اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه رشته عمران رفتار دیوارهای برشی با بازشو تحت اثر نیروهای دینامیکی

اختصاصی از اینو دیدی پایان نامه رشته عمران رفتار دیوارهای برشی با بازشو تحت اثر نیروهای دینامیکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته عمران رفتار دیوارهای برشی با بازشو تحت اثر نیروهای دینامیکی


پایان نامه رشته  عمران 	 رفتار دیوارهای برشی با بازشو تحت اثر نیروهای دینامیکی

خلاصه پایان نامه:

 در این پایان نامه رفتار غیرخطی دیوارهای برشی با بازشو تحت بارهای زلزله مطالعه شده است. برای این منظور یکسری دیوار برشی کوپل با پارامترهای مختلف متعلق به ساختمانهای منظم 5، 10، 15 و 20 طبقه در نظر گرفته شده است. در ابتدا نحوه مدلسازی صحیح دیوارها با استفاده از نتایج نمونه های آزمایشگاهی بررسی شده و تغییرات لازم در دیوارها تا حصول نتایج قابل قبول و نزدیک به نتایج آزمایشگاهی اعمال گردیده است. روش کار به این ترتیب است که دیوارها برای نیروهای وزن و نیروهای جانبی طبق آئین نامه زلزله 2800 ایران طراحی شده اند. در این حالت رفتار مصالح خطی بوده و دیوارها به وسیله نرم افزار ETABS 2000 مدلسازی و بر مبنای آئین نامه ACI-318 طراحی شده اند. در مرحله بعد با استفاده از برنامه کامپیوتری IDARC دیوارها آنالیز غیرخطی شده اند. در این مرحله بر روی هر یک از دیوارها سه آنالیز انجام شد. ابتدا دیوارها تحت بار جانبی با گام افزایشی قرار گرفته و افزایش بار تا زمان گسیختگی ادامه یافت، سپس تحلیل دینامیکی تحت زلزله های ناغان و طبس صورت گرفت. در نهایت با استفاده از نتایج آنالیزهای انجام شده رفتار واقعی استاتیکی و دینامیکی، ضریب تشدید تغییر مکان های جانبی، ضریب ایمنی، ضریب اضافه مقاومت، ضریب کاهش در اثر شکل پذیری و ضریب رفتار دیوارهای مختلف تحت زلزله های فوق محاسبه گردید. نتایج به دست آمده با یکدیگر و همچنین با مقادیر پیشنهادی آئین نامه زلزله ایران مقایسه شده اند و نحوه تغییرات مقادیر فوق و در نتیجه عملکرد دیوارها با تغییر در پارامترهای مختلف بررسی شده است. مطالعات انجام شده نشان می دهد که ضریب ایمنی دیوارهای دارای بازشو در حدود 75/2 و ضریب اضافه مقاومت واقعی آنها در حدود 75/1 می باشد. 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته عمران رفتار دیوارهای برشی با بازشو تحت اثر نیروهای دینامیکی

پایان نامه کارشناسی شناخت رفتار درمانی

اختصاصی از اینو دیدی پایان نامه کارشناسی شناخت رفتار درمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی شناخت رفتار درمانی


پایان نامه کارشناسی شناخت رفتار درمانی

فرمت فایل: word

تعداد صفحه:170

پایان نامه کارشناسی رشته روانشناسی عمومی

شناخت . رفتار درمانی

Cognitive behaviour therapy

فهرست

چکیده    ۱
فصل اول : کلیات    ۴
مقدمه   ۵
بیان مسئله    ۸
فصل دوم : مباحث نظری   ۱۱
تاریخچه    ۱۲
شکل گیری و رشد رفتاری درمانی    ۲۰
کاربرد اولیه اصول رفتاری در زمینه بالینی    ۳۲
کاربرد فنون کنشگر : تحلیل کاربردی رفتاری   ۴۰
تکنیکهای رفتار درمانی    ۴۸
خاستگاه رویکرد رفتاری    ۵۵
فنون سنتی رفتار درمانی    ۶۰
ارزیابی رفتار درمانی    ۸۰
پیدایی شناخت درمانی    ۹۵
رویکردهای شناختی نسبت به شخصیت    ۱۰۳
مفروضات کلی شناخت درمانی    ۱۰۶
تلفیق رویکردهای شناختی رفتاری    ۱۲۰
ویژگی ها و مفروضه های رویکرد شناختی – رفتاری    ۱۲۵
درمان شناختی – رفتاری    ۱۳۴
تکنیکهای رفتار درمان شناختی    ۱۴۳
پژوهش در زمینه مداخله رفتاری – شناختی    ۱۴۴
پژوهش در زمینه مداخله رفتاری – شناختی و دارویی    ۱۴۷
بنیاد علمی درمان رفتاری – شناختی    ۱۴۹
اصول کلی در شیوه های درمانی شناختی – رفتاری    ۱۵۱
ارزشیابی شناختی – رفتاری    ۱۵۲
سنجش در ارزیابی و درمان شناختی – رفتاری    ۱۵۴
فصل سوم : بحث و نتیجه گیری    ۱۵۵
پیش بینی روندها    ۱۵۶
برایند بحث    ۱۵۷
اصطلاحات مهم    ۱۵۸
فهرست منابع
منابع فارسی    ۱۶۵
منابع انگلیسی    ۱۶۷

فهرست منابع فارسی

ژالت .م. زارب ، ارزیابی و شناخت رفتار درمانی نوجوانان ، مترجم:دکتر محمد خدایاری فرد و یاسمین عابدینی ( ۱۳۸۳) ، انتشارات رشد .

ای . جی – فیرس – تیموتی جی . توان ،‌مترجم : مهرداد فیروز بخت با همکاری دکتر سیف الله بهاری ( ۱۳۸۶) ،‌ انتشارات رشد .

هاوتون ، کرک ، سالکووس کس ، کلارک ( ۱۹۹۷)‌ ، راهنمای کاربردی در درمان اختلال‌های روانی ، مترجم : دکتر حبیب الله قاسم زاده ( ۱۳۷۶) ، انتشارات ارجمند

دیویوم . کلارک، کریستوفر ج . فربورن ( ۱۹۵۴) م ،‌ درمان‌های شناختی – رفتاری ترجمه : حسین کاویانی ( ۱۳۸۵)‌، تهران : نشر مهرکاویان .
لک . احمد ، اثر بخشسی تکنیکهای شناختی –رفتاری در درمان حملات پانیک همراه یا بدون گذر هراسی – به راهنمایی : فضیله ذوالفقاری – با مشاوره : محمد نقی براهنی ، یعقوب سپهری . پایان نامه کارشناسی ارشد تهران : دانشگاه علوم پزشکی ، دانشکده انسیتوپزشکی تهران ، ۱۳۷۲ .

اتکینسون و اتکینسون و همکارانش ، زمینه روانشناسی هیلگارد ، ترجمه حسن رفیعی و دیگران ( ۱۳۸۳) ، انتشارات ارجمند .

شاملو ، س .( ۱۳۶۶) بهداشت روانی . تهران : انتشارات رشد .

ساراسون و ساراسون .( ۱۹۸۷) . روانشناسی مرضی . ترجمه : ب . نجاریان و همکاران ( ۱۳۷۷) جلد اول تهران : انتشارات رشد .

سیف ، ع .( ۱۳۷۴) . تغییر رفتار و رفتار درمانی (‌ نظریه‌ها و روشها ) تهران :نشر دانا

گلد فرید ، ام . دیویسون ،‌جی . سی .( ۱۹۷۶) . رفتار درمانی بالینی . ترجمه : ا.احمدی علون آبادی .( ۱۳۷۱) تهران : انتشارات ارجمند .

کاپلان ، هـ سادوک ، ب .( ۱۹۸۸) خلاصه روانپزشکی (‌علوم رفتاری – روانپزشکی بالینی ) ترجمه : ن.پورافکاری .( ۱۳۷۳) . تهران :‌انتشارات آزاده .

نجابتیان ، م .( ۱۳۷۹) . بررسی تائید درمان شناختی – رفتاری بر میزان اضطراب دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر کرد در سال ۷۹- ۷۸ . پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی . دانشکده تحصیلات تکمیلی واحد خوراسگان « اصفهان »

هاوتون و همکاران .( ۱۹۸۹) . رفتار درمانی شناختی ، ترجمه : ج . قاسم زاده ( ۱۳۷۶) تهران : انتشارات ارجمند .

شفیع آبادی ، ع. ناصری ، ع .( ۱۳۶۵ )‌. نظریه‌های مشاوره و روندرمانی . تهران : نشر دانشگاهی .

حجاران ، محمود ، ( ۱۳۷۳) ،‌نقش مداخلات رفتاری شناختی ،‌داروی در کاهش آشفتگی ناشی از شیوه‌های پزشکی در کودکان سرطانی ، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی ایران .

نجاتی ، عثمان ( ۱۳۶۷) ، روانشناسی از دیدگاه غزالی ودانشمندان اسلامی .( ترجمه :حجتی ،محمد باقر ) تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی .

منابع لاتین

Beck ,A.T.Rush, A.J.,Shau , B.F.And Emery .G. ( 1979) Cognitive Therapy Of Depression – Guilford , Newyork .

Kapllan , H.L And Sadock , B.J .( 1998) . Synopsis Of Psychiatry : BEHAVIORAL Sciences Clinical Psychiatry Newyork .

Masters , Johnc , Burish , Thomus , G,Hollon , Steven, D.Rimm, David.C. ( 1987) . Behavior Therapy . Hyharcourt Brace – Iovanovich , Inc.

Bendura, A.( 1977) . Self – Efficacy : Towarda Unifingtheory Od Behavioral Change Psychological Reiew , 84 – ۱۹۱- ۹۱۵٫

Beck , A.T ., Eermy . G , Greenherg , R.( 1985) . Anxicty Disorders And Phobias : A Congnitive Prespective . Newyork : Basic Books.

Brewin , C.R.(1988). Cognitive Foundations Of Chinicah Psychology. L. Wrence Erlbaum Association Publishers.

Blakburnn, I.M.,& Pavidson , K.M.(1990). Cognitive Therapy For Depression And Anxiety. Blac Kwell Scientific Publication .

Dember, W.N.(1974)Motivation And The Cognitive Revolution. American Psychologist , 99.161-168.

Hobbs, W.R.(1988). The Physiology Of Anxiety States . In Roth, M., & Noyes , J.R.(1988). Hand Book Of Anxiety (Vol.I) Amsterdam : Else Vier.

Hawton , K.,Salkovs Kis , P.M.,Kirk,J., & Clark ,D.M.(1990) . Cogaitive Behavior Therapy For Psychiatric Problems : A Practial Guide . Oxford University Press.

Masters,J.G,Burish , T. G., Hollon , S.D., Rimm, D.C.(1987) . Behavior Therapy Aarcourt Brace Jorano Vich, Publishers.

چکیده

در شیوه های رفتار درمانی مستقیماً بر رفتار تأکید می شد و به تفکر و استدلال فرد کمتر توجه می شد.

در آغاز درمانگران به اهمیت شناخت اعتقاد نداشتند و نگرش محرک – پاسخ سفت و سختی را ترجیح می دادند. آنها هر ملاحظه ای در مورد اعتقادات و نگرشها را به عنوان بازگشتی به گونه ای از درونگری غیر علمی می دانستند. اما در پاسخ به شواهدی که نشان می داد عوامل شناختی (یعنی افکار شخص، انتظارات و تفسیر وی از رویدادها) اهمیت تعیین کننده در رفتار شخص دارد، بسیاری از رفتار درمانگران تأکید بر شناخت را هم وارد درمان کردند (بندورا ۱۹۸۶).

رفتار درمان شناختی اصلاح کلی است برای روشهای درمانی که در آنها از فنون تغییر رفتار استفاده می شود و علاوه بر آن راهکارهای طراحی شده برای تغییر عقاید ناسازگار نیز به آن فنون الحاق شده است. درمانگر به فرد کمک می کند که واکنشهای هیجانی ناراحتی کننده نظیر اضطراب و افسردگی را با یادگرفتن شیوه های موثر تری برای تفسیر و تفکر درباره تجاربش کنترل کند. مثلاً در نظریه شناختی بک در مورد افسردگی، افراد افسرده تمایل دارند رویدادها را از دیدگاهی منفی و خود منتقدانه ارزیابی کنند. آنها شکست را به جای موفقیت انتظار می کشند و در ارزیابی عملکردشان تمایل به بزرگ کردن شکستها و کوچک کردن موفقیتهادارند. رفتار درمانگران شناختی در درمان افسردگی، به مراجعان کمک می کنند که تحریف را در تفکرشان تشخیص دهند و آنها را به واقعیت نزدیک کنند.

برنامه رفتاری – شناختی برای کمک به کسی که می خواهد به بازار هراسی خود غلبه کند، می تواند شامل آموزش مثبت اندیشی همراه با مواجهه زنده باشد. درمانگر به مراجع یاد می دهد که گفت و گوهای خودشکنانه درونی را با دستورات مثبت به خود جایگزین کند. رفتار درمانگران شناختی اتفاق نظر دارند که تغییر عقاید فرد برای ایجاد تغییری با ثبات در رفتار مهم است. اغلب اعتقاد دارند که شیوه های رفتاری قدرتمند از شیوه های کلامی در تأثیر گذاری بر فرایندهای شناختی اند. برای مثال، برای غلبه بر اضطراب صحبت کردن در کلاس، تفکر مثبت مفید است : «من درس را خوب می دانم و مطمئن هستم که می توانم ایده هایم را به طور موثر بیان کنم »؛ «موضوع جذاب است و بقیه بچه ها از آنچه من می گویم لذت می برند». اما ارائه موفق سخنرانی به یک همکلاسی و دوباره برای گروهی از دوستان نیز احتمالاً از شدت اضطراب کم خواهد کرد. عملکرد موفق احساس مهارت و تسلط ما را افزایش می دهد . در واقع گفته شده است که همه فرایندهای درمانی موثر به فرد احساس تسلط یا خودکارایی می دهند.

با مشاهده افراد موفق و مسلط، متقاعد شدن به این که می توانیم مشکل را حل کنیم و قضاوت از روی نشانه های درونی که، آرام و مسلط هستیم، در ایجاد احساس خود کارایی دخیل است. اما بیشترین احساس کارایی و عملکرد واقعی و احساس تسلط شخص ناشی می شود. خلاصه اینکه هیچ چیز مثل موفقیت فرد را موفق نمی کند (بندور، ۱۹۹۵).

 

مقدمه :

اختلالهای روانی در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است. در هر طبقه و صنفی، در هر گروه و جمعی، افراد نامتعادل وجود دارند بنابراین در مورد همه اعم از کارگر، محصل، معلم، پزشک، زارع، استاد دانشگاه و غیر خطر ابتلا به ناراحتی های روانی وجود دارد، به عبارت دیگر هیچ فردی در برابر امراض روانی مصونیت ندارد. پیچیدگی های تمدن و مشکلات همراه با آن، فشارهای روانی ناشی از زندگی اجتماعی، فقر و مشکلات اقتصادی، نابسامانی های خانوادگی، الگوهای ناصحیح تربیتی والدین و نظایر اینها عوامل به وجود آورنده اختلال ها و ناهنجاری روانی هستند (شاملو، ۱۳۶۶، ص۱۷).

برای برخورد با اختلال های روانی نظریه های متفاوتی وجود دارد، شش دیدگاه نظری که امروزه نفوذ فراوان دارند عبارتند از : (۱) دیدگاه زیست شناختی، که بر نقش فرآیندهای بدنی تأکید می ورزد (۲) دیدگاه روانکاوی که بر نقش اضطراب و تعارض درونی تأکید دارد (۳) دیدگاه یادگیری، که چگونگی تأثیر محیط بر رفتار را بررسی می کند (۴) دیدگاه شناختی که تفکر ناقص و مشکلات حل مسئله را علل رفتار غیر عادی می داند (۵) دیدگاه انسانگرایی – هستی گرایی که بر فردیت آدمی و آزادی او برای تصمیم گیری در مورد خود تأکید دارد و (۶) دیدگاه اجتماعی، که متوجه نقش روابط اجتماعی و تأثیر شرایط اقتصادی و اجتماعی بر رفتار غیر انطباقی است. در پاسخ به اینکه کدامیک از این دیدگاههای نظری درست است ؟ باید گفت نظریه ها، مطالبی ایستا نیستند، همه آنها دارای اهمیت بوده و به طور فعال مورد پژوهش قرار گرفته و به کار براه می شوند، با این حال هر یک از آنها واکنشی به جلو مسلط زمانه ی خود بوده و یا هستند (سارسون و ساراسون، ۱۳۷۷، ترجمه نجاریان و همکاران، ص۱۳۲).

نظریه پردازان و درمانگران متأخر بر اهمیت فرایندهای شناختی تأکید ورزیده و برای آنها نقش علیت در تبیین رفتار قائل شده اند. مفاهیم مهمی که این رویکردهای شناختی با آن ها سروکار دارند عبارتند از ادراک های فرد از رویدادها، تغییر و اسنادهای فرد از رفتار خود، الگوهای فکری، بیانات شخصی و راهبردهای شناختی، به طور کلی مضمون اصلی نظریه های شناختی رفتار درمانی و تغییر رفتار این است که تفکر افراد، چگونگی احساس و رفتار آنها را تعیین می کند (سیف، ۱۳۷۴، ص۷۱ و ۲۲۱).

نظریه های رفتاری، عوامل محیطی و نظریه های شناختی، افکار، ادراکات و تغییرهای فرد از موقعیت ها را علل عمده رفتارهای بهنجار و نابهنجار می دانند. در این پژوهش تلفیقی از این دو رویکرد تحت عنوان رفتار درمانی شناختی [۱]، که در برگیرنده آمیزه ی پیچیده ای از فنون شناختی و رفتاری است مورد بررسی قرار می گیرد.

تفکر و شناخت در احساس، رفتار و به طور کلی در زندگی انسان نقش مهمی دارد. انسان از نظر داشتن عقل، قدرت اندیشیدن و قدرت استنباط نتایج از مقدمات از سایر حیوانات متمایز می گردد (نجاتی ، ۱۳۶۷)

اخیراً در روانشناسی و روانپزشکی «شناخت[۲]» جایگاه خاصی را در سیب شناسی و درمان اختلالات هیجانی به خود اختصاص داده است. گفته می شود روان شناسی دوباره به نقطه آغازین خود بازگشته است (اتکینسون و اتکینسون و هیلگارد[۳]،۱۳۶۹)، و روان شناختی[۴]شده است.

تأکید بر عوامر شناختی بارزترین خصوصیت رفتار درمانی در دهه مربوط به سالهای پس از ۱۹۷۰ به شمار می رود (ویلسون و اولیری، ۱۹۸۰، نقل از قاسم زاده، ۱۳۷۰)

ادراک ما از اشیاء و موقعیتهای دنیای پیرامون یکی از تعیین کننده های اصلی اعمال ماست. بنابراین، افکار[۵] نقش اساسی را در رفتار انسان بازی می کنند (ولپر ۱۹۹۰) . لاز اروس (۱۹۶۴) معتقد است که استرس زایی حوادث به تنهایی موجب اختلال روانی نمی شود، بلکه تغییر و ارزیابی استرس توسط فرد است که نقش اساسی را در ایجاد بیماری بازی می کند (بروین ۱۹۸۹). براون، بی فوکلو و هاریس (۱۹۸۷) نیز به نقش عوامل اجتماعی و شناختی اهمیت خاصی می دهند.

بیان مسئله :

در نظریه های شناختی عوامل اصلی نگهدارنده رفتار فرایندهای شناختی فرض می شوند. بنابراین یکی از فرضهای روشها و فنون شناخت درمانی این است که افراد بر حسب ادراکی که از امور و رویدادها دارند به آنها واکنش نشان می دهند. فرض دوم شناخت درمانی این است که شناخت های غلط سبب اختلالات هیجانی می شوند. بنابراین هدف عمده شناخت درمانی ایجاد تغییر در فرایندهای شناختی افراد است. درمانگران شناختی و تغییر دهندگان رفتار شناختی معتقدند که تغییرات مطلوب در رفتار مددجویان (از جمله رفتارهای هیجانی آنان) از راه تغییر دادن الگوهای فکری، باورها، نگرشها، و عقایدشان امکانپذیر است. (سیف،۱۳۷۴،ص۴۲۴)

اگر نقش عوامل شناختی در ادراک و اصلاح رفتار انسانی نادیده گرفته شود از توانایی رفتار درمانگر در پرداختن به بسیاری از مشکلاتی که در کار بالینی به آنها بر می خورد جداً کاسته می شود. با وجودی که در گذشته رفتار درمانگران سرسختانه از هر گونه ارجاع به مفاهیم واسطه ای اجتناب می کردند ولی در گزارشهای جدیدتر به وضوح به اهمیت عوامل شناختی تأکید شده است (گلدفرید و دیویسون، ۱۹۷۶، ص۱۵)

فنون رفتاری یار فنون شناختی است. هدف کلی روشهای رفتاری کمک به بیمار برای درک نادرستی فرضیات شناختی خود و یادگیری فنون جدید برای مدارا، پیامدهای آن است.

مطالعات به وضوح نشان داده اند که شناخت درمانی در بعضی از موارد معادل یا برتر از داروهاست و در هر حال روش موثری است. شناخت درمانی یکی از مفیدترین روشهای روان درمانی فعلی برای افسردگی است و انتظار می رود که برای درمان سایر اختلالات نیز مفید بوده باشد (کاپلان و سادوک، (۱۹۹۱، ص۴۱۱). کارست (۱۹۷۰)و ترکسر(۱۹۷۲) تأثیر مثبت شناخت درمانی را در تخفیف اضطراب افراد به هنگام سخنرانی جمع ثابت نمودند (نجابتیان، ۱۳۷۹، ص۵)

پاور و هکاران (۱۹۹۰) اظهار می دارند درمان شناختی – رفتاری احتمالاً بسیار موفق تر از درمان های دیگر در زمینه اضطراب عمل کرده است.

رفتار درمان شناختی، رویکردی است فعال، جهت بخش، از لحاظ زمانی محدود و سازمان یافته. این رویکرد براساس این منطق نظری زیربنایی استوار است که عاطفه و رفتار فرد عمدتاً بر حسب شیوه شناخت جهان از نظر او تعیین می شود (بک و همکاران[۶](۲)، ۱۹۷۹، ص۳). این نوع درمان، درمانی است :

-   مبتنی بر مدل شناختی منسجم درباره اختلال های هیجانی و نه مجموعه ی ناهماهنگی از فنونی که فاقد هر نوع اساس وحدت بخش منطقی باشند،

-   مبتنی بر همکاری درمانی استوار بین بیمار و درمانگر که در آن بیمار به صراحت به عنوان فردی که نقشی برابر در رویکرد تیمی به حل مسأله دارد تلقی می شود ؛

-   کوتاه و محدود از لحاظ زمانی که در آن سعی می شود به بیمار کمک شود تا در خود مهارت های خود – یاری مستقلی پدید آورد ؛

-        سازمان یافته و جهت بخش ؛

-        مسأله مدارو معطوف به عوامل تداوم بخش مشکلات و نه منشأ آنها.

-        متکی بر فرایند سوال و «کشف راهبری شده»([۷]) و نه قانع سازی، موعظه و مباحثه.

-   براساس روش های استقرایی، به طوری که بیمار فرا می گیرد که افکار و اعتقادها را به عنوان فرضیه هایی که باید اعتبار شن آزموده شود، بنگرد.

-   آموزشی، که در آن فنون شناختی- رفتاری به عنوان مهارت هایی که باید از طریق ممارست فراگرفته شوند و از طریق تکالیف خانگی وارد محیط بیمار گردند، تلقی می شود (هاوتون و همکاران([۸])، ۱۳۷۶، ترجمه قاسم زاده، ص۲۲۹).

 تاریخچه :

درمان شناختی – رفتاری رویکرد نسبتاً نویایی است که می خواهد فرد را در بافت زمینه ی زیست، اجتماعی، فرهنگی خود قرار دهد و با تکیه بر اصول و قواعد بر خاسته از رشته های مختلف و سایر علوم وابسته، «سالم زیستن» و «سالم اندیشیدن» را به او بیاموزد.

این رویکرد، خود از تلفیق دو رویکرد رفتار درمانی و رویکرد شناختی پدید آمده است. به یک اعتبار می توان گفت که در رفتار درمان شناختی، نکات قوت رویکردهای رفتار درمانی و شناخت درمانی – یعنی عینی گرایی، ارزیابی و سنجش از یک سوی و دخالت دادن نقش حافظه در بازسازی و تغییر اطلاعات از سوی دیگر گرد آمده و به صورت یک پیکره دانش کار بسته درآمده است (هاوتون و همکاران، ۱۳۷۶، ترجمه قاسم زاده ص۸).

تحقیقات و مدل سازی های بندورا درباره «اهمیت یادگیری مشاهده ای» نقش «خویشتن» در ارزیابی رفتار و تسلط بر آن، پژوهش های سلیگمن[۹] درباره درماندگی اکتسابی، تحقیقات الوی و آبرامسون مسئله اسناد و سوگیری پردازش در افراد افسرده، بررسی های لانگ درباره سیستم های سه گانه در واکنش فرد و ارائه مدل زیست – اطلاعاتی درباره واکنش ترس و چگونگی مواجهه با آن، کوششهای اولیه مایکنبام درباره پیوند دادن دیدگاه الیس با نظریه لوریا[۱۰] در خصوص نقش نظم بخشی گفتار و نظایر این موارد جملگی در کشانده شدن آن قسمت از رفتار درمانی به مسیری که اینک درمان رفتاری- شناختی نامیده می شود، موثر واقع شدند، اما از لحاظ کاربردی شاید هیچ عاملی مهمتر از مدل شناخت درمانی بک به روند شکل گیری رویکرد رفتاری – شناختی به درمان، تأثیر نگذاشت .

یکی از خصوصیت های بارز این مدل، ایجاد پیوند محکم بین دو زمینه بالینی و پژوهشی بود. استفاده از سازه های نظری مهم و کار سازی مانند طرحواره سوگیری، فرضیه آزمایی، تحریف، افکار خود آینده و غیره، تبیین برخی از مکانیسم های شناختی در اضطراب و افسردگی را آسان تر ساخت. مدل بک مخصوصاً از این نظر حائز اهمیت است که پژوهش های گسترده ای را دامن زد.

دلیل رشد و توسعه رفتار درمان شناختی که در مدت کم توانسته است علاقه زیادی را در متخصصان بالینی به خود معطوف سازد. این است که اولاً روش های شناختی – رفتاری، برعکس سایر شکل های رفتار درمانی، مستقیماً با افکار و احساسات که در تمامی اختلالات روانی از اهمیت آشکاری برخوردارند سروکار دارد.

دوم اینکه رفتار درمانی شناختی شکافی را که بسیاری از درمانگران بین روشهای صرفاً رفتاری و روان درمانی های پویا احساس می کنند را پر می سازد و سوم اینکه روش های جدید درمانی، بر عکس روان درمانی های پویا، پایه های علمی دارند و قابلیت بیشتری در ارزیابی فعالیت های بالینی از خود نشان می دهند، (هاوتون و همکاران، ۱۳۷۶، ترجمه قاسم زاده ، ص۱۱).

 اندیشه فلسفی رویکردهای شناختی به نظریات رواقیون بر می گردد. اپیکور معتقد بود که حوادث و اشیاء باعث اختلال و پریشانی نمی شوند بلکه نگرش فرد نسبت به این پدیده ها و اشیاء است که باعث آشفتگی و ناراحتی او می شود. از متفکرین اخیر کانت نیز معتقد است که ما نمی توانیم اشیاء را آنطوریکه هستند بشناسیم بلکه آنچه ما می دانیم فقط تعبیر و تفسیر خودمان از اشیاء است (بلک برن و دیوید سون، ۱۹۹۰).

از نظر متفکرین اسلامی عقل و تفکر نیز جایگاه والایی دارند. اکثر اندیشمندان اسلامی و بسیاری از اندیشمندان غیر اسلامی معتقدند که عقل ویژگی خاص انسان است، یکی از نقاط افتراق انسان با سایر حیوانات همین عقل است.(احمدی، ۱۳۷۱).

اهمیت تفکر در اسلام به حدی است که یک ساعت تفکر بر تراز هفتاد سال عبادت تلقی شده است.

دکارت معتقد است که جانوران براساس قوانین مکانیستی عمل می کنند و می توان رفتار آنها را به شیوه ای کاملاً جبری گرایانه[۱۱]تعیین نمود، اما به نظر او چنین تبیین جبری گرایانه ای در مورد انسان اعتبار ندارد (قاسم زاده، ۱۳۷۰).

انسان تنها اشیاء را ادراک نمی کند بلکه درباره آنها به استدلال می پردازد و از مشاهدات خود نتیجه گیریهایی نیز می کند بنابراین انسان واجد وسیله پیچیده ای جهت دریافت و پردازش اطلاعات می باشد، به عبارتی مشخصه انسان تنها شناخت حسی نیست بلکه شناخت عقلانی نیز هست (لوریا، ۱۳۶۷).

در حالیکه رفتار درمانگران اولیه سعی می کردند توجه خود را به پاسخهای آشکار معطوف گردانند و هر نوع فرایند شناختی را نادید بگیرند به تدریج مولفان و محققان زیادی (مثلاً باندورا ۱۹۶۹، برگین ۱۹۷۰، دیوسون ۱۹۶۸، لازاروس ۱۹۶۸، میشل ۱۹۷۳، ماهونی ۱۹۷۴، مایکن باوم ۱۹۷۴، بک ۱۹۷۵، نقل از ماسترز، بوریش هالون وریم، ۱۹۸۷) به اهمیت فرایندهای شناختی اشاره کردند. تفاوت بین رفتارگرایی روش شناختی[۱۲]و رفتارگرایی متافزیکال[۱۳] اهمیت خاصی دارد. رفتار گرایی متافیزیکال که نوع رفتار گرایی افراطی است برای رفتار بشر، وجود هر نوع پدیده ذهنی را آشکار می کند. واتسون به عنوان سرومدار این نظریه، افکار، تصورات و عقاید را برای بررسی علمی نامناسب می داند و در این رابطه با برتری نقش محیط در تعیین تفاوتهای فردی تأکید دارد در حالیکه رفتار گرایی روش شناختی خود را محدود به رفتار آشکار نمی کند، اما پایبند دقیق بررسی و پژوهش علمی است (هاورز ۱۹۸۸).

به هر حال رفتار درمانی با مفهومی ساده از محدودی رفتارها شروع شد و نمی توانست نیاز روان شناسی بالینی را پاسخ گوید، زیرا رفتار با تعدادی از عوامل (افکار، حافظه و حالت هیجانی) ارتباط دارد (بروین، ۱۹۸۸)، که رفتار درمانگران اولیه از آنان غفلت می ورزیدند. به تدریج روان شناسی به سوی «شناختی شدن» تغییر جهت داد (دمبر، ۱۹۷۴). از اواخر سالهای ۱۹۷۰ انقلاب شناختی رفتار درمانی را نیز همانند سایر شاخه های روان شناسی زیر نفوذ خود قرار داد. رفتار درمانی ساختهای شناختی را در روشهای درمانی به کار گرفت و به طور تجربی سودمندی بالینی این روشها را مورد ارزیابی قرار داد. ویلسون در سال ۱۹۷۸ گفته است که این ترکیب رفتار درمانی و روان شناسی تجربی شناختی[۱۴]اجتناب ناپذیر بوده است.

بدین ترتیب درمانهای رفتاری شناختی (رفتار درمانی شناختی؛ CBT) رشد یافتند، چندین عامل در شکل گیری CBT موثر بوده اند (هاوز،۱۹۸۸).

گرچه به نظر هاوز (۱۹۸۸)، هب[۱۵]اولین روانشناسی است که در سال ۱۹۶۰ تغییر در روان شناسی را تشخیص داد ولی انتشار کتاب روان شناسی شناختی نیسر[۱۶] در سال ۱۹۶۵ که مشتمل بر تحقیقات راجع به فرایندهای شناختی مثل توجه، حافظه، حل مسئله، تصور و اسناد بود، در انقلاب شناختی نقش عمده ای را داشته است. با این حال ما سترز و دیگران (۱۹۷۸) ریشه های تاریخی رویکردهای شناختی را در نظریات راتر و کلی می دانند.

دمبر (۱۹۷۴، به نقل از هاوز، ۱۹۸۸) از میان حوادثی که به انقلاب شناختی نسبت داده می شوند از یادگیری زبان، حافظه ادراک و انگیزه نام می برد. همانا یادگیری زبان چیزی بیش از زنجیره محرک – پاسخ (S-R) است. پژوهش در زمینه حافظه نشان داده که ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات نیازمند استراتژی های فعال توسط آموزنده است.

پژوهش در قلمرو و ادراک نیز ثابت کرد که فرایندهای اساسی ادراک تحت تأثیر حالت عاطفی و شناختی بیمار قرار می گیرند. این تحقیقات نشان می دهند که جنبش های فیزیکی محرک در مقایسه با ادراک فرد اهمیت کمتری در تعیین رفتار فرد ممکن است داشته باشد، ادراک نیز به توجه خود تحت تأثیر انتظارات، انگیزه ها و حالت عاطفی شخص قرار می گیرد. بنابراین همانطوریکه ماهونی (۱۹۷۴) می گوید : فرد به محیط واقعی پاسخ نمی دهد بلکه به محیط ادراک شده پاسخ می گوید (هاورز، ۱۹۸۸).روان شناسان تجربی با مطالعه انگیزه به نظریه هال[۱۷]در رابطه با سائق[۱۸] به عنوان انحراف از حالت تعادل فیزیولوژیایی پی بردند، از این جهت در دیدگاه جدید دمبر به جای اهمیت کاهندگی سائق به جنبه های اطلاعاتی حوادث تأکیده شده است. پاداش دهندگی یک حادثه یا رویداد بستگی به ادراک فرد دارد و نه محرک، بر این اساس دمبر نتیجه می گیرد که مدل رفتاری با یافته های تحقیقاتی جدید در قلمرو تجربی تطبیق نمی کند و نمی تواند آنها را کاملاً جذب نماید، و بنابراین، الف) روان شناسان از اکثر مسائل مورد علاقه ایشان محروم می کند ب) نظریه S-R در تبیین رفتار انسان نارسا و ناکافی است.

 یکی دیگر از پدیده های موثر در شکل گیری CBT، نظریه یادگیری مشاهده ای باندورا است. در سایر تحقیقات و نیز رشد و ظهور نظریه های دیگر، انبوهی از اطلاعات فراهم گردید که نمی توان آنها را با مدلهای S-R توضیح داد . باندورا در سال ۱۹۶۹ در کتابش به نام «اصول اصلاح رفتار)[۱۹]تبیین نسبتاً کامل و جامعی از رفتار انسان ارائه نمود، در حقیقت او در نظریه اش اصول شرطی سازی کلاسیک[۲۰]و شرطی سازی عامل[۲۱]را درهم آمیخت. باندورا و همکارانش بر اساس تحقیقاتی که انجام دادند به سرمشق گیری[۲۲] و عوامل موثر در یادگیری مشاهده ای پی بردند. تحقیقات آنها نشان داد که افراد از طریق مشاهده دیگران می آموزند و این نوع یادگیری بستگی به تقویت مشاهده کننده یا مدل ندارد. افراد از این طریق نه فقط پاسخهای جدید بلکه همچنین استانداردهایی را برای تقویت خود می آموزند. فرایند توجه و مشوق در یادگیری مشاهده ای باندورا به رفتار نمادین[۲۳] (شناخت) اشاره دارند، باندورا (۱۹۷۷)، با مطرح کردن نظریه خود اثرمندی[۲۴] ، فرایندهای شناختی را درمان مهم می داند.

این عقیده که رفتار فرد زیر نفوذ شناخت هایش (افکار) قرار دارد، درسال ۱۹۵۳ توسط اسکینر در مفهوم کنترل – خود[۲۵]پذیرفته شده است. در سال های ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ چندین روش درمانی به شیوه کنترل – خود سر برآورند و گسترش یافتند. به هر حال، اگرچه اولین تبیینات راجع به روشهای کنترل خود مبتنی بر رویکرد عاملی بود ولی کنترل خود برای رفتار گرایان دریچه ای بود به سوی فرایندهای روانی آنها (کندال و هولون، ۱۹۷۹) این عقیده که رفتار را می توان بوسیله شناخت ها کنترل کرد، ریشه در رفتار درمانی دارد و در سالهای ۱۹۷۰ گسترش یافت (هاوز۱۹۸۸).

آموزش خود دستوری[۲۶](SIT)، یکی دیگر از عوامل موثر و شکل گیری CBT است.

دیدگاههای لوریا و ویگوتسکی در زمینه رابطه عملکردی بین زبان و رفتار مبنای کار اولیه مایکنبام در SIT است . مایکن بام نیز تحت تأثیر میشل بر راهبردهای شناختی تأکید دارد، الیس و بک نیز دو طرفدار و نظریه پرداز اصلی درمانهای شناختی هستند که در انقلاب شناختی در روان شناسی نقش عمده ای داشته اند(ماسترز و دیگران ۱۹۸۷، هاوز، ۱۹۸۸، بروین۱۹۸۸، ولیر، ۱۹۹۰).

بدین سان شناخت در سبب شناسی و هم در دمان جایگاه خاصی دارد و ابزاری است توانمند در خدمت انسان، بنابراین درمانگران (روان شناسان و روانپزشکان) به خوبی می توانند از این ابزار در درمان و پیشگیری بیماری های روانی بهره ببرند. در حال حاضر تکنیکهای متفاوت درمان رفتاری متأثر از شناخت و افکار توسط روانپزشکان و روان شناسان ابداع شده که اکنون در دسترس درمانگران قرار دارند.

شکل گیری و رشد رفتار درمانی

 

[۱] Cogvitive Behavior Therapy

[2] Cognition

[3] Atkinson , Atkinson and Hilgard

[4] cognitive

[5] thought

[6]Beck at al

[7] Guided discorery

[8] Hawton at al

[9] Seligman

[10] Luria

[11] Deterministic

[12] Metodelogical behaviorism

[13] Metapysical Behaviorism

[14] Counitive experimental psychology

[15] Hebb

[16] Neisser

[17] Hall

[18] drire

[19] Principles of Behaviaur modification

[20] Classic conditioning

[21] Operant condi tioning

[22] modeling

[23] Operant condi tioning

[24] self .efficacy

[25] self-control

[26] self-instructional training


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی شناخت رفتار درمانی

پاورپوینت- مبانی رفتار سازمانی و تعارض و مذاکره درسازمانها -استیفن رابینز- در 240 اسلاید-powerpoint-ppt

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت- مبانی رفتار سازمانی و تعارض و مذاکره درسازمانها -استیفن رابینز- در 240 اسلاید-powerpoint-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت- مبانی رفتار سازمانی و تعارض و مذاکره درسازمانها -استیفن رابینز- در 240 اسلاید-powerpoint-ppt


پاورپوینت- مبانی رفتار سازمانی و تعارض و مذاکره درسازمانها -استیفن رابینز- در 240 اسلاید-powerpoint-ppt

مذاکره(به انگلیسی: Negotiation) گفتگویی میان دو یا چند فرد یا گروه است که با هدف دستیابی به یک درک مشترک، رفع نقاط اختلاف، یا رسیدن به منفعتی در نتیجهٔ آن گفتگو، ایجاد توافق در خصوص دوره‌های اقدام، چانه زنی برای منفعت گروهی یا جمعی، یا حصول نتیجه‌ای رضایتبخش برای منفعت تمامی افراد یا گروه‌های درگیر در فرایند مذاکره، انجام می‌شود.
مذاکره فرایندی است که در آن هر طرف درگیر در مذاکرات می‌کوشد تا منفعتی برای خودش در پایان مذاکرات بدست آورد. مذاکره با هدف دستیابی به مصالحه انجام می‌شود. مذاکره در تجارت، سازمان‌های غیرانتفاعی، ادارات دولتی، رویه‌های قضائی و میان ملت‌ها و در شرایطی از زندگی فردی مانند ازدواج، طلاق، بچه دار شدن و یا زندگی روزمره اتفاق می‌افتد. مطالعه این موضوع "نظریه مذاکره" نامیده می‌شود. مذاکره کنندگان حرفه‌ای اغلب در این زمینه تخصص دارند مانند مذاکره کنندگان اتحادیه‌ای، مذاکره کنندگان تملک‌های اهرمی، مذاکره کنندگان صلح، مذاکره کنندگان مخاصمات، یا هر کس دیگری که تحت عناوینی مانند دیپلماسی، قانونگذار یا کارگزار کار می‌کند.

 

استراتژی‌های مذاکره

 

مذاکره می‌تواند دامنهٔ وسیعی از اشکال، از یک مذاکره کننده آموزش دیده از سوی یک سازمان خاص یا یک منصب در تشکیلات رسمی تا یک مذاکره غیررسمی میان دوستان را شامل شود. مذاکره می‌تواند در مقابل میانجیگری برای حل و فصل اختلافات قرار بگیرد یعنی حالتی که در آن یک طرف سوم بی طرف به هر دو طرف بحث گوش می‌دهد و مساعدت می‌کند تا توافقی میان طرفین ایجاد شود. این مفهوم هم چنین می‌تواند با "داوری" مقایسه شود که مشابه یک رویهٔ قضائی است. در داوری، هر دو طرف در خصوص صحت ادعاهایشان دست به استدلال و استنتاج می‌زنند. این مذاکره هم چنین گاهی مذاکره چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده می‌شود. نظریه پردازان مذاکره غالباً میان دو گونه مذاکره تمایز قائل شده‌اند. نظریه پردازان مختلف از عناوین مختلفی برای این دو گونهٔ عام مذاکره استفاده کرده و به راه‌های مختلف میان آنها تمایز گذارده‌اند.

 

مذاکره یک هنر است، مقاله زیر دربرگیرنده نکاتی است که استفاد از آنها، شما را قادر می سازد تا در مذاکرات به بهترین شکل از حقوق حقه خود بهره مند شوید. 1 . هر چیزی قابل مذاکره است، قیمت، زمان، شرایط و ... . قیمت نوشته شده روی یک کالا (تایپ شده، دستنویس، چاپ شده و هولوگرام)، قطعی نیست. مهمترین نکته برای مذاکره، خواستن است. هر آنچه را که می خواهید، باید آنرا مطرح کنید. نباید از شنیدن پاسخ منفی یا طرد شدن بترسید. مذاکره شبیه به بازی شطرنج است، هر حرکتی را انجام می دهید تا به نتیجه برسید، ممکن بعضی حرکتها بی نتیجه باشند.

 

2 . هدف مذاکره رسیدن به توافق برد-برد است، توافقی که هر دو طرف از آن راضی و خشنود باشند. هر نوع توافقی غیر از این، منافع بلند مدت طرفین را در بر نخواهد داشت.

 

3 . قدرت، ابزار اصلی در مذاکره است. هر یک از طرفین برای مذاکره از ابزارهای قدرت خود استفاده می کنند. مثلا، ابزار قدرت فروشنده کالا این است که "کالای ارزانتر و بهتر از بقیه به شما می فروشد". ابزار قدرت خریدار "پول نقد است که با آن می تواند از محل دیگری خرید کند." به طور دقیق تر، درک شخص مقابل از قدرت شما، تعیین کننده است. مثال واقعی آن، در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، در رویارویی ارتش ژاپن با انگلیس در سنگاپور، فرمانده ارتش 2000 نفری ژاپن، در مذاکرات قبل از جنگ، وانمود کرد که 100 هزار نیرو در اختیار دارد و فرمانده ارتش 50 هزار نفری انگلیس نیز این موضوع را باور کرد و تسلیم ارتش ژاپن شد. در واقع سربازان ارتش ژاپن 2 هزار نفر بودند. درک اشتباه فرمانده انگلیسی از تعداد سربازان ژاپنی، او را مجبور به تسلیم کرد.

 

4 . اشکال مختلف ابزار قدرت در مذاکره عبارتند از:

 

الف) شناسایی نیاز طرف مقابل و مطرح کردن توانایی شما در برآورده کردن آن،

 

ب) مطرح کردن تفاوت کالا یا خدمات شما با دیگران،

 

ج) نشان دادن اختیار یا عدم اختیار شما در تصمیم گیری، (بسته به نوع مذاکره، هر کدام از آنها کارایی دارند. مثلا فروشنده کالا می تواند بگوید: "من فروشنده هستم و اجازه تخفیف دادن را ندارم.")

 

د) تمایل و آمادگی شما برای ترک مذاکره، (مثلا وقتی خریداران لوازم منزل به خانه شما می آیند و قیمتی بسیار پایین را پیشنهاد می دهند، شما سریعا بگویید: " بیشتر که فکر می کنم، قصد فروش آنها را ندارم." با این حرکت آنها پیشنهاد قیمت بالاتری را به شما می دهند. )

 

ه) اصرار شما در به پایان رساندن مذاکره نیز می تواند ابزار قدرت باشد. (مثال: فرمانده ارتش ژاپن که می خواست مذاکره را با حمله و خونریزی پیش ببرد، این موضوع ابزار قدرت او بود.)

 

و) دانستن چیزی یا دانشی خاص، ابزار قدرت است. مخصوصا اگر منطبق با نیاز طرف مذاکره کننده باشد. مثلا دانش تعمیرکاران خودروهای لوکس و گران، ابزار قدرت آنها در مذاکره برای اجرت تعمیر است.

 

ز) توانایی و اختیار یکی از طرفین به تشویق یا تنبیه، از هر نوع، ابزار قدرت او می باشد.

 

ح) تعداد نفرات هر یک از طرفین مذاکره کننده، یکی از ابزار های قدرت است.

 

ت) مذاکره در محل کار یکی از طرفین.

 

ی) نیاز طرف مقابل به تایید، می تواند ابزار قدرتی برای طرف دیگر باشد.

 

مذاکره توزیعی

 

مذاکره توزیعی نیز گاهی مذاکره چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده می‌شود. این نوع مذاکره نزدیک به مذاکره بر سر شیوهٔ چانه زنی در بازار است. در مذاکره توزیعی، هر طرف اغلب یک موضع شدید را اتخاذ می‌کند و می داند که طرف دیگر آن را نخواهد پذیرفت و سپس ترکیبی از حیله و نیرنگ و سیاست خطر پذیری (یا بازی با آتش برای کسب امتیاز) را در پیش می‌گیرند تا پیش از آنکه به نتیجه و توافقی برسند، کمترین امتیاز ممکن را به حریف واگذار کنند. درک مذاکره کنندگان توزیعی از مذاکره توزیع میزان مشخص و ثابتی از ارزش است. واژهٔ توزیعی به این مساله اشاره دارد که میزان مشخصی از چیزها میان افراد درگیر توزیع و تقسیم شده است. گاهی به این گونه از مذاکره توزیع "توزیع پای"(Fixed Pie) هم گفته می‌شود. تنها میزانی از این چیز در اطراف وجود دارد اما نسبتی که توزیع می‌شود متغیر است. مذاکره توزیعی هم چنین گاهی برد- باخت نیز نامیده می‌شود چرا که این درک وجود دارد که نتیجهٔ برد یک نفر در شکست نفر دیگر است. یک مذاکره توزیعی شامل افرادی است که هرگز پیشیهٔ تعاملی قبلی با یکدیگر نداشته‌اند و هم چنین احتمال اندکی نیز وجود دارد که آنها در آینده نیز چنین تعاملی داشته باشند. مثال سادهٔ روزمره این امر خریدن یک ماشین یا یک خانه است.

 

مذاکرهٔ یکپارچه یا منسجم

 

مذاکره یکپارچه یا منجسم گاهی مذاکره اصولی شده یا مبتنی بر منفعت نیز نامیده می‌شود. این نوع مذاکره مجموعه‌ای از تکنیک هاست که در تلاش است تا کیفیت و احتمال توافق مورد مذاکره را از طریق ارائه جایگزینی برای تکنیکهای مذاکره توزیعی سنتی، بالا ببرد. در حالی که مذاکره توزیعی می‌پندارد که یک میزان ثابتی از ارزش‌ها وجود دارد که میان طرفین تقسیم شود، مذاکره منجسم غالباً می‌کوشد تا ارزشی را در دوره مذاکره ایجاد کند. (وسعت دادن پای) این نوع مذاکره بجای تاکید بر مواضع آغازین مستبدانه و دلبخواه گروه‌ها بر منافع حیاتی و مهم آنها تمرکز می‌کند، و به مذاکره به مثابه یک مسئله مشترک می‌نگرد تا یک مبارزه شخصی، و هم چنین بر وفاداری به هدف و اصرار بر آن تاکید دارد و معیارها به عنوان مبنائی برای توافق قرار می‌دهد. واژه یکپارچه یا منسجم نیز به همکاری اشاره دارد. مذاکره منسجم غالباً مستلزم درجه بالاتری از اعتماد و ایجاد یک رابطه است. این مفهوم هم چنین دربردارنده راهکارهای حل مساله خلاقانه است که با هدف دستیابی به یک منفعت دوطرفه ایجاد شده است. این نوع مذاکره هم چنین مذاکره برد-برد نیز نامیده می‌شود. شماری از رهیافت‌های متفاوت برای مذاکره منسجم در طیف‌های مختلفی از کتب و برنامه‌ها مورد آموزش قرار گرفته‌اند

 

تاکتیک‌های مذاکره

 

راههای متعددی برای دسته بندی کردن عناصر اساسی مذاکره وجود دارد. یک دیدگاه در خصوص مذاکره دربردارنده سه عنصر اصلی است: فرایند، رفتار و مفاد. فرایند به این مسئله اشاره دارد که مذاکره کنندگان چطور در خصوص متن مذاکره، طرفین مذاکره، تاکتیک‌های مورد استفاده توسط گروه‌ها و توالی و مراحلی که در آن همه این موارد وجود دارد، مذاکره خواهند کرد. رفتار رابطه میان این گروه‌ها، ارتباطات میان آنها و نیز شیوه‌ای که آنها اتخاذ می‌کنند، بستگی دارد. مفاد آنچه که گروه‌ها بر سر آن مذاکره می‌کنند، دستورالعمل، موضوعات (مواضع و به بیان بهتر منافع) گزینه‌ها، و توافقی که در پایان حاصل خواهد شد، را در بردارد. دیدگاه دیگری از مذاکره چهار عنصر را بر می شمارد: استراتژی، فرایند، ابزارها و تاکتیک‌ها. استراتژی در بردارندهٔ اهداف عالی است- نوعاً مانند ارتباط و نتیجه نهائی. فرایندها و ابزارها شامل اقداماتی است که می‌تواند دنبال شود، نقش هائی که هر دو طرف برای ایفای آن اماده شده‌اند و نیز مذاکره با دیگر طرفین. تاکتیک‌ها شامل اظهارنظرهای جزئی تر و روشن تر و اقدامات و واکنش‌ها به بیانیه‌ها و اقدامات دیگران است. برخی به این لیست از عناصر، ترغیب و نفوذ را نیز اضافه می‌کنند با این فرض که این دو مورد بخش حیاتی و کلیدی از موفقیت در مذاکرات در دنیای مدرن امروز است و از این رو نباید حذف شود. رقیب یا دوست؟ دو رهیافت کاملاً متفاوت برای مذاکره مستلزم تاکتیک‌های متفاوتی است در رهیافت توزیعی هر مذاکره کننده برای بخش ممکن بزرگتری از پای می‌جنگد بنابراین بجاست اگر گروه‌های دیگر را دشمن تصور کنیم تا دوست و بنابراین موضع سخت و پرشدت تری را اتخاذ کنیم. با این وجود، اگر قرار باشد که برای موفقیت این تشکیلات که بهترین وجه تامین کننده نفع طرفین است، تلاشی صورت گیرد، این رهیافت کمتر بجا و مناسب خواهد بود. این امر به این معنی نیست که بوسیله هرگونه طرف و پیشنهاد ما باید نفع خودمان را برای هیچ از دست بدهیم و تسلیم شویم. بلکه یک دیدگاه همکاری جویانه غالباً سهم خود را نیز می‌پردازد. بنابراین آنچه که بدست می‌آید نه به هزینه دیگران بلکه به هزینهٔ خود اوست.[۲] === استخدام وکیل مدافع ===یک مذاکره کننده ماهر به عنوان وکیل مدافع یک طرف در مذاکره ایفای نقش می‌کند. وکیل تلاش می‌کند تا پرمنفعت ترین نتیجه ممکن حاصل شود. در این فرایند، مذاکره کننده تلاش می‌کند تا کمترین حد نتیجه که طرف (یا طرفین) مقابل خواهان پذیرش آن است تعیین کند، سپس تقاضاها را متعاقب آن تنظیم کند. یک مذاکره موفق در رهیافت وکالت زمانی است که مذاکره کننده بدون سوق دادن طرف مقابل برای به بن کشیدن همیشگی مذاکره، قادر به حصول به بهترین نتایج ممکنی باشد که گروه خواهان آن است، مگر آنکه بهترین جایگزین ممکن برای توافق مورد مذاکره (BATNA) قابل قبول باشد. مذاکره کنندگان حرفه‌ای از بسیاری از تاکتیک‌ها از هیپنوتیزم گرفته تا یک ارائه روش و واضح از تقاضاها یا مجموعه‌ای پیش شرطها، تا رهیافت‌های حیله گرانه تر مانند روش موسوم به "چیدن گیلاس" ممکن است استفاده کند. (توضیح: چیدن گیلاس به روشی اشاره دارد که فرد با داشتن حجم اندکی از اطلاعات تلاش می‌کند تا موضوعی را به اثبات برساند و این اقدام را در حالی انجام می‌دهد که آگاهانه از نکات دیگر مرتبط با آن موضوع صرف نظر و چشم پوشی می‌کند). تاکتیک‌های ارعاب و کالباس هم می‌تواند نقشی را برای حرکت به سوی نتیجهٔ مذاکره ایفا کند. (رهیافت کالباسی به طور استعاری این معنی است که نباید انتظار داشت که کل یک کالباس را با هم دریافت کنید بلکه راه بهتر آن است که آن را تکه تکه استفاده کنید. بنابراین مطابق با این تکنیک در مذاکره باید با روندی تدریجی و گام به گام به پیش رفت). یک تکنیک مذاکره دیگر آدم خوب/ آدم بد است. این تکنیک زمانی است که یک مذاکره کننده با استفاده از خشم و تهدید مانند یک آدم بد عمل می‌کند. دیگر مذاکره کنندگان نیز از طریق فهیم بودن و درک کردن مانند یک آدم خوب رفتار می‌کنند. آدم خوب، آدم بد را بدلیل همه دشواری‌ها و مشکلات سرزنش می‌کند و در عین حال تلاش می‌کند تا به مسالمت و توافقی از رقیب خود دست یابد. یک مذاکره دیگر تکیه دادن و نجوا کردن است. این مذاکره موقعیت مسلط فیزیکی را در بردارد و از این رو طرف مقابل را می ترساند.

 

شیوه‌های مذاکره

 

آر.اج شل، پنج نوع شیوه پاسخ به مذاکره را تعریف کرده است. افراد غالباً می‌توانند حالت‌های مختلفی را با شیوه‌های متفاوت بخود بگیرند، این حالت در طول مذاکره استفاده می‌شود و بسته به متن مذاکره و منافع طرف مقابل دارد. بعلاوه شیوه‌ها می‌تواند در طول زمان تغییر کند.

 

  • آماده سازی و کمک:افرادی که از حل مسائل گروه‌های دیگر لذت می‌برند و روابط فردیشان را حفظ می‌کنند. کمک کنندگان در مورد حالت‌های عاطفی، زبان حرکات بدن، و هم چنین نشانه‌های شفاهی به دیگر گروه‌ها حساس هستند.
  • اجتناب:افرادی گه دوست ندارند مذاکره کنند و آن را انجام نمی‌دهند مگر اینکه تضمین شده باشد. در زمان مذاکره، اجتناب کنندگان مایل هستند که موقعیت‌های رویاروئی را به تعویق انداحته یا از آن طفره بروند، با این وجود اقدام آنها دیپلماتیک و اقدامی از سر نزاکت تلقی می‌شود.
  • همکاری جویی:افرادی که از مذاکره‌ای که دربردارنده حل مسائل دشوار به شیوه‌های خلاقانه است لذت می‌برند. همکاری خواهان در استفاده از مذاکرات برای درک دغدغه‌ها و منافع طرفهای دیگر خوب عمل می‌کنند. با این وجود آنها می‌توانند مسائلی را از طریق تغییر موقعیت‌های ساده در درون موقعیت‌های بسیار پیچیده تر ایجاد کنند.
  • رقابت:افرادی که از مذاکره لذت می‌برند به این دلیل که فرصتی را برای برد ایجاد می‌کند. مذاکره کنندگان رقابتی کشش بسیار قوی برای همه ابعاد مذاکره و بویژه جنبه‌های استراتژیک آن دارند. به دلیل اینکه شیوه آنها می‌تواند بر فرایند چانه زنی مسلط باشد، مذاکره کنندگان رقابتی اغلب اهمیت ارتباط را فراموش می‌کنند.
  • مصالحه:افرادی که مشتاق به بستن پیمان هستند از طریق انجام آن چه که برای همه طرف‌های مرتبط در مذاکره برابر و منصفانه است. مصالحه جویان می‌توانند زمانی مفید باشند که یک محدوده زمانی برای پایان دادن به مذاکره وجود داشته باشد، با این وجود مصالحه جویان غالباً بدون هیچگونه الزامی به فرایند مذاکره هجوم برده و بسیار سریع دست به ایجاد آشتی می‌زنند.

 

گونه‌های مذاکره

 

سه نوع اصلی مذاکره توسط محققان در پروژهٔ مذاکره هاروارد شناسائی شده است. این سه گونه عبارتند از:چانه زنان نرم، چانه زنان سخت و چانه زنان اصولگرا.

 

  • نرماین افراد مذاکره را به رقابت بسیار نزدیک می‌بینند، بنابراین شیوهٔ ملایمی از چانه زنی را انتخاب می‌کنند. پیشنهادهایی که آنها می‌دهند دربردارنده بهترین منافع آنها نیست، آنها متعهد به تقاضاهای دیگران، اجتناب کننده از رویاروئی هستند و رابطه خوبی را به همتایان مذاکره کننده خود دارند. درک آنها از دیگران دوستی است و هدف آنها توافق است. آنها افراد را از مسائلشان جدا نمی‌کنند، اما در هر دو مورد نرم و ملایم هستند. آنها از مبارزهٔ خواسته‌ها اجتناب می‌کنند و بر توافق پای می فشارند و راهکارهائی ارائه کرده و بسادگی به دیگران اعتماد می‌کنند و دیدگاههایشان را تغییر می‌دهند.
  • سختاین افراد از استارتژی‌های مداوم برای نفوذ استفاده می‌کنند و از اصطلاحاتی مانند "این اخرین پیشنهاد من است" و "آن را بگیر یا رهایش کن" بهره می‌گیرند. آنها تهدید می‌کنند، به دیگران بی اعتماد هستند و بر منافع خود پای می‌فشرند و برای مذاکره از ابزار فشار استفاده می‌کنند. آنها دیگران را به مثابه دشمن و رقیب می‌بینند و هدف نهائیشان پیروزی است. بعلاوه، آنها به دنبال یک جواب هستند و بر حصول توافق بر این جواب پای می‌فشرند. آنها آدم‌ها را از اهدافشان جذا نمی‌کنند (مانند نرم) اما آنهادر هر دو مورد افراد درگیر و مسائل سخت گیر هستند.
  • اصولگرایانافرادی که از این طریق چانه زنی می‌کنند به دنبال راهکارهای یکپارچه هستند و این کارا را بوسیله تعهد تدریجی به مواضع خاص انجام می‌دهند. آنها بر مسائل به جای اهداف، انگیزه‌ها و نیازهای افراد درگیر تمرکز می‌کنند. آنها مردم را از مسائل جدا می‌کنند و منافع را جستجومی کنند و از لایه‌های پائینی اجتناب کرده و به نتایجی بر اساس استانداردها (که مستقل از خواست افراد است) می‌رسند. آنها بجای قدرت و فشار و نفع خود و یا رویه‌های تصمیم سازی داوری، گزینه هایشان را بر مبنای شاخص‌های روشن استوار می‌سازند. این شاخص‌ها از استانداردهای اخلاقی، اصول انصاف، استانداردهای حرفه‌ای، سنت و غیره برگرفته شده است.

 

محققینی از پروژهٔ مذاکره هاوروارد پیشنهاد می‌کند که مذاکره کنندگان شماری از جایگزین‌ها برای مسائلی که آنها برای حصول بهترین نتایج با آنها روبرو می‌شوند را جستجو کنند، اما این غالباً درست نیست (زمانی که شما ممکن است با بهره گیری فردی از تاکتیک‌های چانه زنی سخت یا نرم روبرو شوید).

 

مذاکره با نیت بد

 

زمانی که یک طرف وانمود می‌کند که مذاکره می‌کند، اما بطور پنهانی هیچ قصدی برای مصالحه نداشته باشد، آن طرف با نیت و بدی در حال مذاکره است. نیت بد مفهومی است در تئوری مذاکره که بوسیله آن گروه‌ها وانمود می‌کند که برای رسیدن به حل و فصل اختلاف در حال استدلال کردن هستند اما هیچ قصدی برای انجام این کار ندارند، برای مثال یک حزب سیاسی ممکن است وانمود کند که مذاکره می‌کند اما هیچ قصدی برای مصالحه برای مقاصد سیاسی ندارد.

 

مدل نیت بد ذاتی در روابط بین‌الملل و روانشناسی سیاسی

 

نیت بد در علم سیاست و روانشناسی سیاسی به استراتژی‌های مذاکره اشاره دارد که در آن هچ قصد واقعی برای حصول توافق یا مدلی از پردازش اطلاعات وجود ندارد. "مدل نیت بد ذاتی" در پردازش اطلاعات یک تئوری در روانشناسی سیاسی است که برای اولین بار توسط اول هالستی ارائه شد تا ارتباط میان عقاید جان فاستر دالز و مدل پردازش اطلاعات او را تشریح کند.[۷] این یکی از مدل‌ها در خصوص رقابت کنندگان است که به طور گسترده‌ای مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مدل اینگونه فرض می‌شود که یک دولت بطور کینه توزانه‌ای متخاصم و دشمن به شمار می‌رود و نشانه‌های متضاد با این استدلال نیز همگی نادیده گرفته شده‌اند. این نشانه‌ها همگی به عنوان یک اقدام تبلیغاتی و نشانه‌ای از ضعف تلقی شده و نادیده گرفته شده‌اند. نمونه‌های آن موضعجان فاستر دالسدر خصوص اتحاد شوروی یا موضع حماس در قبال دولت اسرائیل است.

 

احساس در مذاکرات

 

احساسات نقش مهمی را در فراینده مذاکرات ایفا می‌کنند، گرچه تنها در سالهای اخیر است که نتایج چنین مسئله‌ای مورد مطالعه قرار گرفته است. احساسات این ظرفیت را دارند که یک نقش مثبت یا منفی را در روند مذاکره ایفا کنند. در طول مذاکرات، تصمیم در مورد اینکه آیا استراحتی در نظر گرفته شود یا نه بر عهدهٔ شاخص‌ها و عوامل مرتبط با احساس است. احساسات منفی می‌تواند عامل تشدید و حتی رفتار غیرعقلائی شود و می‌تواند باعث شعله ور شدن ستیز شود و مذاکره را به بن بست بکشاند اما هم چنین می‌تواند ابزاری برای دستیابی به امتیاز باشد. از سوی دیگر احساسات مثبت اغلب می‌تواند دستیابی به یک توافق و کمک به حداکثر سازی نفع مشترک را تسهیل کند، اما می‌تواند هم چنین عاملی ابزاری در حصول یک امتیاز به شمار آید. احساسات مثبت و منفی می‌تواند بطور استراتژیک بروز داده شود تا بر نتایج تاثیرگذار باشد و می‌تواند نقش متفاوتی را در میان مرزهای فرهنگی برجای گذارد.

 

تاثیرگذاری بر معلول

 

حالت‌ها و تمایلات بر مراحل مختلف فرایند مذاکره تاثیرگذار است: کدام استراتژی قرار است مورد استفاده قرار گیرد؟ کدام استراتژی واقعاً انتخاب شده است، روشی که دیگر گروه‌ها و مقاصد و نیت‌های آنان درک و تحلیل می‌شود،. میزان تمایل آنها برای حصول توافق و نتایج نهائی مذاکره. اثربخشی مثبت (PA) و منفی (NA) یک یا چند جنبه از جوانب مذاکره کردن می‌تواند نتایج بسیار متفاوتی به دنبال داشته باشد.

 

تاثیرات مثبت در مذاکره

 

حتی پیش از آنکه مذاکره آغاز شود، کسانی که در حالت خوبی قرار دارند اطمینان بیشتری داشته[۱۶] و تمایل بیشتری به برنامه ریزی برای استفاده از استراتژی‌های همکاری جویانه دارند. [۱۳]در طول مذاکره، مذاکره کنندگانی که در حالت خوبی قرار دارند تمایل دارند تا از تعامل لذت بیشتری ببرند و رفتار کمتر ستیزه جویانه‌ای نشان می‌دهند و از تاکتیک‌های تهاجمی کمتر[۱۷] و استراژی‌های همکاری جویانه نیز استفاده می‌کنند.[۱۳] این امر در عوض احتمال اینکه گروه‌ها به اهداف ابزاری و عقلائی خود دست یابند و توانائی برای یافتن نتایج منسجمتر و یکپارچه تر را بیشتر می‌کند. [۱۸] در واقع، در مقایسه با مذاکره کنندگان با اثربخشی خنثی یا منفی، مذاکره کنندگان با اثربخشی مثبت به توافقات بیشتری دست می‌یابند [۱۳]و تمایل بیشتری دارند که آن توافقات را محترم بشمارند. آن دسته از نتایج پرمنفعت تر نیز در نتیجه فرایندهای تصمیم سازی بهتر مانند تفکر منعطف، حل خلاقانه مسئله، توجه به خواست‌ها و تمایلات دیگران و ریسک کردن و اعتماد بیشتر بدست می‌آید.[۱۹] تاثیرات مثبت پس از مذاکره نیز نتایج منفعت امیزی را به همراه دارد. این تاثیرات رضایت از نتایج بدست آمده را افزایش می‌دهد و بر خواست و تمایل افراد برای تعاملات آتی تاثیرگذار است.[۱۹] اثربخشی مثبتی که با دستیابی به یک توافق برانگیخته می‌شود، روابط دوتائی را تسهیل می‌کند و همین امر منجر به تعهد موثری می‌شود که مراحل بعدی تعاملات را رقم می‌زند. [۱۹] اثربخشی مثبت زیان‌های خاص خودش را نیز دارد: این امر درک از مفهوم عملکرد خود را تحریف می‌کند، به گونه‌ای که عملکرد نسبتاً بهتر از آنچه که واقعاً صورت گرفته ارزیابی و قضاوت می‌شود.[۱۶] از این رو، مطالعات در خصوص خود گزارش دهی در مورد نتایج به دست آمده می‌تواند جانبدارانه بوده یا بیطرفانه نباشد.

 

تاثیر منفی در مذاکره

 

تاثیر منفی پیامدهای زیانبار در مراحل مختلف فرایند مذاکره است. گرچه احساسات منفی مختلف بر نتایج مذاکره تاثیر می‌گذارند، اما بیشترین نتیجه‌ای که تاکنون مورد مطالعه قرار گرفته خشم است. مذاکره کنندگان خشمگین قصد دارند تا از استراتژی‌های رقابتی تر استفاده کنند و کمتر همکاری کنند، حتی پیش از آغاز مذاکره.[۱۳] این استراتژی‌های رقابتی مرتباط با نتایج مشترک کاهش یافته مرتبط است. در طول مذاکرات، خشم از طریق کم کردن میزان اعتماد در فرایند گسست ایجاد می‌کند و قضاوت طرفین مذاکره را تیره و تار می‌سازد و میزان تمرکز و توجه طرفین را محدود ساخته و هدف‌های اساسی آنها را از دستیابی به توافق به تلافی کردن اقدامات طرف دیگر تغییر می‌دهد.[۱۷] مذاکره کنندگان خشمگین توجه کمتری به منافع رقیب خود دارند و کمتر در قضاوت در خصوص منافع آنها دقت می‌کنند و از این رو به منفعت کمتری نیز دست پیدا می‌کنند. [۲۰] بعلاوه، بدلیل اینکه خشم مذاکره کنندگان را در ترجیحات خود خودمحورتر می‌سازد، احتمال اینکه آنها پیشنهادات پرسود را رد کنند، بیشتر می‌شود.[۱۷] رقبایی که واقعاً خشمگین می‌شوند (یا گریه می‌کنند یا کنترل خود را از دست می‌دهند) احتمال خطای بالاتری دارند: اطمینان حاصل کنید که آنها طرف شما هستند.[۳] خشم هم چنین به دستیابی به اهداف مذاکره کمکی نخواهد کرد و احتمال دستیابی به منافع مشترک را نیز اندک می‌سازد[۱۳] و هم چنین به ارتقای منفعت‌های شخصی نیز کمکی نخواهد کرد و درعین حال مذاکره کنندگان خشمگین در اثبات ادعای خود نیز موفقیتی حاصل نخواهند کرد.[۲۰] بعلاوه، احساسات منفی منجر به پذیرش راهکارهائی می‌شود که کارامدی و بهره مندی مثبتی ندارد اما در عوض پیامدهای منفی به بار می‌آورد.[۲۱] با این وجود، ابراز احساسات منفی در طول مذاکره گاه می‌تواند مثبت و سودمند هم باشد: یک خشمی که به گونه‌ای قاعده مند طرح می‌شود می‌تواند راه موثری برای نشان دادن تعهد و وفاداری و نیاز یک طرف به توافق باشد. [۱۷] بعلاوه، گرچه اثربخشی منفی احتمال دستیابی به منفعت را در امور تعاملی کم می‌کند، اما نسبت به اثربخشی مثبت در امور و مسائل توزیعی مانند صفر و یک، بهتر و مناسب تر است. [۱۹] سیدنر در آثار خود پیرامون انگیختگی منفی و White Noise (صدائی که شامل فرکانس‌های متفاوت با شدت‌های یکسان است)، از طریق مشاهداتی در مورد کم ارزش دانستن گویندگانی از دیگر گروههای قومی، نشانه هائی بر وجود یک مکانیسم انگیختگی منفی یافت. مذاکره می‌تواند در عوض ازطریق مخفی کردن تخاصمات در خصوص یک گروه قومی یا جنسیتی تاثیر منفی داشته باشد.[۲۲]

 

شرایط تاثیرگذاری احساس در مذاکرات

 

تحقیقات نشان می‌دهد که احساسات مذاکره کنندگان الزاماً بر فرایند مذاکره تاثیرگذار نیست. البراسین و دیگران پیشنهاد کرده‌اند که دو شرط برای تاثیر احساسات وجود دارد که هر دو مرتبط با توانائی (حضور موانع شناختی و محیطی) و انگیزه است.

 

  1. برسمیت شناختن تاثیر: که مستلزم انگیزهٔ بالا و توانائی بالا یا هر دو است.
  2. تصمیم و اراده بر اینکه تاثیر برای قضاوت مرتبط و مهم است: این مسئله مستلزم وجود حد پائینی از انگیزه، توانائی یا هر دو است

 

بر طبق این مدل، انتظار می‌رود که احساسات تنها زمانی بر مذاکرات تاثیر بگذارد که یکی بالا و دیگری پائین است. زمانی که هر دوی توانائی‌ها و انگیزه پائین هستند، این تاثیر را نمی‌توان مورد شناسائی قرار داد و زمانی که هر دو بالا هستند گرچه این تاثیر ار می‌تواند شناسائی کرد اما غیرمرتبط با قضاوت بشمار می‌رود.[۲۳] یک پیامد احتمالی این مدل آن است که مثلاً تاثیر مثبتی که اثربخشی مثبت بر مذاکرات دارد تنها زمانی دیده شود که یا انگیزه یا توانائی پائین هستند.

 

تاثیر احساسات طرفین

 

اغلب مطالعات روی احساسات در مذاکره بر تاثیر احساسات خود مذاکره کنندگان بر فرایند تاکید دارند. با این وجود، آنچه که گروههای دیگر احساس می‌کنند همانقدر که احساسات گروه چه در سطح گروهی و چه در سطح فردی بر فرایندها تاثیرگذار است، نیز می‌تواند مهم و تاثیر گذار باشد.. زمانی که بحث از مذاکرات است، اعتماد در گروه‌های دیگر یک شرط مهم برای احساسات و تاثیرگذاری آن است و قابلیت رویت آن تاثیر آن را افزایش می هد.[۱۸] احساسات در فرایندهای مذاکره از طریق ارسال سیگنالهائی با این مضامین مشارکت دارد: اینکه یک نفر چه احساسی دارد و چطور فکر می‌کند و از اینرو می‌توان از درگیر شدن گروه دیگر در رفتارهای ویران کننده جلوگیری کرد و هم چنین نشان دهد که چه گام هائی در مرحله بعد باید برداشته شود. اثربخشی مثبت نشان می‌دهد که باید همین راه را حفظ کرد در حالیکه اثربخشی منفی نشان می‌دهد که تنظیمات رفتاری یا ذهنی مورد نیاز است.[۱۹] احساسات طرفین می‌تواند دو تاثیر مهم و عمده بر روی احساسات مذاکره کنندگان و رفتار آنها داشته باشد: تقلیدی، دو جانبه و مکمل.[۱۵] مثلاً ناامیدی و غم می‌تواند به دلسوزی و ترحم و یا همکاری بیشتر بینجامد.[۱۹] در مطالعه‌ای توسط بات و دیگران در سال ۲۰۰۵ که یک مذاکره چند مرحله‌ای واقعی را شبیه سازی کرد، اغلب افراد به احساسات طرفشان به شیوه‌ای متقابل واکنش نشان می‌دادند تا به شیوهٔ مکمل. اینگونه دریافت شده که احساسات خاص تاثیرات متفاوتی را نیز بر روی احساسات رقبا و نیز استراتژی هائی که برگزیده می‌شود دارند:

 

  • خشمباعث می‌شود که رقبا تقاضای کمتری را طرح کنند و مقدار بیشتر تقاضاها را به مذاکرات صفر و یک واگذار کنند، هم چنین مذاکرات را کمتر به نفع خود ارزیابی کنند.[۲۴] خشم موجب تحریک حس رفتاری تسلط آمیز و تسلیم آمیز از سوی رقیب می‌شود.[۱۵]
  • غرورمنجر به استراتژی‌های تعاملی و مصالحه‌ای توسط طرفین می‌شود[۱۵]

 

گناه یا پشیمانی: که توسط مذاکره کننده ابراز می‌شود منجر به درک بهتری از او توسط رقیب می‌شود، با این وجود این مشخصه رقیب را به طرح مطالبات بالاتری وادار می‌کند.. از سوی دیگر، اشتباهات شخصی با رضایت بیشتر از آنچه که بدست می آِید در ارتباط است.[۱۹]

 

  • نگرانی یا ناامیدیتاثیر بدی بروی رقیب دارد اما به تقاضاهای کمتری از رقیب می‌انجامد..

 

مسائل مربوط به مطالعات مذاکره در آزمایشگاه

 

مذاکره یک تعامل تقریباً پیچیده است. فراگیری همهٔ این پیچیدگی‌ها بسیار امر دشواری است و تفکیک کردن و کنترل آن تنها جنبه هائی از آن است. به این دلیل اغلب مطالعات مذاکره در محیط‌های آزمایشگاهی انجام می‌شود و تنها بر برخی جنبه‌ها تاکید دارد. گرچه مطالعات آزمایشگاهی مزایای خاص خود را دارد اما هنگامی که نوبت به مطالعهٔ احساسات می‌رسد آنها معایب خود را نیز نشان می‌دهند.

احساسات در مطالعات آزمایشگاهی معمولاً دستکاری شده‌اند و بنابراین نسبتاً سرد می‌باشد (نه پرشدت). گرچه آن دسته از احساسات سرد می‌تواند برای نشان دادن تاثیرات خود کافی باشد اما آنها بطور کیف


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت- مبانی رفتار سازمانی و تعارض و مذاکره درسازمانها -استیفن رابینز- در 240 اسلاید-powerpoint-ppt

پایان نامه رشته عمران-مطالعه رفتار دینامیکی ساختمان های متشکل از دیوارهای بتنی متقاطع و سقف پیوسته

اختصاصی از اینو دیدی پایان نامه رشته عمران-مطالعه رفتار دینامیکی ساختمان های متشکل از دیوارهای بتنی متقاطع و سقف پیوسته دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته عمران-مطالعه رفتار دینامیکی ساختمان های متشکل از دیوارهای بتنی متقاطع و سقف پیوسته


پایان نامه رشته  عمران-مطالعه رفتار دینامیکی ساختمان های متشکل از دیوارهای بتنی متقاطع و سقف پیوسته

خلاصه پایان نامه:

 در این پایان نامه، در مورد تحلیل پاسخ دینامیکی سازه های دیواری که بطور گسترده در ساختمانها مورد استفاده قرار می گیرد، بحث شده است. یکی از مشکلات اساسی این سیستم، شناخت رفتار این سازه ها تحت بارهای دینامیکی و بارهای جانبی زلزله یا باد می باشد. مطالعات زیادی به منظور روشن شدن رفتار دیوارهای مجزا، کوپله و همچنین سیستم قاب دیوار انجام شده است. همچنین مدلهای آنالیز زیادی برای فهم رفتار خطی و غیرخطی این سازه ها پیشنهاد شده است. مدلهای ارائه شده به دو گروه کلی تقسیم می شود: (1) مدلهای که از مکانیک جامدات بدست آمده اند که به شرح جزئیات رفتارهای محلی می پردازند (روشهای میکروسکوپی) (2) مدلهایی که بر اساس ساده سازیها انجام می شوند و توانای پیشگویی رفتار کلی سازه را دارند (مدلهای ماکروسکوپی)

مشکل دیگر در طراحی سازه های با دیوار برشی در برابر زلزله، ارزیابی نیروی برشی برای استفاده در طراحی و جلوگیری از شکست برشی می باشد. فرمولهای زیادی برای محاسبه پریود اصلی سازه (که در ارزیابی نیروی برشی پایه بسیار مهم است) پیشنهاد شده است و با فرمولهای آئین نامه های ساختمانی مقایسه شده اند. همچنین در این پایان نامه بر روی تحلیل پاسخ دینامیکی سازه های دیواری بحث شده است تا حداکثر نیروی برشی پایه در دیوار را که در نهایت منجر به توصیه های طراحی مناسب شده است ارزیابی شود.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته عمران-مطالعه رفتار دینامیکی ساختمان های متشکل از دیوارهای بتنی متقاطع و سقف پیوسته

پایان نامه رشته عمران تمرکز تنش، مقاومت نهایی و رفتار خستگی اتصالات T شکل متشکل از مقاطع دایروی

اختصاصی از اینو دیدی پایان نامه رشته عمران تمرکز تنش، مقاومت نهایی و رفتار خستگی اتصالات T شکل متشکل از مقاطع دایروی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته عمران تمرکز تنش، مقاومت نهایی و رفتار خستگی اتصالات T شکل متشکل از مقاطع دایروی


پایان نامه رشته  عمران 	 تمرکز تنش، مقاومت نهایی و رفتار خستگی اتصالات T شکل متشکل از مقاطع دایروی

خلاصه پایان نامه:

 با توجه به کاربردهای بسیار گسترده اعضای لوله ای با مقاطع دایره در سازه های دریایی، تاکنون تحقیقات بسیاری در رابطه با رفتار اتصالات این اعضا تحت بارهای استاتیکی و تکرار شونده بعمل آمده است. این مطالعات عموما بر روی اتصالات با جوش شیاری صورت گرفته اند. در این پایان نامه نسبت به تعیین روابط ضرایب تمرکز تنش اتصالات T شکل این مقاطع با درزها و پروفیل های جوش متنوع، بررسی میزان دقت و صحت روابط مقاومت نهایی موجود در آیین نامه ها و مطالعه تاب خستگی این اتصالات با اشکال مختلف هندسه جوش و اتصال در دو حالت اعمال بار محوری و برش درون صفحه بر مقطع انتهایی عضو مهاری اقدام شده است. ابتدا تعداد قابل ملاحظه ای اتصال با ابعاد هندسی مختلف تحت آنالیز اجزاء محدود در حیطه الاستیک قرار گرفته اند. سپس با انجام مطالعات پارامتریک و بررسی اثرات هریک از پارامترهای هندسی اتصال بر ضرایب تمرکز تنش، روابطی به منظور محاسبه این ضرایب در نقاط حاد اعضای مهاری و اصلی پیشنهاد شده است. 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته عمران تمرکز تنش، مقاومت نهایی و رفتار خستگی اتصالات T شکل متشکل از مقاطع دایروی