اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق وبررسی در مورد تاریخ ادبیات ایران 94 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق وبررسی در مورد تاریخ ادبیات ایران 94 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 91

 

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> مقدمهدولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر اسلام در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) وقادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی محدود و معدود تحت سیطره عرب درآمدند.

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری

چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت. پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمه‏ای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.

تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد. در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.

در همین اوان کتبی مانند دینکرت، بندهشن، شایست نشایست،ارداویرافنامنه، گجستک ابالش، یوشت فریان، اندرز بزرگمهر بختکان، مادیگان شترنگ، شکند گمانیک و یچار و امثال آنها بزبان پهلوی نگاشته شد که بسیاری مطالب مربوط بایران پیش از اسلام و آیین و روایات مزدیسنا و داستانهای ملی در آنها محفوظ مانده است. مؤلفان این کتب غالباً از روحانیون زرتشتی بوده و باین سبب از تاریخ و روایات ملی و دینی ایران قدیم اطلاعات کافی داشته‏اند. از این گذشته در تمام دیوانهای حکام عرب در عراق و ایران و ماوراءالنهر تا مدتی از خط و لهجه پهلوی استفاده میشده است.

با همه این احوال پیداست که غلبه عرب و رواج زبان دینی و سیاسی عربی بتدریج از رواج و انتشار لهجه پهلوی میکاست تا آنجا که پس از چند قرن فراموش شد و جای خود را بلهجات دیگر ایرانی داد.

خط پهلوی هم بر اثر صعوبت بسیار و نقص فراوان خود بسرعت فراموش گردید و بجای آن خط عربی معمول شد که با همه نقصهایی که برای فارسی زبانان داشت و با همه نارسایی بمراتب از خط

پهلوی آسانتر است.

بهمان نسبت که لهجه پهلوی رسمیت و رواج خود را از دست میداد زبان عربی در مراکز سیاسی و دینی نفوذ می‏یافت و برخی از ایرانیان در فراگرفتن و تدوین قواعد آن کوشش میکردند اما هیچگاه زبان عربی مانند یک زبان عمومی در ایران رائج نبود و بهیچ روی بر لهجات عمومی و ادب ایرانی شکستی وارد نیاورد و عبارت دیگر از میان همه ملل مطیع عرب تنها ملتی که زبان خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ملت ایرانست.

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> نفوذ لغات عربی در لهجات ایرانیپیداست که این نفوذ سیاسی و دینی و همچنین مهاجرت برخی از قبایل عرب بداخله ایران و آمیزش با ایرانیان و عواملی از این قبیل باعث شد که لغاتی از زبان عربی در لهجات ایرانی نفوذ کند. این نفوذ تا چند قرن اول هجری بکندی صورت میگرفت و بیشتر ببرخی از اصطلاحات دینی (مانند: زکوة، حج، قصاص...) واداری(مانند: حاکم، عامل، امیر، قاضی، خراج...) و دسته‏یی از لغات ساده که گشایشی در زبان ایجاد میکرد یا بر مترادفات میافزود(مانند: غم، راحت، بل، اول، آخر...) منحصر بود و حتی ایرانیان پاره‏ای از اصطلاحات دینی و اداری عربی را ترجمه کردند مثلاً بجای «صلوة» معادل پارسی آن «نماز» و بجای «صوم» روزه بکار بردند. در این میان بسیاری اصطلاحات اداری(دیوان، دفتر، وزیر...) و علمی(فرجار، هندسه، استوانه، جوارشنات، زیج، کدخداه...) و لغات عادی لهجات ایرانی بسرعت در زبان عربی نفوذ کرد و تقریباً بهمان نسبت که لغات عربی در لهجات ایرانی وارد شد از کلمات ایرانی هم در زبان تازیان راه یافت.

باید بیاد داشت که نفوذ زبان عربی بعد از قرن چهارم هجری و خصوصاً از قرن ششم و هفتم ببعد در لهجات ایرانی سرعت و شدت بیشتری یافت. نخستین علت این امر اشتداد نفوذ دین اسلام است که هر چه از عمر آن در ایران بیشتر گذشت نفوذ آن بیشتر شد و بهمان نسبت که جریانهای دینی در این کشور فزونی یافت بر درجه محبوبیت متعلقات آن که زبان عربی نیز یکی از آنهاست، افزوده شد. دومین سبب نفوذ زبان عربی در لهجات عربی در لهجات ایرانی خاصه لهجه دری، تفنن و اظهار علم و ادب بسیاری از نویسندگانست از اواخر قرن پنجم به بعد. جنبه علمی زبان تازی نیز که در قرن دوم و سوم قوت یافت از علل نفوذ آن در زبان فارسی باید شمرده شد.

این نفوذ از حیث قواعد دستوری بهیچروی(بجز در بعض موارد معدود بی اهمیت) در زبان فارسی صورت نگرفته و تنها از طریق مفردات بوده است و حتی در مفردات لغات عربی هم که در زبان ما راه جست براههای گوناگون از قبیل تلفظ و معنی آنها دخالتهای صریح شد تا آنجا که مثلاً بعضی از افعال معنی و وصفی گرفت (مانند:لاابالی= بی‏باک. لایعقل= بی‏عقل، لایشعر= بی‏شعور، نافهم...) و برخی از جمعها بمعنی مفرد معمول شده و علامت جمع فارسی را بر آنها افزودند مانند: ملوکان، ابدالان، حوران، الحانها، منازلها، معانیها، عجایبها، موالیان، اواینها...چنانکه در شواهد ذیل می‏بینیم:

ببوستان ملوکان هزار گشتم بیش گل شکفته برخسارکان تو ماند(دقیقی)

وگر بهمت گویی دعای ابدالان نبود هرگز با پای همتش همبر

(عنصری)

گر چنین حور در بهشت آید همه حوران شوند غلمانش

(سعدی)

زنان دشمنان در پیش ضربت بیاموزند الحانهای شیون

(منوچهری)

بیابان درنورد و کوه بگذار منازلها بکوب و راه بگسل

(منوچهری)

من معانیهای آنرا یاور دانش کنم گر کند طبع تو شاها خاطرم را یاوری

(ازرقی)

گذشته از این نزدیک تمام اسمها و صفتهای عربی را که بفارسی آوردند با علامتهای جمع فارسی بکار بردند(مانند: شاعران، حکیمان، زائران، امامان، عالمان. نکتها، نسخها، کتابها...)بدین جهات باید گفت لغات عربی که در زبان فارسی آمده بتمام معنی تابع زبان فارسی شده و اصولاً تا اواخر قرن پنجم جمعهای عربی نیز بنحوی که امروز میان ما معمول است تقریباً مورد استعمالی نداشته است.

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> آغاز ادب فارسیاگر چه ادبیات پهلوی در برابر نفوذ و رسمیت زبان عربی اندک اندک راه ضعف و فراموشی می‏پیمود لیکن لهجات محلی دیگر ایران با آمیزش با زبان عربی آماده ایجاد ادبیات کامل و وسیعی میگردید و از آنجمله بود لهجه آذری، لهجه کردی، لهجه فارسی(معمول در فارس)، لهجات مرکزی ایران، لهجه طبری، لهجه گیلی و دیلمانی، لهجه سگزی، لهجه خراسانی، لهجه سغدی، لهجه خوارزمی و جز آن.

لهجه عمومی مشرق ایران و شعب آن از این میان ثروتمندترین لهجه‏های ایرانی بود و چون بازمانده لهجه‏های ادبی مهمی مانند پهلوی اشکانی (پهلوی شمالی)، سغدی قدیم، تخاری و خوارزمی قدیم بود بزودی و با کوچکترین رسمیت سیاسی می‏توانست بهترین وسیله ایجاد ادبیات جدیدی در ایران گردد و این امر خوشبختانه بیاری یعقوب سر لیث صفار(254ـ265) مؤسس سلسله مشهور صفاری در اواسط قرن سوم هجری بشرحی که در تاریخ سیستان بتفصیل آمده است صورت گرفت و با ظهور شاعرانی مانند محمد بن وصیف سگزی دبیر یعقوب و بسام کورد(کرد) از خوارج سیستان که بصلح


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد تاریخ ادبیات ایران 94 ص

تحقیق در مورد از شار تا شهر 16 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد از شار تا شهر 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

از شار تا شهر

فصل اول: شهر نشینی ، شهر گرایی و شهر سازی قبل از اسلام

در دوران قبل از اسلام 3 شیوه شهر نشینی داشتیم که عبارتند از:

شیوه پارسی: این شیوه از قرن نهم (ق.م) با ساختن اولین شار ؟ الهام گرفته از (شهر – تپه) های بین النحرین (زیگرات) شروع شده و با شکوفایی شارهای پارسی از شوش – استمز پاسارگاد و ... به اوج خود رسیده است.

شیوه یا میان شیوه پارسی هلن: بعد از حرکت بی بازگشت یونانیان به سمت شرق تلفیقی عظیم از فرهنگهای غربی و شرقی آن روزگاران صورت پذیرد که ؟ از فرهنگ (شهر – دولتهای)یونانی و آمیخته شده با فرهنگ (شهر - ؟) شرقی است.

شیوه شهر نشینی قبل از اسلام، 3 مرحله متفاوتی در شهر گرای و شهر نشینی که دوران را شامل می شود که عبارتند از:

مرحله شکل گیری و پیدایش پدیده شهر: که رشد آن در دوران ماد و بالندگی آن در دوران هخامنش است بین قرنهای نهم تا هفتم (ق.م)

قبل از این مرحله 2 گونه جامعه مفهوم داشته است: 1) جامعه ایلی (کوچ رو) 2) جامعه روستایی (یکجانشینی)

اولین شهر – قدرت در زمان ماد در فلات ایران شکل گرفت که همان هکمتانه – هکموان همدان است.

شار مادی در این مرحله عبارت است از : قلعه ای محکم و قوی بر فراز تپه یا نقطه سوق الجیشی خاص که در ؟ و در پس دیوارهایش نقاط زیستی کوچک و بزرگ پراکنده اند. در این مرحله قلعه مرکز واقعی مدیریت و سازماندهی منطقه وسیعی تحت لفظ خویش است. منطقه ای که هر 3 جامعه ایلی - روستایی و شهری در آن مقدم گرفته اند.

پارسیان شهر محل اقامت خود را از روی نقشه ای بنا می کنند که توسط موبدان تقدیس شده بود و شهر ها هم به صورت مربعی بوده است به طول یک میدان که ؟ به میل خود و به یک نفس بدور (700*700)

پس از دولت هخامنش قدرت به روستا جامعه دولت سالار می رسد که سازمان اجتماعی را بر مبنای طبقات مشخص زیر سامان می دهد:

اشرافیت دودمانی: که در رأس آن 7 دودمان متشکله جامعه هخامنش قرار گرفته است.

؟ و روحانیون: این گروه اجتماعی منادی جنبه آسمانی و مذهبی دولت پارسی است و به تعبیری دیگر چهره مذهبی آن را می نماید.

اشرافیت دهقانی: این طبقه اجتماعی بیان کننده نقش و قدرتی است که جامعه روستایی در روزگاران باستان دارد. که حضور این اشرافیت در شهر پارسی نشان از یگانگی کار اجتماعی دارد.

بازرگانان و پیشه وران: تولید صنعتی و مبادله از مهمترین دستاوردهای این طبقه بوده است.

چهره شارهای پارسی از دیدگاه ریخت شناسی شهری از فضاهای زیر ترکیب شده است:

اثر حکومتی: مجموعه ای مرکب از کاخها، ؟ ، ایوانها، تأسیسات نظامی و اداری و ذخائر و انبارهای آذوقه که در با اهمیت ترین نقطه سوق الجیشی شهر قرار گرفته و با دیوارهای سنگینی محافظت می گردد

شارمیدنی: مجموعه ای مرکب از محلات خاص برای استقرار طبقات خاص (ممتاز) با خانه های کم وبیش مشابه با بازاری در درون آن و محصور در دیواری سنگین با دروازه هایی برای ورود و خروج.

شار بیرونی: مجموعه ای مرکب از محلات و خانه ها، بازارها و باغات و مزارع پراکنده در سطحی وسیع که اکثریت جامعه شهری ان روزگاران در آن سکنی داشتند.

مرحله پیدایش (نو شهرها) و تجربه سازماندهی شبکه شهری در سازمان فضایی کشور: قرن سوم (ق.م) در این مرحله بنیانگذاری شهرهای جدید با مفهومی دوگانه از (شهر – دولت) یونانی و (شهر – قدرت) پارسی نقش تاریخی خود در سازماندهی فضایی کشور را بازی می کند.

شهر (پارسی – هلنی) مکانی می گردد برای استقرار دولت سلوکی ؟ ساختن بیش از 400 شهر جدید در کنار قلاع نظامی که مشهورترین آنها شهر صد دروازه (حدود دامغان امروزی) حاکی از سیاست شهر سازی دولت سلوکی است.

شهرهای پارسی – هلنی در مکان هایی استقرار می یافتند که:

در جوار و یا در نزدیک راه های ارتباطی و جاده های اصلی قرار داشته باشند.

در کنار قلعه نظامی یا شهر قدیمی در منطقه ای مملو از روستاهایی پیرامون یاشد.

از دیدگاه سوق الجیشی قابل تأمین باشد.

3- مرحله تعمیم شهر گرایی و شهر نشینی و تجربه ساماندهی سرزمین.

الف) دگرگونی در مفهوم شهرهای خود فرمان پارسی – هلنی: شار پارتی در دولت اشکانی:

(قرن سوم قبل از میلاد تا قرن سوم میلادی)

شار پارتی در دوران اشکانی محل استقرار طبقات اجتماعی زیر می گردد:

اشرافیت دودمانی: این طبقه اجتماعی هم خاندان پادشاهی را شامل می شود و هم اشرافیتی را که در رأس دودمان متشکله جامعه پارتی قرار دارد.

دیوانسالاری و نظامیان: پیدایش این گروه اجتماعی نشانگر گستردگی روابط دیوانی و حضور دولت اشکانی در پهنة سر زمین است.

مغان و روحانیون: حضور این گروه در رأس نشان از حضور مستقیم و تعیی کننده مذهب در سرنوشت جوامع تحت سلطه دولت اشکانی است.

اشرافیت دهقانی: دقیقاً نشان که همان نقش است که این طبقه در شار پارسی و دولت هخامنشی می داشت.

بازرگانان و پیشه وران: که در امر بازرگانی بین امللی آن روزگاران شرکت داشتند.

از دیگر اتفاقات این زمان این است که برای نخستین بار در تاریخ شهر دایره ای شکل از سوی اشکانی ایجاد می شود، شهر نساء در ماورالنهر و فیروزآباد در فارس نمونه های بارز شهر دایره ای شکل هستند.

سازماندهی کالبدی –فضائی درون شار کم و بیش همانی است که در شار پارس وجود داشته است.

1- دژ حکومتی 2- شار میانی 3- شار بیرونی

ب) بالندگی مفهوم شار و سازمان یافتگی کامل آن: شار پارتی در دولت ساسان (قرن 3 تا 7 میلادی)

ظهور دولت ساسانی در واقع اولین حرکت جامعه شهری برای رسیدن به قدرت است.

شهر مکان اصلی استقرار طبقات برتر اجتماعی است که این طبقات عبارتند از:

موبدان و مغان

جنگاوران و سپاهیان: حضور این طبقه نشانگر جنبه بسیار قوی نظامی – دولتی ساسانی است و تضمینی برای جلوگیری از هر گونهحرکت دودمانی است.

دبیران و پزشکان

دهقانان

شهرها را گاه مانند صفحه شطرنجی (*** قطعه) و گاه مانند جانوران مثلاً شوش مانند باز و شوشتر مانند اسب این بخش از شهر را بعدها شهرستان نامیدند. که قسمت اساسی شهر در شهارستان بوده است.

شهر در این دوره از دیدگاه ریخت شناسی مرکب از فضاهای زیر است:

1) دژ حکومتی 2) شار میانی 3) شار بیرونی

4) بازار: که مرکزیت حکومت در دولت ساسانی است.

5) میدان: مکانی است که بازارها بداان باز می شوند ، محلی است برای اعلان فرمانهای دولت مانند بخشودگیها و عقوبتها، این میدان هنوز از دیدگاه ریخت شناسی فضائی خاص را ؟ نمی گردد.

فصل دوم

مدخل: دگرگونی مفهوم

قبل از ورود به چگونگی سازمان یابی یا ساماندهی شهر یا شار ایران در دوران اسلامی، لازم است که نگاهی به مفهوم شهر و تفاوت شهر دوره اسلامی ، شار پارتی (دوران ساسانی) ، شهر رمی (رم شرقی) و شهر قرون وسطایی (اروپایی غربی) انداخته شود.

شهر رمی: صف نظر از مکانی که واقع شده است همان قوانیین ناظر و جاری است که در شهر مادر، رم به کار رفته است. قوانیین و سنتی منشاء گرفته از قواعد و مقررات برده داری

شهر قون وسطایی: کاملاً دیگر گونه است، منشاء آن نیز شکل دیگری دارد. این شهر بر مبنای بازرگانی و پیله وری یا بر خرابه های شهرهای کهن رمی، یا در کنار رودها و آبراهه ها، یا در کنار دیرها و کلیسا ها و ... شکل گرفته است، از ؟ خود در تقابل با محیط پیرامونی خویش و روابط مسلط بر آن – روابط فئودالی قرار می گیرد.

شارستان تبلور کالبدی تمامی تمایزات و تفاوتهایی است که سازمان اجتماعی مبتنی بر «؟» به آنها شکل بخشیده است و بیانگر فشارهایی است که از سوی دولت قاهرة آن اعمال می شود.

شهر دوران اسلامی: مفاهیم دیگری را در خود دارد این شهر چون شار دوران ساسانی «شهر قدرت» نیست مکانی نیست که بیانگر حکومت قاهرة مرکزی باشد. بنابر این شهر دارای زندگی مستقل و خاص با مقررات و امتیازات متفاوت نیست و بدین قرار تفاوتی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد از شار تا شهر 16 ص