بالاجاده از آبادیهای بسیار زیبای دامنهی شمالی البرز است که جنگلهای انبوه و سر به فلک کشیدهی جنوبی آن، جلوهی خاصی بدان بخشیده. این محل در تقسیمات کشوری از دهستان سدن رستاق غربی بخش مرکزی شهرستان کردکوی از استان گلستان میباشد و 54 درجه و 7 دقیقهی طول شرقی و 36 درجه و 48 دقیقهی عرض شمالی و ارتفاع 165 متر از سطح دریا در حدود 7 کیلومتری جنوب شرقی کردکوی واقع است.
این محل از شمال به روستاهای ایلوار، چهارده و النگ، از جنوب تا مرزهای شمالی شهرستان دامغان، از شرق به روستاهای خرمآباد (= خراب مسجد) و میان دره و از غرب و شمالغربی به شهر کردکوی محدود است. سیمای آن مستطیل شکل است و اضلاع بلند آن در شرق و غرب آن واقع میباشد. سببش نیز وجود دو رودخانهی فصلی شرق و غرب محل است که مانع توسعه آبادی گردید. در پس از انقلاب، آبادی به طرف جنوب و شمال توسعه پیدا کرده است.
به طور کلی ارتباط مستقیمی بین استقرار یک سکونتگاه با عوامل طبیعی، اقتصادی و اجتماعی وجود دارد عواملی که به بهبود اقتصادی روستائیان کمک مینماید نظیر وجود آب، اراضی زراعی حاصلخیز، مساعد بودن وضعیت مالکیت برای اراضی کشاورزی و همچنین امکان بهرهبرداری از آنها از جمله عوامل اصلی در پیدایش یک سکونتگاه محسوب میشوند. علاوه بر این، وجود عواملی چون روابط خویشاوندی، قدرت و نفوذ خوانین و مالکان، موقعیت طبیعی منطقه به لحاظ پستی و بلندی و دوری و نزدیکی به نهرها، رودخانهها و غیره در پیداش سکونتگاهها مؤثر میباشند.
در پیدایش روستای بالاجاده عواملی چون خاک مستعد و حاصلخیز، آب مناسب و رودخانه مؤثر بوده است. در ارتباط با وجه تسمیه روستا میتوان گفت: در زمان صفویه به دستور شاه عباس اول جادهای در شمال محل (بالاجاده) به نام شاه عباسی کشیده شد از آنجائیکه احداث جاده شاه عباسی در شمال روستا قرار گرفته بود نام روستا به بالاجاده شهرت یافت.
از این دست قراولخانه، پاسگاه سر دروازه یا قصران در جنوب کردکوی کنونی و غرب بالاجاده بود این پاسگاه دیدهبانی در ضلع جنوبی راه ارتباطی شرق و غرب که مهمترین عامل پیشرفت منطقه محسوب میشده قرار داشته است. این راه ارتباطی از تمیشه (سرکلاته خرابه شهر امروزی) به سر دروازه (کل بست kal bast) در جنوب کردکوی میرسید و از شمال گبران شهر (گوران شهر) و بانکلا (بانوکلا) از زیر حد یال سزدار Sozdar در منطقهی لمبک و از شمال یال سنگ نو و تپهی طبیعی سزه پوش در شرق بالاجاده و به کنار مزرعهی غولسنگ در شرق میرسید و پس از دور زدن از بالای سیاه دره (شغال دره) (زیر حد «شاهنشین» در یال چمازکوه) و با گذر از یال شترکول به درهی خرم دره در جنوب میان دره وارد میشد و از آن جا به شوریان و یالو (شصت کلا) و در نهایت به امانیه در جنوب غربی گرگان کنونی (= استرآباد قدیم) و سردروازه در جنوب گرگان میرسیده است.
این گانگهای سفالی در دل خاک مدفون بود که هم به لحاظ امنیتی مورد توجه بود و هم این که میتوانست آب را با همان کیفیت سرد و گوارای ابتدای چشمه به قلعه تاق و سپس به چمازکوه برساند. ناگفته نماند در محل چشمه، آثار و علایم زندگی و سفالهای شکسته دیده شده که شاید مکان استقرار نگاهبانان چشمه و آب بوده است. دهنهی خروجی آب به چمازکوه به درون حوضی مربع شکل به ابعاد 2 2 متر و به عمق 1 متر میریخت و برای استفاده بهینه از آب آن را به صورت جوی باریکی از ضلع جنوبی یال چمازکوه به مکانی دیگر که آثار و بقایای تخریب شدهی آن نشان از وجود گرمابهیی را میدهد منتقل میکردهاند. و در نهایت به خندقی به عمق و عرض (8 متر و 5 متر) و طول 500 متر، در پایین دامنهی جنوبی چمازکوه و شمال تاق بن میریخته است که در حقیقت دیوار دوم و سد تکمیلی برای ممانعت از دستیابی به قلعه تاق بوده است و البته در زمان صلح و آرامش ذخیرهی آب میتوانسته به مصارف کشاورزی و صنعتی هم برسد. قلعه تاق که پس از تخریب قلعه قصران و ویرانی و انهدام گبران شهر و معبد آناهیتا در بانوکلا در این مکان ساخته شده برای مردمان باقی مانده اهمیت زیادی داشت قلعه طاق گذشت از برج و بارو و دژهای مستحکم در میانه، از طریق چند برج دیدهبانی و قراولخانه در جوانب مختلف، پاسداری میشده است که مهمترین این پاسدارخانهها، بر بلندای چمازکوه در شمال منطقهی تاق بن ساخته شده بود و به سبب عظمت برج و باروها و استقرار گاه و بیگاه بزرگان و حکمرانان، این مکان به شاهنشین نیز شهرت پیدا کرد. قراولخانهی شاه نشین با سه برج و راهدارخانه در مسیر مالروی شرقی بر کشه (= دامنه) و پهلوی یال شترکول و بلندای دره چمازکوه در مغرب و همچنین استقرار باستیانی (نگاهبان) در انتهای چمازکوه مشرف بر تنگهی: بین رودخانه و چمازکوه بسیار با اهمیت بوده است.
دانلود پاورپوینت پروژه درس روستا ، روستای بالا جاده- 43 اسلاید