لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 59
رهبرى هنگامى تحقق مىیابد که شخصى بخواهد شخص دیگرى را به منظور نیل به هدفهاى پیشبینى شده، به کار وادارد. رهبرى بر خلاف بسیارى از وظیفههاى مدیریت، مانند برنامهریزى و سازماندهى، وظیفهاى است کاملاً رفتارى که با درگیرى فراوان در روابط شخصى ملازمه دارد.
- عوامل موفقیت رهبرى
موفقیت رهبران به عوامل زیر بستگى دارد: ویژگىهاى آنان، شیوه رهبرى، ماهیت کار و نیاز پیروان.
- ویژگىهاى رهبر(1)
این عقیده که برخى رهبران، داراى خصایص برجسته هستند، در اصل، از نظریه «مرد بزرگ» در رهبرى ناشى شده است. این نظریه، مدعى است که افرادى مانند وینستون چرچیل، دوایت آیزنهاور و ژاندارک، رهبران بزرگى بودند؛ زیرا با این ویژگىها به دنیا آمده بودند. اخیراً محققان به این نتیجه رسیدهاند که با مطالعه شخصیت، هوش و گرایشهاى رهبران بزرگ، دیر یا زود به مجموعه ویژگىهایى که این افراد را به صورت رهبران برجسته درآورده است، پى خواهند برد.
در حالى که بیشتر مطالعات انجام شده، بىنتیجه بودند، هنوز اعتقاد داریم که رهبران مؤثر، اغلب، الگوهاى مشخصى از ویژگىها را در خود دارند؛ مثلاً گروهى از محققان دریافتند که مدیران موفق، با هوشتر، شجاعتر و متکى به نفستر از مدیران ناموفق بودند. همچنین دانش و شایستگى آنان بیشتر از دیگر مدیران بوده است و نیز شاید رهبران قوىتر به طورى خاص رفتار مىکنند؛ مثلاً فاصلهشان را با دیگران حفظ مىکنند و با افراد معمولى نمىجوشند.
ادوین گسلى در بررسى دیگرى در باره چند صد مدیر، که شامل سرپرستان، مدیران سطح متوسط و مدیران عالى بودند، مطالعاتى انجام داد. او نیز به این نتیجه رسید که رهبران قوى، از ویژگىهایى مانند هوشیارى، ابتکار، اعتماد به نفس و توانایى سرپرستى برخوردارند. گسلى توانایى سرپرستى را «استفاده مؤثر از هرگونه عملیات سرپرستى، که شرایط خاص موقعیت، آن را ایجاب مىکند» تعریف مىکند. او به این نتیجه رسید که دو عامل هوشیارى و توانایى سرپرستى، در تشخیص رهبران مؤثر از غیرمؤثر، بسیار مهم است.
- شیوه رهبرى
رهبران به طور معمول، دو وظیفه مهم بر عهده دارند: انجام فعالیت مربوط به تحقق هدف و جلب رضایت پیروان. این دو وظیفه کارى و مردمى رهبرى، لزوماً در تقابل نیستند، اگر چه برخى اوقات، چنین برداشت مىشود.
مقاله رهبرى