ثروت آفرینان
نگاه آلی
لسترتارو نویسنده آتاب حاضر استاد نام آور در دانشگاه ام.آی.تی آمریکا و یکی
از برجسته ترین آارشناسان و تحلیلگران اقتصاد سیاسی، اجتماعی و جهانی است
آه اقتصاد امروزی جهان و تحولات آن را زیر نظر دارد.
وی در این آتاب ضمن تحلیل پدیده ها، پیامدهای مختلف آنها را م یسنجد و
هرآجا آه لازم باشد، هشدار می دهد. تارو شرح می دهد آه مبنای ثروت آفرینی
در اقتصاد امروز، دانش و تخصص است و آارآفرینان از دانش و اطلاعات
ثروت می آفرینند. او هشدار می دهد آه آشوری آه زیر سلطه ترسوها باشد
ثروتمند نمی شود و آشوری ثروتمند می شود آه راه را بر شکوفایی نواندیشان خود
بگشاید.
این اقتصاددان برجسته جهانی در آتاب خود از انقلابی خبر م یدهد آه نیروی
حرآت خود را از مغزها م یگیرد و عصری آه در پیش است، عصر استیلای دانش و
تخصص های جدید است. تارو تاآید می آند آه در این میان، نوآوری و خلاقیت است
آه ثروت می آفریند.
وی در آتاب خود پیام می دهد آه "نو می آید و آهنه را نابود می آند. سازندگی و
انهدام هر دو باید باشند تا اقتصاد به پیش گام بردارد." پیام دیگر او به ثروت آفرینان
چنین است: "سومین انقلاب صنعتی دارد عناصر سازنده هرم ثروت را به ترتیبی جدید
از نو می چیند. آسی به درستی نمی داند آه قاعده بازی چیست؟ برندگان آسانی
خواهند بود آه ماهیت هرم ثروت را در اقتصادی متکی به دانش زودتر دریابند."
از تارو علاوه بر اثر حاضر، آتابهای دیگری نیز منتشر شده است . آتابهای تارو به
پژوهشگران و علاقه مندان مباحث اقتصادی جهان امروز آمک می آند آه واقعیتهای
اساسی را بهتر بشناسند.
این آتاب آه قواعد بازی در قرن بیست و یکم را در مقابل خواننده قرار می دهد از
چهار بخش آلی به نام های آاوش در اقتصاد متکی به دانش، باستا نشناسی
هرم ثروت، جویندگان گنج، سازندگان تشکیل شده است. هر بخش نیز فصلهای
مختلفی را نیز دربرمی گیرد آه تحلیل مباحث اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی
را با ذآر مثال همراه دارد . آتاب نیز حاوی دو مقدمه و یک سرآغاز است آه متن
"سرآغاز" با قلم تارو نویسنده آتاب به رشته تحریر درآمده است.
سرآغاز
آشورهای قاره اروپا (منهای انگلیس ) با دنیایی روبرو هستند آه الگوی موردپسند
آنها، یعنی اقتصاد بازار اجتماعی از آار افتاده است و روند بلندمدت میزان بیکاری این
قاره، دائم رو به افزایش است. نرخ بیکاری دورقمی اآنون پدیده دائمی شده است.
در صنایع انسان ساخته مبتنی بر نیروی مغزی جدید قرن بیست و یکم،
همه اروپا بازنده است و اروپا در هیچ صنعتی پیشتاز نیست . فاصله اروپا با
آمریکا روزبروز بیشتر می شود، قاره ای آه فرهنگ را اختراع آرد، اآنون از آمریکا
فرهنگ وارد می آند.
اقتصاد آمریکا در پی ف روپاشی نظام مالی آسیا، هیچ آسیبی ندید. بیکاری در این
آشور درحد بی سابقه ای پایین است و تورم وجود ندارد . شرآتهای آمریکایی دوباره
درصدر قرار گرفته اند . در سال ١٩٩٠ ، فقط دو شرآت از ده شرآت بزرگ اول دنیا
٩ شرآت از ١٠ شرآت اول دنیا آمریکایی اند. ، آمریکایی بودند، اما در سال ١٩٩٨
اآنون از ٢٥ شرآت بزرگ جهان، ٢٠ شرآت آمریکایی هستند . وقتی آه نوبت به
اقتصاد متکی به دانش می رسد، هیچ آشوری از آمریکا جلوتر نیست . با
٢
وجود این احساس نگرانی پنهان در آمریکا وجود دارد . وقتی آه اقتصادی در اوج باشد،
بسیاری ممکن است در سراشیبی درغلطند.
امروز در آمریکا طبقه وسط روزبروز آوچکتر می شود، برخی به طبقه
بالاتر صعود می آنند، اما بیشتر آنها به طبقه پایین فرو می افتند . با وجود
رونق اقتصادی، سالی ٥٠٠ تا ٧٠٠ هزار آارگر از شرآتهای سودآور اخراج می شوند .
در سال ١٩٩٨ حدود ٠٠٠ ر ٦٨٠ نفر از آار خود بیکار شدند، دستیابی به شغل دلخواه و
مادام العمر حتی برای فارغ التحصیلان دانشکده ها دشوار است . از همه بدتر اینکه
رشد بهره وری نسبت به دهه ١٩٩٠ به یک سوم آاهش یافته است . در نهایت این
رشد بهره وری است آه به ایجاد ثروت واقعی می انجامد . در آغاز قرن بیست و
یکم، شش فناوری جدید میکروالکترونیک، فناوری رایانه ای، مخابرات و
ارتباطات دوربرد، مواد جدید انسان ساخته، رباتها و بیوتکنولوژی، دست در
دست یکدیگر گذاشته اند تا دنیای اقتصادی نو و بسیار متفاوتی را بسازند.
پایه های قدیم آامیابی فرو ریخته است . در تمام طول ت اریخ بشر، منشاء آامیابی
دستیابی به منابع طبیعی مانند زمین، طلا و نفت بوده است . ناگهان ورق برگشته و
"دانش" به جای آنها نشسته است . این عصر، عصر صنایع انسان ساخته برپایه
دانایی و توانایی های مغزی است . بیل گیتس ثروتمندترین مرد دنیا مالک چیزهای
ملموس نیست – نه زمین دارد، نه طلا، نه نفت، نه آارخانه، نه فعالیت صنعتی دیگر و نه
ارتش و سپاهی- این نخستین بار در تاریخ بشر است آه ثروتمندترین مرد دنیا فقط دانش
دارد و بس. دانش، پایه جدید ثروت است.
در گذشته وقتی آه سرمایه داران از ثروت خود سخن می گفتند، منظورشان
مالکیت بر آارخانه و تجهیزات و منابع طبیعی بود . در آینده وقتی آه سرمایه داری از
ثروت خود سخن بگوید، سخن او بر سر میزان دستیابی او بر دانش خواهد بود.
ملتها چگونه باید ساختار و سازمان خود را عوض آنند تا محیطی ایجاد شود آه
بذر دانش در آن بروید و راه را بر افزا یش ثروت ملی بگشاید . در آینده چگونه می توان
فناوری های نو را بر بنای هرمهای ثروت بلندتر و عریض تر به آار گرفت؟
برای بنای هرم ثروت پایدار، ابتدا باید چشم انداز اقتصادی جدید را بشناسیم . هرم
ثروت جدید جایی در درون این چشم انداز قرار دارد . بدون شناخت و اطلاعات درست،
جویندگان گنج نمی توانند به ثروتهای نهفته در درون هرم دست یابند . انسانها باید
آاشف، باستان شناس و جوینده گنج باشند تا گنج ثروت را در آغوش بگیرند.
بخش اول: آاوش در اقتصاد متکی به دانش
فصل ١: چشم انداز اقتصادی
با آغاز قرن ١٩ و پایان آشاورزی، انقلاب صنعتی اول پدید آمد. در آغاز سده
بیستم با ورود برق به صحنه زندگی، انقلاب صنعتی دوم رخ داد. امروز سومین انقلاب
صنعتی در جریان است. میکروالکترونیک، رایانه، مخابرات و ارتباطات دوربرد، مواد
مصنوعی، ربات و بیوتکنولوژی همه شئون زندگی را دگرگون می سازند. در انقلاب
صنعتی سوم، فناوری ها با چنان سرعتی درحال تغییرند آه آسی نمی تواند
فعالیتهای سودآور آینده آدامند.
شامل 16 صفحه Word
دانلود تحقیق ثروت آفرینان