
مجموعه ای بینظیر از زیباترین فونت های اسلامی جهت طراحی
-قابل استفاده در نرم افزار های مختلف از جمله آفیس و فوتوشاپ جهت طراحی های شما
-قابل استفاده در تمامی گوشی های موبایل
-بسیار کم نظیر
پک جامع بینظر از فونت های اسلامی مناسب استفاده در طراحی ها
مجموعه ای بینظیر از زیباترین فونت های اسلامی جهت طراحی
-قابل استفاده در نرم افزار های مختلف از جمله آفیس و فوتوشاپ جهت طراحی های شما
-قابل استفاده در تمامی گوشی های موبایل
-بسیار کم نظیر
فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش )
تعداد صفحات : 31 صفحه
مقدمه. سعادت مهم ترین و اصلی ترین هدف ایجاد ملت و دولت است؛ زیرا ملت و دولت نهادهای اجتماعی بزرگ تری بر پایه و بنیاد خانواده است که عناصر و مقومات و نیز علل غایی از تشکیل آن رسیدن و دست یابی به آرامش و آسایش است که در شکل سعادت خودنمایی می کند.
انسان به این منظور ازدواج می کند و تشکیل خانواده می دهد تا در کنار همسر خویش به آرامش دست یابد و برخی از نیازهای روحی و روانی و نیز مادی خود را از این طریق برآورده سازد.
نیازهایی که بدون تشکیل خانواده امکان دست یابی بدان یا محال و ممتنع است و یا به سختی و دشواری مضاعف به دست می آید.
ملت به عنوان خانواده بزرگی است که انسان ها برای دست یابی به سعادت یعنی امنیت جامع و رفاه وآسایش ایجاد کرده و می کنند.
انسان همواره می کوشد تا به طریقی به این دو هدف اساسی دست یابد؛ زیرا بدون تحقق آن سعادت نه تنها در دنیا بلکه در آخرت نیز نصیب او نمی گردد؛ زیرا رسیدن به کمال نیازمند بستر و زمینه هایی است که دو عنصر آرامش و آسایش مهم ترین مقومات و مولفه های آن را تشکیل می دهند.
از سوی دیگر، هر اجتماعی نیازمند مدیران و رهبرانی است که جامعه را مدیریت و به سوی دست یابی این اهداف یاری رساند.
در خانواده پدر به عنوان مدیر و مدبر عمل می کند.
کار ویژه دولت ها در جامعه بزرگ خانواده و ملت ها نیز مدیریت و تدبیر امور اجتماعی انسان است.
از این رو، دولت های ملی در گذشته و حال به عنوان مدیران و اهل تدبیر وارد صحنه اجتماعی شده اند.
دولتمردان می بایست برای رسیدن جامعه و ملت به اهداف اصلی یعنی سعادت تلاش کنند و جامعه را در این راستا مدیریت و امور اجتماعی و سیاسی جامعه را با تدبیر و درایت هدایت نمایند.
در این مقاله سعی شده است عوامل و اهداف اتحاد ملی و نیز انسجام ملی و نگرش قرآن به اتحاد ملی و انسجام اسلامی مورد بررسی قرار گیرد مطلب را از نظر می گذرانیم . لزوم شناسایی عوامل همگرایی و واگرایی مشکلی که ملت ها و دولت ها با آن رو به رو هستند ناشناخته ماندن اهداف تشکیل ملت و یا دولت نیست؛ بلکه مشکل از آن جا آغاز می شود که با تغییر شرایط تاریخی واجتماعی و مشکلات داخلی و بحران های بیرونی دست یابی به این اهداف و مدیریت درست و صحیح جامعه دچار اختلال می گردد و عوامل درونی و بیرونی آسیب زا و بحران آفرین موجب می شود که دست یابی به اهداف یا غیرممکن و گاه محال گردد.
از این رو شناسایی عوامل ایجادی اتحاد و موانع واگرایی اجتماعی می تواند دولت ها و ملت ها را برای عبور از بحران ها و دست یابی به اهداف کمک و یاری رساند. مقومات و مولفه های ایجاد ملت ملت را می توان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که عامل پیوند آن فرهنگ و آگاهی مشترک است.
از این پیوند است که احساس تعلق به یک دیگر و احساس وحدت میان افراد متعلق به آن واحد پدید می آید.
از جمله ویژگی های هر ملت اشغال یک قلمرو جغرافیایی مشترک (همان کشور) و احساس دلبستگی و وابستگی به سرزمین معین است.
از سوی دیگر نیروی حیاتی پیوند دهنده ملت از احساس تعلق قوی به تاریخ و فرهنگ و دین ویژه خویش و نیز زبان مشترک برمی خیزد.
به نظر دانشمندان علوم سیاسی ملت هایی را می توان یافت که به عنوان یک جماعت تاریخی و دارای بافت فرهنگی خاص اما بدون خودمختاری سیاسی یا داشتن
متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید
بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:78
چالشها و آسیبهای اندیشه ورزی اسلام
از مهمترین امتیازات انسان داشتن اندیشه است؛ در اهمیت اندیشه و نقش آن در تحولات فردی و اجتماعی بسیار سخن رفته است و در ارزش و اهمیت آن همین بس که پیامبران الهی دعوت خود را از یک تحول فکری آغاز کردند، بدین صورت که در آغاز تحولی ژرف در اندیشه انسانها پدید آوردند تا بر پایه اندیشه توحیدی تحولات عمیق و تمدنساز را در جوامع بشری استوار سازند.
از مهمترین استعدادهایی که در بشر نهفته و به شدت نیازمند آزادی است« اندیشه ورزی و تفکر است، چرا که آزادی در اندیشه ورزی شرط پیشرفت افکار و تحولات در انسان و تکامل است؛ ولی از آن جایی که دنیا محل تثضاد و تزاحم است، تحقق این نعمت همواره با مزاحمتها و موانع روبه رو بوده است که اقتضای ظهور آزاداندیشی را میگیرد.
در اندیشه ورزی موانع بسیار وجود دارد که با بودن آن موانع و آفتها اندیشه دچار ضعف شده، و اندیشه ورزی معنای درستی پیدا نمی کند؛ و چنان چه آنها شناخته نشوند، پیامدهای نامطلوبی هم چون جمود و تحجر را به دنبال دارد که خود سبب گمراهی و پیروی از خواهشهای نقس انسان میشود، لذا هر تبلیغی ولو مسموم، بر او اثر میگذارد. در این جا تنها به نمونههایی از موانع اندیشه ورزی اشاره میشود تا با برطرف کردن آنها راه برای اندیشه ورزی فراهم آید:
1ـ ضعف بصیرت
قرآن کریم، رسالت خود را هدایت انسان و تعالی در جسم و روان او میداند، و این مهم، جز بر پایه تعقل و تفکر به انجام نمیرسد؛ از این رو، به سلامت قوه تفکر و ارزیابی آن بها داده است و چون موانع بسیاری وجود دارند که از توانایی قوه عاقله و ذهن فکور انسان کاسته و مانع بصیرت و بینش صحیح در انسان میگردد. که در این جا بعضی از آنها مورد بررسی قرار می گیرد:
الف ـ بیتوجهی: بیتوجهی به نیروی تعقل و تفکر و استفاده نکردن از آن، به تضعیف این قوه در انسان میانجامد. کسانی که این قوه را به کار نگرفته و یا خود را مستغنی پنداشته و نیازی را برای اندیشه ورزی احساس نمی کنند، و در نتیجه به دنبال برطرف کردن مشکلات و نیازهایشان بر پایه اندیشه حرکت نمی کنند؛ در حقیقت اندیشه را در خود میمیرانند. این بیتوجهی به اندیشه ورزی نه تنها از نظر پزشکی موجب نابودی سلولهای مغزی و در پایان آلزایمر میشود، بلکه انسان را از لحاظ وجود معنوی در حدی تخیل نگه میدارد و از عالم مثال به عالم عقل برون نمیبرد.
به کارگیری اندیشه در امور دنیوی و مادی موجب میشود تا عقل کارآمدی خود را بازیابد و در عرصههای دیگر میدان برای او باز شود. چنان که بیکاری و فرار از تهیه سست بنیاد و ضعیف گردد. بدین جهت امام صادق(ع) به یکی از یارانش که به علت بینیازی، کسب و تجارت را کنار گذاشته و اوقات خود را به بیکاری میگذراند فرمود: «تجارت و کار از سر بگیر که بیکاری از عقل انسان میکاهد.»
ب ـ تخیلات و تشویش: گرفتاریها و اشتغالات قوه تفکر به تخیل از دیگر موانعی است که انسان را از اندیشیدن باز میدارد و به دام خیالات می اندازد.آنگاه که فکر انسان در اشتغل تخیلات و کارهای مختلف قرار دارد و فرصت رسیدگی به همه آنها را ندارد، علاوه بر پایین آمدن کیفیت عمل، اندیشه اش را نیز به تحلیل میبرد، اشتغالات فکری فراوان، جز تشویق و پراکندگی ذهن چیزی را به ارمغان نخواهد آورد.
ج ـ زیستن رویاگونه: در مکتب اسلام، آروز، نه تنهایی مورد نکوهش نیست چرا که بدون آرزو، زندگی معنا و مفهومی ندارد، ولی آنچه مورد نکوهش قرار گرفته، آرزوهای بیپایان و دور از دسترس و امیدهای واهی است. حضرت علی (ع) در این خصوص میفرماید: بدانید که آرزوی دراز فکر را از فعالیت بازداشته و یاد خدا را به فراموشی میسپارد.»
بیتوجهی به واقعیات موجود و دل بستن به آرزوهای دور، قوه تفکر را ضعیف میکند و از رشد آن میکاهد. اوهام و خیالات به جای تفکر و تعقل نشسته و معادن فکری را اشغال میکند در نتیجه او را از رشد بازداشته و به رخوت دچار میسازد و سبب کورشدن چشم بصیرت انسان میشود.
دـ همنشینی با نادانان: همانطور که معاشرت با صاحبان عقل و اندیشه، بر فکر انسان میافزاید؛ معاشرت با نادانان و کسانی که غرق در دنیا هستند، از رشد فکری و عقلانی انسان میکاهد. چه بسیار از ضلالتها که معلول این همنیشینی و تاثیر پذیریها است.
منظور از عدم معاشرت با نادانانی، گفت و گو به قصد هدایت نیست چرا که گفت و گو به قصد ارشاد و هدایت نه تنها از عقل انسان نمیکاهد، بلکه باعث افزایش قوه تعقل و سبب رسیدن به ثواب است.
2ـ تنگ نظری
انسان اگر گرفتاری مطلق اندیشی و جزم گرایی غیر برهانی گردد دچار تنگ نظری نیز میشود و اجازه رشد و تکامل و نیز نواندیش به خود و جامعه نمی دهد.
اندیشه زندانی شده در دیوارهای محدودیتهای ناهنجار، هرگز نمیتواند از جهانبینی کامل و جامعی برخوردار باشد. آن عقیده و مسلکی کامل و جامع و بینقص است که قدرت برخورد با همه مکاتب و مذاهب و افکار گوناگون را داشته باشد و در بهره گیری از اندیشه، میدان دار مبارزه باشد؛ انسانی که فکرش در حصاری محدود گشته است، از اندیشهای ژرف، جامع و کامل برخوردار نخواهد بود؛ چرا که اندیشه در فضای آزاد و مواجه شدن با دیگر اندیشهها است که به کمال خود نایل میگردد. بر مبنای همین اصل است که قرآن کریم، چنین فضایی را با بشارت و وعده پاداش به کسانی که تحمل عقیدههای مخالف را داشته باشند و نیکوترین آنها را انتخاب نمایند، ایجاد می کند و از تنگ نظری بر حذر می دارد. اینک به برخی از پیامدهای محدودیتهای ذهنی پرداخته میشود؛
الف . رکود استعدادها: در سایه تفکر و رشد فکری، ابتکارها به وجود میآید و در پرتو اندیشه ورزی است که استعدادها به فعلیت میرسد. بیگمان با وجود هر گونه محدودیت در راه آزاداندیشی استعدادهای نهفته از قوه به فعل درنخواهد آمد. در محیط بسته، رشد نیروی تفکر در بسیار ی از زمینهها، مسدود گشته، و استعدادهای فراوان به مسیر انحراف کشیده میشود در نیتجه نیروهای زیادی به تباهی کشانده شده و جامعه بشریت از فواید آن محروم میگردد.
ب. طغیان و انفجار: اگر فکر در مسیر هدایت قرار نگیرد و با امر و نهیهای بیمورد از پرواز به فضای اندیشیدن باز نگهداشته شود، این محدودیتهای ناگهان به حالت انفجار درآمده و فرد یا جامعه را به مرحله خطرناکی میکشاند. سرکوبی آن نیز زیان بار است. مخالف کلیسا با اندیشه ورزی و طغیان عمومی جامعه نمونهای از این دست است که پس از رهایی از بند نظام کلیسایی ریشه مذهب و گرایشهای مذهبی را زیر سئوال برد تا بدانجا که هنوز دنیای مسیحیت نتوانسته به مهار کردن آن توفیق یابد.
ج. تسلیم پذیری و جمود گرایی: از دیگر پیامدهای تنگ نطری، پیدا شدن حالتی جمود و تحجر و تقلید گرایانه و از بین رفتن روحیه استقلال اندیشی است. آن گاه که حق اندیشه ورزی و آزادی اندیشه از شخص گرفته شد روی یکسو نگر گردید، بتدریج حالت رکود و جمود در افکارش حاکم میگردد، و لذا شخص تسلیم ناپذیر، تقلید گر و آسیب پذیر میشود.
سطحی نگری، ترک تدبر و شتابزدگی چنان بر درک بعضی افراد سایه میافکند که بدی را نیکی و بدبختی را خوشبختی و بیراهه را، راه مستقیم میپندارد. قرآن در این باره میفرماید: انسان همان گونه که خیر را فرا میخواند، پیشامد بد را میخواند و انسان همواره شتابزده است».
منظور از این که فرمود: «انسان همواره شتابزده است» این است که او وقتی چیزی را طلب میکند، صبر و حوصله به خرج نمیدهد و در جهات صلاح و فساد خود نمیاندیشد تا در آنچه میطلبد راه خیر برایش مشخص گردد و از آن راه اقدام کند. بلکه به محض این که چیزی را مطابق میلش دید با عجله و شتابزدگی و سطحی نگری به سویش میرود و در نتیجه گاهی آن امر، شری است که مایه خسارت و زحمت او میشود، و گاهی هم خبری است که از آن نفع میبرد.
پس جنس بشر شتابزده است و به خاطر همین شتابزدگی، میان خیر و شر، فرق نمیگذارد، بلکه هر چه برایش پیش آمد، همان را میخواهد و در طلب آن برمی خیزد، بدون این که خیر و شر را از هم جدا نموده و حق را از باطل تشخیص دهد، در نتیجه به همان شیوهای که مشتاق خیر است، شر را نیز به همان وجه طلب میکند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
هنر اسلامی و جامعه مدرننویسنده : محمد مددپور
هنر اسلامی چیست؟ آیا با تعریف هنر
اسلامی، میتوان نحوهی حیات آن را در متن زندگی مدرن بشر دریافت؟بورکهارت در فصل پایانی هنر مقدس در شرق و غرب ، از خود پرسیده بود آیا هنر مسیحی [ از اینجا، هرگونه هنر دینی و شرقی ] خواهد توانست روزی دوباره زاده شود؟ تجدید و احیای این هنرها در چه شرایطی ممکن خواهد بود؟
تفکر معنوی و احیاء دین، احیاء هنر دینی و گذر از جامعه و هنر مدرن چند پرسش اساسی هنر اسلامی چیست؟ آیا با تعریف هنر اسلامی، میتوان نحوهی حیات آن را در متن زندگی مدرن بشر دریافت؟ بورکهارت در فصل پایانی هنر مقدس در شرق و غرب ، از خود پرسیده بود آیا هنر مسیحی [ از اینجا، هرگونه هنر دینی و شرقی ] خواهد توانست روزی دوباره زاده شود؟ تجدید و احیای این هنرها در چه شرایطی ممکن خواهد بود؟ در اینجا، با چند پرسش اساسی نزدیک به یکدیگر مواجهیم. ابتدا اینکه هنر اسلامی چیست و چه ویژگیهایی برای آن میتوان قائل شد؟ قدرمسلم با شناخت هنر اسلامی میتوان تا حدودی به درک و شناخت وضع آن در جهان معاصر و از آنجا به امکان احیاء آن در صورت افتادگی در تنگنای نخوت رقیب نائل آمد. انحطاط تمدن و هنر اسلامی بر اثر حوالت غربی تاریخ جهان بیمقدمه، باید گفت که بخت و اقبالی، ولو بسیار ناچیز برای تحقق امری در این امکان فینفسه هست. امّا آنچه بیشتر محتمل است، این است که سنّت و هنر اسلامی و تمدن مدرن غربی که در سرزمینهای اسلامی عمیقاً درحال نفوذ است، بیشازبیش از هم جدا شوند و دور افتند. چیزی که در قرن یازدهم و دوازدهم اسلامی در سرزمینهای اسلامی مقارن قرن هفدهم و هجدهم میلادی رخ میدهد، تحوّلی است که از مبانی زیباییشناسی و حکمت هنر اسلامی بروز و ظهور میکند. هنرمندان مسلمان در این دوران تحتالشعاع معیارها و ارزشهای مسلط به فرهنگ تصویری و معماری هنر غربی بهویژه هنر باروک قرار میگیرند. نخستین دانشجوی ایرانی جهت تعلیم نقاشی به شهر رُم اعزام شد و نخستین کارمندان دولتی حرفهای در مقام نقاش و نقشهکش از خارجیان به استخدام درآمدند و اولین شیوههای فرنگیساز از طریق این نقاشان یا همراهان سفیران کشورهای غربی در میان نقاشان ایران و هند و عثمانی رایج گردید؛ به نحوی که روشهای سنّتی هنر نگارگری ایرانی بهشدت رو به اضمحلال نهاد و میرفت تا تابع حوالت و مظهریت تاریخی هنر و فرهنگ هنری دیگر شود. شیخ محمد و شیخ کمال سبزواری و محمد زمان هنرمندانیاند که نظام زیباییشناسی ایرانی را متزلزل میکنند، هرچند کار مقدماتی به دست رضا عباسی با بهکارگیری معیارها و ارزشهای مقتبس از هنر تصویر غرب آغاز شده بود. تأثیر نقاشی اروپایی در دورهی شاهعباس به نحو جدّی در تاریخ هنر نگارگری ایران آشکار شد. درحقیقت، شاهعباس توجه زیادی به تصاویر و نقش و نگار ابنیه و عمارت داشت که از آن صُوَر بدیعه هنوز در دو کاخ سلطنتی اصفهان باقی و پایدار است. در این تصاویر، بسیاری از رسوم به طرح و اسلوب نقاشی اروپا دیده میشود که با نقاشی ایران درآمیخته و محتمل است که از کارهای یوحنای هلندی ۱ باشد که سالهای چندی در خدمت شاهعباس بوده است. ۲ از نظر برخی از نویسندگان مسلمان تحتتأثیر شرقشناس غربی، این تحول مثبت تلقی شد؛ چنانکه گفتند تنوع محصول هنری و رنگارنگشدن فنون و هنر بر اثر تأثیر هنری اروپا بوده است زیرا استادان ایران را از این طریق از میدان تنگ کتابت و تصویر و تذهیب کتاب به میدانهای پهناور دیگری وارد کرده که به ترسیم صور مستقل و آرایش و تزیین ابنیه و دیوارها گراییدهاند. باید پذیرفت که نهضت هنری ایرانی مقارن مواجهه با هنر اروپایی بعضاً تأثیر مثبتی در هشیاری و تفکر هنری ایرانیان را آشکار کرده است، بهخصوص در آنجا که قالب ثابت نگارگری کهن فروپاشیده میشود و صحنهی تجربه به فضایی مثالی امّا واقعی و خلقی روی میآورد. هنرمند در این فضا صرفاً به نقاشی نسخههای خطی گرانبها و تذهیب آن نمیپردازد بلکه میکوشد تصویر را با سیاهقلم بعضاً بدون هیچگونه رنگی تجربه کند. این روش کمخرجتر بود و نقاشی و هنر را به دلهای مردم نزدیکتر میکرد. رنگروغن نیز میتوانست روحیات دینی و سنّتی مردم را در فضاهایی جدید و متفاوت از مینیاتورها بازگوید و به نحوی همان مواجههای صورت گیرد که در قلمروی فلسفه و عرفان اسلامی در برخورد با فلسفهی یونانی ۳ و عرفان هندوـ بودایی ۴ رخ داده بود. علیرغم این تحوّل مثبت، محمد زکی حسن تلویحاً میپذیرد که تمام این اهتمامات، انحطاطی را که در هنر نگارگری در حال وقوع بود چاره نمیکرد. هنرمندان دیگر چندان مورد حمایت دربار و اعیان نبودند و آن کوششها مانند تهیهی نسخههای خطی مصور و گرانبهای شاهنامهها و خمسههای درباری و غیره بعد از نیمهی قرن دهم هجری متوقف شده و یا رو به کمی گذاشته بود و تقریباً ازدیاد صور و نقوش وضع تجاری به خود گرفته و بدون فخامت و عظمت، کارهایی صورت میگرفت. امّا آشنایی ایرانیان، چنان که آمد، با تصاویر اروپاییان و نقاشی آنها مربوط به اوایل قرن دهم هجری میشود که شرح آن را بازیلگری در کتاب نقاشی ایرانی داده است.مجموعهای از آثار تقلیدی دورِر آلمانی به دست مبلغان مسیحی یا تجار به ایران آورده شد که گزارش آن در آلبوم کتابخانهی ملی پاریس بهوضوح مشاهده میشود. در منابع ادبی و تاریخی، از نقاشانی که تصاویر اروپایی و طرز کار آنها را تقلید نمودهاند یاد شده؛ مثلاً از شیخ محمد سبزواری یا شیرازی که در کتابخانهی شاه اسماعیل دوم ملقب به عادل کار میکرده (۹۸۴ـ۹۸۵ه/۱۵۷۶ـ۱۵۷۸م) و پس از آن به خدمت شاهعباس پیوسته است. ۵ به اعتقاد توماس آرنولد در کتاب نقاشی در اسلام تأثیر هنر غربی در نقاشی ایرانی بطئی و به کندی صورت گرفته است. این تأثیر ابتدا در زمینهی گزینش موضوعات و سپس در شیوهها از نظر فرم وصورت و بزرگی تصویر بود. نکته آن است که روح ایرانی مانع از رسوخ تام و تمام حوالت هنری نقاشی غربی در آثار آنان شده است. از اینجا برخی معتقدند که ایرانیان هرگز نتوانستند ارزشهای غربی اروپایی را به شایستگی آنچنان که سزاوار است، هضم و جذب کنند. به همین جهت، در تصویرگری کتاب هرگز از معیارهای زیباییشناسی اسلامی و ایرانی تاریخی تخطی نکردند و این ابداعات فقط به آثار جدید تصویری مربوط میشد. درحقیقت، شیوههای کهن تذهیب و نگارگری مقدس و غیرقابلتصرّف از عالم اسلامی تلقی میشد، هرچند قدری توان فنی آثار تنزل میکرد. به اعتقاد بسیاری، تحول در تصویرگری ایرانی از آثار محمدی نقاش فرزند سلطان محمد در نیمهی دوم قرن دهم هجری آغاز میشود. او تصاویر دهاتی و برزگری و عامه را به نحوی نو ارائه کرده است. اوضاع روستایی و مناظر طبیعی در پردههای نقاشی او متحول شده و جنبهی اینجهانی یافته است. وی راهورسم مقدس نسخههای خطی را نفی میکند. همین طریقه است که با ظهور نقاش بزرگ صفوی، یعنی رضا عباسی متحول میشود و به درجهی اعلای ترقی و پیشرفت میرسد. درهرحال، هنر نقاشی اروپایی در نیمهی قرن یازدهم هجری/هفدهم میلادی و در قرن ۱۲ه / ۱۸ میلادی تأثیری تمام در طرز اسلوب نقاشی رضا عباسی ایجاد کرده است. در خدمت این استاد، شاگردانی بودند که به روش و سبک او رفتار مینمودند. مهمتر از همهی آنها معین مصوّر بود که در نیمهی دوم قرن یازدهم و سالهای اولیه قرن بعدی کار میکرد. شاه عباس دوم مشوق و مروج اسلوب نقاشی غرب و فنون چهرهکشی اروپایی بود. ازجمله او محمد زمان نقاش را به اروپا فرستاد تا در آنجا هنر خود را تکمیل کند. او که فنون اروپایی را در ایتالیا فراگرفته بود، به فضای مدرن مسیحی عصر متأخر رنسانس تمایل یافت و به تصویرکردن خانوادهی مقدس، قدیسان و کشیشها و فرشتگان و دیگر مناظر مسیحی پرداخت. با این اوصاف، قرن دهم و یازدهم باید آغاز تحولی معقول در نقاشی ایرانی تلقی گردد، امّا این تحولی مثبت به تحول منفی و صرفاً تقلیدی از فضای تمدن غربی تبدیل شد؛ به نحوی که راهورسم نقاشی اسلامی را از شیوههای هنری تمدن مسلط غربی که در ایران مستولی میشد، جدا کرد. بهاینترتیب، بهواسطهی نفوذ اروپاییان و تحولات سیاسی که بر اثر حضور آنها در ایران رخ نمود، نقاشی و هنر ایران راه فنا و اضمحلال را پیمود و به هنری حاشیهای تبدیل گردید. از همین نظر است که در سراسر قرن ۱۲ هجری/۱۸ میلادی و نیز قرن سیزدهم/۱۹ میلادی اثر شایان ذکری در هنر اسلامی جز کپیها و تقلیدهای ناقص نمیبینیم. آنچه در این دورهی فترت انجام یافته، نقاشیهای رنگروغنی و پردههای بزرگ است که صنعت و رنگِ اروپایی آنها زیادتر از صنعت و صبغهی ایرانی به نظر میرسد. حال پس از این شرح مختصر از سیر انحطاطی هنر اسلامی، بهخصوص هنر نگارگری به مثابهی نمایندهی تجسمی آن، بیآنکه از هنر معماری و نمایشی و بهویژه ادبیات غافل مانیم ــ که این سه در قرن سیزدهم اسلامی فروپاشی و اضمحلال کامل خود را آشکار کردهاند ــ باید به اصل هنر اسلامی بازگردیم که در چند پرسش اساسی آغازین به طرح آنها پرداختیم.
ماهیت و هویت هنر اسلامی و ممیزات آن هنر اسلامی درواقع هنری است که حاصل تفکر و بینش دینی مسلمانان در مواجه آن با آثار هنری بیگانگانی است که هنر آنها در ضمن فتوحات اسلامی تسخیر و تصرّف شده و بهتدریج در حکم مواد در صورت و روح هنری اسلامی هضم و جذب شدهاند. قرآن و روایات معصومان اسلامی نخستین راههای چگونگی تخیل و تفکر در باب عالم وجود و تمثّل معنویت اسلامی را در عرصهی خیال به آدمی آموخت. البته در این میان بودند هنرهایی که در آغاز جذب عالم اسلامی نمیشدند مانند آنچه در نقاشی و هنرهای تجسمی
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل: ppt _ pptx
( قابلیت ویرایش )
قسمتی از محتوی متن پاورپوینت :
تعداد اسلاید : 204 صفحه
1 اندیشه اسلامی 1 گروه معارف اسلامی دانشگاه پیام نور 2 اهداف کلی خدا شناسی و فرجام شناسی 3 اهداف رفتاری آشنایی با: 1- انسان و ایمان 7- معاد 2- ایمان 8- مرگ 3- مبدا 9- بعد از مرگ 4- صفات خدا 10- بهشت و جهنم 5- مسئله شر 6- توحید و عبادت 4 بخش یکم انسان و ایمان 5 بخش یکمفصل اول انسان 6 الف) خود شناسی از مسائل مهم انسان و شاید مهمترین آنها، شناخت خود انسان است. دعوت به شناخت انسان از توصیه های مهم پیامبران الهی، عارفان، عالمان اخلاق و فیلسوفان است. اگر انسان با تامل استعدادها و امکاناتی که برای رشد او آفریده شده است، بشناسد، بهتر می تواند سرمایه های وجودی خود را به کمال برساند. 7 الف) خود شناسی قرآن و روایات اسلامی، انسان را به خود شناسی دعوت می کنند. قرآن می فرماید: انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است.
(طارق-5) آیا انسان به یاد نمی آورد که ما او را آفریدیم و حال آنکه چیزی نبوده است؛ (مریم-67) ای کسانی که ایمان آورده اید! به خود بپردازید....(مائده-105) 8 الف) خود شناسی امام علی (ع) می فرماید: ((کسی که به خود شناسی دست یابد، به بزرگترین سعادت و کامیابی رسیده است.)) در تاریخ فلسفه، خودشناسی، از نظریات اساسی سقراط بوده است. ایمانوئل کانت فیلسوف بزرگ مغرب زمین می گوید: ((انسان قبل از هر چیز باید به ارزیابی و شناخت دقیق توانایی خود بپردازد)) 9 الف) خود شناسی 1- مقدمة کمال انسانی نقطه آغاز شناخت سرمایه های وجودی انسان است.
انسان می تواند از خود بپرسد: آیا حد وجودی انسان در حد سایر حیوانات است یا قدرت تعالی و رشد پرواز کردن دارد؟
اگر قدرت پرواز کردن به عالم ملکوت را دارد تا چه حد می تواند پرواز کند؟
آیا انسان جز بدن مادی، حقیقت دیگری به نام روح هم دارد؟
پاسخ به این سؤالات مقدمة تکامل انسانی است.
10 الف) خود شناسی 2- پیش درآمد جهان شناسی انسان باید ابتدا قوا و ابزار شناخت خود و گستره و مرزهای آن را بشناسد تا بعد به شناخت جهان دست یابد. امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند: ((کسی که خود را نمی شناسد، چگونه غیر از خود را تواند شناخت؟
)) ((کسی که خود را بشناسد، دیگری را بهتر می شناسد و کسی که به خود جاهل است، به دیگران جاهل تر است.)) 11 الف) خود شناسی 3- مقدمة خداشناسی امیر مؤمنان علی (ع) می فرماید: هر کس خود را بشناسد، پروردگارش را می شناسد. جنبه های گوناگون خود شناسی : از آنجا که فطرت آدمی با معرفت خدا عجین است، دعوت به خود شناسی در واقع دعوت به خداشناسی است.
بنابراین، خود شناسی، مقدمة محبت و معرفت به خداست. 12 الف) خود شناسی 3- مقدمة خداشناسی جنبه های گوناگون خود شناسی : وجود انسان، وجودی وابسته و ممکن الوجود است و چنین موجودی نمی تواند، آفرینندة خود باشد و وابستگی انسان به خدا مشهود است. قرآن مجید می فرماید: ((ای مردم! شما به خدا نیازمندید و خدا است که بی نیاز و ستوده است.)) 13 الف) خود شناسی 3- مقدمة خداشناسی جنبه های گوناگون خود شناسی : اگر انسان ساختار پیچیدة خود را مورد تامل قرار دهد، به ناظمی حکیم و علیم که چنین ساختاری را پدید آور
متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت: توجه فرمایید.
دانلود فایل