اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تعلیم و تربیت کودکان

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله تعلیم و تربیت کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
وکذلک خلقنا کم امه وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس و تکون الرسول علیکم شهیدا
و همچنین شما مسلمین به آیین اسلام هدایت کردیم و نیز شما را به تربیت نیکو و اخلاق معتدل آراستیم ، تا گواه مردم باشید تا نیکی و درستی را سایر ملل از شما بیاموزند چنانچه پیامبر را گواه شما کردیم .
از بهترین مسائل زندگی انسان مسدله تربیت است که پایه و اساس شخصیت حقیقی و حقوقی آدمی می باشد .
شکل گیری هویت انسانی در پرتو تربیت سالم و صحیح و هماهنگ با سرشت و فطرت اوست و این مهم امکان ندارد مگر اینکه به هسته مرکزی و خمیر مایه اصلی نظام تربیتی ، یعنی خانواده ، توجه ویژه مبذول شود .
خانواده که بستر رویش و گهواره پرورش تمام هویت و ساختمان وجودی انسان است ارکان اصلی و سنگ بنای آن را زن و شوهر تشکیل می دهند که هر یک لباس آسایش و آرامش همدیگر هستند و به تعبیر رسا و گویای صحیفه همیشه نورانی قرآن ، مایه مودت و رحمت یکدیگرند .
در سایه این لطف بیکران الهی و ایجاد این لطف و انس و عشق است که شاهد رویش
غنچه ها و دسته گلهای همیشه سبز و با طراوت و شاداب زندگی خواهیم بود .
آن آرامش و سکینه حاصل نمی شود مگر اینکه فضای حاکم و روابط زوجین عشق و رحمت و مودت باشد و همه آفات زندگی از سرزمین کوچک خانواده ریشه کن شده و راه را برای رویش این گلهای پاک فراهم و هموار کردد .
این مهربانی و الفت و این انس و رحمت و رأفت همان گهواره و آغوش مهری است که با
زمزمه های حیات بخش خود ، آهنگ روح نوازش کودکانی پرورش خواهد داد که نوید حرکت و پویایی جامعه انسانی و امید فردای روشن و نورانی است .
دین مقدس اسلام که خاتم همه ادیان است و کتاب مقدسش که جامع تمام مایحتاج تربیتی و هدایتی است ، برخلاف همه مکاتب مدعی تعلیم و تربیت ، هسته مرکزی تربیت را قبل از به وجود آمدن انسانها ( قبل از ازدواج ) می داند و برای تربیت مراحلی قائل است که اگر والدین بر اساس آن مراحل تنظیم شده گام وردارند ، و گام به گام همراه دستورات دقیق تربیتی آن حرکت نمایند ، انسانهایی به جامعه تحویل خواهند داد که مایه فخر و مباهات انسانیت باشند .
اسلام عزیز ابزارها ، و شیوه های بسیار زیبایی برای مسئله مهم تربیت پیشنهاد می کند که امروزه با آخرین دستاوردهای نوین بشری در زمینه تربیت نه تنها مخالف نیست ، بلکه از یک استحکام و نورانیت خاصی برخوردار است و این مایه بسی افتخار و خوشبختی است که نظام ما در فضای اسلامی شدن تنفس می کند و مدال افتخاری است به گردن خانواده ها .

 


چکیده
ذکر و یاد خدا را راه تحقیق تربیت اسلامی
تحقیق تربیت اسلامی در سایه ارتباط با خداوند امکان پذیر است محور برنامه ریزی تربیتی می بایستی ذکر و یاد خالق یگانه باشد ذکر نور است و استمرار ذکر نورانیت می آورد.( همه مربیان الهی در تلاش بودند تا بین بندگان و پروردگار ارتباط برقرار نمایند. و هر کس این پیام را دریافت نمود ابتدا)
هرکه نورانی شود مجذوب پروردگارمی گردد سپس طعم محبت و عشق را خواهد چشید. و این نهایت کمال است. آنچه که در تربیت اسلامی برای تحقق آن باید تلاش کنیم.
نورانیت فراگیران و ایجاد محبت و عشق پروردگار در قلوب آنها می باشد.در این راه هنر مدیریت ما می بایستی تحقق این هدف باشد زیرا هر که محبوب او خداوند گردید از فساد و تباهی می گریزد و خداوند او را از هر گونه انحراف و انحطاطی حفظ می کند زیرا او بهترین هادی و رفیق است.

مفهوم تربیت :
تربیت به معنای پرورش دادن و پروراندن است و پروراندن هر چیزی به کمال رساندن آن است و تمام قابلیتها در آن شکوفا گردد .
بنابر این معنا ، پرورش دادن گیاهان برای رسیدن به رشد مطلوب ، نوعی تربیت محسوب
می شود .
تربیت انسان پرورش دادن جسم و روح او است به گونه ای که به کمال شایسته خود برسد . به عبارت دیگر تربیت در انسان به معنای فراهم آوردن زمینه رشد و پرورش استعدادهای درونی و قوای جسمانی و روانی او برای وصول به کمال مطلوب است .
این کار در واقع عملی است آگاهانه با هدف رشد دادن ، ساختن ، دگرگون کردن و شکوفا نمودن استعدادهای مادر زادی شود.
هر مکتبی بر اساس هدفی که طرح تربیتی مخصوصی را دنبال می کند و بر اساس اغراض و هدفهای خود انسان را برای وصول به آن اهداف در خدمت می گیرند .
از این رو تعریف تربیت در اصطلاح هر مکتبی از دیدگاه آن مکتب نسبت به انسان است .
مکتبهایی که طرح ترکیبی دارند به خاطر عدم شناخت ابعاد مختلف آدمی به تمام استعدادهای او توجهی نکرده ، بلکه منکر عمق و وسعت ابعاد وجودی انسان هستند تنها مکتب اسلام است که جنبه ها و ابعاد و استعدادهای گوناگون انسان توجه کامل نموده است.
تربیت در دیدگاه اسلام ایجاد زمینه رشد در جنبه های مختلف ، عقلی ، فکری ، اعتقادی اخلاقی ، عاطفی ، روانی ، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی و ارائه راه درست ایدیشیدن، نیکو زیستن به گونه ای که آدمی را از مرحله حیوانیت به مرتبه کامل انسانی برساند، می باشد.
به بیان دیگر تربیت ، به معنای فراهم آوردن زمینه فکری برای به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای آدمی و تعدیل غرایض در جهت رساندن انسان به هدف نهایی خود که مقام قرب خداوند و خلیفه الهی است می باشد.
نظرات تربیتی اسلام محدود به رفتار شخصی انسان در زندگی نیست بلکه جمیع مسائل فردی و اجتماعی را بر اساس فطرت و ارزشهای واقعی انسان مد نظر دارد و برای تمام ابعاد پیچیده او که روان شناسان غرب به جهت عدم آگاهی به حقیقت انسان از آن تفره رفته در چهار چوب فرامین الهی طرح و برنامه عملی دارد و تنها به فرضیه و تئوری قناعت نکرده بلکه با ارائه الگو او را در راه کمال و تعالی خود یاری کرده ، راه او را هموار و تسهیل می نماید .
اما در روانشناسی تربیتی غرب تنها بر پایه رفتار انسان و بر اساس تجربه کند و کاو می شود .
روانشناسان غربی رفتار انسان را از دوره جنینی برسی و ریشه آن را با متدد های تجربی و عملی تحقیق کرده و تئوری های خود را در آزمایشگاههای روانی مورد تحقیق و آزمایش قرار میدهند .
ولی نتیجه اکثر آزمایشها با شخصیت حقیقی انسان سازگار نیست زیرا شخصیت والای انسان در محیط تحقیقاتی روانشناسی و تربیتی غرب تنذل کرده و به جهت تلقی نادرست آنان از انسان به عنوان حیوانی تکامل یافته ، شرافت آدمی و ارزشهای متعالی او نادیده گرفته می شود.

 

تربیت و شناخت
پی گیری و دنبال کردن هر هدفی بر دو رکن اساسی استوار است :آگاهی و اطمینان از وجود آن، و دیگری ، امکان دسترسی و باور آن .البته این مساله در امور مادی محسوس تر است .
مثلا برای استخراج یک گنج نهفته و پنهان دو چیز لازم وضروری است :اول اینکه باید خارجا گنجی وجود داشته و انسان ازوجود آن آگاه و مطمئن باشد .
دوم ، دسترسی به آن را در حیطه قدرت خویش دانسته ، تحصیل آن را بور نموده و برای خود امکان پذیر بداند .
این مطلب عینا در مورد احیاء استعدادهای درونی و تربیت انسان قابل انطباق است .کسی که از وجود چنین استعدادهای سرشار خدادادی در نفس و جان خود و فرزند خویش آگاه نیست و به این ارزش واقعی واقف نگشته و از ذخایر و سرمایه های نهانی نهفته در خود و فرزندش خبر نداشته باشد ، هرگز برای احیاء آن استعدادهای پنهان و تربیت نفس خویش یا فرزندش کمر همت نبسته و سختی های آن را متحمل نشده و قیام نخواهد کرد .
همچنین کسی که خود را از تربیت خویش و احیاء توان و سرمایه های عظیم بالقوه الهی نهفته درخود– عاجز می پندارد و هرگز قدمی در راه این امرخطیر برنخواهد داشت .
از این روست که مربیان آگاه و اساتید بزرگ اخلاق ، قبل از هرگونه اقدامی جهت تربیت افراد ،آنان را از ارزش بزرگ انسان و سرمایه های بسیار ارزشمند انسانی واقف و آگاه نموده ،مشعل توکل و امید را در نفس پیروان خویش شعله ور می سازند.
رها کردن نیروها و استعدادهای درونی و معطل گذاردن آنها ، و عدم تلاش و کوشش درراه باورکردن آنها–که به منزله خاموش نمودن چراغ سعادت وحرکت درجهت سقوط در ورطه رذائل اخلاقی است – و نیز بسیاری ازانحرافات و گرایش های باطل و مبتلا شدن به انواع هلاکت ها و آلودگی در واقع از عدم شناخت ارزش واقعی انسان سرچشمه می گیرد . و از همین جا به ریشه طفره رفتن و شانه خالی کردن بسیاری از افراد – از زیر بار مسئولیت بزرگ تربیت نفس و تهذیب اخلاق خود – پی می بریم . چه آنکه عاقلی تن به نابودی اشیای قیمتی خود نملی دهد ، چون ارزش آن را می داند .
مولای تربیت یافتگان مکتب ادب و اخلاق چنین می فرمایند :
(( من لم یعرف نفسه بعدعن سبیل النجاه و خبط فی الضلال و الجهالات .1
هرکه نفس خویش را نشناسد(و به ارزش والای آن پی نبرد ) از راه سعادت و رستگاری دور افتاده و به بی راهه گمراهی و نادانی فرو خوده افتاده .
و نیز فرموده اند :
(( من عرف شرف معناه صانه عن دناه شهوته وزور مناه )) 1
کسی که گوهر انسانی و شرافت باطنی خود را بشناسند ،خویشتن را از پستی شهوات و آرزوهای باطلش محفوظ خواهد داشت .
تربیت برای همه 869*
اسلام جمیع افراد بشر- با وجود انواع ویژگی ها و خصایص وراثتی و با هرگونه سرشت وطبیعت وخلق و خوی ، و رشد یافته در هر محیط و شرایطی - خداپرستی و فراگیری سجایای اخلاقی و روش های پاک عملی قرار میدهد ،تا با آموزش و پرورش متناسب با برنامه های مقدس الهی به حیات انسانی زنده گردیده و ذخایر مقدسی که در باطن او به ودیعت گذاشته شده، از قوه به فعلیت در آید .
پیشتر یادآور شدیم که اگر همه وراثت ها قطعی و غیر قابل تغییر بود ، وتمام صفات ناپسند و خلقیات والدین درسرنوشت اولاد تاثیری حتمی و غیر قابل تغییر داشت، قیام انبیاء الهی و تعالیم ادیان آسمانی و کوشش مصلحان و آموزگاران تعلیم و تربیت بی فایده و لغو می بود.

 

آغاز تربیت
اگرچه تربیت به ظاهر از بدو تولد آغاز می شود، ولی با در نظر داشتن تاثیر جنبه های وراثتی در تربیت، زمینه آن سال ها قبل از تولد فرزند ، و در واقع به هنگام انتخاب همسر فراهم می گردد .
از این رو شارع مقدس در مورد انتخاب همسری شایسته عنایتی خاص مبذول فرموده که ان شاء الله این بحث را تفصیلا در آینده مطرح خواهیم کرد.
تربیت در سنین اولیه زندگی نیز دارای ارزش و اهمیت خاصی است ، زیرا علاوه براینکه کودکان نوعا دراین دوران پیوسته با پدر و مادر مانوس هستند،روحیه تاثیر پذیری در آنها نیز بیشتر می باشد .
از این رو پیش ازآنکه دشمنان وگمراهان وبدخواهان فرزندان ما را با بدآموزی و برنامه های سوء خودگمراه نمایند،باید ازهمان اوان کودکی مراقب آنها بوده ، در تربیت آنان کوشا باشیم.
فرزندی که درخردسالی تربیت نشود، امکان اصلاح و تربیت او درآینده اندک و تاثیر گذاری بر او دشوار می شود .
بنابراین ،سهل انگاری در امر تربیت در این سال ها زیان فراوانی را به همراه خواهد داش .هرگز نباید امر تربیت فرزندان را به حساب اینکه هنوز خردسال هستند ونمی فهمند به تاخیر انداخت ، زیرا روح پذیرش از آغاز تولد در آنها پدید می آید .

 


تربیت مداوم
جهان هستی مجموعه ای است از موجودات و مخلوقات ، از جماد و نبات و حیوان و انسان و دریائی است از شور و جاذبه و حرکت و عشق و محبت و هرگز آنی از این تکاپو و جنب و جوش دائمی باز نمی ایستد.
توقف درعالم وجود به مثابه مقابله با سیر تکاملی عامل خلقت .و برابر با نابودی و درهم کوبیده شدن همه نیروها و استعدادهای و قابلیت های انسانی دراین جهان پرتلاطم است.
و تعلیم و تربیت به معنای حرکت در جهت تعالی و همسویی با سیر تکاملی همه موجودات عالم هستی است .
از نظر اسلام ، از آنجا که تعلیم و تربیت ، امری است هم جهت و منطبق با فطرت انسانی ،و عملی است همگام با حرکت عمومی جهان خلقت ، این وظیفه بزرگ همواره در طول حیات دامنگیر هر انسانی است و آدمی در تمام مراحل زندگی و دوران عمر موظف است که در جهت شکوفائی استعدادهای خود گام بردارد .
به حکم عقل نیز مادامی که انسان از محیط خود تاثیر پذیر است و اجزای بدن او از هم گسسته نشده، و بین فرد و جامعه ارتباط برقرار است ، باید تربیت ادامه یابد و آدمی نمی تواند .در هیچ مرحله ای خود را از آن بی نیاز بپندارد . مشاهده تحت تاثیر قرار گرفتن افراد بزرگسال و سالخورده از عوامل محیطی و. رنگ گرفتن آنان از دیگران دلیل روشنی است بر لزوم استمرار تربیت در تمام دوران حیات .
مسئولیت و تعهد دائمی افراد نسبت به یکدیگر و در زمینه بهسازی محیط زندگی ،عمومیت تحصیل دانش و فرهنگ در تمام سنین ، وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در تمام دوران زندگی ، همه حاکی از لزوم تربیت به عنوان یک مسئولیت همیشگی است.
منشاء سعادت و شقاوت : وظایف مسئولیتهایی الهی پدران و مادر در تربیت فرزند یکسان است –اعمال، اخلاقیات وگفتار و کردار و پندار پدران و مادران ، منشاخوشبختی وسعادت ویا بدبختی وشقاوت فرزندان آنان خواهدبود. همانگونه که به اراده خالق و توانا ساختمان بدنی هر فرزندی از مجموع دو سلول تناسلی والدین او بوجود می آید شخصیت و روحیات او نیز نتیجه رفتار والدین اوست حکیمان گفته اند.((از کوزه برون همان تراود که در اوست این معنای جمله امیرالمومنان امام علی (ع) است. کل اناء یتفنخ بمافیه .زین العابدین و سید الساجدین امام علی بن حسین (ع) در رساله حقوق برخی از وظایف پدران را بر می شمارد: و اما حق فرزندت بر تو این است که بدانی او از توبه وجود آمده است و او را از خودت بدانی و بدانی که سرنوشت خوب و بدش در آینده به دست تو می باشد و تو در قبال وظایف خود مسئول هستی که او را خوب تربیت کنی و به پروردگار عزیز و بزرگ و مومن و آشنایش نمایی و او را در راه اطاعت خداوند کمک کنی و بدانی که نیکی به او پاداش خواهی داشت و در بدی به او جریمه و تنبیه خواهی شد.

 

تجلی صفات والدین:
مادران باید مقام و مسئولیت و عضویت خود را نشناسند و بدانند که سعادت و شقاوت نوزادان رابطه مستقیم با سلول و رحم و زمان آبستنی نحوه غذا خوردن و آشامیدن و رفتار و کردار و حتی افکار آنان دارد قال رسول الله التقی من شقی فی بطن امه و السعیدمن تسعه فی بطن امه این حدیث با عبارتهای مختلف در اکثر کتب آمده و حتی بعضی از بزرگان را دچار حیرت و سرگردانی نموده است .البته با الهام از آیات الهی در روایات معصومین (ع) سرگردانی و حیرتی برقرارنخواهد ماند.
برای جلوگیری وجود فرزندان بیچاره و بدبخت و فاسد مادر برای رعایت وراثتهای نامطلوب ازجنون وحماقت وانحراف اسلام عزیز در تمام مراحل فرمانهایی داده است مادری که در خانواده ای کینه توز خشمناک برآشفته و برافروخته وبدخواه و بدبین حسود و خیانتگر و بد پیله و ... . پرورش یافته فرزندانی با همین صفات بد از او به عمل خواهد آمد و در دامن مادری صالح و پاکدل و با تقوا و خوش بین و شجاع و سخی ومهربان و باوفا و با صفا و خیرخواه طبعا فرزندانی با همین روحیات و اخلاقیت و در نتیجه، خوشبخت سعادتمند پرورش خواهد یافت . پیامبر اکرم (ص) فرموده است. انظر فی ای شیء تضع ولدک فان العرق دساس بدانید نطفه خود را در چه محل مستفر می نمایند.تا این که فرزندان شما وارث صفات بد خانوادگی مادرشان نشوند .
اسلام درباره خوردن و خوابیدن و فکر کردن مادران آبستن نیز سفارش بسیار فرموده است .

 

تربیت اطفال از دیدگاه این سینا
- ابوعلی سینا ، دانشمند برجسته ایرانی نکات نغزی درباره تربیت فرزند نوشته است که به برخی از آن نکات اشاره می کنیم بر والدین واجب است که به تربیت واخلاق متعادل و طبیعی کودکان توجهات خاصی داشته باشند آنان باید دقت کنند که خشم یا ترس بسیار نگرانی های زیان آور و یا بد خواهی و.... عارض طفل نشود.
والدین باید بدانند کودک به چه چیزی اشتها دارد و از چه چیزهایی بدش می آید و با مراقب والدین کودک خوش اخلاقی عادت می کند. و خوب بودن اخلاق عادت و ملکه او می شود و نیز از لحاظ بدتی و جسمانی سالم می ماند. اخلاق بد سرچشمه اقسام ناراحتیهای بدنی و مزاجی است لذا هر عادت بد در طفل پیدا شود علتش بدی مزاج یکی از اعضاء است مثلا خشم موجب تب و گرمی و اندوه سبب خشکی حتمی است. برای حفظ تعادل و بسط اخلاقیات خوب در اطفال باید به سلامتی جسم و جانشان با هم و یکی رسیدگی کرد و همین که طفل به شش سالگی باید او را به تدریج برای درس خواندن و آموزگار دیدن آماده کنند.

 

وظیفه ها و تعهدها
: اسلام برای تربیت فرزندان ،وظایف مهمی به عهده پدر و مادر در اطرافیان و معلمان و متصدیان امور تربیتی گذاشته است .یکی از حقوق فرزندان بر والدین غیر از انتخاب نام نیکو و یاد دان قرآن و نوشتن تربیت درست است . امیر مومنان (ع) فرمود : بهترین و میراثی که پدران می توانند به فرزندان خود بدهند ادب و تربیت صحیح است. هر نوزادی با فطرت دینی متولد می شود و پدر و مادر نباید او را منحرف نمایند . زیرا پیامبر بر خاتم فرمود. هر نوزادی با فطرت مذهبی به دنیا می آمد و پدر و مادرانند که او را به آیین یهودیت و نصرانیت می کشانند .از همان دوران طفولیت باید فرزندان را به روش دینی و بر اساس علوم دینی تربیت و تعلیم کرد . والدین باید دقت کنندکه شخصیت اطفال رعایت گردد و اگر به مقتضای سنین طفولیت ، اشتباهی داشته باشند نباید در حضور همگان تذکر داده شود یادآوری نیز باید فوری باشد . زیرا اگر تاخیر داشته باشد.نتیجه مطلوب نمی دهد تذکر باید فی المجلس و فوری و در تنهایی و یا با اشاره و کنایه انجام شود .
تا دیگران متوجه نشوند وگرنه شخصیت دقیق و ظریف و رقیق اطفال جریحه دار می گردد و به جای تربیت صحیح ، نتیجه نامطلوب و غلط حاصل خواهد شد.

 


ایجاد عشق در کودک
حضرت مجتبی (ع) روزی فرزندان خود و فرزندان برادر خود را دعوت کرده و به آنان فرمود همه شما کودکان اجتماع امروز هستید و امید می رود که بزرگان اجتماع فردا باشید ، دانش بیاموزید و در کسب علم کوشش کنید . و هر کدام که حافظه قوی ندارید و نمی توانید در مجلس درس مطالب استد را ضبط کنید آنها را بنویسید و نوشته ها را در منزل نگاهداری نمایید. در موقع لزوم مراجعه کنید. در این حدیث امام مجتبی (ع) برای اینکه عشق به تحصیل را در فرزندان و برادر زادگان خود ایجاد نماید و آنانرا با دلگرمی و نشاط کسب علم وادار کند از سرمایه فطری جهت ذات و ترقی خواهی آنان استفاده نموده و بدون توسل ترساندن و شلاق و مجازات به آنها فهماند که درس خواندن امروز راه وصول به عز و بزرگی فرد است . روشی که در این حدیث بکار رفته در جهان امروز بهترین ارزنده ترین سبک در اساس تعلیم و تربیت است. یکی از اساسترین شروط تعالی و تکامل برای کودکان و بزرگسالان آزادی محیط زندگیست در شرایط زورگویی و تجاوز در محیط کسب به استبداد و خفقان در جاییکه باشی به جای امید و ظلم بجای عدل ،خودسری به جای قانون و ترس به جای آرامش خاطر بر مردم حاکم باشد . قطعا امید تعالی و تکامل حقیقی درآنجا وجود ندارد.

 

پرورش در محیط مساعد:
خانواده کانون پرورش کودک است ومملکت محیط پرورش بزرگسالان . بدون تردید شرط اول پرورش صحیح و احیاء استعدادهای مختلف محیط مناسب و شرایط مساعد است .هرخانواده ای که قادر نیست برنامه تربیتی حضرت مجتبی (ع) را در مورد فرزندان خود اعمال نماید. و هر پدری نمی تواند با آن زبان که امام مجتبی (ع) بیان فرموده اند با کودکان خود سخن بگوید. این طرز گفتار شایسته خاندانیست که اساس آن بر پایه فضیلیت و آزادگی استوار باشد.

 

چند اصل مهم دربارة تربیت
اصل اول:
توجه به حس عزت طلبی فرزند
اولین و مهمترین نیاز روحی و روانی هر انسان عزت و کرامت نفس است که امری فطری است .
پدران و مادران و مربیان باید به گونه ای با کودکان رفتار کنند که این فطرتکه خداوند متعال در وجود انسان قرار داده است احیاء و فرزند به عزت نفس دسترسی پیدا کند .
برای اینکه فرزندانمان را به عزت و کرامت برسانیم باید خط عزت را بیابیم تا ازاین رهگذر راه رسیدن به رشد و کمال را برای آنها تسهیل نماییم .
ارضاء این نیاز فطری موجب احساس خوشایندی از توانایی ها و احساس لیاقت در فرد می گردد وزمینه شکوفایی استعدادها و رشد شخصیت را فراهم می آورد .
رسالت تعلیم و تربیت در جامعه نیز چیزی جز احیاء و تقویت عزت کرامت نفس انسانها نبوده ونیست چنانکه پیامبر بزرگوار اسلام (ص) فرموده اند :
((انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ))
اصل بعثت پیامبران برای احیاء کرامت و شخصیت انسان ها بوده است . پیامبران مبعوث شدند تا انسان با کرامت و کریم بسازند و انسان کریم و با کرامت انسانی است که عزف نفس دارد و از صفات زشت و پست گریزان است .

خداوند در قرآن کریم می فرمایند :
((ان کان یرید العزه فلله العزه جمیعا )) (فاطر 10)
انسان هایی که خواهان عزت هستند بدانند تمامی عزت از آن خداست .این بدان معنا است که انسان اگر بدنبال عزت و کرامت و شخصیت و آبرو و بزرگی و بزرگواری می گردد باید دل به خدا ببند و از دیگر چیزها روی گردان شود تنها راه رسیدن به عزت و کرامت این است که انسان به منبع و سرچشمه و تمام و کمال عزت گره بخورد و غیر از این راهی نیست دنبال همین آیه اضافه می کند که:
((ایبتغون عندهم العزه ))
آیا عزت را نزد پول و مقام و .... می جوئید ؟
بسیار در اشتباهند زیرا (( فان العزه الله جمعیا )) .
عزت همه اش در خا جمع است .
پس اگر طالب عزت هستید باید خدایی و خداگونه شوید .
برای اینکه فرزند به کرامت و عزت واقعی برسد باید دست او را گرفت و در دست خدا قرار داد ، باید دل و تمام وجود او را به خدا گره زد و گام اول در این امر نماز است بچه ها را باید با نماز آشنا کرد و او را نماز خوان کرد ، باید او را متقی و پاکدامن و درستکار و صادق تربیت کرد. باید به او اخلاق خوب ، صله رحم ، احترام به دیگران و ... را یاد داد و.....

 


اصل دوم
آموزش نماز
چرا نماز ؟زیرا ((لا بذکر الله تطمئن القلوب ))
دل آرام گیرد به یاد خدای
نماز همان چیزی است که امروز گمشده جامعه بشری است، اینهمه اضطراب ،دلهره ، تشویش و سرگردانی ،جنگ و درگیری و...... همه و هم بخاطر این است که بشر راه رسید به آرامش را نیافته است و تا با نماز آشتی برقرار نشود، تا انسان ها به نماز متوسل نشوند ، تا طعم خوشایند ،ناب و دوست داشتنی و آرامش بخش نماز را بشر نچشد به آرامش دست نخواهد یافت نماز همان گمشده انسان امروز است و ای کاش .....
حضرت علی (ع) فرمودند :
علمو صبیانکم الصلاه
نماز را به فرزندانتان بیاموزید .
این تکلیف پدر و مادر است که به فرزندش نماز بیاموزد و او را امر به نماز کنداما نه اینکه با ترشروئی و داد و بیداد و تحقیرو.. فرزند را به نماز وا دارد ، نماز باید برای کودک خوشایند و دوست داشتنی و آرام بخش باشد. مبادا در هنگامی که بچه ای سستی را یافت آیا ما در این رابطه بد عمل کرده ایم ؟ آیا به او بی توجهی نموده ایم؟یا او را در صف نماز جماعت مورد لطف قرار نداده ایم؟و یا ......
شاید هم در دوره هائی از رشد قرار دارد که سستی و بی حالی مقتضای طبیعت این سن است مثلا در دوران نوجوانی سستی و تنبلی و به بیرون آمدن ازرختخواب چیزی کاملا طبیعی است وازطرفی فرزند فرمان پذیر نیز نیست، در این دوره سنی باید بجای امر از طرق سوال ،استدلال و.... وارد شد .
بزرگی می گفت وقتی می خواهم صبح نوجوانم را برای نماز از خواب بیدار کنم آرام آرام می روم و ملحفه یا پتویا چیزی را که روی اوست کنار می کشم تا چشمانش را باز کند ، آن موقع سلام می کنم و می پرسم ، پدرجان می خواهی نماز بخوانی ؟
او می گوید بله می خواهم ،بعد می گویم دستت را بده ، دست او را می گیرم و او را کمک می کنم تا از رختخواب بیرون بیاید، نرمش به دست های او می دهم و می گویم التماس دعا.
پس بلند شو نماز بخوان ، دستوری برخورد کردن ، اینجا نتیجه بخش نیست .
البته باید کودک را از دوران خردسالی با نماز آشنا و به آن ترغیب نمود پیامبر (ص) فرمودند :
مروا صبیانکم بالصلوه اذا بلغو سبعا
فرزندان خود را هنگامی که به هفت سالگی رسیدند( برای تمرین ) امر به نماز کنید .
و در قرآن کریم می خوانیم :
ومن اعرض عن ذکری فان له معیشتنا ضنکا
کسیکه از ذکر و یاد من (خدا) روی گرداند پس به درستیکه زندگی برای او تنگ (تلخ) می گردد. این تنگی زندگی می تواند بد خلقی و خستگی روحی باشد،می تواند بهم ریختن کانون خانواده باشد ، می تواند اضطراب باشد عمی تواند نگرانی های بی جا دنیوی باشد ، می تواند غصه های گذشته باشد ، می تواند ترس از آینده باشد و.......

 


اصل سوم
آموزش زندگی و علوم مورد نیاز
قال علی (ع) التعلم فی الصغر کاالنقش علی الحجر.
یادگیری در دوران خردسالی همچون نقش بر روی سنگ پایدار خواهد ماند .
این آموزش همه جانبه است والدین باید کودک را با خوردن غذا ،طرز پوشیدن لباس، رعایت بهداشت فردی و اجتماعی ، احترام کردن به دیگران ، شیوه های ارتباط با دوستان همسال ، شیوه های مطالعه و آنچه را که نیاز امروز و فردای آنها است آشنا نموده و به او آموزش دهند آنچه فرزند در کودکی می آموزد چراغ راه او در بزرگسالی است، فرزند در دوران خردسالی بسان دوربینی است که از آنچه می بیند و می‌شنود، آنچه اطراف او اتفقا می افتد را با تیزبینی کامل و دقیق فیلمبرداری می کند و این فیلم را در دوران بزرگسالی به نمایش می گذارد پدر و مادر باید به شدت مراقب گفتار ، کردار و رفتار خود باشند همه گفته ها و اعمال والدین الگو برای فرزند است و از این گفتار و اعمال آموزش می بیند .
وظیفه والدین این است که به فرزندشان آنچه را نیازمند است آموزش دهند و به فرزند بیاموزند تا توانایی ها و استعدادهای خود را در انجام امور مربوط به خود به محک آزمایش بگذارد تا خود طعم شکست و پیروزی را بچشد لکن برای بیرون آمدن از مشکلات باید به او آموزش بدهند برای آموزش فرزند علاوه بر آموزش های مستقیم باید از روشها و ابزارهای غیر مستقیم استفاده شود در این راستا باید برای کودک کتاب های خوب و مفید تهیه و برایش خوانده شود و یا اینکه در دسترس او قرار داده شود تا خودش آ‹ را مطالعه کند و به رشد دست یابد .
به چند حدیث شریف در این رابطه توجه فرمایید:
1- قال علی (ع) من لم یتعلم فی الصغر لم یتقدم فی الکبر
کسیکه در کودکی به کسب علم و دانش نپردازد در بزرگسالی تقدم اجتماعی نخواهد داشت .
پس والدین باید برای اینکه فرزندشان در دوران بزرگسالی تقدم اجتماعی داشته باشند و در جامعه از جایگاه بالا و والایی برای خدمت کردن به دیگران برخوردار گردند فرزندان خود را در کسب علم و دانش کمک و یاری نمایند و امر آموزش آنها را جدی بگیرند .
عن موسی بن جعفر (ع) من تعلم فی شبابه کان بمنزله الرسم فی الحجر.
آموخته های دوران جوانی مانند نقشی که بر سنگ حجاری شده باشد ، ثابت و پایدار می ماند.
قال امیرالمومنین (ع) انما قلب الحدث کاالارض الحالیه ماابقی فیها من شی ء قبلته .
دل نوجوان مانند زمین آماده ای است که از هر سبزه و گیاه خالی باشد ، هر بذری که در آن افشانده شود می پذیرد و در آغوزش خود به خوبی می پرورد .
قال رسول الله (ع) علیک بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر.
توجه تبلیغی خود را به نسل جوان معطوف دار و نیروی خویش را در راه هدایت آنان به کار انداز زیراجوان زودتر حق را می پذیرد و سریعتر به هر خیر و صلاحی می گراید .
برای آموزش و هدایت فرزند به حق وخیر وصلاح بهترین دوران ، دوره جوانی است زیرا در این دوره به رشد عقلی رسیده و قوه و توانایی تمیز و جدا ساختن حق و باطل را دارد و با استدلال و دلیل می توا صلاح و مصلحت و خیر و حق را به او فهماند و آموزش داد .این بهترین و آخرین فرصت برای پدران و مادران در امر آموزش و تربیت فرزند است و پس از این مرحله کار آموزش ،آموختن ، تعلیم دادن و تربیت کردن به شدت مشکل خواهد بود .

 


اصل چهارم
اندرز و نصیحت
قال علی (ع) فانی لم الک نصیحه و انک لنت تبلغ فی النظر لنفسک و ان اجتهدت مبلغ نظری لک ( نهج البلاغه نام )
فرزند عزیزم من هیچوقت در انجام وظیفه نصیحت نسبت به تو ، کوتاهی نکردم و در اندرز گفتنت مسامحه ننمودم ، فرزند عزیزم ، تو همواره در فکر تامین خیر و سعادت خود هستی و من نیز روی مهر پدری در اندیشه نیکبختی و رستگاری تو هستم ولی مطمئن باش که تو هر قدری در راه خیر و صلاح خود مجاهده کنی افکارت به پایه اندیشه های بدر آزموده ات نخواهد رسید.

 

راهکارهای تربیتی اسلام
راهکار اول – هماهنگی پدرو مادر در کانون خانواده
هماهنگی درکانون خانواده بین والدین حرف اول را در تبیت می زند .درمسائل تربیتی می زند. در مسائل تربیتی می بایست اول خود هماهنگ بوده ، تا بتواند اثر گذار باشند.
نباید پدر کاری را خوب و مادر آن را بد بداند، پدر تنبیه کند و مادر دلسوزی و محبت ، ما مادر بگوید برو، پدر بگوید نرو و... کودک دچار سر درگمی و دودلی و کینه و خشم می شود و نفرت پیدا خواهد کرد .بچه کاملا دو شخصیتی شده واین نقطه ضعف به عنوان حربه ای برای منافع خود استفاده می کند و سهل انگار و بی توجه بار خواهد آمد .
این آفت تربیتی در اکثر خانواده ها متاسفانه به چشم می خورد و باعث فروپاشی نظام تربیتی خانواده است .کودک با این حربه همیشه رافراری می یابد تا بر کارهای زشت خود سرپوش گذارد .جرم و فساد و بدی در نظر این افراد مساوی با خوبی است .
راهکار دوم – تربیت از راه عمل
امامان معصوم ما (ع) همیشه تاکید داشتند که از راه عمل بچه ها و مردم را هدایت کنید که تاثیرات بیشتر و شگرفی دارد . و واقعا هم اینگونه است ، برخی از پدر و مادرها بسیار حرف های خوب و زیبایی می زنند، اما خود عملا چیز دیگر رفتار می کنند.کرداری برخلاف گفتارو پندار خویش دارند . اگر حرفهایی که والدین می گویند، عملا در جان کودک بنشانندو این هماهنگی بین رفتار و گفتار را ایجاد کنند برای کودکان خویش ثابت خواهند کرد که صداقت دارند و خالصانه سخن می گویند ، اگر غیر از این باشد او را به دروغگویی بی بدیل تبدیل خواهد کرد .آن بزرگ هم گفته است:
(( دو صد گفته چون نیم کردار نیست ))
امام صادق (ع) فرموده اند :
کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم.
((مردم را به غیر زبانتان به خوبی ها دعوت کنید .))1
روانشناسان می گویند : اگر پدر و مادر از یک حادثه ای ، یا از یک حیوانی ترسید، نباید حالت ترسیدن او را کودک بفهمد، باید طوری وانمود کند که نترسیده ، زیرا این حالات روانی خیلی زود در کودک اثر می گذارد.2
راستی و راستگویی زیر بنای شناخت واقعیت و زندگی واقع بینانه است .از این رو به فرزندان خود جز راست نگوییم هرچند که هر راست را نیز نشاید گفت .راستگویی کلیدی فعل اخلاقی است . 3
امام صادق (ع) فرمودند :
من صدق لسانه زکی عمله .4
((هرکه راستگو باشد عملش منزه خواهد شد ))
حضرت علی(ع) فرمود :
لسان الحال اصدق من لسان المقال.
(( زبان رفتار صادق تر از زبان گفتار است.))5
و در جایی دیگر فرمودند:•
الصدق اقوی دعائم الدین.
((راستگویی قویترین پایه های دین است.))1
الصدق راس الدین .
این ها همه نشانگر اهمیت و ضرورت راستی و راستگویی است . از راه تقلید عملی به راستگویی و... می توانیم هسته ی مرکزی در شخصیت کودک و نوجوان را که همانا((وجدان )) است شکل دهیم .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعلیم و تربیت کودکان
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد