چکیده
سودآوری، رویا و آرزوی تمامی شرکتها ومدیران است، اما مانعی بزرگ به نام هزینهها، میتواند آنها را دستنیافتنی کند. همان مقدار که صاحبان شرکتها به هزینهها حساسیت نشان میدهند، مشتریان نیز احساس مشابه نسبت به واژه "قیمت "دارند. در دنیای کسب و کار، هرچه شرایط رقابتیتر میشود، اهمیت مسائلی نظیر کیفیت، قیمت و زمان تحویل، بهشدت افزایش مییابد. با توجه به اهمیت قیمت گذاری محصولات برای شرکتها و رضایت مندی مشتریان از یک سو و بقاء شرکتها در رقابت جهانی ، استفاده ار تکنیکهای نوین هزینه یابی را برای شرکتها ملزم ساخته است که از حیث اهمیت در این مقاله به سه نوع از این تکنیکهای نوین هزینه یابی که شامل: هزینهیابی برمبنای فعالیت (ABC) هزینهیابی برمبنای هدف (TC)، هزینهیابی کایزن می باشند اشاره می شود .
هزینه یابی برمبنای فعالیت از این باور سرچشمه می گیرد که محصولات، فعالیتها را مصرف می کنند وفعالیتها منابع را. در این روش، هزینه ها به فعالیتها تخصیص می یابد و سپس هزینه های تخصیص یافته به فعالیتها، برمبنای استفاده هریک از محصولات از فعالیتها، به محصولات تخصیص داده می شود . هزینه یابی هدف یک ابزار راهبردی قوی است که سازمان را همزمان قادر به یافتن سه بعد،کیفیت، هزینه و زمان می کند. و هزینه ها را قبل از وقوع کنترل می کند. همچنین هزینه یابی هدف فرهنگی را مقدور می دارد که به مشتری ارزش می دهد. و همه فعالیتهای هزینه یابی هدف را نیازهای مشتریان هدایت میکند. هزینه یابی کایزنی یعنی حفظ سطوح هزینه فعلی برای تولید محصولات در جریان ساخت و انجام کار سیستماتیک برای کاهش مستمر هزینه ها تا سطح مطلوب و هدف آن پیگیری سرسختانة فعالیتهای کاهش هزینه در تمام مراحل ساخت و به منظور کمک به حداقل کردن فاصلة بین سود هدف و سود تخمینی است.
واژه های کلیدی : هزینه یابی ، بهای تمام شده ، سودآوری ، رضایت مشتریان
مقدمه
با گسترش روزافزون مباحث مربوط به سازمان تجارت جهانی و پیوستن تدریجی کشورها مختلف به این سازمان لزوم توجه به تکنیکهای مدیریت هزینه بیش از پیش احساس می شود. کشورهایی که به این پیمان می پیوندند به دنبال ساز و کارها و ابزارهایی هستند که بتوانند به دوام و بقاء اقتصادی آنها در بازار پر رقابت جهانی کمک کنند و بتوانند پیش از ورود به این رقابت همه جانبه، قابلیت های مناسب و آمادگی لازم را کسب نمایند. در بازار یک پارچه دنیای آینده، کسانی قادر به رقابت هستند و می توانند به دوام و بقاء واحد های تجاری خود امیدوار باشند که بتوانند کالاهایی با مزایای رقابتی ، تولید و به بازار عرضه کنند. عرضه کنندگانی که بتوانند محصولاتی را با کیفیت و کارکرد مشابه اما با قیمت های پایین تر به بازار ارائه کنند، گوی سبقت را از دیگر رقبا خواهند ربود و سهم خود را در بازار افزایش خواهند داد[3] . سودآوری، رویا و آرزوی تمامی شرکتها ومدیران است، اما مانعی بزرگ به نام هزینهها، میتواند آنها را دستنیافتنی کند. وقتی نمودارها، نشانگر روند صعودی هزینههای سازمان هستند، نه تنها نشان میدهند که سلامت سازمان در خطر است بلکه زنگ خطر را برای مدیران به صدا درمیآورند. هزینه، برای مدیران و سهامداران، واژهای دوستداشتنی نیست. همان مقدار که صاحبان شرکتها به هزینهها حساسیت نشان میدهند، مشتریان نیز احساس مشابه نسبت به واژه "قیمت "دارند. در دنیای کسب و کار، هرچه شرایط رقابتیتر میشود، اهمیت مسائلی نظیر کیفیت، قیمت و زمان تحویل، بهشدت افزایش مییابد. مهمترین تکنیک هایی که می توانند مؤسسات را در این راه کمک کنند سیستم های هزینه یابی هدف ، هزینه یابی بر مبانی فعالیت و کایزن می باشند.
هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر تکنیک های هزینه یابی در موفقیت شرکتها در عرصه رقابت جهانی می باشد. زیرا در بازر جهانی تنها شرکتهایی می توانند در عرصه رقابت باقی بمانند و به فعالیت خود ادامه بدهند که بتوانند محصولاتی تولید کنند که ضمن داشتن کیفیت و کارکرد مناسب و قابل رقابت با رقبا، بهای تمام شده کم تری داشته باشد. در مورد هر یک از تکنیک های هزینه یابی فوق تحقیقات زیادی انجام شده و مقالات زیادی به رشته تحریر درآمده که از جمله :
دستگیروعرب یار محمدی (1384) با بررسی موانع بکارگیری هزینه یابی هدف در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در تهران به این نتیجه رسیدند که شرکتهایی می توانند در عرصه رقابت باقی بمانند که بتوانند محصولاتی را تولید کنند که ضمن داشتن کیفیت مناسب ، بهای تمام شده کم تری داشته باشند. و همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهدکه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هیچ یک ار عناصر هزینه یابی هدف اجرا نمی شود[3].
شالچی (1385) با بررسی و طراحی الگوی بهای تمام شده خدمات بانکی به روش ABC در بانک مسکن به این نتیجه رسیده که محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول و خدمات، نیازمند اطلاعاتی است که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت به مراتب بهتر از سیستم های سنتی حسابداری مدیریت فراهم می آورد و همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد که بدلیل فقدان یک سیستم بهای تمام شده مناسب، بهای تمام شده خدمات بانکی دقیقاً برآورد نمی شود [5]. خوش طینت و جامعی (1380)با بررسی هزینه یابی هدف، شناخت، کاربرد و ضرورت بکارگیری آن به نتیجه رسیدند که مکانیزم هزینه یابی هدف در فضای رقابتی کاربرد دارد و وجود بازار رقابت برای کسب قیمت به منظور رسیدن به هزینه و سود هدف الزامی است[2].
هزینه یابی هدف
هزینه یابی هدف یک تکنیک مدیریت هزینه است که به طور عمده تمرکز خود را بر مدیریت هزینه محصولات آتی تولیدی معطوف می کند. در هزینه یابی هدف نگرش این است که چون پس از طراحی یک محصول بخش عمده ای از هزینه های آن تعهد می شود، کاهش هزینه امکان پذیر نیست مگر با طراحی مجدد محصول. در این تکنیک قبل از مرحله طراحی به مدیریت هزینه توجه می شود تا محصولی با بهای تمام شده از پیش تعیین شده تولید تا سود مورد نظر مدیریت تأمین شود. هزینه یابی هدف یک تکنیک تعیین و اندازه گیری بهای تمام شده نیست ، بلکه یک برنامه جامع کاهش هزینه است که حتی قبل از اولین مراحل تولید یک محصول است. هزینه یابی هدف به دنبال شناسایی هزینه های تولید یک محصول پیشنهادی است، تا وقتی محصول به فروش می رسد سود دلخواه و مورد نظر ایجاد کند. در سیستم های رایج، یک محصول پس از طراحی و تولید، هزینه یابی شده و پس از تعیین بهای تمام شده آن، سود مورد نظر به آن افزوده و با قیمت تعیین شده به بازار عرضه می شود. اما در دنیای پررقابت آینده، تولید کننده نمی تواند بدون لحاظ نمودن بهایی که مشتری حاضر به پرداخت است به تولید و عرضه محصول بپردازد. هزینه یابی هدف یک مهندسی معکوس است که در ابتدای مراحل طراحی محصول نتایج احتمالی را با تحقیقات بازار پیش بینی کرده و سعی دارد محصولی با بهای تمام شده مشخص که هم تأمین کننده سود مورد نظر مدیریت و هم تأمین کننده نیازهای مشتری(از لحاظ قیمت، کیفیت و کارکرد) باشد را ارائه کند. لذا باید هزینه ها و بهای تمام شده را به سطحی رساند که با فرض قیمت از پیش تعیین شده فروش و حداقل سود انتظاری، هزینه ها از سطح و میزان پیش بینی شده فزونی نباید. آنچه کار مدیریت بنگاه را در این معامله دشوارتر می سازد. این است که کاهش و کنترل هزینه ها باید با حفظ و حتی گاهی ارتقاء کیفیت نیز همراه باشد. به همین لحاظ می گویند، هزینه یابی هدف بخشی از فرآیند مدیریت جامع برای بقاء سازمان در محیط رقابت فزاینده است[3].
معادله سود و هزینه را به طور ساده میتوان به صورت «سود برابر است با قیمت فروش منهای هزینهها» بیان کرد.
هزینهها- قیمت = سود
در تفکر هزینهیابی سنتی، پس از محاسبه هزینههای تولید، سود مورد انتظار به آنها اضافه شده و قیمت فروش تعیین میشود.
مثلا، اگر هزینه کالایی 1000 واحد پولی است و شرکت بخواهد 20 درصد سود حاصل کند، قیمت فروش آن را 1200 واحد پولی تعیین خواهد کرد. در دیدگاه هزینهیابی برمبنای هدف، شرایط به گونهای دیگر است. در این تفکر، فلسفه مدیریت برهزینه حاکم است. در شرایط رقابتی، یک شرکت نمیتواند قیمت تعیین کند بلکه قیمت برای او تعیین میشود. بنابراین در معادله بالا، قیمت در دست شرکت نیست و ازمیان سه متغیر سود، قیمت و هزینه، تنها دو متغیر سود و هزینه باقی میماند. بنابراین، شرکت باید بتواند با یافتن راهکاری میان سود وهزینه، توازن لازم را برقرار کند. حال اگر شرکت سود هدف خود را X تعریف کند، حداکثر هزینهای که میتواند متحمل شود، برابر است با: (سود هدف- قیمت رقابتی= هزینه هدف) ، این دیدگاه، چیزی نیست جز هزینهیابی هدف [1].
با مرور تحقیقات و مقالات مختلف در زمینه هزینه یابی هدف مشخص گردید شش اصول عمده هزینه یابی هدف عبارتند از :
1- هزینه یابی قیمت بازار 2- تمرکز بر مشتری
3- تمرکز بر فرآیند طراحی 4- عملکرد متقابل
5- زنجیره ارزش 6- هزینه یابی بر مبانی فعالیت
1- هزینه یابی قیمت بازار: شدت رقابت، بیان کننده میزان توجهی است که واحد اقتصادی در فرآیند هزینه یابی بر مبنای هدف باید به آن بپردازد. با انتقال فشار رقابتی، به طراحان محصول و تهیه کنندگان قطعات. احتمال واقع شدن محصول جدید در اقدام به تولید آن در منطقه بقا افزایش می یابد. در سیستم هزینه یابی هدف برای بدست آوردن هدفهای هزینه، قیمت بازار به کار گرفته می شود. و هزینه های هدف با استفاده از فرمول زیر محاسبه می گردد[2]. حاشیه فروش مطلوب – قیمت بازار = هزینه هدف
2- تمرکز بر مشتری: توجه به نیاز مشتری و در نظر گرفتن وضعیت شرکت از نظر رقابتی امری ضروری است در هزینه یابی هدف یکی از رویکردها این است که طراحان به تشریح نیازها و خواسته های مشتری در خصوص کیفیت قیمت و زمان به طور همزمان در تصمیمات محصول و فرآیند می پردازد. کیفیت محصول و بهبود کارکرد تنها در صورتی امکان پذیر است که[2]:
محصولات، انتظارات مشتری را برآورد سازد.
مشتریان حاضر باشند بابت آن محصول، پولی بپردازند .
سهم بازار یا حجم فروش افزایش یابد.
3- تمرکز برفرآیند طراحی:
در سیستمهای هزینه یابی هدف هزینه ها قبل از وقوع مورد نظارت و کنترل قرار می گیرند.
سیستم هزینه یابی هدف مهندسان تولید را به اثر هزینه محصول، فناوری و طرح فرآیند تولید و چالشهایی که در این زمینه وجود دارد متوجه می سازد.
سیستمهای هزینه یابی هدف موجب می شود وظایف مشترک کلیه بخشهای شرکت در زمان طراحی مورد تحلیل و آزمون قرار گیرد. در نتیجه تغییرات مهندسی یا مراحل تولید قبل از رسیدن محصول به مرحله تولید. انجام می شود.
در سیستم هزینه یابی هدف مهندسی همزمان محصولات و مراحل تولید (به جای مهندسی ترتیبی) باعث کاهش دوره زمانی تولید می شود. زیرا امکانی را فراهم می آورد تا برای هر مشکلی بتوان قبل از شروع تولید راه حلی ارائه کرد[1] .
4- عملکرد متقابل: در سیستم هزینه یابی هدف گروههای عملیاتی و تولید را اعضای بخش طراحی و مهندسی تولید، خط تولید، فروش و بازار یابی، واحد تدارکات، دایره حسابداری صنعتی، دایره خدمات و پشتیبانی تشکیل می دهد و از افراد خارج سازمان، از قبیل تأمین کنندگان قطعات، مشتریان، فروشندگان، توزیع کنندگان، ارائه کنندگان خدمات و عرضه کنندگان مواد اولیه نیز بهره گرفته می شود. مسئولیت این گروهها از مرحله طراحی اولیه محصول شروع و تا تولید ادامه می یابد. عملکرد متقابل می تواند زمان عرضه محصول را کاهش دهد[2].
5- زنجیره ارزش: تمامی عناصر زنجیره ارزش از قبیل تأمین کنندگان قطعات، فروشندگان، توزیع کنندگان و ارائه کنندگان خدمات در هزینه یابی هدف مدنظر قرار می گیرد. هزینه یابی هدف تلاشهای مربوط به کاهش هزینه را از طریق ایجاد یک رابطه همکاری با اعضای خارج از سازمان بر سراسر زنجیره ارزش انجام می دهد. هزینه یابی هدف بر اساس منافع دراز مدت و متقابل تولید کنندگان و سایر عناصر زنجیره ارزش طراحی می شود[2].
6- هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC)
در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970، برخی نویسندگان حسابداری به رابطه بین فعالیت و هزینه اشاره نمودند. اما در دهه 1980 به دنبال انعکاس ضعف ها و نارسایی های سیستم های رایج حسابداری در ارائه اطلاعات دقیق هزینه، توجه جدی در محافل دانشگاهی و حرفه ای به این رابطه بیشتر جلب گردید. این توجه عمدتاً براساس پیدایش سه سازه اصلی به شرح زیر بود:
سازه اول تغییر نوینی بود که در دنیا جهت معرفی تکنولوژی مدرن، مکانیزم های تولیدی جدید در کشورهای مختلف بویژه در ژاپن و ... رخ داد.
سازه دوم این بود که در دهه 1980 فلسفه فکری بسیاری از مدیران شرکت ها دستخوش تغییرات عمده گردید و علاوه بر سود آوری، رقابت در سطح جهانی، افزایش رضایت مشتریان، تأکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها نیز جزو اهداف اصلی مدیران قرار گرفت.
سازه سوم این بود که عده ای از نویسندگان حسابداری به تشریح فضای جدید تولید، نقشهای گوناگون تکنولوژی و دیدگاههای جدید مدیران پرداختند. نویسندگان مذکور ادعا کردند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیست بلکه استفاده از اطلاعات حاصل از آنها سبب گمراهی و تصمیم گیری های نادرست مدیران می شود. به دنبال آن، این نویسندگان اقدام به معرفی سیستم جدید تحت عنوان «هزینه یابی بر مبنای فعالیت» نمودند[5].
نیاز به اطلاعات عملیاتی در مورد هزینه ها، مقدمه ظهور سیستم دوبعدی ABC را فراهم آورد. این نگرش جدید مشخصاً به منظور ارائه اطلاعات مفید جهت دستیابی به اهداف اصلاحی در داخل و خارج از سازمان پدید آمد. این سیستم دارای دو دیدگاه اساسی می باشند. دیدگاه اول بیانگر تخصیص هزینه ها از منابع به فعالیت ها و از فعالیتها به اهداف (موضوع) هزینه (شامل مشتریان و محصولات) می باشد. اطلاعات فراهم شده در این بخش پشتیبان تصمیمات کلیدی سازمان مانند قیمت گذاری، تعیین ترکیب محصول تأمین منابع و تعیین الویت هایی برای اقدامات اصلاحی است. دیدگاه دوم پاسخگوی نیاز سازمان به اطلاعاتی درباره عوامل موثر بر فعالیتهاست. به عبارت دیگر چه عواملی باعث انجام کارها می شوند و چگونه می توان این فعالیتها را به نحو مطلوب انجام داد. چنین اطلاعاتی به سازمان کمک می کند تا علاوه بر بهبود عملکرد خود، ارزش دریافتی توسط مشتریان را نیز اصلاح نماید[5].
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی محصولات و اصول اساسی هزینه یابی هدف می باشد که نیازهایی از قبیل محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول، بهبود فرایند تولید، حذف فعالیت های زائد، شناخت محرک های هزینه، برنامه ریزی عملیات و تعیین راهبردهای تجاری را برای واحد اقتصادی برآورده می سازد. این سیستم به جای پرداختن به نشانه و معلول، علت ایجاد هزینه و تولید را کالبدشکافی می کند و اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی، متقاضی و حتی ارزش افزوده نباشد، زمینه حذف، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می کند[5].
در ادبیات حسابداری تعاریف مختلفی از هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارائه شده است.
• می هر و دیکین معتقدند : «هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک روش هزینه یابی است که بهای تمام شده محصولات را از جمع هزینه فعالیتهایی که منجر به ساخت محصول می شوند بدست می آورد».
• هیلتون می نویسد: «هزینه یابی بر مبنای فعالیت روشی است که در آن هزینه ها بر مبنای نسبت سهم فعالیتهای صرف شده بوسیله هر محصول، از یک مخزن هزینه به محصولات مختلف تخصیص داده می شود» [6].
هزینه یابی مبتنی بر فعالیت از این باور سرچشمه می گیرد که محصولات، فعالیتها را مصرف می کنند وفعالیتها منابع را. در این روش، هزینه ها به فعالیتها تخصیص می یابد و سپس هزینه های تخصیص یافته به فعالیتها، برمبنای استفاده هریک از محصولات از فعالیتها، به محصولات تخصیص داده می شود .در واقع، هزینه یابی مبتنی بر فعالیت، شیوه ای است که براساس آن، هزینه محصول به عنوان جمع هزینه فعالیتهایی که به خاطر ساخت آن محصول انجام میشود، به دست میآید[7].
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 12 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله تکنیکهای نوین هزینه یابی : هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، هدف و کایزن