لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
معشوق ناشی
من میخوام که اون چشات خواهان خنده هام بشن
من میخوام که شونه هات پناه گریه هام بشن
من میخوام که تو بیای دست تو دست کنار هم
من میخوام بی تو نباشه یه لحظه روز و شبم
اشک من بیا دوباره تا پناه هق هقم شی
چی میشه تو ای نگارم که یه روزی عاشم شی
یه روز از عشق می گی و یه روز از روز جدایی
نمی دونم که چرا با درد من نا آشنایی
بیا که نمی تونم بی تو زندگی کنم
عزیزم نرو نرو به خدا نمی تونم
زخمی عشق توام زخمی معشوق ناشی
نمی دونم که چرا رو زخم من نمک می پاشی
شاعر :مصطفی قربانی
مقاله در مورد لحظه ی بی تو بودن