اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله زن دین اخلاق

اختصاصی از اینو دیدی مقاله زن دین اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله زن دین اخلاق


مقاله زن دین اخلاق

 

کتابی که پیش رودارید بخشی از سلسله بحثهای موضوعی است که تحت عنوان کلی«گفت‌وگوهای قرن جدید» ازسوی انتشارات دارالفکر لبنان منتشرمی‌شود. این مؤسسه ازچندی پیش با دعوت از اندیشمندان عرصه های مختلف علوم انسانی، موضوعات گوناگون این حوزه را مورد بحث وبررسی قرارداده وماحصل آنها را به چاپ رسانده است، بدین ترتیب که پس از تعیین موضوع ، پرسش‌هایی پیرامون آن مطرح شده ودراختیار دونفراز صاحبنظران که از دومنظر متفاوت به موضوع می‌نگرند، قرار می گیرد. دو اندیشمند بدون آن که از نوشته های یکدیگر باخبر باشند، نظرات خود را در ابتدای کتاب مطرح می‌کنند. سپس می توانند دیدگاههای طرف مقابل را مطالعه کرده، آن رامورد نقد وبررسی قرار دهند. نقدهای هریک ازدو نویسنده نیزدرادامه کتاب درج شده است.

کتاب حاضر به موضوع زن، دین واخلاق می پردازد. بخش دوم و سوم کتاب نوشتة خانم دکترنوال سعداوی است که ازحامیان سرسخت اندیشة «زن محوری» (فمینیسم) درجهان عرب می‌باشد. وی درسال 1955م.(1334 ش.) دررشتةپزشکی عمومی ازدانشگاه قاهره فارغ التحصیل شده ودورة تخصصی پزشکی را درسال 1965م.(1344ش.)در دانشگاه کلمبیای شهر نیویورک به پایان رسانده اند. به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط داشته وکتاب‌های متعددی (اغلب با موضوع زن محوری) تالیف کرده اند که برخی ازآنها عبارتند از : زن و مسائل جنسی،مؤنث اصل است ، چهرة عریان زن عرب(که به فارسی ترجمه و منتشر شده است) ، زن و کشمکشهای روحی،خاطرات یک پزشک زن، نبرد جدید پیرامون مسالة زن و ...

در بخش اول و چهارم کتاب، نوشته های خانم دکتر هبه رؤوف عزت را می خوانیم. وی در سال 1965م. (1344ش.) در مصر متولد شده ودر سال 1992م.(1371ش.) در مقطع کارشناسی ارشد با رتبة ممتاز از دانشگاه قاهره فارغ التحصیل شده ودر ادامه، رسالة دکترای خود را با موضوع «بررسی تحول مفهوم شهروندی از دیدگاه لیبرالیسم» به نگارش در آورده است. ایشان در دانشگاههای آکسفورد و وست منستر لندن سابقة تدریس داشته و در بسیاری از پژوهشهای انجام شده پیرامون موضوعات سیاسی ـ اجتماعی روز مشارکت نموده اند. هم‌چنین کتب و مقالات متعددی به زبانهای عربی و انگلیسی از ایشان به چاپ رسیده است.

لازم به ذکر است که بخش اول و سوم متن اصلی کتاب فاقد پاورقی بوده وتوضیحات درج شده در پاورقی از مترجم است و نباید به نویسنده منسوب گردد.

امید است ترجمة این کتاب گامی در جهت آشنایی پژوهش‌گران میهن ما با اندیشه های صاحبنطران کشورهای عربی باشد.

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 292صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله زن دین اخلاق

مقاله اخلاق فردی وخانواده

اختصاصی از اینو دیدی مقاله اخلاق فردی وخانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اخلاق فردی وخانواده


مقاله اخلاق فردی وخانواده

اگر انسان مقایسه‌ای بین وضع انحطاط اخلاقی مسلمانان امروزه و رهبریهای‌ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در مورد اخلاق داشته باشد، متوجه می‌شود که تا چه اندازه ‌میان آن برنامه و این روش ‌رفتار فاصله و بیگانگی وجود دارد!
با دقت در این وضع اسفبار به این نکته پی می‌بریم که مشکلات و گرفتاریهای ‌کنونی ممالک اسلامی بر اثر نقشه‌های وسیع استعمار است که در نتیجه آن‌، هستی مسلمانان را یعنی راه و روش اسلامی و دین و فضیلت را از آنها ربوده‌اند.

در نتیجه همین نقشه‌هاست که میان قرآن و سنّت و جوانان ما فاصله و شکاف عجیبی به وجود آمده است‌، به اندازه‌ای که دیگر برای مسلمانان باقی ‌نگذاشته‌اند و هیچ‌کس در صدد انتقام از استعمار، این قاتل جنایت‌پیشه که با چنگال وحشیانه و خون‌آلودش عزت و شرافت‌، دنیا و آخرت‌، استقلال واقتدار مسلمانان را از بین برده است‌، نیست‌.
کار به جایی رسیده است که مسلمانان تصور می‌کنند علّت عقب‌ماندگی آنان دینشان است و علّت منتشر شدن فساد اخلاقی در جامعه راه و رسم دینی ‌آنان است‌، به همین دلیل افراد مریض جامعه با سرعت هرچه تمام‌تر از درمان ‌خود می‌گریزند و به همان اندازه به سوی نابودی و هلاکت پیش می‌روند.

اما اگر شخص با اطلاعی در مورد اسلام منصفانه قضاوت کند، اعتراف ‌خواهد نمود که اسلام کاملاً غنی است و از هر نوشته آسمانی و زمینی‌، کلمات حکما و دانشمندان و آدابی که نوشته‌اند و قصیده‌ها و اشعاری که سروده‌اند بی‌نیاز است‌، زیرا اسلام در زمینه اخلاق و آداب دارای معادن غنی و سرشاری است که اگر همه سخنان حکمت‌آمیز دانشمندان‌، اشعار شعرا، نثر ادبا و میراثهای تمام پیامبران و فلاسفه را یکجا جمع کنند در قسمت اخلاقیات باز هم ‌نسبت به آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام ناقص است‌، البته با صرف ‌نظر از میراث اخلاقی عظیمی که علما و صلحا برای مسلمین به یادگار گذاشته‌اند.
هنگامی که پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «برانگیخته شدم تا فضایل اخلاقی را به سر حدّ کمال برسانم‌» حقیقتی را در دین مقدّس اسلام آشکار نمودند که تا آن زمان مخفی مانده بود و آن حقیقت چیزی نیست مگر ارتباط محکمی که میان ‌دین و اخلاق وجود دارد، به طوری که حتی کوچک‌ترین جزء شعائر اسلامی ‌دارای فضیلتی اسلامی می‌باشد. به عبارت دیگر دین به تنهایی و جدای از اخلاق نمی‌تواند دین کامل و مستحکمی باشد، همین‌طور است اخلاق بدون‌ دین‌، در این کتاب خواهیم گفت که موارد اخلاقی بر قسمتی از احکام اسلامی عرضه می‌شوند تا مشخص شود که چه اتصال و پیوند ناگسستنی میان اسلام و فضایل اخلاقی وجود دارد.

بنابراین کسی که دارای فضایل اخلاقی نباشد دین ندارد، حتی اگر نماز بخواند، روزه بگیرد، زکات بدهد و حج برود و در مقابل‌، کسی که دین ندارد دارای هیچ فضیلت اخلاقی نیست‌، حتی اگر با سخاوت باشد، بذل و بخشش ‌نماید، ثروت خود را با مردم تقسیم کند و با وفا و با صفا باشد. آری‌، همان‌گونه که جسم بی‌جان ارزشی ندارد، صفات اخلاقی نیز تا زمانی‌که دارای روح نباشند فاقد هرگونه ارزشی می‌باشند، زیرا فقط دانستن صفات‌ خوب و صفات بد برای انسان سودی ندارد، هرچند انسان در دسته بندی و تقسیم نمودن آنها دارای تخصّص باشد و بداند کدام صفت به قوّه شهوت و کدام صفت به قوّه غضب مربوط می‌شود و... چرا که فقط آشنایی با انواع ‌داروها و چگونگی استفاده از آنها برای شخص مریض سودی ندارد.
آنچه برای انسان مفید است ملکه و نیرویی است که بر اثر تکرار و تمرین در انسان به وجود می‌آید به طوری که صفات پسندیده در روح انسان ثبت و صفات زشت از روح و روان وی دور شود، به عنوان مثال‌: چنانچه سخاوت و بخشش آرزوی انسان باشد و شجاعت در طبیعت او نقش بسته باشد باید در هر مورد مناسبی سخاوت کند و در اموری که به شجاعت نیاز دارند بی‌باکانه اقدام ‌نماید.

در چنین صورتی انسان می‌تواند باور کند که فضیلت اخلاقی در او وجود دارد یا صفات پست از او برطرف شده است‌. ولی برای رسیدن به این مرحله ‌پیمودن گردنه‌ها و پستی‌ها و بلندیهای زیادی لازم است‌. تنها امری که می‌تواند برای دستیابی به چنین ملکه و نیرویی به ما کمک کند یادآوری‌، تذکر و استمرار در عمل است‌، زیرا روح انسان مانند کاغذ سفیدی است که عوامل فراوانی مانند محیط‌، اوضاع و احوال زمانه و تعلیم و تربیت در آن نقاشی می‌کنند و صفات بسیاری در آن ترسیم می‌نمایند، البته نقش بستن و ملکه شدن صفات ‌فراوان در روح انسان کار ساده‌ای نیست و به تکرار و مداومت فراوان احتیاج ‌دارد، حال اگر صفت زشتی در روح انسان نقش ببندد کار بسیار مشکل می‌شود، زیرا ابتدا باید آن ملکه ناپسند و عادت زشت را از خود دور سازد، سپس به ‌جای آن‌، صفت پسندیده‌ای در خود ایجاد نماید.
البته یادآور می‌شویم که هر اندازه انسان برای به دست آوردن صفات‌ پسندیده و ترک صفات ناپسند متحمل سختی شود، (آنگونه که برخی تصوّرمی‌کنند) کار بیهوده یا کم فایده‌ای انجام نداده‌، زیرا میزان پیشرفت بشر و باقی ‌ماندن نام نیک‌، به غیر از فضایل اخلاقی مطلب دیگری نیست‌. برخلاف ‌مطالبی مانند شرافت نسب‌، داشتن پست‌، مقام‌، ریاست و ثروت فراوان‌، حتی ‌علم و دانش بسیار، که این موارد تا زمانی که با اخلاق نیک و پسندیده همراه ‌نباشند برای انسان موجب ارزش و پیشرفت نمی‌شوند، شاید برای مدت ‌کوتاهی مردم به خاطر احتیاجی که به او دارند در مقابل او کرنش کنند و به اواحترام گذارند، ولی همه این امور زوال‌پذیر بوده و دوام و بقایی ندارند.

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن صفحه29  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اخلاق فردی وخانواده

مقاله اخلاق پیامبر اسلام

اختصاصی از اینو دیدی مقاله اخلاق پیامبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اخلاق پیامبر اسلام


مقاله اخلاق پیامبر اسلام

از آنجا که سال جاری به نام مبارک و مقدس یامبر اعظم (ص) مزین  گردیده است شایسته است که در تمام جهان اسلام مخصوصا در کشور و میهن اسلامیمان بیش از گذشته به بحث و بررسی پیرامون ابعاد گوناگون شخصیت آن بزرگ الهی و آن اسوه و الگوی کامل بشریت پرداخته شود .سخن درباره آن وجود مقدس که سرور پیامبران و صدیقان و شهیدان و فرشتگان است کار بسیار اسانی نیست و بیان تمام ابعاد شخصیت آن حضرت از محدوده فکر بشر بیرون می باشد خداوند متعال سیره و روش زندگی رسول بزرگوار اسلام (ص)  را بهترین و شایسته ترین نمونه برای مسلمانان دانسته و انها را به بهره گیری از سیره عملی و سخنان آن بزرگوار فرمان داده است . آنجا که فرموده است :                                    

لقد کان لکم فی رسول اسوه حسنه  (سوره احزاب آیه ۲۱)

هر آینه برای شما در وجود رسول خدا (ص) نمونه و سرمشق نیکو و پسندیده ای است.

بدون شک خو گرفتن با اداب پیامبر (ص) و اراستگی به اخلاق و سنن ظاهری و باطنی ان حضرت کمال نهایی و اخرین هدف زندگی است و سعادت دنیا و اخرت را به همراه دارد

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 32صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اخلاق پیامبر اسلام

دانلود مقاله اخلاق پیامبر

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله اخلاق پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه :
مدت یک قرن است که غرب تحقیقات دامنه دار و عمیقى پیرامون روان شناسى کودک به انجام رسانده است که به واقع, نتایج چشمگیرى از آن پژوهش ها به دست آمده است; هرچند به بسیارى از پژوهش هاى آنان نمى توان به دیده اطمینان کامل نگریست. تا این زمان همچنان پیروان ژان پیاژه (زیست شناس, فیلسوف و روان شناس سوئیسى, متوفاى 1980 م.), اسکینر, باندورا, کلارک هال, اریکسون و هاینزوانر, با یکدیگر نسبت به عقاید استادان خود اختلاف عقیده دارند. جمعى کودک را بزرگسالى کوچک (به تعبیر آنان: مینیاتور بزرگسال) و بعضى او را کاملا متمایز با بزرگسال تعریف مى کنند. عده اى او را متمایل به بدى, و برخى او را پاک سرشت مى دانند.(1)
درباره تربیت, تغذیه, رشد, عادت ها و رفتارهاى کودک نیز نظریات متفاوت و متناقض بسیارى میان پژوهشگران وجود دارد که به واقع آدمى گاه در انتخاب نظریه درست میان آنان سرگردان مى شود. انبوه نتایج علمى که امروزیان بدان دست یافته اند در سایه آزمایش هاى سالیان متمادى, استفاده از فن آورى و استمداد از تجربیات گذشتگان است; با این حال پیوسته طرح ها و نظریات جدیدى به دست مىآید که گاه به طور کامل, ناقض نظریات گذشته است. اما در صدها سال پیش که هیچ یک از این زمینه ها و امکانات پژوهشى وجود نداشته است, از سوى حضرت محمد امین(ص) نسبت به کودکان, گفتارها و رفتارهایى مشاهده شده است که امروزیان در ژرفاى آن درمانده شده اند و فهم عمیقى از آن به دست نیاورده اند. معجزه حضرت محمد امین(ص) تنها آیات قرآن نبود. گفتار و رفتارش, همه معجزه بود. چه آن که معجزه پدیده اى است که بشر از ارائه نمونه آن ناتوان باشد.
در عقاید امروزیان متمدن و متفکر[؟] چنین آمده است که: اگر کودکان, وحشى و پرخاشگرند باید آنان را رام و مطیع گردانید. زیرا آنان ماهیت حیوانى دارند و غرایز نقش اساسى در انگیزش رفتارشان دارد.(2)
این در حالى است که ما بارها این جمله را از سخنان رسول اکرم(ص) شنیده یا خوانده ایم که: پنج چیز است که تا آستان مرگ آن ها را ترک نمى کنم; یکى از آنها سلام کردن به کودکان است.(3)
به راستى, ژرفاى مفهوم این جمله را کدام متفکر روان شناس درک مى کند؟ در افکار خردسالان چه مى گذرد که حضرت امام صادق(ع) در پى نقل آنچه از رسول خدا(ص) فرا گرفته, مى فرماید: احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتموهم ففولهم فانهم لایرون الا انکم ترزقونهم; به کودکان محبت بورزید و مورد شفقت شان قرار دهید و هرگاه به آنان وعده اى دادید, وفا کنید. زیرا آن ها شما را روزى دهنده خود مى دانند.(4) در این رفتار رسول خدا(ص) چه حکمتى نهفته بوده است که همه روزه که صبحگاه از خواب بر مى خاست, دست محبت به سر فرزندان خود مى کشید!(5)
در این نوشتار به طور گزیده به تشریح پاره اى از گفتارها و رفتارهاى حضرت محمد(ص) درباره کودکان مى پردازیم.
نامطمئن بودن نظریات رایج کنونى و سرمشق بودن رفتار پیامبر(ص) براى ماـ به تصریح آیه قرآن ـ(6) ما را بر آن مى دارد که به فرموده ها و کردار حضرت رسول اکرم(ص) عمیق تر بنگریم و به واقع اعتقاد داشته باشیم که آنچه او به جاى آورده ـ به فرض درستى روایت ـ فراتر از اکتشافات علمى امروزیان است. کوچک ترین عمل او در پى ارائه معیارى است که براى معاصران وى ناشناخته ماند و برخى تا این زمان نیز ناشناخته باقى مانده است. از آن نمونه, در جمله اى ساده از آن بزرگوار مى خوانیم:
((اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم;(7) فرزندانتان را گرامى بدارید و با آداب و روش پسندیده با آنان رفتار کنید.))
در نظر سطحى, این فرموده تنها سفارش به احترام کودکان و رفتار صحیح با آنان است. اما این که چه رفتارى در شإن کودک نیست تا از آن پرهیز شود, و چه روشى نادرست است تا نسبت به وى انجام نگیرد جاى گفتگو است. آیا والدین و مربیان براى یافتن پاسخ صحیح این دو پرسش, خود نباید پیش تر پیرامون تربیت کودک آگاهى هایى به دست آورند؟ پدر و مادرى که با آداب و روش صحیح زندگى ناآشنایند چگونه مى توانند فرزندشان را با آداب درست تربیت کنند؟! آیا بوسیدن کودکان ـ دختر یا پسرـ تا چه سنى روا است؟ آیا بلند شدن در برابر بچه هاى کم سن بجا است یا نابجا؟ آیا تنبیه و کتک آنان تا چه میزان سفارش مى شود؟ تفاوت گذارى میان آنان تا چه اندازه صحیح یا ناصحیح است؟ بازى کودک و ((بازى با کودک)) چه لزوم و فایده اى دارد؟
بنابراین, سفارش به گرامیداشت کودک, تإکید بر تإسیس بنیادى است که به خانواده ها آموزش دهد چگونه با فرزندانشان رفتار کنند. خانواده و مجالس خانوادگى, آموزش و پرورش, صدا و سیما و مراکز فرهنگى, هر یک بنیادى است که باید بدین مهم توجه کند.
از طرف دیگر باید مشخص شود که بى احترامى به کودک و ترک آموزش وى چه پیامدهایى دارد! اگر اطرافیانش با آداب و روش درست با او برخورد نکنند چه پیش خواهد آمد؟ کودک در هر حال بزرگ خواهد شد. اگر او در بزرگسالى دریابد که بسیارى از رفتارهاى بزرگسالان با وى در کودکى, ناصحیح بوده است, نسبت به آنان چگونه خواهد اندیشید؟ آیا والدین چنین کودکى اکنون در بزرگسالى این کودک مى توانند امیدوار باشند که وى آراى امروز آنان را بپذیرد و بدان عمل کند؟ چگونه بسیارى از والدین بدین امر توجه ندارند که یکى از علت هاى تمرد نوجوانان و جوانان, پى بردن آنان به اشتباه روش پدر و مادر در کودکى ایشان است!
به هر تحلیل, توجه رسول خدا(ص) به دنیاى کودکان را در چندین جنبه مى توان جستجو کرد:
1. کوشش براى تولد فرزندان سالم
برخلاف عقیده بسیارى از نظریه پردازان که تربیت کودک را از شش ماهگى یا دو سالگى به بعد نتیجه بخش مى دانند, تعالیم رسول خدا(ص) زمانى پیشتر از این را در تربیت کودک موثر یاد مى کند. نوزاد بیشتر صفات خوب و بد را از طریق ژن از پدر و مادر به ارث مى برد. بنابراین, تربیت او نه از دوران حمل که پیش از ازدواج آغاز مى شود. دختر و پسرى که پیش از ازدواج به اصول اخلاقى و دینى پایبند نباشند بسیار دشوار مى توان امید داشت که فرزند آنان درستکار تربیت شود. البته سهم محیط تربیتى و عوامل و استثنائات روزگار را نادیده نمى انگاریم.
اگر تربیت کودک از شش ماهگى یا دو سالگى آغاز مى شود, این دستور رسول اکرم(ص) چه مفهومى مى یابد که مى فرماید: هر کس صاحب فرزندى شد در گوش راست کودکش اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید تا از شر شیطان در امان باشد. امیرمومنان على(ع) مى فرماید: زمانى که دو پسرم حسن و حسین[ (علیهماالسلام]( تولد یافتند, آن حضرت همین عمل را انجام داد و دستور فرمود تا در گوش آن ها سوره حمد و آیه الکرسى و آیه هاى سوره حشر و سوره اخلاص و ناس و فلق را بخوانند.(8)
اگر کودک دو ماهه استعداد تربیت و پذیرش ندارد و مشاهدات و شنیده هاى او در درونش تإثیر نمى نهد به چه سبب رسول خدا(ص) مى فرماید: هرگز مبادا که کودکى در گهواره نظاره گر رفتار زناشویى زن و مرد باشد.(9) اگر در چنین موقعیت صداى زن و مرد را بشنود به راه رستگارى[ و پاکى و خیر] قدم نمى نهد.(10)
به راستى, آیا سلامتى مادر در دوران حمل, تغذیه, ترس و نگرانى ها و نیز اعتیاد وى بر سلامتى روحى نوزاد اثر نمى گذارد؟! آنگاه چگونه مى توان نوزاد ناسالم را درست تربیت کرد؟!
امام باقر(ع) مى فرماید: در عصر رسول خدا(ص) مردى از انصار[ در مدینه] به آن حضرت شکایت کرد که: همسرم دختر عموى من است و خانواده و اجداد ما همه سفید پوست هستیم و اینک او فرزندى به دنیا آورده که سیاه پوست و شبیه سیاهان حبشى است.
رسول خدا(ص) اندکى تإمل کرد و سپس از زن توضیح خواست. زن به پاکى خود سوگند یاد کرد. پیامبر فرمود: بین هر انسان تا حضرت آدم(ع) 99 عرق (پیوند, ژن, ریشه) وجود دارد که در ساختمان فرزند فعالیت مى کنند... فرزند شبیه یکى از آن ها مى شود.. . این نوزاد سیاه پوست شبیه یکى از اجداد دور شماست. کودک را بگیر که فرزند خود تو است.(11)
هنگامى که نوزاد رنگ پوست خود را به وسیله ژن از اجدادش به ارث ببرد, آیا صفات خوب یا بد به همین وسیله از آنان به وى سرایت نمى کند؟!
آن حضرت در همین باره فرموده است: انظر فى اى شىء تضع ولدک فان العرق دساس;(12) خوب بنگر که نطفه خود را در چه جایگاهى جاى مى دهى. زیرا ریشه ها[ و ژن آدمى] به طور پنهان تإثیر گذار است[ .و از طریق آن, اخلاق اجداد به فرزندان منتقل مى شود [ .
نیز در جاى دیگر فرمود:الشقى شقى فى بطن امه و السعید سعید فى بطن امه; (13) بدبخت در شکم مادر بدبخت مى شود و سعادت مند در شکم مادر چنین مى شود.
در روایتى دیگر آن حضرت به نقش برادر (دایى فرزندان) در تربیت فرزند اشاره مى کند و مى فرماید: اختاروا لنطفکم فان الخال احد الضجیعین;(14( همسر[ شایسته] براى نطفه هاى خود انتخاب کنید. زیرا دایى یکى از دو ستون[ مهم تشکیل دهنده] نوزادتان است.
و نیز فرموده است: از ازدواج با زنان زیبارویى که در خانواده بد پرورش یافته اند, بپرهیزید.((15((
2. توجه به سلامت جسمى و روحى مادر
فرزندان ما ـ به ویژه دختران ـ بیشتر اوقات خود را در کنار مادر سپرى مى کنند و از تعلیمات او چیزها مىآموزند. بر این اساس, آنان که دغدغه تربیت فرزند دارند نخست باید به تربیت همسر بپردازند. دختران و زنان نیز تإثیرپذیرتر از پسران و مردان اند. بنابراین در آستانه زندگى, مرد باید مهم ترین همت خود را آموزش و تربیت همسرش قرار دهد. زمانى که مادر خانواده درست آموزش ببیند و تربیت شود, تربیت فرزندان او با سهولت انجام مى پذیرد. چنان که اگر مادر نکوهیده خوى باشد, تربیت فرزند خیلى دشوار است. زیرا او اولین آموزگار کودک شماست.
رسول خدا(ص) در این باره فرموده است: ((ایاکم و تزویج الحمقإ, فان صحبتها بلإ و ولدها ضیاع;(16)از ازدواج با زنان کودن بپرهیزید که همنشینى آن ها[ نوعى] بلا و فرزندشان تباه است((
پس از انتخاب همسر شایسته و توجه به آموزش و تربیت او, مهم ترین وظیفه, ایجاد محیط روانى سالم در خانه است. این نخستین ابزار هر طرح تربیتى موفق است. هر که دلسوز فرزند خود است پیش از هر کار باید بکوشد تا حد امکان فضاى خانه آکنده از آرامش و مهرورزى شود. تا زمانى که کودک شما خود را در چنین فضایى نبیند زمینه اى براى شکوفایى استعدادهاى خود نمى یابد و بیشتر توان او صرف مبارزه با ترس و اضطراب ها و مقابله با عوامل رنجآور زندگى مى گردد. هر چه محیط آنان صمیمى تر و درسآموزتر و روان ایشان مطمئن تر و بى هراس تر باشد, آموزش و تربیت آن ها هموارتر و آموختن هایشان از محیط بیشتر و پایدارتر است.
حضرت محمد(ص) در این باره فرموده است: ((حق الولد على والده... ان یسفره امه.. .;(17(
حق فرزند بر پدر این است که[ پدر] مادر را احترام کند((
زمانى که فرزند, مادر را در نگاه پدر محترم ببیند, احساس امنیت و آرامش مى کنند.
مادرى که در خانه از احترام پدر محروم باشد, نخواهد توانست نقش مادرى خود را به درستى ایفا نماید.
3. پیشگیرى بهتر از درمان
اصل نامبرده در روان شناسى تربیتى جایگاهى ویژه دارد و کوشش مى شود تا پیش از پدید آمدن ناهنجارىهاى رفتارى, عوامل پدید آورنده آن شناسایى و پیشگیرى شود.
از طرفى امروزه والدین از بسیارى از رفتارهاى فرزندان خود ناخشنودند و امید دارند که کسى از راه برسد و فرزندشان را به حقوق والدین آشنا کند, حال آن که گاه کوتاهى خود والدین سبب بروز چنین مشکلى است. زیرا در تربیت و پرورش آنان سهل انگارى نموده اند. رسول خدا(ص) در همین باره فرموده است: ((رحم الله من اعان ولده على بره;(18) خداى رحمت کند کسى که فرزند خود را به نیک رفتارى کمک کند((
از آن حضرت پرسیدند, چگونه؟ فرمود:
1. آنچه کودک در توان داشته و انجام داده, از او بپذیرند.
2. آنچه انجام آن در توانش نیست, از او نخواهند.
3. او را به گناه و طغیان وادار نسازند.
4. به او دروغ نگویند. رفتار نابخردانه[ نسبت به وى و در مقابل او] انجام ندهند.
به واقع هر یک از ما دوست داریم فرزندانمان نسبت به ما چگونه رفتار کنند؟ با خود بیندیشیم که اگر ما خویشتن را براى نیل بدین منظور کمک نکنیم, دیگران چگونه و تا چه میزان خواهند توانست ما را در این هدف مدد رسانند! پس همان بهتر که فهرست همه انتظاراتمان را نسبت به فرزندانمان یاد داشت کنیم و آن گاه بیندیشیم که براى موفقیت فرزند در این برنامه, خود ما چه وظایفى بر عهده داریم.
چندى پیش, دوستى از فرزندانش سخت گله مند بود که آن ها بیشتر اوقات روزانه یشان را به تماشاى تلویزیون مى گذرانند. به وى گفتم: کمى به جاى گله از آن ها خود را نکوهش کن. چون غیبت طولانى شما و همسرت از محیط خانه, سبب دلتنگى آن ها را فراهم مىآورد. آن ها براى رفع این دلتنگى به تماشاى تلویزیون پناه مىآورند و زمانى که بدین روش عادت کردند, دیگر در وقت حضور شما نیز نمى توانند از عادات خود دور شوند.
4. درمان روحى با اعطاى شخصیت
احساس ضعف شخصیت, نه فقط بزرگسالان را رنج مى دهد و به ناهنجارى رفتارى وا مى دارد, کودکان را نیز دچار مشکل مى کند. بعضى مى پندارند چون کودک پیکرى کوچک تر از بزرگسالان دارد, شخصیت خود را هم کوچک مى پندارد; حال آنکه چنین نیست و چه بسا بى توجهى به شخصیت کودکان زیانبارتر از بى توجهى به شخصیت بزرگسالان باشد. زیرا احساس ضعف شخصیت در کودکى سبب بروز رفتارهاى ناصواب و ویرانگر در بزرگسالى است. به همین سبب است که امام هادى(ع) فرموده است: از شر آن که خود را حقیر و بى مقدار بپندارد, در امان مباش.(19(
از رفتارهاى متداول حضرت رسول اکرم(ص) در مقابل فرزندش فاطمه(س) و نیز نوه هاى عزیزش امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام), احترام وصف نشدنى و برخاستن در مقابل آنان است. شیعه و سنى نقل نموده اند که آن جناب پیوسته با حضور دختر خردسالش, تمام قامت در برابرش مى ایستاد و احترامش مى کرد.(20(
گاه به احترام و نیز مراعات خردسالى نوادگانش, سجده نماز را طولانى مى ساخت یا براى بر آوردن حاجت آنان, نماز را با سرعت به پایان مى برد. هر روز صبح بر سر فرزندان و نوادگانش دست نوازش مى کشید و مهربانى و عطوفت نسبت به کودکان, خوى همیشگى آن حضرت بود.(21(
با این همه, در بزرگداشت شخصیت کودکان باید همواره توجه داشت که این امر براى ارضاى حس شخصیت طلبى آنان است. بدین سبب باید در انجام آن به شیوه اى گام برداشت که زمینه غرور و نازپرورى کودکان فراهم نشود و این امر زمانى است که ما همه شیوه هاى تربیتى را همگام عمل کنیم; چنان که رسول خدا(ص) عمل مى کرد.
توجه به بهداشت روانى کودکان
در مباحث روان شناسى عمومى, در بخش ((یادگیرى, حافظه و فراموشى)) به عوامل تإثیرگذار بر رشد بدن و حافظه پرداخته مى شود و یادآورى مى کنند که یکى از مهم ترین عوامل اختلال در حواس و حافظه کودکان و مانع جدى از رشد استعدادهاى آنان, و بلکه عامل عقب ماندگى ذهنى, محرومیت از بهداشت روانى است. کودک به هر علت آرامش روان خود را از دست دهد, بخشى از فعالیت هاى مغز وى که تنظیم کننده رشد ذهنى اوست مختل و آینده وى دچار مخاطره مى شود. مشکلات خانوادگى, فقر, بد رفتارى والدین با یکدیگر و با فرزندان, خشونت, تإکید بى اندازه بر رعایت نظم و مقررات و ترس هاى موهوم, همه عواملى است که روان کودک را نابسامان مى نماید.
اگر رسول خدا(ص) هر صبحگاه که از خواب بر مى خیزد و دست نوازش بر سر فرزندان و نوادگانش مى کشد, این رفتار از هر هدیه براى کودک مناسب تر است و ما به درستى نمى توانیم تإثیر عمیق این رفتار ساده را لمس کنیم. کودکى که در آغاز صبح از چنین نوازشى بهره مند شود احساس آرامش, امنیت, پذیرفتگى, امید و شادى مى کند. اطمینان مى یابد که وجودش در خانه زاید نیست. جایگاهش نزد والدین شناخته شده و محفوظ و مورد توجه است.
روان شناسان معتقدند بهره مندى از محبت والدین در ماه هاى آغاز طفولیت و آغاز هر روز, از مهم ترین عوامل تإثیرگذار بر تإمین بهداشت روانى کودک است. کودکى که از مهر و محبت مادر و پدر برخوردار است, نگرش مطلوبى نسبت به خود مى یابد و روابط سالم تر و پذیرفته ترى با دیگران برقرار مى کند.(22) و ترس هاى موهوم و بى پایه را که مانع شکوفایى استعدادهاى او ست, از وى دور مى سازد.
6. مهرورزى, مهم ترین ابزار تربیت
زمانى که آهن, نرم و گداخته شود به هر صورت که بخواهیم شکل مى پذیرد. ((مهر ورزى)) به افرادـ به ویژه کودکان ـ همان حرارتى است که افراد را نرم, تسلیم و گوش به فرمان مى سازد.
تربیت نوعى کوشش براى نفوذ در ناخود آگاه افراد است. رنج و اندوه ها, آرزوها, شکست ها و گفته هاى ناگفته پیوسته در ضمیر ناخودآگاه جاى مى گیرند. پیرامون این ضمیر, مإمورانى آماده به خدمت وجود دارند که مانع از نفوذ دیگران بدان مى شوند. از طرفى تا فردى به درون آن راه نیابد نمى تواند به اسرار آن پى ببرد و راه حلى براى مشکل آن ارائه کند.
پدر و مادرى که ابزار نفوذ به ناخودآگاه فرزندان خود را نشناخته و شیوه ورود به آن را ندانند هیچ گاه نخواهند توانست ارتباط صمیمى با ایشان برقرار سازند; دردهایشان را بشناسند و درمان کند.
))مهرورزى به کودک)) از مهم ترین ابزار نفوذ به ضمیر ناخودآگاه اوست. زمانى که فردى به کودک محبت و مهربانى مى کند, قلب او را در اختیار مى گیرد و آرام آرام مى تواند از رنج هایش آگاه شود و راه درمانش را شناسایى و دنبال نماید.
امیرمومنان على(ع) مى فرماید: از همان کودکى, پیامبر خدا(ص) مرا از پدرم برگرفت و من شریک آب و نان او شدم و پیوسته مونس و همسخن وى بودم.... او مرا در کنار خود مى نشانید و بر سینه خویش جاى مى داد و در بسترش[ کنار خود] مى خوابانید, به طورى که تنم را به تن خویش مى چسباند و بوى خوش خود را به مشامم مى رساند. (23(
من پیوسته در پى او روان بودم, مانند بچه در پى مادر. هر روز براى من از اخلاق خود نمونه اى آشکار مى ساخت و مرا به پیروى از آن وامى داشت. در سال[چند روزى را] در غار حرا خلوت مى گزید. من او را مى دیدم و جز من کسى او را نمى دید....او مرا از کودکى در دامن خود پروراند و... هزینه زندگى مرا بر عهده گرفت. در هر صبح و شام یک نشست خصوصى با او داشتم که در آن احدى جز من و او شرکت نمى کرد. در این اوقات, من با او بودم و هر جا که او مى رفت و از هر درى که سخن مى گفت, من با او همراه و هماهنگ بودم.(24)
نیز در همین باره مى نویسند: زمانى که رسول خدا(ص) کودکان انصار را مى دید بر سر آنان دست مى کشید و به آنان سلام مى کرد و دعایشان مى فرمود.(25) روزى پیامبر(ص) از راهى مى گذشت که کودکان بازى مى کردند. چون نگاهش به یکى از آن ها افتاد نزد او نشست و پیشانى او را بوسید و به وى محبت نمود...و فرمود: روزى دیدم این کودک با فرزندم حسین بازى مى کند و خاک هاى زیر پاى حسین را برمى دارد و به صورت خود مى مالد. چون او از دوستان حسین است من هم او را دوست دارم.(26(
گاه مى شد کودکى را نزد آن حضرت مىآوردند و او در دامن حضرت, خود را خیس مى کرد. اطرافیان با پرخاش به کودک مى کوشیدند از کار او جلوگیرى کنند و وى را از دامن رسول خدا(ص) جدا سازند, که آن حضرت آنان را از این کار باز مى داشت و مى فرمود: با تندى از ادرار کردن کودک جلوگیرى نکنید. سپس کودک را به حال خود رها مى کرد تا حاجتش برآورده شود. آنگاه خود مى رفت و لباسش را تطهیر مى کرد.(27(
روزى آن حضرت با گروهى از مردم نماز جماعت مى خواند. در هنگام سجده, حسین(ع) که کودکى خردسال بود, بر پشت رسول خدا(ص) مى نشست و پاهایش را حرکت مى داد. وقتى پیامبر(ص) سر از سجده بر مى داشت او را مى گرفت و کنار خود روى زمین مى گذاشت و در سجده دیگر این رفتار حسین(ع) و آن حضرت تکرار مى شد. فردى یهودى که شاهد این صحنه بود پس از نماز به رسول خدا(ص) گفت: با کودکان خود طورى رفتار مى کنید که ما هرگز رفتار نکرده ایم. حضرت فرمود: اگر شما به خدا و فرستاده او ایمان داشتید با کودکان خود مهربان بودید.
آن مرد پس از مشاهده آن رفتار و شنیدن این سخن, مسلمان شد.(28(
7. مفهوم دیگر بوسیدن

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  27  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اخلاق پیامبر

تحقیق در مورد اخلاق اسلامی

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد اخلاق اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اخلاق اسلامی


تحقیق در مورد اخلاق اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:12

 

 

 

 

 

پیش فرضهای فلسفی

انسان مرکب از دو جوهر متمایز روان و تن است . بدن بستری برای رشد و سعادت و یا سقوط و شقاوت جان آدمی است . حقیقت وجودی انسان را روان او تشکیل می دهد

2 ـ مبانی کلامی

حکیمانه بودن خلقت عالم و آدم از مبانی کلامی اخلاق اسلامی است . هدفمند بودن خلقت و تفسیر هدف آن ، در علم کلام صورت می گیرد . هدفت خداوند از خلقت آدم ، رأس هرم اخلاق اسلامی را تشکیل می دهد چنانکه از تعابیر قرآن و روایات بر می آید انسان خلیفه و جانشین خداوند در زمین است . در مظهر مهربانی مظهر رحمت الهی ، در سخاوت مظهر وجود خداوند ، در خشم و غضب مظهر انتقام حق و این همان مقصدی است که گاه از آن به مقام « خلیفه الهی » و برخی به مقام « لقا و فنا» و عده أی به مقام « قرب الهی» و امثال اینها تعبیر می کنند .

باور به جاودانگی انسان و اعتقاد به حسابرسی اخروی و در نتیجه پاداش و کیفر در آن جهان است . اثبات معاد چگونگی  آن و شیوة حسابرسی و پاداش و کیفر در آن روز ، در علم کلام صورت می گیرد و در علم اخلاق به عنوان یکی از پیش فرضهای مسلم و یکی از بنیادهای مستحکم آن است .

3 ـ ابعاد وجودی انسان

حوزة اندیشه و صفات نفسانی و رفتار ، جای داد . بخش اندیشه ای وجود انسان ، عهده دار کشف انواع حقایق و واقعیات است . صفات و ملکات نفسانی آدمی نیروی محرکه او در اعمال و رفتارش و در واقع بیانگر حقیقت و مرتبة وجودی او است . حوزة رفتاری نیز عبارت است از آن بخش از وجود انسان که نمود و بروز خارجی و آشکار دارد .

4 ـ رابطة متقابل ابعاد وجودی انسان

رسول خدا فرمود : « محبت تو نسبت به یک شی تو را نسبت به آن نابینا و گنگ می کند » . امام علی فرمود : هرکه عاشق چیزی شود ، دیده اش را کور سازد و دلش را رنجور . پس به دیدة بیمار بنگرد و به گوش بیمار بشنود . خواهش های جسمانی پردة خردش را دریده ، دوستی دنیا دلش را میرانده ، جان او شیفتة دنیا است و او بندة آن است و به سوی هرکه چیزی از دنیا در دست دارد ، نگران است . هرجا که برگردد در پی آن رود و هرجا روی آرد ، روی بدانجا کند .

ـ تأثیر اندیشه بر صفات نفسانی : هر تغییر و تحول در صفات ملکوتی و نفسانی محتاج علم و اندیشه است .

ـ تأثیر صفات نفسانی بر اندیشه : تأثیر مثبت و شناخت صحیح ، اندیشه ی درست ، فکر درست در سایه ی یک نظارت اخلاقی در زمینه ی مساعد نفسانی  میسر خواهد بود . تأثیر منفی محبت انسان نسبت به یک چیز روی فکر انسان اثر می گذارد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اخلاق اسلامی