چکیده : انتزاع گرایی که از سال 1910 به گونه ای مستقل و به صورت سبکی هنری در دنیای هنر مدرن غرب مطرح شد، آفرینش آثاری به دور از تقلید و بازنمایی از دنیایی مشهود را مورد توجه قرار داده است. آثار انتزاعی پس از شکل گیری نقاشی نوگرا در ایران رواج پیدا کرده و تا به امروز ادامه دارد. پژوهش حاضر با محوریت شکل گیری نقاشی انتزاعی در ایران آغاز شده و در ادامه به کمک رویکرد فرمالیستی به بررسی ویژگی ها، دسته بندی و تجزیه تحلیل آثار غلامحسین نامی می پردازد. نتایج این مطالعه که با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است نشان می دهد که گرایشات انتزاعی در هنر مدرن ایران با شروع نقاشی نوگرا رایج شده و در دهه های 40 و 50 به اوج خود می رسد. در میان هنرمندان این شیوه، آثار غلامحسین نامی به دلایلی چون مشخصه های بومی و ایرانی، تنوع مواد و تکنیک های بکار رفته چون کاربرد خاک و همچنین ابداع و نوآوری به ویژه در نقاشی های نیمه برجسته اش، از اعتبار و ارزش ویژه ای برخوردار است. در آثار وی که می توان آنها را به هشت دوره تقسیم کرد، گاه تنها فرم های معمارانه اهمیت پیدا می کنند و گاه خودِ گِل که ماده اصلی معماری سنتی است مورد توجه قرار می گیرد. در آثاری دیگر، وی با روشی نوآورانه رنگ سفید را با برداشت هایی از طبیعت تلفیق کرده که نتیجه آن ابداع حجم هایی نیمه برجسته در سطح بوم است که در عین حال چندان از حال و هوای انتزاعی کارهای قبلی وی دور نیست.
پایان نامه : تاثیر نقاشی انتزاعی غرب بر نقاشی نوگرای ایران با تکیه بر آثار غلامحسین نامی -1392