تعریف کلی - انواع تونل های انجماد - محاسن تونل های انجماد - مکانیزم عملکرد تونل های انجماد
پروژه دانشجویی تونل های انجماد
تعریف کلی - انواع تونل های انجماد - محاسن تونل های انجماد - مکانیزم عملکرد تونل های انجماد
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :13
بخشی از متن مقاله
اساساً جنبش دانشجویی، پدیده ای خاص در جوامع امروزی است و با کوشش جمعی از سوی گروهی جوان برای پیشبرد نوعی دگرگونی در جامعه تعریف می شود. بنابراین، این جنبش یک حرکت و جنبش اجتماعی به حساب می آید. هانا آرنت در کتاب «خشونت» می نویسد: «طغیان دانشجویان پدیده ای جهانی است و تجلیات آن در کشورهای گوناگون و دانشگاه های مختلف صورت های متفاوتی داشته است.»
پیدا کردن وجه مشترک اجتماعی برای این نهضت، امکان پذیر نیست، لکن باید اذغان نمود که آنچه افراد نسل جوان را همه جا از لحاظ روانی ممتاز می کند، شجاعت محض، اراده شگفت انگیز برای عمل و نیز اطمینانی به همان اندازه شگفت آور بر امکان دگرگون سازی است. دو ویژگی اساسی جنبش دانشجویی را از دیگر جنبش های اجتماعی عمومی و نظیر جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی خاص (نظیر جنبش ضد برده داری و حمایت از حقوق زنان و ...) تفکیک می کند:
الف- ویژگی پرسش گری و روحیه چون و چرا کردن در قبال هر قضیه ای که منافع کوتاه مدت یا بلند مدتی را برای جامعه داشته باشد یا چنین منافعی را به خطر اندازد.
ب- ویژگی آرمان خواهی، اصول گرایی و کمال پرستی در ضمن نفی مناسبات تبعیض آمیز.
از سال ۱۳۱۳ (تأسیس دانشگاه تهران) تا کنون، هفتاد سال از عمر دانشگاه و جنبش دانشجویی در ایران می گذرد و در طول این مدت، جنبش دانشجویی فراز و نشیب های فراوانی را گذرانیده است. تأسیس شاخه دانشجویی حزب توده (۱۳۲۲)، سرکوب دانشجویان در ۱۶ آذر ،۱۳۳۲ تسخیر سفارت آمریکا در تهران از سوی دانشجویان پیرو خط امام (۱۳۵۸)، انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها (۱۳۵۹)، دوم خرداد ۷۶ حادثه کوی دانشگاه (۱۳۷۸) و ده ها حادثه تاریخی دیگر، نشانگر اهمیت نقش دانشگاه در تحولات جامعه ایران است و شاید اگر کمی در تاریخ جنبش دانشجویی در ایران تأمل کنیم، ویژگی های بارزی را مشاهده کنیم. تنوع گروه ها و گرایشات سیاسی و عقیدتی در دانشگاه ها و تأثیرپذیری و ارتباط مستقیم دانشجویان با فعالیت سیاسی و مبارزاتی موجود در جامعه مهمترین شاخصه جنبش دانشجویی در ایران است.
البته غلبه رادیکالیسم سیاسی و ضدیت و مخالفت بنیادین با استعمار و استبداد را هم می توان از نشانه های این جنبش نام برد.
اما با نگرشی کوتاه در جنبش دانشجویی کنونی در دانشگاه ها در می یابیم که هیچ یک از ویژگی های تاریخی جنبش دانشجویی وجود خارجی و عینی ندارد، چرا که تمام شاخصه های جنبش دانشجویی بستگی به «سیاست» دارد و امروزه دیگر عنصر «سیاست» در دانشگاه ضعیف است.
عملکرد رادیکال و انحصارطلبانه برخی از گروه های دانشجویی، عاملی مؤثر در سیاست گریزی دانشجویان است. بسیاری از دانشجویان به دلیل تبعات و هزینه هایی که اقدامات رادیکال این گروه ها در پی داشته، حاضر به فعالیت نیستند. به عنوان نمونه، تغییر نام و مرام دفتر تحکیم وحدت به تحکیم دموکراسی و یا نامه نگاری های افراطی این گروه به مقامات خارجی از عوامل مؤثر در ایجاد این فضا بوده است.
دلیل دیگر، غلبه «احساسات» بر «عقلانیت» در فعالیت های سیاسی و اجتماعی دانشجویان است. نتیجه این جایگزینی بروز رفتارهای غیر عقلایی وعصبی وتند می باشد.
اما مهم ترین دلیل سیاست گریزی دانشجویان، تبدیل دانشگاه به باشگاه احزاب بوده است. پس از دوم خرداد ۷۶ برخی جریانات سیاسی در جهت چانه زنی های سیاسی شان، نیازمند فشار از پایین بودند و به دلیل عدم پایگاه اجتماعی _ مردمی این جریانات، دانشگاه محل تاخت و تاز جریانات سیاسی گشت.
در کشور ما راهبرد تبدیل دانشگاه به کلوپ احزاب به شدت از سوی برخی جریانات سیاسی دنبال می شد، هر چند که این راهبرد نتیجه ای جز رکود علمی و خمودگی سیاسی دانشگاه ها نداشت و جریاناتی که روزی دانشجویان را پیاده نظام، لشگر خود می دانستند، امروزه ویرانه ای علمی و حتی سیاسی با نام دانشگاه را به یادگار گذاشته اند!
جنبش دانشجویی، یک جنبش اجتماعی است و پویایی و پیشرفت هر جنبش اجتماعی منوط به رشد همگانی پنج گزاره است:
الف- انگیزش اجتماعی: در این مرحله جنبش نیازمند مطرح نمودن مطالب و دغدغه های عمده اجتماعی است که مقدمه و زمینه انتقاد، اصلاح و انقلاب را فراهم می آورد. هر گاه این اوضاع با احساس بی عدالتی اجتماعی توأم گردد، انگیزش های تشکیل یک جنبش اجتماعی، شدت بیشتری می یابد.
ب- احساس عمومی: برای تبدیل یک کنش به احساسی پیوسته و مشترک، جنبش ناگزیر از تشکیل واحدهای کوچک، غیرمتمرکز و مبتنی بر روابط غیررسمی است تا بتواند توده های پراکنده را که عمدتاً در حد رفتار عامه عمل می کنند، به صورت گروه هایی به هم پیوسته و متحد درآورد تا در برابر مسائل نیز از طریق عادی، مسئولیت عاطفی احساس کند.
ج- تعهد و وحدت: در این حالت لازم است جنبش اجتماعی نوعی از گرایشات اعتقادات مذهبی و مکتبی را در جهت معتقد کردن افراد به جنبش در خود، رشد دهد، تا بتواند در برابر خطرات و ناملایمات خود را همچنان متحد نگه دارد.
د- ایدئولوژی: هر جنبشی باید قادر باشد تا گرایشات متحد کننده و مکتبی را در قالب باورها و ارزش های مذهبی که بر کلیه اقشار مردم، قدرت نفوذ داشته باشد، به یک ایدئولوژی راهبر و جهت بخش تبدیل نماید، تا قوت روانی و توجیه فلسفی هرگونه نقش اجتماعی و حساسیت اجتماعی در میان توده ها ایجاد گردد. از همین جا می توان به لزوم تحکیم پایه تئوریک و تدوین چهارچوب های منظم نظری برای جنبش دانشجویی، حکم نمود.
هـ- تاکتیک های عملیاتی: یک نظریه ایدئولوژیک زمانی پیروز خواهد شد که راه های عملی خاصی، جهت رسیدن به اهداف در برنامه های کوتاه مدت و بلندمدت مشخص شود. در این مدت یک جنبش در مسیر نهادینه شدن گام برخواهد داشت.
جنبش دانشجویی علاوه بر تمام ویژگی های عمومی جنبش های اجتماعی، دو شاخصه پرسشگری و آرمان گرایی را نیز داراست.
اکنون با توجه به هست ها و بایدها جنبش دانشجویی در ایران، می توان با قاطعیت گفت که تنها یک «جنبش دانشجویی عدالت خواه» می تواند پاسخ گوی « چراها و چگونگی» پویایی یک جنبش دانشجویی باشد.
*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***
فرمت وُرد
90صفحه
فصل اول
جنبش های دانشجویی
و کودتای 28 مرداد
روشنفکران:
مؤثرترین قشر بر ایدهها و گرایشات دانشجویان، روشنفکران میباشند. به عبارت بهتر یکی از گروههایی که همواره هدف گروههای روشنفکری قرار گرفتهاند دانشجویان میباشند.
در دوران دهه 1320 روشنفکران خصائص رادیکال پیدا میکنند و مبارزات ضد استعماری اوج میگیرد. در این دهه به دلیل امکان فعالیتهای باز سیاسی دانشجویان ایرانی به احزاب سیاسی و روشنفکران ملی و چپ (جبهه ملی و حزب توده) گرایش دارند.
پس از کودتای 28 مرداد به دلیل مدرنیسم آمرانه پهلوی، روشنفکران ایرانی به سوی فرهنگ ضد تجدد گام بر میدارند و در دهه 40 و 50 این مبارزات به اوج خود میرسد.
طیف ملی گرایان به دلیل مطرح شدن به عنوان ایدئولوژی رسمی شاهنشاهی و طیف چپ به دلیل اینکه تجلی فرهنگ ما دیگرایانه است، در میان دانشجویان و مردم مورد استقبال قرار نمیگیرد. در عوض گرایش دینی شدید در میان دانشجویان و نقش شریعتی در پل زدن بین دانشجویان و توده مردم، زمینه را برای افزایش نفوذ اندیشههای مذهبی فراهم میکند.
دورة پیش از انقلاب، جامعه روشنفکری ایران، تنها مانع برای تولیدات فکری و فرهنگی خود را دخالت دولت محدود بودن آزادی میدانستند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریان روشنفکری به طور دهه جانبه در روند انقلاب اسلامی وارد شد و به نوعی دهه 1360 ادامه همان گرایشهای دهه 1350 است.
گرایش مسلط در آغاز انقلاب، اندیشههای شریعتی است. حتی بسیاری از روحانیون در این دوره تلاش میکنند اندیشههای خود را با وامگیری از زبان و مفاهیم ساخته و پرداخته شریعتی ارائه دهند. اما، پس از حدود دو سال، با تحکیم پایگاه روحانیت در ساختار قدرت سیاسی، اندیشه شریعتی به تدریج توسط روحانیت سنتی کنار زده میشود.
در این مقطع اندیشه رضا داوری که نشانه استمرار گفتمان رادیکالی انقلاب اسلامی است بازسازی مذهب سنتی را با خود به همراه دارد. در واقع اندیشههای داوری همزمان با عملیات وسیع اسلامی سازی در اوایل دهه 1360 آغاز میشود و بازتاب این اندیشههای اسلامی سازی در انقلاب فرهنگی و تعطیلی دو نیم سال دانشگاهها به وضوح دیده میشود. دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز ادامه منطقی همان اندیشههاست.
پایان جنگ و تغییرات ساختاری در سه عرصه بینالمللی منطقهای و داخلی باعث تجدید نظر و بازسازی دیدگاهها و اندیشهها گردد و در این مقطع شاهد ظهور نسل جدید با دیدگاههای نوین هستیم. در این دوران دیدگاههای دکتر سروش به بسیاری از مطالبات اجتماعی و سیاسی جوانان و دانشجویان پاسخ میدهد. تاکید ایشان بر عقلانیت، جامعه مدنی و گفتگو با غرب، نشانههای گست از گفتمان انقلاب اسلامی است.
در اواخر دهه دوم انقلاب، نشانههایی از افول نظریات داوری و سروش آشکار میگردد. و با احیاء و بارسازی اندیشههای شریعتی فصل جدید در تاریخ روشنفکری آغاز میشود.105
بنابراین در آغاز انقلاب شریعتی در میان دانشجویان مسلمان هوادارانی دارد اما به تدریج دیدگاههای سنت گرایی و اقتدارگرایی دینی جایی برای این تفکر نمیگذارند.
دانشجویان در طی دوران جنگ بطور صادقانه در خدمت نظام قرار میگیرند و در این مقطع تاکید بر غرب ستیزی و عدالت خواهی مهمترین شعار آنهاست. پس از پایان جنگ دانشجویان و روشنفکرانی که تجربه انقلاب و جنگ داشتند به جای نگاه بیرون و موضعگیری ستایش آمیز یا خشم آلود علیه آن، به یک نگاه درون چشم میاندازند.
در دهه 1370 دانشجویان به همراه روشنفکران (بویژه روشنفکران دینی) به توسعه سیاسی، دموکراسی حقوق شهروند و مدنی و آزادی و… روی میآورند.
روحانیون:
در دو دهة 1360و 1350 یک ارتباط دو طرفه میان روحانیون و دانشجویان وجود داشت. در دهه 1360 روحانی برای دانشجویان مسلمان با ارزش شناخته میشد. در همین دهه بحث وحدت حوزه و دانشگاه مطرح میشود. اما به تدریج روحانیون با مسلط شدن بر اوضاع و در دست گرفتن حاکمیت نیازی به ارتباط دو طرفه با دانشجویان نمیدیدند و بیشتر رابطه یک طرف و میرد و مرادی مطرح میشود.
اما دانشجویان هم مرید محض نشدند و پیروی را مشروط و مقید میدانستند بطوری که در انتخابات دوره دوم، سوم و چهارم مجلس این اختلافات خود را نشان میدهند.
در انتخابات شاهد نزدیکی بخشی از روحانیون (روحانیون مبارز) به دانشجویان هستیم در حالی که بخشی از روحانیون (روحانیت مبارز) بیشتر رابطه مراد و مریدی با دانشجویان برقرار میکردند و همین سبب دوری دانشجویان از این بخش از روحانیون گردید.106
در مجموع دانشجویان با روحانیونی که در نقش هم پیمانان سیاسی آنها ظاهر میشدند، بیشترین ارتباط را داشتند. روابط بین آنها تا حدودیدو طرفه بود (انجمنهای اسلامی و روحانیون مبارز) اما روحانیانی که بیشتر با زبان قدرت با دانجشویان سخن میگفتند (روحانیت مبارز) در میان دانشجویان مسلمان طرفدار نداشتند و حتی شاهد برخوردهای دانشجویان مسلمان انجمنهای اسلامی با روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه در صحنههای مختلف سیاسی (بویژه انتخابات) هستیم.
جناحها و نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی تا 1376:
در جامعه ایران تشکلهای سیاسی و خوبی سازمان یافته آن چنان که در جوامع اروپایی یا سایر جوامع دموکراتیک ملاحظه میگردد، حضور ندارند. با وجود این، دوگانگی راست و چپ در دنیای امروز جنبه جهانشمول دارد و در همه جوامع به اشکال مختلف خودنمایی میکند.
در ایران هر دو جریان به گرایش کلیتر یعنی به جریان تجدد تعلق دارند. به لحاظ فرهنگی اگر به دو حوزه فرهنگی مجزا منجر نشوند حداقل از نظر فرهنگی – سیاسی کاملاً متفاوت هستند.
پیدایش این دو جریان به سالهای انقلاب مشروطیت بر میگردد. در مجلس دوم این دو جریان در قالب دو حزب (دموکرات عامیون با گرایشهای چپ و حزب اجتماعیون اعتدالیون) با گرایش ملایمتر و محافظه کار (نه) تجلی یافتند.
پس از انقلاب مشروطه تحت تاثیر احزاب کمونیست اروپا و روسیه، در ایران نیز حزب سوسیالیست از استحاله حزب دموکرات بوجود آمد.
طیف راست در واکنش به جریان چپ تولد یافت و عمدتاً در قالب ملی گرایی پا به عرصه گذاشت. البته جریان راست به ملی گرایی ختم نمیشود بلکه طیفی از جریان مذهبی و گروههای اجتماعی و اقتصادی مثل بازاریان را نیز شامل میشود.107
همانطور که اشاره شد هر چند تشکلهای سیاسی و حزبی ایران در مقایسه با احزاب جوامع دموکراتیک غرب بسیار متفاوتند. اما علیرغم فقدان احزاب سیاسی (به معنای خاص آن که در جوامع دموکراتیک اروپایی وجود دارد)، گروهها و تشکلهایی به مرور زمان و بویژه پسی از سال 1361 به تدریج شکل گرفته و هویت یافتهاند که به نظر برخی از کارشناسان مسائل سیاسی، کارکرد احزاب را دارا هستند و به عبارتی حالتی از شبه حزب از کارشناسان میدهند. این گروهها را عمدتاً در دو جناح راست و چپ طبقهبندی کردهاند که به لحاظ محتوایی با احزاب سیاسی (چپ و راست) اروپایی متفاوتند.
به نظر دکتر حسین بشیر به چهار بلوک از احزاب سیاسی در سالهای پس از پیروزی انقلاب پدیدار شدند: 1- احزاب و گروههای سکیولاریست و لیبرال طبقه متوسط جدید (نهضت آزادی، گروه جنبش، حزب جمهوریخواه خلق مسلمان و…
2- احزاب غیر لیبرال و بنیادگرای متعلق به روحانیت سیاسی (حزب جمهوری اسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران)
3- گروههای اسلام گرای رادیکال متعلق به بخشی از طبقه روشنفکران (سازمان مجاهدین خلق، جنبش مسلمانان مبارز و…)
4- احزاب هوادار سوسیالیسم108 (سازمان فداییان خلق، سازمان پیکار، سازمان طوفان …) نهضت آزادی سمبل جناح لیبرال محسوب میشود. این نهضت با فضای باز سیاسی سال 1339 و به دنبال آن در اردیبهشت 1340 تاسیس شد.
با تحولات 15 خرداد این نهضت به سمت مبارزه مسلحانه رفت و در سال 1344 سازمان مجاهدین خلق از دل آن بوجود آمد. در دهه 1350 با نهضت روحانیون هماهنگ شد و در زمان انقلاب و بعد از آن تا برکناری و عزل بنی صدر نفوذ فراوانی داشت (در کابینه موقت 60% وزراء به این نهضت تعلق داشت)109
با عزل بنی صدر و تشکیل دولت با هنر و رجایی و بروز اختلاف میان دو تشکل مهم (سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب جمهوری اسلامی) شاهد شکلگیری دو جناح چپ و راست هستیم.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سال 1358 از وحدت 7 گروه اسلامی مسلح (امت واحده، توحیدی خلق، توحیدی فلاح، توحیدی بدر، موحدین، توحیدی صف، منصورون) تشکیل گردید ولی به دلیل اختلافات چپ و راست در 1365 منحل شد اما در مورد 1370 طیف چپ آن دوباره فعالیت خود را آغاز کرد110
حزب جمهوری اسلامی در 1360 برای جلوگیری از تفرقه گروههای انقلابی تشکیل شد. واحدهای این حزب شامل: واحد امور خارج از کشور، شاخه کارگری، واحد دانشجویی، روحانیون و دانش آموزی میشود.111
در درون این حزب نیز بین افرادی که به فقر سنتی معتقدند (طیف راست) و افرادی که به فقه پویا معقتدند (طیف چپ) اختلافاتی پیش آمد که در نهایت باعث انحلال این حزب سیاسی در این سالها را به شش دسته (بر اساس کتاب «کالبد شکافی جناحهای سیاسی ایران (1358 تا 1370»، به شرح زیر تقسیم میکنیم:
جناح چپ سنتی، جناح راست سنتی، جناح راست مدرن، جناح راست سنتی افراطی (رسا)، جناح چپ مدرن، جناح روشنفکر تلفیقی.
در سطور زیر بطور مختصر به بررسی هر یک از این جناحها میپردازیم:
جناح چپ سنتی:
گروههای وابسته به جناح چپ سنتی که برخاسته از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز بود پس از عزل بنی صدر در سالهای 68-1360 قدرت را در دست داشتند. در مجالس اول، دوم و سوم اکثریت از این جناح بود و به تدریج قوه قضائیه و اجرائیه را نیز در دست گرفتند.
از مهمترین گروههای منتسب به این طیف، مجمع روحانیون مبارز و انجمن اسلامی داشنجویان بود.
با شکاف در هیأت حاکمه در اواخر دهه 1360 از درون جامعه روحانیت مبارز، مجمع روحانیون مبارز شکل گرفت. این مجمع در مجلس سوم با حمایت انجمنهای اسلامی اکثریت کرسیهای مجلس را بدست آورد. اما در مجلس چهارم با مسئله رد صلاحیتها مواجه گردید و شکست را پذیرفت. مجمع روحانیون مبارز در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از سید محمد خاتمی حمایت نمود.
گروه دیگر منتسب به جناح چپ سنتی، انجمنهای اسلامی دانشجویان بودند. انجمنهای اسلامی دانشجویان در دهه اول انقلاب نماینده تفکر چپ سنتی بود اما از دهه 1370 به تدریج به تجدید نظر و بازسازی در دیدگاههای خود پرداختند و در این دهه به عنوان نماینده چپ مدرن عمل کردند.
بطور خلاصه میتوان گفت چپ سنتی از 1360 خصلت رادیکال و انقلابی داشت و طرفدار اسلام سیاسی و متعلق به بخشی از طبقه روشنفکران و تحصیل کردگان بود و در دهه اول انقلاب به حذف مخالفان خود پرداختند. مهمترین ابزار عملیاتی این طیف انجمنهای اسلامی دانشجویان بودند.
سال 1358 به تسخیر و تصرف سفارت آمریکا در ایران پرداختند در 1359 طرح اولیه انقلاب فرهنگی را ریختند و پس از آن در هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به عنوان یک تشکیلات دولتی در صحنهها و ردههای مختلف جنگ شرکت نمودند.
جناح راست سنتی:
از مهمتریت تشکلهای جناح راست سنتی عبارتند از : جامعه روحانیت مبارز و تشکلهای اسلامی بند «جیم» که شامل تشکلهایی نظیر جمعیت موتلفه اسلامی، جامعه زینب، جامعه اسلامی مهندسان، جامعه اسلامی کارگران، جامعه اسلامی کارمندان، جامعه اسلامی دانشجویان، جامعه و عاظ، جامعه اصناف و بازار، جامعه اسلامی فرهنگیان، جامعه اسلامی پزشکان و کانون فراغ التحصیلان شبه قاره هند.112
جامعه روحانیت مبارز تهران در مجلس چهارم و پنجم موقعیت ممتازی پیدا کرد. این جامعه هسته مرکزی و اصلی راست سنتی را تشکیل میدهد.
جامعه اسلامی دانشجویان در دهه 1370 برای شکستن انحصار دفتر تحکیم وحدت در دانشگاهها، توسط جناح راست سنتی بوجود آمد.
پلان سه طبقه و دو نما و دو برش که خیلی زیبا طراحی شده.
دانلود پکیج مقاله و تحقیق دانشجویی درتمام رشته های دانشگاهی فقط 300هزار تومن
برای اینکه تمام دانشجویان و کافی نت ها بتوانند از این محصول فوق العاده استفاده کنند به این قیمت قرار دادیم
این فایل ها رایگان نیستند ،همه فایل ها به قیمت زیاد در اینترنت به فروش میرسد
این فایل ها بیش از 7000فایل میباشد که از 1ترابایت فایل دستچین شده است
وماسعی کردیم فایل های ارزشمند را در یک جا قراربدیم و از حجم زیاد که به درد نخورهستند دوری کنیم
درتمام رشته ای دانشگاهی کارشناسی و ارشد
برق حسابداری- حقوق کلیه گرایشها- مکانیک-معماری-کامپیوتر-کارافرینی-ادبیات-هنر-کاراموزی-کشاورزی-پژشکی-تاریخ-جغرافیا-روانشناسی-شیمی-عمران -و پاورپوینت در کلیه رشته های دانشگاهی وصد ها فایل دیگر
در ضمن تمام فایل ها در فرمت ورد و قابل ویرایش میباشد
برای خرید با ایمیل payannametehran@gmail.com در ارتباط خواهیم بود