اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد شیطان و مشکلات جوانان

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد شیطان و مشکلات جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شیطان و مشکلات جوانان


تحقیق در مورد شیطان و مشکلات جوانان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 11

شیطان و مشکلات جوانان

 

مهر:شلوارهای گشاد، لباسهای رنگی جلف، انگشتر‌های خاص تیغ دار، دستبندهای عجیب، گردنبندهای اسکلتی با موهای بلند یا سر طاس نشانه‌هایی ویژه گروههای همسو با شیطان پرستی است که حضور افرادی با چنین ظاهری در شهر کرج هر چند انگشت شمار اما هشدار دهنده است.
در حالی که بعضی متولیان فرهنگ و هنر دست روی دست گذاشته و بودجه های ملی را صرف برگزاری این همایش و آن کنفرانس می کنند تا حرفها و شعارهای رنگارنگ در سطور کاغذی گزارش کارها به تصویر کشیده شود و همراه با تشویق حضار از بلندگوهای سخنرانی به گوش رسد ، دشمنان این مرز و بوم پا را از برگزاری همایش، کنفرانس و گردهماییهای یکبار مصرف فراتر گذاشته و در دایره عمل از هر روزنه ای برای نفوذ به فکر و روح اقشار مختلف جامعه به ویژه قشر جوان و نوجوان استفاده می کنند.
امروز برخلاف تصور عده ای که جنگ و دشمنی را تنها در آمدن توپ و تانک به مرزها و درگیری مسلحانه خلاصه می کنند جنگ و رویایی قدرتها از زمین و هوا به مرزهای اندیشه کشیده شده است و ابرقدرت های جهان از راههای مختلف می کوشند تا هویت، اندیشه و باور حاکم بر افراد یک جامعه را بر علیه دین، مذهب و ملیت آن کشور تحریک کنند و از آب گل آلود برای خود ماهیهای فربه بگیرند.
مسلما جامعه ای که ساکنان آن نسبت به هنجارها و قوانین ان جامعه تعصب خاصی نداشته باشند در هنگام خطر نیز واکنش لازم را برای نجات آن از خود بروز نمی دهند که این یعنی تسلیم در برابر دشمن، بدون جنگ و خونریزی!
تلاش برای دوری جوانان از مذهب و اندیشه های ناب اسلام، سوق دادن مردم به طرح سئوالاتی درباره آفرینش و فلسفه وجودی جهان که هرگز به جوابهای منطقی نمی رسد، خشن جلوه دادن اسلام و تبلیغ مذاهب دیگر در کانالهای فارسی زبان غرب، سوء استفاده از مشکلات اجتماعی نظیر بیکاری، گرانی، تورم، مسائل ازدواج و... و منتسب کردن آنها به حکومت دینی در کشور، ساختن حباب کاغذ از جامعه بدون قید و بند با طرح موضوعات موهوم و .... از جمله اندیشه هایی است که امروز در قالب « فرقه های انحرافی و مکاتب الحادی »  به آحاد مختلف جامعه عرضه می شود.
این موضوعات  قبل از آنکه زنگ خطری را به صورت جدی برای مسئولان به صدا در آورد تعداد قابل توجهی را به سمت خود کشانده است تا شاید جوانان و نوجوانان رشید این کشور با چشمانی بسته و ذهنی گنگ در صف فریب خوردگان اهریمن بایستند و چه بسا در این راه  جان و مال و ناموس خود را نیز از دست بدهند.
در این بین شهر کرج و به خصوص شهرهای اقماری آن از وجود چنین خطری مصون نیست و هر از گاهی از گوشه و اطراف خبر دستگیری و متلاشی شدن برخی باندها که در راستای رشد و گسترش فرقه های انحرافی و مکاتب الحادی فعالیت می کنند به گوش می رسد که البته آهنگ اقدامات پیشگیرانه با رشد این فرقه ها همخوانی ندارد.
زمانی که دو سال قبل فرمانده وقت انتظامی استان تهران از دستگیری دهها عضو یک گروه شیطان پرست در کنسرتی که در باغات اطراف شهر کرج برگزار شده بود خبر داد ، مسئولان و شهروندان آگاه شدند که خطر گرایش جوانان ونوجوانان به فرقه های انحرافی و عرفانهای نوظهور از مرحله تهدید گذشته و برخی با جسارت تمام، جشنها و مراسم شیطانی خود را با سر و صدای زیاد برگزار می کنند که دستگیری دهها نفر از آنان در یک جشن مختلط تنها نمونه ای از آن است.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شیطان و مشکلات جوانان

تحقیق در مورد شیطان و ابلیس

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد شیطان و ابلیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شیطان و ابلیس


تحقیق در مورد  شیطان و ابلیس

لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه :18

 

 

شیطان و ابلیس در قرآن  و جایگاه آنها در پیشگاه خدا 

 

 

 ممکن است که در قرآن مسائل مختلف، چندین بار و بصورت تکراری آمده اند و خواننده از این بی ترتیبی گیج می شود و مخصوصاً در مورد ابلیس و شیطان .ابلیس نه دفعه در نه سوره مختلف با این نام ذکر می شود. ولی در هفت سوره زیر که درباره زمان بعد از آفرینش آدم است، قضایا کم یا بیش مانند یکدیگر گزارش شده اند. این هفت

 

سوره به این قرار هستند:

 

قرار است:  30) بیاد آر وقتی که پروردگار فرشتگان را فرمود: من در زمین خلیفه خواهم گماشت، گفتند: آیا کسانی خواهی گماشت که فساد کنند و خونها بریزند و ما خود تسبیح و تقدیس می کنیم. خداوند (یعنی الله) فرمود: من چیزی از اسرار خلقت بشر می دانم که شما نمی دانید. 31) و یاد داد به آدم همه اسماء را و آنگاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود: اسماء اینان را بیان کن اگر شما در دعوی خود صادقید. 32) گفتند منزهی تو، ما نمی دانیم جز آنچه تو خود به ما تعلیم فرمودی، توئی دانا و حکیم. 33) فرمود ای آدم آنها را آگاه ساز به حقایق این اسماء، چون آگاه ساخت، خدا فرمود: اکنون دانستید که من بر غیب آسمانها و زمین دانا و بر آنچه آشکار و پنهان دارید آگاهم. 34) و چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنید همه سجده کردند مگر شیطان (در متن اصلی عربی، ابلیس خوانده شده است و شیطان ترجمه غلط فارسی است!) که اِبا کرد و تکبر ورزید و از فرقه کافران گردید. متن عربی 2:34 "و اذقلنا للملآئکة اسجد و الادم فسجدوآ الآ ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین."  ((در ادامه همین سوره، یعنی 2:35، 2:36، 2:37 و 2:38 شخصیت اصلی شیطان که در متن فارسی با همان ترجمه درستِ واژه « شیطان» آمده است فاش می شود. 35) و گفتیم: ای آدم تو با جفت خود در بهشت جای گزین و در آنجا از هر نعمت که بخواهید برخوردار شوید ولی نزدیک به این درخت نشوید (یعنی درخت حیات و معرفت نیک و بد در وسط باغ بهشت) که از ستمگران خواهید بود. 36) پس به لغزش افکند آنها را شیطان ("... فازلهما الشیطان...")، از آن درخت خوردند و بیرون آورد عصیان آنان را از آن مقام و گفتیم: فرود آیید که برخی از شما برخی را دشمنید و شما را در زمین قرارگاه است تا روز مرگ. 37) پس آموخت آدم از خدای خود کلماتی که موجب پذیرفتن توبه او گردید، زیرا خدا توبه پذیر و مهربان است. 38) گفتیم همه از بهشت فرود آیید تا آنگاه که از جانب من راهنمائی برای شما آید و هر کس پیروی او کند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهد گشت. پس در این سه-چهار سوره دیدیم که شیطان آن است که موجب لغزش آدم و حوا گردید.)) خوب، دیدیم که فرشتگان از این که خدا آدم را آفرید که از خون است و موجب به فساد می شود تعجب کردند ولی به هر حال، به جز ابلیس، به پیش حضرت آدم سجده کردند.  ابلیس، فرمان خدا را اطاعت نمی کند و به عنوان »استکبر« و »الکافرین« (2:34 و 38:71) و به قول معروف »اِبا ورزید« یعنی نافرمانی کرد، در می آید (2:34، 15:31 و 20:116). بعد از این مباحث نام ابلیس حذف شده و بجای آن از واژه »الشیطان« (26:95 و 34:20) استفاده می شود که در اینجا هم واژه »ابلیس« دوباره به غلط »شیطان« ترجمه شده است. و حتی »من الجن« (]) معرفی می گردد.  معمولاً متخصصین و پژوهشگران علوم دینی اسلام به این سه سوره توجه خاصی دارند: 7:12، 17:61 و 17:61. در 7:12 آمده است: "خدا فرمود: چه چیز تو را مانع از سجده ی آدم شد که چون امر کردم نافرمانی کردی؟ گفت: من از او بهترم، که مرا از آتش آفریدی و او را از خاک." این، یکی از مهمترین قسمتها ایست که متخصصین درآن طبیعت ابلیس را مورد بحث قرار می دهند، و مسئله آن است که که ابلیس در اینجا نشان می دهد که خود، طبیعت خدا را بیشتر از او می داند، و این مسئله گناه اصلی ابلیس بشمار می آید.  طبیعتی را که در توضیحات سوره های 7:12 و 17:61 از ابلیس مشاهده می کنیم در سوره 18:50 به تکامل می رسد: " ای رسول یاد آور وقتی را که به فرشتگان فرمان دادیم که بر آدم همه سجده کنید و آنها تمام سر به سجده فرود آوردند جز شیطان (که در متن عربی باز هم ابلیس است) که از جنس جن بود (لا ابلیس کان من الجن) بدین جهت از طاعت خدای سر پیچید." پس جمعاً در این مباحث اینجا خداوند بوده که تصمیم خود را از تعالی بودن عوض کرده و به آفرینش حضرت آدم (خلیفه ای جدید بر زمین) می پردازد. و این مسئله باعث تعجب فرشتگان می شود. اما رحمت به این خداوند، که زندگی آسمانی را مانند ابلیس به زندگی زمینی ترجیح نداد. – و گر نه انسان آفریده نمی شد. ابلیس با واژه یونانی diabolos (یعنی شکایت کننده) که گاهی با lucifer (یعنی نور آورنده) هم تشبیه می شود یکی است. بالاخه مسئله این است که ادیان قبل از اسلام، از جمله دین مانوی، بودا و مسیحیت می خواستند خلقت فقط در آسمان و در برابر خداوند وجود داشته باشد و از گناه جسمی زمینی دور باشند

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شیطان و ابلیس

تحقیق در مورد شیطان

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد شیطان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شیطان


تحقیق در مورد شیطان

لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه :12

 

فهرست مطالب:

 

شیطان 

گلایه شیطان

 

 

گاهى شیطان از دست بعضى افراد گلایه مى کند. او تمام دنیا را از آن خود مى داند و مى گوید: چون مؤمنان مى دانند که دنیا از آن من است ، آن را دشمن مى دارند و دنبال آن نمى روند، اما عده اى هستند که دنیا را طالبند و به آن عشق مى ورزند.
شیخ عطار، در کتاب منطق الطیر، در همین باره داستانى را به شعر در آورده و قدرى از گلایه و ناراحتى شیطان را متذکر مى شود و مى گوید:

عاقلى شد پیش آن صاحب چله

 

کرد از ابلیس بسیارى گله

 

مرد گفتش : اى جوان مرد عزیز

 

آمد بد پیش از این ، جا بلیس

 

خسته مى بود از تو و آزرده بود

 

خاک از ظلم تو بر سر کرده بود

 

گفت : دنیا جمله اقطاع (318) من است

 

هست مؤمن آن که دنیا دشمن است .

 

تو بگو او را که عزم راه کن

 

دست از اقطاع من کوتاه کن

 

من به نیشش مى کنم آهنگ سخت

 

زآنکه در اقطاع من زد چنگ سخت

 

هر که بیرون شد زاقطاعم تمام

 

نیست با وى هیچکارم والسلام

باز نقل مى کند که روزى حضرت عیسى بن مریم علیه السلام خشتى را زیر سر خود گذاشته و خوابیده بود. شیطان آمد و گفت : اى عیسى ! مگر تو زاهد نیستى ؟ فرمود: چرا. عرض کرد: اگر زاهدى پس چرا دل به دنیا بسته اى ؟ فرمود: دل بر چه بسته ام ؟ گفت : به این خشتى که زیر سر گذاشته اى . آن حضرت خشت را از زیر سر برداشت و دور انداخت و بار دیگر خوابید.
شیخ عطار این داستان را هم به شعر آورده است :

عیسى مریم به خواب افتاده بود

 

نیم خشتى زیر سر بنهاده بود

 

چون گشاد از خواب خود عیسى نظر

 

دید ابلیس لعین را بر زبر

 

گفت : اى ملعون ! چرا ایستاده اى

 

گفت : خشتم زیر سر بنهاده اى .

 

جمله دنیا چو اقطاع من است

 

هست آن خشت از آن من و این روشن است

 

تا تصرف مى کنى در ملک من

 

خویش را آورده اى در ملک من

 

عیسى آن از زیر سر پرتاب کرد

 

روى را بر خاک و عزم خواب کرد

 

چون فکند آن نیم خشت ، ابلیس گفت :

 

من کنون رفتم تو اکنون خوش بخفت

 

چون به سر خشت لحد خواهى نهاد

 

خشت بر خشتى چرا باید نهاد

الله الرحمن الرحیم

(حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالمُتَرَدِّیَةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکَلَ الْسَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَکَّیْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالاَزْلامِ ذَلِکُمْ فِسْقٌ)
(الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاِسلام دیناً   فَمَنْ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْـرَ مُتَجَانِف لاِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ

بسیاری از علمای اهل سنت و شیعه وقتی به این آیه رسیده اند تصریح کرده اند که آیه ی (الیوم یئس ...) جدا از قسمتهای قبل و بعدش نازل شده است. البته فعلا کاری نداریم به اینکه درباره ی شان نزول آن اختلاف کرده اند. اما همینقدر مطمئن هستیم که شان نزولش را جدا از قبل و بعدش می دانند. خوب چطور اینجا سیاق را رعایت نکرده اند ؟ چرا وقتی این آیه را تفسیر می کرده اند به معنای آیات قبل و بعدش توجه نکرده اند ؟ جوابش واضح است. زیرا این آیه استطراد است که بین دو آیه ی دیگر قرار گرفته است و چون هر دو گروه روایاتی را در شان نزول (الیوم یئس ... ) داشته اند لذا به سیاق توجهی نکرده اند زیرا همانطور که گفتم سیاق توان معارضه با روایات

صحیحه را ندارد .
اصولا استطراد و تغییر سیاق و تغییر خطاب و عدول از یک موضوع به موضوع دیگر و ... از خصوصیات قران است که زیاد تکرار شده است و هم علمای سنی و هم شیعی به این خاصیت قران اعتراف کرده اند . به اقوال زیر توجه کنید:
** الطبرسی: من عادة الفصحاء فی کلامهم انّهم یذهبون من خطاب إلى غیره ویعودون إلیه، والقرآن من ذلک مملوء، وکذلک کلام العرب وأشعارهم.

از عادت فصحای عرب این است که آنها از خطابی به خطاب دیگر می روند و باز به خطاب قبلی بر می گردند...)

**الشیخ محمد عبده: إنّ من عادة القرآن أن ینتقل بالاِنسان من شأن إلى شأن ثم یعود إلى مباحث المقصد الواحد المرة بعد المرة
(از عادت قران است که انسان را از شانی به شان دیگر می برد و سپس به شان قبلی بر می گردد)

** الاِمام جعفر الصادق (علیه السلام): «إنّ الآیة من القرآن یکون أوّلها فی شیء وآخرها فی شیء».
( آیه قران [می تواند] اولش در موضوعی و آخرش در موضوع دیگری باشد )

**استطراد هو تخلل الجملة
الأجنبیة بین الکلام المتناسق ، أی أن یبدأ المتکلم فی موضوع ثم یخرج منه إلى موضوع آخر ثم ترجع إلى موضوع الأول بعد أن خرج منه
(استطراد این است که .... متکلم سخنش را در موضوعی شروع می کند سپس از آن خارج می شود و سپس به موضوع اول بر می گردد)

** ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می گوید: اعلم أن من أنواع علم البیان نوعا یسمى الاستطراد و قد یسمى الالتفات و هو من جنس التخلص و شبیه به إلا أن الاستطراد هو أن تخرج بعد أن تمهد ما ترید أن تمهده إلى الأمر الذی تروم ذکره فتذکره و کأنک غیر قاصد لذکره بالذات بل قد حصل و وقع ذکره بالعرض عن غیر قصد ثم تدعه و تترکه و تعود إلى الأمر الذی کنت فی تمهیده کالمقبل علیه و کالملغى عما استطردت بذکره . فی الاستطراد تمر على ذکر الأمر الذی استطردت به مرورا کالبرق الخاطف ثم تترکه و تنساه و تعود إلى م

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شیطان

مقاله گلایه شیطان

اختصاصی از اینو دیدی مقاله گلایه شیطان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله گلایه شیطان


مقاله  گلایه شیطان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:12

 

  

 فهرست مطالب

 

گاهى شیطان از دست بعضى افراد گلایه مى کند. او تمام دنیا را از آن خود مى داند و مى گوید: چون مؤمنان مى دانند که دنیا از آن من است ، آن را دشمن مى دارند و دنبال آن نمى روند، اما عده اى هستند که دنیا را طالبند و به آن عشق مى ورزند.
شیخ عطار، در کتاب منطق الطیر، در همین باره داستانى را به شعر در آورده و قدرى از گلایه و ناراحتى شیطان را متذکر مى شود و مى گوید:

 

عاقلى شد پیش آن صاحب چله

 

 

 

کرد از ابلیس بسیارى گله

 

 

 

مرد گفتش : اى جوان مرد عزیز

 

 

 

آمد بد پیش از این ، جا بلیس

 

 

 

خسته مى بود از تو و آزرده بود

 

 

 

خاک از ظلم تو بر سر کرده بود

 

 

 

گفت : دنیا جمله اقطاع (318) من است

 

 

 

هست مؤمن آن که دنیا دشمن است .

 

 

 

تو بگو او را که عزم راه کن

 

 

 

دست از اقطاع من کوتاه کن

 

 

 

من به نیشش مى کنم آهنگ سخت

 

 

 

زآنکه در اقطاع من زد چنگ سخت

 

 

 

هر که بیرون شد زاقطاعم تمام

 

 

 

نیست با وى هیچکارم والسلام

 

باز نقل مى کند که روزى حضرت عیسى بن مریم علیه السلام خشتى را زیر سر خود گذاشته و خوابیده بود. شیطان آمد و گفت : اى عیسى ! مگر تو زاهد نیستى ؟ فرمود: چرا. عرض کرد: اگر زاهدى پس چرا دل به دنیا بسته اى ؟ فرمود: دل بر چه بسته ام ؟ گفت : به این خشتى که زیر سر گذاشته اى . آن حضرت خشت را از زیر سر برداشت و دور انداخت و بار دیگر خوابید.
شیخ عطار این داستان را هم به شعر آورده است :

 

عیسى مریم به خواب افتاده بود

 

 

 

نیم خشتى زیر سر بنهاده بود

 

 

 

چون گشاد از خواب خود عیسى نظر

 

 

 

دید ابلیس لعین را بر زبر

 

 

 

گفت : اى ملعون ! چرا ایستاده اى

 

 

 

گفت : خشتم زیر سر بنهاده اى .

 

 

 

جمله دنیا چو اقطاع من است

 

 

 

هست آن خشت از آن من و این روشن است

 

 

 

تا تصرف مى کنى در ملک من

 

 

 

خویش را آورده اى در ملک من

 

 

 

عیسى آن از زیر سر پرتاب کرد

 

 

 

روى را بر خاک و عزم خواب کرد

 

 

 

چون فکند آن نیم خشت ، ابلیس گفت :

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله گلایه شیطان