2-1-2 پیشینه نظری. پژوهشهای کتابخانه ای 36
د-شرح تفضیلی قصهها و مفاهیم مثنوی همراه با برداشتهای رواندرمانی همبسته آنها. 46
4-4 بررسی نتایج آزمونهای t مابین دو گروه گواه و آزمایش (نتایج پس آزمونها) 30=2n و 1n 75
چکیده:
این سوال از دیر باز برای روانشناسان مطرح بوده است که شخصیت آدمی تا چه حد پویا و قابل تغییر و دگرگونی میباشد، در پی پژوهشهای فراوان انجام شده نتایج کمتر موید و بیشتر رد کننده امکان دگرگونی و تحول در شخصیت بودهاند. در پژوهش حاضر از روشی بدیع در به آزمون گذاردن این سوال اساسی بهره گرفته شد، متغیری کاملا بومی و ایرانی و در شرایطی کنترل شده. این متغیر شرح دفتر دوم مثنوی مولانا بالغ بر 3819 بیت بوده است که شارح در 95 ساعت آن را بر روی کاست (و هم لوح فشرده) آورده است. در طول مدت 5 ماه بر طبق روش مشخص شده آزمودنیهای گروه آزمایش به این شرح گوش فرا دادند. و گروه گواه فاقد این محرک بودند. 2 گروه 30 نفره مرد با میانگین سنی 5/29 سال و حداقل دیپلم و علاقمند به شرکت در پژوهش حاضر
هدف بررسی تغییرات پنج عامل شخصیتی بر اساس رویکرد پنج عاملی صفات به شخصیت بوده که آزمون NEO PI-R به همین منظور برگزیده و میزان این تغییرات را در طرح پیش آزمون پس آزمون سنجیده است. نتایج آزمون t در گروههای مستقل با لحاظ (p<0/05)، مبین کاهش عامل "عصبیت" (N) و افزایش عامل "باز بون" به تجربه (o) بوده و سه عامل دیگر که عبارتند از توافق (A)، برونگرایی (E)، و وجدانی بودن (C) تغییر معنی داری نداشتند. نتایج بدست آمده با احتمال قوی، توانمندی متغیر یاد شده را در تحول (حداقل) مقطعی عوامل شخصیتی با تاکید بر ایرانی بودن گروه آزمایشی بخاطر بومی بودن جنس متغیر مستقل- نشان میدهد. بر طبق پیشینه نظری و پژوهشی عوامل شخصیتی و نتایج بدست آمده در این پژوهش میتوان ادعا نمود که تغییر و تحول شخصیت امری بسیار پیچیده و مشکل است، آرا آن دسته از نظریه پردازان و محققان که مبین عدم تغییر شخصیت در بزرگسالی است و هم آراء مخالف آنها که معتقد به تحول شخصیت در تمام طول عمر میباشند هر دو در این پژوهش به آزمون گذارده شده و اگر تمامیت شخصیت را به پنج عامل بزرگ یاد شده بسنده کنیم، فقط دو عامل دچار دگرگونی شده و سه عامل دیگر تغییری نکردند.
این نتیجه خود موید هر دو دیدگاه یاد شده در خصوص تحول شخصیت است و بیشتر بر عدم تغییر و دگرگونی شخصیت در بزرگسالی مهر تایید مینهد ولی اجزائی از شخصیت را نیز پویا و قابل تغییر مینمایاند. به امید اینکه این روش در پژوهشهای آینده کاملتر و پختهتر شده تا جزئی از رواندرمانی ایرانی گردد.
مقدمه:
کاربرد عرفان در التیام رنجهای روانی از دیر باز مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان قرار گرفته است. از اولین کسانیکه پیش از مسحیت معاصران خود را به محاسبه مداوم نفس و کوشش مستمر برای آگاهی از خود دعوت میکرد میتوان از "سقراط" نام برد. وی تعالی اخلاقی را تنها امر مهم میدانست و – شناخت خود را در ارتباط با دیگر انسانها را پیش درآمد آن میدانست. شعار معروف سقراط "خود را بشناس" بود. منظور سقراط از شناخت، واقعیت نفس نیست، بلکه سرمایههای نهفته ای است که کشف آن، برای بهروزی ضروری است.
"فیثاغورس" نیز متفکری است که حدس اشراقی را در مورد توجه قرار داده و آن را از فکر و حس برتر میشمارد و این نیز یکی از اصول تصوف است که صوفی آنچه را به تامل و شهود مییابد، هرگز به نظر و تفکر و برهان در نمییابد.
از معاصران نیز میتوان به "یونگ" اولین کسی که عرفان را در التیام رنجهای روانی مورد توجه قرار داد اشاره نمود. او اعلام داشت انسان قرن بیستم زیاده از حد عقلایی شده و تکیه افراطی به ضمیر آگاه نموده و نیروهای دیگر انسان از جمله ضمیر ناخود آگاه دست کم گرفته شدهاند تا بدان حد که ارزشهای روحانی و غیر مادی انسان تحت الشعاع امور مادی و جسمانی قرار گرفته است.
از قرن هیجدهم انسان به یاری روشهای کاربردی قانون "این همانی ارسطو" موفق به پیشرفتهای شگفت آوری در علوم طبیعی و تکنولوژی شد که منجر به انقلاب صنعتی و سعادت مادی بشر گردید که مألاٌ به بهای از دست رفتن بسیاری از نیروهای انسانی و موقعیت کیهانی او و تضعیف ابعاد الهی آدمی و بالاخره موجب سرگشتگی انسان صنعتی شده است. به قول حافظ:
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی عشق داند که در این دایره سر گردانند.
در قرن هیجدهم نیز فلاسفه دیگر اشاراتی در این مورد کردهاند از جمله "هگل" فیلسوف معروف آلمانی و "روسو" به نوعی از خود بیگانگی در انسان اشاره کرده و بیان داشتهاند عقل جمعی جانشین عقل فردی گردیده است و بعدها مارکس مساله را از دیدگاه محدودتر اقتصادی مطالعه کرده است. "اریک فروم" روانشناس و جامعه شناس قرن معاصر به اهمیت فلسفه شرق و جای آن بر ساختار جامعه صنعتی غرب تاکید کرده و بیان داشته که فردیت انسانها در قرن بیستم به بازی گرفته شده و آنچه که فضایل و آداب جهان صنعتی نامیده میشود، ابزاری برای دور کردن انسان از نقش خویش است. شاید بتوان گفت که این رباعی خیام بیانی از این مقوله باشد.
آنان که محیط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه ای و در خواب شدند
ابراهام مزلو روانشناس بر جسته میگوید انسان سالم چیزی بیش از انسان تطابق یافته با محیط است و معیارهایی برای سلامت روان بیان داشته که تجربه عرفانی از مهمترین آنهاست.
"ویلیام جیمز" نیز در این باره گفته است: مرزهای گسترده تر هستی ما به فراسوی عالم مرئی گسترش مییابد. ابعاد بزرگتری از زندگی وجود دارند که بسیار عظیم تر از جهان مرئی هستند. میتوانید آن را به هر نامی که میخواهید بنامید، عالم عرفان، تصوف، ماورالطبیعه، یا هر چیز دیگر، هر چه هست ما در این جهان مرئی به آن تعلق داریم و اگر به آن مربوط و متصل شویم شخصیت محدود و افق دید ما را بازتر میکند و از ما انسانی نوین میسازد.
آدمی در عالم خاکی نمیآید به دست عالمی دیگر بباید ساخت و ز نو آدمی
(حافظ)
فصل اول
کلیات
1-1 بیان مسئله
مشکل اصلی یا سوال بنیادی این است که تا چه حد ساختارها و صفات شخصیتی آدمی در اثر عوامل مختلف درونی و بیرونی قابل تغییر و دگرگونی است؟
از این منظر نظریات مکاتب مختلف بسیار متفاوت و گاه ضد و نقیض هم هستند که به ذکر اجمالی از آنها پرداخته شده است. در بررسی ثبات شخصیت در طول زمان، بعضی از نظریهها بر تداوم شخصیت در طول زمان تاکید دارند. (کاسپی و رابرتر 1999)
در این دیدگاه، کودک به طور همزمان (پدر انسان است) و وقتی فرد به 25 سالگی یا حدود آن میرسد، شخصیت او کاملا شکل گرفته است (کاستا و و مک گری 1994)
سایر نظریه پردازان شخصیت نیز از عدم تداوم کودکی و بزرگسالی گفتگو میکنند و در این دیدگاه به سختی میتوان آینده یک کودک و چگونگی شخصیت وی را پیش بینی کرد. جای تعجب نیست اگر یک بزرگسال، از الگوی رفتاری کودکی خود بسیار دور شود. مسئله ثبات شخصیت، سوال پیچیده ای و پاسخ به آن تا حدودی به آن جنبه از شخصیت بستگی دارد که مورد مطالعه است از بعضی افراد انتظار تغییر بیشتری در بعضی از ویژگیهای شخصیتی میرود، بعضی از افراد، آمادگی بیشتری برای تغییر در ویژگیهای شخصیتی کم اهمیت تر و آمادگی کمتری در ویژگیهای با اهمیت تر شخصیت خود دارند همچنین، این مسئله تا حدی به تعریف فرد از ثبات مرتبط است. به این معنی که آیا ثبات، متضمن رفتار به شیوه ای ثابت است یا متضمن بروز رفتارهایی است که الگوی شخصیتی خاصی را نشان میدهد. (پروین و جان 2001)
کاستاومک کری در جایی دیگر میگویند: در طی دهه 1970 چندین مطالعه طولی مهم در خصوص شخصیت انجام گرفته و انتشار یافتند. این مطالعات برای نخستین بار پایههای علمی یکپارچه ای برای ارزیابی نظریههای شخصیت و سالمندی ارائه دادند تقریباٌ برای همگان شگفت آور است که تمام این مطالعات با درجه فوق العاده بالایی از ثبات عنوان نمودند که: ظاهرا در اکثر مردم شخصیت بعد از 30 سالگی دچار تغییرات بسیاراندکی میشود. پس از سالها آزمودن این مفروضات و دستیابی به بعضی تلویحات آن برای روانشناسی شخصیت و برای درک زندگی بزرگسالی، کتاب کوچکی را در این باره منتشر ساختیم. (مک کری، کوستا 1984). این کتاب مبتنی بر یک الگوی سه بعدی از صفات شخصیت بود و بر آن اساس سازمان یافته بود.
از آن زمان به بعد چندین مطالعه طولی دیگر هم گزارش شدهاند که دانش ما را از بزرگسالی و شخصیت توسعه داده و عمیق تر کردهاند. با این حال آنها نتایج بدست آمده را چندان تغییر ندادند. الگوی سه بعدی، در سال 1989، به پنج الگو ارتقا یافت- با اضافه نمودن دمساز بودن و با وجدان بودن به ابعاد اصلی روان نژندی، برون گرایی و انعطاف پذیری نسبت به تجربه- که از جامعیت واقعی تری برخودار بود و تمام صفات مورد اشاره در افواه عامه مردم و نظریههای علمی شخصیت را در بر میگیرد. با مطالعه این پنج عامل در سراسر دوره زندگی، میتوان به طور واقعی همه آنچه را که به موازات بزرگتر شدن افراد0(اعم از زن و مرد) در شخصیت آنان روی میدهد، مطالعه کرد.
باید خاطر نشان کنیم که مطالعه علمی بزرگسالی، بسیار نو پاست و قطعیت یافتهها در آن بسیاراندک است. تنها در دو دهه گذشته چند تحقیق معتبر در این حوزه انجام شده است که اساسا منجر به طرح پرسشهایی سودمند شدهاند و نه ارائه پاسخهایی قطعی. همچنین باید به این نکته تاکید کنیم که علم به تعمیمها منتهی میشود نه به امور ویژه. (کاستاومک کری 1989)
ویلیام جمیز (1980)، در اظهار نظر مشهور خود ادعا کرد که خصوصیت سن حوالی 30 سالگی "مجموعه شبیه سیمان" است. فروید کتابهایی درباره سالهای اول زندگی نوشت اما درباره سالهای بعد تقریبا چیزی ننوشت، یقینا این نوشتهها (سالهای بعد از کودکی) در نظر شخصیت فروید نقش چندانی نداشتند. (کاستاومک ری 1989)
در یکسری پژوهشهای انجام شده توسط کاستاومک ری در سال 1981 که در مطبوعات امریکا تحت عنوان "شخصیت شما آنچه گرفتار آن هستید" انتشار یافت این دو محقق و پژوهشگر شخصیت در حیطه نظریه تحلیل عاملی نتایج حاصله را به زبان خود اینگونه بیان داشتند:
به نظر میرسد یافتههای ما برای تمام افرادی که با خود مشکل دارند، حکم هلاکت باشد. اما این یافتهها هرگز به این معنی نیستند. ما امیدواریم در آینده بتوانیم نشان دهیم که فرآیند پیر شدن به خودی خود دال بر تغییرات منظم شخصیت نیست و اینکه اکثر مردم از سن 30 تا 80 سالگی در بعضی جنبههای بسیار اصلی ساختار اجتماعی و هیجانی تغییرات کمی دارند، نیست. اکثر مردم تغییر نمیکنند اما این به معنای عدم امکان تغییر نیست. با این وجود عقیده داریم که این تغییرات به خودی خود و به آسانی روی نمیدهند. رواندرمانی اثر بخش یا تجارت مهم زندگی مانند جنگ یا تغییر مذهب میتواند تغییرات زیادی ایجاد کند اما این امور معمولا تنها زمانی موثر میافتند که ما نیز آماده تغییر و مایل به ایجاد تغییر باشیم
در ادامه در خصوص "رواندرمانی اثر بخشی" نیز اشاراتی میکنند.
"روان درمانی اثر بخشی" چیست؟ هر مکتب مهم درمانی میتواند پیروزیهای خود را برجسته کند (به عنوان مثال، راجرز و دیموند.، 1954، استوارت 1977) و تحقیقی جدید (واندن بوس 1986) هم بر ارزش رواندرمانی به طور کلی تاکید دارد. اما تمام رواندرمانگران به واقع موافقت دارند که تغییر واقعی در شخصیت بدون تلاشهای متمرکز و عموما دراز مدت با متخصصان ماهر که شرایط بسیار ویژه ای خلق میکنند، قابل دستیابی نیست و حتی با وجود این شرایط هم تنها احتمال موفقیت وجود دارد و نه قطعی بودن آن."
دسته ای دیگر از پژوهشها به نتایج قدری متفاوتر دست یافتهاند، از جمله این پژوهشگران میتوان به فین 1986، هلسون و مونه 1987، جسیور 1983، مورتیمر، فنیچ و کامکا 1981 اشاره نمود.
مطالعات این محققین نشان داد که افراد در سنین دانشگاهی-دانشجویان- در روند رشد و بزرگتر شدن از تغییرات سطوح متوسط صفات شخصیتی به طور نسبتا ثابتی برخوردار هستند که در قیاس با افراد در سنین پیری این تغییرات بیشتر است.
مطالعات دیگری از هن ، میلیسپ وهارتکا 1986 در بررسی تحولات شخصیت نتیجه ای مشابه داشت مبنی بر اینکه تغییرات مهم ممکن است بعد از دبیرستان روی دهند، این محققین عنوان داشتند.
"معمولا این گونه تصور میشود که تغییرات عمده سازمان شخصیت در طول نوجوانی روی میدهد. یعنی زمانی که اکثر مردم در نهایت، دچار تغییرات نقشی ژرفی یم شوند و به اشتغال به کار تمام وقت و ازدواج مشغول میشوند." (ص 225).
از مقایسه نمرات شخصیت دانشجویان با نمرات بزرگسالان در پرسش نامه شخصیتی NEO که توسط کاستاومک ری در سالهای 1985 و 1989 انجام گرفت این نتیجه به زبان خود این محققان حاصل گردید.
"در این قیاس دریافتیم که دانشجویان در سه عامل از عوامل پنجگانه شخصیتی یعنی روان نژند گرایی (همان عصبیت) ، برون گرایی و انعطاف پذیری (همان باز بودن به تجربه) بالاتر از بزرگسالان و در دوست داشتی بودن (همان توافق) و با وجدان بودن پایین تر از آنان میباشند. این تفاوتها نشان میدهد که رسش و بالندگی دانشجویان ناچیز است، هیجان و انعطاف پذیری کمی دارند، اما مهربان تر و بسیار مسئول تر هستند."
تا کنون نیز فرضیههای جالبی از جانب منتقدان به دیدگاه صفات مطرح شده است، برای مثال یکی از این فرضیهها، فرضیه مهم کلامی است که معتقد است تفاوتهای فردی بارز افراد در کلام بیان میشوند. مطالعات اولیه، شواهدی بین فرهنگی در حمایت از این فرضیه بدست دادهاند. هر چند هنگامی که افراد از زبان غیر از زبانهای غربی برای بیان شخصیت خود استفاده میکنند، نتایج چندان روشن نیست (ینگ و باند 19990) دومین فرضیه، این فرضیه جالب است که محیط در رشد شخصیت تاثیر گذار است، ولی نکته مهم این است که این محیط برای همه اعضا یک خانواده یکسان نیست (پلامین و دانیلز 1987، پلامین و دیگران 1990)
در مجموع وجود آرا نظریات و پژوهشهای تایید کننده و رد کننده در خصوص چگونگی رشد و تحول شخصیت در بزرگسالی و دیگر سنین و بطور کلی تمامی طول عمر نوعی چالش وسوسه انگیزی است که پژوهشهای بسیاری با شیوههای نوین و علمی تر را میطلبد، چالشی که مبنای اصلی پژوهش حاضر را نیز شکل داده.
1-2 ضرورت و اهمیت تحقیق
از سه دیدگاه کلی به اهمیت این پژوهش میتوان نگریست، یکی مکاتب شناختی به خصوص مکتب معنا درمانی ویکتور فرانکل دوم، نگاهی ملی، بومی به خلاقیت در بهره وری از منابع داخلی در فرایند درمان و در نهایت رویکرد روانشناسان شخصیت
ااهمیت معنا جویی در آدمی
- مسئله دریافت و درک مفاهیم و ساز و کار پدیدههای محیط پیرامون به نظر از دیر باز مورد وفاق و قبول پدران و اجداد، بوده است، تلاش آنها برای انتقال مفاهیم و توضیح کودکانه و گاه غیر واقعی پدیدههای جهان برای ذهن کودکانه ما تلاشی ناخود آگاه و بی پایان بوده و میباشد، انگار همه افراد بشر در این موضوع توافقی جمعی و ناخود آگاه دارند که برای اینکه کودک و خردسال امروز به رشد و بالندگی شناختی – رفتاری بهتری در نوجوانی و بزرگسالی برسد میبایستی به کنجکاویهای اکنون او پاسخ صحیح دهیم.
و این موضوع بالطبع این فرض را متبادر میکند که دریافت و درک مفاهیم (از ساده تا انتزاعی) تاثیری همه جانبه بر شکل گیری شخصیت ما خواهد داشت.
در پی تامل بر همین موضوع پژوهشگر بر آن شد تا بطور علمی تری این فرض را بیازماید و پژوهش حاضر تلاشی است برای یافتن پاسخی معنی دار، برای این سوال که:
درک و دریافت معانی متون عرفانی تا چه حد میتواند بر سلامت روان یا صفات (عوامل) شخصیتی پنجگانه و در مجموع شناخت و رفتار فرد و تاثیر افزایشی یا کاهشی داشته باشد؟
- اهمیت این موضوع از چند حیث قابل بررسی میباشد، اولین نظر که در بالا ذکر آن رفت وجود یک اصل مشترک در بین همه افراد بشر مبنی بر تمایل در دریافت و درک مفاهیم و علل پدیدههای محیطی که ریشه در خصوصیات ذاتی بشر یعنی کنجکاوی او دارد محقق را بر آن داشت تا این اصل را به شکلی کاربردی تر و در حیطه روانشناسی صفات و با الهام از نظریه معنا درمانی به آزمون بگذراد. لذا از این لحاظ که بتوان در صورت اثبات این فرضیه از آن در حوزه شناخت درمانی یا به عبارت صحیح تر شناخت- رفتار درمانی بهره جست قابل اهمیت بوده است.
نظریه گاه ملی، بومی
از نظر گاه دیگر اهمیت استفاده از گنجینه عظیم و بی بدیل ادبیات و متون عرفانی بصورت مکمل روشهای روان درمانی حاضر بوده است که حتی در صورت رفع نواقص و محدودیتهای این روش در آینده، بتوان آنرا بصورت مستقل نیز بکار گرفت، در نهایت، هدف بکارگیری پتانسیل بالقوه ای است که بطور طبیعی دارای خصوصیات همخوان تر و همراه تری با روحیات، عواطف، شناخت، و در مجموع ساختارهای شخصیتی مردم این مرز و بوم میباشد.
شاید بتوان گفت این روش بنوعی (نرم کردن) و یا (هنجار کردن) بر آیند چند روش درمانی غربی در کشور ایران باشد چرا که در این روش از معنا درمانی، قصه درمانی و در نهایت خود شناخت درمانی به صورتهای مختلف استفاده شده است (توضیح کامل فرایند درمانی در صفحات بعدی خواهد آمد)
در مجموع در بیان اهمیت و هدف این پژوهش میتوان چنین گفت که با توجه به پیدایش نه چندان طولانی علم روانشناسی و تکنیکها و متد درمانی، احتیاج مبرم به روشها و طرحها درمانی- ایرانی خاص این سرزمین بسیار احساس میشود، با در نظر داشتن روحیه کلی مردم ایران از لحاظ نوع عواطف، شناخت و هیجانات به کاربردن روشهای نرم شده غیر ایرانی (البته نه همه آنها) تا چهاندازه مثمر ثمر بوده و خواهد بود؟
البته خود این موضوع میتواند محل پژوهش گسترده ای باشد ولی پاسخ منفی آن را پژوهشگر پیش فرض خود طلقی نموده و با وجود آمارهای نگران کننده مبنی بر کاهش سلامت روانی و افت روحیه مردم وافزایش روان آزردگیها و روانپریشیها و وجود سبب شناسیهای متفاوت و پیش آگاهیهای متفاوت تر در اختلالات روانی، شاید بتوان به احتمال قوی به این نتیجه رسید که، جامعه ما و بالاخص جامعه بیمار روانی ما احتیاج به درمانگرانی دارد که ایرانی بودن و اکنون بودن را در رویه درمانی خود حتما لحاظ کنند.
این پژوهش و پژوهشهایی از این دست شاید گامهای اول چنین بدعتهایی باشند، ابداع روشهای درمانی در بستر یک دید روانشناخته ایرانی و شرقی و با بهره گیری از تجربه و یافتههای بنیادی روانشناسی معاصر و استفاده علمی از منابع خودی از جمله ادبیات، موسیقی، رقص، سینما بسیار لازم مینمایاند.
3- از نظر رویکردهای روانشناسی شخصیت
همانگونه که ذکر آن رفت چالشهای فراوانی بین رویکردهای مختلف روانشناسی شخصیت به مسئله ثبات، دگرگونی، و یا تحول در شخصیت آدمی در طول دوره حیات و رشد او وجود دارد، و پژوهش حاضر از این حیث اهمیت دارد که قرار است در این میان این چالش را به روشی نسبتا نوین به آزمون گذارد، روشی که شاید بخاطر تفاوت در ماهیت متغیر اثر گذار و چگونگی اعمال آن، بتواند پاسخی البته در مقام و حد خود به مسئله تحول یا ثبات در شخصیت و یا حداقل اجزا یا عناصر تشکیل دهنده آن فراهم آورد، مسلما پژوهش حاضر و در مجموع پژوهشهایی از این دست و روانشناسی شخصیت مدعی کشف یک قانون مطلق علمی نیستند. منتها همین قدر که بتوان تایید یا تردیدی بر خزانه چالش ذکر شده بیفزاید گامی بسوی جلو و در جهت هر چه قوی تر شدن و پخته تر شدن نظریه پردازی روانشناسی شخصیت خواهد بود.
1-3 اهداف تحقیق
الف هدف کلی
هدف اصلی پژوهش حاضر رسیدن به شیوه ای نسبتا نو در رواندرمانی تکمیلی است و به عبارت دیگر: تعیین میزان تاثیر شنیدن شرح متون عرفانی بر مولفههای پنجگانه شخصیتی بوده است.
ب- اهداف اختصاصی
- تعیین میزان تاثیر شنیدن شرح متون عرفانی بر عصبیت
- تعیین میزان تاثیر شنیدن شرح متون عرفانی بر باز بودن به تجربه
- تعیین میزان تاثیر شنیدن شرح متون عرفانی بر درونگرایی- برونگرایی
- تعیین میزان تاثیر شنیدن شرح متون عرفانی بر توافق
- تعیین میزان تاثیر شنیدن شرح متون عرفانی بر وجدانی بودن
1-4 بیان فرضیهها
در این پژوهش پنج عامل یا صفت اصلی برای کل شخصیت تعریف شده است که میتوان آنها را در قالب پنج فرضیه بیان نمود. فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی به قرار ذیل هستند.
فرضیه اصلی: شنیدن شرح متون عرفانی بر مولفههای پنجگانه شخصیت تاثیر دارد.
پنج فرضیه فرعی-
1- شنیدن شرح متون عرفانی باعث تغییراتی در عامل عصبیت (بی ثباتی هیجانی) میگردد.
2- شنیدن شرح متون عرفانی باعث تغییراتی در عامل باز بودن به تجربه میگردد.
3- شنیدن شرح متون عرفانی باعث تغییراتی در عامل توافق میگردد.
4- شنیدن شرح متون عرفانی باعث تغییراتی در عامل وجدانی بودن میگردد.
5- شنیدن شرح متون عرفانی باعث تغییراتی در عامل برونگرایی میگردد.
همانگونه که از عدم جهت گیری افزایشی یا کاهشی فرضیهها پیداست، تمام فرضیهها بصورت یکدامنه بیان شدهاند.
1-5 تعریف اصطلاحات مهم و متغیرها
شخصیت :
(انسان بصورت یک کل سازمان یافته عمل میکند و در پرتو چنین کلیت و سازمانی است که باید شناخته شود. (مگنوسون 1999) یکی از تعاریف شخصیت به قرار ذیل است.
شخصیت، یبانگر آن دسته از ویژگیهای فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری آنهاست.
تعاریف دیگری از شخصیت نیز امکان پذیر است که صحیح یا غلظ نیستند، بلکه در میزان هدایت انسان به شناخت جنبههای مختلف شخصیت با یکدیگر تفاوت دارند. به طور خلاصه بررسی علمی شخصیت، متضمن تلاش و نظم در کشف و تبیین الگوهای فکری، عاطفی و رفتاری افراد در زندگی روزمره است. روانشناسان به منظور کمک به مطالعه و تبیین این الگوها به نظریه پردازی روی میآورند و پژوهش حاضر نیز قصد همین بررسی را در بستر نظریه صفات و حیطههای دیگر که ذکر آن خواهد رفت را دارد.
متغیر وابسته (متغیر مرکب): مولفههای پنجگانه شخصیت
در حیطه نظریه پنج عاملی شخصیت (کاستاومک ری دهه 90) پنج مؤلفه متمایز شده شخصیتی مد نظر میباشد این پنج عامل خود نیز هر کدام در 6 مقیاس اختصاصی تر سنجیده میشوند. پنج عامل ومقیاسهای اختصاصی آن به قرار ذیل هستند.
1- عصبیت (بی ثباتی هیجانی) (N) اضطراب، خشم و کینه توزی، افسردگی، هوشیاری، تکانشوری، آسیب پذیری
-1 طرح پژوهش
در پژوهش حاضر بواسطه اینکه هدف پژوهش دستیابی به اصول و قواعدی نوین است تا در موقعیتهای عملی و واقعی بکار بسته شوند و موجب بهبود کارایی روشهای درمانی گردند، لذا میتوان تحقیق حاضر را از نوع «تحقیقات بنیادی» و از گروه «شبه تجربی» دانست.
همچنین از نظر کنترل متغیرها، نوع اعمال آنها و وجود گروه گواه، تحقیق حاضر از نوع «تحقیقات آزمایشی» محسوب میگردد و در بین دو نوع تحقیقات آزمایشی طرح حاضر «آزمایش میدانی» میباشد و طرح پژوهشی که پژوهش حاضر در چهارچوب آن اجرا شده است از نوع طرحهای آزمایشی حقیقی است که با شیوه «طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل» بهاندازه گیری میزان تاثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته پرداخته شده است.
این طرح را میتوان با این نماد نیز بیان نمود:
R: انتخاب تصادفی دو گروه آزمایش (بالای خط افقی) و گواه (پایین خط افقی)
X: متغیر مستقل اعمال شده بر گروه آزمایش (شنیدن شرح متون عرفانی دفتر دوم مثنوی)
: متغیر مستقل اعمال نشده در گروه گواه
Yb: متغیر وابسته که پیش از دستکاری متغیر مستقلاندازه گیری شده است. (مولفههای پنجگانه شخصیتی در آزمون NEO PI-R)
Ya: متغیر وابسته که پس از دستکاری متغیر مستقلاندازه گیری شده است. (مولفههای پنجگانه شخصیتی در آزمون NEO PI-R).
R در خصوص کنترل متغیرهای ناخواسته، پژوهشگر با گماردن آزمودنیها بصورت تصادفی تا حد زیادی توانسته است اولا همه متغرهای اثر گذار احتمالی کنترل شوند. ثانیا اثر هرگونه عوامل تهدید کننده روایی مانند اثرهای «تاریخ»، «بالیدگی»، «اثر آزمون» و «اثر رگرسیون» در عمل خنثی شود. زیرا این عوامل به هماناندازه که در گروه آزمایشی تاثیر میگذارند گروه گواه را نیز تحت تاثیر قرار میدهند (پاشا شریفی 1380)
3-2 روش پژوهش
آزمودنیها در مدت پنج ماه به شرح و تفسیر متون دفتر دوم مثنوی گوش فرادادند. کنترل شرایط در این مدت نیز به اجمال توضیح داده شده است تا متغیر مستقل بطور یکسان برای همه اعضا گروه آزمایش اعمال میشد.
1. در اختیار آزمودنیها با توجه به تجهیزات صوتی که دارا بودند یکدام از اشکال کاست یا CD قرار داده شد.
2. به آزمودنیها گفته شد موظفند هر روز یک ساعت به شرح متون گوش فرادهند و در صورت به تاخیر افتادن در نوبت بعدی جبران کنند.
3. برای اطمینان از انجام عمل گوش دادن از آزمودنیها درخواست شد رئوس مطالب ایراد شده در هر نوبت را حداقل در یک نیم صفحه A4 یادداشت نموده و در پایان دوره علاوه بر مرور آنها توسط خودشان به آزماینده تحویل نمایند.
4. شرایط زمانی-مکانی: آنها موظف بودند در محیطی آرام و تقریبا بی سرو صدا و در بهترین ساعات شبانه روز که خود تمایل بیشتری به گوش فرادادن دارند، به این امر بپردازند و در حالت گرسنگی یا سیری زیاد، خواب آلودگی خستگی زیاد و موارد دیگری که خود تشخیص میدهند مانع دریافت شرح متون میگردد از این امر صرف نظر کنند و با هشیاری نسبتا خوب و در حالت متعادلی به این امر بپردازند.
5. پیش بینی شد در صورت بروز هرگونه مشکل حادی که منجر به عدم توانایی آزمودنی به همراهی و ادامه این پژوهش میگردید آزمودنیها مشکل را با آزماینده صادقانه در میان گذارند و هیچ منعی برای این مورد احساس ننمایند.
3-3 جامعه آماری
جامعه آماری در پژوهش حاضر تمام مردان 25 سال به بالای دارای حداقل مدرک دیپلم که به نوعی با مجتمع بزرگ جهاد دانشگاهی مشهد در سال تحصیلی 1383 ارتباط داشتهاند بوده است. این افراد شامل تمام کارمندان این مرکز، هنرجویان دورههای آموزش هنر، دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی، زبان آموزان دورههای آموزش زبان، کارآموزان دورههای مختلف آموزش کامپیوتر، حسابداری، مربی کودک و اعضا کانون صوتی و تصویری فرهنگسرای این مرکز که جمعا در سال تحصیلی 1383، 4967 نفر بودهاند.
پژوهشگر با درخواست از هر کدام از این بخشها فهرست اعضا مرد بالای 25 سال را برحسب شماره کارمندی، هنرجویی، دانشجویی، زبان آموزی، کارآموزی و شماره عضویت، متناسب با هر بخش دریافت کرده و جمعا 4967 شماره را به کامپیوتر داده و با استفاده از برنامه نرم افزاری که توانایی برگزیدن تصادفی را دارد، دست به برگزیدن اعضاء دو گروه کنترل و گواه زده است.
صفات مشترک افراد گروههای گواه و آزمایش مرد بودن، حداقل دیپلم داشتن و سن 25 سال به به بالا داشتن بوده است.