لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:28
فهرست مطالب:
مهارتی که دانش آموزان باید یاد بگیرند
اندیشة قالبی در مقابل تفکر خلاق
تجربه ای دردناک برای اینشتین
یک بازی برای یادگیری تفکر
معرفی متفکران صاحب تفکر انتقادی
یکی ازمولفه های خلاقییت
تقریر فشردة برهان علیت
یک پیشنهاد
شرایط لازم برای اجرای P4C در ایران
امتناع دور و تسلسل در علل
ماتریالیست ها و قانون علیّت
هر موجودی محتاج علت نیست!
سخن پاره ای از متکلمان
سخن راسیونالیستها(عقلیون)
اثبات معلولیت عالم
سخن هیوم (Hume- David 1711- 1766)
منشأ انتزاع مفهوم علت و معلول
تعریف علت و معلول
سیطره و شمول اصل علیت
پرداختن به آنها را نداریم.
عالم و علیت
قدمت و اهمیت مبحث علیّت
تعمیم مفهوم علت و معلول
چو دزدی با چراغ آید / گزیده تر برد کالا
نگفتی که قبله است سوی حجاز؟
چرا کردی اینک به این سو نماز
هدف از آموختن فلسفه به کودکان چیست؟
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
لطفاً توضیحات بیشتری در این باره بدهید؟
آداب حرکت و سکون:
آداب طعام خوردن :
رعایت حقوق پدر و مادر:
پس تعلیم او آغاز کنند و محاسن اخبار و اشعار که بآداب شریف ناطق بود او را حفظ دهند تا مؤکّد آن معانی شود که درو آموخته باشند. و از اشعار سخیف که بر ذکر غزل و عشق و شرب خمر مشتمل بود احتراز فرمایند و بدان که جماعتی حفظ آن از ظرافت پندارند و گویند که رقّت طبع بدان اکتساب باید کرد، التفات ننمایند چه امثال این اشعار مفسد احداث (۱۷) بود. و او را بهر خلقی نیک که از او صادر شود مدح گویند و اکرام کننند و بر خلاف آن توبیخ و سرزنش. و صریح فرا ننمایند که بر قبیح اقدام نموده است بلکه او را بتغافل منسوب کنند تا بر تجاسر( 18) اقدام ننماید. و اگر بر خود بپوشد پوشیده دارند. و اگر معاودت کند در سر(۱۹) او را توبیخ نمایند ودر قبح آن فعل مبالغه کنند و از معاودت تحذیر فرمایند و از عادت گرفتن توبیخ و مکاشفت(۲۰) احتراز باید کرد که موجب وقاحت شود و بر معاودت تحریص دهد که الانسانُ حریصُ علی ما مُنعِ (۲۱). و باستماع ملامت اهانت کند و ارتکاب قبائح لذّات نماید از روی تجاسر، بلکه در این باب لطائف حیل استعمال کنند.
اول که تأدیب قوت شهوی نمایند ادب طعام خوردن بیاموزند چنانکه یاد کنیم. و او را تفهیم کنند که غرض از طعام خوردن صحت بود نه لذّت چه غذا مادة حیات و صحت است و بمنزلة ادویه که بدان مداوات جوع و عطش کنند و چنانکه دارو برای لذّت نخورند و بآرزو نخورند طعام نیز همچنین. و قدر طعام نزدیک او حقیر گردانند و صاحب شره(۲۲) و شکم پرست و بسیار خوار را با او تقبیح صورت کند و در انواع اطعمه ترغیب نیفکند بلکه به اقتصار بر یک طعام مایل گردانند و اشتهای او را ضبط نمایند تا بر طعام ادون(۲۳) اقتصار کند و به طعام لذیذتر حرص ننماید. و وقت نان تهی خوردن عادت کند و این ادب ها اگر چه ازفقرا نیکو بود اما از اغنیا نیکوتر.
و باید که شام از چاشت مستوفی تر(۲۴) دهند کودک را که اگر چاشت زیاده خورد کاهل شود و به خواب گراید و فهم او کند شود. و اگر گوشتش کمتر دهند، در حدت(۲۵) حرکت و تیقّظ(۲۶) و قلّت بلادت(۲۷) و بر نشاط و خفّت نافع باشد. و عادت او گردانند که در میان طعام آب نخورد و نبیند و شراب های مسکر به هیچوجه ندهند چه بنفس و بدن او مضر بود و بر غضب و تهور و سرعت اقدام بر وقاحت و طیش(۲۸) باعث گردد. و او را به مجلس شرابخوارگان حاضر نکنند و از سخن های زشت شنیدن و لهو و بازی و مسخرگی احتراز فرمایند.
و طعام ندهند تا از وظائف ادب فارغ نشود و تعبی تمام بدو نرسد. و از هر فعلی که پوشیده کند منع کنند چه باعث بر پوشیدن استشعار(۲۹) قبح بود تا بر قبیح دلیر نشود. و از خواب بسیار منع کنند که آن تغلیظ ذهن و اماتت خاطر و خَوُّر(۳۰) اعضاء آرد. و از جامة نرم و اسباب تمتّع منع کنند تا درشت بر آید و بر درشتی خو کند و از خیش( 31) و سردابه به تابستان و پوستین و آتش به زمستان تجنّب(۳۲) فرمایند.
و رفتن و حرکت و رکوب(۳۳) و ریاضت عادت او کنند و از اضدادش منع کنند. و آداب حرکت و سکون و خاستن و نشستن و سخن گفتن بدو آموزند چنانکه بعد از این یاد کنیم و از مفاخرت با اقران به پدران و مال و ملک و مآکل و ملابس منع کنند. و تواضع با همه کس و اکرام کردن با اقران بدو آموزند. و از تطاول با فروتنان و تعصّب و طمع با اقران منع کنند. و از دروغ گفتن باز دارند. و نگذارند که سوگند یاد کند چه به راست و چه بدروغ. چه سوگند از همه کس قبیح بود و اگر مردان بزرگ را بدان حاجت افتد بهر وقتی کودکان را باری حاجتی نبود.
و خاموشی و آنکه نگوید الّا جواب و در پیش بزرگان به استماع مشغول بودن، و از سخن فحش و لغو اجتناب نمودن و سخن نیکو و جمیل و ظریف عادت گرفتن، در چشم او شیرین گردانند. و بر حرمت نفس خود و معلّم و هر کسی که به سن ازو بزرگتر بود تحریص کنند و فرزندان بزرگان بدین آداب محتاج تر باشند.
و باید که معلّم او عاقل و دیندار بود و بر ریاضت اخلاق و تخریج(۳۴) کودکان واقف و به شیرین سخنی و وقار و هیبت و مروُّت و نظافت مشهور و از اخلاق ملوک و آداب مجالست ایشان و مکالمه با ایشان و محاوره با هر طبقه از مردم با خبر و از اخلاق اراذل و سفله گان محترز و باید که کودکان بزرگ زاده که بآداب نیکو و عادات جمیله متحلّی باشند با او در مکتب بوند تا ضجر(۳۵) نشود و آداب از ایشان
تحقیق در مورد بازگشت به آرزوی سقراط