مقاله کامل بعد از پرداخت وجه
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات: 14
آیا راستی ماهیت کار چیست؟ آیا "کار" با "شغل" یکی است یا تفاوت دارد؟ در فارسی می گوئیم "... کار پیدا کردی؟" و کمتر می گوئیم "... شغل پیدا کردی؟". می گوئیم شغلت چیست؟ یا به همان معنی شاید بپرسیم این روز ها چکار می کنی؟ یا کار و بار چطوره؟ در زبان انگلیسی واژه های work به معنی کار و job به معنی شغل را داریم که باز هم بسته به زمینه گفتگو به معانی موازی و جایگزین یکدیگر به کار برده می شوند. به راحتی می توان گفت که این روز ها، چه در زبان فارسی و چه در انگلیسی متاسفانه برداشت شنونده از واژه کار بیشتر کاری است که در قبال آن دست مزدی دریافت شود.
در راستای تحول و تکامل این معنی در طی کمتر از دو قرن و نیم گذشته بیشتر مردم هویت و شأن اجتماعی خویش را نیز در گروی "شغل" خویش می دانند. آزار دهنده ترین سوال از یک فرد بیکار و یا دارای شغلی که در نظر خودش پست و مادون شأن او باشد اینست که از وی بپرسند "خوب شما چکار می کنید؟" و یا "شغلتون چیه؟" یا به قول انگلیسی زبان ها “What do you do?” . به نحوی که شاید برخی خود را به آب و آتش زده و یا حتی ممکن است دروغ مصلحت آمیزی نیز گفته تا آبروی خود را حفظ کنند.
اما آیا می دانستید که واژه شغل مفهمومی است مدرن و کاملا مصنوعی که کمتر از حدود دو قرن و نیم پیش به دست بشر مدرن محصول انقلاب صنعتی ساخته شده است؟ هیچ سندی در دست نیست که نشان دهد شغل لزوما ظرف و قالب کار است و یا به تعبیری دیگر کار لزوما می بایست فرآورده شغل باشد. بر عکس اسناد و نشانه های بسیاری در دست است دال بر اینکه "شغل" ها بوسیله سازمان ها و ادارات ساخته شده اند تا در حقیقت از طریق اعمال مدیریت سلسله مراتبی و منظم، زندگی را برای سازمانها و ادارات راحت تر سازند و نه زندگی کارگر و کارمند را. چرا که می بینیم با همه تحولات و فراز و نشیب هایی که پس از انقلاب صنعتی غرب در چگونگی و فرم سازمان ها و ادارات رخ داده، هنوز هم متاسفانه اکثرا این کارکنان هستند که می بایست مانند خمیر مجسمه سازی برنامه زندگی خویش را با ضربان قلب و کار کرد "سازمان" تطبیق دهند و نه بالعکس!
البته اگر منصفانه قضاوت کنیم می پذیریم که برای انجام کار های بزرگتر از ظرفیت یک نفر نیاز به کار گروهی است و کار گروهی هم طبیعتا نیاز به نوعی تقسیم مسئولیت بر اساس مهارت ها و توانائیهای کارکنان و نهایتا هماهنگی بین آنها دارد. در مورد چگونگی و مدلهای گوناگون این تقسیم مسئولیتها و هماهنگی کاری بحث و گفتگو های تخصصی بسیاری همواره در جریان بوده و هست که از محدوده این مقاله مختصر و حوزه تخصص این حقیر به دور می باشد. اما در حاشیه بد نیست بدانیم که مدل غالب سلسله مراتبی امروزی لزوما مناسب ترین مدل برای همه نوع فعالیتهای کاری گروهی بشر نمی باشد.
اما آنچه که اهمیت بیشتری دارد و دلیل اصلی نوشتن این مطلب می باشد همان ضرب المثل معروف پارسی خودمان است که "هر کسی را بهر کاری ساختند". مقصود از این باز هم تنها تقسیم کار بر اساس مهارت ها نیست، چرا که این نوع تقسیم بندی در حالیکه خواسته های سازمانها را برآورده می کند لزوما کارکنان را از صمیم قلب خوشحال و راضی نمی تواند بکند. چه بسا می بینیم و می شنویم که بسیاری از کارکنان شغل خود را فقط یک "شغل" می دانند و بقول انگلیسی زبان ها “It’s a job, someone has to do it” بسیاری شغل خود را آنطور نمی بینند که لزوما با اشتیاق به خاطر آن صبح از خواب بیدار شده و بخواهند با دل و جان به سر کار خود بروند. اکثرا تمام مدت در انتظار پایان روز کاری و تعطیلات آخر هفته بسر می برند و دوشنبه ها نیز همه می دانیم که چقدر روز سختی است.
مقاله در مورد تعریف کار