
دانلود مقاله با عنوان:
ارائه مدلی جهت تعیین مسیر حمل و نقل دوچرخه
مناسب برای دانشجویان طراحی شهری، برنامه ریزی شهری، شهرسازی و ...
ارائه مدلی جهت تعیین مسیر حمل و نقل دوچرخه
دانلود مقاله با عنوان:
ارائه مدلی جهت تعیین مسیر حمل و نقل دوچرخه
مناسب برای دانشجویان طراحی شهری، برنامه ریزی شهری، شهرسازی و ...
چکیده
این پژوهش با هدف تدوین و اعتبارسنجی برخی شاخصهای پایهای و اصلی امکانات و فعالیتهای آموزشی -ترویجی و به کارگیری آنها به منظور رتبهبندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشی و ترویجی در دو فاز انجام گرفته است. در فاز اول پس از مرور ادبیات موضوع 137 شاخص آموزشی - ترویجی، در هفت زمینه؛1- شاخصهای مربوط به عاملین ترویج، 2- شاخصهای زیرساختی ترویج، 3- شاخصهای مربوط به فعالیتهای آموزشی ترویجی، 4- شاخصهای سازمان و مدیریت ترویج، 5- شاخصهای آموزش انبوه رسانهای، 6- شاخصهای ارتباطات ترویجی و 7- شاخصهای اعتبارات ترویجی تدوین و در معرض داوری 180 کارشناس ترویج در 6 استان منتخب قرار گرفت. پس از محاسبه آمارههای مد، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات (CV) هر یک از آنها، شاخصهای مناسب تعیین گردید. در فاز دوم مطالعه با توجه به اطلاعات و دادههای در دسترس تعداد 132 شاخص انتخاب و دادههای مورد نیاز از طریق معاونت ترویج و نظام بهرهبرداری وزارت جهاد کشاورزی گردآوری و شاخص ترکیبی هر یک از محورهای هفتگانه فوق محاسبه و وضعیت استانها از نظر شاخصها ترکیبی محورهای هفتگانه رتبه بندی شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که؛ از لحاظ شاخصهای مربوط به عاملین ترویج، استان همدان بهترین وضعیت و استان خوزستان بدترین وضعیت را در بین دیگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهای مربوط به زیرساختهای ترویجی استان آذربایجان غربی در بالاترین رتبه و استان خراسان در پایینترین رتبه قرار دارند، از لحاظ شاخصهای مربوط به فعالیتهای آموزشی ترویجی استان زنجان مناسبترین وضعیت و استان کهکیلویه و بویراحمد پایینترین رتبه را در بین دیگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهای مربوط به سازمان و مدیریت ترویج، استان کردستان بهترین وضعیت و استان آذربایجان غربی پایینترین رتبه را در بین دیگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهای مربوط به آموزشهای انبوه رسانهای استان قم از وضعیت مناسب و استانهای گیلان، کهکیلویه و بویراحمد و آذربایجان شرقی با داشتن شاخص ترکیبی یکسان از رتبههای پایینتری برخوردار بودهاند. از لحاظ شاخصهای مربوط به ارتباطات ترویجی استان زنجان بالاترین رتبه و استانهای آذربایجان شرقی، کهکیلویه و بویراحمد و گیلان با داشتن شاخص ترکیبی یکسان پایینترین رتبه را در بین دیگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهای مربوط به اعتبارات ترویجی، استان هرمزگان بهترین وضعیت و استان گیلان پایینترین رتبه را در بین دیگر استانها دارا هستند، و بالاخره از لحاظ شاخص ترکیبی کلی، استان همدان در رتبه نخست و استان قزوین در پایینترین رتبه در بین دیگر استانها قرار دارد.
کلمات کلیدی: شاخصهای آموزشی ترویجی، فعالیتهای آموزشی ترویجی، رتبهبندی استانها.
بعضی از کشورهای اروپایی اقدامهایی در جهت ترغیب عایقبندی حرارتی ساختمان را از دهه شصت میلادی شروع نمودند. تا اواسط دهه هفتاد بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکایی آییننامه و یا استانداردهای مشخصی را در خصوص صرفهجویی انرژی در ساختمان تدوین نمودند که هر یک به صورتی عایقبندی اجزای پوستهای ساختمان را ضروری میساخت.
استانداردها عموماً بر دو نوعاند: نوع اول حاوی دستورالعملهایی با جزئیات مشخص در خصوص عنصرهایی از ساختمان هستند، مانند: استانداردی که در خصوص کارکرد حرارتی اجزای پوستهای ساختمان، تعیین کننده عایق حرارتی دیوار از نوع خاص و میزان مشخصی باشد. این دسته استانداردها را اصطلاحاً استانداردهای تجویزی[1] گویند. نوع دوم بیشتر متوجه کارآیی جنبهای از ساختمان است. این نوع ممکن است مشخص کند که مصرف انرژی جهت گرمایش در ساختمان نباید بیش از مقدار معینی برای شرایط خاص باشد. این دسته استانداردها را اصطلاحاً استانداردهای کارکردی[2] گویند. بیشتر کشورها با نوع استانداردهای تجویزی که متوجه موارد خاصی از عملکرد حرارتی ساختمان در خصوص موارد متعددی از عملکرد حرارتی ساختمان میشد.
برای مثال به چند کشور اروپایی نگاهی گذرا میافکنیم:
در انگلستان سقفی برای ضرایب انتقال حرارتی[3] برای هر یک از اجزای پوستهای ساختمان معین شد. کشورهای دیگر از جمله نروژ و سوئد، سقفی برای معدل ضریب انتقال حرارتی نمای ساختمان (دیوار+ شیشهها) قرار دادند. استاندادهای ایرلندی حدودی مجاز را برای کل اتلاف حرارتی ساختمان، بنا بر نسبت حجم به سطوح خارجی ساختمان در نظر گرفتند که بیشتر متمایل به نوع دوم از استانداردها یعنی «کارکردی» است. در فرانسه که پیشتاز در تدوین ضوابط عایقبندی حرارتی در ساختمان است، کل اتلاف حرارتی برای چندین دسته از ساختمانهای مسکونی در سه منطقه اقلیمی محدود شدند. کل اتلاف حرارتی مجاز برای ساختمانی از دسته مشخص توسط ضریب (G) در هر یک از مناطق اقلیمی مشخص میشوند که G عبارت است از:
قابل ملاحظه است که ضوابط فرانسه بسیار نزدیک به «کارکردی» صرف است حتی در بعضی از مناطق کشور آمریکا برای بعضی ساختمانهای مسکونی میزان ثابتی بود چه برای انرژی مصرفی در نظر گرفته شده که کاملاً از نوع «کارکردی» است.
در مجموع، عموماً بیشتر کشورها هنوز ترکیبی از استانداردهای تجویزی و کارکردی را با هم به صورتهای گوناگون مورد استفاده قرار میدهند. مثلاً ممکن است استانداری به صورت مستقل به دیوار یا سقف و یا پوسته ساختمان مربوط شود.
هر کدام از این دو نوع استاندارد مزایا و مضراتی نسبت به دیگری دارد. نوع تجویزی از لحاظ اجرا و نیز کنترل، سادهتر از نوع کارکردی است لیکن نه فقط قوه خلاقیت طراحان و سازندگان را محدود میسازد بلکه موجب دلسردی آنان در نوآوریها میگردد. از سوی دیگر استانداردهای از نوع کارکردی، نوآوریها و ارائه راهحلهای جدید طراحی و اجرایی را تشویق نموده و انعطاف پذیر است ولی در مقابل، ابهام آمیز بوده و نظارت و کنترل اجرای دقیق آن مشکل به نظر میرسد، همچنین به دانش فنی بالاتری نیازمند است. بادرک بیشتر و بهتر استانداردها خصوصاً در مورد انرژی در ساختمان و نیز پیشرفت دانش فنی در این زمینه، بیشتر کشورها سعی بر این دارند که استانداردهای «تجویزی» را به استانداردهای «کارکردی» تبدیل کنند.
استانداردهای عایق حرارتی در ساختمان- تجربه جهانی
تدوین استانداردهای عایقبندی برای دیوارها، سقف و کف ساختمانها از اولین اقدامهای انجام شده در جهت تنظیم و صرفهجویی مصرف انرژی در ساختمان است. اغلب استانداردها بر مبنای بهینه اقتصادی میزان عایق در اجزای ساختمان تدوین شدهاند. در محاسبات اقتصادی از روش هزینههای دورهای به عنوان مبنا استفاده شده است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9
فهرست مطالب:
چکیده
شکستگی استخوان کتف زائده آخرومی:
شکستگی استخوان کتف زائده منقاری استخوان کتف:
شکستگی استخوان کتف حفره دوری کتف:
شکستگی گردن استخوان کتف:
کمکهای اولیه برای شکستگی های ذکر شده:
مراقبتهای مداوم برای شکستگی های ذکر شده:
توانبخشی برای شکستگی های ذکر شده (تمرینات عضلات ناحیه فوقانی پشت)
چکیده
ورزش و بخصوص ورزشهای قهرمانی ، با خطر و آسیبهای گوناگون توام است و فوتبال بعنوان رشته ورزشی گروهی و پربرخورد از این امر مستثنی نمیباشد شناخت انوع صدمات ورزشی در ورزشکاران از اهمیت خاصی برخوردار است . داشتن اطلاعات و آمار دقیق در ارتباط با میزان شیوع و انواع صدمات ، میتواند مربیان و ورزشکاران را در انجام اقدامات لازم به منظور جلوگیری و یا کاهش وقوع آسیب یاری نماید.
در کشور ما فقدان اطلاعات دقیق و مبتنی بر واقعیات درباره آسیبها بخصوص در سطح قهرمانی و حرفهای به چشم میخورد .بر همین اساس محقق در تحقیق حاضر سعی نموده تا با هدف بررسی و توصیف صدمات و آسیبهای ورزشی در رشته فوتبال بین بازیکنان سه تیم برتر شهرستان تبریز اطلاعات آماری دقیق و واقعی ارائه نماید . نمونه آماری شامل 90 نفر ( 30 نفر از هر تیم ) و ملاک انتخاب داشتن حداقل دو سال سابقه شرکت در لیگ بوده است . در این راستا محقق ،انواع آسیبهای کلی ( آسیبهای مفصلی ،عضلانی ، تاندونی ، پوستی و استخوانی) و جزئی و همچنین میزان آسیب پذیری اندامهای مختلف را با توجه به ویژگیهای فردی و تمرینی مؤثر در آسیب پذیری افراد مورد بررسی قرار داده است . اهم نتایج بدست آمده عبارتند از:
-آسیبهای عضلانی ـ تاندونی با 54/39 درصد شایعترین و آسیبهای استخوانی با 63/4 درصد کم شیوع ترین آسیب دیدگی شناخته شدهاند.
-اندام تحتانی با 25/64 درصد بیشترین و تنه و ستون فقرات با 52/5 درصد کمترین میزان آسیب دیدگی را داشتهاند.
-مج پا با 61/21 درصد بیشتری میزان آسیبدیدگی را به خود اختصاص داده است و به دنبال آن زانو با 56/11 درصد و ساق پا با 04/11 درصد و انگشتان پا با 09/8 درصد در ردههای بعدی قرار دارند.
-ضربدیدگی و کوفتگی با 70/25 درصد شایعترین و شکستگی باز با 15% درصد کم شیوعترین نوع آسیب دیدگی گزارش شده است.
-پیچ خوردگی با 90/59 درصد ، ضرب دیدگی و کوفتگی با 52/66 درصد ، زخم پوستی با 29/82 درصد و ترک خوردگی و موبرداشتگی با 43/71 درصد به ترتیب شایعترین نوع آسیب مفصلی ، عضلانی ـ تاندونی ، پوستی و استخوانی شناخته شدهاند.
-عدم آمادگی جسمانی ،گرم نکردن بدن ،تکل و برخورد بین بازیکنان ،کیفیت نامناسب زمینها و امکانات ورزشی و عدم استفاده از وسایل ایمنی مهمترین علل ایجاد آسیــب دیدگی قلمداد شدهاند.
-نتایج حاصله از آزمون فرضیهها نشان داد که بین سابقه ورزشی و میزان صدمات کل بدن بازیکنان رابطه معنیداری وجود دارد
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:13
فهرست:
چکیده
تعیین محتوای دوره های آموزشی
مقدمه
مفهوم ارزشیابی
ارزشیابی آموزشی
الگوهای ارزشیابی آموزشی
رویکرد سیستماتیک
رویکرد هدف مدار
الگوی ارزشیابی کرک پاتریک
نتیجه گیری
چکیده
تعیین محتوای دوره های آموزشی
امروز ثابت شده است که توفیق یک کشور در زمینه های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی در گرو برخورداری از یک نظام آموزشی منسجم و پویا است و تنها با داشتن چنین نظامی، می تواند با تحولات و پیشرفت های اجتماعی و صنعتی همگام و در میان کشورهای موفق جهان از جایگاه شایسته ای برخوردار شود. هرگز نمی توان ادعا کرد که آموزش به خودی خود سودمند است ، مگر از آموزشهای ارائه شده ارزشیابی به عمل آید. همان طور که در بیشتر کتابها و مقالات آموزشی و مدیریتی بیان شده است برای تعیین ارزش دوره های آموزشی مدل ها و الگوهای متعددی وجود دارد ، که از مهمترین آنها می توان به مدل ارزشیابی کرک پاتریک (KIRK PATRICK) اشاره کرد.
مقدمه
گسترش روز افزون علم و فناوری باعث شکل گیری ساختارهای سازمانی متفاوت نسبت به گذشته شده است و هر سازمانی برای هماهنگ شدن با این تغییرات سریع و رو به رشد کانال های ارتباطی درون سازمانی خود را مناسب با این تحولات تغییر داده است. در چنین شرایطی سازمان موفق، سازمانی است که با توجه به دانش روز و فناوری پیشرفته خود را به سوی ترقی و پیشرفت هدایت کند.
تغییرات سریع و فناوری در همه سازمانها به خصوص بر سازمانهای بزرگ صنعتی تاثیر بسیاری می گذارد و غفلت از آن باعث سقوط سریع سازمان می شود. سازمانها از ارکان مهمی از قبیل سرمایه ، نیروی انسانی ، فناوری و مدیریت تشکیل یافته اند که به زعم بسیاری از صاحبنظران نیروی انسانی مهمترین رکن در این بین است زیرا کارآیی سازمان منوط به انجام وظایف درست و صحیح این نیروها در دایره صفی و ستادی است. از آنجایی که حدود 70 درصد از منابع و سرمایه سازمانها را منابع انسانی تشکیل می دهد لذا تامین این سرمایه انسانی مستلزم انجام فعالیتهای آموزشی منظم و مستمر در تمامی سطوح سازمانی است. پرورش انسانهای زبده و ماهر که از آن به عنوان توسعه منابع نیروی انسانی یاد می شود ضرورت اجتناب ناپذیری است که سازمانها برای بقا و پیشرفت در جهان پر تغییر و تحول امروزی سخت بدان نیازمندند . با توجه به نکات بیان شده این نکته قابل تامل است که صرفا آموزش و اجرای دوره های آموزشی نمی تواند به سازمان در راه رسیدن به اهداف خویش کمک کند. آموزشها باید با توجه به اصول و روشهای علمی بنا گذاشته شوند تا نتیجه به دست آمده نیازهای موجود را برطرف سازد در غیر این صورت آموزشها بی فایده و حتی در مواردی باعث هدر دادن سرمایه ها ی سازمان نیز می شوند. حال این سئوال پیش می آید که چگونه می توان پی برد نتایج به دست آمده از اجرای دوره های آموزشی در راستای تحقق اهداف مورد نظر بوده است؟ جواب این سئوال را بیشتر صاحبنظران به صراحت داده اند. « یک ارزشیابی جامع و کامل می تواند ما را از اثربخش بودن نتایج آموزشها آگاه کند ارزشیابی بازخوردی را ایجاد میکند که می توان با توجه به آن فهمید آموزشهای داده شده در رسیدن به اهداف مورد نظر اثربخش بوده اند یا خیر»(1)