لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
اینجا می توانست یک توقفگاه کوچک ییلاقی باشد. قطارهایی که در اینجا توقف میکنند از تعداد انگشتان دست هم کمترند اما آنهایی که نمی ایستند ده برابر تعدادشان بیشتر است.
ساختمانی در ییلاق Satolas-TGV
فیلمی از کاترین آوا:
1980 تی جی وی (TGV) قطارهایی پرسرعت فرانسه یک موفقیت است. شرکت خطوط راه آهن فرانسه تصمیم به گسترش خط کنونی پاریس- لیون به والانس گرفت. برای صرفه جویی در وقت، خط جدید از لیون عبور نمیکند بلکه از 20 مایلی آن رد می شود. با این روش قطارها احتیاجی به توقف ندارند و با سرعتی حدود 300 کیلومتر در ساعت به سمت جنوب میآیند هیچ توقفی برنامه ریزی نشده است.
بنابراین ایستگاه (TGV) جدیدی برای اینجا در نظر گفته شد. قبل از اینکه ایستگاه ساخته شود. فقط فرودگاه لیون در satelas واقع بود . از وقتی که قرار شد (TGV) از نزدیکی فرودگاه عبور کند، شورای منطقه تصمیم به ایجاد ارتباطی بین فرودگاه وایستگاه قطار و خطوط عبور و مرور گرفت. ولی مهمتر از همه، انجمن احتیاج به یک سمبل داشت. بنای معمارانه ای که محدوده خود را مشخص کند.
در 1999 مسابقه ای برای طراحی ساختمانی برگذار شد ک سمبلی برای منطقه باشد. به همان شیوه ای که برج ایفل سمبل پاریس است. معمار برنده ، سانیتاگوکالاتراوا، ایستگاه را به عنوان سمبل مورد نیاز طراحی کرد. ایستگاهی خیره کننده که از مایل ها دورتر قابل رؤیت است. ظاهری حیرت برانگیز که همه آنرا شبیه پرنده می دانند.
بنایی که از مجسمه ای است که توسط معمار در 10 سال قبل از آن ساخته شده بود ، الهام گرفته است و این گویای یک چشم بود، نه یک پرنده.
شخصاً ،باید وقتی را برای تحقیق برای کاری که بایستی بطور واقعی و شخصی ارائه کنم بگذارم. درمورد کار من، این تحقیق خود را از طریق مجسمه سازی و نقاشی کردن ، بروز می کند. با استفاده از این واژگان خاصی را برا خودم درست کردم. واژگانی که از تقابل بین جسم سازی و معماری بوجود می آید.
وقتی او مسابقه را برد، کالاتراوا منهدس جوانی در معماری بود. که در فرانسه مشهور نبود . در والنسا به دنیا آمده بود دوره ی معماری را قبل از اینکه به پلی تکنیک زوریخ برود در بارسلونا گذراند. شهری که هم اکنون در آن زندگی می کند.
کالاتراوا مجذوب سازه ی متحرک است. درهای معلق و سقف های بازشو ، ولی بیشتر ازهمه برای پل هایش معروف شده است. تعداد زیادی از آنها را در سراسردنیا ساخته است.
در satolas بار دیگر باید ایستگاهی شکل می گرفت. خط راه آهن، تقاطعی که او طراحی کرد مانند پلی از روی ریل عبور می کند.
درک کردم که ساختمان خیلی مهمی برای منطقه می سازم. ساختمانی با فاصله کم به عنوان دری برای منطقه ساخته می شد. به این نتیجه رسیدم که ابتدا نقطه ای را به عنوان محل قرارگیری ایستگاه مشخص کنم. با وجود هواپیماها، درختان، خط افق و کوهها،در طرف مقابل قطار باید به این سمت بیاید، امید این بود که قطار در حال عبور بوسیله ی المانی، شاخص شود. که بعداً از داخل هواپیما به عنوان ایستگاه satolas قابل تشخیص باشد ، حتی اگر ایستگاه بزرگتر باشد .
تحقیق درباره پروژه معماری 13 ص