لینک پرداخت و دانلود پایین مطلب
فرمت فایل : word
تعداد صفحه : 16
آیا به راستی نگرانیها و دل مشغولیهایی که درباره دینداری نسل جدید و جوانان و نوجوانان مطرح میشود، جدی است؟ آیا به طور کلی جوانان تعلقات دینی دارند یا خیر؟ اگر دارند به چه صورتی و اگر در مواردی این تعلقات وجود ندارد در چه زمینههایی است. در این باره بر اساس شواهد، پاسخی اجمالی و نیز پاسخی تفصیلی مطرح خواهد شد.
در ابتدا لازم است اشاره کنم موضوع دینداری یا اصولاً پرداختن به بحث دیندار بودن یا نبودن جامعه یا افراد، بحثی است که از جهت سابقه به دهه 1960 در آمریکا باز میگردد و درست با همان دغدغههایی که امروز ما با این سئوال روبرو هستیم، در آنجا هم متخصصان رشته جامعهشناسی، پژوهشگران اجتماعی و گاهی هم مدیران به این موضوع میپرداختند. میدانیم که جامعه آمریکا جامعهای با سنتهای دینی قوی بود و کماکان هم چنین است. در این جامعه با تحولاتی که رخ داده بود و بر اثر صنعتی شدن فزاینده و مدرن شدن هر چه بیشتر و مهاجرتهای وسیع و مجموعه تحولات اقتصادی - اجتماعی، مدرنیتهای عظیم در آمریکا شکل گرفت. در آنجا سئوال پیش آمده این بود که مدرنیته با ایمان چه خواهد کرد؟ آن را تقویت میکند و یا تضعیف؟ مردم دیندارتر شدهاند یا برعکس؟ عمدتاً نیز جامعهشناسان دینی که سابقه کار در کلیسا و دغدغههای مذهبی داشتند به این موضوع پرداختند.
این موضوع، مقدمه بحثهایی شد که حدود دو دهه در میان صاحبنظران علوم اجتماعی و جامعهشناسان و تا حدی روانشناسان وجود داشت. این مطلب که سنجههای دینداری چیست؛ آیا میتوان سنجهای برای دینداری ساخت؛ چه سنجهای باید ارائه شود که براساس آن بتوانیم در مورد دینداری افراد جامعه قضاوت کنیم؟ و ...
تحقیق در مورد دینداری نسل جدید