اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق وبررسی در مورد خط

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق وبررسی در مورد خط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

« خط»

« خط عبارت است از یک عنصر تصویری و تجسمی که دارای واقعیت طولی بوده و جلوه‌های متفاوت و بیان تصویری متنوعی دارد. خط نقطه ای است که در اثر نیروئی که از یک جهت به او وارد آمده، حالت ایستایی خود را از دست داده، بصورت یک عنصر تصویری فعال درآمده است. برخلاف نقطه که دارای انرژی متمرکز و ثابتی است خط دارای انرژی تصویری فعال و متحرکی است که به یک جهت ادامه دارد و نیز قابل اندازه‌گیری و سنجش است. »

« در هنرهای بصری خط به خاطر ماهیت خاصش، دارای توان و انرژی بسیار است. خط هرگز ساکن و ایستا نیست، بلکه همیشه پرتحرک است و عنصر بصری مهمی در طراحی های اولیه و خطی می باشد.

خط را بنا بر عادت حسی و عرف دیرینه، برای بازنمایی چیزها به کار برده اند. طراحی‌های خطی کودکان و نقاشی بدویان در این مورد شاخص اند. روابط صوری خط نازک و ضخیم، شکسته و ممتد، منحنی و مضرس، چون نیروهای تباین و تکرار در طرح بسیاری از نقاشی های دوره های مختلف تاریخ عمل کرده است. تنوع و تغییر در خطوط مرزی نقش مایه، نیز روشی مستقیم برای توصیف حجم، وزن، مکان، و با فت چیزها فراهم کرده اند. گاه خط های کناره ساز به نهایت سرزندگی و ایجاز بیانی می‌رسند که در این صورت طراحی خصلت تندنگاری به خود می گیرد. زیباترین نمونه‌های تندنگاری را در آبمرکب های چینی و ژاپنی می توان یافت. یک طرح خطی علاوه بر خط های کناره نما متشکل از لبه سطوح حامل رنگ و رنگمایه، جهت محوری نگاره ها، و مسیر حرکت شکل ها نیز هست. چگونگی تکرار این گونه خطوط طرح را جاندار می نماید. هنرمند- آگاهانه یا به طور حسی- این خط ها را به گونه ای با یکدیگر مرتبط می کند که چون شکبه ای موزون و منسجم، در هم بافته می شوند. غیر از تداعی های آشکار که به واسطه برخی الگوهای خطی ایجاد می شود(مثلاً القای سبکی و شناوری به وسیله خطوط مواج، روابط خطی معین می توانند احساس های معین برانگیزند. به این خطوط صعودی احساس شادی و سرافرازی، خطوط نزولی احساس اندوه و خواری را بیان می کنند، و یا خط هایی که زاویه شان به سمت راست طرح باز می شود خوشایندتر از خط هایی به نظر می آیند که به سوی چپ می روند.»

]بدینگونه[ خط، تعریف های مختلفی می تواند داشته باشد، اما در نقاشی ایرانی خصوصیات و ویژگی خاصی را در بر می گیرد. خط در نقاشی ایرانی در دو نقش اساسی ظاهر می گردد. اول اینکه فرمها و فضاهای مختلف را از یکدیگر جدا می سازد و دوم نقش سایه روشن و حجم را که در نقاشی ایرانی حذف گردیده بعهده دارد بدین معنی که ما با استفاده از کندی و تندی فرمهایی را که در طبیعت، فضاها را از یکدیگر جدا می سازد و نور در آن ایجاد سایه می نماید از هم جدا می کنیم و همان نقش سایه روشن را القا می نماییم. بدین ترتیب که خطوط اصلی و سایه دار را ضخیم و پر رنگ قلم‌گیری می کنیم و فرمهایی را که نقش کمتری در فضا ایجاد می کند یا خطوط فرعی و یا خطوطی که نور در آن روشنی ایجاد کرده باشد، نازکتر و کم رنگ تز قلمگیری می نماییم. خطوط قلم گیری دز نقاشی ایرانی به چهار دسته تقسیم می‌گردند.

1- خطوطی که با یک ضخامت ترسیم میگردد.

2- خطوطی که یک سر آن ضخیم و سر دیگر آن تیز است.

3- خطوطی که دو سر آن نازک و ما بین آن ضخیم است.

4- خطوط متفرقه.

مجموعه این خطوط به صورت آهنگین و سیال و منحنی در کنار هم و هر کدام در جای خود، زمانی که با مهارت و پختگی و احساس همراه می گردد، بخشی از خصوصیات نقاشی ایرانی را در بر می گیرد.1

« خط دارای کارکردهای گوناگون است که برحسب آنکه مستقیم یا منحنی، کلفت یا نازک، روشن یا تیره، عمودی یا افقی یا مورب به کار رود امکانات بیانی متعدد به دست می دهد. برای مثال، با خط روشن می توان دوری یک شیء و با خط مورب حرکت یا تاثیر نیروی جاذبه را القاء کرد. علاوه بر این، نقاش یا طراح می تواند مجموعه ای از خطوط در اندازه های مختلف را برای سازماندهی نظام پرسپکتیو خطی به کار برد و توهم فضای سه بعدی ایجاد کند.»

به طور کلی خط یکی از عناصر اصلی بصری در طراحی است. که دست هنرمندان مختلف، متناسب با عواطف و احساسات و چگونگی ذهن و اندیشه آنها، معانی ویژه یافته و بیان می شود. بدین جهت خط بیانهای مختلفی پیدا می کند.

« خط با حالت اکسپرسیو»

اصولاً بیان حالت یا اکسپرشن، به معنی تظاهرات بیرونی شخصیت و رفتارهای فردی انسان است. به طوری که دست نوشته هر کس می تواند گویای شخصیت و طرز تفکر و اندیشه او باشد. مثلاً در طراحی محمدیوسف و حبیب الله نقاشان نگارگری قرن دهم هجری، خطوط با حرکت های نرم و آرام در خدمت بیان ذهنیات هنرمند درآمده و از طبیعت گرایی محض دور شده و دنیایی کاملاً تخیلی و آرمانی ارائه داده است.

« خط ساختمانی (کنستراکتیو)»

« خط های کنستراکتیو از لحاظ بصری، بیان کننده انضباطی منطقی و ساختمانی هستند، برخلاف خط های اکسپرسیو بیشتر منطقی و تابع نظم و قاعده ویژه ای هستند، که قبلاً توسط هنرمند پیش بینی و انتخاب شده است، در حقیقت احساس و نوع اندیشه و تفکر او در قالب خط های منظم و حساب شده ارائه می گردد. »

« خط در آثار نگارگران ایرانی و تفاوت آن با آثار نگارگری هنرمندان شرق و غرب»

« طراحان و نگارگران ایرانی اغلب به مصور کردن کتابها و افسانه های کهن می‌پرداختند. دست طراح ایرانی به همان شیوه که در خط نویسی مرسوم است، با ملایمت و حرکت دورانی، قوسهایی رسم می کند، و با گرداندن نوک قلم ضخامت خط


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد خط

تحقیق وبررسی در مورد جهاد دانشگاهی

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق وبررسی در مورد جهاد دانشگاهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری

 

مؤسسۀ آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد

دانشکدۀ هنر و معماری اردکان

موضوع تحقیق:

رنگ و ارتباط آن با معنویت در هنر

استاد راهنما:

جناب آقای اشعاری

تهیه و تنظیم:

معصومه بدلی

زمستان 86


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد جهاد دانشگاهی

تحقیق وبررسی در مورد تاریخ هنر جدید

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق وبررسی در مورد تاریخ هنر جدید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

تاریخ هنر

مقدمه

انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیده‌اند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش می‌جویند .

آنچه در هنر به نظر اصل است ،‌ زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکل‌های مختلفی درک می‌کنند.

بعضی هنر را آینه واقعیت‌های موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب می‌آورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده‌ اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی می‌گویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه می‌گوید ،‌ اثر چه ارزشی می‌تواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف می‌زنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ،‌ یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروه‌ها بعد از قرن‌ها بحث می‌دانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروه‌ها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند .

بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ،‌ هنرها شاخه‌های مختلفی را تشکیل داده‌اند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخن‌ها را فقط با بعضی ابزارها می‌توان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،‌صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، ‌زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان می‌شود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی‌ است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر در‌نمی‌آورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به ‌خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،‌اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که می‌طلبد ،‌باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدم‌ها هدیه کنیم . این می‌تواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دوره‌ای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران .

یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،‌بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر می‌گذارند . امروز هر کسی می‌داند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامی‌بینیم ،‌در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق می‌کند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود می‌گذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرن‌ها انجام داده‌اند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما می‌کارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس می‌تواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،‌یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پرده‌ها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ،‌ طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشته‌ها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ‌،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب می‌آید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ،‌ یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم می‌کند . درهر زمینه‌ای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،‌ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقه‌مند هستند درآن رشته دست به تجربه‌های شخصی بزنند، ‌در نظر گرفته شود.

هنر ابتدایی :     مقصود ما از هنر ابتدایی جلوه های آفرینش هنری توسط انسانهایی است که هنوز نتوانسته اند پای در جاده تمدن بگذارند و از این رو فرهنگ آنها ساده و ابتدایی است . هنر ابتدایی از یک طرف شامل هنر غارنشینان زمانهای بسیار دور می شود و از سوی دیگرهنر انسانهایی را در برمی گیرد که در زمانهای اخیر و حتی امروز در نقاط دور افتاده کره زمین زندگی بدوی خود را می گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل یعنی دوران دیرینه سنگی انسان در غارها زندگی می کرد . او نقاشیهایی از خود باقی گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتی بشر امروزی است .     هنر غارنشینان را می توان اولین بخش از تاریخ تفکر ، تخیل و خلاقیت بشری بشمار آورد . چرا که به واسطه قابلیت ساختن تصویر و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محیط خود مسلط شود .در غارهای جنوب فرانسه و شمال اسپانیا تولد این توانایی بشری را مشاهده می کنیم . انسان غارنشین بوسیله تصاویر ی که به دیواره این غارها کشید ، می توانست تجربیات زندگی پر کنکاش خویش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جریانات بهم پیوسته زندگی را بصورت شکلهای ساکن و مجزا از هم نشان دهد . طریقه ترسیم پیکر ( فیگور ) حیوانات آنطور که در نقاشیهای غار لاسکو فرانسه دیده می شود طبیعت گرایانه ( ناتورالسیمتی ) است . طوری که نقاش سعی کرده حرکت پیکر حیوان را تا حد امکان طبیعی و نزدیک به واقعیت نشان دهد . گر چه پیکرها بسیار نزدیک به طبیعت و درست کشیده شده اند ، ترتیب و آرایش آنها برروی دیوارها نشان می دهد که هنرمند به هیچ وجه در بند رابطه تصاویر با یکدیگر نبوده است و هیچ تنظیمی در مورد کمپوزیسیون ( ترکیب بندی ) صورت نگرفته است .      هنرمند شکارگر از سطوح نامنظم و دست نخورده دیوارها یعنی از برجستگی و فرورفتگی ها و لبه ها با مهارت استفاده کرده است تا به شکلهای خود واقعیت بیشتری


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد تاریخ هنر جدید

تحقیق وبررسی در مورد بازارهای دیگر

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق وبررسی در مورد بازارهای دیگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

بازارهای دیگر

 

مقدار صادرات به کشورهای عربی به طور کلی در دهه گذشته رو به کاهش بوده است. اگرچه این کشورها با جذب فرشهای گران‎قیمت باعث افزایش صادرات این کالا شده‎اند، اما ارقام رسمی مقدار صادرات نشان دهنده محدود شدن بازار فرشهای ایران در کشورهای عربی  است. البته باید اضافه کرد که کشورهای عربی از  مراکز مهم جذب فرشهای قاچاق ایران است.

کشورهای عربی به علت قرار گرفتن در محیطی کویری و گرم و خشک بیشتر طالب فرشهای ظریف بافت و گلدار با رنگهای ملایم هستند و این به دلیل جغرافیایی منطقه است. ضمناً کشورهای عربی به علت داشتن اماکن مذهبی و مقدس مسلمانان، خواهان فرشهای بزرگ پارچه نیز می‎باشند.

از دیگر کشورهای نسبتاً مهم واردکننده فرش دستباف می‎توان از بلژیک، سوئد، استرالیا، کانادا، هنگ‎کنگ، دانمارک، قطر، سنگاپور، نروژ، فنلاند، اسپانیا، زلاندنو نام برد.

از بازارهای جدید بین‎ المللی که جهت گسترش و توسعه صادرات فرش ایران دارای اهمیت فراوانی است بازار تایوان است. بازار تایوان یکی از بازارهای بکر در زمینه فرش می‎باشد و مردم این کشور دارای قدرت خرید بالایی هستند.

از دیگر کشورهای شرقی به کره جنوبی می‎شود اشاره کرد. کشور کره، کشوری ثروتمند است که با تکیه بر توانمندیهای خود، راه پیشرفت را طی کرده است، مردم این کشور قدرت خرید بالایی دارند و لازم است در مورد بازار این کشور تحقیق و جستجو شود، تنها مشکل اساسی صادرات به این کشور وجود یک تعرفه 70 درصدی است و مقامات ایرانی برای حل این مشکل باید از سیستم تعرفه ترجیحی استفاده کنند.

از دیگر بازارها، بازار کشورهای ثروتمند آفریقایی است که هنوز کار اساسی در مورد آنها صورت نگرفته است، بهتر است با در نظر گرفتن ثبات سیاسی و قدرت خرید مردم و عوامل محلی به فعالیت در این کشورها پرداخت. بازار زلاندنو هم از دیگر بازارهای بالقوه در زمینه فرش است که اطلاعات دقیقی در مورد این کشور در دست نیست و باید اطلاعات بدست آورده شده و بازار ایران را گسترش داد.

در میان کشورهای اسکاندیناوی ارتباط فنلاند با ایران کمتر از همه و سوئد بیشتر از همه بوده است. دانمارک و نروژ پس از سوئد قرار داشته‎اند. این ترتیب هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی صادق بوده و امروزه هم کم و بیش صادق است. بویژه سوئد از واردکنندگان فرش ایران بوده است. چرا که فرش ما سازگاری خوبی با آب و هوای سرد این کشور داشته است. هم‎اکنون در کاخهای این کشور، برخی از سازمانهای دولتی و خانه‎های ثروتمندان فرشهای خیلی خوب ایران بافت دوره صفوی به بعد وجود دارد. برخی دیگر از این قطعات زیر پا جفت و صرفا برای حفظ آرایش و به حالت اشیاء موزه‎ای نگهداری میشوند.

حجم قابل توجه فرشهای کهنه‎ای که در سالهای اخیر در برخی از فروشگاه‎ها و انبارها فراهم شده است. نشان از رونق بازار فرش ایران در این سرزمین‎ها بویژه سوئد دارد. باید توجه داشت که این کشور در حدود پنجاه سال اخیر هیچ جنگی را شاهد نبوده و توانسته خود را در امان نگهدارد. به همین دلیل رکودهایی که با جنگهای اول و دوم جهانی پدید آمد در این کشورها چندان معنایی نداشته و سیاستمداران آن توانسته‎اند حتی از آن وضع‎اسف‎بار برای بالا بردن سطح صنعت و تولید خود استفاده کنند و کشور خود را به یکی از مرفه‎ترین کشورهای اروپا تبدیل کنند. این وضع بسیار ضعیف‎تر در مورد نروژ و دانمارک هم صدق میکند که از موج حوادث دورتر بوده‎اند. اما به علت شرکت در جنگ مانند سوئد نشدند.

ولی در عین حال با ظهور جنگ دوم جهانی و پس از آن قالی ایران اندک اندک کیفیت خود و سازگاری خود را با تحولات سریع این کشورها از دست داد و پس از انقلاب به کالای وارده متروکی تبدیل شد. به حدی که امروزه مثلا نسلی که به فرش شرقی و به ویژه ایرانی علاقه دارد. یک خرسک موصل هفتاد ساله را بر فرش‎های کنونی تبریز و قم و اصفهان ترجیح میدهد و به آنها اعتنایی نمیکند. وضع در مورد نسل جوانتر بکلی دیگر است.

سخنان بالا به این معنی نیست که دربازار اسکاندیناوی فرشهای امروزه ایرانی یا مشابه چینی، هندی و پاکستانی آنها وجود ندارد اما مصرف آن‎ها کم و تا حدی به وسیله ایرانیان، اعراب و به ندرت جمعیت‎های دیگری صورت میگیرد که یا توانای آوردن آن فرشها را از کشورهای مادر دارند یا به تفاوت یک تا دو میلیون تومان آن چندان اهمیتی نمیدهند.

در این کشورها و به ویژه در سوئد اقلیتی که بازمانده اشراف و خانواده‎های ریشه‎دار قدیمی است هنوز دلبسته فرش ایرانی است و آن را به فرشهای دیگر ترجیح میدهد. اما سلیقه ویژه‎ای دارند که فرش‎های امروز ایران به ندرت پاسخگوی آن است. برای مثال فرشهای ایران پیش از 1320 در این کشورها و به ویژه در سوئد علاقه‎مند دارد نظیر بختیاری، فراهان و محال (سلطان‎آباد، ساروق، مشک‎آباد، میغان، آشتیان، تفرش، رودبار و محال که بافت لری دارد و…) ، موصل‎های خوب مثل بیدگنه، قلتوق، بوغداکندی… اردبیل، شاهسون، زنجان، مجموعه هریس (شامل بخشایش، زرنق، گوراوان، خوی، بیجار، فرشهای عشایری، ورامین، کرمان، مشهد، کاشان، سنه، کرمانشاه، و مجموعه کردی و لری بافت اشتران و بروجرد و اطراف آن، نهاوند (مانند عشوند) مزلقان و غیره. روی هم رفته بیشتر فرشهای عشایری و روستایی مورد علاقه بوده و طرحهای جدید بازارچندانی ندارند و روز به روز بازار خود را به دلایل زیر از دست میدهند:

 فرش ایرانی جنس مرغوب خود، به ویژه پشم شناسنامه‎دار خود را از دست داده است. بسیاری از فرشهای کردی یا قشقایی و امثال آن با پشم‎های غیربومی نامرغوب بافته میشوند. پشم‎های غیر ایرانی هم مزید بر علت است.

 این فرش‎ها رنگهای زیبای قدیمی (کلاسیک) خود را از دست داده و دسته‎هایی از آنها بسیار تیره شده‎اند.

 بسیاری از طرحهای زیبا متروک شده و جای آنها را نقشه‎های بی‎اصالت، سرهم بندی شده، کودکانه و ذوق ویژه‎ای که متاسفانه (عربی) نامیده میشود، گرفته است. فرشهای تصویری ایران در این سرزمین‎ها مضحک و اسباب ریشخند است و به هیچ وجه خریداری ندارد.

 به علت کوچک شدن خانه‎ ها دیگر فرش بزرگتر از پنج مترمربع به ندرت مصرف دارد.

 به علت تغییر ذوق و سرعت تحول  به ویژه در آرایش خانه، فرش ایرانی توانایی انطباق ندارد و با آرایش‎های امروزی خانه‎ها، مبلمان، پرده‎ها، کاغذهای دیواری و امثال آن سازگار نیست.

خوشبختانه اتحادیه فرش‎فروشان سوئد نه تنها جمعیتی نسبتاً قابل توجه بلکه افراد با اطلاع و فرش ‎شناس بسیار قوی دارد و این عده از ناچاری کم‎کم به سوی خرید و فروش انواع فرشهای دیگر، چه دستباف و چه ماشینی  گرایش می‎یابند و اگر فرش ایرانی در وضعیت کنونی بماند با خروج فرشهای موجود از بازار، بیش از پیش به فرش چینی و فرشهای ماشینی گرایش خواهند یافت. اما حجم عظیم موجودی برخی از فرش‎فروشان ، حاکی از آن است که قبلا با وجود گران بودن نسبی، فرش ایران مصرف بیشتری داشته است. نسل جدید خود مسائل دیگری دارد که باید به آن توجه کرد:

 براساس گرایشی که در اروپا عمومی است و تا حدی دارد به جاهای دیگر هم سرایت میکند، بسیاری از جوانان فکر میکنند چرا حاصل سالها زحمت خود را بدهیم خانه، فرش، اتومبیل و امثال آن بخریم. ما میتوانیم با این پولها سفر کنیم کشورها، موزه‎ها، مجموعه‎های هنری و…را ببینیم و زندگی سرشارتر و بهتری داشته باشیم. آنان حتی اگر اتومبیل، کامپیوتر و امثال آن بخرند به دلیل آن است که ابزار کارشان است. از ابزار کار نمیتوان گذشت. در ایران و به ویژه تولید فرش آن کسی را نداریم که بتواند پاسخگوی این نسل در غرب باشد از میان تولیدکنندگان ایران کمتر کسی توان درک مسائل نسل جدید غرب را دارد و متاسفانه به علت تبلیغات سطحی و دشمنانه سالهای اخیر و انتخاب مسئولانی با سلیقه‎ای ویژه، کار ما به نادانی در برابر تحولات غرب کشیده است. 

 این نسل می‎اندیشد که زیبایی هم به سرعت تحول‎پذیر است و کالای تزئینی و مصرفی، از جمله فرش را هم تا زمانی باید نگهداشت که دل را نزند و چشم را خسته نکند. متأسفانه حتی فرش ماشینی ما هم نابراه رفته و به تقلید از فرش سنتی شتافته است. درک کشور ما از نسل جدید غرب، ذوق و سلیقه او بسیار کم و توان تحول در ما هم به همان اندازه است. تولیدکنندگان کنونی ایران توانائی پاسخگویی به سلیقه این نسل را ندارند.

 به علت سنتی، کمی سواد و حتی بی‎اطلاع بودن تولیدکنندگان فرش ایران، ابتکار ونوآ‎وری فرش در ایران از بین رفته و حتی بسیاری از فنونی که میتوانست ما را دراین سالها یاری کند فراموش شده است. فراموش شدن نقشه‎ها و نقش‎های اصیل ما به ویژه انواع عشایری و روستایی آن- که سخت مورد علاقه جوانان غرب است – از جمله نقاط ضعف ماست.

با دیدن نمونه فرشهای ایرانی در برخی از انبارهای اسکاندیناوی، بویژه سوئد میتوان دریافت که روزگاری مثلا بین 1300 تا 1320 خورشیدی چه اندازه فرش ایرانی به این کشورها وارد شده است. اما چنان که گفته شد فرش امروز ایرانی بسیار محدود و در تعداد مشخصی از فرش فروشیهای خیابانی چشمگیر عرضه میشود، و فرش فروشان قدیمی که معمولا گالریهایی درون ساختمانها و دور از چشم دارند، تنها با فرشهای کهنه و مشتریان ویژه خود سروکار دارند. در اتحادیه فرش فروشان سوئد اشخاص وارد و آگاه بسیار قوی وجود دارند و در مجالس خود، درباره فرش ایران و بویژه نمونه‎های کمیاب و بسیار زیبا سخن میگویند و نمونه‎هایی را به نمایش میگذارند، اما متاسفانه این گونه جلسات حلقه بسته‎ای است که هیچ ایرانی فعال و آگاه و علاقه‎مند تولید به آنها راه ندارند و شاید از وجود آنها هم آگاه نباشند.

از آنجا که گبه تا حدی جبران چهره ثابت و بسته فرش ایرانی را میکرد، در اینجا هم مدتی خواستار یافت، اما با تکراری و یکنواخت شدن طرح آنها و بویژه با بی‎روح و بی معنی شدن طرحهای جدید که ابتکار تولید کنندگان پانزده ساله اخیر است، به سرعت از رونق افتاد. متاسفانه وضع درایران و فهم و سواد بیشتر تولیدکنندگان در حدی است که انسان از توصیه‎های جدید مهم می‌ترسد. چرا که ممکن است با دید سطحی وشتابزده فکری را که حاصل سالها کار است، چنان از اصل بیاندازد که حاصل کار تفاوتی با تولیدهای دیگر نداشته باشد، در اینجا چنین مینماید که فرش ایران آهنگ رو به زوال دارد و چنان که همه کوششهای اخیر تشکیل و ایجاد انواع نمایشگاهها و تسهیلات، کاری از پیش نبرده است، ناگزیر مسئولان امر باید به شکست برنامه‎ های خود اعتراف و از اشخاص دلسوز و آگاه و نه فرصت‎ طلبان اقتصادی  برای ارتقاء فرش ایران یاری بجویند.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد بازارهای دیگر

تحقیق وبررسی در مورد بحث بنیادهای نقاشی 23 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق وبررسی در مورد بحث بنیادهای نقاشی 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

بحث بنیادهای نقاشی

چینگ زای تانگ

لوچای گوید:

در میان آنانی که به نقاشی می‌پردازند. برخی در پی کار استادانه اند و برخی سادگی را ترجیح می‌دهند. نه پیچیدگی به خودی خود ونه سادگی هیچکدام کافی نیستند.

برخی می‌خواهند چست و چالاک باشند و برخی دقت حاصل از کوشش بسیار را ارج می نهند نه چستی و چالاکی و نه دقت و وسواس هیچکدام کافی نیستند.

برخی برای روش ارزش بسیار قائلند، در حالی که دیگران مباهات می‌کنند که به روش تن نمی‌دهند. بی‌روش بودن اسف انگیز است اما وابستگی کامل به روش هم بد است.

اول باید آموخت که در قواعد وفادارانه نظر کرد پس از این، قواعد را بنابر اندیشه و توانایی خود تغیری داد نهایت همه روشها این است که به نظر آید هیچ روشی نداری.

این امر در میان استادان متفاوت بود. (کای-جی) انگ کانگ رنگ را کم و افشان می‌زد و به نظر می‌آمد که گلها و علفها از دستان او می‌رویند. هان گان که تابلوی اسب زرد او یگانه است عادت داشت پیش از نقاشی عبادت کند و قلم موی او سرشار از الهام بود بنابراین در مرحلة بعدی، فرد می تواند استفاده از روش را برگزیند یا چنان نقاشی کند که گویی روشی ندارد.

اما نخست باید سخت کار کرد قلم مو را بارها و بارها در مرکب فرو برد و سنگ مرکب را خرد و ریز کرده ده روز را صرف نقاشی یک نهر و پنج روز را صرف نقاشی یک صخره کرد. بعد از این ممکن است تلاش کنی که منظره‌ای را در جیالنگ نقاشی کنی. لی سو سیون ماهها به نقاشی آن منظره پرداخت، اما وو دائو-زه در یک غروب آن را نقاشی کرد. بنابراین، در مرحلة بعدی شاید فرد آرام و دقیق حرک/ت کند یا چست و چابک باشد.

اما نخست باید آموخت که پنج قله را در تفکرات خود در نظر داشت بر کل یک ورزامتمرکز نشو هزاران جلد را مطالعه کن و مسافتهای بسیار را طی کن. سدها و موانعی را که دورنگ و جیو طرح کرده اند بشناس و مستقیم به سراغ عمارتهای گو و جنگ برو. از نقاشی نی یون – لین به سبک یو چنگ پیروی کن: زمانی که او نقاشی می کرد کوهها سربلند می‌کردند و چشمه‌ها می‌جوشیدند آبهای زلال روان می شدند و جنگلها گسترده و تنها می شدند شبیه گوشو سیان باش که با یک ضربه قلم بابادکی را با ریسمانی چند صد متری نقش می زد و کوچک و بزرگ را به سهولت یکسان نقاشی می کرد- برجها و ساختمانهای چند طبقه را به همان آسانی نقاشی می کرد که موی ورزاها و نخ کرم ابریشم را بدین سال در مرتبه ای بالاتر هم کار استادانه پذیرفتنی است و هم کار ساده.

اگر می خواهی در قید روش نباشی، روش را بیاموز. اگر می خواهی آسوده باشی. به سختی کار کن اگر در جست‌و جوی سادگی هستی، در پیچیدگی استاد شو.

در نهایت شش ا صل وجود دارد، شش اساس، شش ویژگی، سه عیب و دورازده چیز که باید از آنها اجتناب کرد چگونه می توان به آنها بی‌اعتنا بود؟

یادداشتی در باب هجده بنیان، معیار و قاعده

شش اصل(لوفا)

سیه هو در دورة چی جنوبی (479-501) گفته است:

جریان چی (دم، روح، نیروی حیاتی آسمان) حرکت زندگی را ایجاد می کند.

قلم مو ساختار را خلق می کند.

متناظر باشیء صورت آن را طراحی کن.

متناظر با ماهی شی رنگ را باه کار ببر.

ترکیب بندی را با استفاده از عناصر در مکان حقیقی‌شان سامان ده.

در کپی برداری سعی کن تا ذات قلم گیری و روشهای استاد را منتقل سازی.

(لوچای به نقل از یکی از مکاتب فکری می‌افزاید:)

همه این اصول به جز اصل اول را می توان تا رسیدن به کمال حقیقی آموخت و تمرین کرد. [اما] (برای توانایی بر آشکار ساختن وجوه) چی در سیر و دگرگونی دائمی اش فرد باید با موهبت این توانایی زاده شود.

شش اساس (لویائو) و شش ویژگی (لوچانگ)

لیودائو- چون در دوره سونگ گفته است:

اساس نخست: عمل چی و اثر قدرتمند قلم مو دست در دست هم دارند.

اساس دوم: طرح اصلی باید مطابق با سنت باشسد.

اساس سوم: ابداع و تازگی نباید باعث غفلت از لی (بنیادها یا ذات) اشیاء شود.

اساس چهارم: اگر رنگ به کار برده می‌شود باید پرمایه باشد.

اساس پنجم: قلم‌مو را باید زه ژان (خودانگیخته) کنترل کرد.

اساس ششم: از استادان بیاموز اما از خطاهایشان اجتناب کن.

ویژگی اول: نمایش قدرت ضربه قلم به همراه کنترل خوب قلم.

ویژگی دوم: بهره داشتن از سلامت و سادگی به همراه فرهیختگی و ظرافت در ذوق.

ویژگی سوم: بهره داشتن از لطافت در مهارت به همراه دقت در اجرا.

ویژگی چهارم: نشان دادن اصالت و ابداع حتی تا درجه غرابت، بدون تخلف از لی اشیاء،

ویژگی پنجم: ترسیم فضا بدون آنکه کاغذ یا ابریشم را لمس کنی و در عین حال توانایی بر انتقال تغییرات کوچک رنگ،

ویژگی ششم: به دست دادن عمق و فضا در سطح صاف تصویر.

سه عیب (سان بینگ)

کوجو سیو در دورة سونگ گفته است:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد بحث بنیادهای نقاشی 23 ص