«مقدمه»
روز شنبه 27 اوت سال 1859، در نقطهای به نام تیتوسویل واقع در ایالت «پنسیلوانیا»، «ادوین دریک» انقلابی را آغاز کرد که بیش از یک قرن اقتصاد جهانی را تحت تأثیر خود قرار داده است.
دنیای کنونی در همة جنبه های زندگی اعم از کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش، حمل و نقل، اقتصاد، سیاست، ارتش و امکانات رفاهی و درون خانگی و غیره بر پایه تکنولوژی بنا شده و همه این ها مساوی است با یک کلمه؛ «نفت» و اگر در حال حاضر تکنولوژی را از زندگی حذف کنیم، بازگشت بشر به طور تمام عیار به قرون تاریک تاریخ خواهد بود؛ اعصار قحطی و طاعون و جهل و اوهام و خرافه.
اما نزدیک به یک قرن است که مردم کشور ما با مقولة نفت و مسائل مربوط به آن آشنا شده اند و نقش حیاتی این ماده در حیات اقتصادی کشورها، خصوصاً در چند دهة اخیر به جایی رسیده که باید آن را ماده اساسی زندگی نامید؛ اصولاً هیچ جنبهای از زندگی مادی انسان نیست که «نفت» در آن بطور زیربنایی رخنه نکرده باشد، و همین نقش حیاتی، سیاست کشورهای صاحب نفت را با خطر مواجه کرده و در عرصه بین الملل با مشکلات جدی مواجه کرده است. بدون تردید جنگ ایران و عراق با آغازگری کشور همسایه یا به عبارت بهتر «صدام» بدون تردید بی ارتباط به مسئلة «نفت» نبود. از طرفی دیگر کشور ما با در دست داشتن ذخایر غنی و سرشار نفت و گاز در سطح دنیا و بمراتب اولی تر در خاورمیانه نیاز و عزم راسخی را می طلب تا مردم ما دانش و آگاهی خود را در بارة تاریخ نفت، «این طلای سیاه» بیفزایند. از این رو در این مجال مختصر می کوشم تا شمه ای از تاریخ و اثرات این ماده ارزشمند را در جهت تکمیل آگاهیمان تقدیم دارم. بنابراین می بایست شرحی کوتاه از تاریخچة نفت و تبعات کشف و استخراج این مهم در بحث گنجانده شود تا مسئله برای ما واضح و خالی از ابهام باشد.
تاریخچه نفت در ایران
اصلی ترین مادة انرژی زا در حال حاضر «نفت» است: اگر در عالم خیال «نفت» را از چرخة حیات تکنولوژی حذف کنیم چه باقی می ماند مطمئناً؛ هواپیماها بازمیایستند؟ حرکت قطارها متوقف می شود. اتومبیل های سبک و سنگین دیگر قادر به حرکت نخواهد بود و کشتیها که همه روزه دهها تن بار و هزاران مسافر را حمل می کنند، تبدیل به قطعات چوبی و آهن قراضه می شوند و همة کارخانجات تولید ماشین آلات بسته می شوند، تکنولوژی رشته های متنوع داروسازی و پزشکی با خطر جدیدی موجه می شود و ژنراتورهای مولد برق و نیروی هسته ای و هیدرولیک شدیداً صدمه می بیند و همة اینها مساوی با درهم پیچیده شدن طومار تمدن فعلی بشر.
طبق آخرین تحقیقات زمین شناسی و معدن شناسی، حدود 677 میلیارد بشکه نفت در سطح جهان شناسائی شده و 5/54 درصد از تمام این ذخائر در حوزة کوچک خلیج فارس یعنی در چهار کشور؛ ایران، عراق، عربستان و کویت نیمی از ذخائر ثابت شدخ جهان قرار دارد. عربستان با داشتن 160 میلیارد بشکه و ایران با 100 میلیارد بشکه به ترتیب در مقام اول و دوم می باشند.
عملیات حفاری انگلیسی ها پس از تلاشهای انصافاً طاقت فرسا، بالاخره در سال 1908 در مسجد سلیمان به نفت رسید. اما بهره برداری تا سال 1913 به تأخیر افتاد: عمل لوله کشی از چاهها تا جزیرة ابادان و تأسیس پالایشگاه آبادان حدود پنج سال وقت گرفت. بهرحال در سال 1913 مقدار کمی نفت استخراج شد و از اوائل سال 1914 نفت ایران به مقدار تجارتی مورد بهرهبرداری واقع شد.
در 5 سال اول بهره برداری از نفت جنوب، انگلیسی ها برخلاف قرارداد «دارسی» و حقوق و عرف بازرگانی، وجهی به ایران نپرداختند و فقط از سال 1919 بود که شروع به پرداخت سهم ناچیز به ایران کردند.
انگلیسی ها از سال 1914 تا سال ملی شدن صنعت نفت یعنی سال 1950 طی 36 سال مجموع مقدار 000/992/275/2 بشکه نفت از خوزستان استخراج کردند و متقابلاً بابت حق الامتیاز جمعاً مبلغ 8/112 میلیون لیره به ایران می پرداختند که این مبلغ به نرخ آن زمان 2/451 میلیون دلار می شود. در دورة کنسرسیوم و مابعد تا آغاز انقلاب یعنی از 1955 تا پایان سال 1977
(1356 هـ . ش) در مجموع 7/23 میلیارد بشکه نفت از منابع ایران استخراج شده و در مقابل کلاً 1/97 میلیارد دلار به ایران پرداخت شد.
در کشاکش ملی شدن نفت
مصدق با علاقه زایدالوصفی که به ملی کردن صنعت نفت داشت باعث شد قانون ملی کردن در 30 آوریل 1951 از تصویب مجلس بگذرد. ایران در سال 1950 فقط حدود 16 میلیون دلار دقیقاً نصف بودجه ملی بابت حق امتیاز نفت دریافت می کرد این در حالی بود که شرکت نفت انگلیس و ایران پنج برابر این مبلغ را به جیب می زد. هفت خواهران نفتی فوراً برای طرفداری از اهداف و دعاوی شرکت نفت انگیس و ایران به حرکت درآمدند. تنها یک کشور به طور مخفیانه از مصدق طرفداری می نمودند و آن ایالت متحده آمریکا بود که بوسیلة سفیر خود «هنری گریدی» در تهران از او حمایت می کرد. در اجرای یک برنامة کوتاه مدت فروش نفت ایران فوراً بایکوت شد. متقابلاً تولید و فروش نفت کویت، عربستان و بحرین بالا رفت، برای اینکه ایران را به زانو درآورند، بالا بردن حق الامتیاز نفت اعراب را موقتاً قطع کردند.
در 13 ژوئن 1951 که مذاکرات ایران و شرکت نفت در ناحیه شمیران تهران جریان داشت، مقامات ایرانی از کاپیتانهای کشتی های نفتکش خواستند تا رسید به نام شرکت ملی نفت ایران بدهند. در تاریخ 19 ژوئن درست چند روز بعد آقای «باسیل جکسن» رئیس هیأت نمایندگی شرکت نفت، بدون احساس شرم، پیشنهاد کرد که شرکت فوراً مبلغ ده میلیون لیرة استرلینگ به ایران بپردازد و از ماه ژوئیه هر ماه مبلغ 3 میلیون ایره به ایران پرداخت نماید و در مقابل دارائی های شرکت نفت که شرکت ملی نفت ایران منتقل شده است و حق تولید نفت به یک شرکت جدید که از طرف شرکت نفت انمگلیس و ایران تأمین میشود، منتقل شود. ایرانیها این پیشنهاد را رد کردند و مذاکرات قطع شد و کابینه کارگری انگلستان به شرکت نفت دستور داد که از پرداخت حق امتیاز و بدهی های گذشته به دولت ایران خودداری کند و از پرداخت آنچه که بابت تفاوت تسعیر طبق توافق به دولت ایران پرداخت می شد نیز امتناع نماید.
سرانجام انگلیسی های حریص و جاه طلب پیشنهاد کردند که حق الامتیاز را از به ارتقاء دهند و حال آنکه در همان اوقات در بازار تهران مردم از تقسیم 50-50 صحبت میکردند. «مصدق» در همان روز 19 ژوئن یک شرکت به نام شرکت ملی نفت ایران بوجود آورد ولی آقای «دریک» مدیرکل شرکت نفت انگلیس و ایران در 20 ژوئن کاپیتانهای کشتی نفتی را از دادن رسید نفت به نام شرکت ایرانی برحذر داشت. از آن طرف دکتر «مصدق» اعلام کرد که هرگونه خرابکاری در اجرای قانونی ملی کردن صنعت نفت را کیفری درخور اعلام کرد و «دریک» تهران را با هواپیما به مقصد بغداد ترک نمود. در تاریخ 27 ژوئیه کارکنان انگلیسی شرکت نفت ایران و انگلیس دست به اعتصاب زدند و از ادامة خدمت در شرکت جدیدالتأسیس نفت ایران امتناع نمودند. در کتاب «جنگ نفت» آمده است که انگلیسی ها پس از آمریکائیها در کار نفت علاقة بیشتری نشان می دادند و کمپانی «رویال داچ شل» هم بمنظور تهیة نفت برای کشتیهای جنگی انگلستان بوجود آمد. شخصی به نام «دارسی» در ایران موظف شد در مقابل دویست هزار فرانک که فقط یکصد هزار آن نقد بود، امتیاز نفت ایران را بدست آورد و در سال 1909 کمپانی نفت انگلیس و ایران تأسیس شود و امتیاز «دارسی» یا همان امتیاز و شرایط شصت ساله به شرکت جدیدالتأسیس تعلق گرفت. این کمپانی در موقع جنگ خدمات شایانی به دولت انگلستان نمود و از عایدات و منافع آن جز خود عمال دولت انگلیس کسی اطلاع نداشت تا اینکه کتاب معروف «وینیستون چرچیل» به نام «بحران جهان» منتشر شد و آن موقع بود که همگان فهمیدند که منابع نفت ایران برای امپراطوری بریتانیا دارای چه منافع سرشاری بوده است. در تاریخ 3 ژوئیه ظرفیت پالایش پالایشگاه آبادان به نصف تقلیل یافت. و در 5 ژوئیه دیوان لاهه که به شکایات شرکت نفت ایران و انگلیس رسیدگی می کرد، یک قرار موقت صادر کرد که تا پایان جلسات و صدور حکم نهائی به عنوان اقدامات احتیاطی تولید نفت ایران مثل سابق بوسیلة شرکت نفت ایران و انگلیس ادامه یابد. در 7 ژوئیه «مصدق» رسماً پرونده ایران را از کنوانسیونهای لاهه بیرون کشید. در آبادان صنعت نفت متوقف شده بود و متجاوز از 7 هزار کارگر بیکار شده و شرکت ملی نفت ایران برای خنثی کردن این موضوع اعلام داشت که هر بشکه نفت را به جای 70/1 دلار به قیمت 90 سنت به فروش می رساند. در 3 اکتبر همة تکنسین های انگلیسی ابادان را ترک نمودند. شورای امنیت سازمان ملل، طبق تقاضای کابینه کارگری انگلیس، وارد ماجرا شد. «مصدق» در حالی که بیمار بود برای شرکت در جلسة شورای امنیت به «نیویورک» عزیمت کرد ولی در بیمارستان نیویورک بستری شد.
رئیس جمهور وقت آمریکا «ترومن» در 23 اکتبر میزبان مصدق به صرف ناهار شد و در همان حال پالایشگاه آبادان به وسیلة پرسنل ایرانی مجدداً بکار افتاد. و شرکت ملی نفت ایران اظهار داشت که کشتی هایی که از ایران نفت خریداری کنند، بوسیلة نیروی دریائی ایران تا خروج از خلیج فارس اسکورت خواهد شد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 20 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله صنعت نفت در ایران