تنها چند ماه پس از روى کار آمدن امام در سال 36 هجرى، نخستین جنگ داخلى میان مسلمانان با تحریک گروهى پیمان شکن به رهبرى طلحه، زبیر و عایشه، در جمادى الثانى همان سال برپا شد. براى آن که زمینه تاریخى این حادثه تلخ بهتر روشن شود، مناسب است مرورى بر خطوط سیاسى موجود در مدینه آن روز داشته باشیم.
در رخدادهاى پس از رحلت رسول خدا (ص) اشاره کردیم که در میان مهاجران دو گرایش اموى و هاشمى بود که هیچ کدام نتوانستند خلافت پس از آن حضرت را بهدست آورند. امویان به دلیل عنادورزى طولانیشان بر ضد اسلام و هاشمیان به دلیل حسادت قریش و بویژه مشکلاتى که با امام على (ع) داشتند. نتیجه کنار گذشتن این گروه آن بود که جناح میانى قریش که همان ابوبکر و عمر بودند بر سر کار آمدند. در دوره این دو نفر هر چه بود، زمینه مناسبى در میان تمامى قریش براى عثمان که خود از بنى امیه بود پیش آمد. در مسائل انتخاب عثمان گذشت که او تا چه اندازه در میان قریش محبوب القلوب بود. زمانى که عثمان در دایره قریش تنها به امویان پرداخت، بار دیگر خط میانى، هوس خلافت کرد. در میان آنان طلحه که هم طایفهاى ابوبکر یعنى از بنى تیم بود، خواست تا با حمایت عایشه، به خلافت دستیابد. زبیر نیز چندى او را کمک مىکرد و گاه خود هوس خلافت داشت. زمان برپایى جنگ جمل، ابن عباس به زبیر گفت: عایشه حکومت را براى طلحه مىخواهد، تو در این میانه چه مىکنى؟ (1) این خط میانى در مدینه فرصتى نیافت و مشاهده کرد که پس از کنار رفتن امویان، على (ع) از بنى هاشم بر سر کار آمد. اکنون چه باید مىکرد؟ابتدا حکومت جدید را پذیرفتبه گمان آن که بتواند سهم عمدهاى در حکومت تازه داشته باشد. طلحه و زبیر پیشنهاد کردند تا حکومتبصره، کوفه و یا شام به آنها سپرده شود، امام با زیرکى فرمودند که در مدینه بیشتر به آنان نیاز دارد. (2) این هدف بر آورده نشد و طلحه و زبیر سران این خط میانى، به قصد انجام عمره راهى مکه شدند تا در آنجا با عایشه که از پیش از قتل عثمان به مکه رفته و هنوز باز نگشته بود، در این باره مذاکره کنند.
تا اینجا سه خط سیاسى وجود دارد. خط بنى هاشم، خط بنى امیه و خط میانى قریش که بعدها به عنوان «ابناء المهاجرین» در شورش عبد الله بن زبیر ظاهر شد. حرکت جمل تبلور قدرتنمایى از خط میانى قریش است که خود را تابع ابوبکر و عمر مىداند. طلحه و زبیر در مکه توانستند عایشه را به همراهى خود راضى کنند و این بزرگترین موفقیتبراى آنان بود. عایشه هم با طلحه مناسبات خاندانى داشت و هم براى عبد الله بن زبیر فرزند خواهرش دلسوزى مىکرد. در این سفر عبد الله نقش عمدهاى در همراه کردن عایشه برعهده داشت. آنها توانستند سه هزار نفر را همراه خویش کرده و راهى بصره شوند.
مستمسک پیمان شکنان چند مطلب بود. نخست آن که عثمان مظلوم کشته شده است. این امر در حالى مطرح مىشد که طلحه، عایشه و زبیر از کسانى بودند که بیشترین سهم را بر آشوبى که منتهى به قتل عثمان شد داشتند. آنان با پررویى تمام گفتند که توبه کرده و اکنون براى جبران کار خویش دستبکار انتقام خون خلیفه مظلوم شدهاند!بطور قطع مطرح کردن این امر، براى تحمیق تودههاى مسلمانى بود که از واقعیت ماجرا خبر نداشتند. نکته دیگر آن بود که آنان در مدینه، به اجبار بیعت کردهاند، بنابر این، آن بیعت درست نبوده و حکومت امام، لااقل در نظر آنان مشروع نیست، همان طور که تعهدى- به دلیل آن بیعتبه قول آنها اجبارى- نسبتبه اطاعت از خلیفه ندارند. راه حلى که مطرح کردند این بود که، کار به آنچه در پایان حیات عمر مطرح شد یعنى «شورا» باز گردد. زمانى که عایشه از طلحه و زبیر وظیفه خویش را پرسید به او گفتند: تو به مردم بگو عثمان مظلوم کشته شده و باید کار خلافتبه شوراى میان مسلمانان باز گردد یعنى وضعیتى که عمر براى پس از خود ایجاد کرد. (3) مطرح شدن آن شورا که طلحه و زبیر نیز در آن بودند، روزنه امیدى براى خلافت آنان بود. وجود این شورا سبب شده بود تا طلحه و زبیر و حتى سعد وقاص، گمان کنند که براى خلافت اهلیت کامل دارند. زبیر در بحبوحه جنگ جمل، به امام على (ع) گفت که ما اهلیت تو را براى خلافتبیش از خود نمىدانیم. (4)
امویان ساکن در حجاز، از روى فرصت طلبى به کمک این گروه شتافتند. مروان بن حکم، عبد الله بن عامر، عبد الرحمان بن عتاب بن. . . ابى العاص و نیز سعید بن عاص از کسانى بودند که به تحریک مردم پرداختند. اندکى بعد سعید بن عاص و مغیرة بن شعبه ثقفى که او نیز در آغاز از مدافعان این حرکتبود، از ماجرا کناره گرفتند. (5) همراهى امویان در این مقطع تنها و تنها از روى فرصت طلبى و نه اعتقاد به سخنان طلحه و یا زبیر بود. مىدانیم که مروان در پایان جنگ جمل، با زدن تیرى به طلحه و کشتن او، انتقام خون عثمان را گرفت.
شامل 17 صفحه word
دانلود تحقیق معاویه و جنگ جمل