موضوع:خشونت علیه زنان
تهیه و تنظیم:عادل حدادان
سال تحصیلی 94-93
عوامل خشونت علیه زنان
مقدمه
دردوردستها سراغش را نگیریم، همین نزدیکیهاست؛ بخشی از وجود ما، آنچنان با رفتارهای خشونت آمیز عجین گشته است که هر یک از ما لااقل برای یک بار هم که شده با شعلهور شدن آتش خشم و تند شدن ضربآهنگهای قلبمان آشنائیم. کافیست این بخش پنهان (به قول برخی صاحب نظران غریزه خشم) مجال یابد و به دنبال فکری نابجا و غیرمنطقی تحریک شود، آنگاه به سادگی لحظات شادی و امید را به تلخی و یأس، اضطراب، فروپاشی ، تهدید و تحقیر مبدل میسازد.
در دنیایی که ما زندگی میکنیم، اگر چه خوشبختانه هنوز برای بیشتر ما "خانه و خانواده" محل امن ومطمئنی برای آرمیدن و تجدید قوای از دست رفته به شمار میآید و خانه پناهگاهیست برای در امان ماندن از خشونتهای ناشناخته و شناخته شده اجتماعی، اما متأسفانه هنوز کم نیستند، "زنان و کودکانی" که نه تنها خانه خویش را امن نمیبینند، بلکه بیرحمترین کلمات تحقیرآمیز را در آنجاهر روز و هرشب یا شنیده اند ویا می شنوند. و در خلال عمر خویش یا قربانی خشونت واقع می شوند و یا شاهد درگیری و نزاع پر سر و صدای والدینشان بودهاند. از اینرو با توجه به پژوهشهای عمیقی که در این خصوص صورت گرفته، آشکار شده است، فرد قربانی و شاهد خشونت هر دو به یک اندازه از خشونت خانگی آسیب دیده و هر دو گروه احتمال بسیار زیادی دارد که بعنوان رفتارهایی آموخته شده، در آینده برای مواجه با ناملایمات و اختلافات بین فردی، به یک اندازه از این قبیل رفتارها استفاده کنند و از این طریق دیر یا زود چنین "میراث شومی" را نسل به نسل به آیندهگان انتقال دهند.
لازم به یادآوری است، اگرچه در حال حاضر،هنوز تا رسیدن به "صلح" درونی و واقعی،
فاصلهای غمانگیز فراروی ماست و سایه و استیلای بدخیم خشونت و پرخاشگری در جای جای جهان ما هر روز چهره ی زشت و بی رحم خود را نمایان تراز پیش به رخ تحمل و تساهل ،برباری و درایت می کشد ، اما هرگز نمیبایست فراموش کنیم که، خشونت و پرخاشگری رفتاریست "اکتسابی و آموخته شده" و از سر بیتوجهی به جایگزینی رفتارهای انسانی و همدلانه، و یادگیری روشهای برقراری ارتباط مؤثر وشیوههای کارآمد "حل مسئله" تکرار میشود.
خشونت علیه زنان در جامعه