اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره آب سیاه چشم

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کامل درباره آب سیاه چشم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره آب سیاه چشم


دانلود مقاله کامل درباره آب سیاه چشم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 16

 

آب سیاه چشم

این مبحث درباره چشم و بیماریهای چشم و راه جلوگیری از این بیماریها و آسیب های بینایی است . در سراسر جهان متمدن از هر 20 نفر یک نفر در سال به چشم پزشک مراجعه می کند . در آمریکا هر 11 دقیقه یک نفر کور می شود . این کشور 500 هزار نابینا دارد . 5/3 میلیون آمریکایی فقط از بینایی یک چشم برخوردارند و بینایی 12 میلیون آمریکایی کافی نیست و معیوب است .

در گذشته در طول قرنها می گفتند که ازدواجهای همخونی مثلاً‌ دختر عمو و پسر عمو ممکن است به بینایی نوزادی که حاصل این ازدواج است لطمه بزند ،  در بسیاری از کشورها ، قانونی و اخلاقی ،  این گونه ازدواجها منع شده است . امّا بررسیهای اخیر تا حدّی از شدت آن کاسته و نشان می دهد که این ازدواجها آن چنان عامل قوی که تصور می رفت نیست البته اگر انجام نشود بهتر است .

این مشکلات از کجا ناشی می شود ؟ و چه می توان کرد تا از بیماریهای چشم جلوگیری کرد ؟

اگر قبل از 35 سالگی هر یک بار و بعد از این سن ، هر سال دو بار به یک چشم پزشک مراجعه کنید و آسیبهای احتمالی چشم خود را قبل از آنکه دیر شود توسط او رفع کنید هرگز مشکلی در این زمنیه برایتان پیش نخواهد آمد .

اولیّن عامل کوری بین بزرگسالان ( بالای 35 سال ) آب سیاه است این بیماری در صورتی قابل پیشگیری است که به موقع تشخیص داده شود . آب سیاه  هنگامی بوجود می آید که فشار مایع در کرة چشم زیاد می شود و کرة چشم را سفت می کند . این فشار به شبکیه درونی ترین پوشش کرة چشم و حادی عصب ها منتقل میشود . وظیفة شبکیه دریافت اشعة نورانی وارده به چشم و انتقال آن به مغز است چنانچه فشار داخلی چشم بالا رود سلولهای عصبی شبکیه و تارهای آنها از وظایف عادی خود باز می مانند و دید چشم دچار اختلال می شود و این اختلال ادامه می یابد . عموماً این بیماری به تدریج گسترش می یابد ولی دیده شده است که گاهی بسیار سریع حادث می شود یعنی یک فرد در چشم خود احساس درد ناگهانی می کند و سپس چشم تار می شود . چنانچه فوراً  و بلادرنگ به چشم پزشک مراجعه نشود . دید چشم به تدریج  بدتر شده به طوری که چشم در جاهای تاریک به سختی می تواند حالت تطابق ( هماهنگی ) را انجام دهد . و همه چیز برای او نامرئی خواهد بود درست مثل این که یک شخص سالم از زیر نور آفتاب درخشان وارد سالن سینما شود. چنین بیمارانی ممکن است در اطراف نقاط نورانی مثلاً  لامپ حلقه هایی شبیه قوس و قزح ببینند و تصویرها  به تدریج تیره و مه آلود به نظر برسند .

مرحلة بعدی آب سیاه از دست دادن دید طرفین است . در این حالت شخص فقط می تواند روبرو را ببیند .

چرا دید طرفین زودتر از دید روبرو از بین می رود ؟

برای اینکه فشار مایع داخل کرة چشم نخست به سلولهای شبکیه و تارهای عصبی آن صدمه می زنند مرحله آخر این بیماری نابینایی کامل است و آن هنگامی اتفاق می افتد که کار همة سلولهای عصبی و تارهای آنها مختل می شود .

اگربه همان اندازه که نیست به شیک پوشی خود وسواس دارید مراقب دید چشمان خود هم باشید یعنی همیشه به دید چشم خود شک و تردید کنید همین شک شما رابه مطب دکتر بکشاند بینایی خود را از دست نخواهید داد .

آب سیاه بندرت قبل از 35 سالگی بروز می کند و معمولاً بین افراد 40 تا 70 ساله دیده شده است . و همچنین افرادی که نزدیک بین هستند و یا بیماری قند دارند وهمین طور کسانی که در خانوادة آنها افراد مبتلا  به آب سیاه وجود داشته اند باید بیشتر از دیگران مراقب خود باشند زیرا مبتلا شدن آنها بیشتر است .

در ضمن آب سیاه بر اثر فشار داخلی چشم است به معنی فشار خون نیست و این دو ارتباطی به هم ندارند .

آب مروارید

آب مروارید که موضوع گفتار ماست یکی از بیماریهای عمده و قابل پیشگیری و درمان پذیر چشم است . در این مورد باید گوش به زنگ باشید و خود را به پزشک ماهر بسپارید تا بیماری شما را تحت کنترل درآورد .

هم اکنون در سراسر جهان 42 میلیون انسان بالای 40 سال گرفتار آب مروارید هستند . اگر یک فرد همان طور که به خورد و خوراک روزانة خود توجّه کند به چشم خود هم برسد و به موقع به چشم پزشک مراجعه کند چنانچه احتمال آب مروارید  هم برود فقط 5 در صد موارد نیاز به جراحی پیدا می کند . باوجود این هر سال در سراسر جهان 600 هزار عمل جراحی آب مروارید انجام می شود که 97 درصد آنها موفقیّت آمیز است در تشریح این بیماری باید بگوییم که عدسی چشم شما تصویرهایی را که می بینید برای واضح دیدن تنظیم و میزان می کند ، از خود عبور می دهد و به شبکیه منعکس می کند . سپس تأثیر آنها از طریق سلولهای عصبی شبکیه به مغز می رسد و شما تصویر و شئ را می بینید . ولی گاهی عدسی چشم که شفاف و پشت مردمک قرار گرفته ، کدر می شود و به صورت سفیدة تخم مرغ پخته در می آید که در این صورت اشیاء رؤیت نمی شوند و یا کدر دیده می شوند . این حالت را آب مروارید می گویند . موقعی که آب مروارید  در حال پیدایش و پیشرفت است و دید کدر و تیره می شود با عینک و مالش تغییری در دید چشم حاصل نمی شود .در ضمن زیاد کردن نور چراغ هم به خواندن فرد کمک نمی کند .

هنوز به درستی معلوم نیست که چه فعل و انفعالات شیمیایی باعث آب مروارید می شود و رنگ عدسی را تیره می کند . بااینکه این بیمای در مرض قندیها ( دیابت ) زیادتر دیده شده ولی بسیاری از مردم کاملاً سالم هم به آب مروارید دچار شده اند در صد ابتلا به این بیماری هم با بالاتر رفتن سن  بیشتر می شود و بیماریهایی نظیر سرخجه احتمال بروز این بیماری را تشدید می کند .

برخلاف آب سیاه که باید هر چه زودتر و بی درنگ آن را در مان کرد ، درمان آب مروارید تا روزی که چشم هنوز به خوبی می بیند در دست خود شما و پزشک شماست . یعنی چند روز دیرتر یا زودتر تغییر زیادی در روند بیماری حاصل نمی کند ،  ولی پس از اینکه به اصطلاح « برسد » حتماً باید جراحی شود و درنگ جایز نیست. البته کسانی که شغلشان ایجاب می کند دید کامل داشته باشند باید فوراً عمل کنند و کار را به فردا نیفکنند .  یک آب مروارید رسیده یعنی آمادة خارج کردن ، اصطلاحی است که دکترها بکار می برند .

جراحی عدسی یعنی برداشتن و تعویض آن ، چیزی که شما به جای عدسی معیوب خود قرار می دهید مهم است . ولی بهترین راه این است که جراح چشم ضمن برداشتن عدسی معیوب به جای آن لنزی بگذارد که همیشگی باشد. با این تکنیک دید شما به حالت عاید باز می گردد .

پس همانطور که ملاحظه می فرمائید آب مروارید نگرانی ندارد و قابل پیشگیری است.

دیابت و نابینایی

دویست و چند میلیون مرض قندی در جهان اگر احتیاط نکنند در معرض خطر کوری قرار خواهند گرفت . این نوع بیماری چشم دیگر به سن و سال بستگی ندارد و در هر سن و سالی ممکن است به سراغ فردی که مرض قند خود را تحت کنترل خویش نیاورد بیاید .

اگر یک مریضی  که دیابت دارد اراده داشته باشد و برای وجود خودش ارزش و احترام قائل باشد و به توصیه هایی که شده است توجه کند می تواند خودش را نجات دهد . یعنی یک مرض قندی باید در خوردن هر نوع غذا که گلوکز ( قند ) است و یا پس از آغشته شدن با بزاق و در دستگاه گوارش تبدیل به گلوکز می شود از قبیل نان برنج سیب زمینی خودداری کند و درعوض سبزیجات حبوبات و موادی که نشاستة آنها کمتر است بخورد. او باید ورزش روزانه اش را به موقع انجام دهد و به تشخیص پزشک خود از قرصهای پایین برندة میزان قند در خون و یا محرک دستگاههای ترشح انسولین با ناشتایی اش مصرف کند .

در پاره ای از مرض قندیها که قندخون خود را کنترل نمی کنند ریزی که شبکیه خون رسانی و تغذیه می کنند در پشت چشم متورم می شوند ، می ترکند و یا نشت می کنند . این خونریزی در شبکیه باعث پاره شدن ، جدن شدن و یا لکه دار شدن آن میشود .

از طرفی این نشت خون ممکن است به مایع ژله مانند چشم وارد شود و آن را از حالت طبیعی خارج کند و به تدریج از دید چشم کاسته شود . این مراحل به مرور ، ولی بدون توقف صورت می گیرد این پیشرفت تدریجی به بیمار کمک می کند که به فکر چاره جویی افتد . البته این را هم در نظر داشته باشید که 60 درصد کسانی که بیش از 15 سال به دیابت دچار هستند مرض خود راجدی نمی گیرند و رژیم غذایی استواری ندارند و قرصهای خود را به موقع و طبق دستور نمی خورند ،  احتمالاً  کم و بیش به این عارضه دچار خواهند شد ولی فقط 5 درصد آنها نابینا می شوند .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره آب سیاه چشم

دانلود مقاله کامل درباره خیارات

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کامل درباره خیارات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره خیارات


دانلود مقاله کامل درباره خیارات

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 14

 

خیارات

خیارات از لحاظ سمت به سه دسته تقسیم می شوند:

1- خیاراتی که مهلت دارند که سه تا هتند مجلس جبران شرط که.

2- خیاراتی که مدت مدار نزولی فوری هستند یعنی صاحب خیار فوراً باید فسخ کند اگر نکند خیار ساقط می شود فوری بودن تصریح کاری می خواهد که اخبار رویت تخلف از وصف 415 خیار غبن 2420 عیب 4435 تدمیس 440.

3- خیاراتی که مدت ندارند و فوری هم نیستند یعنی تا یک زمان نسبتاً طولانی تر از خیارات فوری که مدت معین می کند. 1- خیار تأخیر شن. 2- خیار قباض صفقه 3- خیار تخلف شرط 4- خیار تفلیس 5- خیار تعذر تسلیم.

خبار حیوان 298. اگر میع حیوان کلی باشد خیار حیون دیگر نیست. در بیع کلی خبار حیوان نداریم.

نکته: در بیع کلی خیار عیب و رویت و تخلف از وصف نیست و همچنین خیار تخلف از شرط صفت.

خیار تأخیر شن 2-4 جایی است که بیع و شن هر دو مالند نه بامع بیع را ادامه نه مشتری شن را داده 3 روز هم از تاریخ می گذرد وسیع هم کلی نیست. در اینجا بعد از سه روز خیار تأخیر دارد. مثال یک ماشین به m2 به شما فروختم ماشین حال است و ثمن مال است و من ماشین را ندادم شما هم سه روز است رفتی و عشق را ندادنی من خیار تأخیر عشق بوجود می آید و من حق فسخ دارم. این خیار بعد از سه روز بوجود می آید.

بنظر دکتر مبنای خیار تأثیر شن 2 چیز است: 1- قاعهده تلف مبیع قبل از قبض 2- مانده حق حبس یعنی اگر این 2 چیز باشد خیار بوجود می آید. یعنی چرا من خیار فسخ دارم. زیرا اگر ماشین بمکاند و تلف شود به ضرر بایع است. و چون پولش را نگرفته حق حبس دارد. پس بخاطر هر دو قاعده فوق بایع بعد از سه روز این خیار را دارد.

* تعارض 2 ماده 421 و 478 و مبنای اکثر خیارات ضرر است. چرا مشتری خیار مبنی دارد بخاطر هم هست و وقتی فرد خود از بین می رود خیار هم از بین می رود ولی فقط در این مورد اختلاف دارند. اگر می گویند خود از بین برود خیار از بین نمی رود و بعضی می گویند اگر خود از بین برود خیار از بین می رود. مثال من یک ماشین دارم شما می خواهید بخرید می گویم m 5 و ارزش مالی آن m4 است. شما m5 و ارزش اصلی آن m4 است. شما m5 می دهید. ماشین را می خرید پس بخاطر خیار غین مال من m1 به شما پس می دهم حال شما خیار دارید؟ ماده 421 گفته خیار از بین نمی رود.

بنظر دکتر ین ادعا دو ماده باید گفت چون ماده 421 خلاف اصل است باید تفسیر شود و فقط محدود به خیار معین شود ولی چون ماده 478 موافق اصل است باید تفسیر موصع شود آنهم از 2 جهت: 1- این ماده در عقد اجاره است باید به سایر عقد هم سایت کند. 2- ماده در مورد خیار عیب است باید به سایر خیارات گسترش می دهیم بجز غبن.

خیار تبعیض صفقه: 441 هر عقدی دارای سه رکن است رکن اول اراده در رکن هم مورد معامله رکن سومر جهت معامله هر عفدی که باطل است بایه یکی از این سورکن اشکال دارد. بطلان عقد یا بر می گردد به اراده یا مورد یا جهت بحث ما بطلانی است که مستند است به مورد معامله چند امر وجود دارد که عقد باطل است بدلیل موردش: 1- موجود نبودن مورد معامله 2- ماهیت نداشتن مورد معامله 3- مبهم بودن مورد معامله  4- متدور الشالیر نبودن مورد معامله 5- مستحق لاغیر بودن مورد معامله.

در خیار تبعیض صفحه کل عقد باطل است بدلیل مورد معامله. بخش از عقد باطل و بخشی از عقد صحیح است خیار در قسمت صحیح است. یعنی عقد صحیح را فسخ می کند.

مثال من با ماشین به سمت می فروشم یکی از مال خودم یکی از مال دوستم و معامله فروش دارد می کند. پس معامله آن ماشین باطل است. پس معامله نسبت به ماشین من صحیح است و نسبت به ماشین دوستم باطل است نسبت به معامله. س مشتری حق فسخ دارم که ماشین خودم را پس بدهد.

نکته 1- مشهور خیار تبعیض صفحه فقط مال جایی است که بخشی از معامله باطل است ولی دکتر می گوید نه تنها خیار تبعیض صفحه مال بطلان بخشی از بیع است شامل انحلال بخشی از بیع هم می شود هم اجرا می شود که این سه مورد است, 1- انفساخ 2- فسخ 3- اخذ به شفعه

1- انفساخ: هرگاه معامله ای صحیحاً مستعد شود و پس از بخشی از معامله منفسخ شود بدلیل مورد طرف دیگر خیار تبعیض صفقه دارد.

مثال: من 2 ماشین به شما می فروشم. قبل از تسلیم یکی تلف می شود با مثال بالاخ فرقی ندارد. پس خیار تبعیض صفقه داریم. کاری نداریم به چه سبب فقط معامله دو تکه شده.

2- فسخ: من به شما یک ماشین می فروشم و یک گوسفند. شما می توانید سه روز گوسفند را پس دهید. شما خرما گوسفند را پس می دهید و فسخ می کنید من بایع خیار تبعیض صفنه دارم برای ماشین.

3- اخذ به شفقه: 2 نفر در یک زمین شریک هستند یکی شان سهم اش را بعلاوه یک تراکتور می فروشد به یک نفر خریدار زمین و تراکتور خریده. حال شریک دیگر نیست به زمین اخذ به شفعه می کند پس خریدار تراکتور را پس از می ده و از خیار تبعیض استفاده می کند. خیار تبعیض صفته جایی است که معامله بدلیل موضوع 2 تکه می شود طرف که ضرر کرده حق فسخ دارد.

معاوضه:

1- معاوضه به بیع خیلی شبیه است. تشخیص از بیع بستگی به قصه طرفین دارد یعنی اگر طرفین مالی را با مال دیگر معادله کنند بدون اینکه هیچکدام ارزش و معیار سنجش آن یکی باشد معاوقه می شود. ولی اگر 2 نفر دو مال را معاوضه کنند که یکی میار ارزش آن دیگری است این می شود بیع کسی که بیع را می دهد ارزش معادلش می گیرد و کسی که شمن می دهد یک ارزش می دهند که معادلش را بگیرد. بزار تشخیص قصد طرفین سراغ صهف می دهیم و عرف می گوید مبادله کالا به کالا معاوضه و مبادله کالا به پول بیع است.

2- بعضی معتقدند در معاوضه خیار نیاز نیست زیرا معاوضه طرفین به ارزش دو سال  کاری ندارند ولی بنظر دکتر ایت درست نیست و اصولاً در معاوضه خیار غین هست مگر اینکه ثابت شود واقعاً طرفین به ارزش 2 مال نظر ندارند و فقط می خواهند رفع احتیاج کنند.

* خیاطبن عقود معرض است.

اجاره 1- در ماده 478 در اجاه در خیار عیب ارزش نیست. هر جا خیار عیب است مگر اجاره 2- ماده 494 اجاره وقتی تمام شود 2 حالت دارد ک حالت استبت که مستأجر بدون ازن می نشنید. منظور از اینکه مستأجر با ازن می نشیند استبت که مستأجر به تعرفش ادامه می­دهد و موجر چیزی نمی گوید. در اجاره بعد از مدت موجر باید سراغ مستأجر برود وقتی نرود یعنی ازن داده و منظور از بدون اذن است که مالک گفته بلند شود و مستأجر بلند نشده که از این تاریخ مستأجر در حکم خاصت است.

3- ماده 501= طبق ماده 428 در اجاره اگر سمت ذکر نشود باطل است. در ماده 501 گفته اگر مدت معین نشود ولی ماده الاجاره از قرار روز یا ماد یا سال معین شود اجاره برای آن مدت صحیح است یعنی برای یک ماه و یکسال مال آنچیزی که در این مدت می دهد در اینجا ماهیت آن چیزی که مستجر می دهد اجرت المثل و استثناً میزانش برابر اجرت المثل است. ارزانی که موجر گفت بلند شد و مستأجر بلند نشد متسأجر باید اجرت المثلی بدهد به نرخ روز.

امانت: این شخصی است که مال غیر را با مجوز در اختیار دارد و اگر تقصیر نکته و مال تلق یا ناقص شود مال نیست امانت تقسیماتی دارد. 1- امانت تقسیم می شود به امانت مالگانه و امانت شرعی یا قانونی. امانت بایگانه یعنی مالک خودش باید به خودش مال را به امین میدهد مثل ودیعه های به عاریه اجاره و گالت. ولی امانت شرعی و قانونی جایی است که برضامت مالک نیست مثل ولی و قیم که رضای مالک شرط نیست و قانون آنها را امین تشخیص داد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره خیارات

دانلود تحقیق کامل درمورد نقش قبض درعقد رهن

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق کامل درمورد نقش قبض درعقد رهن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد نقش قبض درعقد رهن


دانلود تحقیق کامل درمورد نقش قبض درعقد رهن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 22

 

نقش قبض درعقد رهن

تعریف لغوى رهن: رهن، مصدر، یا اسم شىء مرهون است و در لغت، به معناى ثبات و دوام و گاه به معناى حبس نیز به کار مى رود.

رهن، چیزى است که در گروِ وام و دین قرار مى گیرد.

«الرهان» هم، به همین معناست، ولى رهان، چیزى است که براى شرطبندى در میان مى گذارند. رهن و رهان، هر دو مصدرند، مثل:«رهنت الرهن و راهنته رهاناً» اسم آن رهین و مرهون است (یعنى گرویى).

در جمع رهن، واژه هاى رهان، رهن و رهون نیز به کار مى رود.

آیه شریفه: «فرِهان مقبوضه» ، فرهان نیز خوانده شده است.

برخى گفته اند: در آیه شریفه:

«کل نفسبما کسبت رهینة»

هر کس، در حبس و ضبط چیزى است که کسب کرده.

واژه رهین، بر وزن فعیل، به معناى فاعل است. پس رهینه در این آیه، یعنى پایدار ثابت و بر پاى دارنده کارهاى خویش.

برخى نیز آن را به معناى مفعول گرفته اند: هر کس در گرو پاداش همان کارى که کرده، قرار مى گیرد. و چون از واژه رهن و گرو، معناى ضبط و نگهداشتن تصور مى شود، لذا رهینه به طور استعاره، براى حبس و نگهدارى هر چیز، به کار مى رود. پس «بما کسبت رهینة» یعنى هر کس در حبس و ضبط چیزى است که کسب کرده است:

«رهنت فلانا» او را پا بر جا کردم.

«رهنت عنده» نزدش گرو گذاشتم.

تعریف اصطلاحى (تعریف حقوقدانان): رهن، در اصطلاح، عبارت است از عقدى که به موجب آن، مالى وثیقه دین قرار مى گیرد. در ماده 771 قانون مدنى، در تعریف آن آمده:

«رهن، عقدى است که به موجب آن، مدیون، مالى را براى وثیقه، به دائن مى دهد. رهن دهنده را راهن و طرف دیگر را مرتهن مى گویند.»

فقهاى امامیه، رهن را به: «هو وثیقة الدین»، یا «وثیقة لدین المرتهن» تعریف کرده اند. در حقوق فرانسه، اصطلاح ب ج ث ب ب ث تت ج ب (رهن غیر مقبوض) به وثیقه اى اطلاق مى شود که دو ویژگى داشته باشد: نخست آن که: موضوع آن منقول است. دوم آن که: از تصرف بدهکار خارج نمى شود و در موعد پرداخت دین، طلبکار حق دارد آن مال را به فروش برساند و طلب خود را بردارد

اصطلاح (رهن مقبوض) به موجب ماده 2071 قانون مدنى فرانسه، قراردادى است که به موجب آن، مدیون، مالى را به عنوان وثیقه به طلبکار مى دهد. این عقد، هم در مالهاى منقول وهم در مالهاى غیر منقول، قابل انعقاد بوده، ولى آثار و احکام آن ، در رابطه با هر یک، متفاوت است.

عقد رهن، از احکام امضایى

جهت توضیح و تبیین بحث، لازم است ابتدا مقدمه اى در این زمینه مطرح کنیم:

احکامى که در فقه اسلامى، در حدود آنها بحث مى شود، از نظر این که شارع مقدس، آن احکام را وضع کرده، یا آن که آن احکام، پیشتر وجود داشته و شارع آنها را تایید کرده است، بر دو دسته اند که در زیر، به تعریف آنها مى پردازیم:

1. احکام تاسیسى: به امورى که پیش از اسلام، وجود نداشته و از سوى شارع مقدس، تاسیس شده اند، احکام تاسیسى مى گویند. در بین فقیهان مشهور شده که احکام مربوط به عبادات، تاسیسى هستند؛ چرا که بر این باورند: احکامى چون نماز و روزه در ادیان گذشته بوده است، امّا نماز و روزه با این شرایط و چگونگى، ویژه دین اسلام است؛ بنا بر این، دین مقدس اسلام، احکام بالا را تاسیس کرده است و به عبارت دیگر، این عناوین، داراى حقیقت و معناى خاصى هستند.

هر چند که احکام عبادى، ارتباطى به بحث ما ندارند، امّا به عنوان تکمیل بحث، باید گفت: پیش از ظهور دین مبین اسلام، معناى نماز و روزه و... شناخته شده بود و شارع مقدس، تنها حدود آنها تعیین کرد. بنا بر این، مى توان گفت:

این امور، به طور مشخص براى حقایق شرعیه، در ادیان پیشین، وضع شده و اسلام هم، آنها را امضا کرده است، بنا بر این، منکر تاسیسى بودن این احکام مى شویم.

2. احکام امضایى: امورى است که بین مردم متعارف بوده و شارع مقدس آنها را امضا فرموده است.

عقود و معاملات از این دسته اند که شارع آنها را تایید و امضا کرده است. از جمله این معاملات، بیع، اجاره و رهن است که شارع با عباراتى از قبیل: «احل الله البیع» و «اوفوا بالعقود» آنها را امضا کرده است. این امور، پیش از اسلام، در جامعه متداول بوده، چرا که در پرتو آنه، آنچه بشر به آن نیاز دارد، برآورده مى شود.

بنا براین، شارع مقدس، حقیقت خاصى را براى عقود و معاملات بیان نکرده، بلکه آنچه نزد عرف و عقلا رواج داشته، امضا کرده است. اگر مواردى، مانند معامله «ربوى» و «غررى» را در کل قبول نداشته، نظر خود را روشن، بیان کرده است.

به همین جهت، در موارد سکوت شارع مقدس، نبود نهى، کفایت مى کند و در این که زمان شارع، موجود بوده است، یا خیر، فرقى نمى کند؛ از این روى، این عقود، در شرع و در عرف، جایز است؛ زیرا شارع مقدس، هرگز اهمال و مسامحه نمى کند و آنچه را که مورد رضایت و مراد و مقصودش نیست، به روشنى اعلام مى دارد.

بعضى، رهن را چنین تعریف کرده اند: «وثیقه اى است از براى دین مرتهن» که در واقع، این تعریف، گرفته شده از معناى لغوى است؛ بنا بر این، رهن، در شرع، عرف و لغت، عبارت است از آنچه که نزد مرتهن دائن در برابر مال وى، به عنوان وثیقه قرار داده مى شود.

در پایان، به این نتیجه مى رسیم که عقد رهن، از جمله عقودى است که شارع مقدس، آن را امضا فرموده است.

ویژگیهاى عقد رهن

ماهیت عقد رهن را با توجه به اوصاف آن، مى توان مورد شناسایى قرار داد:

1. عقد تبعى: بدین معنى که پیش از آن، باید دینى وجود داشته باشد، تا براى تضمین آن، مالى به وثیقه داده شود (مواد 771 و 775 قانون مدنى) وثیقه دادن براى دَین آینده در حقوق ما امکان ندارد و وجود سبب دین شرط درستى رهن است.

مساله قابل بحث در این ج، این که به چه علت وثیقه دادن براى دَین آینده امکان ندارد. راهن، مى تواند وثیقه اى را نزد مرتهن بگذارد براى دینى که در آینده بر عهده او قرار مى گیرد. به عنوان مثال، راهن، مبلغى از مرتهن به عنوان وام گرفته است و در برابر پرداخت آن در زمان قرار داده شده، وثیقه اى را نزد مرتهن مى گذارد، به گونه اى که اگر در زمان قرار داده شده دین خود را پرداخت نکند، مرتهن، حق برداشت از وثیقه را دارد.

درست است که دین، در زمان عقد، وجود نداشته است؛ امّا سبب دین، تنها عقد نیست، بلکه مجموعه اى از عقد و کوتاهى راهن است راهن، ملتزم است که دین خود را بپردازد، یعنى ملتزم به اداى دین، در آینده است و این التزام، ایجاب مى کند که وثیقه اى را نزد مرتهن گرو بگذارد.

بنا بر این، وثیقه در برابر دینى که موجود نشده، عقلایى است و این خود، دلیلى است بر درستى ادعاى م، به جهت این که با آیه شریفه زیر، منافتى ندارد:

«و ان کنتم على سفر ولم تجدوا کاتبا فرِهان مقبوضه.»

2. عقد عینى: به موجب ماده 772 قانون مدنى:

«مال مرهون، باید به قبض مرتهن، یا به تصرف کسى که بین طرفین معین مى گردد، داده شود، ولى استمرار قبض، شرط صحت معامله نیست.»

از لحن و ترکیب این ماده، بر مى آید که عقد رهن، پیش از تسلیم وثیقه، به طلبکار واقع نمى شود.

یادآورى: مال مورد رهن، منحصر به عین نیست، بلکه دین و سود نیز، مى توانند مورد رهن واقع شوند. این مساله به طور مفصل در مبحث قبض بررسى مى گردد.

3. لزوم رهن از سوى راهن و جواز آن از سوى مرتهن: عقد رهن، از طرف راهن، لازم و از طرف مرتهن، جایز است.

جمیع فقه، براین مساله اتفاق نظر دارند که عقد رهن، از طرف مرتهن جایز و از طرف راهن، لازم است. قانون مدنى نیز، به پیروى از نظر فقه، در ماده 787، مقرر مى دارد:

«عقد رهن، نسبت به مرتهن جایز و نسبت به راهن، لازم مى باشد. بنا بر این، مرتهن مى تواند هر وقت بخواهد آن را بر هم زند، ولى راهن نمى تواند قبل از این که دین خود را ادا نماید، یا به نحوى از انحاء، قانونى از آن برى شود، رهن را مستردّ دارد.» در اینج، با بیان دلایلى، لزوم عقد رهن را به طور مطلق، چه از طرف راهن و چه از طرف مرتهن، ثابت مى کنیم. عقد، امرى بسیط است و قابلیت لزوم از یک طرف و جواز از طرف دیگر را ندارد. در رابطه با جواز و لزوم عقد، راجع به این که آیا لزوم و جواز، از عوارض ذاتى عقد، یا از عوارض پیوسته عقد هستند، احتمالهایى قابل تصور است. اگر قائل شویم که لزوم از عوارض ذاتى عقد است، در این صورت، وقتى عقد موجود مى شود، به طور همزمان ، لزوم نیز، موجود مى شود که به معناى استوارى و ناتوانى فسخ عقد است، همان گونه که حجت بودن قطع، ذاتى و غیر مجعول است و اگر قطع موجود شود، حجت بودن و کاشف بودن و طریق بودن هم، همراه او موجود مى شود، لزوم عقد نیز، چنین است و در این جا مى گوییم: عقد، عبارت است از عهد موثق مؤکد که پیمان و قرارداد است و اطلاق عقد بر عهد موثق، از باب حقیقت است، نه مجاز.

بنا بر این، اگر پیمانى موجود شود، طبیعت نخستین آن پیمان و عقد این است که باید مستحکم باشد. استوارى و محکم بودن عقد، لزوم عقد است و لزوم، به این معنى، نه حکمى است و نه حقى؛ از این روى، مانند حجت بودن نسبت به قطع، از لوازم ذاتى خود عقد است.

شیخ انصارى مى نویسد:

«جواز و لزوم، از عوارض پیوسته عقد هستند و بدین جهت، از احکام شرعیه اى هستند که به عقد پیوند مى خورند و گرنه عقد، به خودى خود، نه لزوم دارد و نه جواز»

بنا بر این، ایشان لزوم را از لوازم ذاتى خود عقد نمى دانند.

اگر این نظریه مورد تردید باشد از جهاتى، نظر دوم را عرضه مى کنیم:

لزوم در باب عقود، همیشه حکمى است، خواه از سوى شارع مقدس جعل شده باشد، یا عقلا و کسى که در دست او اعتبار است، لزوم را در عقود اعتبار کرده و شارع مقدس، این اعتبار عقلایى را امضا کرده باشد.

توضیح: عقلا بر آنند که اگر عقود در خارج، مستحکم نباشد، نظم عمومى بر هم مى ریزد و ثبات اقتصادى در داد و ستدها به وجود نمى آید. اسلام نیز، این روش عقلایى را در «اوْفوا بالعقود» امضا کرده است. پس لزوم، هرگز حقى نیست و همواره قانونى و حکمى است.

اینک مساله جواز را مورد بررسى قرار مى دهیم: با دلایلى که مطرح شد، به این نتیجه مى رسیم که جواز حکمى نداریم، چرا که اگر پذیرفتیم قانونگذار حکم لزوم را روى طبیعت عقد برده است، عقلایى نیست که مصداق عقد در خارج باشد و لازم نباشد. عقلا نیز، حکم لزوم را روى طبیعت عقد برده اند و شارع مقدس، این حکم را امضا کرده است. پس اگر عقدى در خارج، تحقق پیدا کند، امکان ندارد که شارع مقدس، اعتبار جواز کند، زیرا خلف لازم مى آید؛ چرا که ثابت کردیم: هر آنچه عنوان عقد، بر آن صدق کند، لازم است.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد نقش قبض درعقد رهن

دانلود تحقیق کامل درمورد نقدى بر نظام انتخاباتى در ایران - حقوق

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق کامل درمورد نقدى بر نظام انتخاباتى در ایران - حقوق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد نقدى بر نظام انتخاباتى در ایران - حقوق


دانلود تحقیق کامل درمورد نقدى بر نظام انتخاباتى در ایران - حقوق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 193

 

نقدى بر نظام انتخاباتى در ایران

نظام انتخاباتى ایران که از طریق قوانین انتخاباتى و آیین نامه هاى اجرایى تدوین شده است، داراى اشکالات و ابهاماتى است که امکان برگزارى انتخابات آزاد و منصفانه را با پرسش هایى روبه رو مى کند. بخشى از اشکالات نظام انتخاباتى ایران که به بررسى صلاحیت نامزدهاى انتخابات یا شرایط داوطلبان نامزدى در انتخابات مجلس یا ریاست جمهورى مربوط مى شود، به علت حساسیت و اهمیت آن از سوى کارشناسان و فعالان حقوقى و سیاسى مورد توجه و نقد و بررسى قرار گرفته است، اما بررسى برخى از ابعاد دیگر نظام انتخاباتى ایران که همچنان باید مورد ارزیابى قرار گرفته و تجزیه و تحلیل شود، اهمیت دارد. در این نوشته نیز معایب و اشکالات نظام انتخاباتى ایران از دو جنبه مورد توجه قرار گرفته است.
۱- سن راى دهندگان: در اغلب کشورها سن راى دادن ۱۸سال تعیین شده است. «اتحادیه بین المجالس در بررسى تطبیقى اخیر خود در سطح جهان خاطرنشان ساخت که سن ۱۸ سال، معیار رایج براى راى دادن است که از ۱۰۹ کشور (از ۱۵۰ کشور مورد بررسى)، آن را اتخاذ کرده اند. همچنین ماده یک کنوانسیون ۱۹۸۹ سازمان ملل  متحد در مورد حقوق کودک، طفل را به معناى هر انسانى تعریف مى کند که سن او زیر ۱۸ سال است، مگر آنکه طبق قانون قابل اعمال در مورد آن طفل، سن رشد زودتر حاصل شود. ماده یک منشور آفریقایى راجع به حقوق کودک و رفاه وى (۱۹۹۰) نیز قاعده اى مشابه اتخاذ کرده است.»۱ اما در قوانین انتخاباتى ایران سن راى دادن ۱۶ سال تعیین شده است. ماده ۳۶ قانون انتخابات ریاست جمهورى یکى از شرایط انتخاب کنندگان را ورود به سن ۱۶ سالگى بیان مى کند. در حالى که در این سن نمى توان گواهینامه رانندگى گرفت یا به سربازى رفت، مگر این که فرد ۱۸سال تمام داشته باشد. دلیل آن نیز روشن است، چون سن ۱۶ سالگى به لحاظ بلوغ عقلى سن مناسبى براى انجام اینگونه کارها نیست. البته در قوانین ایران درباره سن بلوغ تضادهاى اساسى به چشم مى خورد. به عنوان مثال طبق قانون مدنى سن بلوغ براى دختران ۹ سال است و آنها در این سن مسئولیت کیفرى دارند. همچنین دختران در سن ۱۳ سالگى مى توانند ازدواج کنند، اما پسران در سن ۱۵ سالگى مى توانند ازدواج کنند. دختران از سن ۱۸ سالگى نیز مى توانند به صورت مستقل از کشور خارج شوند.
بنابراین مبناهاى متفاوت سنى براى بلوغ عقلى دختران و پسران در قوانین ایران تعجب برانگیز بوده و قابل قبول نیست.
به هرحال تعیین سن ۱۸ سالگى برپایه عرف زیستى و پذیرش مسئولیت، مبتنى بر بلوغ عقلى است و تعیین این سن به عنوان حداقل سن راى دادن موجب مى شود که انتخابات تحت تاثیر رفتارهاى احساسى و هیجانى قرار نگیرد. بر این اساس تعیین سن ۱۶ سالگى براى راى دادن در راستاى افزایش مشارکت قابل ارزیابى است.
۲- نظارت بر انتخابات: نظارت بر انتخابات مهمترین وظیفه نهادها و کمیسیون هاى نظارتى در نظام هاى انتخاباتى است. یک نظام انتخاباتى کارآمد و دموکراتیک امکان نظارت جانبدارانه در انتخابات را منتفى مى کند، همان طور که قوانین انتخاباتى زمینه دخالت و تخلفات نهاد مجرى انتخابات را منتفى مى کنند.
درباره نظارت بر انتخابات در ایران که براساس قوانین انتخاباتى ایران و تفسیر شوراى نگهبان استصوابى است، طى سال هاى گذشته و در زمان برگزارى هر انتخاباتى بحث هاى حقوقى، سیاسى و حتى فقهى زیادى از سوى مخالفان نظارت استصوابى مطرح شده است. نظارت استصوابى منجر به خروج نهاد ناظر بر انتخابات از بعد نظارتى به بعد اجرایى مى شود. در حالى که این وضعیت موجب مى شود وظیفه نظارتى نهاد ناظر به صورت مطلوب اعمال نشود و سلامت انتخابات را با پرسش روبه رو کند. در قوانین انتخاباتى ایران امکان دخالت نهاد ناظر بر انتخابات به صورت عام و در تمام مراحل و در کلیه امور مربوط به انتخابات پیش بینى شده است. (ماده هشت قانون نظارت شوراى نگهبان)
الف- همه هفت عضو هیات مرکزى نظارت توسط شوراى نگهبان انتخاب مى شوند. (ماده دو قانون نظارت شوراى نگهبان) در حالى که به علت حساسیت برگزارى انتخابات، ترکیب نهادها و کمیسیون هاى مرکزى نظارت بر انتخابات در رژیم هاى دموکراتیک متفاوت و متنوع است. هم نمایندگانى از طرف نهادهاى حکومتى و هم نمایندگانى از طرف احزاب مخالف یا نهادهاى مدنى در نهاد ناظر بر انتخابات حضور دارند.
ب- شوراى نگهبان در کلیه مراحل در صورت اثبات تخلف با ذکر دلیل نسبت به ابطال یا توقف انتخابات در سراسر کشور و یا بعضى از مناطق اتخاذ تصمیم کرده و... (ماده هفت قانون نظارت شوراى نگهبان) در حالى که اثبات تخلف در روز برگزارى انتخابات به لحاظ حقوقى دشوار است و ممکن است با توقف انتخابات که براساس گزارش هیات هاى نظارت شهر و شهرستان انجام مى شود حقوق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان تضییع شود. همچنین ابطال یا توقف انتخابات باید به وسیله نهاد حقوقى و قضایى امکان پذیر باشد. در واقع از طریق یک دادرسى قضایى است که نهاد ناظر بر انتخابات حق طرح شکایت از تخلفات صورت گرفته در جریان انتخابات را به وسیله آن دارد. در نظام هاى انتخاباتى دموکراتیک براى رقباى انتخاباتى، احزاب و... حق طرح شکایت با ارائه دلایل محکمه پسند نیز پذیرفته شده است. معمولاً رسیدگى به این گونه شکایت ها نیز به دلیل حساسیت انتخابات در صلاحیت دیوان عالى کشور ها است. همچنین در ماده هشت و ماده ۱۰ قانون نظارت شوراى نگهبان، اختیارات گسترده دیگرى براى نهاد ناظر در سطح ملى و شهر ها و بخش ها پیش بینى شده است که اختیارات و وظایفى قضایى است تا نظارتى. ضمن اینکه مجریان براى این که گزارش علیه آنها به هیات مرکزى نظارت ارسال نشود، در مواردى ناچار هستند به تشخیص و نظر ناظران تبعیت کنند به خصوص که گزارش  ناظران انتخابات به یک نهاد قضایى بى طرف براى رسیدگى ارسال نمى شود.
ج- نهاد ناظر حتى در تعیین اعضاى هیات هاى اجرایى شهرستان، شهر و بخش ها و تعیین اعضاى صندوق هاى اخذ راى نقش مستقیم دارد. براساس مواد ۳۸ و ۳۹ قانون انتخابات ریاست جمهورى از ۱۱ عضو هیات اجرایى هشت نفر از آنها که از معتمدین هستند باید به تایید هیات نظارت رسیده باشند. فرماندار فقط نقش دعوت کننده از آنها را براى شرکت در جلسات و تشکیل هیات اجرایى به عهده دارد.
همچنین هیات اجرایى که به جز سه نفر از آنها _ یعنى فرماندار، دادستان و رئیس ثبت احوال _ هشت نفر دیگر منتخب هیات نظارت هستند، براساس ماده ۴۷ قانون انتخابات، براى هر شعبه راى گیرى پنج نفر از معتمدین محل که داراى سواد خواندن و نوشتن باشند انتخاب و به فرماندار یا بخشدار جهت صدور حکم معرفى مى کنند. بنابراین نقش فرماندار یا بخشدار _ که در هیات اجرایى فقط یک راى دارد _ امضاى معرفى نامه ها براى انجام تشریفات ادارى است.
با مطالعه قانون انتخابات ریاست جمهورى و مجلس و قانون نظارت شوراى نگهبان موارد دیگرى از پیش بینى اختیارات ویژه براى نهاد ناظر وجود دارد. این وضعیت طى سا ل هاى گذشته موجب شده که یک سازمان نظارتى بزرگ و گسترده و پرنفوذ در سراسر کشور ایجاد شود.
به خصوص که وظایف نظارت و اجرا در قوانین انتخاباتى به درستى تفکیک نشده است.
۳- حضور نمایندگان نامزدهاى انتخابات در شعبه هاى راى گیرى: به منظور اطمینان از سالم بودن روند راى گیرى در شعبه هاى اخذ راى و همچنین کاهش تخلفات ماموران و مجریان و ناظران در پاى صندوق هاى راى در نظام هاى انتخاباتى دموکراتیک تدابیر دیگرى نیز اندیشیده مى شود که از جمله آنها حضور نمایندگان نامزدهاى انتخابات یا نمایندگان احزاب در شعبه هاى راى گیرى است. به عنوان مثال «در فرانسه هر نامزد مى تواند یک یا چند نماینده معرفى کند. این افراد مى توانند به طور دائم در مکان هاى اخذ راى حضور داشته باشند. وظیفه آنها نظارت بر عملیات انتخاباتى و حصول اطمینان از صحت و درستى انجام وظیفه راى گیرى است. به هنگام شمارش آرا از آنها دعوت به عمل مى آید و سپس گزارش تنظیمى توسط ایشان امضا مى شود. به علاوه این افراد مى توانند نظرات و تفاسیر خود را به گزارش تنظیمى ضمیمه کنند.» ۲
در قانون انتخابات مجلس براى حضور نمایندگان نامزدها و یا نمایندگان احزاب در شعبه هاى راى گیرى پیش بینى خاصى نشده است. بنابراین نظارت بر کار راى گیرى فقط به عهده ناظران شوراى نگهبان که یک نهاد رسمى است، مى باشد. وزارت کشور نیز به عنوان مامور اجراى انتخابات مى تواند مامورانى را به منظور بازرسى و کنترل جریان انتخابات به مکان هاى راى گیرى اعزام کند اما براساس ماده ۱۳ قانون نظارت شوراى نگهبان گزارش وزارت کشور درباره انتخابات مجلس یا ریاست جمهورى براى بررسى نهایى و تصمیم گیرى به هیات مرکزى نظارت و سپس شوراى نگهبان ارسال مى شود.
با این حال براى انتخابات ریاست جمهورى، نمایندگان نامزدهاى ریاست جمهورى مى توانند در مکان هاى راى گیرى حضور داشته باشند. اما آنها باید در صورت مشاهده تخلف، مراتب را به صورت کتبى به ناظران شوراى نگهبان و هیات نظارت شهرستان و استان مربوطه و ستاد انتخابات کشور اعلام کنند. براساس ماده واحده قانون حضور نمایندگان و نامزدهاى ریاست جمهورى در شعبه هاى اخذ راى، حضور نمایندگان هریک از نامزدها تا پایان اخذ راى و شمارش و تنظیم صورت جلسات بلامانع است. اما آنها حق امضاى صورت جلسات صندوق هاى راى را نداشته و همچنین گزارشات آنها به عنوان گزارشات رسمى ضمیمه صورت جلسات نخواهد شد. بنابراین نمى توان انتظار داشت که گزارشات آنها درباره تخلفات انتخاباتى چندان تاثیرگذار باشد، به خصوص که گزارشات ناظران شوراى نگهبان به عنوان ناظران رسمى درباره چگونگى و درستى روند راى گیرى تعیین کننده است.

برخى از نمایندگان دومین کنگره نسوان شرق مخالف برابرى زن و مرد بودند و در سخنرانى هاى خود دلایل مخالفتشان را توضیح مى دادند. مثلاً آلجاى افشار در توضیح علت مخالفتش با برابرى زن و مرد گفت: «زن که طالب تساوى حقوق با مرد است نباید تصور کند که مجموع حقوق مرد و زن باید مطابق قواعد حساب باشد، نصف آن براى مرد نصف آن براى زن باشد... از آن جایى که زن به واسطه اختصاصات تشکیلات بدنى خود در عالم حیات وظایف خاصه را عهده دار است که عبارت باشد از تولید اولاد و تربیت نسل، لذا براى زن باید قوانین مخصوص وضع شود که حقوق او را هم از حیث اینکه زن است و هم از حیث اینکه مادر است، محفوظ بدارد.» آلجاى افشار نتیجه گیرى مى کرد، چون مرد و زن نمى توانند وظایف طبیعى شان را به جاى یکدیگر انجام دهند، در این صورت صحبت از تعادل و تساوى حقوق به طرز متداول علم حساب بى مورد [است] ... زن و مرد داراى وظایف مختلف هستند «بنابراین تعادل حقوق زن و مرد و... بى موضوع مى باشد.»علاوه بر بحث کلى برابرى حقوق زن و مرد، مصادیق این برابرى در برخى عرصه ها نیز در کنگره مطرح شد. یکى از این موارد برابرى دستمزد زن و مرد براى کار یکسان بود که نورحماده آن را مطرح کرد. چند نفر از نمایندگان از این پیشنهاد استقبال کردند و گفتند «چه جهت دارد که در صورت تساوى شغل و مقام، مردها بیش از زن ها حقوق بگیرند.» اما اکثریت مطلق نمایندگان متفق القول گفتند: «قطعاً نباید حقوق ها مساوى باشد.» حتى مهرتاج رخشان از فعالان قدیمى حقوق زنان گفت: «قبل از تساوى بین زن و مرد، باید تساوى بین زن ها بشود.» ناگفته نماند که به رغم مخالفت نمایندگان با برابرى دستمزد زن و مرد براى کار یکسان، پیشنهاد نورحماده در این خصوص به تصویب کنگره رسید! برخلاف برابرى دستمزد زن و مرد پیشنهاد فاطمه انصارى در مورد تساوى دختران و پسران در تعلیم و تربیت با استقبال و تائید همه جانبه نمایندگان مواجه شد. البته درخصوص اعزام دختران براى ادامه تحصیل به خارج برخى از نمایندگان مخالفت کردند و خواستار تاسیس مدارس عالى در کشور شدند. «حق راى زنان» که به معناى مشارکت زنان در قدرت سیاسى است، توسط نورحماده مطرح شد. نمایندگان ایرانى ترجیح دادند که در این باره سکوت کنند و به غیر از نورحماده دیگران سخنى نگفتند یا اگر صحبتى کردند در متن منتشر شده مذاکرات چاپ نشده است. جالب توجه است که بدانیم نورحماده پیشنهاددهنده حق راى زنان، موافقت چندانى با این حق نداشت! او بر این نظر بود که همه زنان «نباید حق ورود در اجتماع و طلبیدن حقوق و دخالت در امور و وظایف خارج از خانه» را داشته باشند. هنگامى زنان مى توانند از این حق برخوردار شوند که عالم و دانشمند و آگاه به امور سیاسى و داراى فضایل اخلاقى شده باشند. البته همین را هم با گذاردن شرط دیگرى محدود مى کرد. به این ترتیب که زنان جوان حتى اگر واجد این خصوصیات باشند باز هم نباید در امور سیاسى و اجتماعى مداخله کنند، آنان باید تشکیل خانواده بدهند و مشغول شوهردارى و بچه دارى شوند. هر گاه از این امور فارغ شدند به امور سیاسى بپردازند؛ حضور و مشارکت در امور اجتماعى و سیاسى شایسته زنان مسن است. پس از توضیحات نورحماده درباره حق راى زنان، نمایندگان تصویب کردند: «خانم هاى شرقى مى توانند وقتى که استعداد و کفایت پیدا کردند و اکثریت در زنان فاضله و عالمه و تربیت شده حاصل شد، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را از دولت تقاضا کنند.»
یکى از مباحث مورد توجه نمایندگان دومین کنگره نسوان شرق، بررسى انتقادى موقعیت زنان در محیط خانواده و جامعه بود. در این باره دو بحث کلى مطرح شد: اصول و روش تربیت دختران، موقعیت و حقوق زن در محیط خانواده و اجتماع.
نظر حاکم بر کنگره این بود که اصول متداول تربیتى عامل بازدارنده براى حضور زنان و دختران در جامعه است زیرا براى مشارکت زنان در امور مختلف اجتماعى تنظیم نشده است و از این رو به رغم تلاشى که زنان مى کنند، نمى توانند بخشى از بار زندگى را از دوش مردان بردارند. باید در این اصول تربیتى تجدیدنظر شود و در خانواده و مدارس «شیوه صحیح معاشرت زنان و مردان» آموزش داده شود.
درباره بازنگرى در موقعیت و شرایط دختران و زنان در خانواده و جامعه نیز نمایندگان خواستار آن شدند که به حقوق طبیعى زنان احترام گذاشته شود تا زنان بتوانند در عرصه هاى مختلف اجتماعى و اقتصادى مشارکت کنند. آنها براى اصلاح شرایط زنان و دختران در محیط خانواده، خواستار تحقق این موارد شدند: برقرارى روابط زن و مرد براساس حقیقت، محبت، انصاف و درستى، رعایت حقوق زنان در زندگى زناشویى و مشارکت واقعى آنان در اداره خانواده، رعایت مسائل اخلاقى از طرف مردان، ارتقاى منزلت زنان به گونه اى که مردان فقط به عنوان وسیله اى براى خوشگذرانى به زن نگاه نکنند و... درباره راه پیشرفت و ترقى زنان دو نظر در کنگره مطرح شد: عده اى بر تعلیم و تربیت تاکید مى کردند و مى گفتند فقط از طریق دسترسى به «سلاح علم و آگاهى» است که زنان مى توانند حقوق خود را به دست آورند. برخى مانند ایران ارانى* ضمن تایید ضرورت تعلیم و تربیت، استقلال اقتصادى زنان را پیش شرط پیشرفت و ترقى زنان مى دانستند.
یکى دیگر از مباحث مورد توجه و تاکید کنگره دوم نسوان شرق ازدواج و مسائل مرتبط با آن بود. عده اى مى گفتند براى تحکیم بنیان خانواده، باید دختران و پسران قبل از ازدواج «در حضور شخص ثالثى» با همدیگر آشنا شوند و به خصوصیات و خواست  ها و آمال یکدیگر پى ببرند. عده دیگرى با این پیشنهاد مخالف بودند و مى گفتند در این زمینه یعنى آشنایى و گفت وگوى دختر و پسر، مردان تربیت لازم و کافى ندارند. اگر این آشنایى به ازدواج نینجامد، باعث «هتک آبروى دختر» مى شود و «هزار عیب روى دختر مى گذارند.» موافقان آشنایى دختر و پسر به مخالفان جواب مى دادند اگر آشنایى دختر و پسر مشروط به تربیت مردان شود، این کار «هرگز متحقق نخواهد شد.» سرانجام کنگره به این نتیجه رسید: «زن و مرد قبل از عقد ازدواج، یکدیگر را بشناسند، ولى این شناسایى در حضور شخص ثالثى از محارم زن باشد.»
در خصوص مهریه و جهیزیه، گروهى از کاهش آن دفاع مى  کردند و مى گفتند این کار موجب افزایش ازدواج مى شود. اما عده اى کاهش مهریه و جهیزیه را مشوق مردان براى «تجدید فراش» مى دانستند و با آن مخالفت مى کردند. از آنجایى که موافقان و مخالفان به نتیجه نرسیدند، نورحماده براى خاتمه دادن به بحث گفت: در صورتى مهریه و جهیزیه کاهش یابد که «تعدد زوجات براساس قانون شرع باشد.» او معتقد بود اگر دستورات شرع اسلام درباره ازدواج اجرا شود، تقریباً ازدواج مجدد انجام نخواهد گرفت. نمایندگان نظر نورحماده را پذیرفتند و تصویب کردند «تعدد زوجات مطابق حکم شرع، یعنى تقریباً ممنوع باشد.» «مهر و کابین زن و همچنین جهیزیه کم و مناسب شود تا زناشویى بیشتر صورت گیرد.»
علاوه بر اینها کنگره ضرورت معاینه پزشکى دختر و پسر و تایید سلامتى و صحت آنان را قبل از ازدواج تصویب کرد. از دیگر مباحث کنگره مبارزه با فحشا و تاسیس «خانه هاى امید» براى بازگشت «فواحش نادم» به زندگى «طبیعى و سالم»، ممنوع شدن فحشاى پنهانى، ترویج کالاهاى داخلى و تحریم کالاهاى وارداتى، منع مسکرات و موادمخدر و... بود.
در این میان موضوع «حجاب زنان» اگرچه از مباحث مورد توجه نمایندگان بود ولى به صورت رسمى در کنگره مطرح نشد. اما در جلسه هایى که پیش از برگزارى کنگره تشکیل مى شد، این موضوع بررسى شد. در بین نمایندگان ایرانى دو نظر درباره حجاب مطرح بود: عده اى به صراحت با حجاب مخالفت مى کردند اما مى گفتند در حال حاضر شرایط آن در جامعه ما فراهم نیست. موافقان حجاب تاکید مى کردند حجاب مانع ترقى زنان نیست. وظایف طبیعى زنان خانه دارى، زایمان و تربیت اولاد است و مخالفان حجاب از این وظایف سر باز مى زنند و از این طریق ضرر بزرگى به کشور مى رسانند.
دومین کنگره نسوان شرق در ۱۱ آذر ۱۳۱۱ به کار خود پایان داد و مصوبات ۲۲ ماده اى کنگره را منتشر کرد. به منظور اجراى این مصوبات و پیگیرى آن، روز ۱۷ آذر ۱۳۱۱ هیات رئیسه و تنى چند از نمایندگان ایرانى کنگره، جلسه اى تشکیل دادند که در این جلسه با تقسیم مصوبات به چهار محور، چهار کمیسیون تشکیل دادند: یک کمیسیون براى پیگیرى مصوبات حقوقى، اجتماعى و مدنى (به ریاست مستوره افشار)، یک کمیسیون براى امور خیریه و عام المنفعه (به ریاست افخمى)، کمیسیون آموزش خانه دارى و تربیت فرزندان (به ریاست عصمت الملوک خواجه نورى) و کمیسیون بهداشت و مسائل مرتبط با برابرى زن و مرد (به ریاست صدیقه دولت آبادى).
• کنگره بین المللى زنان در استانبول

براساس تصمیم شوراى عالى اتحادیه کل زنان شرق، ترکیه محل برگزارى سومین کنگره نسوان شرق بود. تا آنجا که یافته ام این کنگره تشکیل نشد و به جاى آن دوازدهمین کنگره بین المللى زنان را برگزار کردند.
دوازدهمین کنگره بین  المللى زنان در روزهاى ۲۹ فروردین تا ۴ اردیبهشت ۱۳۱۴ / ۱۸تا ۲۴ آوریل ۱۹۳۵ در کاخ یلدیز استانبول برگزار شد. براى شرکت در این کنگره از تشکل  ها و فعالان حقوق زنان ۴۰ کشور دنیا دعوت کرده بودند که در نهایت هیات  هاى نمایندگى ۳۰ کشور در استانبول حاضر شدند. این نمایندگان از کشورهاى پنج قاره جهان بودند و نماینده ایران، فرخنده جورابچى بود. چنین کنگره اى تا آن زمان برگزار نشده بود و براى اولین بار فعالان حقوق زنان در غرب و شرق گردهم مى آمدند و از نزدیک با نظریات، هدف ها و مسائل و مشکلات و همچنین دستاورد هاى یکدیگر آشنا مى شدند. با توجه به اوضاع بحرانى اروپا و خطر روزافزون آغاز جنگ جهانى شعار دوازدهمین کنگره بین المللى زنان «آزادى تمام براى زن ها و تامین صلح براى انسانیت» بود.
ریاست کنگره با کودبى آشبى و نواب رئیس رزا مانوس و بلامانکوف (نماینده مجلس سناى چکسلواکى) بودند. در روز اول کنگره درخواست عضویت جمعیت نسوان وطن خواه ایران، اتحادیه زنان عرب سوریه،کنفرانس زنان هند و اتحادیه زنان عرب فلسطین به اتفاق آرا به تصویب رسید. پیام هاى کاریه شایمان کات بنیانگذار اتحادیه بین المللى زنان و آکیلویه کردن رئیس جمعیت بین المللى زنان قرائت شد. آنگاه نمایندگان کشور ها درباره شرایط زندگى و حقوق فردى و اجتماعى زنان و مسائل و مشکلاتى که در برابر فعالان حقوق زنان قرار داشت توضیح دادند و ضمناً بر لزوم حفظ صلح تاکید کردند. در این کنگره پس از بحث و بررسى این درخواست ها به تصویب نمایندگان رسید:
۱- حق راى زنان
۲- تساوى زن و مرد در برابر قانون و در همه شئون زندگى فردى و اجتماعى
۳- برابرى کامل دستمزد زن و مرد در برابر کار یکسان
۴- برخوردار شدن زنان شوهر دار از حق استقلال
۵- مردانى که خانواده خود را رها مى کنند باید مجازات شوند و چنین مردانى در ممالک همجوار از مجازات مصون نمانند.
۶- دولت ها تابعیت مضاعف زنان را بپذیرند.
۷- ممنوعیت تعدد ازدواج
۸- ممنوعیت استخدام شدن مردان به جاى زنان کارگر
۹- مبارزه با فحشا و ممنوعیت خرید و فروش زنان سفیدپوست
۱۰- توسعه افکار صلح دوستانه در دنیا و تلاش به منظور جلوگیرى از جنگ
۱۱- حل اختلافات موجود بین کشور ها از طریق دادگاه لاهه
۱۲- کنترل تولید و تجارت اسلحه
۱۳- ممنوعیت هرگونه کمک اقتصادى، سیاسى دولت ها به دولت متجاوز
۱۴- حمایت از جامعه ملل و...
در این کنگره برخى مسائل جنجال برانگیز مانند سقط جنین مطرح نشد اما در حاشیه کنفرانس موافقان و مخالفان این قبیل مباحث به بحث و بررسى پرداختند. براساس گزارش هایى که از دوازدهمین کنگره بین المللى زنان در دست است نمایندگان زنان شرق اگرچه در این کنگره حضور داشتند اما به نظر نمى رسد که تاثیرى در روند کنگره و مباحث و مصوبات آن گذاشته باشند. همچنین مقایسه مصوبات این کنگره با مصوبات دو کنگره نسوان شرق، بیانگر کیفیت و سطح متفاوت جنبش زنان در غرب و شرق است و احتمالاً همین تفاوت کیفى بود که موجب شد نمایندگان زنان شرق در این کنگره فعال نباشند.
• مصوبات دومین کنگره نسوان شرق
۱- خانم هاى شرقى مى توانند وقتى که استعداد و کفایت پیدا کردند و اکثریت در زنان فاضله و عالمه و تربیت شده، حاصل شد، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را از دولت تقاضا کنند.
۲- از دولت تقاضا شود که تعلیمات ابتدایى را در مملکت براى دختران و پسران اجبارى کرده [و] تحصیلات عالیه، اختیارى و آزاد براى زن و مرد مساوى باشد.
۳- حقوق و اجرت زن و مرد در مدارس و ادارات و کارخانه ها و غیره در صورت تساوى شغلى یا تساوى مقام یا تساوى معرفت مساوى باشد.
۴- از دولت تقاضا شود که در شهرهاى مختلفه کودکستان ها و باغچه هاى اطفال تاسیس کند و وسایل   بازى هایى که براى توسعه فکر کودکان مفید است از قبیل بازى هاى محاکمه و غیره براى آنها فراهم آورد و براى مدارس، سینماهاى اخلاقى مخصوص تهیه شده، از ورود محصلین و محصلات به سینماهاى عمومى جداً جلوگیرى عمل آید.
۵- وسایل تحصیلات عالیه و مقدمات آن براى دخترها تهیه شود و اختیارى و آزاد باشد.
۶- مدارس اکابر نسوان در نقاط مختلفه مملکت تاسیس شود.
۷- طلاق به حسب قانون و مقررات شرع باشد نه مطابق عرف و عادات عموم.
۸- سعى در اصلاح اخلاق زناشویى مردها و عفت و پاکدامنى آنها.
۹- اعزام محصلات به خارجه چنان که در ایران [این] تصمیم اتخاذ شده است.
۱۰- وضع مقررات قانون زواج ایران در ممالکى که واجد آن نیستند.
۱۱- رسیدگى به صحت و سلامت زن و شوهر قبل از ازدواج.
۱۲- زن و مرد قبل از عقد ازدواج یکدیگر را بشناسند، ولى این شناسایى در حضور شخص ثالثى از محارم زن باشد.
۱۳- تعدد زوجات مطابق حکم شرع یعنى تقریباً ممنوع باشد.
۱۴- مهر و کابین زن و همچنین جهیزیه، کم و مناسب شود تا زناشویى بیشتر صورت بگیرد.
۱۵- خانم ها باید آراسته به اخلاق یعنى ایمان و عمل صالح باشند.
۱۶- منع مسکرات و مخدرات و تخفیف و تقلیل در استعمال دخانیات.
۱۷- خانم هاى شرقى باید از عادات و اخلاق غربى آنهایى که خوب و پسندیده است انتخاب کرده و بقیه را که مبنى بر هوا و هوس است ترک گویند.
۱۸- خانم ها البسه خود را از منسوجات وطنى قرار دهند و در ترویج امتعه وطنى بکوشند و خود نمایشگاه هایى براى ترویج امتعه وطنى تشکیل دهند.
۱۹- خانم ها باید طرفدار صلح بوده و با حملات و تجاوزات مخالف باشند و در جنگ هاى دفاعى وقتى که ضرورت ایجاب کرد در میدان هاى جنگ خدماتى انجام دهند.
۲۰- فحشاى سرى ممنوع بوده و پلیس هاى زنانه براى کشف این گونه اعمال تهیه شده، ممانعت به عمل آید و فحشاى علنى محدود گردد.
۲۱- براى کسانى که در نتیجه لغزش و خطایى به اجبار وارد فحشا شده اند و راغب به رهایى هستند مراکز و کارخانه هاى عمومى تاسیس شود که در آنجا کار کرده و زندگى کنند.
۲۲- کمیسیون هایى از خانم ها تشکیل شود که به مسائل عمومى صحى رسیدگى کرده، در شهر گردش و تدقیق کنند و در رفع نواقص صحى به اقدامات خود یا کمک ادارات مربوطه بکوشند.

بررسی سابقه نظام قضایی و دادرسی در تمدن ایران

 

محکومیت دکتر مصدق ، نظام قضایی ایران را به چالش کشید

 

گروه اجتماعی ـــ تا کنون دو نوشتار در باره بررسی سابقه نظام دادرسی در تمدن ایران باستان تقدیم خوانندگان شد. اینک بخش سوم و پایانی این مجموعه نوشتار تقدیم می شود.
اصلاحات عصر ناصری به منظور تدوین قوانین جدید یا اصلاح نظام دادرسی کشور هر چند در سه مرحله صورت گرفت اما نتیجه این اصلاحات اثری در کیفیت اجرای عدالت بر کشور نداشت بلکه در زمان سلطنت مظفرالدین شاه در 1313 هجری قمری رسیدگی به شکایت های مردم در شرایط آشفته تری ادامه پیدا کرد.
ادامه این روند موجب انقلاب مشروطه و به تبع آن تدوین قانون اساسی و عدالت خانه شد. هر چند مشروطیت برابر اصل متمم قانون اساسی سال 1325 با آرمان خواهی و امیدهای بزرگ شروع شد اما بر اثر ضعف در برابر نیروهای شرع گرا در حیطه قضایی با روندی کند پیش رفت و در 20 سال اول پس از مشروطیت، از حد اصلاحات ناقص و محدودی در سطح قواعد دادگستری در نگذشت.
تا پیش از انقلاب مشروطه، حکام و رجال سیاسی، روسای عشایر و افراد با نفوذ به طور شخصی به حل و فصل دعاوی و شکایت های مردم می پرداختند. اما پس از مشروطیت و تدوین قانون اساسی عدالت خانه به طور رسمی تاسیس شد. در این دوره اصل 27 متمم قانون اساسی، قوه قضاییه را قوه ای مستقل اعلام کرد اما اصل 71 تفکیک صلاحیت محاکم شرع و عرف را که سنت قضایی از دوران صفوی بود همچنان به رسمیت شناخت. براساس این اصل «وزارت دادگستری» و دادگاه های عرفی مسئول رسیدگی به شکایت های همه ایرانیان شناخته شدند. همچنین براساس اصل 72 رسیدگی به جرایم سیاسی نیز در صلاحیت دادگاه های عام قرار گرفت.
از سوی دیگر اصل 80 این قانون مقرر کرده بود که قضاوت محاکم براساس قانون انقلاب و با فرمان شخص شاه منصوب شوند ضمن این که دادستان کل کشور را باید شاه با مشاوره با حاکمان شرع منصوب می کرد. اما در عمل شرط مشورت کردن با مراجع مذهبی، اغلب در طول رژیم مشروطه سلطنتی نادیده انگاشته شد و این امر تحت تاثیر روابط بین روحانیان عالی مرتبه با مقامات حکومتی قرار می گرفت.
نخستین وزیر عدلیه پس از مشروطیت، احمدخان مشیرالسلطنه بود که تنها 48 روز از این مقام مشغول فعالیت بود و پس از این زمان جای خود را به عبدالحسین میرزا فرمانفرما داد. در زمان فرمانفرما چهار محکمه، ابتدایی، جزایی، استیناف و محکمه تمیز فعالیت خود را آغاز کردند. اما برای رسیدگی به دعاوی در این محاکم قانون قابل اتکایی وجود نداشت.
در سال های بعد و با حضور مشیرالدوله پیرنیا در وزارت عدلیه برای نخستین بار اداره مدعی العموم و دیوان تمیز بر تشکیلات عدلیه افزوده شد و قانون جدیدی برای تغییر سازمان قضایی کشور به نام «قانون موقت تشکیلات عدلیه» در کمیسیون وزارت عدلیه مجلس به تصویب رسید و براساس آن داده های رسمی کشور براساس سلسله مراتب اهمیت به سه دسته، صلح، استیناف و تمیز تقسیم شدند.
قوانین «اصول محاکمات حقوقی»، «اصول محاکمات جزایی» و «اصول محاکمات تجاری» نیز در همین دوران به تصویب کمیسیون عدلیه مجلس رسید. اما با وجود این اجرای این قوانین به دلیل ادامه صلاحیت عمومی حکام شرع، کاپیتولاسیون، اعمال نفوذ اعیان و اشراف و همچنین روسای ایلات و عشایر به سادگی امکان پذیر نبود، تا آن که سرانجام محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) در سال 1290 هجری قمری به مدت شش ماه و پس از آن در سال 1292 هجری قمری به مدت 17 ماه به وزارت عدلیه رسید و با توجه به سوابق تدریس خود در مدرسه علوم سیاسی از یک سو و سابقه قضایی در مقام ریاست دیوان از سوی دیگر، موفق شد روند اجرایی شدن این قوانین را تا اندازه زیادی فعال کند.
در هر حال به رغم اقداماتی که پیش از این در زمان وزارت مشیرالدوله بر عدلیه صورت گرفته بود، دادرسی در ایران همچنان در دادگاه های صنعتی و قدیمی انجام می شد و در نبود دادگاه های متمرکز دولتی، دولتمردان محلی و افراد صاحب نفوذ بر آیین دادرسی و صدور احکام به نفع خود اعمال نفوذ می کردند.
تا پیش از روی کار آمدن رضاخان در ایران نه تنها در امر دادرسی و قضاوت بلکه در اکثر زمینه های اداری و کشوری تمرکزی وجود نداشت.

دادگستری نوین
قوانین عرفی در طول سلطنت رضاخان و پسرش با کم توجهی به ضوابط و معیارهای شرعی تدوین می شد. یعنی قوانین مصوب، حتی هنگامی که قانون اسلامی را نقض می کردند، با زور اجرا و به روم تحمیل می شد. مثال روشن این تضاد، قوانین مربوط به اجازه فروش، مشروبات الکلی، کشف حجاب و بسیاری از جنبه های قانونی جزای عمومی بود. برای مثال در این دوره براساس قانون 1310 هجری شمسی هر روحانی که عقد ازدواجی را براساس شیوه های معمول شرعی بدون ثبت در دفتر ازدواج اجرا می کرد، مشمول پیگرد کیفری می شد. همچنین در دوران محمدرضا شاه برابر قانون حمایت از خانواده مصوب سال 1246 قمری، هر فردی که بیش از یک همسر بدون کسب اجازه از همسر اول اختیار می کرد، به زندان محکوم می شد.
در هر حال به رغم آرمان های عدالت خواهی و درخواست تاسیس عدالت خانه که مهم ترین «پیام انقلاب مشروطیت» بود، نظام حقوقی و قضایی حاکم بر ایران در نخستین دهه پس از مشروطیت تفاوت چندانی با عصر استبداد نداشت.
در دوره پهلوی اول جلد نخست قانون مدنی مشتمل بر 955 ماده در مورد مالکیت، اسباب تملک، حقوق قراردادها با استفاده از کتاب هایی همچون شرح لمعه، شرایع، مکاسب برای تدارک الغای کاپیتولاسیون در سال 1307 ش تصویب شد. جلد های دوم و سوم این قانون که تابعیت، احوال شخصیه و اقامتگاه را در بر می گرفت با توجه به قوانین مدنی فرانسه، بلژیک و سوییس تنظیم شد.
آیین دادرسی مدنی، نیز که در سال 1290 شمسی با نام اصول محاکمات به اقتباس از قانون فرانسه به تصویب مجلس وقت رسیده بود، بار دیگر در سال 1318 هجری شمسی اصلاح شد.
همچنین در این دوره قانون جزای عمومی که در دوره قاجار به طور کامل تعیین حدود آن با فقها بود، با عنوان «قانون جزای عرفی» اصلاح شد. به گونه ای که به شکل یک نظام متقابل با قانون جزای شرعی عمل می کرد. این قانون جزای عرفی که به پیشنهاد نصرت الدوله فیروز به مرحله اجرا درآمد، نخستین قدم در راه شریعت زدایی از حقوق جزایی ایران در دوره مشروطیت بود اما چون پایه ای در فقه سنتی نداشت با بیم و امید و تاکید بر عرفی بودن آن مطرح می شد. به گونه ای که مخالفت مردم منجر به برگزاری تظاهراتی در مسجد جامع تهران شد.
«علی اکبر داور»، وزیر دادگستری در دوران پهلوی اول، در بهمن سال 1305 برای پایه گذاری تشکیلات جدید دادگستری اقدام کرد. به دنبال اقدامات وی عدلیه سابق 20 بهمن همان سال منحل شد و مجلس لایحه اصلاحات در نظام قضایی کشور را با دو فوریت در 27 بهمن همان سال تصویب کرد.
در این دوره کاپیتولاسیون اتباع روسی لغو شد و تشکیلات قضایی در ایران فعالیت رسمی خود را از 1306 آغاز کرد. علی اکبر داور که در سوییس تحصیل کرده رشته حقوق بود و از دانشگاه ژنو فارغ التحصیل شده بود. سازمان جدید دادگستری ایران را بر اساس همان الگوهای اروپایی طرح ریزی کرد. وی با انحلال عدلیه و ایجاد دادگستری جدید، فعالیت روحانیان صاحب مسند را از نظام قضایی ایران کوتاه کرد. تصویب قانون مدنی و قوانین دیگر به ویژه آیین دادرسی مدنی و کیفری که به معنای عرفی کردن ساختار و نظام دادرسی در ایران بود از تحولات مهم در زمان صدارت داور محسوب می شود.
همچنین تهیه و نگهداری اسناد رسمی در سازمان های دولتی برای جلوگیری از دعاوی در دادگستری امری الزامی بود. چرا که بیش از آن احکام قضایی را باید هر کس شخصا حفاظت می کرد و به همین دلیل اعتماد و اعتباری به قطعیت اسناد نبود اما در این دوره مسئولین جمع آوری و نگهداری این اسناد به فخرالسلطنه هدایت سپرده شد. سازمان مهم دیگری که در تشکیلات دادگستری جای گرفت. «پارکه» یا همان دادسرا بود که تحت نظر مدعی العموم فعالیت می کرد. در دوران وزارت داور یکی از مشکلات مهم نظام کیفری کشور که جلاد زندان های منظم و بهداشتی بود، سامان گرفت. که این امر بیش از هر چیز به منظور جلوگیری از دفاع دولت های اروپایی از اتباع خود در ایران و جلوگیری از ادامه کاپیتولاسیون بود. به همین دلیل در سال 1306 زندانی نو در تهران ساخته شده و در پی آن در تاریخ 20 اردیبهشت 1307 کاپتولاسیون اروپاییان ملغی شد.
در طول سلطنت پهلوی، دادگاه های عرفی به ریاست قضایی که وزارت دادگستری منصوب می کرد تنها مرجع قوانین جدید بودند. ضمن این که لزوم ثبت ازدواج و طلاق در دفترهای مخصوص که مجوزهای آن را دولت صادر می کرد آخرین صلاحیت سنتی روحانیان را نیز تحت تاثیر قرار داد و از این زمان به بعد تمام موارد ازدواج و طلاق در سراسر کشور توسط کسانی که دولت به آنها مجوز داده بود، ثبت می شد. در این دوره قضات دادگستری بر اساس قانون استخدام قضات به کار مشغول می شدند که از جمله مهم ترین شرایط این استخدام مدرک تحصیلی حقوق از دانشگاه تهران یا دانشگاه های خارج از کشور بود.
با وجود این و اصلاحاتی که در دوره پهلوی اول در نظام دادرسی و آیین قضایی کشور رخ داد، دولت استبدادی و اقتدارگر رضاشاه به استقلال قوه قضاییه آسیب های جدی وارد کرد و به رغم وجود قوانین رسمی برای دادخواهی حال و جان افراد در برابر اراده شخصی پادشاه مصون نبود.

اصلاح مجدد ساختار قضایی و آیین دادرسی کشور
هر چند نظام قضایی کشور و یک بار در دوره پهلوی اول به طور کامل مورد بازنگری و اصلاح قرار گرفت اما در دوران پهلوی دوم و پس از حمله متخصصین و با روی کار آمدن مصدق، بار دیگر این قوانین مورد بازنگری قرار گرفت.
دکتر محمد مصدق که خود تحصیل کرده رشته حقوق و پیش از کودتای 1299 وزیر عدلیه بود، اردیبهشت 1230 نخست وزیری را پذیرفت و نسبت به اصلاح قوانین دادرسی کشور اقدام کرد. این اصلاحات در دو زمینه شامل اصلاح قوانین و اصلاح ساختار سازمان قضایی صورت گرفت.
از نظر اصلاح قضایی و تصفیه قضات نخست، علی هیات و سپس شمس الدین امیر علایی را به وزارت عدلیه منصوب کرد. مهم ترین داستان دادرسی در دولت مصدق، پیروز آمدن ایران در دادگاه لاهه در پی شکایت انگلیسی از ایران و مشارکت دکتر مصدق و دکتر سنجابی در آن است.
قبل و پس از نخست وزیری مصدق، وظایف دادگستری شامل، حل و فصل اختلافات، تعقیب مجریان، محاکمه و مجازات مجریان، نظارت بر اجرای قوانین، ثبت اسناد و مالکیت های خصوصی بود. اما پس از کودتای 28 مرداد، با رشد و گسترش نظام های استحفاظی و امنیتی به ویژه با اعدام دکتر «حسین فاطمی» و محکومیت دکتر «مصدق» ، از نظام قضایی کشور کاسته شد. عباس قلی خان گلشانیان که در سال 1335 همزمان با تجدید نظرخواهی دکتر مصدق از رای دادگاه نظامی، به وزارت دادگستری رسید دیوان کشور را که علی هیات وزیر دادگستری دکتر مصدق بر آن ریاست داشت، منحل کرد.
قانون تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور در همان سال از تصویب مجلس گذشت و تیمور بختیار به ریاست این سازمان منصوب شد. از سوی دیگر کاپیتولاسیون که اکثر قدرت های استعماری اروپایی یعنی انگلستان، فرانسه، آلمان و ترکیه به دنبال معاهده ترکمنچای بر ایران تحمیل شده بود و در زمان رضاخان لغو شد بار دیگر در دوره پهلوی دوم به نفع اتباع آمریکایی احیا شد، که تقدیم این لایحه به مجلس، منجر به ترور حسنعلی منصور و مخالفت امام (ره) و تبعید ایشان به ترکیه شد.

 

حقوق فرهنگى ، بخش ناکام حقوق بشر
 

با گذشت بیش از پنجاه سال از تصویب اعلامیه جهانى حقوق بشر که در آن «حقوق فرهنگى» به عنوان بخشى از حقوق بشرى یاد شده است، این بخش از حقوق بشر نه تنها تبیین و اجرا نشده که حتى ناشناخته باقى مانده است. به گونه اى که نخبگان نیز با گمانه زنى و تردید به آن مى نگرند. در چارچوب حقوق بین الملل نیز این رشته از حقوق بسیار کمتر از سایر بخش هاى حقوق توسعه یافته است. گرچه تاکنون سازمان ملل، یونسکو و سازمان   هاى غیردولتى بین الملل، دانشگاه ها و اشخاص گام هایى در جهت شناساندن و اجرایى شدن حقوق فرهنگى برداشته اند، اقداماتى همچون فهرست سازى براى حقوق فرهنگى، تهیه آیین  نامه بین المللى در زمینه نقض حقوق فرهنگى که بتواند از جمله موارد جنایات علیه صلح و امنیت قرار گیرد و حتى تعیین بازرس ویژه (Ombuds person) در زمینه حقوق فرهنگى. با این وجود توسعه حقوق فرهنگى در مقایسه با سایر بخش هاى حقوق بشر پیشرفت بسیار کند و نامحسوسى داشته است. نوشتار ذیل توسط جواد صفایى کارشناس ارشد روابط بین الملل و دانشجوى دوره دکتراى حقوق بین الملل دانشگاه کان فرانسه _ که در حال تدوین پایان نامه خود با عنوان حمایت بین  الملل از حقوق فرهنگى است- ارائه شده است.
•••
پس از تصویب اعلامیه جهانى حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ تلاش هایى صورت گرفت تا مفاهیم و تعهدات مورد اشاره در این اعلامیه که به صورت عام و کلى آمده بود در چارچوب ابزار حقوق بین الملل به صورت مشخص تر تبیین شود. در نتیجه دو میثاق بین الملل از درون اعلامیه جهانى حقوق بشر زاده شدند؛ میثاق بین الملل حقوق سیاسى و مدنى (ICCPR) از یکسو و میثاق بین الملل حقوق اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى (ICESCR) از سوى دیگر. در حالى که در هر یک از این دو میثاق بر وحدت حقوق بشرى تاکید شده بود لیکن در آن زمان جدا شدن این دو دسته حقوق عملاً به معناى پیروزى آن طرز فکر بود که حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى را فاقد سرشت حقوقى مى  دانستند. افرادى که منکر این سرشت حقوقى بودند بر اینکه دو میثاق جداگانه تدوین شود اصرار مى ورزیدند. آنان معتقد بودند که سرشت این دو رشته متفاوت است. بدان معنا که رعایت حقوق سیاسى و مدنى مستلزم خوددارى دولت ها از دست زدن به اقدامات خاصى است در حالى که رعایت حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى نیازمند بر عهده گرفتن نقش فعالانه از سوى دولت ها است که خود ایجاد منابع مالى و سازوکارهاى اجرایى لازم را مى طلبد و در درازمدت به بار مى نشیند.در نتیجه تسلط این تفکر حقوق سیاسى و مدنى در شکل تعهدات مشخص دولت  ها و از جمله ایجاد مکانیسم هاى جبرانى در درون نظام هاى حقوقى و قضایى ملى تبیین شد، به صورتى که جامعه بین المللى قادر شود از طریق سازمان  ها و سازوکارهاى ایجاد شده به سادگى بر اجراى تعهدات دولت  ها در چارچوب میثاق بین المللى حقوق سیاسى و مدنى نظارت کند، اما در زمینه حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى این وضوح در میان تعهدات دولت ها و نظارت بر اجرا اساساً رخت بربسته است. گفته مى شد رعایت این حقوق نیازمند برنامه ریزى دولت ها است، قابل طرح در دادگاه نبوده، فاقد سرشت حقوقى است و در نتیجه مسئولیتى براى دولت ها ایجاد نمى کند.در مقابل مخالفان این عقیده در بخش   هاى مختلف نظام ملل متحد، حقوقدانان و فعالان در زمینه حقوق بشر کوشیدند جایگاه این دسته از حقوق را در اعلامیه هاى جهانى در زمینه حقوق بشر به تثبیت رسانند و شالوده دفاع نظرى از این حقوق به عنوان بخش تجزیه ناپذیر از حقوق بشرى را پى ریزند. به عنوان مثال بند ۱ اعلامیه وین که در سال ۱۹۹۳ و در جریان کنفرانس جهانى حقوق بشر به تصویب رسید بر «تعهد کلیه دولت ها به رعایت جهانى حقوق بشر، حفظ و رعایت همه حقوق بشرى و آزادى هاى اساسى بر اساس منشور ملل متحد و دیگر ابزار بین المللى در زمینه حقوق بشر و حقوق بین الملل» تاکید دارد. براساس بند سوم همین اعلامیه «تمامى حقوق بشرى جهانى، غیرقابل تقسیم، وابسته به هم و مرتبط با هم هستند و جامعه بین المللى بایستى به حقوق بشر به گونه اى جهانى، عادلانه و برابر توجه نشان دهد.» اسناد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد نقدى بر نظام انتخاباتى در ایران - حقوق

دانلود تحقیق کامل درباره مکاتبات انگایسی

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق کامل درباره مکاتبات انگایسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درباره مکاتبات انگایسی


دانلود تحقیق کامل درباره مکاتبات انگایسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 82

 

اهدافی که در این دوره آموزشی تحت عنوان مکاتبات بازرگانی خدمت عزیزان ارائه می گردد، جهت آماده سازی کامل کارشناسان در امور مکاتبات بازرگانی و فنی باشد آنهم به نحوی که پس از گذراندن این دوره آنها را به نگارش هر نوع مکاتبه چه در زمینه بازرگانی و چه در زمینه فنی قادر سازد.

لازم بذکر است که این کتاب یا جزوه به صورت کاربردی تنظیم شده و از تجربیات کاری خود حین انجام وظیفه با شرکت هایی از قبیل عمران ممان چابهار، هیوندای، املاح ایران،

 Minetext کانادا از یک طرف و کتب و جزوات معتبر بازرگانی از طرف دیگر بدست آمده و براساس خواسته کارشناسان فنی و مهندسی و بازرگانی تدوین گردیده است.

تلفیقی از زبان شناسی، مهندسی و بازرگانی این روش را با مأنوس تر و قابل  فهم تر ساخته که البته با توجه به تدریس همزمان آن این تجربیات بطور زنده در اذهان کارشناسان شکل خواهد گرفت.

در اینجا از آقای مهندس صدری، آقای مهندس رحیمی به جهت یاری و مشارکت ارزنده آنها در این امر فرهنگی تشکر و قدردانی می نمایم و برای آنها از خداوند متعال آرزوی سلامت، تندرستی و موفقیت روزافزون را خواستارم.

اینجانب از انتقادات به جا خشنود می شود و یک انتقاد بجا را از چندین تعریف نابجا و دلخوش کننده ارجح می داند، لذا در صورت هر گونه اشکال چه در زمینه علمی، املائی و … مسائل را به اینجانب انعکاس فرمائید.                                                                      

فصل اول / دنیای تجارت

1-1- انواع کالا

* انواع کالاها (Commodities)

- کالاهای حساس (Delicate Products)

- کالاهای مصرفی (Consuming Products)

- کالاهای فاسد شدنی (Perishable Products)

- کالاهای پیچیده (Sophisticated Products)

 

- کالاهای حساس (Delicate Products)

کالا های حساس کالاهایی هستند که از نظر حمل و یا نکات سیاسی حساس می باشند مثلاََ کامپیوتر یک کالای حساس است و همچنین سیمان ایران و حتی یک نوع انار خاص مثل انار تفت منطقه یزد که به آن دانه یاقوتی گویند و به عربستان صادر می شود و نیز کالای حساس می باشد.

 

- کالاهای مصرفی (Consuming Products)

به کالاهائی مصرفی اتلاق می شود که به گونه ای توسط ما مصرف می گردند و ممکن است که دوره آن خیلی هم طولانی نباشد مثل پتوی گلباف، حوله برق لامع که به آلمان صادر می شوند و آنهم در فروشگاههای زنجیره ای کافوف که مجوز فروش نیز دارند و اساس آن بسته بندی است ( در آلمان) و سایر موارد کالاهای مصرفی به لبنان صادر می گردند چون در لبنان فروش با چرخ  دستی سیار رایج است لزومی به بسته بندی نمی باشد

 ( Sales Drive)

- کالاهای فاسد شدنی (Perishable Products)

کلیه مواد خوراکی که قابل فاسد شدن می باشند در این گروه  قرار می گیرند مثلا” سیر(Garlic) که به دوبی صادر می کنند البته دو نوع سیر داریم، سیر گیلان که سیر خوراکی است و سیر همدان که از آن قرص آدالات تهیه می گردد و جهت رقیق کردن خون می باشد. مورد دیگر گیاه گون یا گونیا که مصرف داروئی دارد گل آن کتیراست و ریشه آن جهت 25 نوع مختلف دارو مصرف می شود.

سایر کالاهای فاسد شدنی مانند پیاز (Onion) میوه جات ( Fruit) و پسته (Pistachio) که همانگونه که مطلع هستید آقای یزدانی گردو و پسته را به آمریکا برد و در آنجا به کشت پرداخت.

 

- کالاهای پیچیده (Sophisticated Products)

کالاهای بسیار پیچیده و گرانقیمت مثل موتور جت، گرانیت که در کشتی های سه طبقه OBO            حمل می شوند.

نکته: کشتیرانی در ایران وضعیت خوبی در دنیا دارد ( حدود سومین)، چون قبلا" به جای کالاهای خریداری از ایران به ما کشتی می دادند.

ظرفیت OBO 12500 تن می باشد و ضمنا" سه طبقه می باشد که هزینه حمل فوق را روی  FOB، 3 درصد می کشند.                                        O re

 

1-2- انواع اقتصاد

* انواع اقتصاد:

- اقتصاد درخشان ( Shining Economic)

اقتصاد درخشان، اقتصادی است که در دوره زمانی کوتاه درخشش بالائی داشته باشد مثل کشور تایوان.

- اقتصاد نگران ( Nervous Economic)

کشورهائی از قبیل آلمان، آمریکا و ژاپن که وضع خوبی دارند و ضمنا" اندکی نگران

- اقتصاد بیمار ( Sick Economic)

کشورهائی از قبیل ایتالیا انگلستان

- اقتصاد سرطانی ( Cancer Economic)

کشورهائی از قبیل افغانستان و لیبی که اصلا" اقتصاد معینی ندارند و برای واردکنندگان کالا دشواریهای فراوانی از لحاض پرداخت پول دارند.

 

1-2-1- مثلث تجارت

 

* مثلث تجارت ( بازرگانی)

فاینانس (سرمایه) از یک طرف، تکنولوژی از طرف دیگر و همچنین بازار و بازار بین المللی بوسیله یک مدیریت حساب شده می تواند مثمرثمر واقع گردد.     

        Market

 

International Business                      Technology

 

                                  Finance

1-2-2- مناطق آزاد تجاری

FTZ و EPZ

مناطق آزاد تجاری را Free Trading Zone نامند و یک EPZ (Export Trading Zone) در خودش یک FTZ هم دارد، در حال حاضر کویت یک EPZ که برای 99 سال فاینانس شده است ولی دوبی یک FTZ است.

همانگونه که مطلع هستید، سیرجان منطقه صنعتی IPZ (Industrial Processing Zone) می باشد و شاید عدم تمرکز مراکز صادراتی و یا تجاری در ایران مثل چابهار، بندرعباس، سیرجان و غیره مسائلی را در بر داشته باشد.

توجه نمائید که در حال حاضر کیش دیگر یک FTZ نمی باشد و تبدیل به یک بازار معمولی (Market Place) گردیده است.

 

1-2-3- صادرات کشور ایران

 

صادرات مختص کشور ایران ( Export)

مواردی که در زیر مورد بحث قرار گرفته شامل نقاط کلی از ایران است که امکان صادرات محصول آن منطقه امکان پذیر می باشد.

الف صادرات نامرئی کشور ایران: (Invisible Export)

تنگه هرمز که عرض آن حدود 12 کیلومتر و طول قابل تردد آن 733 متر می باشد، برای عبور از این منطقه باید به ایران پول پرداخت شود و از طرفی دیگر پنج لایه نفتی در زیر آن خوابیده است که این پنج لایه، 50 سال نفت کل دنیا را جوابگو می باشد. که حتی کنکورسنتر با ماهواره خود ادعا می کند چنین ذخایری که ایران آنرا( وجود پنج لایه) رد کرده است درهرصورت این پتانسیلی است که زمانی تبدیل به تجارت می شود.

ب- سایر مواردی که امکان صادرات آن از ایران میسر است عبارتند از:

  • نرینگی گاو برای چین، کالاهای مصرفی به لبنان، زهرمار که هر 10 گرم آن معادل 150 دلار ارزش دارد و محل آن در سوسنگرد می باشد و کاربرد زهرمار جلوگیری از لخته شدن خود در بیماری سکته قلبی و تزریق می باشد.
  • صادرات پیاز از ارومیه اگر از Rap Paper Bag مناسب استفاده شود و قسمت خراب آن سریع پاک شود و همچنین Packing مناسب استفاده شود صادرات خوبی را بدنبال دارد و همانگونه که می دانید بهترین تقاضاکننده آن یا به عبارتی Major Demander آن کشور هند می باشد.

نکته: 29 هزار تن پیاز در ارومیه تبدیل به کود ( Fertilizer ) شد به خاطر عدم رعایت موارد فوق.

  • ماست: ماست کاله یک نمونه ای از صادرات مطلوب مواد مصرفی است که به کشور سوئیس چهارعدد کانتینر 40 فوت از ماست فوق  با اسانس میوه، شوید خشک و میوه صادر شد و نظر آنها را جلب کرد.
  • صادرات مجدد کت و شلوار: هاکوپیان نمونه ای از صادرات مجدد کت و شلوار است و نمونه دیگر صادرات مجدد تهیه لوستر از طریق کریستال و بار از کشورهای دیگر می باشد.

Re Export ® No Customs Charges

Draw Back ® Customs Charges Paid

 نمونه دیگر صادرات مجدد کاربرد کارخانه در جزیره قشم می باشد.

  • حنا: حنا به وفور به آلمان صادر می شود، از خود حنا 12 نوع Substance می سازند.
  • سیم Bore در سال 200 تن فقط استخراج می شود آن هم توسط معدن فولاد مبارکه (جنوب) که %100 دولتی می باشد که از سیم برOrtodency  تهیه می کنند.

نکته: WTO ایران را موظف نموده است تا خود را  به  استاندارد 2010 برساند.

  • شن، ماسه، سنگ آهن، سنگ آهک: بهترین و اقتصادی ترین راه صادرات شن و ماسه به کویت و عربستان است، سنگ آهک را به هندوستان صادر می کنیم و سنگ آهن را در صورت استاندارد بودن می توانیم به عربستان صادر کنیم.
  • گردو: خاک درخت گردو، چوب درخت گردو، برگ درخت گردو (قرص)، پوست گردو (رنگ مو) و حتی میوه آن صادر می شود.
  • خرمالو(PersimmOn) که در فضای آلوده تهران می روید، بسیار مقاوم است و کشور آلمان بیشترین تقاضاکننده اصلی خرمالو چهارتخمه است.
  • ازگیل ( Amedler) را خوب می خرند، پارچه قلمکار رنگ آبی( Printed Material) به اروپا، تخمه ( قوچ) به عربستان، آفتابه به لبنان، سنگ پا به اردن و سوریه صادر می شود.

دقت کنید: بسته بندی خود کالا را Package  و بسته بندی به هنگام حمل را Packing گویند. ژاپنی ها پسته را در پاکت نمی خرند چون اعتماد نمی کنند و برای آنها قدری عجیب است ولی در صورتی که آن را در Package قابل رویت قراردهید که آنرا ببینند بهتر خریداری می کنند.

1-   3- فرهنگ گوناگون ملل

 

برای عرضه کردن یک کالا تنها تولید و ارائه آن براساس معیارهای تولید کننده کافی نمی باشد بلکه یک کالا را باید براساس ذوق و سلیقه و همچنین شناخت روانی خرید، به وی عرضه کنید. هر کشور مانند هر خانواده دارای یک سلیقه خاص و هر فرد داخل کشور یک ذوق خاص خود را دارااست که فقط با ارتباطات و اطلاعات کامل رسیدن به چنین خواسته ای میسر می گردد.

  • عربستان: مردمی راحت طلب علی الخصوص در خوردن، پس باید اگر به آنها انار صادر می کنید، باید اناری مثل انار تفت که آنهم دانه های درشت دانه دانه شده و حاوی گلپر که در قوطی های مناسب بسته بندی شده را صادر کنیم تا راحت بخورند. ( دوست دارند که به راحتی زندگی کنند)
  • مصر: وقتی غذا می خورند برای تشکر آروغ ( Blech) می زنند.
  • آمریکا: یک آمریکائی سرمیز ممکن است دستمال دور دهان بگیرد و سپس توی ظرف غذا پرت کند.
  • انگلیسی: کت را هیچ وقت از تن درنمی آورد و پارچه را روی پایش تا می کند.
  • ایتالیا:100 درصدآنها شارلاتان می باشندولی اگر کاری  را با آدم شروع کنند تا آخرکاربا آدم اند.
  • ژاپن: گرگ ترین مردم در کار تجارت و بدبین ترین مردم اند.
  • هندوستان: اگر در نامه نگاری از تعارف خاص خودشان استفاده نکنید حتی جوابتان را هم نمی دهند.
  • ترک ها: کلاََ نامه نگاری با آنها باید در سطح پائینی باشد.
  • آلمانی ها: صادق ترین مردم در تکنولوژی و تجارت اند.

 

ابتکار در صادرات:

  • پوست تخم مرغ برای مصرف دام
  • صنایع دستی …

امروزه تنها افرادی در بازرگانی داخلی و خارجی موفق اندکه از خلاقیت خود نیز بهره می گیرند. بنا به نظر آکویناس فلسفه دان نامی تنها انسان است که علاوه بر عقل منفعل دارای عقل فعال نیز است که به واسطه دارا بودن عقل فعال می تواند خلافیتی از خود نشان دهد  که این خلاقیت چیزی بیشتر از آن است  که در ذهن  خود و یا دیگران ذخیره گردیده است.

 

1-4- فرمت نامه نگاری و اصول گزارش نویسی

جهت تایپ حداقل نیاز به یک Word Pad که در محیط ویندوز 98 قرار داشته باشد و همچنین فونت مربوطه یعنی Gottic یا Centrury به اندازه 14 داریم. نگارش که در اینجا بحث می شود براساس آلترناتیو سال 2000 بوده است.

 

یک نامه شامل سه قسمت است:

از دیدگاه گزارش نویسی باید هدف اصلی را در داخل قسمت مقدمه بنویسیم تا به محض رؤیت، مخاطب هدف و منظور نویسنده را در یابد. و در عین حال مخاطب را ترغیب به  خواندن نماید.

دوم:  باید منظور و هدف خود را در قسمت دوم نامه یعنی بدنه نامه گسترش دهیم  تا مخاطب بیشتر از موضوع هدف مطلع شود.. و در عین حال توضیحات بیشتر شما نظر وی را جلب نماید.

سوم:  باید خاتمه نامه به نحوی نگارش شود تا مخاطب را ترغیب نماید هر چه سریع تر پاسخ را ارسال نماید. و نه آنکه مخاطب پس از خواندن نامه آن را کنار بگزارد.

و ضمناً نامه را از حالت بد به حالت خوب می نویسند مثل سخنرانی که در آخر شادی بخش        می شود.

اگر مکاتبات بازرگانی را به سه قسمت اساسی مقدمه، بدنه و خاتمه تقسیم نمائیم، می توانیم به صورت فرمول وار و یا الگومند ساخت جملات درون مکاتبات را  در هر یک از قسمت های آن  تعیین نمائیم .

  • مقدمه: در این قسمت باید متذکر شد که 6 الگوی متداول زیر تقریباََ در تمامی مکاتبات بازرگانی در قسمت شروع و یا مقدمه نامه بسامد زیادی را دارا اند.

برای قسمت مقدمه:

الف- در مقدمه مکاتبات  6 الگوی زیر بسامد زیادی را دارا اند :

1-ING Form of a verb

Example1: Considering your previous letter we would like to…

Example 2: Following the meeting dated 22 July, 2003.

 Example 3: Appreciating your warm hospitality we would like to …

ترجمه جمله 1 :با توجه به نامه قبلی شما مایلیم که...

ترجمه جمله 2: پیرو جلسه مورخه 22 جولای 2003.

ترجمه جمله 3: با تشکر از مهمان نوازی گرم شما مایلیم که ...

 2-We would like to acknowledge the receipt of delivered Goods on Monday.

مایلیم که دریافت کالای تحویل شده  روز دوشنبه را تصدیق و قدر دانی نماییم.

3- We are very much grateful to introduce ourselves as one of the leading trading companies in the field of textile.

ما خیلی خوشوقتیم که خود را به عنوان یکی از شرکتهای صادراتی وارداتی فعال در زمینه منسوجات معرفی می نماییم.(برای بازاریابی از این ساخت استفاده می شود)

4- You are kindly requested to furnish us the aforesaid catalogue.

احتراماً ازشما درخواست می شود که کاتالوگ مذکور را ارسال نمایید.(تقاضا)

 5-This is to certify that Mr …. Has successfully performed ….

بدین وسیله تایید می نماید آقای …با موفقیت دوره … را به اتمام رسانیده(تاییدیه)

6- Reference is made to your letter no.12/01/03  dated ….

With reference to your letter -

Referring to your letter-

بازگشت به نامه شماره …  مورخه …

ب- بدنه و خاتمه نامه

در اینجا از دو ساخت استفاده می نماییم که بی نهایت جمله تولید می کند(زایایی)

 

1-It is demanded.

حال از آنجا که می دانیم ضمیر هم مقوله با گروه اسمی است پس می توان بی نهایت گروه اسمی را جانشین آن ساخت و همینطور تمامی فعلها را می توان بسته به بافت و عوامل دیگر جانشین is  نمود و همینطور تمامی گروهای صفتی را می توان جانشین صفت  demanded  نمود.

حال توجه نمایید که از یک جمله واحد می توان بینهایت جمله استخراج نمود که در بدنه و خاتمه نامه قرار گیرند.

 

Example1:Your assistance would be appreciated.

Example2: your urgent assistance would be appreciated.

Example3: Your urgent assistance in this due would be highly appreciated.

Example4: Your explanation in this due is demande.

از کمک شما سپاسگزار می شویم.

از کمک فوری شما سپاسگزار می شویم.

از کمک فوری شما در این خصوص نهایتاً سپاسگزار می شویم.

از شما درخواست می شود  در این خصوص توضیح دهید.

 

2- You are demanded.

 

Example1: You are kindly advised.

Example2: You are kindly requested.

Example 3: you are strongly recommended.

احتراماً به شما توصیه می شود.

احتراماً از شما درخواست می شود.

اکیداً به شما پیشنهاد می گردد.

نکته : بعضی اوقات بعض سازه ها در روساخت حذف می شون ولی اهل زبان آن را تشخیص می دهد

 1-4-1- کاربر نحو در نامه نگاری

Quotation requested = Quotation which was requested

Raised = It was raised

Agreed = It was agreed

Any questions so far = Are there any questions so far

Ok with you = Is this ok with you

مظنه دریافتی

از جلسه چنین برآمد

توافق گردید

تا اینجا سئوالی نیست؟ 

موافقی ؟(پیشنهادی داری؟)

 

تا اینجا از شواهد عینی و روالهای صوری برای تجزیه و تحلیل واژه و جمله استفاده نمودیم آیا این پایان کار است ؟اولاً جمله پایان کار نمی باشد بلکه کلام است که از درون متن به ما کل معنا را انتقال می دهد تازه تا همین حد جمله هم،تنها  صورت  آن نمی تواند همه چیز را بگوید بلکه تجربه می نماییم تا مثلاً در جمله زیر:The leading Trading Company

ما با روالهای صوری نمی توانیم بفهمیم که تقدم در توالی میان  leading وTrading  را، چرا که هر دو آنها محدود کننده اسم در گروه اسمی هستند و به عنوان صفت برای شرکت به کار می روند.پس ما در  تجربه می آموزیم که تجاری بودن رابطه نزدیک تری با شرکت دارد تا فعال بودن آن پس تنها عینی بودن زبان را رد می نماید.  پس حال نوبت معناشناسی است که به ما کمک می نماید تا در کار ترجمه دست باز تر حرکت نماییم.

1-4-2- کاربرد معناشناسی در مکاتبات

1-4-2-1- شمول معنایی (یا معنای عام و معنای خاص)

شمول معنایی یعنی معنای یکسری واژه ها درون یک واژه است ولی عکس آن امکان پذیر نیست. به طور نمونه:

1-کلمه Send   در زبان انگلیسی را مور توجه قرار داده و به واژگان سطح ویژه (خاص  ) آن توجه نمایید.

 

Send                         فرستادن

 

 Quote        Dispatch              Furnish                Forward       Convey      Transfer         Issue

 

حال به معانی خاص (سطح زیرین تخصصی) و کار برد آنها می پردازیم از سمت چپ به ترتیب :

Quote  : در کلمه عمومی به معنای نقل کردن و مترادف واژه انگلیسی  Cite  می باشد  ولی در مکاتبات بازرگانی این کلمه در فعل مرکب  ظاهر می شود که همان اصل کمیت در اصول همکاری  Grice  می باشد. یعنی معنای   مظنه را ارسال کردن  می دهد.

Dispatch : به معنای ارسا ل هر نوع نمونه صادراتی خواه مایع ، جامد و گاز  حتی بعضی موارد ارسال اسناد بسته بندی بانکی را نیز شامل می شود.

Furnish  : ارسال صرفاً کاتالوگ و عکس  و در متون مهندسی  ضمیمه کردن نقشه های فنی

Forward : به معنی ارسال نامه و اوراق و همچنین بار

Convey  : اعزام کارشناس و نماینده و بار در فواصل کوتاه

‍ ‍Transfer  : انتقال پول ، انتقال حرارت در مهندسی و انتقال دانش فنی در قرار دادهای بین المللی

Issue  : یعنی صادر کردن سند و ( پیش فاکتور) و  ارسال آن

‍Transmit  : یعنی ارسال از طریق خطوط ( حال ممکن است سیال از طریق خطوط لوله ، الکتریسیته از خطوط جریان و… صورت پذیرد)

 

حال برای ساختن گروههای اسمی   مسله گزینش یا باهمایی واژگان در کنار هم مطرح می گردد:

مظنه ارسالی را باید   Quoted  Price    ترجمه نمود

و  کالای ارسالی را  Dispatched   Commodity  ترجمه می نماییم

 و  کاتالوگ ارسالی  را  Furnished  Catalogue ترجمه می نماییم

 و مدارک ارسالی را  Forwarded Documents ترجمه می نماییم

و لی برای ترجمه هیئت اعزامی  از Convey  استفاده نمی نماییم بلکه از واژه Delegation  استفاده می نماییم( ساخت واژه).

برای ترجمه  وجه انتقال یافته  از   ‍Transferred  Money استفاده می نماییم

و پیش فاکتور صادر شده را  Issued  Pro-forma Invoice   ترجمه می نماییم

 

2- Do  به معنی انجام دادن

 

Do

 

       Perform          set out               work           Implement        Carry out          Proceed

 

واژه Perform   مناسب تر از  واژه Work  است زمانی  که در کارهای اجرایی به سر می بریم. سعی می نماییم که از واژه Work    به عنوان هسته اسمی در گروه اسمی استفاده نماییم مانند Installation Works   به معنای کارهای تاسیساتی و نصب.

 

واژه  Set out      یعنی ترتیب انجام کاری را دادن( در مذاکرات بین المللی)

Implement    تکمیل کارها توسط پیمانکار

Carry out  انجام امور در قراردادهای بین المللی

Proceed    انجام مراحلی در امور (بازرگانی)

Accomplish    انجام در امور تحقیقاتی

 

3- Confirm  تأیید کردن                      Confirm

  

Legalize                             Certify                Acknowledge                  Approve                                        

 

Legalize     به معنی تأیید به وسیله یک سازمان دولتی که قوانین  آن را دولت تأیید نموده است. و Certify   به معنی تایید نمودن بوسیله یک سازمان می باشددر صورتیکه معمولاً Acknowledge به معنی تصدیق دریافت رسید یک مدرک و قدردانی از آن می باشد.

نتیجه بحث اینکه هر جامعه زبانی واژگان را به گونه ای دیگر برش می زند چیزی که مهم است هر کلمه ای که در هرزبان بیان می شود حتی اگر کلمه خاصی برای آن وجود نداشته باشد قابل بیان به زبان دیگر می باشد  حال ممکن است به جای یک کلمه یک گروه و یا به جای یک گروه از یک جمله و یا به ترتیب عکس عمل شود و حتی به جای یک واژه یک واج ایفای نقش نماید.و در آخر اینکه سطح عمومی (Generic) به نظر جهانی تر می آید و بی نشان تر است  تا سطح ویژه (Specific).

1-4-2-2- هم معنایی و چند معنایی

اگر هم معنایی را برابر بودن در مشخصات معنایی ولی متفاوت در شرایط کار برد بدانیم و همچنین  در بعضی شرایط قابل استفاده به جای یکدیگر بدانیم( هم معنایی کامل نداریم زیر  یا حشو رخ می دهد یا زبان به یکی از آنها نقش جدید خواهد داد) و چند معنایی را  به اینکه یک واژه ممکن است چند معنا  داشته باشد  ، در حالت اول ما چند واژه متفاوت و در حالت دوم تنها یک واژه خواهیم داشت . حال به کاربرد آن در متون بازرگانی می پردازیم:

1-  واژه های Goods,Commodity and Cargo, Consignment,Product    از سمت راست محصول( در کارخانه)، محموله( در حال حمل)، بار، کالا و کالا ترجمه می شوند.

2-  Keenest price, Rock Bottom, Discount   همگی به معنای  تخفیف می باشند ولی  Discount  به معنای آخرین مرحله تخفیف می باشد( در زمان بستن قرار داد می باشد).

3-Request, Inquiry, Requisition   هر سه به معنای درخواست می باشند ولی در مورد استعلام قیمت بیشتر Inquiry  بکار می رود.

4- Inform, Advise   هر دو نوعی اطلاع دادن را در بر می گیرند ضمن اینکه  اولی شخص به واسطه تخصص با لاتر خود ما را از انجام دادن و یا ندادن کاری مطلع می سا زد.

5-  واژه Collection Agent   به معنی“ مأمور وصول ” یعنی کسی که وکالت دارد تا چک کسی را نقد نماید شاید به ندرت بتوان واژه هم معنایی با آن را یافت.

6- واژه Egg plant    به معنای شخصی که در جلسه مذاکرات مسلط به زبان طرف مقابل می باشد ولی این را نشان نمی دهد.

7- Leading, Active   هردو به یک معنا می باشند ولی در مکاتبات نه تنها باید فعال باشیم  بلکه باید راهرو هم باشیم پس در اینجا  Leading   کاربرد بیشتری دارد.

8- Please, Kindly   در زبان نوشتار امروزی  kindly   بسامد بیشتری را دارا می باشد..

  1. Appreciate , Thank در نوشتار Appreciate  بسامد بیشتری دارد.
  • Ready, Equipped, Prepared از سمت راست اولی مهیا، مجهز و آماده ترجمه می نماییم.

نمونه نامه:

  • This is to appoint you as our exclusive sale and marketing agent for Iran and CIS countries. You have full authority for all activities that is deemed to be necessary for fulfilling your appointment.

بدین وسیله شما را به عنوان نماینده بازاریابی و فروش انحصاری خود در ایران و کشورهای ------- منصوب می داریم. درتمامی فعالیتهایی که برای نیل به انتصاب ضروری می باشداختیار تام را دارا می باشید.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره مکاتبات انگایسی