اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد جانشینی حضرت علی

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد جانشینی حضرت علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

رسـول خـدا(ص ) بـراى هـر چـه رسمى تر شدن امر جانشینى امیرمؤمنان (ع ) مراسمى را به شیوهمعمول آن روزگار اجرا کرد. این مراسم عبارت بود از گذاشتن عمامه بر سرحضرت على (ع ). اعـراب در آن روزگـار تـاج نـداشـتند و عمامه به منزله تاجشان بود. پیامبر بزرگواراسلام (ص ) عـمامه خود را که (سحاب ) نام داشت ,بر سر حضرت على (ع ) گذاشت وبدین ترتیب بطور رسمى وى را به عنوان جانشین تعیین کرد. روایتهاى گوناگونى در این باره نقل شده است . از آن جمله اینکه پیامبر(ص ) با دست خود عمامه را بـر سـر حـضـرت على (ع ) نهاد و از روبه رو به وى نگریست , آن گاه رو به اصحاب کرد و فرمود: تـاجـهـاى فرشتگان چنین است . روایتهاى دیگرى بیانگر آن است که پیامبر(ص ) پس از گذاشتن عـمـامـه , جـمـلـه مـعـروف (هـر کـس کـه مـن مـولاى اویـم این على (ع ) مولاى اوست ) را نیز فرمود. برخى از افراد گفته اند: سخن رسول خدا(ص ) مبنى بر دوست داشتن على (ع ) دلالت برجانشینى وى پس از آن حضرت نمى کند و تنها بیانگر این امر است که باید على (ع ) رادوست داشت .در پاسخ باید گفت : اول آنکه شنوندگان گفتار رسول خدا(ص ) برداشتى غیر از دوستى داشتند, چـرا کـه مـراسـم بیعت انجام دادند. دوم , به فرض آنکه سخن پیامبر(ص ) تنها بردوستى على (ع ) دلالـت کند, خود بیانگر آن است که توجه پیامبر(ص ) به دلیل شایستگى و لیاقتى بود که على (ع ) داشـت . اگـر هـم پیامبر(ص ) بروشنى نگفته بود که على (ع )جانشین پس از من است , مردم خود بـایـد مـى دانستند که پس از پیامبر(ص ) کسى را به جانشینى برگزینند که بیش از دیگران موردتوجه و علاقه حضرتش بوده است . بـراسـتـى اگر توجه و دوستى پیامبر(ص ) نمى توانست ملاک انتخاب باشد, چرا نسبت به دیگران عـنـوان مى شود که مورد عنایت پیامبر بوده اند و مواردى بسیار کم اهمیت را ـ برفرض درستى ـشـاهـد مـى آورنـد . حـقـیـقت امر این است که دست سیاست بازى ,فضیلت و شایستگى حضرت على (ع ) را ندیده گرفت و او را از صحنه کنارزد.

      جانشینى على (ع ) و کامل شدن دین

حادثه غدیر از جنبه دیگرى نیز قابل دقت و اهمیت است . به عقیده بسیارى از مفسران آیه زیر که ازکـامـل شـدن دیـن اسلام و نومیدى کافران خبر مى دهد در روز غدیر خم و پس از تعیین حضرت على (ع ) به جانشینى پیامبر نازل شده است .... الـیـوم یـئس الـذیـن کـفـروا مـن دیـنکم فلاتخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و (( اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا... )) امـروز کافران از اینکه به دین شما دستبرد زنند نومید شدند, پس شما از آنان نترسید و از من بیمداشـتـه بـاشـیـد. امروز دین شما را کامل گردانیدم و بر شما نعمت را تمام کردم و آیین اسلام را برایتان برگزیدم .از ایـن آیـه اسـتفاده مى شود که انتخاب حضرت على (ع ) ضمانتى براى اجراى احکام دینى بود. در حـقـیقت با تعیین على (ع ) به عنوان مرجع مردم در امور اسلامى , دین اسلام به درجه کمال خود رسید و رسول خدا(ص ) با انجام این کار بزرگ ادامه کار را به اهل آن سپرد و رسالت الهى اش را به پایان برد.سپاه اسامه رسـول خـدا(ص ) در واپـسـیـن روزهـاى زنـدگـى , سـپـاهـى براى جنگ بارومیان تدارک دیدکـه فرماندهى آن با جوانى به نام (اسامة بن زید) بود. آن حضرت بر شرکت افراد در این سپاه تاءکید فـراوان ورزیـد و کـسانى را که از رفتن خوددارى کنند نفرین کرد. تنها چند نفر را ازرفتن معاف کـرد کـه حـضـرت عـلى (ع ) از جمله آنان بود. با این وجود تعداد زیادى از افرادکه گردانندگان صحنه سقیفه از سرشناس ترین آنها بودند, از رفتن سر باز زدند و به شهربازگشتند. بـراستى پافشارى و شتاب پیامبر(ص ) در اعزام سپاه اسامه براى چه بود؟ شکى نیست که یک علت آن مقاصد نظامى بود, اما رخدادهاى بعدى سبب دیگرى را هم آشکارمى سازد. حقیقت امر این بود که پیامبر(ص ) مى خواست عناصر مزاحم استقرارجانشینى حضرت على (ع ) را از مدینه دور سازد. آن حـضـرت بـا آگـاهـى از روحیه یارانش بخوبى پیش بینى مى کرد که با جانشین او به مخالفت بـرمـى خیزند. از این رو, مى خواست راه توطئه را ببندد, ولى آنان با سرپیچى از فرمان پیامبر(ص ) هدفهاى خویش را عملى ساختند.

رسول خدا(ص ) وقتى دریافت کسانى که باید از مدینه بیرون مى رفتند سرپیچى کرده وکنار بستر آن حـضـرت نـشـسته اند, متوجه توطئه گردید.کاغذ و قلم خواست و فرمود:مى خواهم چیزى را بـنویسم که پس از من هرگز گمراه نشوید, ولى آنان مانع شدند و یک تن از آنان (عمر) بى ادبانه گفت : بیمارى بر او چیره شده این مرد هذیان مى گوید. وقـتـى رسـول خـدا(ص ) دیده از جهان بر بست هم او میان مردم آمد و براى جلب توجه اذهان به سـوى خـودش فـریـاد زد: مـحـمد هرگز از دنیا نرفته است . هر کس بگوید او مرده سروکارش با شـمشیر من خواهد بود. پس از ساعتى ابوبکر از بیرون مدینه رسید و به میدان آمد و به اصطلاح او را بـه خـطـایـش آگاه ساخت که نه محمد(ص ) نیز همانندپیامبران گذشته از میان مردم رفته است .بـه این ترتیب , مردم در یک سردرگمى واقع شدند و سپس آن دو با ابوعبیده جراح همراه شده به مـحـل سـقـیـفـه بـنـى سـاعده رفتند و فردى را که مورد نظر خودشان بود به جانشینى پیامبر برگزیدند, و از این لحظه به بعد, مسیر تاریخ اسلام بطور کامل عوض شد و به سویى رفت که مورد خواست و رضایت خدا و رسولش نبود.خـوشـبختانه براى جانشینى امام خمینى(قدسره ) در نظام , مشکلى اساسى پیش نیامد,اگر چه مـشـکـلـى بود و به لطف الهى برطرف شد. در واقع درس آموزى از حادثه رحلت پیامبر(ص ) این نـتـیجه را براى نظام ما به بار آورد که خبرگان امت به سرعت جانشین امام را تعیین کردند. اگر خـداى نکرده امام خمینى قدس سره , خود آقاى منتظرى را از قائم مقامى خلع نمى کرد, سرنوشت انقلاب نگران کننده بود.

الحمد لله و الصلاة و السلام على رسول الله محمد و على آله و اصحابه و من تبعه بإحسان الى یوم الدین.

 

با تشکر از رد فعل حسنه ى شما که ناشى از حب و مودت شما به اهل البیت و همچنین آرامش و مدارا براى شنیدن رأیى که قبولش مقدارى برایتان سخت آمده .

بنده اینجا قسمتى از سخنان خودتان را برایتان ترجمه مى کنم :

"فکلمه علی ( رضی الله عنه ) وقال : إنک استبددت علینا بالأمر وکنا نرى أن لنا حقا لقرابتنا من رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ، فلم یزل یکلم أبا بکر حتى فاضت عینا أبی بکر ، ثم بایعه العشیة " . قوله ( ولم یتباعد العهد ) الواو للحال یشکی إلیه ( صلى الله علیه وآله ) من أمته بعده فی تظافرهم على غصب حقه وحقها ( علیهم السلام ) وهضمها على قرب عهدهم به ( صلى الله علیه وآله ) وطراوة ذکره أو الذکر الذی هو القرآن الآمر بإکرام ذوی القربى ، وزعمتم أن لا إرث لنا ، أفحکم الجاهلیة تبغون ، ومن أحسن من الله حکما لقوم یوقنون * ( ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه وهو فی الاخرة من الخاسرین"

در اینجا امام علی (ع ) مى گوید: تو أمر خودت را بر ما تلقین کردى و در حالیکه ما بخاطر نزدیکى و خویشاوندى مان به رسول الله ( صلى الله علیه و اله و سلم ) حقى ( خلافت و حکم ) براى خودمان قائل مى داشتیم.

اینجا به روشنى امام على سبب طلب خلافت از جانب خود را " خویشاوندى " به رسول الله دانسته و سخنى از حکم خدایى و امامت خدایى ندارد و نسبت آنرا نیز " امامت الهى " نمى شناسد!

و بعد چشمان ابوبکر از گفتار على گریان شده و سپس على با ابوبکر بیعت مى کند.

 

این همان موضوعى است که خواستم نظر شما را بدان جلب کنم.

مجتمع مسلمانان بعد از رسول اسلام صلوات الله علیه یک مجتمعى آزاد بوده و هر کس مى توانسته خود را کاندید در انتخابات آزاد کرده و این کلام امام علی در حقیقت نقضى شدید به اعتقاد شماست که فکر مى کنید " امامت منصبى و مقامى الهى ست و مردم در آن دستى نداشته و حتى خود امام نیز به اختیار خودش امام بعدى اش را انتخاب نمى کند بلکه خداوند به او امر مستقیم داده و بایستى بر آن رویه جلو رود ! "

 

امامت بنابه اعتقاد شما ، همان نبوت است که به شکل و نامى دیگر ادامه یافته و در حقیقت حق انتخاب را از مردمان برداشته و آنرا به خدانسبت داده است.

نبوت به امر خدا ختم یافته یعنى دیگر کسى نمى تواند سخن و امر خود را ماوراء بشر توصیف کرده و مردم را به تعبد بدان دعوت کند.

البته ما عصمت صحابه و آل بیت را قبول نداشته و آنان را در امور زندگى شان مجتهدانى که سعى خود را در خدمت این دین به کار گرفته ، مى دانیم .

 

و در اینجا نظر شما را به این مورد نیز جلب مى کنم:

در عبارات زیر که انتساب آنرا به دختر رسول الله صلى الله علیه و على اله وسلم ، غیر ممکن مى بینم ، فاطمه (ع ) با یاد کردن آیه ى " وارث شدن سلیمان از داود " و آیه ى " طلب کردن زکریا ( ع ) از خدا وارثى که از آل یعقوب و او ارث برده و او را مورد رضا قرار دهد " سخن رانده .

ایشان  ( فاطمه رضی الله عنها ) خود را همانند آنان ( سلیمان و یحیى ) به طلب ارث خود از رسول الله صلوات الله علیه پرداخته ، که با نظرى به قرآن و زندگى آن انبیاء ثابت مى شود که هیچ هدف آن انبیاء ارث مال نبوده بلکه " ارث نبوت " بوده است.

اولاً ، داود (ع) صاحب اولاد فراوان بوده ( بیش از صد ) و اگر قرار بود از ارث مال سخن آید به همه آن فرزندان یکسان مى رسید و لازم نبود خداوند فقط به ذکر سلیمان اکتفاء کند.

خداوند سلیمان را وارث نبوت و ملک از داود ساخت .

ثانیاً ، نبى الله زکریا   (ع ) خود فردى بنابه روایات نجار بوده و مالدار نبوده که از خداوند طلب وارث مال نماید .

در ضمن در درخواست نبى الله زکریا  (ع) به خوبى واضح است که او مى خواهد صاحب فرزندى باشد که همانند خودش و یعقوب " نبی " باشد .

زیرا او مى فرماید : رب . . فهب لى من لدنک ولیا * یرثنى ویرث من آل یعقوب واجعله رب رضیا .

خداوندا از جانب خودت به من یک " ولی " بخشایش فرما که از من ارث برده و از آل یعقوب و او را از مورد رضاى خودت قرار ده.

و هنگامى که خداوند بشارت یحیى نبی ( ع ) را به او داد، کاملاً واضح شده که این همان در خواست ذکریا بود ( درخواست فرزندى که بر مقام نبوت باشد )  .

اینهم سخنانى که به سیدة فاطمه رضی الله عنها نسبت داده شده ، دوباره مراجعه کنید.

أیها ( 1 ) معشر المسلمین ، أأبتز إرث أبی ، یا بن أبی قحافة ؟ ! أبى الله ( عزوجل ) ( 2 ) أن ترث أباک ولا أرث أبی ؟ ! لقد جئت شیئا فریا ، جرأة منکم على قطیعة الرحم ، ونکث العهد ، فعلى عمد ما ترکتم کتاب الله بین أظهرکم ونبذتموه ، إذ یقول الله ( عزوجل ) : * ( وورث سلیمان داود ) * ( 3 ) . ومع ما ( 4 ) قص من خبر یحیى وزکریا إذ یقول * ( رب . . فهب لى من لدنک ولیا * یرثنى ویرث من آل یعقوب واجعله رب رضیا ) * ( 5 ) . وقال ( عزوجل ) : * ( یوصیکم الله فی أولادکم للذکر مثل حظ الانثیین ) * ( 6 ) وقال ( تعالى ) : * ( إن ترک خیرا الوصیة للوالدین والاقربین ) * ( 7 ) . فزعمتم أن لا حظ لی ، ولا أرث من أبی ! أفخصکم الله بآیة أخرج أبی منها ؟ ! أم تقولون أهل ملتین لا یتوارثون ( 8 ) ؟ ! أو لست وأبی من أهل ملة واحدة ؟ ! أم أنتم بخصوص القرآن وعمومه أعلم من النبی ؟ !

" فأتبعها رافع بن رفاعة الزرقی ، فقال لها : یا سیدة النساء ، لو کان أبو الحسن تکلم فی هذا الامر وذکر للناس قبل أن یجری هذا العقد ، ما عدلنا به أحدا . فقالت له بردنها : " إلیک عنی ، فما جعل الله لاحد بعد غدیر خم من حجة ولا عذر "

عجیب اینکه بعد از خطبه اى طولانى که به فاطمة سلام الله علیها نسبت داده شده ، شخصى بنام رافع بن رفاعة الزرقی به دنبال ایشان آمده و مى گوید : اى خانم خانمها ، اگر ابو الحسن ( امام على ) در این موضوع ( فکر مى کنم منظورش امامت ) حرفى زده بود و مردم را یاد آورى نموده بود قبل از این عقد ( بیعت ) ، ما کسى را به او ترجیح نمى دادیم .

و سخن ما نیز اینست ، آیا امام على (ع) برخلاف امر خدا و رسول ، مردم را از راهنمایى دور کرده و آنان را در امرى " خلاف خدا و رسولش " همراهى مى کند؟!

فقال أبو بکر لها : صدقت یا بنت رسول الله ، لقد کان أبوک بالمؤمنین رؤوفا رحیما ، وعلى الکافرین عذابا ألیما ، وکان - والله - إذا نسبناه وجدناه أباک دون النساء ، وأخا ابن عمک دون الاخلاء ( 7 ) آثره على کل حمیم ، وساعده على الامر العظیم ، وأنتم عترة نبی الله الطیبون ، وخیرته المنتجبون ، على طریق الجنة ( 8 ) أدلتنا ، وأبواب الخیر لسالکینا ( 9 ) . فأما ما سألت ، فلک ما جعله أبوک ، مصدق قولک ، ولا اظلم حقک ، وأما ما سألت من المیراث فإن رسول الله قال : " نحن معاشر الانبیاء لا نورث

در عبارات فوق ، ابوبکر صدیق با حق شناسى و محبت تام و شناسایى حق اهل البیت ، با تکرار حدیث رسول اسلام (ص) نشان مى دهد که اولیت و برترى نزد  او التزام به حدیث رسول الله صلى الله علیه و اله و سلم است.

و براى اینکه همه ى موضوعات قاطى و مخلوط نشود ، موضوع دفن فاطمه سلام الله علیها را یا به موضوعى جدا یا مختصراً این سؤال را طرح کنم که :

آیا امام على (ع ) تمام مسلمانان و صحابه را با خبر و بر نماز جنازه ى همسر خود خواند و بعد با روبرویى به ابوبکر گفت: تو اجازه ى نماز خواندن ندارى ؟!

 

و همه ى مسلمانان بر این امر که نماز جنازه " سنت کفایت" است ، تأکید دارند .

یعنى ، اگر عده اى خواندند ، دیگر واجب بودن آن از بقیه برداشته مى شود.

و اینکه امام على در شبانه خلیفه ى مسلمانان را خبر نداده ( در صورت صحیح بودن خبر ) جز این نیست که لزومى بر این امر نبوده است.

و در باره ى مخفى بودن قبر فاطمه سلام الله علیها این سؤال وارد است :

آیا در کتابهایتان ننوشته که " امام حسن علیه السلام " بنابه وصیتى در کنار مادر دفن شد؟

اگر قبر حسن رضی الله عنه معلوم شده بود ، قبر مادر در کنار او بوده و یکى از شیعیان نیز کتابى نوشته که ثابت کرده که قبر سیدة فاطمة (ع) معلوم بوده است. ( برایتان نشان و مؤلف آنرا مى آورم ، زیرا الآن به خواطرم نیست )

باز تکرار مى کنم که کتابها مخلوطى از حقیقت و دروغ است و هدفى جز به زیر سؤال قرار دادن اهل بیت و صحابه نیست.

زیرا آنان حمل کننده ى این کتاب ( قرآن ) و حفظ آن و سنت رسول بوده اند .

و دشمنان اسلام به خوبى مى دانند که با زیر سؤال قرار دادن اولین نسل همزمان رسول اسلام ، بزرگترین ضربه ى خود را بر این دین که به سوى شرق و غرب منتشر مى شده ، نشانه داده اند.

زیرا بیعت اهل بیت با صحابه و همکارى آنان در خلافت اسلامى جز شریک بودن آنان در تصمیم هاى آنان نیست.

 

از الله تعالى طلب دارم که در این روزهاى مبارک به آن راهى هدایت کند که رسول خاتم محمد بن عبد الله صلى الله علیه و على آله وسلم بوده و اهل بیتش نیز بر آن منهج راه نهاده و مردم را رهنما مى شدند.

واقعه غدیر خم

کتاب: فروغ ولایت ص 124 تا 142

نویسنده: استاد جعفرسبحانى

پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم در سال دهم هجرت براى انجام فریضه وتعلیم مراسم حج‏به مکه عزیمت کرد. این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را «حجة الوداع‏» نامیدند. افرادى که به شوق همسفرى ویا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد وبیست هزار تخمین زده شده‏اند.

مراسم حج‏به پایان رسید وپیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم راه مدینه را،در حالى که گروهى انبوه او را بدرقه میکردند وجز کسانى که در مکه به او پیوسته بودند همگى در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد جانشینی حضرت علی

مقاله ی ترجمه شده ی حقوق برنامه ریزی مدیران جانشینی برای توسعه سرمایه انسانی

اختصاصی از اینو دیدی مقاله ی ترجمه شده ی حقوق برنامه ریزی مدیران جانشینی برای توسعه سرمایه انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ی ترجمه شده ی حقوق برنامه ریزی مدیران جانشینی برای توسعه سرمایه انسانی


 مقاله ی ترجمه شده ی حقوق برنامه ریزی مدیران جانشینی برای توسعه سرمایه انسانی

 دانلود  مقاله ی ترجمه شده ی حقوق برنامه ریزی مدیران جانشینی برای توسعه سرمایه انسانی Managers Succession Planning for Human Capital Development فایل ترجمه به صورت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 20

برای دریافت رایگان اصل مقاله اینجا  کلیک کنید

امروزه این سازمان توسط مسابقات اقتصادی را تحت تاثیر قرار و مسئولیت اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی خود را متوجه. یک نیاز مبرم وجود دارد به توجه به توسعه منابع انسانی و آموزش. نتایج تحقیقات جدید نشان می دهد که سازمان صالح بیشتر، با استعداد، حرفه ای باید، آگاه، و در سال های آینده بیشتر واجد شرایط نسبت به جاری مدیران. و به عنوان یک ماده در واقع، شناخت و آموزش این مدیران است چالش به سازمان یادگیری این روز است. در این مقاله، با پژوهش کتابخانه و رویکرد تجربی، موضوع مدیران جانشینی برنامه ریزی برای بشر توسعه سرمایه در شرکت های یادگیری گرا مورد بحث است. به عنوان یک نتیجه از این مقاله، مدل هرم جانشینی، به عنوان یک فرایند ارزیابی و شناسایی واجد شرایط کارکنان برای مدیریت، با توجه به شاخص های صلاحیت، مدیران فعلی هر سازمان و بهترین مدیران عمل است، به عنوان مربی برای توانمندسازی معرفی و آموزش از مدیران آینده که سازمان. شناسایی و توسعه از ظرفیت های داخلی در یادگیری گرا از طریق این رویکرد نتایج مختلف از جمله: افزایش روحیه خوبی از کارکنان، حفظ بشر داخلی منابع، مدارک در حال توسعه و شایستگی، ایجاد نگرش یادگیری در میان کارکنان، افزایش پاسخگویی از کارکنان، تشویق به پیشرفت و در حال توسعه عملکرد، کاهش هزینه های استخدام برای منابع انسانی خارجی. © 2014 AENSI ناشر همه حقوق محفوظ است. استناد به مقاله: محمد رضا مرادی، مدیران برنامه ریزی جانشینی برای توسعه سرمایه انسانی. ADV. محیط. Biol.، 8 (6)، 1776-1785، 2014 مقدمه این روزها، برنامه ریزی جانشینی استراتژیک برای سازمان های یادگیری از اهمیت اهمیت در جهان رقابتی. این سازمان ها متوجه شده اند که برنامه ریزی جانشینی ادامه و مولد است روند که منجر به توسعه منابع انسانی خود را ماندگار. سازمان آموزش همیشه درگیر در شناسایی و آموزش منابع انسانی با استعداد خود را بر اساس شرایط خود. یکی از گروه کلیدی این نسخهها کار در سازمان تیم مدیریت خود است. نقش مدیران برجسته در افزایش درآمد، سود، و موفقیت سازمانی، و همچنین در پاسخ به تهدیدات و فرصت های از حاضر در این سازمان ها کاملا قابل مشاهده است. همانطور که پیتر دراکر نشان داده است، شناسایی منابع انسانی قادر و برنامه ریزی جانشینی بر چهار صفت زیر بر اساس: 1) مدیران متولد نشد، آنها باید آموزش دیده و توسعه، 2) باید تمرکز اصلی بر روی قابلیت ها و مدارک مورد نیاز برای آینده وجود داشته باشد سازمان در حالی که آموزش و توسعه مدیران، 3) برنامه ریزی جانشینی و شناسایی منابع انسانی قادر به نیاز به یک نظام مند و سازمان یافته برنامه نویسی، 4) مدیران ارشد باید ابتکار عمل را، حمایت از چنین تلاش ها، و مشتریان اصلی این برنامه ها. بنابراین، جانشینی برنامه ریزی با در نظر گرفتن دانش، مهارت، توانایی ها، و دیگر شاخص های شایستگی با نظر نظارت، مدیران فعلی و مدیران با بهترین عمل، یک روش است است که در این مقاله مورد بحث. هدف: شناسایی کارکنان قادر به مدیریت (با توجه به شاخص مدارک تحصیلی در واجد شرایط کار پیدا کردن آژانس) و آموزش و توسعه خود را با مدیران فعلی و مدیران با بهترین عمل (مربیان) برای توسعه منابع انسانی و توانمندسازی تعاریف: برنامه ریزی جانشینی: فرآیند برای شناسایی و در حال توسعه مردم داخلی با پتانسیل برای پر کردن سمت رهبری کلیدی در شرکت از طریق روش های مختلف ارزیابی مانند آژانس های استخدام. مزایای استفاده از برنامه ریزی جانشینی: 1) توسعه داخلی منابع انسانی 1-1) اهداف تعریف شده برای طرح های استخدام 1-2) طراحی برنامه های آموزشی ویژه 2) استراتژی تعادل در منابع انسانی واجد شرایط 2-1) توسعه شغلی مسیر 2-2) ارزیابی از اهداف سازمان و کارکنان 3) تسهیل ارتباطات و دانش مدیریت 4) افزایش پتانسیل و آمادگی برای کار از طریق حرکت می کند 4-1) در حال توسعه کار-نردبان 4-2) برنامه ریزی جایگزینی برای کارکنان توسعه سرمایه انسانی: دانش، مهارت، و مدارک که یک کارمند بدست می آورد از طریق آموزش و تجربه در یک سازمان به عنوان سرمایه انسانی تعریف شده است. طرح توسعه سازمان است که به نام توسعه منابع انسانی. مربی / مشاوره: مربی نقش این است که یک کارشناس ایفا می کند در یک سازمان به عنوان مشاور و مربی برای آموزش و توسعه کارکنان. مربیان مسئولیت شامل به اشتراک گذاری اطلاعات، دانش، مهارت، و شرایط مورد نیاز با زبان آموزان در موقعیت های خاص. صلاحیت: کسب شاخص های استاندارد مورد نیاز برای یک موقعیت توسط کارمند. این شاخص شامل دانش، مهارت، توانایی، شخصیت متمایز و ویژگی های شخصیتی و سایر موارد مورد نیاز برای آن موقعیت. پیاده سازی برنامه ریزی جانشینی: همانطور که در بالا گفته، برنامه ریزی جانشینی برای افراد داخلی و آموزش آنها از طریق برنامه های آموزشی ویژه ای برای آن هدف، مدیران سازمان ها به عنوان مربیان یا متخصصان برای اجرای برنامه های آموزشی برای کارکنان با استعداد که ما آنها را می توانید مدیران آینده از تماس انتخاب انجام سازمان. بنابراین، اجرای برنامه ریزی جانشینی است موضوع به یک سیستم ارزیابی قدرتمند که از طریق آن قابلیت های بالقوه و فعلی کارکنان واجد شرایط را می توان شناسایی. یکی از این روش های ارزیابی فعلی که ما به عنوان روش برای شناسایی و تعیین شاخص برای شرایط مدیران اعمال رویکرد مراکز ارزیابی است. گام اول: تعیین مراکز ارزیابی: مراکز ارزیابی، یک روش جامع برای ارزیابی قابلیت ها و پتانسیل های افراد است. این ارزیابی می تواند برای ارزیابی آمادگی و قابلیت های فعلی و یا پتانسیل افراد استفاده می شود. مراکز ارزیابی در ارزیابی از یک گروه از شرکت کنندگان توسط یک تیم از ارزیاب با استفاده از تمرینات و امتحانات برای انتخاب افراد واجد شرایط به نقش مدیریت کلید های مختلف درگیر. بر اساس هدف، در این مراکز دو غلظت در ارزیابی وجود دارد: یکی برای استخدام طراحی شده است، و دیگری برای شناسایی نقاط قوت و پتانسیل های افراد برای ارتقاء.سابق است که به نام غلظت ارزیابی، و دومی به نام توسعه است. استخدام و ارتقاء، شناسایی نیازهای آموزشی، توسعه و بهبود پتانسیل سه عملکرد اصلی این مراکز ارزیابی می باشد. بنابراین، در این بخش از مطالعه از طریق تنظیم مراکز ارزیابی ما چهار روش برای شناسایی افراد برای جانشینی در مدیریت و نقاط قوت خود و نقاط ضعف برای یادگیری و توسعه را توضیح دهد. این چهار روش ها (باید توجه داشت که سطح اول است که غربالگری و شناسایی افراد بر متقاضیانی که می تواند به عنوان داوطلب در برنامه ریزی جانشینی را وارد کنید انجام ارائه آنها 75٪ از ارزیابی سالانه خود را پس از توجه عمومی را گذرانده اند): A) تنظیم استانداردها صلاحیت برای مدیریت B) تنظیم پارامترهای ارزیابی و شاخص C) انتخاب ارزیاب و اجرای برنامه های مرکز ارزیابی D) آماده نمایش نقاط قوت و ضعف شرکت کنندگان 1778 محمد A) تنظیم استانداردها صلاحیت برای مدیریت: منابع و روش برای تعیین استانداردهای صلاحیت برای مدیریت های مختلف وجود دارد. برخی از محققان مانند ریچارد Boyatzis، اسپنسر و اسپنسر، شرودر، و Dulewicz، پس از پژوهش سه روش اصلی برای شرایط مدیریت پیشنهاد کرده اند: رویکرد رفتاری - در این روش، مدرک تحصیلی تعریف شده بر اساس الگوهای رفتاری و عمدتا با برخی رفتارها که به بهترین شیوه متصل نگران کرده است. این رویکرد در ارزیابی مدیران با روش 360 درجه است به طور گسترده در شناسایی رفتارها که به اجرای عالی متصل اعمال می شود. استاندارد نزدیک - این رویکرد، بر اساس تجزیه و تحلیل موقعیت، تعریف حداقل استانداردهای عملکردی مورد نیاز برای اطمینان از عملکرد کیفیت در مدیریت.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ی ترجمه شده ی حقوق برنامه ریزی مدیران جانشینی برای توسعه سرمایه انسانی