چکیده :
شماره تلفن اورژانس و پلیس در آمریکا911 است. و در فنلاند 112، طبق آماری که گرفته شده بیشتر مردم فنلاند وقتی خطری برایشان پیش می آید با شماره 911 تماس می گیرند. چرا؟
این تأثیر غیر قابل انکار سینما و شبکه های ماهواره ای آمریکایی است. دوایت آیزنهاور که بعد ها به مقام ریاست جمهوری آمریکا رسید در سال 1940 گفته است «این افکار عمومی است که در جنگ پیروز می شود.»
رسانه ها درشکل دادن به تصورات مردم و هدایت افکارعمومی نقش تعیین کننده ای دارند. از اینرو قدرتهای سلطه جو برای تحقق اهداف امپریالیستی خود، به کارکرد مؤثر رسانه ها در جنگ و طرحریزی جنگ رسانه ای یا جنگ نرم توجهی جدی دارند.
رسانه ها می توانند حقایق را وارونه نمایش دهند، کتمان کنند، تحریف یا سانسور نمایند و یا با انعکاس برخی اخبار واقعی و غیر واقعی به تهییج و تحریک افکار عمومی بپردازند.
امروزه روشهای بسیار پیچیده ای در جنگ روانی، بوسیله رسانه ها بکارگرفته می شود و رسانه ها بعنوان جنگجویان جنگ سرد فرهنگی محسوب می شوند. سیطره و حاکمیت بلامنازع امپریالیسم رسانه ای امکان فوق العاده ای را برای تحقق آمال و امیال کانونهای قدرت فراهم ساخته است. شناخت امکانات، شیوه ها، روشها و فضای رسانه ای حاکم بر جهان، برای سیاستگذاران فرهنگی و دفاعی کشور، امری ضروری بنظر می رسد. نوشته حاضر نگاهی است کوتاه به بخشی از مسائل پیرامون جنگ رسانه ای، با تأکید بر لزوم تأملات گسترده تر در این خصوص.
مقدمه
در سپیده دم 3 فوریه 1943، یک میلیون آلمانی از رادیوی رژیم نازی آلمان این خبر را شنیدند، «زیر پرچم صلیب شکسته، برافراشته بر فراز ویرانه های شهر استالینگراد، آخرین نبرد صورت گرفت. امرای ارتش، افسران، درجه داران و سربازان شانه به شانه ایستادند و تا آخرین نفس جنگیدند. آنان بی هدف قربانی نشدند، آنان جان باختند تا آلمان زنده بماند». این گزارش یک دروغ آشکار بود؛ واقعیت این بود که ارتش ششم آلمان نازی، تاب مقاومت در برابر قدرت برتر لشکریان شوروی را نیاورد و تسلیم شد. این رویداد هیتلر راخشمگین ساخت و به فرمان او، این حقیقت کتمان شد. (ضِیایی پرور، ص161)
بنابه تعبیر هیرام جانسون( Hiram Johnson)، سناتور آمریکایی«هنگامی که جنگ آغاز می شود، حقیقت اولین قربانی است» (ضِیایی پرور، ص13 ) جنگ و اراده برای دست یازیدن به قدرت بیشتر، همواره با چالشهایی همچون مواجه با افکار عمومی، روحیات سربازان خودی و دشمن، فریب و گمراه ساختن افکار و اذهان مردم و دشمنان و بهره جویی از فنون جنگ روانی مواجه بوده است.
«احتمالاً هر جنگ حداقل در دو زمینه رخ می دهد: میدان نبرد و اذهان عمومی مردم»(ضیایی پرور، ص14)در هر دو جبهه فرماندهانی که قادر به بهره گیری از ابزار کنترل و مدیریت انگاره های ذهنی باشند، می توانند دشمن را بفریبند و نیروهای خودی را در جبهه دفاع از اهداف خود سازماندهی نمایند.
استفاده از عوامل مؤثر بر افکار عمومی اگر چه از دیر باز ملازمت قطعی با جنگها و لشکرکشی ها داشته و مدافعان نیز از آن بهره جسته اند، اماامروزه گستره وسیع منازعات روانی، این عرصه را تبدیل به یک میدان و جبهه ای از جنگ ساخته و فراتر از بهره گیری از ابزار رسانه ای، جنگ و منازعه ای تمام عیار را در عرصه رسانه ها به راه انداخته است.
جنگ نرم نوع جدیدی از جنگهاست که در حوزه رسانه ها اتفاق می افتد.
تعریف جنگ رسانه ای (Media War) « استفاده از رسانه ها برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها(اعم از مطبوعات، خبرگزاریها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات) به منظور دفاع از منافع ملی است.»جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبه های«جنگ نرم» Soft Ware و«جنگ های جدید بین المللی» است.»(ضیایی پرور، ص11)
جنگ و رسانه ها یا جنگ در رسانه ها، هر کدام که موضوع بررسی مقاله حاضر تلقی شود، ارتباطی مستقیم با موضوع افکار عمومی و انگاره های ذهنی گروه هدف دارد. جنگ رسانه ای یا جنگ رسانه ها، موضوعات وعناوین مختلفی راشامل می شود که در این مجال به طرح چند موضوع مهم بسنده می کنیم.
جنگ، رسانه ها و افکار عمومی
هنگامی که ژاک نکر(Jacques Necker)وزیر امور مالی لویی شانزدهم برای اولین با اصطلاح افکار عمومی را بکار برد تصور نمی رفت که افکار عمومی تا بدین حد در شکل گیری، تداوم و توفیقات جنگ مؤثر و مورد توجه باشد. وقتی سیمور هرش(Seymour Hersh) در سال 1968، گزارشی از یک قتل عام غیر نظامیان ویتنامی را انتشار داد، افکار عمومی بسرعت در برابر جنگ جبهه گرفتند. (w. w. wdwelle. de/Persian)
در سال 1972 تصاویر تکان دهنده، و معروف یک دختر برهنه و گریان ویتنامی که از بمب های ناپالم جان سالم به در برده بود، انتشار یافت و یک سال بعد سرانجام تمام نیروهای آمریکایی از ویتنام عقب نشینی کردند.
شرکت هیل و نولتون( Hill & Nolton) که در حوزه تبلیغات رسانه ای فعالیت می کند، با سفارش حاکمان برکنار شده کویتی، در جریان تهاجم عراق به کویت (جنگ خلیج فارس1991) دختر14ساله سفیرکویت درآمریکا را به گونه ای تعلیم داد تا با گریه و زاری در برابر نمایندگان کنگره آمریکا، مشاهدات عینی خود را از جنایات سربازان عراقی به هنگام کشتار نوزادان تازه متولد شده در بیمارستان های کویت، به خاطر تاراج دستگاههای آنکوباتور را بازگو نماید. این اظهارات زمینه را برای آمادگی افکار عمومی برای دخالت آمریکا در کویت فراهم ساخت، حال آنکه این دختر در زمان تجاوز عراق اصلاً در کویت نبوده است.
با گذشت 2 سال از حوادث یازده سپتامبر، دو سوم مردم آمریکا هنوز بر این باورند که صدام حسین در این حوادث نقش داشته است. این در حالی است که هیچ مدرک و شاهدی بر این ادعا، از سوی رهبران واشنگتن ارائه نشده است. باید بپرسیم که رسانه ها تا چه حد در القاء این باور غلط در ذهن مردم آمریکا مقصر بوده اند؟
شواهد بسیاری وجود دارد که مؤید تأثیرات غیر قابل انکار رسانه ها در مدیریت و شکل دهی افکار عمومی است. دقیقاً به همین دلیل است که مارشال مک لوهان می گوید: «جنگ هایی که در آینده رخ خواهند داد به وسیله تسلیحات جنگی و در میدان های نبرد نخواهند بود، بلکه این جنگ ها به دلیل تصوراتی رخ خواهد داد که رسانه های جمعی به مردم القاء می کنند.
رسانه ها در تولید، کنترل و مهار بحرانها نقش کلیدی ایفا میکنند. اغلب جنگهایی که آمریکا در چند دهه اخیر وارد شده در پی بحرانهای دیپلماتیکی بوده که منشأ رسانه ای داشته وغالبا حقیقت آن نیز باثبات نرسیده ویا خلاف آن بعدها مورد اعتراف واقع شده است.
رسانه ها به شیوه های گوناگون می کوشند فضای ذهنی گروههای هدف را در جهت اهداف وخواسته های حاکمان شکل دهند. هدف ومخاطب اینگونه برنامه ریزیها الزاما مردم کشورهای بیگانه یا نیروهای دشمن نیست ومردم کشور خودی نیز بعنوان هدف این فعالیتها قرار داده می شوند.
رضایت، همراهی، ودفاع از سیاستهای حاکمان و سیاستگذاران جنگ نرم، نتایج مطلوب چنین طرحریزی هایی است. امروزه رسانه ها علاوه بر نقشی که در مقاطع مختلف با تأثیرگذاری سریع دراستحصال شرائط مطلوب واقناع جمعی ایفأ می کنند با برنامه های بلند مدت و استراتژی های کلان کارکردی نوین با عنوان « تولید رضایت» برای خود ایجاد کرده اند.
در این روش بجای آنکه توان رسانه ها برای اقناع افکار عمومی صرف شود. در طولانی مدت، داده های ذهنی مخاطبین را بگونه ای مدیریت می نمایند که رفتار سیاستمداران در بحرانها دقیقامطلوب نظر آنان باشد. این روش گر چه زمان بیشتری را می طلبد ولی نتایج بهتر و پایدارتری را در بر دارد.
یکی ازشیوه های معمول برای حصول چنین نتایجی استفاده از روشها وابزار تبلیغی است. مفهوم تبلیغات از ریشه لاتین propagane گرفته شده واز نظر لغوی به معنای«پخش کردن»، «منتشر ساختن» وچیزی را شناساندن است. در تبلیغات سعی بر این است که یک عقیده ویک کردار به طور منظم وجهت دار قبولانده شود. در این روش از ضرورت جلب بیشترین حد افکار عمومی به نفع خود وکاربرد وسایل فنی در اقناع جمعی از طریق محاسبات عقلانی وبا استفاده از دستاوردهای علمی، دانش اجتماعی وروانی به منزله دو پدیده مهم که به تبلیغات اهمیت ویژه بخشیده اند، یاد می شود.
موارد مهم مشهود در امر تبلیغی عبارتند از:
1- ابزار: سخن، چاپ، تصویر، نمایش ونمادها
2- ابزارفنی: مطبوعات، رادیو، تلویزیون، آگهی، اینترنت، و سایروسایل ارتباط جمعی
3- ابزار انسانی: بیانات رهبران، سخنوران، سیاستمداران، هواداران، تظاهرات وراهپیمائیها
4- محتوا ومضامین: ایدئولوژی، شعارها، ارائه اطلاعات با مقاصد خاص، اخبار نادرست، دروغ و دستیازی به اسطوره ها ونمادها
5- اهداف مورد نظر: اطاعت کور کورانه، انقیاد در برابر هر گونه خود کامگی، ضد تبلیغ، الحاق بی قید وشرط، میهن دوستی ووفاداری به حکومت و... (ضِیایی پرور، ص39)
تغییر هنجارها یکی دیگر از شیوه هایی است که ابزار رسانه ای را بمنظور تأمین اهداف مورد نظر به کار می گیرد.
در برخی مواقع کشور های سلطه جو برای حاکمیت در جوامع هدف، بجای تحمیل ارزشهای مطلوب خود می کوشند از طریق رسانه ها و اقدامات فرهنگی، نظام هنجاری گروه هدف را بسمت مطلوب خود تغییر دهند. ایجاد تغییر در این حوزه زمینه را برای تغییر ارزشها و هنجارها در جوامع هدف مطابق با نظام مطلوب جریان سلطه فراهم می سازد.
تغییر در علائق جوانان، مدلهای پوشش و آرایش، ادبیات و منابع مطالعاتی، نحوه صرف اوقات فراقت، رواج مکتبهای خاص هنری، تغییر در موسیقی رایج، گسست و بیگانگی با سنتهای فرهنگی و فرهنگ سنتی در بین نسل جوان و از هم پاشیدگی نظام اجتماعی از آثار تغییر در نظام ارزشی جوامع محسوب می شود.
هویت ملی، دینی و اجتماعی ملتها از جمله کانون هایی است که مورد هدف فعالیتهای رسانه ای قرار می گیرد. استقرار نظم نوین جهانی در گرو همسان سازی و پذیرش هویت جهانی است. تمامی مؤلفه های هویت ملی در چنین رویکردی مورد حمله واقع می شوند. تاریخ، زبان، فرهنگ، سنن و علائق قومی و مذهبی ملتها کم رنگ می شود و بجای آن فرهنگی جهانی حاکمیت می یابد.
منش ملی و آرمان اجتماعی ملتها ی هدف از بین میرود و رفتار و کنش جهانی و یکسان جایگزین آن می گردد. آثار چنین تحولاتی را به عینه درکشور خودمان و کشورهای همجوار و منطقه شاهد هستیم. موسیقی عربی، هندی، ترکی و سایر ملل و اقوام در حال تحول و یکرنگی است.
نوع پوشش رایج در بین جوانان از الگوهای خاص غربی طبعیت می کند. جوانان کتابهای رمان نویسندگان مشهور غربی را می خوانند، سینما و شبکه های ماهواره ای در تغییرو تحول الگوهای شخصیتی جوانان به ایفای نقش می پردازند. بیش از یک میلیارد هندی در معرض تحولاتی فرهنگی است که شبکه های ماهواره ای استار تی وی مستقر در هنگ کنگ مروج آن هستند. (مولانا، ص237)
برنامه های موزیکال شبکه (M. T. V) آمریکا بین 271 میلیون خانواده دنیا و در 71 کشور پخش می شود. (مولانا، ص214)
بیش از 32 رادیو به زبان فارسی برای ایرانیان برنامه تولید و پخش می کنند. شمار شبکه های تلویزیونی ماهواره ای مستقر در آمریکا به بیش از 15 کانال می رسد که برای جمعیت فارسی زبانان مقیم آمریکا، ایران، تاجیکستان، افغانستان و اروپا برنامه پخش می کنند. شبکه هایی چون:
- تلویزیون رنگارنگ(Rang-A-Rang TV NY)
- تلویزیون ملی(Meli TV)
- تلویزیون پارس(Pars TV)
- تلویزیون بین المللی آپادانا(Appadana International)
- تلویزیون ملی ایرانیان((NITV)National Iranian NI TV)
- کانال یک(Channel one)
- شبکه خبری فارسی((PNN)-Persian News Network)
- تلویزیون آزادی(Azadi TV)
- تلویزیون تپش(Tapesh TV)
- شبکه تلویزیونی ایران(Iran TV Network)
- جام جم بین المللی(Jaam-e jam International)
- تلویزیون امید ایران(Iran-e-omid)
- شبکه جهانی فارسی(World net Persian TV)
- تلویزیون صدای آمریکا(Voice of America TV)
- تلویزیون(IPN) (ضِیایی پرور، ص272)
با حمایت کنگره آمریکا و با اختصاص بودجه های کلان در حال ترویج فرهنگ غربی و آمریکایی در بین مردم کشورمان هستند.
انحصار رسانه ها:
قرن بیستم با عناوینی چون عصر اطلاعات(Information Age)، عصر ارتباطات (Communcation Age)، عصر حاکمیت جریان آزاد اطلاعات(Free Flow of Information) و همانند آن یا دوران تله دموکراسی و یا دیالوگ جهانی ملل شناخته می شود. هزاران عنوان مجله وروزنامه منتشرمی شود، خبرگزاریهای بزرگ و کوچک بی شماری کار انتشار خبر را بر عهده دارند. سایتها و وبلاگهای خبری نیز به طرز گسترده اخبار و اطلاعات را منتشر می کنند. بنظر می رسد هیچ خبری دور از اذهان عمومی و پوشیده نماند. تنوع و کثرت اطلاعات، امکان کتمان اخبار و یا تحریف واقعیات را دشوار می نمایاند.
اما با نگاهی به استیلای جریان سلطه(Main Stream)بر جهان رسانه ای و انحصار حاکم در این حوزه به نتایجی غیر از آنچه ذکر شد خواهیم رسید.
بررسی جریان حاکم بر فضای رسانه ای جهان نمایانگر حاکمیت استبداد اطلاعاتی (Pespotism Information) توسط صهیونیسم یهودی بر آن است.
انحصار رسانه ای، صبغه یهودی مالکان و حاکمان رسانه ها و ارتباط جریان نو محافظه کاران(Neo Conservatism) با مدیریت رسانه ای جهان، موضوعاتی هستند که به آنها اشاره می کنیم.
1700روزنامه و11000مجله فقط در آمریکا منتشر می شود 9000 ایستگاه رادیویی و 1000 ایستگاه تلویزیونی به کار تولید برنامه مشغولند و بیش از 2500 بنگاه عظیم، انتشار کتاب را بر عهده دارند. این تعداد رسانه دیداری شنیداری و مکتوب اگر در سال 1984 توسط 50 مالک بزرگ اداره می شد امروز تنها 10 غول رسانه ای بر این فضا حکومت می کنند. (w. w. w. bashgah. net)
در آمریکا عملاً 5 شرکت عظیم رسانه ای کار تهیه و پخش اخبار ملی و بین المللی را انجام می دهند که عبارتند از« ABS، CBS، NBC، CNN، Fox News».
«لیونارد کل دنسون» «لیون هس»و«اوره ارلیک» مدیران شبکه CBS.
«ویلیام پلی»، «جیمز رسن فیلد» و«دیوید فرچز» مدیران شبکه CBS.
«آلفرد سیلورمن»، «ایرون لجی لستین»، «ریچارد سالانت» و«ریون فرانک» از NBC همگی یهودی هستند. ( ضِیایی پرور. ص73)
گروه رسانه ای(Donrey media) به تنهایی 54 روزنامه را در مالکیت خود دارد. (ضِیایی پرور. ص40)
برادران(نیو هاوس) یهودی چندین روزنامه اخبار صبح همچنین هانس ویل آلاباما، تایمز و روزنامه پست هرالد، بیرمنگام آلابامور و از روزنامه های عصر روزنامه ریجستر، یونیون ماساچست اسپرینگ فیلد، پست استاندارد، نیویورک سراکوس و هرالد جونان همچنین 12 ایستگاه تلویزیونی و 187 ایستگاه تلویزیون کابلی را در اختیار دارند. مجموعاً 54 عنوان روزنامه و نشریه در اختیار برادران(نیو هاوس) قرار دارد که برخی با تیراژ 22 میلیون نسخه در هفته منتشر می شوند.
خانواده«سولز براگر»یهودی امپراطوری تایمز را اداره می کنند. روزنامه ای که در سال 1896 توسط(آدلف اوش) یهودی تأسیس شد و در سال 1993 توسط این خانواده خریداری شد. (w. w. w. bashgah. net)
این خانواده مالکیت 18 روزنامه دیگر، 12 مجله با تیراژ قریب 5 میلیون نسخه 7 ایستگاه رادیو تلویزیونی 1سیستم تلویزیون کابلی و 3 شرکت انتشاراتی کتاب را در اختیار دارند. آنها یک سوم مالکیت هرالدتریبون را نیز در اختیار دارند. (ضِیایی پرور. ص75)
خانواده هرست: این خانواده دارای بنگاه انتشاراتی هرست در بورلی هیلز کالیفرنیا و صاحب روزنامه هایی مانند نیویورک جرنال آمریکن، آمریکن ویکلی، لس انجلس ایونینگ هرالد اکسپرس و، لس انجلس هرالد اگزامینر هستند. ( ضِیایی پرور. ص145)
روبرت مورداک یهودی مالک نیوز گروپ و فکس نیوز، فاکس و کمپانی قرن بیستم است. هفته نامه ویکلی استاندارد نیز متعلق به گروه اوست. که توسط ویلیام کریستول پسر ایروینگ کریستول اداره می شود.
مورداک بیش از هر ناشر دیگری در جهان روزنامه منتشر میکند. دو سوم مجموع تیراژ روزنامههای استرالیا، تقریباً نیمی از تیراژ روزنامههای نیوزلند و یک سوم تیراژ روزنامههای انگلیس توسط مورداک منتشر میشوند. شرکت «نیوز کورپوریشن لیمیتد» که بهاوتعلق دارد از لحاظ قلمرو جغرافیایی یکی از بزرگترین غولهای جهان محسوب میشود.
نشریاتی مانندروزنامه شیکاگو سان تایمز، روزنامه بوستون هرالد، روزنامه سان آنتونیونیوزلند، اکسپرس، مجله نیویورک، هفته نامه هوستون کامیونیتی، صدای دهکده، استار، کیو ومجله کیو در آمریکا منتشر می شوند.
در انگلستان روز نامه نیوز او ورلد، سان، نیوز اینتر نشنال، تایمز، هفته نامه ساندی تایمز، تایمز لیتراری ساپلمنت، تایمز ادیو کیشنال ساپلیمنت، تایمز هایرادیو کیشن ساپلیمنت و مجله سیتی هگزین ودر زلاند نو 6 روزنامه ودر استرالیا روزنامه های مورنینگ استار، ساندی تلگراف، میرور، ساندی، ساندیسان، استرالیان، ساندی فیل، ساندی تایمز، مجله تی وی 1، نیوآی ریا، مجله نیوز لیمتد گروپ و چندین مؤسسه مطبوعاتی، کاغذ سازی، چاپ، ضبط وانتشار فیلم ومؤسسات اقتصادی در زمینه های انرژی وحمل ونقل همگی متعلق به مورداک یهودی است. (ضیایی پرور، ص144)
روزنامه وال استریت ژورنال پرتیراژترین روزنامه آمریکایی با 2/5 میلیون نسخه در روز تحت حاکمیت «داوجونز و پیترکن» یهودی است که 24 روزنامه دیگر را نیز تحت مالکیت خود دارند.
روزنامه دیلی نیوز را«استار لییچر» بنیانگذاری کرد و هم اکنون «ماکس ول» سرپرستی می کند، آنها هر دو یهودی هستند.
(سان تایم) یهودی روزنامه نیویورک پست را بنیانگذاری کرده که امروزه با تیراژ یک میلیون نسخه در روز منتشر می شود.
روزنامه واشنگتن پست نیز تحت رهبری 3 یهودی به نامهای پیتر کالیف، استیون هافنبرگ و آبراهام هیرشفلد قرار دارد. مالک اصلی و رئیس هیأت مدیره واشنگتن پست یعنی«کاترین گرام» ملکه سیاسی و مطبوعاتی آمریکا نیز خود یک یهودی است. روزنامه صدای دهکده تحت مالکیت لئونارد استرن یهودی و Worldreportو US. News نیز تحت رهبری زورکرین یهودی قرار دارد. (قادری نجف آبادی، 1382)
خبرگزاری رویتر، توسط ژولیس رویتر یهودی پایه گذاری گردیده و مجله مشهور(نشنال جئوگرافیک) نیز از دیر باز در دست یهودیان بوده است.
شرکت سینمایی فاکس با مالکیت ویلیام فاکس، شرکت گلدن با ساموئل گلدن و شرکت منزو با مدیریت لوئیس مایر و شرکت پارامونت با هادکتسون همگی تحت مدیریت یهودیان قرار دارند. شرکتهای میاکون و کانن نیز تحت مالکیت(مناخیم گولان ) یهودی قرار دارند.
«وارین هنری فیلیپس» رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت«داو جونز» که مالکیت «وال استریت ژورنال» و 20 روزنامه و مجله هفتگی دیگر را در اختیار دارد نیز خود یک یهودی است.
مجلات خبری
در آمریکاسه مجله خبری هفتگی از اهمیت و اعتبار بیشتری برخوردارند.
1- تایم 2- نیوزویک 3- اخبار آمریکا و گزارشات جهان. .
1- تایم: توسط شرکت تایم منتشر می شود و بیشترین تیراژ یعنی 3 /4 میلیون نسخه را دارد. تا اواخر سال 1977 سردبیر مجله «هنری گرون والد» بود که بعدها در سال 1979 ارتقای مقام پیدا کرد و سردبیر شرکت انتشاراتی تایم گردید. وی نیز یک یهودی است.
2- نیوزویک: 9/2 میلیون نسخه تیراژ دارد و متعلق به شرکت واشنگتن پست است. سردبیر این مجله«لیتر بر منس ئین» است که یک یهودی می باشد.
3- اخبارآمریکاو گزارشات جهان: این مجله، نسبت به دو مجله دیگر محافظه کار تر و حاوی مطالب بیشتری در زمینه بازرگانی و تجاری است. تیراژی معادل 4 /2 میلیون نسخه در هفته دارد و سردبیر آن«ماروین ستون»می باشد که او نیز یک یهودی است.
(ضِیایی پرور. ص75. 76)
رسانه های زیر نظر روبرت مرداک یهودی ترویج اندیشه های نو محافظه کاران را بصورت عامه فهم بر عهده دارند. هفته نامه ویکلی استاندارد، توسط ویلیام کریستول از چهره های برجسته محافظه کاری اداره می شود و نشریه نشنال ریوویو کمانتری، نیوریپابلیک نیز مدافع اندیشه ها و سیاستهای نئوکان ها در حوزه رسانه اند.
ابزارهای نوین رسانه ای
دنیای مجازی در حال شکل گیری است و این دنیای مجازی فرهنگ مجازی را نیز تولید می کند. اینترنت پدیده جدید دنیای ارتباطات است که با خود ابزار گوناگون را برای ارتباط، تعامل و تبادل فرهنگی و یا تهاجم و سیطره فرهنگی بهمراه آورده است
سایتهای خبری، وبلاگهای خبری و تحلیلی، گروههای اینترنتی، فضاهای گفتگوی مجازی(چت رومها) و حلقه های آشنایان همچون اورکات و یاهو 360درجه و مانند اینها هر کدام فضایی مجازی را ایجاد می کنند که در آن تبادل اخبار و اطلاعات صورت می گیرد. سایتهای بسیاری به علت ارائه اخبار واطلاعات خاص شهرت جهانی یافته اند و وبلاگهای متعددی به مدد اطلاع رسانی در حوزه جنگ مخاطبین میلیونی پیدا کرده اند.
جهانی سازی یا آمریکایی کردن جهان از طریق اشاعه فرهنگ آمریکایی بوسیله این ابزار جدید پیگیری می شود و افکار عمومی آماج اخبار، اطلاعات و تحلیلهای سیاسی است که سایتهای مشهور و پرآوازه منتشر می کنند.
البته هراز چندگاه حرکتهایی برخلاف روند جهانی سازی و جنگ طلبی شکل می گیرند و مورد استقبال مخاطبین نیز واقع می شوند اما عملاً حجم آنها در برابر نوع اول بسیار کم و ناچیز است.
از نکات قابل توجه در رسانه های دیجیتالی مسئله مخاطبین خاصی است که این رسانه ها به تولید محتوا برای آنان می پردازند. اغلب مراجعین به سایتها و وبلاگها وسایر امکانات اینترنتی از اقشار متوسط به بالا وتحصیل کرده وبه نوعی گروههای مرجع در سطح جامعه اندکه دارای حوزه تأثیر گذاری وسیع ودر خور توجهی هستند.
علاوه برفیلم وسینما که نسل جوان و عامه مردم را مخاطب خود ساخته اند، کارتون ها و بازیهای رایانه ای نیز، ابزار رسانه ای پر نفوذی هستند که کودکان و نوجوانان، مخاطبین پر وپا قرص آنها به شمار می روند. این موضوع از نظرکارشناسان رسانه ای وبرنامه ریزان جنگ رسانه ای بدور نیست.
آنان می دانند که کودکان امروز مدیران فردای جوامع هستندواگر بتوان در نگرش آنان به مسائل پیرامونی وشکل دهی هویت وشخصیت آنان بگونه ای مؤثر عمل کرد، زمینه برای مدیریت انگاره های ذهنی در جوامع هدف مهیا گردیده است.
بازیهایی همچون طوفان صحرا(Desert strom) بازگشت به قلعه ولفنشتاین (Return to costle wolfenstein) یا ارتش آمریکا (America sarmy)یا (Iran assualt)(حمله به تأسیسات هسته ای ایران) ومانندآنهامی کوشند با قراردادن بازی کننده درجبهه خودی بعنوان یک سربازآمریکایی اورا در موضع دفاع از منافع آمریکا قرار داده وبا مفهوم سازی، تصورات ویژه ای را در مورد دشمن القاء نمایند.
در برخی از این بازیها چهره پوشیده نیروهای دشمن که گاها با چفیه های عربی پوشیده است، مفاهیم معنی داری را در پس کلمه تروریست القاء می کنند. وقتی کشتن این سربازان مجازی تنها راه ارتقاء به سطوح بالاتر بازیهاست؛ مقابله عینی و واقعی با هر مخالفی که عنوان تروریست به او اطلاق شود با زمینه مناسب فکری و ذهنی مواجه خواهد بود.
گروههای مجازی و حلقه های دوستی با هویت های مجازی نیز از دیگر زمینه هایی است که در سرتاسر دنیا وهمچنین کشور ما فضای جدیدی برای کار فرهنگی و رسانه ای ایجاد کرده است. اعلامیه های حمایت یا مخالفت با موضوعات، اتفاقات ویا جریانات سیاسی خاص در بین اعضای این گروهها که گاه بیش از پنجاه هزار نفر عضو دارند (در ایران) منتشر می شود. بعضی از این ڼbr>
نکته : جنگ رسانه ای، افکار عمومی، هویت ملی، هویت جهانی، انحصار رسانه ای
سرزمین هایی با مرزهای شیشه ای (نقدی بر امپریالیسم رسانه ای)
نویسنده: مهدی علیخانی
چکیده: امروز به صراحت می توان گفت: تقریبا همه شبکه های تلویزیونی _ ماهواره ای و کابلی امریکا که در خارج از خاک امریکا نیز مخاطبین بسیاری دارند را یکی از شش غول رسانه ای اداره می کنند، باور کردن این موضوع مشکل است که همه اخبار و اطلاعات و برنامه های سرگرمی مردم امریکا و قشر عظیمی از مردم جهان تنها از طریق این رسانه های انحصاری تأمین می شود.
شتاب روزافزون و سرگیجه آور رسانه ها برای فتح بازارهای تازه، به تهاجمی مدرن برای آنچه می توانیم آن را "امپریالیسم رسانه ای در مستعمراتی با مرزهای شیشه ای" بخوانیم، منتهی می شود، که حوزه نفوذ آن هر لحظه با گسترش تکنولوژی و علوم ارتباطات، افزایش می یابد. در چنین کلونی هایی که مرزبندی ها ماهوی و غیر محسوس (شیشه ای) است، رسانه های مدرن بجای کشورها و دولت ها به کنترل بازار می پردازند و با تسلط بر سلیقه های مردم، می توانند جهت گیری های بازار را به سود خود تغییر دهند. این مقاله به بررسی این موضوع می پردازد.
امپریالیسم رسانه ای را بی تردید باید شکل مدرنی از امپریالیسم قلمداد کرد که شاکله ها و بنیان های آن در دهه 1950، مشخصا در آلمان غربی و پشت دروازه های کمونیسم در بحبوحه جنگ سرد توسط ایالات متحده بنا شد.
امریکا با افراشتن آنتن های متعدد رادیویی و تلویزیونی در شهر برلین، در قلب میهن سرخ کمونیستی رسوخ می کرد، بدون اینکه نیازی به مداخله نظامی داشته باشد و این پیشروی تا به آنجا ادامه یافت که پس از گذشت دو دهه، در اواخر دهه هفتاد میلادی، در مسکو نیز می شد شعبه هایی از مک دونالد و مرغ کنتاکی را براحتی پیدا کرد که مشتریان در آنجا با ولع به صرف غذا همراه با نوشیدنی هایی چون کوکاکولا بودند.
نگارنده این سطور از آنجایی که براین باور است که موتور محرک و اجتناب ناپذیر امپریالیسم در یکایک دوره های تاریخی، مؤلفه های اقتصادی بوده اند و این شاخصه ها در برهه هایی با عواملی پیش برنده و تشدید کننده همچون ناسیونالیسم و نژادپرستی نیز همراه بوده، در رویارویی با اهداف امپریالیسم رسانه ای نیز نقش پارامترهای اقتصادی را تعیین کننده می پندارد.
با اندک تأملی بر نحوه اعمال سیاست های جهانی سازی در دو دهه آخر قرن ببیستم، گرایش ناگزیر کمپانی های انحصاری سرمایه داری برای یافتن بازاراهای تازه و تولید بیشتر را بخوبی می توان مشاهده کرد. گرایش هایی که مشخصا سرمایه داری و (سیاست های اقتصادی نو) به آن دامن می زنند و تلاش می کنند تا یک فرهنگ عمومی جهانی برای یکسان سازی مشتریان خود به وجود آورند.
دراین راستا به نظر می رسد تا زمانی که پشتیبانی اقتصادی اصلی این بازار جهانی توسط رسانه ها صورت می گیرد، ابزار رسانه های جهانی، بزرگ ترین منبع جلب مشتری باشند.
بنابراین شتاب روزافزون و سرگیجه آور رسانه ها برای فتح بازارهای تازه، به تهاجمی مدرن برای آنچه می توانیم آن را "امپریالیسم رسانه ای در مستعمراتی با مرزهای شیشه ای" بخوانیم، منتهی می شود، که حوزه نفوذ آن هر لحظه با گسترش تکنولوژی و علوم ارتباطات، افزایش می یابد.
در چنین کلونی هایی که مرزبندی ها ماهوی و غیر محسوس (شیشه ای) است، رسانه های مدرن بجای کشورها و دولت ها به کنترل بازار می پردازند و با تسلط بر سلیقه های مردم، می توانند جهت گیری های بازار را به سود خود تغییر دهند.
شاید برای بسیاری از مردم پذیرش این امر سخت باشد که رسانه های سلطه جو، نگرش های ما را آنچنان که بازار اقتضا می کند شکل می دهند، ولی واقعیت چنین است!
امپریالیسم رسانه ای در گستره جهانی
به نظر می رسد که همه انواع رسانه ها، از تلویزیون و سینما گرفته تا موسیقی و مطبوعات، تحت کنترل چند انحصار جهانی هستند.
سونی، کمپانی الکترونیک ژاپنی، مالک سی بی اس رکوردز ( (C.B.Sو کلمبیا پیکچر (C.P) شده است .
دیزنی، مالک (A.B.C) شبکه تلویزیونی و ماهواره ای سراسر امریکا است. شش کمپانی ضبط موسیقی هفتاد و پنج درصد از انحصار محصولات موسیقی در جهان را در دست دارند. هفت کمپانی عمده تولید فیلم در امریکا کنترل بیشتر تولیدات سینمایی و انحصار پخش آنها را در جهان در دست دارند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 45 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله سلطه رسانه ها