اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله جنگهای پیامبر

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله جنگهای پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله جنگهای پیامبر


دانلود مقاله جنگهای پیامبر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

جنگهای پیامبر

فهرست

مقدمه:.......................................................................................................................................2

غزوه بدر :...............................................................................................................................6

غزوه احد :................................................................................................................................7

غزوه خندق (احزاب) :...........................................................................................................10

غزوه خیبر :............................................................................................................................12

فتح مکه .....................................................................................................................................14

عوامل پیروزی های پیامبر (ص) در جنگها :..................................................................17

سریه های پیامبر (ص) :.....................................................................................................18

نتیجه گیری :........................................................................................................................19

منابع :...................................................................................................................................20

مقدمه

سپاس وثنا، لایق خدایی است که پروردگار جهانیان است و درود و سلام بر سرور و خاتم رسولان . حضرت محمد(ص) و بر تمام آل بیت و یاران او باد و همچنین بر تمام کسانیکه به نیکی از ایشان یاد می کنند و تا روز قیامت از ایشان پیروی می کنند و

زندگی مبارک حضرت محمد(ص) در توحید و جهاد خلاصه می شود . جهادشان برای رساندن دعوت (اسلام) به تمامی مردم بود تا کلمه الله در زمین مرتبه بلند خودش را داشته باشد و راه رسول الله برای ساختن انسان مسلمان همان یکتا پرستی برای جها و جهاد برای یکتاپرستی بود و با یکتاپرستی انسجام فکری را برای نخستین بار بین مسلمین در تاریخ بوجود آورد و رسول الله در خلال فقط ده سال از عمر پربرکت خویش ارتش خود را پایگذاری و استوار کرد ،‌ارتشی که پرچم اسلام و مسلمین بعد از ایشان را بسوی غرب و شرق به دوش کشید .

گفتاری عمومی درباره جهاد و مشروعیت آن :

براستی سخن درباره جهاد همیشه مهمترین تکیه گاهی است که جنگ پیشگان فکری در آمیختن حق وباطل و در تلاش شکافتن حدود در اطراف قطعه این دین پاک ، بر آن تکیه می زند جهاد را با آشوب و شرارت ملوث می کنند .

به خاطر شک آوردن در این و زشت داشتن آن و هرگز تعجب مکن از انگیزه های محصور داشتن همت شان در زشت نمودن جهاد بخصوص وقتی بدان که خطرناکترین ارکان اسلان از نظر دشمنانش که آنها را بیم می دهد و می ترساند فقط جهاد است پس آنها درک کرده اند که این رکن هرگز در نفوس مسلمانان بیدار شود و در هر عصری از زمان دارای اثر در حیاتشان گردد هرگز هیچ نیرویی هر چند مردم باشد نمی تواند در روی دفاع اسلامی بایستد . و بخاطر آن در قیام نمودن آنها به هر عمل شک آوردنده شایسته است یا سست کردن رکن جهاد آغاز شود ، برای بازداشتن گسترش اسلامی ، از این تقطه بخصوص ، در این گفتار ابتدا معنای جهاد و فائده اش را در اسلام و مراحل که در آن وارد می شود روشن خواهیم کرد سپس مرحله ای را که در آن استقرار یافته است سپس مطالعاتی را که در مفروضش داخل شده و تقسیمات تکلیف آوری که بر آن حمل شده است از چیزهائی که بطور قطع هیچ دلیلی بر آن ندارند .

اما معنای جهاد :

بکار بردن رنج و تلاش است در راه اعلاء کلمه الله و بر پاداشتن جامعه اسلامی و بکار بردن تلاش و کوشش به حرب و قتال نوعی است از انواع جهاد و اما فائده جهاد ، ‌پس آن بر پا داشتن جامعه اسلامی و تشکیل دولت صحیح اسلامی است . و اما مراحلی که بر آن گذشته است . پس جهاد صدر اسلام چنانکه دانستیم . بر دعوت سالم بدون حرب مقصود بود همراه با پایداری محکم در راه اسلام در برابر محنتها و شدائد سپس در کنار آن – همراه با آ‎غاز هجرت – جنگ دفاعی شرعیت یافت یعنی رد ، ‌هر نیروئی مانند آن . پس از آن قتال هر کسی که دشواریی را در راه بر پا داشتن جامعه اسلامی قرار دهد ، شریعت دهد ، بنا بر اینکه از ملاحده و بت پرستان و مشرکین جز اسلام را قبول نکند بدلیل اینکه در بین جامعه صحیح اسلامی و الحاد و انکار یا بت پرستی ای که آنها بر آن می باشند ،‌امکان انسجام و پیوند نیست . ما اهل کتاب پس کافی است تسلیم جامعه اسلامی شوند و در پرتو حکومتش باشند بنا بر اینکه حزیه (مالیات) را به حکومت بپردازند و به جای زکاتی که مسلمانان می پردازند و در این مرحله اخیر جهاد در اسلام استقرار یافت . و این وظیفه واجل مسلمانان است هر گاه نیرو و سلام لازم نزد آنها باشد و درباره این مرحله خداوند بزرگ می گوید : ( قاتلو الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظه و اعلموا ان الله مع المتقین) (التوبه :123) یعنی با کافرانی که به شما نزدیکترند پیکار کنید ،‌ ( دشمن دورتر شما را از دشمنان نزدیم غافل نکند) و آنها باید در شما شدت وخشونت احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزکاران است . و نیز درباره آن پیغمبر خدا (ص) می گوید : ( امرت ان اقاتل الناس حتی یقولوا لا اله الا الله فمن قال لا اله الا الله عصم منی ماله و نفسه الا بحقه و حسابه علی الله ) یعنی به من امر شده است که با مردن قتال نمایم تا اینکه می گویند معبودی نیست جز خداوند پس هر کس گفت لا اله الله مال و نفسش از طرف من محفوظ است جز در مورد حق مال و حسابش با خداوند است .

و از اینجا میدانی که معنائی برای تقسیم جهاد در راه خدا به جنگ دفاعی و جنگ هجوم ینیست زیرا مبنای جهاد نه با لذات دفاعی است و نه با لذات هجومی است . و مبنای آن فقط نیاز و حاجت بر پا داشتن جامعه اسلامی است به تمام نظم ومبادی اسلام که می خواهد و پس از آن اعتباری به هجومی یا دفاعی بودنش نیست اما قتال دفاعی که در شرع است . مانند دفاع مسلمانان از مال و ناموس و زمین و زندگیش . آن نوع دیگر از قتال است ارتباطی با جهادی که در اصطلاح فقه اسلامی است ندارد و آن شرع به قتال صائل نامیده می شود و فقهاء یک باب مستقل را در کتابهای فقهی بر آن قرار داده اند و چه بسا محققین آن رابا جهادی که در


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جنگهای پیامبر

دانلود مقاله درباره جنگهای پیامبر

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله درباره جنگهای پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

زندگینامه پیامبر(ص)

نام: محمد بن عبد الله

در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود.

کنیه: ابوالقاسم و ابوابراهیم.

القاب: رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، کریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذکّر، یس، طه‏ و... .

منصب: آخرین پیامبر الهى، بنیان‏گذار حکومت اسلامى و نخستین معصوم در دین مبین اسلام.

تاریخ ولادت: روز جمعه، هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال 570 میلادى (به روایت شیعه). بیشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانسته‏اند.

عام الفیل، همان سالى است که ابرهه، با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مکه یورش آورد تا خانه خدا (کعبه) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادار سازد؛ اما او و سپاهیانش در مکه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده، به هلاکت رسیدند و به اهداف شوم خویش نایل نیامدند. آنان چون سوار بر فیل بودند، آن سال به سال فیل (عام الفیل) معروف گشت.

محل تولد: مکه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).

نسب پدرى: عبدالله بن عبدالمطلب (شیبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن کلاب بن مرّة بن کعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر (قریش) بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.

از پیامبر اسلام(ص) روایت شده است که هرگاه نسب من به عدنان رسید، همان جا نگاه دارید و از آن بالاتر نروید. اما در کتاب‏هاى تاریخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ع) ثبت و ضبط شده است که فاصله بین عدنان تا حضرت اسماعیل، فرزند ابراهیم خلیل الرحمن(ع) به هفت پشت مى‏رسد.

مادر: آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.

این بانوى جلیل القدر، در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشى، کم‏نظیر و سرآمد همگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(ص) دو سال و چهارماه و به روایتى شش سال زندگى کرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى که به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(ص) و خادمه‏اش، ام ایمن جهت دیدار با اقوام خویش عازم یثرب (مدینه) شده بود، در مکانى به نام «ابواء» بدرود حیات گفت و در همان جا مدفون گشت.

و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(ص) دو ماه (و به روایتى هفت ماه) پیش از ولادت فرزندش از دنیا رفته بود، کفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثویبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شیر دهد و از او نگه‏دارى کند؛ اما پس از مدتى وى را به حلیمه، دختر عبدالله بن حارث سعدیه واگذار کرد. حلیمه گرچه دایه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى کرد.

مدت رسالت و زمامدارى: از 27 رجب سال چهلم عام الفیل (610 میلادى)، که در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال یازدهم هجرى، که رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهده‏دار امر رسالت و نبوت بود. آن حضرت علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت.

تاریخ و سبب رحلت: دوشنبه 28 صفر، بنا به روایت بیشتر علماى شیعه و دوازدهم ربیع الاول بنا به قول اکثر علماى اهل سنّت، در سال یازدهم هجرى، در سن 63 سالگى، در مدینه بر اثر زهرى که زنى یهودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است که پیامبر اسلام(ص) در بیمارىِ وفاتش مى‏فرمود: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود.

محل دفن: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى) در همان خانه‏اى که وفات یافته بود. هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد.

همسران:

1. خدیجه بنت خویلد.2. سوده بنت زمعه.3. عایشه بنت ابى بکر.4. امّ شریک بنت دودان.5. حفصه بنت عمر. 6. ام حبیبه بنت ابى سفیان. 7. امّ سلمه بنت عاتکه. 8. زینب بنت جحش. 9. زینب بنت خزیمه. 10. میمونه بنت حارث. 11. جویریه بنت حارث. 12. صفیّه بنت حىّ بن اخطب

فرزندان:

الف) پسران: 1. قاسم. او پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص) تولد یافت. از این رو پیامبر(ص) را ابوالقاسم نامیدند. 2. عبدالله. این کودک چون پس از بعثت به دنیا آمده بود، وى را «طیّب» و «طاهر» مى‏گفتند. 3. ابراهیم. او در اواخر سال هشتم هجرى متولد شد و در رجب سال دهم هجرى وفات یافت.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره جنگهای پیامبر

تحقیق درباره پایان جنگ تمدنها پایان جنگهای مذهبی نیست

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره پایان جنگ تمدنها پایان جنگهای مذهبی نیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

پایان "جنگ تمدنها" پایان جنگهای مذهبی نیست.

تئوری هانتینگتون ( جنگ تمدنها)، تا چه حد برای گمراهی بود.

جنگ های مذهبی تا کی قربانی میگیرد.

بزرگترین، طولانی ترین، خشن ترین، پرکشته و زخمی ترین و در یک کلام ویران کننده ترین جنگی که در طول تاریخ بشر صورت گرفته جنگهای مذهبی و بطور مشخص جنگی است که از حدود هزار سال پیش توسط مسیحیان شروع شد.

علیرغم اینکه چند قرن پیش از آن مسلمانان با نام دین طی جنگهائی از شرق ایران تا تمامی شمال آفریقا و تا اندلس در غرب اروپا را مسخر کردند اما تاریخ واقعی شروع این دسته از جنگهای مذهبی که نام جنگهای صلیبی بدان داده شد از همان زمانی است که اروپائیان فقیر برای کسب ثروت بدان دست زدند. اگر آنها با افتخار از این جنگ خود در تاریخ نام نمیبردند شاید اکنون افتخار!!! شروع این کشتارهای هزار ساله نصیب مسلمانان میشد.

جنگهای صلیبی چند قرن طول کشید و آنگاه که دیگر همه تضعیف شده بودند صلاح الدین ایوبی قدرت را در دست گرفت. پس از چندی با کشف قاره جدید ( آمریکا) توجه غربیان بدان معطوف گردید، در نتیجه تا چند قرن جنگهای مذهبی بصورتی ضعیف و در نهان صورت میگرفت.

آغاز دور جدید جنگ های مذهبی

گروهی از یهودیان همواره در پی بازگشت به سرزمین مقدس بوده از قرنها پیش مترصد موقعیت مناسب بودند و بارها زمان را مناسب دیدند اما سلاطین وقت بنابرمصالح خود بدانها اجازه نمیدادند.

تا اینکه نهایتاً دسته ای از یهودیان (صهیونیست) که در تشکلاتی مخفی بصورتی دقیق و سازمان یافته متشکل شده بودند، توانستند خود را به مقامات بالا در بسیاری از کشورها برسانند و برای دستیابی به خواست خود دوباره دور جدیدی از جنگهای مذهبی را براه اندازند که این دور با جنگهای اول و دوم جهانی شروع شد؛ در نتیجه کشوری بنام اسرائیل ایجاد گردید. کشوری که تنها برای یک دین خاص ایجاد شد؛ امری که شاید نمونه اش را در طول تاریخ بشر پیش ازآن هرگزنتوان یافت.

در همین رابطه است که داستان لورنس عربستان پیش میآید کسی که ظاهراً بدون اجازه از دولت خود اقدام به تجزیه سرزمین عثمانی کرد و در نهایت هم معلوم نشد چگونه کشته شد و با مرگ مشکوک او مقدار زیادی از واقعیات تاریخ بزیر خاک رفت.

آنچه که از تاریخ آنزمان معلوم میباشد اینستکه از دهها سال پیش از آن، دول اروپائی به ضعف حکومت عثمانی کاملاً پی برده بودند و میدانستند که بسادگی میتوانند پرونده این امپراطوری پوسیده را به بندند اما همواره بیم داشتند که پس از آن با این سرزمین بهم ریخته و بدون دولت چه بکنند.

یکی از دلایل کشورگشائی آنستکه سرزمینی را فتح کنند که دارای سازمان و دولت باشد تا بتوانند از آن بهره ببرند بهمین دلیل بود که سرزمین هائی مثل سوئد و نروژ تا همین دههای گذشته هیچگاه توجه کسی را بخود جلب نمیکرد. نمونه دیگر دکن است که تا همین چند قرن پیش هیچ شاهی به قصد فتح آن قدمی برنمیداشت. براین اساس دول پیروز در جنگهای اول و دوم، نمیخواستند سرزمین عثمانی را شقه کنند. بهمین دلیل هم بود که وقتی لورنس عربستان یا شاه بی تاج و تخت، بسادگی قسمتهای وسیعی از عثمانی را جدا کرده و به دست اقوام بی تجربه عرب سپرد با اعتراض دولت خود و سایرین روبرو شد اما دیگر کار از کار گذشته بود. این قسمت از تاریخ متاسفانه از یک طرف با مرگ مرموز لورنس با خلاء روبرو شده است و از طرف دیگر تحقیقی دقیق، آکادمیک و بی غرض روی آن صورت نگرفته است.

یهودیان صهیونیست در ابتدا با مقاومت دول پیروز برای ورود به سرزمین اشغالی روبرو شدند اما با هر طرفندی بود تعدادی از یهودیان را بدانجا کشاندند. بررسی و تحقیق راجع به این مسائل و طرفندهای گاه جنایت آمیز بکار رفته از طرف یهودیان صهیونیست، بصورت تابو درآمده و کسی اجازه این کار مهم را ندارد.؛ اما در گوشه و کنار گاهی بعضی آگاهی ها بیرون میآید. از جمله این آگاهی ها همکاری صهیونیست ها با نازی ها است، زیرا یهودیان در اروپا مشخص نبودند و کسی به غیر از خودشان از یهودی بودن آنها با خبر نبود. کما اینکه هم اکنون نیز این مخفی کاری کامل و دقیق صورت میگیرد. مردم ممکن است دهها سال با کسی دوست باشند اما از یهودی بودن او اطلاع نداشته باشند. مسلماً آنها اینکار را بدلیل ترس نمیکنند بلکه برای استفاده های گوناگون از جمله جاسوسی در میان دول و سازمانهای سیاسی و حتی نفوذ در سازمانهای امنیتی- اطلاعاتی کشورها انجام میدهند.

در همان دوران جنگ دوم که ظاهراً یهودیان به کشتارگاهها میرفتند، یهودیان ثروتمند با فراغ بال در آلمان و هر جای دیگری میگشتند که نمونه آن افراد خاندان بسیار ثروتمند " والن بری" بودند. ماجرای آنها حتی بصورت فیلم سینمائی هم درآمده اما تصویری واژگون از وقایع را نشان میدهد. آنها از بزرگترین صاحبان ثروت و قدرت و تعیین کنندگان سیاست در سوئد میباشند.

در واقع فشار و کشتار تنها برای یهودیان فقیر بود تا آنها را وادار به ترک کشور خود و مهاجرت به کشور جدید و سرزمین اشغالی بکنند. بسیاری افراد و البته بیشتر خود یهودیانی که با این جنایات و صهیونیست مخالفند این مسائل را با اسناد ارائه داده اند.

با مطالعه اسناد جسته و گریخته ای که آنها نیزدر حد محدودی منتشرمیگردند معلوم میشود صهیونیستها برای فرستادن یهودیان عادی بسرزمین اشغالی چه جنایاتی را مرتکب شدند که گوشه ای از آن دامن خود یهودیان را نیز گرفت. هولوکوست از جمله آنها است که بصورت تابوئی صد در صد در آمده و هرکه بدان اشاره کرده و یا آنرا بزیر سئوال ببرد و خواستار تحقیق بیغرضانه باشد به انواع اتهامات گرفتار میشود و از آن بدتر در این اروپا از تمام حقوق خود محروم میشود. مردم در نوعی نادانی و پذیرش بدون قید و شرط قرار گرفته اند و حق هرگونه سئوال از همه گرفته شده و بجای آن حکم زندان ووو برای سئوال کننده در نظر گرفته شده و این ترس باعث تشدید پذیرش کورکورانه شده است.

این قسمت مربوط به سردرگمی ایجاد شده در یافتن تاریخ دقیق وقایع بود؛ پس با توجه باین سردرگمی که ریشه و موجد آن کاملاً مشخص است میتوان هرگونه حدسی را زد مخصوصاً اینکه انگشت اتهام را بسوی کسانی گرفت که جلوی تحقیق را میگیرند.

با توجه به این مسائل رد پای یک جنگ مذهبی که اینبار یهودیان صهیونیست پایه آنرا در اوایل قرن پیش با جنگهای اول و دوم جهانی ریختند کاملاً مشخص میشود.

پس از پیدائی کشور سکتاریستی- مذهبی اسرائیل همواره در آنجا جنگ برپا بوده و این کشور بصورت یک پادگان نظامی در آمده است. شاید با توجه به مسائل فوق نامیدن اسرائیل بعنوان یک کشور امری غلط باشد.

دراولین جنگ ( 1967) آنها توانستند کشورهای تازه تاسیس عربی را بسادگی شکست بدهند؛ دلیل آن نیز کاملاً روشن است. آنها کشورهائی تازه تاسیس بودند که هنوز از هیچ سازماندهی حکومتی بهره نداشتند؛ بهمین دلیل تمامی ساختارشان وابسته به موسسین یعنی کشورهای غربی بود؛ حتی تمامی ارتش، سلاح ها، نقشه ها ووو آن در اختیار آنها بود. بنابراین شکست چنین کشورهائی ( مخصوصاً در کنار هم قرار گرفتن اشان در یک اتحاد نظامی بهم ریخته و بدون رهبری که مشکل را تشدید میکرد) کار سختی نبود.

پس از آن شکست، مبارزه و مقاومت شکل دیگری گرفت و مردم خود مجبور شدند دست بکار شوند.

بر این اساس بود که از دل فلسطینیان نیروهای مقاومت بیرون آمد.

تئوری برخورد تمدن ها سرپوشی بر جنگ های مذهبی - صهیونیستی

در هنگامه ماجراهائی که در آن منطقه دور میزد مسائلی در جهان بوجود آمد که باعث گردید صهیونیست ها بیکباره ایدههای جهانگیری خود را کاملاً به مرحله عمل درآورند اما، طبق معمول با یک احتیاط بسیار تجربه شده قدیمی یعنی عملکرد تحت تئورئی دیگر و با نام دیگران تا همواره

چهره ای معصوم و مظلوم از آنها در اذهان تصویر شود.

هنگامیکه بلوک شرق یا سوسیالیستی فروریخت صهیونیستها همه چیز را بروفق مراد دیدند. پس یکی از بزرگترین تئوریسین های صهیونیست بنام پروفسور ساموئل هانتینگتون دست بکار شد و تئورئی بنام " برخورد تمدنها" ارائه داد. این تئوری توانست همه را در مورد عامل اصلی جنگ فریب بدهد.

هانتینگتون در کار خود تنها نبود بلکه شاهزاده تاریکیها و دو سه تن یهودی صهیونیست دیگر بهمراه او بودند. متاسفانه از آنجا که حافظه تاریخی سیاسیون چندان خوب نیست نه تنها نام و عملکرد و تمامی این تئوری و توطئه هایش بسادگی در بوته فراموشی رفت بلکه تمامی افراد و تئوریسین هایش نیز فراموش و یا به عبارتی بخشوده شدند. این امری است که یهودیان بطور کلی همیشه از آن سوء استفاده کرده اند. زیرا هرچند در تمامی جهان همواره مردم مسائل را بزودی به فراموشی میسپارند اما آنها برعکس برای هراتفاق کوچکی که برایشان افتاده جهانیان را تا قیام قیامت به گریه و زاری وادشته و غرامت میگیرند. مثلاً چنانچه نگاهی به جنگ عراق و ایران بیاندازیم مشخص میشود که بعد از 8 سال جنگ و اینکه سومین جنگ بزرگ قرن به پایان رسید، مردم ایران که جنگ بر آنها تحمیل شده بود چنین رفتاری را با عراق وعراقی ها نکردند. جنگ ویتنام نیز نمونه دیگر است، پس از پایان آن جنگ نیز مردم ویتنام بدنبال محاکمه آمریکا و آمریکائیان و جنایاتشان و غرامت ووو برنیامدند.

از جانب دیگر مردم عادی از این تئوریها که ظاهراً اساس جنگهائی بود که در ظاهر آمریکا ( و در باطن صهیونیست) براه انداخت اطلاعی ندارند، بلکه این سیاسیون و آکادمیسین ها بودند که با این موضوع سروکار داشتند، لیکن بنظر میرسد که اینها یا اساساً از این تئوریها خبری نداشتند و یا فریب خورد ه اند.

در آنزمان و در بهترین حالت رئیس جمهور وقت ایران آقای خاتمی که یک روحانی بود در برابر آن تئوری " گفتگوی تمدنها" را مطرح کرد.

آقای خاتمی برای اینکار حتی مرکزی هم ایجاد کرد. هرچند این دید در رابطه با مسئله ای بود که اشتباه فهمیده شد ( و یکی از اهداف این نوشتار نشان دادن همین انحراف فکری است ) اما با اینحال نفس کار و ایجاد چنین مراکزی خوب است. سازمان ملل نیز در اقدامی در همان ایام، سالی را بنام

" سال گفتگوی تمدنها " نام گذاری کرد. اما جالب یا سئوال برانگیز است که اکنون پس از پایان یافتن این تئوری و مرگ تئوریسین آن، مرکز ( گفتکوی تمدنها) تحلیلی بر این اساس ارائه نمیدهد.

تئوری آقای هانتینگتون (که اتفاقاً اخیراً، 24 دسامبر 2008 فوت کرده) بطور خلاصه چنین بود:

پس از فروپاشی بلوک شرق جنگی میان تمدن ها صورت میگیرد و چون آمریکا تمدن برتر است همه را شکست خواهد داد و جهان دارای یک قدرت تمام و کمال یا امپراطور ( آمریکا) خواهد شد.

اما ظاهراً کسی ندید که در اصل پشت این تئوری، چنین نبود که آمریکا قدرت برتر جهان میشد بلکه یهودیان صهیونیست بودند که بر طبق وعده خدایشان در عهد عتیق پادشاه جهان میشدند.

اگر کسی این مفهوم را از تئوری آقای هانتینگتون بدست میآورد و افشا میکرد آنگاه شاید خیلی چیزها در جهان تغییر میکرد. اما این گمراهی که طراحان این تئوری در اذهان ایجاد کردند تا هم اکنون نیز سیاسیون تمامی کشورها را سردرگم کرده است. و این یکی از بزرگترین حیله ها در تاریخ اخیر جهان است.

سیاست در این جهان و با این دیدگاهها، تنها توطئه است، هر کس بهتر توطئه بکند پیروز میشود.

باید توجه داشت که در طول تاریخ دشمنان به شیوههای مختلف یکدیگر را از واقعیات یا نقشه هائی که در سر داشته اند منحرف میکردند. و در این زمان، با این شیوه و ایجاد انحراف در افکار محققین و

تئوریسین های علم سیاست، باعث گردیدند تا به تبع آن سیاسیون یا مردان عمل سیاسی به اشتباه بیفتند.

اما در عمل هیچگاه هیچ جنگی رو در رو میان تمدنها یا به عبارتی میان قدرتهای بزرگ ( آمریکا، روسیه و چند کشور دیگر) که اساس ظاهری تئوری آقای هانتینگتون بود، صورت نگرفت. بلکه این کار از مسیر حمله به کشورهای کوچک مانند افغانستان و بعد عراق شروع شد؛ زیرا آنجا میتوانستند پایگاه قوی و اولیه را برایشان ایجاد کنند. اگر در این دوکشور پیروز میشدند پس از آن پیروزی بر ایران آسان میشد و پس از آن روسیه بزرگترین دشمن قوی آنها نیز میتوانست در محاصره نظامی قرار بگیرد. در کنار این محاصره میتوانستند با فشار از درون و با کمک نیروهای مختلف (از جمله سرمایه داران صهیونیست)، روسیه را خرد کنند. بعد از این پیروزی ها شکست سایرین چندان مشکل نبود.

کشورهای بلوک شرق سابق و یا جدا شده از شوروی سابق مانند لیتوان و... بسادگی درچنگال

سرمایه داران غرب وصهیونیست افتادند که گوشه ای ازکشورگشائی و محاصره روسیه بحساب میآمد.

در کنار اینها باید به نکات ریز زیادی توجه داشت که از حوصله این مطلب خارج است اما تنها به یک نمونه جالب و مهم اشاره میشود.

نقشه کردستان

از مدتی قبل صهیونیستها نقشه ای بنام کردستان تهیه کردند که منطقه بسیار وسیعی را در بر میگرفت. این منطقه قسمت وسیعی از ایران، ترکیه، عراق، سوریه واردن را در بر میگیرد که از نظر وسعت شاید از ایران کنونی هم بزرگتر است و میتوان تصور کرد که در صورت شکل گیری، کشوری خواهد شد که با کوچک شدن سایر کشورها، آنگاه شاید دوبرابر ایران و چندین برابر سایر کشورها بشود و در واقع بزرگترین کشور منطقه خواهد شد.

لیکن این کشور جدید کردستان چه نفعی برای اسرائیل و صهیونیستها خواهد داشت؟

پاسخ ساده است آنها روی چند صد هزار یهودی کرد که خود را وابسته به جامعه یهودیان میدانستند حساب میکنند. اگر چنین کشوری ایجاد میشد یا بشود ( که دیگر این احتمال از بین رفته است) آنگاه کنترل آن بدست یهودیان صهیونیست و در نتیجه اسرائیل خواهد بود؛ در آنصورت آنها میتوانند حتی از این زاویه نیز قدرت خود را به رخ سایرین و از جمله آن دسته سردمداران آمریکائی که در مسیر دیگری سوای آنها قرار دارند، بکشانند. ایجاد چنین کشور به اسرائیل قدرتی جهانی میدهد زیرا بسادگی بر تمام خاورمیانه حکم رانده و از طرفی در همسایگی روسیه قرار میگیرد و بنوعی محاصره روسیه تکمیل میشود. در اختیار داشتن کردستان جدید یعنی نفوذ غیر قابل انکار بر تمامی کشورهای ضعیف همجوار مانند سوریه، اردن، لبنان و بهمین ترتیب فشار مشخص بر ایران که در محاصره این قسمت و از آنطرف افغانستان قرار میگرفت؛ و در نتیجه امکان بسیاری تحولات را در ایران میشد داشت.

دراختیار داشتن چنین کشور گسترده ای و تسلط بر افغانستان و نفوذ بر ایران نیروی عظیمی به آنها میداد بطوریکه بوضوح معادلات قدرت در جهان در اختیار اسرائیل و هم پیما ن یا یارنظامی اش آمریکا قرار میگرفت.

برای تشکیل این کردستان بهترین شروع عراق بود. پس علیرغم اینکه خودشان صدام را همه گونه حمایت کردند اینبار در حالیکه صدام کاملاً عاری از سلاح های شیمیائی بود با این بهانه کاذب به آن کشور حمله کردند.

باید توجه داشت همین ها به صدام انواع سلاح های کشتار جمعی از جمله شیمیائی و بیولوژیکی دادند و او توسط همین سلاح ها هزاران ایرانی و کرد را قتل عام کرد ولیکن در آنزمان هیچگونه احساسات رقیق انسان دوستانه اینها تحریک نشد.

نکته دیگری را هم باید در نظر داشت؛ اسنادی را که صدام به آمریکا فرستاد تا نشان دهد هیچ سلاح شیمیائی و بیولوژیکی در اختیار ندارد به رکن دوم ارتش و زیرِ دست یک یهودی صهیونیست رفت و او بسادگی همه چیز را آنطور که میخواستند ارائه داد.

لیکن یکی از مشکلات بزرگ بر سر راه این نقشه، ترکیه بود. ترکیه که میبایست از جانبی متحد اسرائیل باشد در این مورد با آنها تضاد حادی پیدا کرد. ترکیه بهیچ وجه حاضر نبوده و نیست تا قسمت بزرگی از کشورش جدا شود، این مسئله ای استکه باعث اتحادی میان ترکیه و ایران گردیده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره پایان جنگ تمدنها پایان جنگهای مذهبی نیست

مقاله در مورد اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی

اختصاصی از اینو دیدی مقاله در مورد اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی

اگر جنگها مهمتر از آنند که صرفاً به دست ژنرالها سپرده شوند پس مطالعة جنگها هم با اهمیت تر از آنست که صرفاً به دست تاریخ نویسان سپرده شود. تاریخ نویسان نظامی با تمرکز روی جنبه‌های تکنیکی جنگ لشکرکشیها نبردها و تکنولوژی تمایل کمتری به بررسی جنبه‌های سیاسی اقتصادی و اجتماعی جنگ نشان داده‌اند. فقط اخیراً و به شکلی آزمایش تغییراتی در اینگونه بررسیها صورت گرفته است این موضوع اهمیت چندانی نخواهد داشت مگر اینکه همزمان و در کنار آن جنگها ارتشها و سیاستها شکی نیست که جنگها تأثیر مستقل و شدیدی بر سیاست بین‌الملل و موقعیت ملتها دارند. نابودی رایش سوم (رایش عنوانی بود که آلمانها به کشور خود داده بودند و رایش سوم با آلمان هیتلری گفته می‌شد)

در جنگ جهانی دوم توسط اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده واقعه‌ای را رقم زد که قسمتی از تاریخ جهان را به خود اختصاص داد این همکاری نظامی موقتی و کم نظیر بین دو ابر قدرت آینده پیامدهایی به دنبال داشت که بر نظام بین‌المللی تأثیر گذاشت. فروپاشی آلمان نازی و متعاقب آن تسلط سیاسی ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بر نظام موازنة قدرت اروپا که از زمان عهدنامة‌ وستفالی (پیمان صلحی بود که بین دول اروپا منعقد شد) بمدت 300 سال ساختار سیاست بین‌الملل را تحت تأثیر خود قرار داده بود. ضربة مهلکی وارد آورد این اتحاد پیش‌بینی نشده قدرت آلمان را که پس از اتحاد نهایی دو آلمان در سال 1870 بمدت 75 سال بی‌رقیب مانده بود نابود کرد و به دوران حکومت 12 سالة‌رایش سوم که تا ژوئن 1944 بر قاره اروپا مسلط بود پایان داد. قدرت آلمان در جنگ جهانی اول بقدری بود که حتی در نوامبر 1918 ارتش این کشور در خاک کشورهای اروپایی باقی مانده بود. در جنگ جهانی دوم اتحاد جماهیر شوروی ایالات متحده و امپراتوری بریتانیا در یک جنگ چهار ساله آلمان نازی را نابود کردند. حذف قدرت آلمان از قلب اروپا همزمان با سقوط امپراتوری ژاپن از پا درآمدن بریتانیا و فلج شدن فرانسه بعد از یک دورة‌ چهار سالة اشغال توسط آلمانها خبر از پیدایش نظم نوین بین‌المللی می‌داد این مسئله از امکان ادامة حیات ارتش آلمان که باعث واماندگی اروپا در دهة 1930 شد ارتشی که در جنگ جهانی اول به طور کامل سرکوب نشده بود جلوگیری کرد عملکرد مطلوب نظامی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده باعث شد که نیروهای این دو کشور در سال 1945 در آلپ (رودخانه ای مهم در شمال آلمان) در خاک آلمان به هم ملحق شوند و این خود سبب شد که این ابر قدرتهای در حال تولد که تا قبل از آن زمان نیروهایی حاشیه‌ای بودند، بر ویرانه‌های نظام جهانی به جلو رانده شوند و سرنوشت تازه ای را برای جهان رقم بزنند.

بطور عجیبی پس از پایان جنگ این دو دولت به نیروهایی مسلط تبدیل شدند بنابراین چنین به نظر می‌رسد که وقایع جنگ جهانی دوم نتیجة جنگ جهانی اول را دگرگون ساخت و باعث آن شد که روسیه فعال از نظر سیاسی و ضعیف از نظر نظامی و ایالات متحدة منزوی از نظر سیاسی و آزمایشی نشده از نظر نظامی در نظام جهانی مطرح شوند در سال 1945 هر دو قدرت هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ نظامی حداقل در ظاهر قدرتمند به نظر می‌آمدند.

بدون نابودی نظامی و اشغال آلمان و ژاپن و همچنین تصرف اروپایی شرقی و شرق آلمان توسط شوروی در پایان جنگ جهانی دوم ظهور شوروی به عنوان یکی از دو ابر قدرت دوران پس از جنگ مطمئناً ناممکن بود. بدون از پای درآمدن بریتانیای کبیر فلج شدن فرانسه و انهدام آلمان نقش قدرتمندانة ایالات متحده در غرب نیز بعد از سال 1945 غیر قابل تصور بود تو بجورن تاتسن در کتاب جدیدش در مورد تاریخ نظامی این گونه نوشته است:

«تحرکات داخلی کشورها که به شکل رقابتهای نظامی بین ملت- کشورها نمایان می‌شود بیشتر از آنچه تصور می‌شد در ظهور و پیشرفت نظامی مترقی جهان دخالت داشته است. بجای تمرکز صرف بر


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی

نقش امام علی‌(ع‌) در جنگهای دوران پیامبر

اختصاصی از اینو دیدی نقش امام علی‌(ع‌) در جنگهای دوران پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

نقش امام علی‌(ع‌) در جنگهای دوران پیامبر

پرچم توحید در تمام غزوات پیامبر به جز غزوه تبوک در دست امام علی‌(ع‌) بود و وی پرچمدار وجلودار سپاه بود و در غزوه تبوک از طرف پیامبر مأمور به حفاظت از مدینه شد.

در این مجال سعی بر آن است تا غزوات و جنگهایی که حضور حضرت علی‌(ع‌) در آنان‌سرنوشت ساز بوده است و یا به تعبیر دیگر ضربات حضرت علی‌(ع‌) در آنان عظمت و اقتدار مسلمین‌را به ارمغان آورد و باعث بقاء و ثبات اسلام گردید مورد بحث قرار گیرد.

اقتدار اسلام در بدر در گرو شجاعت علی‌(ع‌) (سال دوم هجرت‌) در غزوه بدر که سراسر پیروزی مسلمانان و دین خدا بود, علی‌(ع‌) پرچمدار بود و پیشوایان کفر که‌از دم شمشیرها و سرنیزه‌های مسلمانان جان به در بردند, سرافکنده و زبون گشتند. خداوند از طریق‌پیروزی در بدر, پیامبرش را ثابت قدم داشت و دعوتش را برتری بخشید. اشراف قریش که در جنگحاضر نشده بودند و در شهر مانده بودند, سپاه شکست خورد هر ذلت‌زده خود را می‌نگریستند که پروبال شکسته برمی‌گردند و از بزرگانی چون «حکیم بن هشام ابوجهل‌» «امیه بن خلف» «عتبه بن ربیعه‌»رئیس خاندان عبدالدار و صحب پرچم و برادر او «ولید» و پسرش نسیبه در بازگشت خبری نیست,آنهایی که قسم خورده بودند تا کار محمد(ص‌) را یکسره نسازند به مکه بازنگردند.

اگر در شمار کسانیکه در جنگ بدر و دیگر جنگها توسط امام علی‌(ع‌) به هلاکت رسیدند, تأملی‌داشته باشیم این سؤال در ذهن پدید خواهد آمد که آیا تصادفی بود که بیشتر کشته شدگان به دست‌علی‌(ع‌) از خاندانی بودند که در کینه و دشمنی با بنی‌هاشم مشهور بودند یا آنکه علی‌(ع‌) از میان لشگردشمن همان دشمنان دیرین خود را در نظر داشته است؟ به راستی بسیار جای تعجب است که در جنگبدر, کشته شدن «حنظله پسر ابی سفیان‌», «عاص بن سعید بن عاص بن امیه‌», «ولید بن عتبه‌» داماد آنهاو برادر هند (زن ابی سفیان‌) و پس از آن «عقبه بن ابی معیط» پدر ولید و برادر مادری عثمان و سپس‌اشخاص دیگر که هم پیمانان آنان بودند و یا بوسیله نسب یا سبب به آنان می‌رسیدند, همه به دست‌علی اتفاقأ پیش آمده باشد.(2) در روز بدر نیمی از مشرکین قریش که از شجاعان نیز بودند به دست حضرت علی‌(ع‌) هلاک شدندو نیمی دیگر به دست دیگر سپاهیان مسلمان‌. در بعضی منابع تعداد مشرکانی که در بدر کشته شدند49 نفر ذکر شده است, که نفر از آنان را یا حضرت علی‌(ع‌) به تنهایی کشته و یا در به هلاکت‌رساندن آنان شرکت داشته است‌.(3) در اهمیت غزوه بدر و ضربات شمشیر آن حضرت همین بس که اگر مسلمانان شکست می‌خوردندموقعیت مسلمانان در برابر مشرکان کاملا به خطر می‌افتاد و آنچه در سالهای بعد تا امروز تحت عنوان‌گسترش اسلام رخ داده است, مدیون ضربات شمشیری است که در آن روز زده شد.

ذوالفقار علی‌(ع‌) در احد (سوم هجرت‌)

وقتی سپاهیان قریش در مقابل مسلمانان قرار گرفتند, ابوسفیان برای برانگیخته ساختن پرچمداران‌که از فرزندان عبدالدار بودند, خطاب به آنان گفت: «ای فرزندان عبدالدار! شما در روز بدر وظیفه‌پرچمداری را خوب انجام ندادید و پرچم ما را با خود به عقب برگرداندید و بر ما شکست واردآوردید» که این سخن باعث برانگیخته شدن فرزندان عبدالدار و «طلحه بن ابی طلحه‌» شد, سرانجام‌فرزندان عبدالدار قسم خوردند که تا زمان پیروزی پرچم را برافراشته نگاه دارند. «طلحه‌بن ابی‌طلحه‌»با غرور پرچم را در دست گرفت و از میان مسلمانان مبارز طلبید; علی‌بن ابی‌طالب با آزادمنشی به‌میدان شتافت و او با ضربه ذوالفقار علی‌(ع‌) به هلاکت رسید .

بعضی مورخان نوشته‌اند که در روز احد, قریش ده نفر پرچمدار از عبدالدار برگزیده بود که نه نفر ازآنان توسط حضرت علی‌(ع‌) از پای درآمدند.

از جمله فداکاری‌های حضرت علی‌(ع‌) در روز احد, دفاع جانانه وی از پیامبر بود. پس از پیروزی‌اولیه که نصیب مسلمانان شد, به علت نافرمانی بعضی از سپاهیان مسلمان, مشرکین توانستند مجددأحمله را آغاز نمایند, تا آن جا که جان پیامبر در خطر افتاد. از جمله کسانی که دفاع از پیامبر را در آن‌شرایط دشوار برعهده داشت, حضرت علی‌(ع‌) بود. در برابر فداکاری امام علی‌(ع‌) امین وحی نازل‌گردید و فداکاری علی را در نزد پیامبر ستود و گفت:« این نهایت فداکاریست که علی از خود نشان‌می‌دهد.» سپس ندایی در میدان شنیده شد که:

«لاسیف الا ذوالفقار, لافتی الا علی‌.


دانلود با لینک مستقیم


نقش امام علی‌(ع‌) در جنگهای دوران پیامبر