اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره دکتر محمد مصدق

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره دکتر محمد مصدق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

دکتر محمد مصدق

 

دکتر محمد مصدق ملقب به مصدق السلطنه رجل سیاسی ایران، پسر میرزا هدایت در سال 1261 متولد شد. پدرش میرزا هدایت الله وزیر دفتر استیفاء دوران ناصری و از مردان تجدد طلب و پیرو امیرکبیر و از معاریف شهرستان آشتیان و مادرش ملک تاج خانم نجم السلطنه بنیانگذار بیمارستان نجمیه دختر فیروز میرزا پسر عباس میرزا ولیعهد فرزند فتحعلی شاه قاجار است. تحصیلات مقدماتی را در تهران به انجام رساند و در سال 1278 ه.ش برای تحصیلات عالیه به پاریس عزیمت کرد و بعد از اتمام دوره مدرسه علوم سیاسی پاریس به دانشگاه نوشاتل سوئیس وارد شد و در 1293 به اخذ درجه دکتری در حقوق نایل گردید و بعد به ایران بازگشت چون مخالف قرارداد 1919 ( 1298 ه.ش) ایران و انگلیس بود در بهار 1298 به سوئیس بازگشت و قصد داشت در آنجا مشغول کار شود که کابینه مشیرالدوله برای تصدی وزارت دادگستری از وی دعوت کرد. در حین مراجعت به ایران از راه هندوستان و بندر بوشهر در پاییز سال 1299 به حکومت فارس منصوب شد. با این همه در اسفند همان سال، از شناسایی کودتای سیدضیاءالدین طباطبایی امتناع ورزید پس از سقوط سید ضیاءالدین در سال 1300 به وزارت منصوب شد و به اصلاحات در این وزارتخانه پرداخت. در سال 1301 حکومت آذربایجان یافت و بعد از چندی به علت عدم موافقت دولت مرکزی با نظریات او، از این سمت استعفا داد در سال 1302 وزیر امور خارجه شد.در 1303 در دوره پنجم قانونگذاری به نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی انتخاب گردید. در این دوره با واگذاری سلطنت به سردار سپه مخالفت ورزید. در دوره ششم مجددا" به وکالت مجلس از طرف مردم تهران انتخاب شد و با تشکیل مجلس موسسان مخالفت کرد و پس از اتمام این دوره چون دولت در انتخابات مجلس دخالت کرد از سیاست کناره گرفت و در قریه احمدآباد در غرب تهران اقامت گزید.با این که از سیاست به کلی به کنار بود در چهارم تیر ماه 1391 به وسیله شهربانی تهران توقیف شد و به بیرجند اعزام گردید و تا آذرماه همان سال در زندان عمومی آن شهر محبوس بود. سپس مجددا" به احمد آباد تبعید شد.پس از وقایع شهریور 1320 در دروه چهاردهم ( 1322) و شانزدهم ( 1329) بار دیگر از طرف مردم تهران به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب شد. در این دوره برای استیفای حق ملت ایران از شرکت نفت ایران و انگلیسی و دولت انگلستان جبهه ملی را تشکیل داد و به مبارزه پرداخت و در بیست و نهم استفند 1329 قانون ملی شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس شورای ملی و سنا گذراند و در اردیبهشت 1330 برای اجرای این قانون و خلع ید از شرکت نفت سابق، نخست وزیری ایران را قبول کرد. در تیرماه 1331 با این که مجلس جدید به نخست وزیری او رای تمایل داده بود، به سبب اختلاف نظر با محمد رشا پهلوی ( شاه وقت ) برای تصدی وزارت دفاع ملی، از تشکیل دولت جدید استنکاف کرد و شاه قوام السلطنه را به نخست وزیری منصوب کرد. ولی ملت با قیام سی تیر مجددا" او را به نخست وزیری برگزید.در بیست و هشتم مرداد 1332 با کودتای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره دکتر محمد مصدق

مقاله درباره محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت


مقاله درباره محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:18

آغاز زندگی وجوانی

محمد مصدق در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی در تهران، در یک خانواده اشرافی بدنیا آمد. پدرش میرزا هدایت‌الله معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره‌ ناصری و مادرش ملک تاج خانم (نجم السلطنه) فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب‌السلطنه ایران بود. هنگام مرگ میرزا هدایت‌الله در سال ۱۲۷۱ شمسی محمد ده ساله بود، و ناصرالدین شاه علاوه بر اعطای شغل و لقب میرزا هدایت‌الله به پسر ارشد او میرزا حسین خان، محمد را «مصدق‌السلطنه» نامید.

محمد خان مصدق‌السلطنه پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز به تهران آمد، به مستوفی‌گری خراسان گمارده شد و با وجود سن کم در کار خود مسلط شد و توجه و علاقه عموم را جلب نمود. مصدق‌السلطنه در اولین انتخابات دوره مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه اعیان و اشراف اصفهان انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به‌دلیل سن او که به سی سال تمام نرسیده بود رد شد. مصدق‌السلطنه در سال ۱۲۸۷ شمسی برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از خاتمه تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس به سویس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق نائل آمد.

والی‌گری و وزارت

مراجعت مصدق به ایران با آغاز جنگ جهانی اول مصادف بود. مصدق‌السلطنه با سوابقی که در امور مالیه و مستوفی‌گری خراسان داشت به خدمت در وزارت مالیه دعوت شد. قریب چهارده ماه در کابینه‌های مختلف این سمت را حفظ کرد. در حکومت صمصام السلطنه به علت اختلاف با وزیر وقت مالیه (مشار الملک) از معاونت وزارت مالیه استعفا داد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق الدوله عازم اروپا شد. در این دوران قرارداد ۱۹۱۹ به امضای وثوق‌الدوله رسید و مخالفت گسترده آزادی‌خواهان ایرانی با آن شروع شد. دکتر مصدق نیز در اروپا به انتشار نامه‌هاو مقاله‌هائی در مخالفت با این قرارداد اقدام کرد. اندکی بعد مشیرالدوله که به جای وثوق الدوله به نخست وزیری انتخاب شد، او را برای تصدی وزارت عدلیه به ایران دعوت کرد.

در مراجعت به ایران از طریق بندر بوشهر، پس از ورود به شیراز بر حسب تقاضای محترمین فارس به والیگری (استانداری) فارس منصوب شد و تا کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ در این مقام ماند. پس از کودتای سید ضیاء و رضاخان، دکتر مصدق دولت کودتا را به رسمیت نشناخت و از مقام خود مستعفی گشت. پس از استعفا از فارس عازم تهران شد ولی به دعوت سران بختیاری به آن دیار رفت.

با سقوط کابینه سید ضیاء، قوام السلطنه به نخست وزیری رسید و دکتر مصدق را به وزارت مالیه (دارائی) انتخاب کرد. با سقوط دولت قوام السلطنه و روی کار آمدن مجدد مشیرالدوله از مصدق خواسته شد که والی آذربایجان شود. بخاطر سرپیچی فرمانده قشون آذربایجان از اوامرش بدستور رضاخان سردار سپه، وزیر جنگ وقت، از این سمت مستعفی گشت و به تهران مراجعت کرد. در خرداد ماه ۱۳۰۲ دکتر مصدق در کابینه مشیرالدوله به سمت وزیر خارجه انتخاب شد و با خواسته انگلیسیها برای دو ملیون لیره که مدعی بودند برای ایجاد پلیس جنوب خرج کرده‌اند بشدت مخالفت نمود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت

تحقیق و بررسی در مورد دکتر محمد مصدق 11ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی در مورد دکتر محمد مصدق 11ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

دکتر محمد مصدق

دکتر محمد مصدق در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی در تهران، در یک خانواده اشرافی بدنیا آمد. پدر او میرزا هدایت الله معروف به " وزیر دفتر " از رجال عصر ناصری و مادرش ملک تاج خانم نجم السلطنه فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوهً عباس میرزا ولیعهد و نایت السلطنه ایران بود. میرزا هدایت الله که مدت مدیدی در سمت " رئیس دفتر استیفاء " امور مربوط به وزارت مالیه را در زمان سلطنت ناصرالدین شاه به عهده داشت، لقب مستوفی الممالکی را بعد از پسر عمویش میرزا یوسف مستوفی الممالک از آن خود می دانست، ولی میرزا یوسف در زمان حیات خود لقب مستوفی الممالک را برای پسر خردسالش میرزا حسن گرفت و میرزا هدایت الله بعنوان اعتراض از سمت خود استعفا نمود. بعد از مرگ میرزا یوسف، ناصرالدین شاه میرزا هدایت الله را به کفالت امور مالیه و سرپرستی میرزا حسن منصوب کرد.

میرزا هدایت الله سه پسر داشت که محمد کوچکترین آنها بود. هنگام مرگ میرزا هدایت الله در سال ۱۲۷۱ شمسی محمد ده ساله بود، ولی ناصرالدین شاه علاوه بر اعطای شغل و لقب میرزا هدایت الله به پسر ارشد او میرزا حسین خان، به دو پسر دیگر او هم القابی داد، و محمد را " مصدق السلطنه " نامید. دکتر مصدق در خاطرات خود از دوران کودکیش می نویسد: " چون مادرم پس از فوت پدر با برادرم میرزا حسین وزیر دفتر اختلاف پیدا کرد، با میرزا فضل الله خان وکیل الملک منشی باشی ولیعهد مظفرالدین شاه ازدواج نمود و مرا هم با خود به تبریز برد. در آن موقع من در حدود دوازده سال داشتم.

محمد خان مصدق السلطنه پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در تبریز همراه پدر خوانده اش، که بعد از جلوس مظفرالدین شاه بر تخت سلطنت به سمت منشی مخصوص شاه تعیین شده بود، به تهران آمد.

مصدق السلطنه با وجود سن کم در نخستین سالهای خدمت در مقام مستوفی گری خراسان کاملا در کار خود مسلط شد و توجه و علاقه عموم را به طرف خود جلب نمود. در باره خدمات او در خراسان افضل الملک در کتاب افضل التواریخ چنین می نویسد: " میرزا محمد خان مصدق السلطنه را امروز از طرف شغل مستوفی و محاسب خراسان گویند، لیکن رتبه و حسب و نسب و استعدا و هوش و فضل و حسابدانی این طفل یک شبه ره صد ساله می رود. این جوان بقدری آداب دان و قاعده پرداز است که هیچ مزیدی بر آن متصور نیست.

گفتار و رفتار و پذیرائی و احتراماتش در حق مردم به طوری است که خود او از متانت و بزرگی خارج نمی شود، ولی بدون تزویر و ریا با کمال خفض جناح کمال ادب را درباره مردمان بجای می آورد و نهایت مرتبه انسانیت و خوش خلقی و تواضع را سرمشق خود قرار داده است".

مصدق السلطنه بعد از مراجعت به تهران در اولین انتخابات دوره مشروطیت نامزد وکالت شد. او به نمایندگی از طبقه اعیان و اشراف اصفهان در اولین دوره تقنینیه انتخاب گردید؛ ولی اعتبار نامه او بدلیل این که سن او به سی سال تمام نرسیده بود رد شد.

مصدق السلطنه در سال ۱۲۸۷ شمسی برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از خاتمه تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس به سویس رفت و در این مرحله به اخذ درجه دکترای حقوق نائل آمد. مراجعت مصدق به ایران با آغاز جنگ جهانی اول مصادف بود. بعد از مراجعت به ایران مصدق السلطنه با سوابقی که در امور مالیه و مستوفی گری خراسان داشت به خدمت در وزارت مالیه دعوت شد. دکتر مصدق قریب چهارده ماه در کابینه های مختلف این سمت را حفظ می کند تا اینکه سرانجام در حکومت صمصام السلطنه به علت اختلاف با وزیر وقت مالیه مشار الملک از معاونت وزارت مالیه استعفا می دهد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق الدوله مجدداً عازم اروپا می شود.

دکتر مصدق در خاطرات خود از دوران اقامت در سویس که آنرا " وطن ثانوی

" خود می خواند می نویسد: " در آنجا بودم که قرارداد وثوق الدوله بین ایران و انگلیس منعقد گردید.... تصمیم گرفتم در سویس اقامت کنم و به کار تجارت پردازم. مقدار قلیلی هم کالا که در ایران کمیاب شده بود خریده و به ایران فرستادم؛ و بعد چنین صلاح دیدم که با پسر و دختر بزرگم که ده سال بود وطن خود را ندیده بودند به ایران بیایم و بعد از تصفیه کارهایم از ایران مهاجرت نمایم.

این بود که همان راهی که رفته بودم به قصد مراجعت به ایران حرکت نمودم..." دکتر مصدق سپس شرح مفصلی از جریان مسافرت خود از طریق قفقاز به ایران داده و از آن جمله می نویسد چون کمونیستها بر این منطقه مسلط شده بودند، به او توصیه کرده بودند که دستهایش را با دوده سیاه کند تا کسی او را سرمایه دار نداند! دکتر مصدق اضافه می کند " به دستور ژنران قنسول ایران در تفلیس اتومبیلی تهیه نمودند که با پرداخت چهل هزار مناتت مرا به پتروسکی برساند و از آنجا از طریق دریا وارد مشهد سر بابلسر فعلی شویم.

ولی چند ساعتی قبل از حرکت خبر رسید که کمونیستها دربند را تصرف کرده اند که از این طریق نیز مایوس شدم و چون ناامنی در تفلیس رو به شدت می گذاشت از همان خطی که آمده بودم به سویس مراجعت کردم.

بعد از مراجعت دکتر مصدق به سویس، مشیرالدوله که به جای وثوق الدوله به نخست وزیری انتخاب شده بود، تلگرافی بعنوان مصدق السلطنه به سویس فرستاد و او را برای تصدی وزارت عدلیه به ایران دعوت کرد. دکتر مصدق تصمیم گرفت از راه بنادر جنوب به ایران مراجعت کند.

در مراجعت دکتر مصدق به ایران از طریق بندر بوشهر، پس از ورود به شیراز بر حسب تقاضای محترمین فارس و والیگری استانداری فارس منصوب شد و تا کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ در این مقام ماند و برای ایجاد امنیت و جلوگیری از تعدی قدمهای موثری برداشت.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد دکتر محمد مصدق 11ص

تحقیق و بررسی در مورد دکتر مصدق

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی در مورد دکتر مصدق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

به نام خدا

محمد مصدق (۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ - ۱۴ اسفند ۱۳۴۵) دولت‌مرد ایرانی و نخست‌وزیر ایران از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ بود.

وی همچنین به عنوان معمار ملی شدن صنعت نفت ایران که زیر نفوذ بریتانیا (شرکت نفت ایران و انگلیس بعدها بریتیش پترولیوم بی پی) بود شناخته می‌شود.[۱]

آغاز زندگی وجوانی

محمد مصدق در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی در تهران (به روایتی مصدق در روستای آهو از توابع آشتیان به دنیا آمده‌است که این روایت قویتر می‌باشد همانطور که اقای محمد رضا محتاط در کتاب نامداران اراک صفحه ۲۲۰ آورده‌است.) بدنیا آمد. پدرش میرزا هدایت‌الله آشتیانی معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره‌ ناصری و مادرش ملک تاج خانم (نجم السلطنه) فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب‌السلطنه ایران بود.

در سال ۱۳۱۴ دائی مصدق (عبدالحسین میرزا فرمانفرما) در حالیکه محمد مصدق ۱۷ سال بیشتر نداشت با بقیه افراد فامیل مادری بر علیه اتابک توطئه کردند و با دسیسه اتابک را کنار زدند و مصدق مستوفی خراسان شد.

هنگام مرگ میرزا هدایت‌الله در سال ۱۲۷۱ شمسی محمد ده ساله بود، و ناصرالدین شاه علاوه بر اعطای شغل و لقب میرزا هدایت‌الله به پسر ارشد او میرزا حسین خان، محمد را «مصدق‌السلطنه» نامید.

محمد خان مصدق‌السلطنه پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز به تهران آمد، به مستوفی‌گری خراسان گمارده شد و با وجود سن کم در کار خود مسلط شد و توجه و علاقه عموم را جلب نمود.

مصدق‌السلطنه در اولین انتخابات دوره مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه اعیان و اشراف اصفهان انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به‌دلیل سن او که به سی سال تمام نرسیده بود رد شد.

مصدق‌السلطنه در سال ۱۲۸۷ خورشیدی برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از خاتمه تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس به سویس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق در دانشگاه نوشاتل نائل آمد.

والی‌گری و وزارت

مراجعت مصدق به ایران با آغاز جنگ جهانی اول مصادف بود. مصدق‌السلطنه با سوابقی که در امور مالیه و مستوفی‌گری خراسان داشت به خدمت در وزارت مالیه دعوت شد. قریب چهارده ماه در کابینه‌های مختلف این سمت را حفظ کرد. در حکومت صمصام السلطنه به علت اختلاف با وزیر وقت مالیه (مشار الملک) از معاونت وزارت مالیه استعفا داد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق الدوله عازم اروپا شد. در این دوران قرارداد ۱۹۱۹ به امضای وثوق‌الدوله رسید و مخالفت گسترده آزادی‌خواهان ایرانی با آن شروع شد. دکتر مصدق نیز در اروپا به انتشار نامه‌هاو مقاله‌هائی در مخالفت با این قرارداد اقدام کرد.

اندکی بعد مشیرالدوله که به جای وثوق الدوله به نخست‌وزیری انتخاب شد، او را برای تصدی وزارت عدلیه به ایران دعوت کرد.

در مراجعت به ایران از طریق بندر بوشهر، پس از ورود به شیراز بر حسب تقاضای محترمین فارس به والیگری (استانداری) فارس منصوب شد و تا کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ در این مقام ماند.

پس از کودتای سید ضیاء و رضاخان، دکتر مصدق دولت کودتا را به رسمیت نشناخت و از مقام خود مستعفی گشت. پس از استعفا از فارس عازم تهران شد ولی به دعوت سران بختیاری به آن دیار رفت.

با سقوط کابینه سید ضیاء، قوام السلطنه به نخست وزیری رسید و دکتر مصدق را به وزارت مالیه (دارائی) انتخاب کرد.

با سقوط دولت قوام السلطنه و روی کار آمدن مجدد مشیرالدوله از مصدق خواسته شد که والی آذربایجان شود. بخاطر سرپیچی فرمانده قشون آذربایجان از اوامرش بدستور رضاخان سردار سپه، وزیر جنگ وقت، از این سمت مستعفی گشت و به تهران مراجعت کرد.

در خرداد ماه ۱۳۰۲ دکتر مصدق در کابینه مشیرالدوله به سمت وزیر خارجه انتخاب شد و با خواسته انگلیسیها برای دو ملیون لیره که مدعی بودند برای ایجاد پلیس جنوب خرج کرده‌اند بشدت مخالفت نمود.

پس از استعفای مشیرالدوله، سردار سپه به نخست وزیری رسید و دکتر مصدق از همکاری با او خودداری کرد.

دوره رضاشاه

دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی به وکالت مردم تهران انتخاب شد. در همین زمان که با صحنه سازی سلطنت خاندان قاجار منقرض شد و رضا خان سردار سپه نخست وزیر وقت به شاهی رسید، او با این انتخاب به مخالفت برخاست.

با پایان مجلس ششم و آغاز دیکتاتوری رضاشاه دکتر مصدق خانه نشین شد و در اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد ولی پس از چند ماه با کمک ارنست پرون (دوست ولیعهد) آزاد شد و تحت نظر در ملک خود در احمد آباد مجبور به سکوت شد.[۲] [۳] در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران به‌وسیله نیروهای شوروی و بریتانیا، رضا شاه از سلطنت برکنار و به آفریقای جنوبی تبعید شد و دکتر مصدق به تهران برگشت.

نهضت ملی‌شدن صنعت نفت ایران

دکتر مصدق پس از شهریور ۲۰ و سقوط رضاشاه در انتخابات دوره ۱۴ مجلس بار دیگر در مقام وکیل اول تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در این مجلس برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، او طرحی قانونی را به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند منع می‌شد.

در انتخابات دوره ۱۵ مجلس با مداخلات قوام‌السلطنه (نخست وزیر) و شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست قدم بمجلس بگذارد. در این دوره هدف عوامل وابسته به بریتانیا این بود که قرارداد سال ۱۹۳۳ دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغه‌ای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. بر اثر فشار افکار عمومی و همچنین مساعی اقلیت چهارنفره مجلس، خصوصا نطق چندین روزه حسین مکی در مخالفت با این لایحه، مقصود انگلیسی‌ها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم به‌سر رسید.[۴] در ۱۳۲۸ دکتر مصدق و همراهان وی همچون احمدملکی، حسین فاطمی، دکتر کریم سنجابی، مهندس احمد زیرک‌زاده و دکتر سید علی شایگان اقدام به پایه گذاری جبهه ملی ایران کردند. گسترش فعالیت‌های سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. دکتر مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به «نهضت ملی شدن نفت» معروف شد، هدایت می‌کرد.

ملی شدن نفت و نخست وزیری

/


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد دکتر مصدق

تحقیق و بررسی در ورد دکتر محمد مصدق 21 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی در ورد دکتر محمد مصدق 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مقدمه

دکتر محمد مصدق(1345-1261) نخست‌وزیر دولت مردمی ایران و یکی از رهبران جنبش ملی‌کردن صنعت نفت بود. او که از دانشگاه نوشاتل سوییس در رشته‌ی حقوق درجه‌ی دکترا گرفته بود، توانست بر حق بودن مردم ایران را در موضوع نفت در دادگاه لاهه ثابت کند. اما کودتایی که با پشتیبانی انگلیس و آمریکا و همراهی برخی نیروهای داخلی در 28 مرداد 1332 رخ داد، بازگشت دوباره‌ی نظام خودکامه‌ی پهلوی و خانه‌نشینی مصدق را به همراه داشت. با این همه، کار ماندگار او الهام‌بخش جنبش‌های ضد استعماری در منطقه شد.

کودکی و جوانی

محمد مصدق روز 29 اردیبهشت سال 1261 خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش میرزا هدایت آشتیانی، وزیر دفتر استیفا(دارایی) در دوران ناصرالدین‌شاه قاجار بود که گرایش زیادی به میرزاتقی‌خان امیرکبیر داشت. مادرش ملک تاج خانم(نجم السلطنه) نواده‌ی عباس‌میرزا و بنیان‌گذار بیمارستان نجمیه‌ی تهران بود. مصدق در خانواده‌ای پرورش یافت که به اسلام، حضرت محمد(ص) و خاندان پاکش علاقه‌ی فراوان داشتند. میرزا حسن‌خان اعتماد السلطنه، وزیر انطباعات(چاپ و نشر) ناصرالدین شاه، در روزنامه‌ی خاطرات خود آورده است که هر گاه نشستی از درباریان برگزار می‌شد و می‌خواستند در ادامه‌ی کار به هجوگویی و یا نوشیدن شراب بپردازند، میرزا هدایت از آن نشست بیرون می‌رفت.

مصدق آموزش‌های معمول در آن زمان را در تهران فراگرفت و پس از مرگ پدر به مقام استیفای خراسان برگزیده شد. اما از آن‌جا که به علوم نوین علاقه داشت، کار پدران خود را رها کرد و در مدرسه‌ی سیاسی تهران، که به تازگی برپا شده بود، به ادامه‌ی تحصیل پرداخت. او که در جریان انقلاب مشروطه به جرگه‌ی آزادی‌خواهان پیوسته بود، پس از آن که محمدعلی شاه مجلس را به توپ بست، زمانی را مانند بسیاری از آزادی‌خواهان فراری شد و پنهانی زندگی می‌کرد. سپس از راه روسیه به اروپا رفت و در مدرسه‌ی علوم سیاسی پاریس به فراگیری آموزش‌های عالی پرداخت. او پس از دو سال به دلیل بیماری به ایران بازگشت، اما پس از پنج ماه راهی سوییس شد و در نوشاتل در رشته‌ی حقوق به فراگیری دانش پرداخت. سرانجام در سال 1913 میلادی توانست درجه‌ی دکترای حقوق را دریافت کند و پس از یک دوره کارآموزی، پروانه‌ی وکالت گرفت.

استان‌دار مردمی

مصدق بی‌درنگ به ایران بازگشت و در مدرسه‌ی علوم سیاسی به آموزش حقوق پرداخت. او در سال 1296 خورشیدی به عنوان معاون وزارت مالیه(دارایی) و عضو کمیسیون تطبیق و حوالجات شد. در دوره‌ی نخست‌وزیری وثوق الدوله با قرارداد 1919 سخت مخالفت کرد و بدر سفر خود به اروپا، بیانه‌های اعتراض‌آمیزی در روزنامه‌های اروپا به چاپ رساند. سرانجام آن قرارداد شکست خورد، وثوق‌الدوله برکنار شد و مشیرالدوله بر سر کار آمد. مصدق از سوی مشیرالدوله به وزارت عدلیه(دادگستری) برگزیده شده بود، اما در بازگشت به ایران از راه بوشهر به درخواست مردم فارس به والی‌گری(استان‌داری)آن‌جا برگزیده شد و تا کودتای اسفند 1299 خورشیدی در همان‌جا ماند.

مصدق در دورانی که در فارس بود برای برقراری امنیت و جلوگیری از باجگیری سرمایه‌داران و زورمداران از مردم کوشش‌های فراوانی کرد. در همان دوران بود که به یکی از عالمان شیراز به نام آیت‌الله سید محمد شریف تقوی کمک کرد تا کتابی را که با نام قانون الهی نوشته بود به چاپ برساند. آیت‌الله تقوی در آغاز کتاب خود از هم‌یاری مصدق چنین یاد کرده است:"چندین سال است که من این کتاب را نوشته‌ام، اما تا کنون امکان مادی برای چاپ آن نداشتم تا این که آقای دکتر مصدق والی فارس شد." سپس با تمجید و تجلیل از مصدق عنوان می کند که او هزینه‌ی چاپ آن کتاب را پرداخته است.

پس از کودتای سید ضیا‌ءالدین طباطبایی و رضاخان میرپنج، دکتر مصدق از نخستین شخصیت‌ها سیاسی بود که با آن کودتا مخالفت کرد و ابلاغیه‌ی حکومت را در فارس انتشار نداد. کوشش او برای تشویق احمدشاه قاجار به پایداری در برابر کودتا به جایی نرسید و چون می‌دانست سید ضیاء‌الدین طباطبایی، نخست‌وزیر کودتا، به دموکراسی و آزادی باور نداشت، از والی‌گری فارس استعفا داد. پس از اندکی قوام‌السلطنه، نخست‌وزیر، او را برای وزارت دارایی برگزید، اما مصدق به علت حضور آرمیتاژ اسمیت، مستشار انگلیسی، در آن وزارت‌خانه از پذیرش آن سرباز زد. اما پس از رفتن مستشار انگلیسی در آبان 1300 خورشیدی با گرفتن اختیارهایی از مجلس شورای ملی به وزارت دارایی رفت. با این همه، دولت قوام چندان دوام نیاورد.

دکتر مصدق در 28 بهمن‌ماه 1300 خورشیدی به استانداری آذربایجان برگزیده شد و تا میانه‌ی سال 1301 خورشیدی در مان جایگاه بود. او کوشش‌های فراوانی برای آسایش مردم آذربایجان انجام داد، اما کارشکنی‌های رضاخان، که در آن زمان وزیر جنگ بود، استعفای مصدق را در پی داشت. در پی استعفای دکتر مصدق، نامه‌ها و تلگراف‌های فراوانی از سوی عالمان بزرگ آذربایجان، از جمله میرزا باقر رضی، محمد بن موسی ثقه الاسلام، عبدالحسین حسنی و حاج صادق آقا بزرگ به سوی قوام‌السلطنه، رییس الوزرا(نخست‌وزیر) فرستاده شد که خواستار بازگشت مصدق به جایگاه خود بودند.

نماینده‌ی آزادی‌خواه

مصدق در دوره‌ی پنجم مجلس شورای ملی نمایندگی مردم تهران را به دست آورد. در همان دوره بود که موضوع تغییر سلطنت و پادشاه شدن رضاخان، که در آن زمان نخست وزیر احمدشاه و هم‌زمان وزیر جنگ بود، مطرح شد. مصدق که از ویرانی‌ها و گرفتاری‌هایی که نظام خودکامه‌ی قاجار برای مردم ایران به بار آورده بود، نیک آگاه بود و بزرگ‌ترین دستاورد انقلاب مشروطه را تفکیک قوا، به وجود آمدن مجلس شورا و کاستن از دخالت های شاه در کارهای کشور می‌دانست، از مخالفان سرسخت پی‌ریزی یک نظام خودکامه‌ی دیگر شد. او در جلسه ی نهم آبان‌ماه 1304 خورشیدی در سخنرانی خود در مجلس مخالفت خود را با پادشاه شدن رضاخان این گونه بیان کرد:

"بنده در سال گذشته در حضور آقایان محترم به کلام‌الله مجید قسم یاد کردم که به مملکت و ملت خیانت نکنم. آن ساعتی که قسم خوردم مسلمان بودم و حالا هم مسلمان هستم و از آقایان تمنا دارم به احترام این فرآن برخیزند و در حضور همه‌ی آقایان شهادت خود را می‌گویم، اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله. من به این کلام الله مجید قسم یاد کردم و این ساعت هم کلام الله خصم من باشد اگر در عقیده‌ی خودم یک اختلاف و تفاوتی حاصل کرده باشم. من همان بودم که هستم و امروز هم اگر چیزی بر خلاف مصالح مملکت خود ببینم ناچار می‌شوم برای حفظ مملکت و حفظ قومیت و بقای اسلام از اضهار عقیده خودداری نکنم."

سپس بدون هراس و ترس از رضاخان، از مردی که همه‌ی نیروی حکومتی آن روزگار را در دست داشت، این گونه از پی‌ریزی یک حکومت خودکامه و ضدآزادی به نمایندگان هشدار داد:

" خوب، اگر ما قائل شویم که آقای رییس الوزرا(سردار سپه) پادشاه بشوند و در کارهای مملکت هم دخالت کنند، شاه هستند، رئیس الوزرا هستند، فرمانده‌ی کل قوا هستند. بنده اگر سرم را ببرند و تکه‌تکه‌ام بکنند و آقا سید یعقوب هزار فحش هم به من بدهند، زیر بار این حرف‌ها نمی‌روم. آقای سید یعقوب، شما مشروطه‌طلب بودید، آزادی‌خواه بودید. بنده خودم شما را در این مملکت دیدم که بالای منبر می‌رفتید و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در ورد دکتر محمد مصدق 21 ص