نه آن کس که جوان است باید در تحصیل و مطالعة فلسفه تأخیر کند، و نه آنکس که پیر شده است باید از مطالعة خویش خسته و بیزار شود. زیرا تأمین سالمت نفس هرگز برای هیچ کس نه زود است ونه دیر.
فلسفه چیست؟
فلسفه بطور کلی شاید به عنوان غامض ترین و انتزاعی ترین مسائل و موضوعات ، که از امور زندگانی عادی و مألوف بسیار دور است، به نظر آمده باشد. لیکن هر چند بسیاری از مردم آن را دور و خارج از علائق معمولی و ورای فهم می پندارند، تقریباً همه ما آراء و افکاری فلسفی داریم، خواه نسبت به آنها آگاه باشیم یا نباشیم . عجب است که اگر چه برای اغلب مردم مفهوم فلسفه مبهم است این کلمه در گفتگوی ایشان فراوان به کار میرود.
استعمالات عامه:
کلمة فلسفه مأخوذ از اصطلاحی یونانی است به معنای (دوستداری حکمت)؛ اما در استعمال جاری مردم به معنای مختلف به کار می رود. گاهی منظور از فلسفه نوعی طرز تفکر درجهت فهالیت های معین است، مانند وقتی که کسی می گوید (من فلسفه شما را دربارة شغل و کار نمی پسندم) یا (من به اورأی می دهم زیرا با فلسفه او راجع به حکومت موافقم) هم چنین، وقتی می گوئیم این مطلبی است (فلسفی) ، مقصود ما نظری است کلی و دور اندیش دربارة پاره ای از مسائل ، و یا وقتی می گوئیم به بعضی از پیش آمدها باید با دید فلسفی نگاه کرد، منظور ما این است که نباید نسبت به حوادث آنی زیاده نگران و در بند وضع کنونی بود ، بلکه به جای آن باید کوشید این امور را از لحاظ کلی و با نظری وسیعتر دید، چنانکه وقتی شخصی مأیوس است، مانند هنگامی که بعد از حرکت ترن به ایستگاه رسیده، به او گوشزد می کنیم که بایستی بیشتر (فیلسوفانه) بیندیشد. گاهی نیز فلسفه به عنوان تعیین قدر واعتبار و شرح و تفسیر آنچه در زندگی مهم یا پر معنی است تلقی می شود، چنانکه این قول پاسکال را که (تمام فضیلت ما در فکر ما است ، بکوشیم تا خوب فکر کنیم) می توان فلسفه و ارزش یا بی آنچه در زندگی برای شخص مهم است در نظر گرفت.
فلسفة علامه طباطبائی «راههای بشر به سوی خدا» 44 ص - ورد