قبل از این که به کانون های خانقاهی و مراکز تجمع صوفیان و آیین،آداب و رسوم آن بپردازیم، ضرورت دارد که به مطالبی چند در مورد چگونگی پیدایش و ظهور مسلک صوفیان و هم چنین سیر آن در بین مسلمانان اشاره کرده، سپس به شناخت موضوع اصلی اقدام کنیم. موضوع عرفان و تصوف اسلامی که از زمان پیدایش و تحوّلات مربوط به آن بیش از دوازده قرن میگذرد از مسائل مهّم فرهنگ و تمدّن اسلامی میباشد. توجّه به موضوع عرفان و تصوف در کشورهای اسلامی توسط محققان شرقی و غربی از مدّت ها قبل آغاز و پیگیری شده است. از آنجا که بخش مهّمی از فرهنگ دینی و اجتماعی مسلمانان در بطن مسائل عرفانی قرار گرفته و شناخت فرهنگ اسلام بدون شناخت موضوع عرفان و تصوف آن ممکن نیست. پس این مهّم، پژوهش در مقولهی عرفان و تصوف را ایجاب کرده است. از سویی هم به دلیل این که قسمتی از تاریخ ادبی و دینی سرزمین ایرانیان تحت قلمرو مسائل عرفانی قرار دارد، لازم است برای شناخت هرچه بیشتر فرهنگ وتمدّن این سرزمین تحقیق و بررسی کافی به انجام رسد.
مسلک تصوف تقریباً از نیمهی دوّم قرن دوّم با ظهور مشاهیری از صوفیان هم چون: ابراهیم ادهم 160 هـ .ق و فضیل عیاض 187هـ.ق و شقیق بلخی196هـ .ق پایه گذاری شده و در قرن سوّم بوده که توانسته خود را به عنوان مسلکی معروف و مشخص و مستقل معرفی کند.بعد از آن آیین تصوف در طول عمر خود مراحل مختلفی را تجربه کرده و در عین پای بندی به مذهب اسلام توانسته تا حدودی موجب تولّد و پیدایش فرهنگ عرفانی ایران و هند و مسیحی گردد. تا قرن هفتم وهشتم این سیر تکاملی چه در ایران و چه در دیگر نواحی اسلامی به حیات خود ادامه داده و بعد از آن هم تا در دوران معاصر، اکثر سخنان صوفیان پیشین تکرار و تشریح گردیده است.
میتوان اذعان کرد که برای تصوف تعریفی جامع و مانع وجود ندارد چرا که هرعارف و محققی از زاویهی دید خود به این مقوله نگریسته و از آن تعبیری به دست داده است. چنان که میتوان گفت هر فرد صوفی بیانگر نوعی تصوف است. گروهی اصل لغت تصوف وصوفی را عربی و مشتق از صفا و صوفیه و منسوب به اهل صفّه دانستهاند. برخی از روایت ها در مورد طایفهی صوفیه به قرار ذیل است:
1-«انتساب به صفّه که گروهی از اصحاب رسول اکرم(ص) در صفّهی مسجد پیغمبر سکونت داشتند، که در نهایت فقر زندگی میکردند. » ( همایی، مقدمهی مصباح الهدایه، 1382: 67)2-«اشتقاق از کلمهی صفا به مناسبت آن که صوفیان در اثر ریاضت به صفا و روشنی درون دست یافته و آیینهی دلشان بر اثر مکاشفات و مشاهدات روشن و صافی میگردد. » (بختیاری، 1382: 15)در هر حال منشأ کلمهی صوفی هر چه که بوده باشد محصول این نحلهی فکری یعنی عرفان و تصوّف بوده است که این مقوله خود متضمن دو بخش عمده میباشد: یکی موضوع جهان بینی و مکاشفات عارفان و سالکان است. دیگری در بردارندهی برنامه های عملی و مراسم و نظامات مربوط به کانونهای خانقاهی است. چنان که همین سلسله برنامه ها و حرکت عارفان و مریدان در رأس آنها منجر به پیدایش مراکز خانقاهی شده اند . دراین کانون ها علاوه بر استفاده از برنامه های مربوط به سیر و سلوک هم چون: عبادت، چلّه نشینی، ذکر، سماع و دیگر فعالیّتهای مربوط به مسلک تصوف مانند: مجالس وعظ و ارشاد عمومی نیز در آنجا دایر بوده است. هم چنین برخی از خانقاه ها با وجود داشتن تشکیلاتی وسیع و منابع اقتصادی به صورت مسافر خانه های رایگان مورد استفادهی صوفیان مقیم و مسافر و گاه مسافران معمولی و غیر صوفی قرار میگرفت.
این رساله در پنج فصل تنظیم شده است. بخش نخست به کلیات موضوع و طرح مسأله میپردازد. بخش دوّم مبحثی است کلی در مورد خانقاه (لغوی، تاریخی، و...) بخش سوّم در مورد ادبیات خانقاهی بحث میکند. بخش چهارم متضمن بدنهی اصلی تحقیق میباشد که در آن آیین، آداب و رسوم خانقاه و اهل خانقاه نشین با ارائهی شواهد و مداخلی تشریح شده است. بخش پنجم این پژوهش به ارائهی نتیجهای عمیق و در ضمن آن توصیه و پیشنهادهایی را به محقّقان و پژوهشگران و علاقمندان در این زمینه میدهد
آیین، آداب و رسوم خانقاه تا قرن هشتم