اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره معرفی بنای تاریخی آیینه خانه

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره معرفی بنای تاریخی آیینه خانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

معرفی بنای تاریخی آیینه خانه

تحقیق و نگارش : همایون - حسینی

 

  

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره معرفی بنای تاریخی آیینه خانه

مقاله درباره آیینه کاری

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره آیینه کاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره آیینه کاری


مقاله درباره آیینه کاری

 لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 تعداد صفحات:18

 

آینه کاری

جهان در تفکر اسلامى جلوه و مشکات انوار الهى است و حاصل فیض مقدس نقاش‏ازلى،و هر ذره‏اى و هر موجودى از موجودات جهان و هر نقش و نگارى مظهر اسمى ازاسماء الهی است و در میان موجودات،انسان مظهر جمیع اسماء و صفات و گزیده عالم‏است.

هنرمند در پرتو چنین تفکرى،در مقام انسانى است که به صورت و دیدار و حقیقت‏اشیاء در وراى عوارض و ظواهر مى‏پردازد.او صنعتگرى است که هم عابد است و هم‏زایر،او چون هنرمند طاغوتى با خیالاتى که مظهر قهر و سخط الهى است،سر و کارندارد.وجودى که با اثر این هنرمند ابداع مى‏شود نه آن وجود طاغوتى هنر اساطیرى وخدایان میتولوژى است و نه حتى خداى قهر و سخط یهودیان یعنى‏«یهوه‏»،بلکه وجودمطلق و متعالى حق عز شانه و اسماء الله الحسنى است که با این هنر به ظهور مى‏رسد.ازاینجا صورت خیالى هنر اسلامى متکفل محاکات و ابداع نور جمال ازلى حق تعالى است،نورى که جهان در آن آشکار مى‏شود و حسن و جمال او را چون آیینه جلوه مى‏دهد.

معمارى نیز که در هنر اسلامى شریفترین مقام را داراست،همین روح اسرار آمیز را نمایش مى‏دهد.معماران در دوره اسلامى سعى مى‏کنند تا همه‏اجزاء بنا را به صورت مظاهرى از آیه‏هاى حق تعالى ابداع کنند،خصوصا در ایران،که‏این امر در دوره اسلامى به حد اعلاى خویش مى‏رسد.از اینجا در نقشه ساختمانى و نحوه‏آجر چینى و نقوشى که به صورت کاشى کارى و گچ‏براى و آیینه کارى و...کار شده است،توحید و مراتب تقرب به حق را به نمایش مى‏گذارند و بنا را چون مجموعه‏اى متحد وظرفى مطابق با تفکر تنزیهى دینى جلوه‏گر مى‏سازند:

حسن روى تو به یک جلوه که در آینه کرد       این همه نقش در آیینه اوهام افتاد

 این همه عکس مى‏و نقش نگارین که نمود       یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد

معماری‌ سنتی‌ ایران‌ ،تجلی‌ نمادین‌ جهانی‌ ابدی‌ و ازلی‌ است‌ که‌ این‌ جهان‌ را محلی‌ گذرا و واسطه‌ای‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ مرتبه‌ای‌ والاتر به‌ منظور وصول‌ به‌ آرامش‌ درونی‌ می‌داند ؛ معماری‌ ایران‌ که‌ به‌ صورت‌های‌ گوناگون‌ در بناهای‌ مختلف‌ متجلی‌ گشته‌، جایگاه‌ خاصی‌ را داراست‌ که‌ در آن‌ ،عقاید و رسوم‌ و آیین‌ها در شرایط‌ جغرافیایی‌ و اقلیمی‌ نمود بارزی‌ دارد و حاصل‌ دسترنج‌ هنرمندانی‌ است‌ که‌ برای‌ اعتلای‌ این‌ هنر با تکیه‌ بر ایمان‌ خویش‌ ،از جانِ خود مایه‌ گذاشته‌ و در این‌ راه‌ از هیچ‌ کوششی‌ دریغ‌ نورزیده‌اند. همراه‌ با اساتید معماری‌، استادان‌ صنایع‌ دستی‌ نیز با همان‌ تفکر فوق‌ اما تجلی‌ یافته‌ در هنرِ خاص‌ خویش‌، تکامل‌ بخش‌ و اثرگذار بر معماری‌ سنتی‌ ایرانی‌ بوده‌اند .

تزیین‌ و آرایش‌ ساختمان‌ که‌ جزء لاینفک‌ معماری‌ محسوب‌ می‌شود در آجرکاری‌، کاشی‌ کاری‌، گچبری‌ و آینه‌ کاری‌ در کنار قالی‌ بافی‌، گلیم‌ بافی‌، قلمکاری‌ ، سفالگری‌، منّبت‌ کاری‌، کنده‌ کاری‌ چوب‌، گره‌ چینی‌ و همچنین‌ سایر دست‌ آوردهای‌ صنایع‌ دستی‌ نمود یافته‌ و پیوندی‌ یگانه‌ ایجاد نموده‌ که‌ فضای‌ معماری‌ ایران‌ را آکنده‌ از زیبایی‌ معنوی‌ می‌سازد و این‌ خود زیبایی‌ ظاهری‌ را نیز به‌ همراه‌ دارد.

شکوه و زیبایی معماری ایران به ویژه در دوره اسلامی، به تزیین و آرایش آن بستگی دارد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره آیینه کاری

تحقیق در مورد آیینه وار

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد آیینه وار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

آیینه وار

باید دیوونگیهامو ببخشی / نگاه سرد چشمامو ببخشی

می دونم گاهی حرفام خیلی تلخه / بگو می تونی حرفامو ببخشی

باید گاهی توچشمام خیره شی تا / ببینی تا چه حد غمگین وخسته ام

نمی دونم دخیل دلخوشیمو / به چشمای کدوم آیینه بستم

یه دنیا خاطره تو کوله بارم / منو از زندگی مأیوس کرده

شبای بی چراغ زندگیمو/ پر از تنهایی و کابوس کرده

تو نور روشن روزای بعدی / همون روزایی که آیینه وارن

همون روزای خوشرنگ دل انگیز/ که تو آغوششون پروانه دارن

تو می تونی منو آشتی بدی با / شبای روشن ستاره بازی

تو می تونی کنار من بمونی / تو می تونی منو از نو بسازی

تو می تونی با یه لبخند شیرین / بدیهای منو آسون ببخشی

می تونی به کویر خشک قلبم / تو به آهستگی بارون ببخشی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آیینه وار

عاشورا در آیینه کلام معصومان2

اختصاصی از اینو دیدی عاشورا در آیینه کلام معصومان2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اهمیت عاشورا در آیینه کلام معصوما2

 

کلام پیامبر اکرم(ص) روایات متعددى در منابع شیعه و اهل سنّت از پیامبر اکرم(ص) درباره شهادت امام حسین(ع) و عاشوراى او نقل شده است که فقط به یک روایت از طریق اهل سنّت اکتفا مى‏کنیم عایشه مى‏گوید: «روزى جبرئیل بر رسول خدا(ص) نازل شد و به آن حضرت وحى نمود حسین نزد پیامبر(ص) و ارد شد و از شانه و پشت آن جناب بالا مى‏رفت و بازى مى‏کرد. جبرئیل گفت: «یا محمّد! انّ امّتک ستفتّن بعدک و یقتل ابنک هذا من بعدک؛ اى محمد! به زودى امّت تو فتنه مى‏کنند و این فرزند کوچک تو را پس از تو خواهند کشت آنگاه جبرییل دست برد و خاک سفید رنگى آورد و گ فت فرزندت در این سرزمین که نام آن «طف» است کشته مى‏شود پس از آنکه جبرئیل از نزد رسول خدا(ص) رفت، آن حضرت در حالى که خاک را در دست داشت و گریه مى‏کرد بر گروهى از یارانش که ابوبکر، عمر، على(ع)

 کلام پیامبر اکرم(ص) روایات متعددى در منابع شیعه و اهل سنّت از پیامبر اکرم(ص) درباره شهادت امام حسین(ع) و عاشوراى او نقل شده است که فقط به یک روایت از طریق اهل سنّت اکتفا مى‏کنیم عایشه مى‏گوید: «روزى جبرئیل بر رسول خدا(ص) نازل شد و به آن حضرت وحى نمود حسین نزد پیامبر(ص) و ارد شد و از شانه و پشت آن جناب بالا مى‏رفت و بازى مى‏کرد. جبرئیل گفت: «یا محمّد! انّ امّتک ستفتّن بعدک و یقتل ابنک هذا من بعدک؛ اى محمد! به زودى امّت تو فتنه مى‏کنند و این فرزند کوچک تو را پس از تو خواهند کشت آنگاه جبرییل دست برد و خاک سفید رنگى آورد و گ فت فرزندت در این سرزمین که نام آن «طف» است کشته مى‏شود پس از آنکه جبرئیل از نزد رسول خدا(ص) رفت، آن حضرت در حالى که خاک را در دست داشت و گریه مى‏کرد بر گروهى از یارانش که ابوبکر، عمر، على(ع)(7)، حذیفه، و عمار و ابوذر در بین آنها حضور داشتند وارد شدند و ف رمود: «اخبرنى جبرئیل ان ابنى الحسین یقتل بعدى بارض الطف و جائنى بهذه التّربة فاخبرنى انّ فیها مضجعه؛ جبرئیل به من خبر داده است که فرزندم حسین پس از من در سرزمینى به نام طف کشته مى‏شود و این خاک را به من نشان داده که محل شهادت و قبر او در این خاک خواهد بو د.»(8) 3- گریه على(ع) بر کربلا و عاشورا روایات متعددى از امیرمؤمنان نقل شده است در مورد کربلا و عاشورا، تنها در منابع اهل سنّت از عبداللّه بن نجى، اصبغ بن نباته شعبى و... روایاتى در این زمینه نقل شده است. از جمله ابن عباس مى‏گوید: «همراه على(ع) در جنگ صفین از سرزمین نینوا گذشتیم به من فرمود : اى ابن عباس آیا این سرزمین را مى‏شناسى؟ عرض کردم خیر اى امیرمؤمنان حضرت فرمود: اگر مانند من آن را مى‏شناختى از اینجا عبور نمى‏کردى مگر آن که مانند من مى‏گریستى آنگاه شروع به گریه کرد تا آنجا که اشک محاسن (مبارک) حضرت را فرا گرفت و بر سینه مبارکشان جارى شد. ما نیز با آن حضرت گریستیم. حضرت على(ع) فرمود: شگفتا ما را با آل ابوسفیان و آل حرب و حزب شیطان و اولیاى کفر، چه کار! در همین حال فرمود: «صبراً یا اباعبداللّه...» اى اباعبداللّه (الحسین) صبر و مقاومت کن. آنگاه بسیار گریست و ما نیز با او گریستیم تا آنج ا که حضرت به صورت به زمین افتاد و از هوش رفت».(9) 4- عاشورا از نگاه امام حسن(ع) بعد از شهادت حمزه سیدالشهدا رسم بر این بود که در مدینه در هر عزادارى اوّل براى حمزه سیدالشهداء گریه مى‏کردند، این رسم ادامه داشت تا امام حسین(ع) به شهادت رسید، از آن به بعد مردم براى آن حضرت گریه مى‏کردند، امّا امام حسن مجتبى(ع) در سخت‏ترین لحظه مصیبت خویش هنوز امام حسین(ع) به شهادت نرسیده به یاد عاشوراى آن حضرت گریست.ابن نما مى‏گوید: امام حسن مجتبى(ع) در بستر بیمارى قرار گرفته بود. حسین بن على(ع) براى عیادت برادر آمد، وقتى وارد اطاق شد و برادرش را در تب و تاب دید بنا کرد گریه کردن امام مجتبى(ع) فرمود: براى چه گریه مى‏کنى؟! اظهار داشت برادرم! چرا گریه نکنم و حال آن ک ه شما را مسموم و مرا بى برادر کرده‏اند.امام مجتبى(ع) فرمود: برادرم مرا به زهر مى‏کشند در حالى که تمام وسائل حاضر است (آب بخواهم آماده است، شیربخواهم آماده است و... برادران و خواهران همگى اطراف من جمعند) اما «لایوم کیومک یا اباعبداللّه» هیچ روزى مانند روز (عاشوراى) تو نیست روزى که سى هزار نفر از کسانى که خود را امّت جدّمان مى‏دانند تو را محاصره مى‏کنند و بر کشتن تو همّت مى‏گمارند تا تو را بکشند و خونت را بریزند و زن و فرزندانت را اسیر نمایند، و مال و اموالت را به غارت برند، در این هنگام لعنت خدا بر بنى امیّه روا گردد و آسمان و زمین و حیوانات دریایى و صحرایى بر تو خواهند گریست. 5 - عاشورا از نظر امام سجاد(ع) حضرت سجاد(ع) که خود از نزدیک شاهد حوادث عاشوراء بود هرگز آن را فراموش نکرد و تا آخر عمر براى حوادث آن اشک ریخت و دیگران را نیز تشویق مى‏کرد، هرگاه چشمش به غذا و آب مى‏افتاد گریه مى‏کرد. روزى یکى از خدمتگذاران آن حضرت عرض کرد: آیا هنوز زمان پایان حزن و اندوه شما فرا نرسیده است. فرمود: واى بر تو! یعقوب داراى دوازده فرزند بود خداوند یکى از آنان را از جلوى چشمش دور و پنهان کرد. چشمان یعقوب از اندوه سفید شد در حالى که یوسف زنده بود. امّا من در جلو چشمانم شاهد بودم که پدرم،برادرم، عمویم هفده تن از اهلبیتم و گروهى از یاران پدرم را به قتل رساندند، و سرهایشان را از تن جدا کردند آنوقت چگونه اندوه من به پایان برسد.(10) علاوه بر آن در کربلا ناموس اهلبیت به اسارت رفت که این داغ را هرگز نمى‏شود فراموش کرد.و همچنین نقل شده است که امام سجّاد(ع) به عبیداللّه بن عباس بن على نگاه کرد و اشکش جارى شد سپس فرمود: «هیچ روزى سخت‏تر از روز احد براى رسول (ص) نبود که در آن روز عمویش حضرت حمزه، شیر خدا و شیر رسول خدا(ص) کشته شد و بعد از آن روزى سخت‏تر از روز موته نبود که پسرعمویش جعفر بن ابى طالب کشته شد.سپس فرمود: هیچ روزى مثل (روز عاشورا) روز امام حسین(ع) نیست (چرا که) سى هزار نفر که به گمان خود امّت پیغمبر(ص) بودند، جمع شدند و هر یک قربةً الى اللّه براى کشتن پسر پیغمبر(ص) خود را آماده کرده بودند، در حالى که آن حضرت آنها را نصیحت و موعظه کرد، امّا ن صیحت‏پذیر نشدند تا این که او را از راه دشمنى، مظلومانه کشتند.»(11)و در ماه مبارک رمضان نیز حضرت هنگام افطار به یاد روز عاشورا مى‏افتاد و مى‏فرمود: «وا کربلا واکربلا» و این جمله را همواره تکرار مى‏کرد که «کشته شد پسر رسول خدا در حالى که خایف بود! کشته شد پسر رسول خدا در حالى که تشنه بود» این جملات را آنقدر تکرار مى‏کر د و گریه مى‏کرد که لباسش بر اثر اشک خیس مى‏شد.(12) 6- عاشورا از نگاه امام باقر(ع) وضعیت استبدادى حاکمان بنى امیّه باعث شده بود که در دوران امام باقر(ع) به صورت علنى از عاشورا تجلیل نشود، بلکه مجبور بودند مجالس عزادارى و گرامیداشت عاشورا را در خفا و با حضور افراد خاصّى برگزار نمایند. آن حضرت از شعراى آن زمان از جمله کمیت بن زید اسدى (م 126 ه.ق) دعوت مى‏گرفت تا اشعارى در عزا و مصائب اهل بیت بخواند.مالک جهنى مى‏گوید: امام باقر(ع) درباره عاشورا فرمود: در روز عاشورا براى امام حسین(ع) مجلس عزا برپا نموده و بر مصائب آن حضرت همواره با اعضاى خانواده گریه کنید و در این جهت غم و اندوه خود را آشکار نمایید و در دیدار با یکدیگر تعزیت بگوئید( به این صورت): «ا عظم اللّه اجورنا بمصابنا بالحسین(ع) و جعلنا و ایّاکم من الطّالبین بثاره مع ولیّه الامام المهدى من آل محمّد(ص)؛ هر کس این عمل را انجام دهد براى او در نزد خدا ثواب دوهزار حج و عمره و جهاد در رکاب رسول خدا و امامان راشدین ضمانت مى‏کنم.»(13)در یکى از مجالس عزا با حضور امام باقر(ع) کمیت شعر مى‏خواند تا رسید به این بیت:«و قتیل بالطّف غودرمنه‏بین غوغاء امّةٍ و طعامٍ»امام باقر(ع) گریه زیادى کرد و آنگاه فرمود: «اگر سرمایه‏اى داشتم در پاداش این شعر کمیت به او مى‏بخشیدیم امّا جزاى تو همان دعایى است که رسول خدا(ص) درباره حسان بن ثابت شاعر معروف صدر اسلام فرمودند که همواره به خاطر دفاع از ما اهل بیت مورد تأییدات فرشته رو ح القدس خواهى بود.»(14)و در حدیث دیگرى از آن حضرت نقل شده است که «پدرم امام زین العابدین هرگاه محرّم فرا مى‏رسید کسى او را خندان نمى‏دید و پیوسته در غم و اندوه بود تا روز عاشورا و وقتى که عاشورا فرا مى‏رسید آن روز، روز مصیبت و گریه و غم و اندوهش بود.»(15)امام به علقمه فرمود: «تا مى‏توانى در آن روز(عاشورا) براى رفع نیاز خود از منزل خارج مشو چرا که روز نحسى است و خواسته انسان برآورده نمى‏شود. و اگر هم برآورده شود در آن خیر و برکتى نخواهد بود و نیز در این روز براى منزل خود غذا ذخیره نکن، که اگر ذخیره کردى خیر و برکتى نخواهد داشت.»(16)شیخ طوسى مى‏گوید امام باقر(ع) وظیفه ما را در روز عاشورا چنین بیان مى‏کند: «کسى که دور (از کربلا) قرار دارد (جهت زیارت) کافى است که به سوى کربلا اشاره نماید و سلام و درود بفرستد و در دعا و نفرین کشندگان شهداى کربلا بکوشد، آنگاه دو رکعت نماز بپا دارد باید این اعمال را پیش از زوال خورشید انجام دهد و سپس از آن اهل خانه را جمع کند و مجلس عزا برگزار نماید و بر آن حضرت همگى بگریند.» 7- عاشورا از دیدگاه امام صادق(ع) امام صادق(ع) درباره اهمیت عاشورا ترویج و تبلیغ آن، عزادارى و گریه در آن سخنان فراوانى دارد که به نمونه‏هایى اشاره مى‏شود:عبداللّه بن سنان مى‏گوید: روز عاشورا خدمت امام صادق(ع) رسیدم در حالى که آن بزرگوار را در حالتى از غم و اندوه مشاهده کردم که اشک از چشمان مبارکش مانند مروارید جارى بود عرض کردم یابن رسول اللّه، خداوند چشمان شما را نگریاند، براى چه گریه مى‏کنید؟! فرمود: آ یا از اهمّیت امروز غافلى؟ و نمى‏دانى که در چنین روزى چه گذشته عرض کرد: اى آقاى من درباره روزه امروز چه مى‏فرمایید؟ فرمود: امروز را بدون نیّت روزه بدار ولى به آخر نرسان یعنى یک ساعت به غروب مانده با آب افطار کن، چون در این وقت، جنگ از آل رسول برطرف شد و آ ن فتنه بزرگ فرو نشست... راوى مى‏گوید: پس از بیان مطالب (فوق) امام صادق(ع) سخت گریست که محاسن شریفش‏تر شد.(17)و همچنین عبداللّه بن فضل هاشمى مى‏گوید: بر امام صادق(ع) وارد شدم و عرض کردم، یابن رسول اللّه چرا روز عاشورا را روز حزن و اندوه و گریه نامیده‏اند؟ و اهمیتى که براى عزادارى امام حسین(ع) در این روز وارد شده، در روز رحلت پیامبر اکرم(ص) و على(ع) و فاطمه زهرا (س) و امام حسن مجتبى(ع) چنین اهمیتى وجود ندارد؟ حضرت فرمود: «انّ یوم الحسین(ع) اعظم مصیبةً من جمیع سایر الایّام ؛ براستى که روز شهادت امام حسین(ع) از همه روزها بزرگتر است».اى عبداللّه بدان که «آل عبا» پنج تن بودند و زمانى که پیامبر اکرم(ص) از دنیا رفت، مردم خود را به چهارنفر (باقى مانده) تسلّى مى‏دادند و چون فاطمه زهرا شهید شد، مردم به دیدار امیرالمؤمنین و حسن و حسین(ع) دل خوش بودند. و هنگامى که على(ع) به شهادت رسید، دل گ رمى مردم به امام حسن و امام حسین(ع) بود. و بعد از شهادت امام حسن(ع) مردم به وجود امام حسین(ع) دلشاد بودند، ولى هنگامى که امام حسین(ع) به شهادت رسید. گویا پنج تن «آل عبا» در آن روز یکباره شهید شدند، زیرا امام حسین(ع) یادگار همه آنان بود، از این جهت عظمت س وگوارى او بیشتر است.(18)و زینب (س) نیز در روز عاشورا به همین مطلب اشاره کرد آنگاه که فرمود: «الیوم مات جدّى و ابى و امّى و اخى ؛ امروز (با شهادت امام حسین(ع)) جدّم (رسول خدا)، پدرم (على(ع)) و مادرم(زهرا) و برادرم (حسن(ع)) از دنیا رفتند.»و همین طور از زید شحام نقل شده است که «همراه جماعتى از اهل کوفه در خدمت امام صادق(ع) بودیم یکى از شعراى عرب به نام جعفر بن عفال وارد شد. آن حضرت او را احترام نمود و در نزدیک خود جاى داد. آنگاه فرمود: اى جعفر! عرض کرد لبیک! به فدایت گردم فرمودند: به من گ فته‏اند که تو اشعار نیکى درباره حسین(ع) سروده‏اى عرض کرد: آرى. فرمود: اشعار خود را بخوان او شعرى خواند و امام و اطرافیان مى‏گریستند. به گونه‏اى که قطرات اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جارى بود سپس حضرت فرمودند: اى جعفر! فرشتگان الهى حضور دارند و صداى تو را شنیدند و چنان که ماگریه کردیم، آنها نیز گریه کردند، بلکه بیشتر از آن. خداوند در این براى تو بهشت را واجب کرده و تو را ببخشد.»(19) 8 - اهمیّت عاشورا از نگاه امام هفتم(ع) دوران امام کاظم(ع) دوران فشار و مراقبت بنى عباس بود از این رو آن حضرت بیشتر زندگى خود را در زندان سپرى کرد. عزاداریها رونق و نمودى نداشت، با این حال با فرا رسیدن ایّام عاشورا آن حضرت محزون و غمناک بود و آن روز را روز غم و اندوه مى‏دانست. امام رضا(ع) م ى‏فرماید: «با فرا رسیدن ماه محرّم پدرم موسى بن جعفر(ع) با چهره خندان دیده نمى‏شد و حزن و اندوه سراسر وجودش را فرا مى‏گرفت «فاذا کان الیوم العاشر منه کان ذلک الیوم، یوم مصیبته و حزنه و بکائه؛(20) آن روز روز مصیبت، اندوه وگریه آن حضرت بود.» 9- اهمیت عاشورا از نگاه امام هشتم(ع) امام رضا(ع) فرمودند: «هر کس روز عاشورا به دنبال انجام کارها و حوائجش نرود، خداوند حوائج دنیا و آخرت او را برآورده مى‏سازد و نیز اگر کسى روز عاشورا را روز حزن و اندوه قرار دهد، خداوند عزّ و جلّ روز قیامت را روز شادى و سرورش قرار خواهد داد و در بهشت چشم انش به دیدار ما روشن خواهد شد. لیکن اگر کسى روز عاشورا را روز برکت و کسب و کار قرار دهد و براى خان اش چیزى در آن روز ذخیره کند آنچه ذخیره کرده برکت نخواهد داشت.»(21)دعبل خزاعى از شعراى بزرگ و علاقمند به اهل بیت پیامبر(ص) است وى در سال 198 در شهر مرو به خدمت امام رضا(ع) رسید. او مى‏گوید: در شهر مرو بر آقایم على بن موسى الرضاء وارد شدم در حالى که یاران آن حضرت پیرامون او نشسته بودند حزن و اندوه از چهره امام پیدا بود. با ورود من فرمود: خوشا بحالت اى دعبل که ما را به وسیله دست و زبانت یارى مى‏نمایى! آنگاه مرا احترام نموده و در نزد خود جاى داد، فرمود: دوست دارم که براى من شعر بگویى، این روزها، روز حزن و اندوه ما اهل بیت(ع) و روز شادى دشمنان ما بویژه بنى امیّه است. پس ا ز آن حضرت رضا(ع) پرده‏اى را جهت حضور خانواده در مصیبت جدّشان حسین(ع) آویزان کرد و به من فرمود: اى دعبل مرثیه سرایى کن. تا تو زنده هستى یاور و ستایشگر اهل بیت پیامبر(ص) خواهى بود! آنگاه گریستم به گونه‏اى که قطرات اشک بر صورت جارى شد و این شعر را سرودم:افاطم لو خلت الحسین مجدلاو قدمات مات عطشاناً بشط الفرات‏امام رضا(ع) و خانواده و فرزندان آن حضرت به شدّت گریستند.»(22) 10 - امام جواد، امام


دانلود با لینک مستقیم


عاشورا در آیینه کلام معصومان2

پروژه و تحقیق-شیشه،آیینه،عدسی- در 100صفحه-docx

اختصاصی از اینو دیدی پروژه و تحقیق-شیشه،آیینه،عدسی- در 100صفحه-docx دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه و تحقیق-شیشه،آیینه،عدسی- در 100صفحه-docx


پروژه و تحقیق-شیشه،آیینه،عدسی- در 100صفحه-docx

شیشه‌گری هنر شکل دادن به شیشه است. هنرمند در این هنر، ابتدا ماده شیشه را حرارت می‌دهد تا نرم و نیمه مایع شود.سپس بوسیله دستها یا ابزار  مخصوص یا دمیدن اشکال زیبایی را با آن پدید می‌آورد.

از ابزار و مواد مورد استفاده در هنر شیشه گری می‌توان به ماده اصلی ساخت شیشه، سنگ سیلیس { که به منظور صرفه جویی از مخلوط خرده شیشه نیز استفاده می‌شود } اشاره کرد همچنین برای رنگی کردن بار شیشه نیز از اکسیدهای فلزی نظیر اکسید کبالت، مس، آهن، منگنز، گوگرد و... استفاده کرد. هنر شیشه گری مانند انواع روش‌های ساخت (فوتی و قالبی) و تزئینات مکمل (نقاشی و تراش) است. نقاشی روی شیشه با ابزار لازم بر روی شی اجرا می‌شود و بسته به نوع نقش و رنگ‌های به کار رفته یک یا چند مرحله پخت در کوره با حرارت مناسب صورت می‌گیرد. رنگ‌های مورد استفاده به صورت پودر و قابل ترکیب با حلال خاص و رنگ‌های محلول از اکسید فلزات تهیه شده‌است.

تراش روی شیشه بوسیله سنگ‌های مخصوص و ابزار فرز انجام می‌شود که در مورد اول خطوط ایجاد شده عمیق تر بوده و روی ظروف کاربرد بیشتری دارد.  این سنگ با قابلیتهای تراش و مات کردن در تزئین کاربرد دارد.

 

مواد و مصالح شیشه‌گری

۱. عناصر پایه: سیلیس یا اکسید سلیسیم ماده اصلی تمام تولیدات شیشه‌است که به صورت شن، سنگ چخماق یا سنگ چینی وجود دارد.  اکسید بوریک به عنوان عنصر اصلی در ساخت شیشه استفاده می‌شود.

۲. عناصر ذوب کننده: این عناصر مانند سود به صورت کربنات سدیم، سولفات سدیم، استات سدیم نقطه ذوب سیلیس را پایین آورده، به ضمیر  شیشه حالت قلیایی می‌دهند.

۳. عناصر تثبیت کننده: برای مخلوط شدن بهتر مواد اصلی و ذوب کننده و همچنین جلوگیری از حل شدن شیشه در مواد مختلف از این مواد استفاده می‌کنند. کربنات کلسیم از رایج ترین مواد تثبیت کننده‌است.

۴. عناصر سفید کننده : برای خنثی کردن یک رنگ در خمیر شیشه از رنگ دیگر استفاده می‌کنند؛ مثلاً برای خنثی کردن قرمز از سبز استفاده می‌کنند.

وسایلی که در کارگاه شیشه‌گری سنتی به‌کار می‌رود:

۱. بوری (میله دم) : لوله توخالی و فولادی به طول ۱۲۰ تا ۱۵۰ سانتی متر و قطر ۵/۱ تا ۲ سانتی متر است که برای برداشتن شیشه مذاب از داخل  کوره به کار می‌رود.

۲. سنگ کار : از جنس سنگ یا فلز بری گرم کردن مواد روی میله دم استفاده می‌شود.

۳. قاشق چوبی : به صورت ملاته گیر که همیشه خیس است و نقش قالب را دارد.

۴. دستگاه آب : حوضچه فلزی مکعب مستطیل که دارای آب است.

روش‌های ساخت شیشه

روش فوتی

برداشت ماده مذاب در کوره به وسیله بوری یا میله دم که قبلاً گرم شده، ثابت کردن ماده مذاب روی نوک میله، مرمری کردن یا ورز دادن و چرخاندن آن روی میز کار و گرد کردن آن، دوباره گرم کردن خمیر  شیشه روی سر میله، دمیدن در میله و ایجاد حباب کوچک در وسط خمیر سر میله، سرد کردن خمیر تا جایی که سرخی خود را از دست دهد، برداشت مجدد خمیر از کوره و ثابت کردن آن روی میله دم، قاشقی کردن خمیر سر میله یا یکنواخت کردن آن، کارهایی است که باید انجام شود تا استاد کار ساخت شیشه را آغاز نماید. از این مرحله به بعد استاد کار میله دم را گرفته، به چرخش درمی آورد تا شکل اولیه ظرف را بسازد. سپس آن را به دستِ پا قالبی ساز می‌دهد تا شیاری در محل اتصال شیشه و میله فلزی واگیره ایجاد کند. سپس از آن واگیره گیر میله واگیره را به ته ظرف می‌چسباند و استاد کار میله دم را از محل شیار ظرف جدا می‌کند. بعد از این مرحله، کار شکل دادن و ساخت و پرداخت دهانه و لگوی ظرف شروع می‌شود. در مرحله بعد دسته و تزئینات را روی آن قرار می‌دهد. در پایان ظرف را با میله واگیره به پشت بر می‌دهد تا به گرمخانه ببرد سپس کوره را خاموش می‌کنند تا اشیاء هم زمان با سرد شدن هوای داخل کوره خنک شوند.

روش فوتی قالبی

در این روش، ابتدا مقداری از مواد مذاب را با میله دم از کوره برداشته، پس از آماده کردن و یک بار دمیدن در آن مقداری مواد به آن اضافه نموده گرم می‌کنند. سپس آن را در قالب قرار داده در میله دم می‌دمند تا خمیر شیشه شکل قالب را به خود بگیرد. سپس از میله دم جدا نموده، لبه کار را صاف می‌کنند و آن را به گرمخانه می‌برند، مانند انواع بطری، آبلیمو، گلاب و غیره.

روش پرسی

ساخت در قالبهای پرس بادی نیز بیشتر برای انواع بطری به کار می‌رود، به این صورت که مقدار مناسب مواد مذاب با میله دم از کوره بر می‌دارند و آن را بسیار سریع از میله دم جدا کرده در قالب پرس  قرار می‌دهند و با بستن قالب و فشار هوای وارد شده در قالب، خمیر شکل مورد نظر را می‌گیرد. سپس قالب را باز کرده، به سرعت شیء ساخته شده را خارج نموده، در گرمخانه قرار می‌دهند.

روش تولید شیشه رنگی

برای رنگی کردن شیشه، در خمیر آن از اکسیدهای فلزی به ترتیب زیر استفاده می‌کنند:

۱. اکسید آهن : رنگ سبز روشن و تیره به دست می‌آید. همچنین با افزودن اکسید کبالت به آن، آبی خیلی کمرنگ به وجود می‌آید.

۲. اکسید کرم : رنگ سبز، زرد یا آبی سبز خواهد داد.

۳.اکسید مس : معمولاً رنگ سبز یا آبی سبز خواهد داد. در بعضی حالات نیز رنگ قرمز ایجاد می‌کند.

روش آب گز کردن

شیء شیشه‌ای ساخته شده را بعد از انبری کردن، در مقابل حرارت کوره قرار می‌دهند تا کاملاً گداخته شود. سپس آن را وارد آب کرده، به سرعت خارج می‌کنند. به این ترتیب ترکهای ریزی در بدنه پدید می‌آید سپس آن را در کوره حرارت می‌دهند تا ترکها به هم جوش بخورد. بعد از آن به تمام کردن ساخت ظرف ادامه می‌دهند.

پیشینه شیشه‌گری در ایران

 

شیشه‌گری در ارگ کریم‌خان.

هنر شیشه گری یکی از قدیمی ترین صنایعی است که بشر به آن اشتغال داشته‌است. کاوش‌های باستان شناسی مارلیک هنسلودشوش رواج شیشه گری در ایران باستان (عهد هخامنشی) را به اثبات می‌رساند.

قدیمی ترین نمونه‌ها از شیشه‌های دست ساز در خاورمیانه پیدا شده‌است. باستان شناسان معتقدند که سومریها در هزاره سوم قبل از میلاد با شیشه، آشنایی داشته‌اند. گیرشمن بطریهای شیشه‌ای زیادی از حفاریهای معبد چغازنبیل به دست آورده‌است. از زمان هخامنشیان، شواهد اندکی  برای استفاده کلی از شیشه در دست است. آثار شیشه‌ای کهن نشان می‌دهد که تا قبل از سده اول پیش از میلاد، از شیشه فقط یه حالت توده‌ای استفاده می‌کرده‌اند. با کشف اشیای شیشه‌ای زمان پارتها و ساسانیان می‌توان گفت صنعت شیشه سازی در ایران رواج کامل داشته و از دو روش ساخت «دمیدن در قالب» و «دمیدن آزاد» استفاده می‌شده‌است. از دوره سلجوقیان تا دوره مغول ظرفهای شیشه‌ای بسیار زیبا با تزئینات مختلف به  صورت مینایی، تراشیده یا با نقوش افزوده از کوره شیشه‌گران شهرهای مختلف ایران بیرون می‌آمد.

با ظهور اسلام اکثر شیشه و بلورسازان ایرانی به دمشق و حلب در سوریه کوچ کردند. در این مقطع از تاریخ شیشه گری علاوه بر تغییر کلی فرم شیشه، نقاشی و خطاطی بر روی شیشه با رنگ‌های کوره‌ای و لعاب‌های رنگی متداول شد و نوعی شیشه که اصطلاحاً مینایی نامیده می‌شود پا به عرصهٔ وجود گذاشت. دورهٔ سلجوقی (قرن ۵ و ۶هـ) نخستین دورهٔ شکوفایی شیشه گری در ایران محسوب می‌شود.

بعدها با روی کار آمدن سلسلهٔ صفوی و توجه خاص به این رشته، کارگاه‌های شیشه گری در اصفهان و شیراز ساخته شد و هنرمندان، تحت تعلیم تعدادی از بلورسازان و نیزی {ایتالیایی} قرار گرفتند.

 

در روزگاران باستان بین النهرین در توسعه لعاب سفالسازی سر آمد دیگر کشورها بوده  است با در نظر گرفتن اینکه ترکیبات لعاب و شیشه یکی است عجیب نیست که صنعت شیشه سازی در بابل، سومر و آشور پیشرفت کرده است. باستانشناسان ثابت کرده اند که شیشه واقعی در هزاره سوم پیش از مسیح در سومر وجود داشته است. این شیشه  با شیشه ای که مصریها از گداز دُر کوهی و قلیا بدست می‌آوردند فرق داشته است و شیشه ای که در بین النهرین وجود داشته پس از هزار سال به مصر وارد شده است. وجود لوحه‌های پزشکی بابلی و به ویژه لوحه‌های فنی و دارویی آشوری درباره صنعت شیشه سازی در سال 625 پیش از مسیح دلیل محکمی‌است بر اینکه صنعت شیشه سازی پیشرفته ای در همسایگی ایران وجود داشته است. از خوزستان، یعنی ناحیه عیلام، مدارکی از شیشه سازی در دست است که نشان می‌دهد این صنعت در سده سیزدهم پیش از مسیح در آنجا وجود داشته است. گیریشمن بطریهای شیشه ای زیادی را از حفاری معبد چغازنبیل بدست آورده است و همچنین تعداد زیادی لوله‌های شیشه ای که قطر خارجی آنها 25/1 سانتیمتر و قطر سوراخ داخلی آنها 6/0 سانتیمتر و درازای آنها  75 سانتیمتر بوده مکشوف شده. این شیشه‌ها از حلقه‌های شیشه‌ای مات سیاه و سفید ساخته شده و به نظر می‌رسد که در شبکه پنجره از آنها استفاده می‌شده است. با این همه از زمان هخامنشیان شواهد کمی‌ دال بر استفاده کلی از شیشه در دست است. در میان گنجینه‌های تخت جمشید فقط چند ظرف شیشه ای هست که با شیوه دمش در قالب تهیه شده و بعضی از آنها دارای آرایه‌های شفافی است که با چرخ رنگ شده است. اما یکی از سفرای در بارگاه هخامنشی در آن زمان می‌نویسد که ایرانیان شراب را در پیاله‌های شیشه ای می‌نوشیده‌اند.

 

در زمان سلوکیان، صنعت شیشه سازی را فینیقی‌ها در کرانه دریای مدیترانه در شهر صیدا بنیان کردند. فینیقی‌ها این صنعت را از بابلیها آموختند. این با افسانه تلموذی که می‌گوید یهودیان در زمان اسارت دوم خود شیشه سازی را آموختند تطبیق می‌کند. شیشه فینیقی‌ها و یهودیان پیش از آغاز امپراتوری روم بسیار با ارزش بود. با کشف اشیا زیاد شیشه ای در زمان پارتها و ساسانیان می‌توان چنین پنداشت که صنعت شیشه سازی در همان زمان  در ایران شایع بوده است.

چنین به نظر میرسد که شیشه سازان، مانند دیگر پیشه وران سبک شیشه سازی خود را تا دوره اولیه اسلام حفظ کردند. اشیاء شیشه ای زیادی در ساوه وری پیدا شده است. ظرف‌های شیشه ای معمولی که ظاهرا با دمیدن درست می‌شده و روشن و بی نقش و نگار بوده است. شیشه‌های با ارزش تر را نخست دمیده و به شکل قالب ساده در آورده و سپس با نی‌های بلند و راست قالب می‌گرفته‌اند و اغلب در حالی که شیشه مذاب و نرم روی نی بود شیشه ساز آن را به سرعت چرخانده و بدین ترتیب خطوط مارپیچ بر روی آن درست می‌کرد. 

 

از همان اوایل دوره اسلامی‌ شیوه آشوری تزیین در ایران مشاهده می‌شود. این شیوه عبارت است از تزیین اشیا با نخ، حلقه، یا گلوله‌های شیشه ای به رنگهای مختلف. پس از استیلای مغول، پیشه و صنعت شیشه در ایران رو به افول گذاشت. بین سال 1664و 1681 میلادی که شاردن به ایران مسافرت کرد چندان تحت تاثیر مهارت شیشه سازان و استادان ایرانی قرار نگرفته است. وی پس از تعریف و تحسین از سایر هنرها و پیشه‌ها در مورد شیشه چنین می‌نویسد: «شیشه صنعتی است که ایرانیان از آن اطلاعی ندارند. در سراسر ایران کارگاههای شیشه سازی هست ولی بیشتر شیشه‌ها پر از لکه است و رنگشان خاکستری است. شیشه سازی شیراز از همه زیباتر است و شیشه سازی اصفهان از همه بدتر، زیرا خورده شیشه‌ها را دوباره آب می‌کنند، در صورتی که شیشه گر شیرازی شیشه نو می‌سازد.» با اینکه شاه عباس بزرگ کوشش کرد که صنعت شیشه  سازی را به وسیله هنرمندان ونیزی بار دیگر احیا کند، ولی شیشه گران در سده‌های بعد فقط شیشه معمولی مورد نیاز خود را تهییه می‌کردند. 

تاریخچه صنعت شیشه

شیشه بر خلاف جامدات دیگر فاقد ساختار درونی منظم و یکنواخت است . تفاوت اصلی بین حالت جامد و مایع در هر مادة مشخصی، مثلاً یخ و آب و یا آهن مذاب و آهن جامد، وجود ساختار متقارن و منظم در حالت جامد آن است که اصطلاحاً بلور یا کریستال نامیده می شود. با بالا رفتن درجه حرارت تا حد دمای ذوب، نظم درونی ماده به هم ریخته و جسم از نظر ساختار درونی بی شکل ونامنظم می شود.
 
شیشه تنها جامد بی شکل است و از همین روست که می توان آن را در حقیقت جامدی مجازی دانست .این خصوصیت غیر عادی در ساختار درونی شیشه ، تعیین کنندة بسیاری از ویژگیها و خواص این ماده پرمصرف است . به علت فقدان نظم تکرار شونده در ساختمان درونی شیشه، یک صفحه شیشه ای می تواند به عنوان یک ملکول بزرگ مورد توجه قرار گیرد و از همین روست که نور را از خود عبور می دهد و شفاف به نظر می رسد. شیشه در عین حال نور را منکسر نیز می کند. به عنوان مثال، شعاع نوری که بر یک بلوک شیشه ای می تابد، ضمن برخورد به آن ، بلافاصله تغییر زاویه می دهد ولی همواره به موازات مسیر اصلی از بلوک شیشه ای خارج می شود و از همین خاصیت شیشه است که در ساختن عدسی های مختلف استفاده می شود.خاصیت تجزیة نور در شیشه همواره مورد بهره برداری شیشه گران باستان بوده است، بد ون آنکه شیشه گر دقیقاً به چگونگی عمل آن آگاهی داشته باشد . اسحاق نیوتن اولین فردی بود که تشخیص داد یک منشور شیشه ای، نور سفید را به رنگ های دیگر تفکیک می کند، دقیقاً صفتی که در شیشه تراش خورده به صورت رنگین کمان دیده می شود. معمولاً از شیشه به عنوان ماده ای شکننده یاد می شود، اما قدرت آن در بعضی موارد فوق العاده و باور نکردنی است . یک رشته شیشة تازه شکل گرفته می تواند وزنی بالاتر از ٧٠٠٠٠ کیلوگرم در سانتیمتر مکعب را تحمل کند . این وزن دو برابر وزنی است که فولاد حتی در تئوری می تواند متحمل شود . با این همه ، وزنی که شیشة معمولی تحمل می کند و مورد قبول است ، یک صدم وزنی است که در تئوری برای آن قائل شده اند و این به دلیل نقایص موجود در شیشة معمولی، مانند حباب های هوا و ناخالصی های دیگر است که باعث می شود شیشه تحت فشار زیاد ترک بر دارد. چون شیشه دارای ساختمان مایع و یک ملکولی است، اگر ترکی در سطح آن ظاهر شود بدون برخورد به هرگونه مانع تا آخر پیش می رود. شیشه در مقابل انبساط ضعیف و بالعکس درمقابل انقباض قوی است . به همین دلیل تغییرات ناگهانی حرارت می تواند موجب بروز تغییرات خطرناکی شود،چرا که سطح خارجی شیشه زودتر از داخل آن سرد یا گرم می شود. سرمای ناگهانی که سطح شیشه را متراکم می کند، کم خطرتر از گرمای ناگهانی است که سطح آن را منبسط میکند.

 

پیدایش صنعت شیشه گری
اینکه شیشه در چه زمان کشف شد و مورد استفاده انسان قرار گرفت ، سئوالی است که از قرنها پیش ذهن جستجوگر دانشمندان را به خود مشغول کرده و هنوز پاسخ دقیقی به آن داده نشده است . تاکنون نظریه ها ی گوناگون و حتی افسانه های عجیب و غریبی در مورد پیدایش و تاریخچه شیشه بیان شده، اما واقعیت مسئله همچنان در پردة ابهام باقی مانده است. مثلا پلینی در قرن اول میلادی تئوری خود را چنین مطرح می کند: شیشه تصادفاً توسط یک عده بازرگان فینیقی که شبی را در کنار رود بلاس اطراق کرده بودند ، کشف شد و آن بدین طریق بوده است که ایشان جهت تهیة غذای خویش چند قطعه سنگ سودا را بر ساحل شنی قرار داده و با بر افروختن آتش در میان آن، ظرف غذای خود را بر بالای سنگ مستقر می سازند و در صبح روز بعد متوجه می شوند که آتش افروخته شده به وسیله ایشان باعث ذوب و اختلاط سودا و شن گشته و موجب پیدایش شیشه شده است. مطمئناً شیشه گران سوری از شن سواحل بلاس جهت ساختن شیشه استفاده می کرده اند، لکن داستان پلینی نمی تواند صحیح باشد، چرا که حرارت تولید شده از یک اجاق کوچک قادر به ذوب کردن شن و سودا نیست و آزمایشات نشان داده است که اولین فرآورده های شیشه ای مکشوفه از حفریات باستانشناسی با حرارتی بالغ بر ١٠٦٠ درجه سانتیگراد ساخته شده اند. علاوه بر این یکی از دلایل دیگری که خود به خود و به تنهایی کافی است تا نظریة وی رد و علمی نبودن آن ثابت شود ، کشف شواهد عینی وجود شیشه و حتی استفاده و کاربرد آن در ٢٠٠٠ سال پیش از زمان پلینی است .

 


دانلود با لینک مستقیم


پروژه و تحقیق-شیشه،آیینه،عدسی- در 100صفحه-docx