تحلیل محتوای خوانایی مطالعات چهارم به شیوه گانینگ فوک
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 9
مقدمه
نظام آموزشی فعلی کشور، یک نظام متمرکز و برنامه درسی آن منحصر به کتاب درسی است که در کل کشور استفاده میشود (مشایخ، 1375). این در حالی است که با توجه به وسعت کشور، تنوع و تعدد اقوام و مشکلات ناشی از آن (مثل دو زبانه بودن شاگردان)، رشد سریع علوم و فنآوری، تغییر سریع در هنجارها و ارزشهای اجتماعی، ضرورت دارد که کتابهای درسی با دقت کافی و در حد امکان، عاری از هر عیب و نقص و مطابق با اهداف تعیین شده و اصول علمی تألیف شوند (یار محمدیان، 1386). همچنین، به دلایل ساختار آموزشی و برنامه درسی حاکم بر آموزش و پرورش کشور، کتابهای درسی بهعنوان رسانهای مهم و پرکاربرد در ساختار آموزشی کشور مطرح میباشند. کتابهای درسی، رسانهای هستند که همه روزه معلمان و شاگردان از آن استفاده میکنند، لذا گاهی اوقات بهعنوان تمام برنامه درسی، معلم بر آن تاکید میکند (آلتبیچ،1991، به نقل از نوریان،1387)[i]. این رسانۀ با اهمیت دربردارنده بخشهای نوشتاری، تصویرها و تمرینهایی است که در راستای تحقق هدفهای کتاب، تهیه و سازماندهی میشوند. چگونگی تنظیم محتوای کتب درسی عامل مهمی در تعیین چگونگی یادگیری است. گاهی عدم کارایی و نامناسب بودن محتوا و عدم تناسب آن با توانایی درک و فهم دانش آموزان، یادگیری را مشکل میکند یا نتیجهای کمتر از انتظار به بار میآورد. بنابراین، در تهیه کتاب درسی مؤثر و اثربخش، فعالیتهای آموزشی و تجارب یادگیری باید به گونهای تنظیم شوند که یکدیگر را تقویت کنند و فعالیتهای یادگیری با توانائیهای دانش آموزان منطبق باشند، تا بتوانند الگوی رفتاری مورد نظر را در یادگیرنده به وجود بیاورند.
کتابهای درسی به خاطر اهمیت زیادی که در تعیین محتوا و خط مشی آموزشی دارند، کانون توجه دستاندرکاران آموزش و پرورش میباشند. اهمیت کتابهای درسی در
تحلیل محتوای خوانایی مطالعات چهارم به شیوه گانینگ فوک