دین و اقتصاد، دو حوزه کاملاًَ نزدیک به هم هستند. از جهت تاریخی ملاحظه میکنیم که عالمان پیشین اقتصاد از طبقه راهبان و عالمان ربانی بودند.
"فیزیوکراتها" در اوایل قرن هجدهم به مقدار فراوانی صبغة دینی بر کتابهایشان دادند. عقاید آنان دربارة زمین و انسان مبتنی بر افکار مسیحیت بود.
با حدوث انقلاب صنعتی و تولید انبوه، برخی عالمان اقتصاد شروع به تفکیک قلمرو تحقیقات خود از دین کردند.
در رابطه با اسلام و طرح این سوال که آیا اسلام دارای نظام اقتصادی مخصوص به خود می باشد،اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. برخی اقتصاد اسلامی را همان احکام و قوانین اقتصادیای میدانند که در کتب فقهی چون "مضاربه"، "مساقات"، "مزارعه"،""اجاره" و "جعاله”و... وجود دارد و برخی چون "آیت ا... سید محمد باقر صدر"؛ معتقدند اسلام دارای مذهب و مکتب اقتصادی نیز هست و برخی دیگر میگویند اسلام علم اقتصاد نیز دارد. بعضی هم به طور کلی منکر اقتصاد اسلامی شده و میگویند اسلام تنها اهداف و ارزشهای کلی را ارائه کرده است و احکام و قوانین موجود در حوزة اقتصاد مخصوص صدر اسلام بوده و جزء احکام ثابت و جهان شمول اسلام نیست.
مفهوم نظام اقتصادی:
نظام اقتصادی نیز یکی از زیر نظامهای نظام اجتماعی است. واژة «اقتصادی» اشاره به بُعد خاصی از رفتارها و روابط مردم دارد که براساس محاسبة هزینه و فایده و به منظور تأمین معاش انجام میگیرد. اهداف کلان نظام اقتصادی میتواند عدالت اقتصادی، استقلال، رفاه عمومی و رشد و توسعة اقتصادی و اموری از این قبیل باشد. البته تفسیر و رتبهبندی این اهداف در نظامهای مختلف بر اساس مبانی اعتقادی و ارزشی آن متفاوت است.
میتوان نظام اقتصادی را چنین تعریف نمود: «نظام اقتصادی عبارت است از مجموعهای از الگوهای رفتاری که بر اساس مبانی اعتقادی و ارزشی مشخص، در راستای اهداف معینی به صورت هماهنگ سامان یافته و شرکتکنندگان در نظام را به یکدیگر و به منابع پیوند میدهد».
اسلام و نظام اقتصادی:
بی تردید دین اسلام جهان بینی و ارزشهای خاصی را معرفی کرده است که با تغییر زمان و مکان تغییر نمیکنند و به صورت منطقی میتوان اثبات کرد که آن جهانبینی و ارزشها مستلزم اهداف خاصی هستند که در منابع اسلامی (قرآن و احادیث) به آنها تصریح شده است.
بنا بر این، مبانی اعتقادی، ارزشی و اهداف نظام اقتصادی اسلام در منابع دینی بیان شده است.
از سه طریق میتوان این نکته را اثبات کرد که اسلام دارای نظام اقتصادی ثابت و جهان شمول بوده و الگوهای رفتاری ثابت و جهان شمول را ارائه کرده است.
الف - دلیل کلامی
این دلیل بر مقدمات سهگانه زیر استوار است:
1-مفهوم سعادت انسان و جامعه از دیدگاه اسلام
از دیدگاه فایدهگرایان که افکار آنها زیربنای مکتب سرمایهداری است، انسانی سعادتمند است که لذتهای مادی و دنیوی او بیشینه و دردها و رنجهای او کمینه باشد. لذا هدف غایی سرمایهداری آن است که بیشترین افراد به بیشترین لذت دنیوی با کمترین درد و رنج دست یابند
بیتردید یکی از گرایشهای فطری انسان، گرایش به لذت و گریز از رنج است که به صورت تکوینی در نهاد وی گنجانده شده است. ماهیت سعادت انسان نیز چیزی جز «لذت بیشتر و رنج کمتر» نیست.
اشتباه بزرگ فایدهگرایان آن است که لذتها و رنجها را در نوع مادی و دنیوی محصور میکنند؛ در حالی که بر اساس جهانبینی اسلامی، لذتها و رنجهای دنیوی از جهت کمیت و کیفیت با لذتها و رنجهای اُخروی قابل قیاس نیست
اسلام گرایش فطری به لذت و فرار از رنج را به رسمیت میشناسد و با دستورهای خود، انسان را به سمت لذتهای برتر و پایدارتر راهنمایی میکند. از دیدگاه اسلام، انسانی سعادتمند است که سر جمع لذتهای دنیوی و اخرویاش بیشینه گردد و چون لذتهای اخروی از لذتهای دنیوی برتر است بر آن ترجیح دارد. بنابراین لذات دنیوی چنانچه به لذات اُخروی انسان آسیب وارد نکند، مجاز شمرده میشود و میتواند در سعادت انسان تأثیر مثبت داشته باشد..
انسان در جهانبینی اسلام
هدف از آفرینش انسان و بعثت انبیا تزکیه و تعلیم انسانها حرکت دادن آنها به سوی سعادت دنیا و آخرت است. انسان در نگرش اسلامی موجودی دو بُعدی و متشکل از جسم و روح است.(سوره حجر،آیات 28 و 29)
نظام علت و معلول در جهانبینی اسلام
از دیدگاه اسلام جهان دارای نظام علی و معلولی است.(سوره ملک،آیات 3 و 4)
در مبانی فلسفی نظام سرمایهداری نیز نظام طبیعی پذیرفته شده است ولی میان این دو دیدگاه دو تفاوت عمده وجود دارد:
1- بر اساس دیدگاه سرمایهداری، گفته میشود خداوند پدید آورنده ایننظم است ولی در پایداریاش نقشی ندارد، در حالی که از دیدگاه اسلام خداوند نه تنها علت حدوث بلکه علت بقای این نظم نیز به شمار میآورد. و تنها اوست که به اسباب، سببیت میبخشد و هستی را پایدار نگه میدارد.( «اًِنَّ رَبٍّی عَلَی کُلٍّ شَیءٍ حَفِیظٌ» سوره هود،آیة 57) و «اللهُ لاَ اًِلهَ اًِلاَّ هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ»(سوره بقره، آیة 255)
نتیجه این تفاوت آن است که بر اساس سرمایه داری ، نظم موجود جهان پیوسته ثابت است و علتها همیشه علت میمانند، ولی بر اساس دیدگاه قرآن، خداوند قادر است هر گاه مصلحت بداند علیت را از هر علتی که بخواهد، سلب کند؛ چنان که در واقعة به آتش افکندن حضرت ابراهیم سوزانندگی را از آتش گرفت.( قُلنَا یَانَارُ کُونِی بَرداً وَسَلاَماً عَلَی اًِبرَاهِیمَ» سوره انبیأ ، آیة 69)
شامل 28 اسلاید POWERPOINT
دانلود پاورپوینت مقایسه نظام اقتصادی اسلام با نظام اقتصادی سرمایه داری