یکی دیگر از خصلت های شیطانی منافقین " ابن الوقت " بودن آنهاست یعنی در هر لحظه برای پیشبرد اهداف شوم و پلید خود مسئله را علم می کنند تا بدین وسیله بتوانندبه امیال خود دست یابند و قرآن کریم درخصوص این ویژگی منافقین فرموده است:
" یکاد البرق یخطب ابصارهم کلما اضاء لهم مشوا فیه و اذا اظلم علیم قاموا و لو شاءالله لذهب بسمعهم و ابصارهم ان الله علی کل شی ء قدیر ، نزدیک باشد که برق روشنی چشمهای شان ببرد ، هر گاه روشنی ببینند در آن قدم بردارند و چون تاریک شود حیرت زده بایستند و اگر خدا خواستی گوش آنها را به بانگ رعد و چشم آنان را به تابش برق کور می ساخت که خداوند بر همه چیز قادر است " بقره /20
خوشبختانه سازمان منافقین در نشریات خود به این خصوصیت منافقانه خود اعتراف کرده اند و گفته اند :
" پیدا کردن کار و برنامه اصلی هر روز و هر مرحله ای برای ما یک شعار تو خالی نیست ، بلکه یک وظیفه انقلابی است که بدون اهتمام ورزیدن به آن هیچ پیشرفت گره گشای واقعی و عملی میسر نیست ، همه انقلابیون و سازمان های زبده انقلابی جهان چنین بوده اند و مجاهدین نیز تلاش می کنند تا در حد فهم و توان خود و تا آنجا که می توانند چنین باشند ."
نشریه مجاهد ، س 2 ، ش 114 ، 26 اسفند 59 ، ص 9
بر این اساس هر روزه با طرحی و شایعه ای نو وارد صحنه می شدند و هنوز جامعه در کشاکش آن بود که شایعه جدیدی علم می کردند و اصلاً فرصت رسیدگی و مشخص کردن ظالم و مظلوم ، حق و باطل را به مردم و مسئولان نمی دادند و توطئه ها را پی در پی اجرا می کردند تا بتوانند از آب گل آلود ماهی بگیرند .
به قول خودشان طرح شایعات متعدد چون مشت هایی یکی پس از دیگری ! که بر فرق امت و حکومت اسلامی وارد می آوردند ، بود . به هر حال یکی از توطئه های منافقین برای از بین بردن مشروعیت مردمی دولت و زمینه سازی برای براندازی نظام نوپا و ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی ایران طرح شایعه شکنجه زندانیان بود .
این شایعه در آن شرایط حساس که دشمن قسم خورده انقلاب اسلامی ایران یعنی شیطان بزرگ و صدام و حامیانش که در حال پیشروی و غصب قسمت های وسیعی از خاک جمهوری اسلامی ایران بودند ، حائز اهمیت خاصی بود .
به طوری که اذهان را از مسئله اصلی جنگ به سوی مسائل و شایعات درونی متوجه ساخت به طوری که مدت های مدیدی تمامی مسائل و سایر دردها و مشکلات را تحت الشعاع خود قرار داد و تمامی رسانه های گروهی حول این محور در گردش بودند .
به ویژه رسانه های گروهی صهیونیستی و استکباری جهان که عمدتاً حول محور شکنجه در ایران تبلیغ می نمودند ، به طوری که سازمان های بین المللی دست ساز امپریالیسم از جمله سازمان حقوق بشر و .... به دفاع از به اصطلاح زندانیان ایران بسیج شدند و گرده و خاک هایی به پا کردند که کره زمین را احاطه کرد .
بدین طریق استکبار جهانی می رفت تا از اسلام و جمهوری اسلامی ایران چنان دیوی در اذهان مردم جهان بسازد که همه آرزوی محو اسلام را بنمایند ، اما با همین عمل ملحدین ، مشرکین و منافقین به لطف خدا ، مردم جهان متوجه شدند که حرکت جدیدی که داعیه نجات مستضعفین جهان را دارد با تمامی دنیای استکبار و عوامل درونی اش درگیر شده و تمامی این تبلیغات برای محو این حرکت عظیم الهی مردمی است ، بدین ترتیب مردم متوجه و به اسلام گرایش یافتند .
از سوی دیگر سازمان سعی می کرد که با به دست آوردن یک سری مدارک از سوی پزشکی قانونی این اشتباه را به مردم القاء کند که در زندان ها شکنجه وجود دارد ، ضمناً سعی می کردند که این نوع فعالیت ها را به شکلی به بنی صدر وصل کنند تا اولاً به آن یک وجهه قانونی ببخشند ، ثانیاً به اختلافات درونی بیش از پیش دامن بزنند .
بنی صدر نیز که تابع طرح های از پیش ریخته شده شیطان بزرگ بود قبل از آن که حکم قضات صادر شود ، حکم قضاوت نهایی را از ارباب می گرفت و اعلام جرم هم می نمود .
اما از آنجایی که ریشه و اساس توطئه ها برای سردمداران جناح نه شرقی نه غربی آشکار بود ، اعلام نمودند که طرح شایعه شکنجه آن هم در شرایطی که جنگ بر ما تحمیل شده و در زیر فشار تحریم اقتصادی به سر می بریم و در سطح بین المللی انواع و اقسام توطئه ها بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران می شود ، عملی است که مستقیم و یا غیر مستقیم در خدم شیطان بزرگ و دنیای غرب است .
بنی صدر نیز بی شرمانه بر فعالیت خود افزود و در این رابطه نیز بسیار گفت و نوشت از جمله نوشت : " گفتن این که در کشور بیکاری هست ، گفتن این که اقتصاد ما فلج است ، گفتن این که شکنجه هست .... و بسیاری گفتن های دیگری است که به سود آمریکا نمی باشد ، بلکه نگفتن اینها است که به سود آمریکا است ."
روزنامه انقلاب اسلامی ، کارنامه رئیس جمهور ، 8/11/59
در صورتی که هیچ یک از مدارک فوق دلیل بر وجود شکنجه در زندان ها نبوده و نیست بلکه صرفاً این مطلب را می رساند که بدن فردی توسط سیگار سوزانده شده و یا جراحاتی برداشته ، اما هرگز مشخص نمی کند که چه کسی چنین عمل فجیعی را انجام داده است .
اما منافقین با سوء استفاده از اسناد فوق وجود شکنجه را به ذهن خوانندگان القاء می نمودند و از چنین القائاتی سود فراوان می بردند ، امام امت برای بررسی صحت و سقم مسئله هئیتی را متشکل از شهید بزرگوار محمد منتظری ، بشارت و .... تعیین فرمودند و خود نیز نماینده ای در این هیئت قرار دادند و فرمودند : " این هیئت باید با قاطعیت از تمام زندان ها بازدید نموده و در صورت ثبوت شکنجه شکنجه گر قصاص گردد ."
روزنامه جمهوری اسلامی ، 19/9/59 نقل از برادر موسوی اردبیلی
این هیئت پس از مدت ها بررسی و تحقیق پرده از این توطئه شوم برکشید و در تاریخ 29/1/1360 شایعه شکنجه در زندان ها را با دلایل کافی تکذیب کرد ، از جمله چند تن از توابین که پس از گذراندن مراحل ترتیبی عقیدتی ، سیاسی در تلویزیون اعتراف کردند که برای بدنامی کردن نظام جمهوری اسلامی با آتش سیگار خو را سوزانده اند و این اعتراف ها را مردم بارها و بارها در تلویزیون مشاهده کردند .
پس از بررسی کامل مشخص شد که این عناصر به دستور سازمان منافقین و سایر گروهک های آمریکایی ضد انقلاب برای پیشبرد مقاصد شوم سازمانی حتی حاضرند که چنین اعمال زشتی را با بدن خود انجام دهند و به دیگری نسبت دهند .
بنی صدر نیز که پس از اعتراف های شکنجه شدگان دریافت که آبروی آراء چند میلیونی اش دارد از بین می رود در کارنامه روزانه و سخنرانی های خود گفت : " اگر چنین نسلی حاضر باشند که برای پیشبرد اهداف شان حتی خودشان را هم بسوزانند ، پس باید اعتراف کرد که اینان پیروزند ( منافقین ) و ما ( منظور جمهوری اسلامی ) شکست خواهیم خورد ."
این خائن به تمام معنا یا آن قدر بی شعور و کوته بین بود و یا آن قدر خائن و سر سپرده که درک نمی کرد و یا نمی خواست درک کند که بیکاری ، اقتصاد فلج و ... از جمله مصائب و مشکلاتی بود که شیطان بزرگ توسط تحریم اقتصادی و تحمیل جنگی خانمانسوز بر امت شهید پرور ما تحمیل کرده بود .
و قصد داشت با چنین توطئه هایی ناراضی بتراشد و مردم را به ستوه آورد و آنان را بر علیه نظام ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی ایران بشوراند ، طبیعی است که طرح و گفتن وجود بیکاری ، اقتصاد فلج و حتی شایعه شکنجه آن هم در جهت تضعیف و براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران مکمل و توطئه آمریکاست .
واقعاً اگر این آقایان دلسوز انقلاب و خصم امپریالیسم بودند می بایست با دولت جهت از میان بردن تورم و نارسایی ها و کمبودها همکاری می کردند و اصلاً آن را مطرح نمی ساختند ، چرا که مطرح نمودن وجود تورم و کمبود نیازهای اساسی مردم آن هم در دوران جنگ سبب ایجاد ناآرامی ها و تشویش خاطر مردم می شود که به دنبال خود افزایش تورم و کمبود و .... را به همراه دارد .
شکی نیست که در این میان باید سکوت کرد و مردم را به لحاظ روانی در حال تعادل نگه داشت و برای مبارزه با استعمار به مردم قوت قلب داد ، پس بنابراین گفتن مشکلات و کمبودها در آن مقطع حساس جزئی از توطئه آمریکایی براندازی نظام الهی جمهوری اسلامی بود و هیچ اقتصاددانی نمی تواند منکر این حقیقت باشد .
به هر حال آنچه که مسلم است این است که مسئولیت و مأموریت منافقین و بنی صدر در آن مرحله تکمیل تحریم اقتصادی و جنگ تحمیلی از سوی شیطان بزرگ بود و در این راستا سعی می کردند با جعل اسناد و به دست آوردن یک سری مدارک و جو سازی ها اوضاع را به میل ارباب گردانند .
در نشریه سازمان اقدام به چاپ سلسله مقالاتی تحت عنوان " گزارشات مستند در مورد شکنجه " کردند ، در قسمت هشتم این مقالات که در نشریه شماره 107 مجاهد به چاپ رسید ، عکس دست ها و بدن سوخته شده فردی را چاپ کرده اند که با آتش سیگار عبارت " زنده باد خمینی " نوشته شده است .
این عمل سفاکانه را نیز به برادران پاسدار نسبت داده اند ، اما این توطئه بسیار ناشیانه صورت گرفته بود ، به طوری که خود به تنهایی افشاگر چهره منافقین است و ضمناً بیانگر این واقعیت است که این عمل شنیع به دست خود منافقین جهت بد نام کردن جمهوری اسلامی در اذهان مردم ایران و جهان صورت گرفته است .
چرا که نمی توان پذیرفت که مثلاً قاتل اسم و عکس و آدرس خود را بر بالای سر مقتول قرار دهد تا بدون هیچگونه دردسری شناسایی شده و به دام بیفتد ، حال چگونه می توان پذیرفت که برادران پاسدار هویت خود را با هک شعار " زنده باد خمینی " به دشمن بشناسانند ؟
اصلاً چنین چیزی امکان ندارد و عقل و منطق نمی تواند آن را بپذیرد ، شکی نیست که این توطئه ناشیانه جهت رسوایی و بدنام کردن امت حزب الله و حرکت انقلاب اسلامی به رهبری امام امت توسط خود منافقین بوده است .
این بی رحمی و شقاوت را بعدها به طور آشکار و روشن در جریان شکنجه سه برادر شهید کمیته ، برادران خلیل طهماسبی ، طالب طاهری و محسن میر جلیلی شاهد بودیم ، که بعدها در تاریخ 25/5/63 طی یک مصاحبه تلویزیونی شکنجه گران منافق این چنین زبان به اعتراف گشودند .
متن اعترافات :
من مهران اصدقی با نام مستعار بهرام عضو سازمان منافقین و از عاملین شکنجه سه تن از پاسداران کمیته مرکزی انقلاب اسلامی می باشم ، هدف من از این مصاحبه بیان جزئیات شکنجه برادران پاسداری است که در مرداد ماه سال 61 به وسیله سازمان منافقین ربوده شدند و مورد شکنجه قرار گرفتند و من یکی از عاملین اصلی این جریان هستم .
در اینجا باید توضیح بدهم که سال گذشته من طی مصاحبه ای مطالبی را در مورد شکنجه این برادران پاسدار عنوان کردم و آن مطالب تنها گوشه ای از ابعاد این جنایت بود ، ولی مطالبی را که الان می خواهم اینجا مطرح کنم جزئیات کاملتری از این جریان است که تا به حال افشا نشده است .
در اینجا این سؤال پیش می آید که چرا تا به حال این مطالب را عنوان نکرده بودم و حالا میخواهم آنها را افشا کنم ؟ من بعد از دستگیریم سعی می کردم تا جایی که می توانم مسئله شکنجه را انکار کنم .
اما بر خلاف تصوری که داشتم دادستانی اطلاعات کافی در مورد وضعیت من در تشکیلات و حتی در عملیاتی که در آن شرکت داشتم و همچنین شرکت من در جریان شکنجه داشت ، به طوری که من را با افراد دیگری که تحت مسئولیت من بودند و در این جریان شرکت داشتند روبرو کردند و در نهایت من مجبور به اعتراف شدم .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 17 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله منافقین و جنگ تحمیلی