لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات: 51
پروژه تحقیقاتی دوره کارشناسی ارشد
رشته تحصیلی: فقه وحقوق
معنای لغوی ضمان
در اینکه لغت ضمان از چه کلمهای مشتق شده اختلاف میباشد. برخی میگویند ضمان از ضم به معنای ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر است. در حالیکه اکثر لغویون ضمان را در مصدر ضمن میدانند که معنای آن چیزی را به عهده کسی نهادن میباشد. قول اول را صاحب کشافالقناع گفته است.
او میگوید: «ضمان مشتق از ضم است» و در ادامه میافزاید: «اگر اشکال شود به اینکه لامالفعل در ضمان «نون» است در حالیکه در ضم «میم» است در پاسخ گفته میشود این به خاطر اشتقاق اکبر است. و منظور این است که ضمان با توجه به معنای آن در بسیاری از حروف اصلی نیز با «ضم» مشترک است.[1]
اما قائلین دوم بسیارند که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
درالقاموس آمده است: «ضمن الشیء و به کعلم ضماناً و ضمناً فهو ضمین کفله»[2]
مؤلف «تاجالعروس» میگوید: «ضمن الشیء به معنی تضمنه و منه قولهم، مضمون الکتاب کذا وکذا»[3]
در لسانالعرب چنین آمده: «ضمن: الضمین! ضمنالشیء و به ضمناً و ضمانا، کفل به و ضمنه ایاه کفله»
از تمام نظارت درمییابیم که ضمان مأخوذ از «ضمن» است و نه «ضم» پس هرگاه گفته شود: ضمنت مالک معنای آن این است که «من آن را به ملکیت خودم درآوردم و عهده من به آن مشغول است» نه اینکه «من مال تو را به مال خودم ضمیمه کردم» زیرا این معنی غلط است و علت بطلان این است که اگر اصل ضمن عبارت باشد از «ضم یا ضمم» در این صورت، وجهی برای حذف یک میم و تبدیل آن به «نون» وجود ندارد. پس حقیقت این است که ضمن اصل است برای ضمان و ضمان از آن مأخوذ میباشد.
معنی اصطلاحی ضمان:
مفهوم ضمان در اصطلاح فقها و حقوقدانان اسلامی به دو بخش کلی تقسیم میشود که با بیان هریک از این دو بخش معنای اصطلاحی ضمان روشن خواهد شد.
1- ضمان جعلی 2- ضمان قهری و خارج از قرارداد
- ضمان جعلی: تعهدی است که در آن متعهد به اختیار خود عهدهدار پرداخت مالی میشود.[4]
- ضمان قهری و خارج از قرارداد: نام دیگر این ضمان، ضمان واقعی است که آن را ضمان مثل یا قیمت نیز گویند.[5] و آن عبارت است از اینکه شخصی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در مقابل تصرف مال دیگری تعهد پرداخت مقدار معینی نکرده است اعم از آنکه اصلاً تعهدی وجود نداشته باشد و ضمان منحصراً به حکم قانون باشد. مانند موارد: ید، اتلاف، سبب و غیره. و یا اگر تعهدی هم وجود داشته تعهد صحیحی نیست. مانند مقبوض به عقد فاسد یا تعهد صحیحی وجود دارد ولی مقدار مورد تعهد تعیین نشده است مانند عاریه به شرط ضمان و عاریه طلا و نقره.
تحقیق در مورد قاعده ید