آگاهی به فرهنگ و روش زندگی پرافتخار خاندان پیامبر(ص) و آل علی(ع) و پناهندگی معنوی و عملی به این پناهگاه مطمئن و استوار، یکی از اصیل ترین راه های شناخت اسلام ناب و بهره مندی از آن است، چرا که آنها از سرچشمه زلال اسلام آب نوشیده اند، و تبلوری از مکتب حیاتبخش پیامبر اسلام(ص) هستند.
در این میان، آگاهی به زندگی حضرت معصومه(س) که گلی درخشان از گلستان خاندان نبوت است فرهنگی پربار و سازنده است، که موجب هدایت و رشد بیشتر شده، و ما را در مسیر ترقیات معنوی، مددکاری نیرومند در سطح عالی خواهد بود.
هرکس که تشنه معرفت است و در جست وجوی درستی، فداکاری و راستی لحظه ای قرار ندارد، گریزی از زانو زدن در پیشگاه این فرزانگان پاک سرشت ندارد تا درس چگونه زیستن را برای رسیدن به مقام قرب الهی و فنای در محبت حق از آن سروران آموخته و به روش ایشان عمل نماید.
روز ولادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)
آن حضرت در روز اول ماه ذیقعده سال 173 هجری قمری، در مدینه چشم به جهان گشود.(1)
آغاز ماه ذیقعده برای حضرت رضا(ع) و دودمان نبوت، پیام آور شادی مخصوص و پایانه یک انتظار عمیق و استثنایی است، زیرا حضرت نجمه(س) فرزندی جز حضرت رضا(ع) نداشت، و مدت ها پس از حضرت رضا(ع) صاحب فرزندی نشد (زیرا حضرت رضا(ع) در سال 148 هـ.ق متولد گردید، ولی حضرت معصومه(س) در سال 173، یعنی با 25 سال فاصله با توجه به این که امام صادق(ع) به ولادت چنین بانویی، بشارت داده بود، بنابراین پس از آنکه حضرت معصومه(س) دیده به جهان گشود، آن روز برای حضرت نجمه(س) و حضرت رضا(ع) روز شادی و سرور وصف ناپذیر و روز مهم از ایام الله بود، چرا که دختری از آسمان ولایت و امامت، طلوع کرده بود، که قلب ها را جلا و صفا می داد و چشم ها را روشن می کرد و کانون مقدس اهل بیت(ع) را گرم می نمود.(2)
به راستی توصیف عظمت هلهله و غریو شادی از دودمان رسالت را به خاطر اینکه امام رضا(ع) دارای خواهری شده که سال ها قبل در خبرهای غیبی به وجود او مژده داده شده بود نمی توان ترسیم کرد، چرا که فروغی از کوثر و گلی تابناک از گلشن آل محمد(ع) چشم به جهان گشوده بود، و جهان ملکوت و معنی را صفای دیگری بخشیده بود.
دیری نپایید که در همان سنین کودکی حضرت معصومه(س) مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامی خود در حبس هارون در شهر بغداد شدند، لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) بزرگ شدند. در سال 200 هـ.ق در پی اصرار و تهدید مأمون عباسی سفر تبعیدگونه حضرت رضا(ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون اینکه کسی از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهی خراسان شدند. یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه(س) به شوق دیدار برادر به همراه عده ای از برادران و برادرزاده ها به طرف خراسان حرکت نمودند و در هر شهر و محلی از طرف مردم مورد استقبال واقع می شدند. اینجا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان می رساندند و مخالفت خود و اهل بیت(ع) را با حکومت حیله گر بنی عباس اظهار می فرمودند. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده ای از مخالفین اهل بیت که از پشتیبانی مأمورین حکومت برخوردار بودند، سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند. در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتی بنا بر نقلی حضرت معصومه(س) را نیز مسموم نمودند. به هر حال یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا براثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه(س) مریض شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نموده و سؤال فرمودند: ازاین شهر (ساوه) تا «قم» چند فرسخ راه است؟ جواب دادند ده فرسخ، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که می فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما می باشد.
بزرگان شهر قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند: و در حالی که «موسی بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعری» زمام ناقه آن حضرت را به دوش می کشید وعده فراوانی از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز 23ربیع الاول سال201هـ.ق. حضرت وارد شهر مقدس قم شدند.
سپس در محلی که امروز «میدان میر» نامیده می شود در جلوی منزل شخصی «موسی بن خزرج» شتر آن حضرت زانو زد و افتخار میزبانی حضرت نصیب او شد.
شامل 9 صفحه Word
دانلود تحقیق فضایل حضرت معصومه(س)