اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپونت درباره فرآیند انحراف خواصِ صدر اسلام

اختصاصی از اینو دیدی پاورپونت درباره فرآیند انحراف خواصِ صدر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپونت درباره فرآیند انحراف خواصِ صدر اسلام


پاورپوینت درباره   فرآیند انحراف خواصِ صدر اسلام

فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 50  صفحه

—تعریف و توصیف خواص

خواص، نخبگانِ سیاسی اجتماعی و گروهِ مرجع عوام بوده و دارای قوّه تحلیل، نفوذ و پایگاه اجتماعی می باشند. آنان را در همه اقشار می توان یافت، اعم از علمای دینی، تحصیل کرده های دانشگاهی، بازاریان، صنعتگران، کارمندان، کشاورزان، و صاحبان مشاغل و حرفه های خرد و کلان و حتی افراد بی سواد .

 

◦خواص مورد بحث، نه چهره های دائمی جبهه حق هستند ونه چهره های ثابتِ جبهه باطل بلکه مقصود خواص منحرف هستند که از جبهه حق خارج و به جبهه باطل وارد شده اند.
—

دانلود با لینک مستقیم


پاورپونت درباره فرآیند انحراف خواصِ صدر اسلام

تحقیق درباره تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام


تحقیق درباره تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  تعداد صفحات:48

فهرست مطالب

 

عنوان:

 

مقدمه

 

تربیت از دیدگاه اسلام

 

تربیت وچالش های عصر حاضر

 

چالش های عصر حاضردر قلمرو تربیت دینی

 

تربیت وجایگاه اصول درنظریه های تربیتی

منابع

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

امروزه ما وارث جهانی پر از ناکامیها، شکستها، بیمناگی ها و سرخوردگیها هستیم، کنار نهادن عقل و خرد و پیروی از امیال درونی، غرایز حیوانی و خودخواهی ها، انسان هایی بی رحم، بی منطق و تخریب گر ساخته است. وجود اینهمه بی عدالتی، سرگشتگی، جنگ و بسیاری از رفتارهای غیرعقلانی، مو ید این امر است که بشر امروزی قبل از هر چیز به تربیت کردن نیاز دارد. اکنون فن آوری های علمی روزافزون گشته است و می رویم تا خود محصور محصولات خود باشیم. در کنار این پیشرفتهای دور از انتظار جای چیزی خالی است. چیزی که به علم جهت می دهد و آن چیزی جز اخلاقیات نیست. نبود تربیت صحیح و اخلاقیات موجب شده است که امروزه ما بیش از پیش مستعد آن باشیم که به همنوعان خود آسیب برسانیم. مایر  معتقد است که برای حل مشکلات موجود جهانی سه راه حل وجود دارد; جنگ، انقلاب و تربیت. به اعتقاد وی جنگ کابوس تصویر ناپذیر است و انقلاب روش بیمناکانه ولی تربیت است که به آرامی انسان را رو به تکامل می برد و او را متوجه امکانات خلاقانه خود می کند. تربیت است که به انسان جهت می دهد و او را هدفمند می سازد و تربیت تنها داروی درد بشریت است. تعریف تربیت تربیت به طور سنتی به صورت ایجاد عادت از طریق بکارگیری شیوه های تنبیه و پاداش تعریف شده است. نگاه سنتی تربیت ناظر بر فرایندی بوده است که طی آن حداقل دو نفر، یکی به عنوان معلم یا مربی و دیگری به عنوان متربی به صورت بالا - پایین با یکدیگر ارتباط دارند. در اینجا مربی دارای ویژگیها، مهارتها و توانمندیهایی است که می خواهد آن را به متربی انتقال دهد. این که این انتقال بالا به پایین است بدین معناست که صرفا یک جریان یکسویه و یک طرفه که در آن معلومات مربی به متربی جریان پیدا می کند، بین آن دو برقرار است. این انتقال مهارتها و معلومات از طریق امر و نهی کردن و تنبیه و پاداش صورت می گیرد. در این فرمول که تمامی اطلاعات از طریق مربی به متربی جاری می شود، متربی چاره ای جز اطاعت بی چون و چرا ندارد. چنین سیستمی اگر چه قدیمی است اما هنوز در پاره ای از جوامع سنتی ، روستاها و مکانهائی که کمتر در معرض پیشرفتهای تکنولوژیک و علمی بوده است به راحتی دیده می شود. در بسیاری از شهرها و روستاهای کشورمان، یکی دو دهه شاهد چنین وضعی بوده ایم. تعلیم مکتب خانه ای و تربیت پدر - فرزندی از خصوصیت چنین سیستمی است. اگر چه چنین تربیتی خالی از اشکال نیست ولی به نظر می رسد جوامع کوچک و کمتر توسعه یافته از چنین سیستم تربیتی فایده زیادی می برند. 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تعلیم وتربیت ازدیدگاه اسلام

تحقیق درمورد امام علی الگوی رهبری در اسلام

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد امام علی الگوی رهبری در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد امام علی الگوی رهبری در اسلام


تحقیق درمورد امام علی الگوی رهبری در اسلام

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 44 صفحه

امام علی (ع) الگوی رهبری در جامعه اسلامی رهبری ,مبین قانون برای اینکه یک اجتماع , همیشه در حال فعالیت و حرکت باشد و امت سعادتمند شود, قوانین کامل و جامعی لازم است تا ارزشها و کرامتها و فضیلتهای انسان را حفظ کرده , عوامل ضد پیشرفت را از بین برده و جامعه را به سوی سعادت و رستگاری هدایت کند.این قانون باید از طرف قانونگذاری باشد که عقل کل بوده و عملش به همه نیازها احاطه دارد و قادر است جامعه را در مسیر تکامل به حرکت در آورد , چرا که خود کمال مطلق است و به همه چیز , دانایی دارد و چنین قانونگذاری همان خدای یکتاست که جهان را آفریده است پس قانون و برنامه تکامل انسان , باید از سوی او باشد تا در قلب و جان مردم , نفوذ کند برای اینکه هواهای نفسانی هیچ کس بر قانون اثر نگذارد و کسی هنگام توضیح قانون , به نفع خود یا ضرر دیگری , مطالبی را کم یا اضافه نکند و برای حفظ شدن اصل و حقیقت قانون , همچنین بیان کردن و عمل کردن به آن , احتیاجی به کسی است که قانون را برای مردم توضیح دهد و آن را به اجرا در آورد .
این مسئولیت سنگین و حساس باید بر دوش کسی باشد که از طرف خدا انتخاب و تعیین شده است , چنین شخصی که پیامبر (ص) نامیده می شود به وسیله وحی و قانون , پیام خدا را به مردم می رساند و آنرا تفسیر و اجرا می کند. بعد از پیامبر نیز برای اینکه زحمتهای او هدر نرود و راهش باقی بماند , باید ادامه این کار به عهده کسی باشد که از طرف خدا انتخاب شده و به وسیله پیامبر به مردم معرفی شود. چنین کسی باید خصوصیات پیامبر را دارا باشد , این خصوصیات عبارتند از : 1-عصمت داشته باشد؛یعنی در تمام دوران خود هرگز مرتکب گناه نشده باشد .
در بیان احکام و حقایق دین و جداب دادن به سئوالهای مذهبی مردم و توضیح مسائل پیچیده مذهبی , دچار خطا و اشتباه نشود. 2-دانایی و آگاهی او نسبت به دین و مذهب , از همه بیشتر باشد و هیچ مسئله ای برای او ناآشنا نباشد. 3-نیکوکارترین,عادلترین,پرهیزگارترین و پاکترین افراد جامعه باشد. آغاز حکومت علی علیه السلام از اصبغ بن نباته نقل شده است که وی گفت: هنگامی که حضرت علی (ع)در کرسی خلافت ظاهری جلوس فرمودند و مردم با ایشان بیعت کردند در حالی که عمامه پیامبر بر سرش , و رداء آن حضرت بر دوش و نعلین های پیامبر را پوشیده و شمشیر رسول خدا را حمایل نموده بود , به مسجد آمد و بالای منبر نشست سپس فرمود :ای مردم سئوال کنید از من قبل از اینکه مرا از دست بدهید همانا پیش من علم اولین و آخرین است. به خدا قسم اگر جایگاهی برای من قرار دهید که در آن بنشینم به اهل تورات با آنچه در توراتشان آمده است قضاوت می کنم تا جائیکه خود تورات به زبان آید و مرا تصدیق نماید و به آنها بگوید علی بر شما قضاوت کرد .درست مطابق آنچه در من موجود است و خدا برای شما در من نازل فرموده است.
و به خدا قسم به اهل انجیل حکم می کنم به آنچه در انجیل است بطوریکه به زبان آید و بگوید درست به آنچه که خداوند نازل فرموده بر شما در من ,علی بر شما اساس آن بر شما قضاوت فرمود. و حکم می کنم به اهل قران درست به آنچه خداوند نازل فرموده برای مردم که اگر قران هم به سخن آمد تصدیق می کند که من درست طبق امر خدا در قران حکم می کنم. شما که شب وروز قران تلاوت می کنید آیا در میان شما کسی است که همه آنچه را که خداوند در قران نازل فرموده ا

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد امام علی الگوی رهبری در اسلام

مقاله در مورد طلاق از دیدگاه اسلام

اختصاصی از اینو دیدی مقاله در مورد طلاق از دیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

طلاق در لغت به معنای گشودن گره و رها کردن است . در فقه اسلامی در تعریف طلاق گفته اند : طلاق عبارت است از زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص . بعضی از استادان حقوق فرانسه طلاق را چنین تعریف کرده اند : (( طلاق قطع رابطه زناشویی به حکم دادگاه در زمان حیات زوجین به درخواست یکی از آنان یا هر دوی آنها است )) . در حقوق امروز ایران ممکن است به حکم دادگاه یا بدون آن واقع شود و در تعریف آن می توان گفت : طلاق عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او . بنابراین طلاق ویژه نکاح دائم است و انحلال منقطع (متعهد ) از طریق بذل یا انقضاء صورت می گیرد .

از نظر ماهیت حقوقی در فقه اسلامی و قانون مدنی ، اتیاعی است که از سوی مرد یا نماینده او واقع می شود حتی در مواردی که طلاق بر اساس توافق زوجین و بصورت خلع یا مبارات صورت می گیرد، باید آن را یک عمل حقوقی یک جانبه (اتیاع) به شمار آورد زیرا توافق زوجین که شرط یا انگیزه طلاق می باشد غیر از خود آن است و طلاق یعنی عملی که با اجرای صیغه تحقق می پذیرد و رابطه نکاح را منحل می کند در هر حال یک عمل حقوقی یک جانبه (اتیاع) است و ناشی از اراده طرفین نمی باشد .

عقیده و نظر اسلام در مورد طلاق :

در اسلام اگر چه طلاق منع نشده و به ظاهر مرد هر وقت بخواهد می تواند زن خود را طلاق دهد و زن نیز در موارد خاصی می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند . لیکن شک نیست که طلاق در نظر اسلام امری مذموم و ناپسند است . در روایات متعددی در نکوهش طلاق آمده و در خبر است که هیچ چیز ناپسند تر از طلاق نزد خدای عزو جّل نیست مردی که به مبانی اسلامی پای بند و به گفته های بزرگان دنیا معتقد است از طلاق می پرهیزد و هرگز زنش را بدون ضرورت طلاق نمی دهد .

قوانین و مقررات گوناگون در اسلام برای محدود کردن طلاق :

در اسلام علاوه بر دستورهای اخلاقی ، پاره ای قواعد حقوقی برای محدود کردن طلاق مقرر شده است : قبل از طلاق باید داوری از خویشاوندان مرد و داوری از خویشاوندان برای آشتی دادن آنان مقین شود ، طلاق باید در حضور دو شاهد عادل انجام گیرد ، زن باید در طهر غیر مواقعه باشد ، یعنی در حال پاکی که نزدیکی در آن واقع نشده است در طلاق رجعی که برای مرد حق بازگشت وجود دارد در مدت عدّه زن در منزل مرد سکونت می کند و نفقه او بر عهده مرد است و بدینسان زن و مرد می توانند بدون مانع زندگی زناشویی را از سر گیرند . واضح است که این مقررات و پاره ای قواعد دیگر طلاق را محدود می کند لیکن آنچه بیشتر مانع طلاق می شود .و مبانی و اعتقادات مذهبی است . در خانواده هایی که سنن و عقاید مذهبی در آنها نیرومند است طلاق را بسیار زشت می پندارند بلکه آن را فاجعه ای می شمارند و کمتر به پذیرفتن آن تن در می دهند .

مبحث دوم :

- طلاق به درخواست زن

- فقه اسلامی :

فقهای اسلامی در پاره ای موارد به زن اجازه داده اند که از حاکم درخواست طلاق کند و دلایلی ار اسیات و روایات در این زمینه آورده اند . کاملترین و مفصلترین بخشی که در این مسأله در فقه امامیه به نظر ما رسیده است تقریرات آیت الله شیخ حسین حلیّ مقیم نجف اشرف تحت عنوان ((حقوق الزوجه و آثارها الوصفیه)) است . بنابراین آنچه در این رساله آمده است ، تخلف شوهر از اداء وظایف زوجیت ( اعم از اتفاق و همخوابگی و داشتن روابط جنسی و حسن معاشرت ) چه ناشی از تقصیر شوهر و چه بدون تقصیر باشد در صورتی که زندگی زناشویی و بقاع نکاح را دشوار کند به زن حق می دهد که برای طلاق به حاکم شرع رجوع کند حاکم شوهر را مجبور به طلاق خواهد کرد و اگر شوهر از آن خودداری کند حاکم از آن به عنوان ولی ممتنع زن را طلاق خواهد داد . علاوه بر این ، در فقه اسلامی زنی که شوهر او غایب و مفقود الاثر شده می تواند با شرایطی از دادگاه طلاق بگیرد و نیز زن می تواند ضمن عقد از شوهر برای طلاق وکالت بگیرد که در صورت تحقق پاره ای امور به طور مطلق از طرف او خود را طلاق دهد .

- اقسام طلاق

بند یکم – فقه امامیه

طلاق بدعی و سنّی

در فقه امامیه طلاق را را به طلاق بدعی (بدعت ) و طلاق سنّی(سنت) تقسم می کنند . مقصود از طلاق بدعی طلاق نامشروع و حرام است که عبارت از طلاق در حال حیض و نفاس ، طلاق در طهر واقعه و طلاق سدگانه که رجوعی بین آنها واقع نشده باشد . همه این طلاقها باطل است و فقط در مورد سه طلاقه کردن زن نباید مشهور یک طلاق صحیحا" واقع می شود .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد طلاق از دیدگاه اسلام

تحقیق در مورد علوم اعراب قبل از اسلام

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد علوم اعراب قبل از اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

مقدمه راجع بجزیرة العرب و مردم آن

جزیرة العرب سرزمین کم آبی است که صحرا و کوه آن زیاد است،مردمش زراعت نمیدانند،چون زمینش بایر میباشد و هر بشری طبعا پرورده و تابع محیط است عربها هم مطابق مقتضیات محیط خشک و بایر خویش زندگی خود را بغارت گری و کوچ نشینی برای پیدا کردن چراگاه بسر میبردند.از آنرو زندگی صحرانشینی در میان آنان بر شهر نشینی فایق آمد و بیش از هر چیز بدام پروری مشغول شدند و چون دام آنان نسبت باحتیاجات آنها کم بود بر سر دام با یکدیگر بزد و خورد پرداختند و این زد و خورد بجنگ داخلی منتهی گشت و جنگ داخلی آنان را بکوچ کردن از این بیابان بآن بیابان و از این سرزمین بآن سرزمین مجبور ساخت،بقسمی که شب و روز آرام نگرفته در حرکت افتادند و چون هوای آنان صاف و آسمانشان روشن بود از ستاره ها و حرکات ستاره ها برای راهنمائی خود استفاده کردند و برای دنبال کردن دشمنان خویش به پیدا کردن وسیله جهت یافتن آنان و بیرون آوردن آنها از جاهای پنهانی محتاج شدند و از آنرو در شناختن جای پا مهارت یافتند و نیز وضع زندگی صحراگردی آنانرا وادار میساخت که خود را از گزند باد و باران نگاهدارند و بآن جهت بهواشناسی پرداختند تا ریزش باران و وزش باد را پیشاپیش بدانند و این همان است که در میان عربها به (انواء-یا هواشناسی) شهرت یافته بود. جنگجوئی آنانرا بدسته بندی وادار میساخت و لازمه دسته بندی آن بود که نسب و تیره یکدیگر را تمیز بدهند و چون اسب و اسلحه برای جنگجوئی و کوچ نشینی ضروری است لذا در پرورش اسب و نگاهداری آن و معالجه بیماری آن ماهر شدند.اما چون شهرنشین نبودند در اسلحه سازی کاری از پیش نبردند.

عربها برادران کلدانیان و بابلیان و فنیقیان و سایر ملل متمدن قدیم هستند و مانند آنان خردمند و هوشیارند و اگر در دره فرات یا دره نیل جا داشتند مانند آنان یا مانند همسایگان خودشان (تبابعه) متمدن میشدند،اما آنها (عربها) در صحرای خشکی اقامت داشتند که هوای آن صاف و آسمان آن درخشان بود،لذا ذهن روشن پیدا کردند و قریحه آنان بسرائیدن شعر گرائید و بوسیله شعر احساسات و عواطف خود را شرح دادند و یا تبار و نژاد خود را ذکر کردند و یا وقایع مهم زندگی خویش را بیان نمودند.قوه بیان آنان محکم شد و در سرائیدن خطبه ماهر گشتند و بوسیله خطبه همت مردان را برانگیختند و یا آنان را بجنگ،آشتی،افتخار بر یکدیگر و یا تنفر از یکدیگر دعوت کردند.اگر عربها هوش و خرد خداداد نداشتند از همسایگان خود که در گوشه غربی کرانه دریای سرخ هستند جلو نمی افتادند،چه آنان از صدها سال پیش تاکنون یکنواخت مانده اند.

عربهای پیش از اسلام مانند یونانیان در دوره نادانی و روزهای هومر میباشند چه همینکه عربها شهرنشین شدند مانند یونانیان در همه چیز پیش رفتند.

ولی عرب نیز مثل ملت های بزرگ معاصر خود از اعتقاد بپاره ای موهومات مانند:کهانه و عرافه (غیب گوئی از گذشته و آینده) فال گیری و خوب و بد دانستن آهنگ و پرواز پرندگان و تعبیر خواب رهائی نیافتند،چه انسان طبعا اشتیاق دارد جهات و علل وقایع را بداند و چون از وسایل عادی برای کشف آن محروم میماند باوهام متوسل میگردد و بهمین جهات کاهن و عراف و مانند آن در میان عرب زیاد شد.

بنابر آنچه گفته شد علومی که پیش از اسلام در جزیرة العرب شیوع یافت،مطابق با مقتضیات محیط و اوضاع زندگانی آنروز آنان بود اینکه آنرا علوم میخوانیم البته از روی مقایسه آن معلومات با علوم واقعی ملل دیگر در آن زمان میباشد و گرنه عربهائی که خواندن و نوشتن نمیدانستند البته نمیتوانستند علمی را از روی کتاب در مدرسه بیاموزند و آنچه که ما بآن «علوم عرب پیش از اسلام »میگوئیم همانا مطلبی بوده است که بمرور زمان سینه بسینه و دهن بدهن میان آنان منتقل و شایع شده است و یا موضوعاتی بوده که آنان استنباط کرده بودند و بتدریج بر آن می افزودند تا اینکه در زمان پیدایش اسلام قریب بیست موضوع شد.

پاره ای از آن مانند علوم طبیعی،پاره ای مانند ریاضی،بعضی شبیه بادبیات یا پیشگوئی کاهنان و مانند آن بود و در هر حال برای رعایت اختصار از هر کدام چند سطری مینگاریم.

نکته دیگر آنکه پس از بررسی همان معلومات یا علوم پیش از اسلام مسلم میگردد که پاره ای از آن مخصوص عرب بوده و از میان خود آنان پدید آمده است و پاره دیگر را از سایر ملت ها اقتباس کرده اند.مثلا آنچه مربوط بشعر و خطابه و تبار و تیره است از خود اعراب میباشد و آنچه راجع به پزشکی و ستاره شناسی و هواشناسی و دام پروری و وزش باد و افسانه سرائی و کاهنی و عرافی و قیافه شناسی و مانند آن است از دیگران اقتباس شده است چنانکه بزودی شرح آن را خواهیم گفت.

1-ستاره شناسی نزد عرب

کلدانیان در سراسر جهان استاد علم نجوم (ستاره شناسی) میباشند چه که آنان اساس علم را گزارده و مبانی آنرا بالا بردند،آسمان صاف و هوای خشک وافق هموار کلده آنها را باین عمل کمک کرد و از آنرو برای ستارگان رصد قرار داده محل هر ستاره را معین ساختند و برج ها ترتیب دادند و برای ماه و آفتاب منزلگاه تعیین کردند،با آلات و افزار ستاره شناسی در چهل و چند قرن پیش گرفتن ماه و آفتاب (خسوف و کسوف) را پیش گوئی نمودند. مردم متمدن قدیم مانند هندی ها و یونانی ها و مصریها این علم را از کلدانیان گرفتند.

کلدانیان یا بابلیان تا اوایل قرن هشتم قبل از میلاد سلطنت و قدرت داشتند.در آنموقع آشوریان بر آنان مسلط شدند ولی چون دین و زبان آنان با هم شبیه بود،عادات و رسوم اجتماعی کلدانیان تغییری نیافت،اما در قرن پنجم قبل از میلاد ایرانیان بر کلده مسلط شدند،شهرهای آنرا مسخر کردند،خدایان کلده را عوض و بدل نموده با آنان بسختی رفتار کردند و چون این وضع برای مردم کلده قابل تحمل نبود بسیاری از آنان بکشورهای همسایه بخصوص شبه جزیره عربستان پناه بردند،چه که این شبه جزیره از دیر زمانی پناهگاه مهاجرین شام و مصر و عراق بوده است.زیرا زبان مردم آن ممالک بزبان عرب شبیه بود،بعلاوه صحرای سوزان عربستان مهاجرین را از تعقیب دشمنان محفوظ میداشت.

در میان کلدانیان مهاجر عده ای ستاره شناس و کاهن بودند که عربها احکام نجوم و اسامی ستاره ها و برجها و منطقه ها و منزلگاههای ماه و آفتاب را از آنان آموختند،شاید هم عربها مطالبی راجع باحکام نجوم از هندی ها فرا گرفته بودند و یا خود چیزی از آن میدانستند ولی بطور کلی عرب در قسمت ستاره شناسی مدیون کلدانیان است و آنرا در اصطلاح خود صابئه میگفتند.گر چه کلدانیان غیر از صابئه (صبیها) هستند بلکه صابئی ها شاگردان و جانشینان کلدانیان بشمار میآیند.آن ایام صابئی در عربستان زیاد بود و مانند یهود و نصاری با عربها میزیستند.باری عربها ستاره شناسی و نام ستاره ها و اصطلاحات آنرا از کلدانیان گرفتند،گر چه فعلا نام عربی بیشتر ستاره ها با نام کلدانی آن تطبیق نمیکند و ممکن است بجهاتی که معلوم نیست این تغییر واقع شده باشد ولی تشابه نام کلدانی و نام عربی هنوز باقی مانده است. مثلا مریخ همان مرداخ کلدانی است که لفظ و معنای او با عربی یکسان میباشد ولی قسمت بیشتر این تشابه لفظی از میان رفته و تشابه معنوی آن برجاست.مثلا زحل در عربی بمعنای بلندی آمده و نام ستاره زحل در کلدانی کاون است که آن کلمه نیز بمعنای بلندی میباشد اما نام برج ها در عربی و کلدانی بهمان شباهت لفظی و معنوی سابق باقی است.

و اینک اسامی برجها بعربی و کلدانی:

عربی/کلدانی حمل یا کبش/امرار ثور/ثورا جوزا یا توامان/تامی سرطان/سرطان اسد/اریا سنبله/شبلتا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد علوم اعراب قبل از اسلام