لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
تأملی بر الگوی مناسب برنامهریزی درسی برای ایجاد اشتغال
2007/08/20, 08:02:04 ب.ظ
نویسندگان مقاله
تقی بینقی
کارشناس ارشد روان شناسی تربیتی (دانشگاه تهران )
محل کار : مؤسسه آموزش عالی علمی ـ کاربردی صنعت آب و برق
محمود سعیدی رضوانی
دکترای برنامه ریزی درسی (دانشگاه تربیت معلم )
محل کار : دانشگاه فردوسی مشهد ـ عضو هیأت علمی
( اشاره: این مقاله در اولین همایش ملی اشتغال و نظام آموزش عالی کشور که توسط جهاد دانشگاهی دانشگاه تربیت مدرس در تاریخ 29 و 30 مهر 1382 برگزار شد پذیرفته و خلاصه آن در مجموعه مقالات همایش به چاپ رسید).
چکیده
عدم موفقیت دانش آموختگان در تصدی شغل مناسب ، از جمله موضوعاتی است که دهههای اخیر همواره مورد انتقادی جدی مسؤولان و صاحبنظران بوده است.در تحلیل علل این معضل اجتماعی ، دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ برخی عدم صلاحیت و تخصص دانش آموختگان را به عنوان عامل اصلی معرفی می کنند، برخی اقتصاد مونتاژ و بازار کار نا سالم را مقصر می دانند و برخی سرعت تغییرات و تحولات دانش و فناوری در جهان امروز را. دسته اخیر معتقدند سرعت گرفتند دگرگونیهای اقتصادی، اشاعة تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و متحول شدن مشاغل ، مهارتها را به سرعت بی ارزش می کند ولذا آموزشها نمی تواند همچون گذشته معطوف به یک شغل باشد، بللکه لازم است پرورش مجموعهای از صلاحیتهای پایهای و مشترک مورد نیاز بازار کار، نظیر انعطاف پذیری فکری، مسؤولیت پذیری، مهارتهای ارتباطی ، مخاطره پذیری ، ارزش گذاری برای کار ، سخت کوشی و کار آفرینی را مورد توجه قرار می دهد.
در این مقاله ضمن بررسی و نقد رویکردیهای برنامه ریزی برای ایجاد اشتغال شامل رویکرد حرفه آموزی، رویکرد یکپارچه سازی آموزش عملی و نظری ، و رویکرد پرورش صلاحیتها ومهارتهای پایه ، به مزایای رویکرد اخیر اشاره شده و تناسب آن با ویژگیهای بازار کار در حال تحول شده دنیای معاصر به بحث گذاشته شده است.
واژگان کلیدی:
آموزش فنی ـ حرفهای (vocational - technical education)
اشتغال (employment)
کار آفرینی (entrepreneurship)
صلاحیتهای شغلی (Job qualification)
الگوی کار ـ محور (work -based model)
الگوی مدرسه ـ محور) (school-based model
الگوی کار/ مدرسه ـ محور (work/ school- based model)
1- مقدمه
در دهه های اخیر با افزایش نرخ بیکاری دانش آموختگان مدارس و دانشگاهها،انتقادات به عملکرد نظام آموزش رسمی فزونی یافته است. برای مقابله با این نارسایی، برخی از مسئولان و متخصصان کوشیدهاند با اتخاذ تدابیری، برنامههای درسی را با مقتضیات جامعه و دنیای کار پیوند بزنند تا این طریق ضمن ممانعت از بیکاری دانشآموختگان به تقاضای بخشهای مختلف اقتصادی کشور به نیروی انسانی ماهر و متخصص پاسخ دهند. البته برخی از مسئولان ـ به ویژه در نظام آموزش عالی ـ اساساٌ این که اشتغال جزء وظایف نظام آموزشی است را رد کرده و آن را متوجه دولت و سیاستهای اقتصادی وی دانستهاند . گروه اخیر عدم اشتغال دانشآموختگان آموزش عالی را عمدتاٌ متوجه صنعت بیمار کشور و نابسامانی اقتصاد کردهاند تا ضعف در عملکرد دانشگاهها . در این میان اکثریت صاحبنظران در دو اصل متفق القولند: بیکاری دانشآموختگان، به معنای عدم وجود کار نیست بلکه بدین معناست که اولا"دانشآموختگان توانایی اشتغال در آن کار را ندارند و یا این که در بسیاری از حوزهها،زمینههای کار و اشتغال وجود دارد ولی دانش آموختگان ما ترجیح میدهند به جای آفرینش کار، منتظر استخدام بمانند. بحث در پیرامون این دو نارسایی و راه حلهای ممکن چهارچوب اصلی مقاله حاضر را تشکیل میدهد.
2- طرح مساله
آماده سازی جوانان برای اشتغال همواره یکی از اهداف نظام آموزش رسمی بوده است. رویکردهای جهانی آموزش در دهههای اخیر نیز موید همین مطلب است. مثلاٌ توصیه نامههای اجلاسهای یونسکو عموماٌ بر رسالت مؤسسات آموزشی از ابتدایی تا عالی برای آمادهسازی فرد جهت احراز شغل مناسب تآکید داشتهاند (به عنوان مثال اجلاسهای 1974پاریس،1986 ژنو، 1989 ژنو ـ به نقل از نفیسی 1377). در گزارش کنفرانس جهانی یونسکو در باب آموزش عالی که در سال 1998 در پاریس برگزار شد نیز این موضوع مورد تاکید قرار گرفته است. در ماده 7 این گزارش آمده است «در شرایط اقتصادی که تغییرات و ظهور شیوههای نوین تولیدمبتی بر دانش و به کار بستن آن و ارائه اطلاعات از ویژگیهای آن است، روابط آموزش عالی، جهان کار و سایر تشکیلات جامعه بایستی سر لوحهی فکری آموزش عالی قرار گیرد تا قابلیت اشتغال دانشآموختگان افزایش یابد و این افراد باید نظرشان بیش از پیش به این مساله جلب گردد که نه تنها متقاضی کار نباشد بلکه خود خالق آن شوند» (یونسکو،1998 ص16).
در ادامه ، این موضوع مورد بررسی قرار میگیرد که برنامهریزان آموزشی و درسی دولتهای مختلف برای تحقق هدف پرورش صلاحیتهای شغلی، چه رویکردهایی را اتخاذ کردهاند و ما چه استفادههایی از این رویکردها میتوانیم به عمل آوریم.
3- چهار چوب تحلیلی
در ادبیات برنامهریزی آموزشی و درسی به رویکردها و الگوهای مختلف برای پیوند آموزش و بازار کار، اشاره شده است. به نظر میرسد بتوان مجموع نظرات متخصصان را در سه رویکرد دسته بندی کرد.
1- رویکرد حرفه آموزی
2- رویکرد یکپارچهسازی آموزش عملی و نظری
3- رویکرد پرورش صلاحیتها و مهارتهای پایه
3-1- رویکرد حرفهآموزی
این رویکرد معتقد به ارائه دروس حرفهای محض در موسسات خاص و مستقل ( که از آنها به نام مدارس فنی و حرفهای یاد میشود) است. در این رویکرد وظیفه اصلی مدارس، آمادهسازی جوانان برای کسب وکار است واین هدف از طریق تنوع بخشیدن به رشتهای فنی و حرفهای در مدارس محقق میشود. دیدگاه حرفهآموزی خصوصاٌ از دهه 1970 گسترش زیادی یافت. در این رویکرد آموزش حرفهای خصوصا از دهه 1970 گسترش زیادی یافت و در تمام مقاطع تحصیلی زیر مطرح است(گرت لوز1378،ص16) .
مقطع ابتدایی: آمادگی حرفهای
مقطع متوسطه: تقویت مهارتهای حرفهای
مقطع عالی: مهارتهای تخصصی
در قالب رویکرد حرفه آموزی چندین روش مورد استفاده دولتها قرار گرفته است (نفیسی1380،خلاقی1378 عزیزی1377) که به اجمال به سه الگوی اساسی اشاره میشود.
الف) الگوی مدرسه- محور(school-besed model )
در این الگو حرفهآموزی در محیط آموزشگاه صورت میگیرد(مانند کشورهای سوئد، انگلستان و آمریکا). در الگوی مدرسه ، محور اگرچه مدرسه مسئولیت آمادهسازی جوانان برای دنیای کار را برعهده دارد، در کنار آن از همکاری صنعت نیز برای پربارسازی آموزشهای مهارتی استفاده میشود.
ب) الگوی کار- محور(work- based model )
این الگو ناظر به نقش و اهمیت محیط واقعی کار در تربیت اثر بخش صلاحیتهای شغلی است . در برخی کشورها، نقش مؤسسات صنعتی در آموزشهای مهارتی بسیار برجسته است و در برخی کشورها آشنایی با محیط واقعی کار از طریق کارآموزی (Apprenticeship)صورت میگیرد. با کارآموزی پای دانش آموز و دانشجو به صنعت باز میشود و درضمن، ارتباط نزدیکتری بین اولیای مدرسه و صاحبان صنایع برقرار میشود.
با توجه به مزایای الگوی کارـ محور در دهههای اخیر توجه به اهمیت یادگیری در محیط کار به آموزش عالی نیز کشیده شده و در بسیاری از دانشگاهها مراکز ارتباط با صنعت فعال شده است. مثلاً دانشگاه ویسکنسین_ مادیسون مدارس خاصی را برای انجام پروژههای کاری اختصاص داده است. استراتژیهای نیل به اهداف این دانشگاه عبارتند از:
1- قراردادن آموزش در موقعیت دنیای واقعی
2- ایجاد آموزشی که دنیای خارج را به کلاس درس بیاورد.
3- ایجاد فرصتهای یادگیری ورای کتب درس متعارف
دانلود تحقیق کامل درباره برنامه ریزی درسی