پلاستیک هاى سبز استفن اسلاتر، تلمن گرنگراس ترجمه: عبدالله مصطفایى- محمد طغرایى بخش پایانى
خلاصه : ۱- با سوزاندن گیاهان و مواد زیست توده مى توان نیاز بیشتر به انرژى را جبران کرد. میزان انتشار حاصله از این روش مطلوب تر از دى اکسیدکربنى است که از سوختن کربن هاى فسیلى که پس از میلیون ها سال در زیر لایه هاى زمین شکل گرفته اند، آزاد مى شود. ۲- فعلاً بهترین راه حل براى کنترل میزان انتشارات و نیز استفاده کمتر از منابع فسیلى، تولید پلاستیک از منابع فسیلى و تولید انرژى از منابع زیست توده (تجدیدپذیر) است. ۳- انرژى هاى تجدیدپذیر پایه اصلى هر برنامه کلى براى ایجاد یک اقتصاد پایدار را تشکیل مى دهند و بدین دلیل است که پلاستیک هاى واقعاً سبز جایگاه ویژه اى مى یابند.
با توجه به استوارى تجزیه و تحلیل هاى اولیه، نمى توان براى همیشه تکنولوژى هاى تولید پلاستیک با گیاه را رها کرد، بلکه دیدگاه جدید این است که با سوزاندن گیاهان و مواد زیست توده مى توان نیاز بیشتر به انرژى را جبران کرد. میزان انتشار حاصله از این روش مطلوب تر از دى اکسیدکربنى است که از سوختن کربن هاى فسیلى است که پس از میلیون ها سال در زیر لایه هاى زمین شکل گرفته اند. سوزاندن کربن موجود در ساقه و بدنه ذرت و دیگر گیاهان باعث افزایش دى اکسیدکربن اتمسفر نخواهد شد، چون از لحاظ تئورى رشد گیاهان جدید در بهار همین میزان گاز CO2 را به مصرف خواهد رساند و از این جهت است که گفته مى شود سوزاندن پلاستیک هاى حاصل از گیاهان پس از مصرف نیز باعث افزایش سطح دى اکسید کربن نخواهد شد. ما و دیگر محققین متقاعد شده ایم که به کارگیرى زیست توده هاى تجدیدپذیر به عنوان منبع اولیه انرژى طى صنعت فرآورى ذرت قابل ارتباط دادن با تولید پلاستیک ها از منابع فسیلى نیست ولى یک چنین انتقالى براى غلبه بر موانع قابل حل فنى و ساختن زیرساخت هاى کاملاً جدید براى تولید برق لازم است. سئوال بعدى این بود که آیا این موضوع همواره رخ خواهد داد؟ جالب است بدانید که الگوهاى تولید برق در ایالت هاى ذرت خیز آمریکا خط سیر کاملاً متفاوتى را نشان مى دهند. اکثر این ایالت ها میزان نامناسبى از انرژى برق خود را از زغال سنگ تامین مى نمایند، به صورتى که این رقم در ایالت آیوا ۸۶ درصد و در ایندیانا ۹۸ درصد است و این در حالى است که رقم متوسط براى سال ۱۹۹۸ حدود ۵۶ درصد بوده است و بقیه برق خود را از منابع گاز طبیعى، نفت و سدهاى آبى تامین کرده اند. دو مجموعهMonsanto و Cargill- Dow به دنبال یافتن استراتژى هایى براى استحصال انرژى از مواد زیست توده است. در تحلیل تئوریک آنها، مونسانتو پس از استخراج پلاستیک تمامى زائدات را خواهد سوزاند تا برق و بخار تولید نماید. در این سناریو میزان برق حاصل از این روش بیشتر از مقدار مورد نیاز براى استخراج PHA است و مى توان این انرژى اضافى را به خارج کارخانه صادر کرد و باعث کاهش مصرف سوخت هاى فسیلى در نیروگاه هاى برق مجاور شد و بنابراین باعث کاهش انتشار گازهاى گلخانه اى شد. موضوع جالب این است که این سناریو یک منبع گیاهى براى تولید انرژى را معرفى مى کند و این متفاوت از موضوع قبلى است که از گیاهان به عنوان ماده اولیه استفاده مى شود و این کار منافع زیست محیطى به همراه خواهد داشت. باید توجه داشت که مطالعات نشان داده است که در بسیارى از صنایع (با یک برنامه منطقى) منافع تولید برق از انرژى هاى تجدیدپذیر بیشتر از تولید برق از منابع فسیلى است. حال مى توان دید که اگر تولید پلاستیک نیز به این منافع افزوده شود، ارقام قابل توجهى به دست خواهد آمد. به عبارت دیگر نباید نگران بیشتر مصرف کردن انرژى در این فرایند نسبت به فرایند تولید پلاستیک از منابع فسیلى بود. البته باید توجه داشت که فعلاً بهترین راه حل براى کنترل میزان انتشارات و نیز استفاده کمتر از منابع فسیلى، تولید پلاستیک از منابع فسیلى و تولید انرژى از منابع زیست توده (تجدیدپذیر) است. متاسفانه در حال حاضر هیچ راه حل واحدى براى غلبه بر محدودیت هاى زیست محیطى، فنى و اقتصادى روش هاى مختلف وجود ندارد. چون روش هاى کنونى تولید پلاستیک ها نیازمند سوخت هاى فسیلى به عنوان یک ماده خام است که PHA و PLA نیازمند آن نیستند ولى خواص پلاستیک هاى کنونى وسیع تر از خواص PHA و PLA است. اشکال اصلى آنها این است که قابل تجزیه بیولوژیک نیستند. تکنولوژى خمیرى تولید PHA و PLA از لحاظ فنى ساده تر از استحصال PHA از ذرات است ولى این دو روش نیز نیازمند زمین هاى کشاورزى متفاوتى است. در مقایسه PLA و روش هاى پتروشیمى نیز باید گفت که هر چند تولید PLA به منابع فسیلى کمترى نیاز دارد ولى به انرژى بیشترى براى دیگر مراحل نیازمند بوده و طى فرایند، گازهاى گلخانه اى بیشترى تولید مى کند. انتخاب نهایى ما به عنوان جامعه شدیداً متاثر از اولویت دهى ما به منابع فسیلى، گازهاى گلخانه اى، استفاده از زمین، دفع زائدات جامد و منفعت طلبى است و تمامى این بحث ها، تغییرها، پیامدهاى سیاسى و سیستم هاى ارزش گذارى خاص خود را دارند. بدون در نظر گرفتن بحث تولید پلاستیک ها باید گفت که استفاده از انرژى و انتشارات حاصل از آن داراى بیشترین تاثیر روى محیط زیست است. با درنظر گرفتن این حقیقت است که مى توان پیشنهاد کرد که هر برنامه براى تولید پلاستیک نه تنها باید از میزان گازهاى گلخانه اى بکاهد بلکه باید قدمى فراتر نهاده و جریان کربن ورودى به اتمسفر را معکوس سازد. حصول به این هدف نیازمند کشف راه هایى براى تولید پلاستیک به نحوى است که بتواند کربن را از اتمسفر جذب کند. پلاستیک ها نیز ممکن است به صورت تجزیه نشده باقى بمانند چون نهایتاً پلاستیک ها به مراکز دفن خواهند رفت و در آنجا همیشه شرایط مناسب براى تخریب سریع وجود ندارد. در اینجا باید متذکر شد که نهادن مسئولیت کاهش میزان CO2 بر دوش تولیدکنندگان پلاستیک کار نابجایى است. ولى مى توان گفت که تمام فرایندهاى تولید و نه فقط فرایندهاى تولید پلاستیک باید از منافع مواد خام و انرژى هاى تجدیدپذیر سود جویند. براى اینکه این کار بیشترین تاثیرگذارى را داشته باشد بایستى زیربناهاى تولید برق را در جهان متحول کرد. با همه اینها باید توجه داشت که انرژى هاى تجدیدپذیر پایه اصلى هر برنامه کلى براى ایجاد یک اقتصاد پایدار را تشکیل مى دهند و بدین دلیل است که پلاستیک هاى واقعاً سبز جایگاه ویژه اى مى یابند. در انتها نیز توجه شما را به پاسخ هاى پاتریک گروبر معاون تکنولوژى Cargill - Dow به سئوالاتى درباره پلاستیک هاى گیاهى این شرکت جلب مى کنیم. • چگونه PLA طبیعى مى تواند با پلاستیک هاى پتروشیمى رقابت کند PLA طبیعى این شرکت دربرگیرنده چندین نوع از پلاستیک ها در یک خانواده خاص از پلاستیک ها است. آنها شفاف بوده، قابلیت پیچش آنها بهتر از مواد پتروشیمى است و از این جهت است که شرکت ما آنها را به عنوان لفاف شکلات و شیرینى و دیگر موارد بسته بندى معرفى کرده است. به علاوه در تولید الیاف کاربرد داشته و مى تواند با الیاف مصنوعى مثل نایلون رقابت کند چون کارایى آن بیشتر بوده و فرایند نمودن آن راحت تر است. در کل میلیون ها کیلوگرم تقاضاى صنعتى براى این ماده در زمینه بسته بندى، الیاف فرش، محصولات بهداشتى و اسباب و وسایل وجود دارد. •
شامل 14 صفحه Word
دانلود تحقیق تولید پلاستیک از گیاهان