اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله اندیشه های اسلامی

اختصاصی از اینو دیدی مقاله اندیشه های اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اندیشه های اسلامی


مقاله اندیشه های اسلامی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:78

چالشها و آسیب‌های اندیشه ورزی اسلام

از مهم‌ترین امتیازات انسان داشتن اندیشه است؛ در اهمیت اندیشه و نقش آن در تحولات فردی و اجتماعی بسیار سخن رفته است و در ارزش و اهمیت آن همین بس که پیامبران الهی دعوت خود را از یک تحول فکری آغاز کردند، بدین صورت که در آغاز تحولی ژرف در اندیشه انسانها پدید آوردند تا بر پایه اندیشه توحیدی تحولات عمیق و تمدن‌ساز را در جوامع بشری استوار سازند.

از مهم‌ترین استعدادهایی که در بشر نهفته و به شدت نیازمند آزادی است« اندیشه ورزی و تفکر است، چرا که آزادی در اندیشه ورزی شرط پیشرفت افکار و تحولات در انسان و تکامل است؛ ولی از آن جایی که دنیا محل تثضاد و تزاحم است، تحقق این نعمت همواره با مزاحمت‌ها و موانع روبه رو بوده است که اقتضای ظهور آزاداندیشی را می‌گیرد.

در اندیشه ورزی موانع بسیار وجود دارد که با بودن آن موانع و آفتها اندیشه دچار ضعف شده، و اندیشه ورزی معنای درستی پیدا نمی کند؛ و چنان چه آنها شناخته نشوند، پیامدهای نامطلوبی هم چون جمود و تحجر را به دنبال دارد که خود سبب گمراهی و پیروی از خواهش‌های نقس انسان می‌شود، لذا هر تبلیغی ولو مسموم، بر او اثر می‌گذارد. در این جا تنها به نمونه‌هایی از موانع اندیشه ورزی اشاره می‌شود تا با برطرف کردن آنها راه برای اندیشه ورزی فراهم آید:

1ـ ضعف بصیرت

قرآن کریم، رسالت خود را هدایت انسان و تعالی در جسم و روان او می‌داند، و این مهم، جز بر پایه تعقل و تفکر به انجام نمی‌رسد؛ از این رو، به سلامت قوه تفکر و ارزیابی آن بها داده است و چون موانع بسیاری وجود دارند که از توانایی قوه عاقله و ذهن فکور انسان کاسته و مانع بصیرت و بینش صحیح در انسان می‌گردد. که در این جا بعضی از آنها مورد بررسی قرار می گیرد:

الف ـ بی‌توجهی: بی‌توجهی به نیروی تعقل و تفکر و استفاده نکردن از آن، به تضعیف این قوه در انسان می‌انجامد. کسانی که این قوه را به کار نگرفته و یا خود را مستغنی پنداشته و نیازی را برای اندیشه ورزی احساس نمی کنند، و در نتیجه به دنبال برطرف کردن مشکلات و نیازهایشان بر پایه اندیشه حرکت نمی کنند؛ در حقیقت اندیشه را در خود می‌میرانند. این بی‌توجهی به اندیشه ورزی نه تنها از نظر پزشکی موجب نابودی سلول‌‌های مغزی و در پایان آلزایمر می‌شود، بلکه انسان را از لحاظ وجود معنوی در حدی تخیل نگه می‌دارد و از عالم مثال به عالم عقل برون نمی‌برد.

به کارگیری اندیشه در امور دنیوی و مادی موجب می‌شود تا عقل کارآمدی خود را بازیابد و در عرصه‌های دیگر میدان برای او باز شود. چنان که بی‌کاری و فرار از تهیه سست بنیاد و ضعیف گردد. بدین جهت امام صادق(ع) به یکی از یارانش که به علت بی‌نیازی، کسب و تجارت را کنار گذاشته و اوقات خود را به بیکاری می‌گذراند فرمود: «تجارت و کار از سر بگیر که بیکاری از عقل انسان می‌کاهد.»

ب ـ تخیلات و تشویش: گرفتاری‌ها و اشتغالات قوه تفکر به تخیل از دیگر موانعی است که انسان را از اندیشیدن باز می‌دارد و به دام خیالات می اندازد.آن‌گاه که فکر انسان در اشتغل تخیلات و کارهای مختلف قرار دارد و فرصت رسیدگی به همه آنها را ندارد، علاوه بر پایین آمدن کیفیت عمل، اندیشه اش را نیز به تحلیل می‌برد، اشتغالات فکری فراوان، جز تشویق و پراکندگی ذهن چیزی را به ارمغان نخواهد آورد.

ج ـ زیستن رویاگونه: در مکتب اسلام، آروز، نه تنهایی مورد نکوهش نیست چرا که بدون آرزو، زندگی معنا و مفهومی ندارد، ولی آنچه مورد نکوهش قرار گرفته، آرزوهای بی‌پایان و دور از دسترس و امیدهای واهی است. حضرت علی (ع) در این خصوص می‌فرماید: بدانید که آرزوی دراز فکر را از فعالیت بازداشته و یاد خدا را به فراموشی می‌سپارد.»

بی‌توجهی به واقعیات موجود و دل بستن به آرزوهای دور، قوه تفکر را ضعیف می‌کند و از رشد آن می‌کاهد. اوهام و خیالات به جای تفکر و تعقل نشسته و معادن فکری را اشغال می‌کند در نتیجه او را  از رشد بازداشته و به رخوت دچار می‌سازد و سبب کورشدن چشم بصیرت انسان می‌شود.

دـ همنشینی با نادانان: همانطور که معاشرت با صاحبان عقل و اندیشه، بر فکر انسان می‌افزاید؛ معاشرت با نادانان و کسانی که غرق در دنیا هستند، از رشد فکری و عقلانی انسان می‌کاهد. چه بسیار از ضلالت‌ها که معلول این همنیشینی و تاثیر پذیریها است.

منظور از عدم معاشرت با نادانانی، گفت و گو به قصد هدایت نیست چرا که گفت و گو به قصد ارشاد و هدایت نه تنها از عقل انسان نمی‌کاهد، بلکه باعث افزایش قوه تعقل و سبب رسیدن به ثواب است.

2ـ تنگ نظری

انسان اگر گرفتاری مطلق اندیشی و جزم گرایی غیر برهانی گردد دچار تنگ نظری نیز می‌شود و اجازه رشد و تکامل و نیز نواندیش به خود و جامعه نمی دهد.

اندیشه زندانی شده در دیوارهای محدودیت‌های ناهنجار، هرگز نمی‌تواند از جهان‌بینی کامل و جامعی برخوردار باشد. آن عقیده و مسلکی کامل و جامع و بی‌نقص است که قدرت برخورد با همه مکاتب و مذاهب و افکار گوناگون را داشته باشد و در بهره گیری از اندیشه، میدان دار مبارزه باشد؛ انسانی که فکرش در حصاری محدود گشته است، از اندیشه‌ای ژرف، جامع و کامل برخوردار نخواهد بود؛ چرا که اندیشه در فضای آزاد و مواجه شدن با دیگر اندیشه‌ها است که به کمال خود نایل می‌گردد. بر مبنای همین اصل است که قرآن کریم، چنین فضایی را با بشارت و وعده پاداش به کسانی که تحمل عقیده‌های مخالف را داشته باشند و نیکوترین آن‌ها را انتخاب نمایند، ایجاد می کند و از تنگ نظری بر حذر می دارد. اینک به برخی از پیامدهای محدودیت‌های ذهنی پرداخته می‌شود؛

الف . رکود استعدادها: در سایه تفکر و رشد فکری، ابتکارها به وجود می‌آید و در پرتو اندیشه ورزی است که استعدادها به فعلیت می‌رسد. بی‌گمان با وجود هر گونه محدودیت در راه آزاداندیشی استعدادهای نهفته از قوه به فعل درنخواهد آمد. در محیط بسته، رشد نیروی تفکر در بسیار ی از زمینه‌ها، مسدود گشته، و استعدادهای فراوان به مسیر انحراف کشیده می‌شود در نیتجه نیروهای زیادی به تباهی کشانده شده و جامعه بشریت از فواید آن محروم می‌گردد.

ب. طغیان و انفجار: اگر فکر در مسیر هدایت قرار نگیرد و با امر و نهی‌های بی‌مورد از پرواز به فضای اندیشیدن باز نگهداشته شود، این محدودیت‌های ناگهان  به حالت انفجار درآمده و فرد یا جامعه را به مرحله خطرناکی می‌کشاند. سرکوبی آن نیز زیان بار است. مخالف کلیسا با اندیشه ورزی و طغیان عمومی جامعه نمونه‌ای از این دست است که پس از رهایی از بند نظام‌ کلیسایی ریشه مذهب و گرایش‌های مذهبی را زیر سئوال برد تا بدانجا که هنوز دنیای مسیحیت نتوانسته به مهار کردن آن توفیق یابد.

ج. تسلیم پذیری و جمود گرایی: از دیگر پیامدهای تنگ نطری، پیدا شدن حالتی جمود و تحجر و تقلید گرایانه و از بین رفتن روحیه استقلال اندیشی است. آن گاه که حق اندیشه ورزی و آزادی اندیشه از شخص گرفته شد روی یکسو نگر گردید، بتدریج حالت رکود و جمود در افکارش حاکم می‌گردد، و لذا شخص تسلیم ناپذیر، تقلید گر و آسیب پذیر می‌شود.

  1. سطحی نگری

سطحی نگری، ترک تدبر و شتابزدگی چنان بر درک بعضی افراد سایه می‌افکند که بدی را نیکی و بدبختی را خوشبختی و بیراهه را، راه مستقیم می‌پندارد. قرآن در این باره می‌فرماید: انسان همان گونه که خیر را فرا می‌خواند، پیشامد بد را می‌خواند و انسان همواره شتابزده است».

منظور از این که فرمود: «انسان همواره شتابزده است»‌ این است که او وقتی چیزی را طلب می‌کند، صبر و حوصله به خرج نمی‌دهد و در جهات صلاح و فساد خود نمی‌اندیشد تا در آنچه می‌طلبد راه خیر برایش مشخص گردد و از آن راه اقدام کند. بلکه به محض این که چیزی را مطابق میلش دید با عجله و شتابزدگی و سطحی نگری به سویش می‌رود و در نتیجه گاهی آن امر، شری است که مایه خسارت و زحمت او می‌شود، و گاهی هم خبری است که از آن نفع می‌برد.

پس جنس بشر شتابزده است و به خاطر همین شتابزدگی، میان خیر و شر، فرق نمی‌گذارد، بلکه هر چه برایش پیش آمد، همان را می‌خواهد و در طلب آن برمی خیزد، بدون این که خیر و شر را از هم جدا نموده و حق را از باطل تشخیص دهد، در نتیجه به همان شیوه‌ای که مشتاق خیر است، شر را نیز به همان وجه طلب می‌کند


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اندیشه های اسلامی