لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
فهرست
آیا نظام مالیاتی ایران، اسلامی است؟
1. مؤلفههای اصلی برای اسلامی شدن نظام مالیاتی چه چیزهایی هستند؟ 2
2. با چه شاخصهایی میتوان اسلامی بودن نظام مالیاتی را ارزیابی کرد؟ 5
3. با توجه به مؤلفهها و شاخصهای مذکور، نظام مالیاتی ایران چقدر به اسلامی شدن نزدیک شده است؟ 9
4. به نظر شما، مهمترین مانع در مسیر اسلامیشدن نظام مالیاتی ایران چیست و چه راهحلی پیشنهاد میکنید؟ 11
پینوشتها: 12
آیا نظام مالیاتی ایران، اسلامی است؟
با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر حکومت، این انتظار به حق از سوی مردم پدید آمد که به تدریج و با اجرای برنامههای روشن، اهداف و آموزههای اسلامی، از جمله در ابعاد اقتصادی تحقق یابد. حال با گذشت بیستوچهار سال از پیروزی انقلاب اسلامی، این پرسش جدی مطرح میشود که آیا نظام مالیاتی ایران، اسلامی است، و اگر نیست، مسؤولیت عدم تحقق این خواست مکتبی و مردمی را چه کسی یا سمتی بر عهده دارد؟
در این شماره، موضوع پیشگفته را به بحث گذاشته، دیدگاه استادان محترم و دانشگاه، آقایان دکتر سیدکاظم صدر، حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدتقی گیلک حکیمآبادی را جویا میشویم.
1. مؤلفههای اصلی برای اسلامی شدن نظام مالیاتی چه چیزهایی هستند؟
O دکتر سیدکاظم صدر: از ابتدای تشریع و تشکیل نظام اسلامی در زمان پیامبر اکرم9 برخی از مالیاتها مانند زکات و خمس به صورت فریضه تشریع و جزو عبادات قلمداد شد و برخی دیگر مانند خراج و جزیه به شکل ابزاری مالی در اختیار بیتالمال قرار گرفت تا در موارد گوناگون، جهت اِعمال سیاستهای مالی موردنظر به اجرا درآید؛ بنابراین در سنت اسلامی، مالیات، پدیدهای سابقهدار است؛ به همین جهت، فقیهان دربارة وجوب پرداخت خمس و زکات و شکل أخذ خراج و جزیه، بحثهای مفصل و آرای بسیاری را ارائه دادهاند، و در مجموع در وجوب پرداخت خمس و زکات اتفاقنظر دارند. همچنین مالیاتهای موقتی را که دولتهای اسلامی بنا به ضرورت موقعیت اقتصادی وضع میکنند، مورد اشکال و ایراد قرار ندادهاند. همین امر، یعنی حلیت یا اباحة مالیات، باعث شده تا حساسیتی که برای انجام امور بانکی و خدمات مالی به علت تحریم ربا پس از انقلاب پیش آمد، در مالیات رخ ندهد و هیچ نوع مالیاتی قطعنظر از مبلغ، مورد تعلق، و شکل آن، هرگز مورد اشکال قرار نگیرد و تمام مالیاتهایی که پیش از انقلاب گرفته میشد، پس از انقلاب نیز استمرار یابد، و افزون بر اینها، مالیاتها و عوارض و شبه مالیاتهای جدیدی نیز وضع و أخذ شود.
برخلاف نظام بانکداری بدون ربا که بر مبنای فقهی و الگوی اقتصادی مبتنی است، نظام مالیاتی پس از انقلاب ایران، از هیچ الگوی اقتصاد اسلامی پیروی نمیکند و بدبختانه به علت عدم مغایرت ظاهری آن با موازین فقهی، هیچ حساسیتی برای اصلاح و جهتدهی آن نیز پس از انقلاب از سوی هیچ گروهی ابراز نشده است؛ البته مؤدیان در بخش خصوصی دربارة تغییر و اصلاح قوانین مالیاتی موضع میگیرند؛ ولی این مواضع بر اساس حفظ منافع شخصی آنان است، نه برای تصویب قانونی متناسب با ویژگیهای اقتصاد اسلامی. همچنین از جانب فقیهان نیز دربارة مصوبات مالیاتی دولت یا مجلس عکسالعملی دیده نشد و دولتهای متعددی که پس از انقلاب تشکیل شدند، هیچکدام نه لایحهای برای اجرای مالیاتهای اسلامی تهیه کردند و نه آن را ضرور تشخیص دادند.
نظام مالیاتهای اسلامی، همانند دوران حکومت نبوی و علوی، باید بخشی از نظام اقتصادی اسلام بوده، برای اجرای سیاستهای مالی و تحقق عدالت اجتماعی تنظیم شده باشد. این ویژگی در تمام مالیاتهای صدر اسلام بهطور کامل متبلور و مشخص است. با این وصف «مولفههای اصلی نظام مالیاتی اسلامی» غیر از مطابقت آن با موازین، پیروی از الگوی اقتصاد اسلامی است. در صدر اسلام، مالیاتهای مورد اجرا با اهداف نظام اقتصادی آن منطبق و با سیاستهای اقتصادی هماهنگ، و دارای ویژگیهای کارایی اقتصادی و عدالت توزیعی بودند. امروز نیز نظام مالیاتی ما باید بخشی از نظام اقتصاد اسلامی باشد و برای تحقق اهداف آن به کار گرفته شود.
O حجتالاسلام والمسلمین دکتر گیلک: با توجه به بررسی نظام مالیاتی اسلام، مؤلفههای ذیل قابل استخراجند:
یک. عبادی بودن (فرهنگ بالای مالیاتی): مالیاتهای ثابت (منصوص)، زکات و خمس، واجبات مالی عبادی هستند؛ بنابراین، مؤدیان با پرداخت این نوع مالیاتها، به تکلیف الاهی خود عمل میکند. همچنین این مؤلفه بهواسطة داشتن اثر تربیتی، موجب بالا رفتن فرهنگ مالیاتی خواهد شد.
دو. عادلانه بودن: مقصود از عادلانه بودن در اینجا، عدالت عمودی و عدالت افقی است که ویژگیهای ذیل، عادلانه بودن نظام مالیات اسلامی را نشان میدهد.
أ. گسترش پایة مالیاتی: تمام درآمدهای ناشی از سرمایه و نیروی کار و حتی درآمدهای فعلیت نیافته (نقد نشده)، مشمول زکات یا خمس است و هیچ شغل یا فردی از پرداخت مالیات معاف نیست.
ب. رعایت توانایی پرداخت: خمس درآمدِ کسب که قلم عمدة مالیاتهای اسلامی است، بر مازاد درآمد از مخارج زندگی مؤدی و خانوار تحت تکفل او وضع میشود؛ بنابراین، توانایی فرد در پرداخت مالیات لحاظ میشود. در اینجا ذکر این نکته لازم است که معیار در عدالت افقی فقط برابری درآمد نیست؛ برای مثال، فردی که از راه تجارت درآمد کسب میکند با فردی که همان درآمد را از معدن بهدست میآورد، مالیات کمتری میپردازد که این خود نشان میدهد معیارهای دیگری مانند استفادة بیشتر از منابع طبیعی نیز مورد توجه قانونگذار بوده است.
سه. عدم مانعیت در تولید: مالیاتهای اسلامی خمس بهواسطة دارا بودن تعداد نرخ نهایی اندک و پایین (حداکثر دو نرخ صفر و 20 درصد) و در نتیجه، پایین بودن بار مالیاتی؛ انگیزههای کار، پسانداز و سرمایهگذاری را کاهش نمیدهد و حتی در خراج که برخی آن را مالیات ارضی دانستهاند و مقدار آن به صلاحدید حکومت است، امیر مؤمنان علی7 به مالک اشتر سفارش میکند که توجه او به عمران و آبادی، بیش از توجهاش به درآمد خراج باشد؛ یعنی میزان خراج نباید طوری بسته شود که مانع تولید باشد؛ به همین دلیل، نرخهای زکات و خمس پایین است و به تجربه نیز ثابت شده که چنین نرخهایی مانع تولید نیستند. در زکات نیز شرایطی ذکر شده است؛ برای مثال، اگر از چارپایانِ مشمول زکات، در امر تولید یا حمل و نقل استفاده شود یا اگر طلا و نقره مسکوک به صورت پول رایج در گردش باشند و کنز نشوند، مشمول زکات نیستند.
چهار. اجرای ساده: اجرای پیچیده و نامناسب ناشی از طرحهای بلند پروازانة مالیاتی که با توجه به ظرفیتهای اجرایی کشورها تدوین نشدهاند که خود باعث رانتهایی برای مؤدیان و مجریان شده است، فرار و اجتناب مالیاتی را تشدید میکند. شکاف و دیوار بلند بیاعتمادی بین دستگاههای حکومتی و مردم، سبب افزایش هزینههای اجرایی شده است که برخورد نامناسب مجریان و روشهای پیچیدة اجرایی، این هزینه را بیشتر میکند.
یادآوری این نکته که قوانین اسلامی در جهت ایجاد بستر مناسب برای رشد اخلاقی مردم، و هدف حکومت اسلامی تقویت ارزشها و ایجاد زمینة مناسب برای رشد مناسبات انسانی است، در ادارة مالیتهای اسلامی دقیقاً به این موضوع توجه شده و با روش خود اظهاری و خود تشخیصی، به مقدار زیاد از هزینة اجرا کاسته است. این نکات را میتوان از وصیت امام علی7 (نامة 25 نهجالبلاغه،) بهدست آورد؛ افزون بر اینکه در مالیات خمس، تمام امتیازات لغو، و تبعیضات مالیاتی در درآمدها حذف شده است. اینکه امام علی7 بر خود اظهاری تأکید میورزد، سنت پسندیدهای است که مزایای بسیاری افزون بر جنبههای درآمدی دارد. ارزش جلب اعتماد مردم، کمتر از زیان درآمدهای از دست رفته بهواسطة برخی سوء استفادهها از این اعتماد نیست که البته آنهم با روشهای نظارتی قابل کنترل است؛ ضمن اینکه کاهش هزینههای گردآوری نیز بازده وصول مالیات را افزایش میدهد.
2. با چه شاخصهایی میتوان اسلامی بودن نظام مالیاتی را ارزیابی کرد؟
آیا نظام مالیاتی ایران، اسلامی است