نمود.

میرزا ابوالقاسم در کار صلح و عقد معاهده با روس، جدیت فراوان کرد و در ضمن معاهده، تزار را حامی خانواده عباس میرزا ساخت و پادشاهی را با وجود برادران بزرگ و مقـتدر دیگر در فرزندان او مستـقر کرد.

عهدنامه ترکمنچای

عهدنامه ترکمنچای در پنجم شعبان ۱۲۴۳ هجری قمری برابر ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به خط قائم مقام تـنظیم و امضا شد و قائم مقام، که خود حامل نسخه عهد نامه بود، به تهران آمد، و درباره آن توضیحات لازم داد و شش کرور تومان غرامت را که مطابق عهدنامه بایستی به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار دیگر به پیشکاری آذربایجان و وزارت ولیعهد به تبریز مراجعت کرد.

در اوایل سال ۱۲۴۹ هجری قمری نایب‌السلطنه برای دفع فتـنه یاغیان افغانی عازم هرات شد و قائم مقام را نیز همراه برد. عباس میرزا که بیماری سل داشت، در مشهد بستری شد و فرزند خود، محمد میرزا، را مامور فتح هرات کرد. هرات در محاصره بود که عباس میرزا درگذشت و قائم مقام، که جنگ را صلاح نمی‌دانست، با یارمحمدخان افغانی عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد میرزا در ماه صفر سال ۱۲۵۰ هجری قمری به تهران وارد شد و در همان ماه جشن ولیعهدی او به جای پدر برپا شد و ولیعهد ایران به فرمانروایی آذربایجان و قائم‌مقام به وزارت او عازم تبریز شدند.

چندی نگذشت که فتحعلی شاه در جمادی الاخر سال ۱۲۵۰ هجری قمری در اصفهان درگذشت. این خبر به آذربایجان رسید و محمد شاه قصد عزیمت به پایتخت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد قائم مقام فراهانی

مقام انسانی زن از نظر قرآن کریم

اختصاصی از اینو دیدی مقام انسانی زن از نظر قرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقام انسانی زن از نظر قرآن کریم


مقام انسانی زن  از نظر قرآن کریم

ینک پرداخت و دانلود پایین مطلب

فرمت فایل : word

 

 تعداد صفحه :36

  • اسلام اصل مساوات را دربارة زن و مرد نیز رعایت کرده است.
  • اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه به حقوق آنها مخالف است.
  • اسلام نظریات تحقیر آمیزی که نسبت به زن وجود داشته منسوخ کرده است.
  • قرآن در داستانهای خود توازن را حفظ کرده، قهرمانان داستانها را منحصر به مردان نکرده است.
  • زن اگر بخواهد از حقوقی مساوی با مرد بهره مند شود باید مشابهت حقوقی با مرد را از میان بردارد.
  • علمای اسلام با تبیین اصل« عدل» پایة فلسفة حقوق را بنا نهادند.
  • شرقی انسانیت را درگذشت و نیکی می بیند و غربی در به دستآوردن حقوق.
  • اعلامیة حقوق بشر فلسفه است نه قانون، باید به تصدیق فیلسوفان برسد نه تصویب نمایندگان.
  • احترام به انسان که اساس اعلامیة حقوق بشر است، از دیر زمان مورد تأیید شرق و اسلام است.
  • دنیای غرب از طرفی تا آخرین حد ممکن مقام انسانی را پایین می آورد و از طرف دیگر به نام حقوق بشر اعلامیة بالا بلند صادر می کند.
  • بیچارگیهای بشر امروز از آن است که «خود» را از یاد برده است.
  • احترام به انسان با فلسفة شرق سازگار است نه با فلسفة غرب.



دانلود با لینک مستقیم


مقام انسانی زن از نظر قرآن کریم

مقام انسانى زن از نظر قرآن

اختصاصی از اینو دیدی مقام انسانى زن از نظر قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

مقام انسانى زن از نظر قرآن

اسلام زن را چگونه موجودى مى‏داند؟آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانى او رابرابر با مرد مى‏داند و یا او را جنس پست‏تر مى‏شمارد؟این پرسشى است که اکنون‏مى‏خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.

فلسفه خاص اسلام درباره حقوق خانوادگى

اسلام در مورد حقوق خانوادگى زن و مرد فلسفه خاصى دارد که با آنچه درچهارده قرن پیش مى‏گذشته و با آنچه در جهان امروز مى‏گذرد مغایرت دارد.اسلام‏براى زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات‏قائل نشده است;پاره‏اى از حقوق و تکالیف و مجازاتها را براى مرد مناسبتر دانسته وپاره‏اى از آنها را براى زن،و در نتیجه در مواردى براى زن و مرد وضع مشابه و درموارد دیگر وضع نامشابهى در نظر گرفته است.

چرا؟روى چه حسابى؟آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیارى ازمکتبهاى دیگر نظریات تحقیر آمیزى نسبت‏به زن داشته و زن را جنس پست‏ترمى‏شمرده است و یا علت و فلسفه دیگرى دارد؟

مکرر در نطقها و سخنرانیها و نوشته‏هاى پیروان سیستمهاى غربى شنیده و خوانده‏اید که مقررات اسلامى را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال‏اینها به عنوان تحقیر و توهینى نسبت‏به جنس زن یاد کرده‏اند;چنین وانمود مى‏کنند که‏این امور هیچ دلیلى ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت‏شده است.

مى‏گویند تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است که مردجنسا شریفتر از زن است و زن براى استفاده و استمتاع مرد آفریده شده است،حقوق‏اسلامى نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور مى‏زند.

مى‏گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار نشناخته و براى اوحقوقى که براى یک انسان لازم است وضع نکرده است.اگر اسلام زن را انسان‏تمام عیار مى‏دانست تعدد زوجات را تجویز نمى‏کرد،حق طلاق را به مرد نمى‏داد، شهادت دو زن را با یک مرد برابر نمى‏کرد،ریاست‏خانواده را به شوهر نمى‏داد،ارث‏زن را مساوى با نصف ارث مرد نمى‏کرد، براى زن قیمت‏به نام مهر قائل نمى‏شد،به زن‏استقلال اقتصادى و اجتماعى مى‏داد و او را جیره‏خوار و واجب النفقه مرد قرارنمى‏داد.اینها مى‏رساند که اسلام نسبت‏به زن نظریات تحقیر آمیزى داشته است و او راوسیله و


دانلود با لینک مستقیم


مقام انسانى زن از نظر قرآن